🔴 اعتراض ملی به حصرهای ظالمانه
✍️ حسن یوسفی اشکوری
▫️پرشمارانی از اهل خیر و انصاف و عدالت در ایران در اعتراض به حصرهای ظالمانه و غیر قانونی آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم رهنورد تلاش تازه ای را آغاز کرده اند که امیدوارم به نتیجه ای مطلوب برسد. این دوستان اعلام کرده اند ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ را به خیابان خواهند آمد و در اعتراض به حصرهای شخصیت های محبوب یادشده اقدام خواهند کرد. من البته پیش از این از این حرکت درست و عادلانه و ملی حمایت کرده ام اما اکنون شرحی کوتاه تقدیم می کنم.
▫️موسوی را از سال انقلاب می شناسم و در مجلس اول به وزارت خارجه او و سپس به نخست وزیری او رأی داده ام. خانم زهرا رهنورد را (نام اصلی: زهره کاظمی) نیز همین طور. در دوران فعالیت حسینیه ارشاد (سال های 1350 و 51) این دو به عنوان زوج جوان از فعالان جوان ارشاد و مکتب شریعتی در قلمرو امور هنری فعال بوده اند. در دوران نخست وزیری موسوی یک بار نیز او را در محل کارش (نخست وزیری) دیده و سخن گفته ام. کروبی را نیز از سالیان پیش از انقلاب می شناسم اما در مجلس اول با ایشان از نزدیک آشنا شدم. چهار سال در مجلس همکار بوده ایم. در دوران تلخ زندان (سال های 79 تا 83)، کروبی در مقام رئیس مجلس ششم، حمایت های بی دریغ از من کرد و در نظر و عمل در رفع ظلم کوشید و مرا و خانواده ام را مدیون خودش کرد.
▫️هرچند در باره افکار و اعمال هرسه بزرگوار در دهه شصت و حتی پس از آن نقدهای بعضا جدی دارم اما این بدان معنا نیست که اولا نقش مثبت آنان را در سالیان پیش از انقلاب و در دوران تصدی شان نادیده بگیرم و ثانیا نقش مفید و اثرگذارشان را در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ و در دوران جنبش سبز فراموش کنم. به گمانم همین اندازه که از یک سو این بزرگواران در طول این مدت دراز (پانزده سال) تسلیم «صحنه آرایی های خطرناک» (جمله از موسوی است) نشده و بر عهدشان وفادار مانده و در کنار معترضان و مردم ایستاده اند، بسیار مغتنم و برای حال و آینده ایران سرمایه بزرگی است. از سوی دیگر، این افراد در طول این پانزده سال خطرخیز، خود نیز دچار تغییر و تحول مثبت در افکار و اعمال شده و در واقع در همپای اغلب مردم دچار دگردیسی شده اند.
▫️یک بار دوستی عزیر به جد میگفت: آخر کسی تا کنون در برابر این بابا (رهبر نظام) نایستاده تا روشن شود مقاومت اصولی و جدی چه اندازه کارساز است. اکنون حجت تمام است. حداقل سه تن (البته کسانی دیگر چون تاج زاده و خیلی های دیگر) در این چند سال در برابر ترکتازی های «فتنه گران ولایی» دلیرانه ایستاده و بر استیفای حقوق ملت (ولو در چهارچوب مناسبات قدرت موجود) اصرار ورزیده اند.
▫️گرچه تا کنون موفقیت و پیروزی سیاسی آنی حاصل نشده ولی بی تردید، از یک سو پیروزی اخلاقی به قدر کفایت حاصل شده و از سوی دیگر وقوع جنبش های مقاومت مدنی مردم و جوانان و به طور خاص زنان بیش از همه مدیون فداکاری ها و پایداری های این سه بزرگوار و البته دیگران است. اصولا این که شخصیتی چون مهندس موسوی تا آنجا دچار تحول شده و آن را با دلیری اعلام کرده که قانون اساسی موجود را دچار ایرادهای ساختاری می بیند و ضرورت تشکیل مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی جدید را اعلام می کند، خود تحول بزرگی در «راه دشوار آزادی» ایران زمین است. آزادی نهادینه شده، به تدریج به دست خواهد آمد.
در هرحال اکنون مهم آن است که یک خیزش ملی برای رفع حصر ظالمانه و غیر قانونی از این محصوران محبوب پدید آید و باید تلاش کرد این مطالبه چندان جدی و اثرگذار شود که حاکمان مغرور و خودشیفته نتوانند بی تفاوت باشند. رفع ظلم از مظلومان، هم خواسته انسانی است و هم مطالبه ملی و قانونی و حداقل کاری است که هر انسانی می تواند انجام دهد.
به امید فردایی بهتر
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ حسن یوسفی اشکوری
▫️پرشمارانی از اهل خیر و انصاف و عدالت در ایران در اعتراض به حصرهای ظالمانه و غیر قانونی آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم رهنورد تلاش تازه ای را آغاز کرده اند که امیدوارم به نتیجه ای مطلوب برسد. این دوستان اعلام کرده اند ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ را به خیابان خواهند آمد و در اعتراض به حصرهای شخصیت های محبوب یادشده اقدام خواهند کرد. من البته پیش از این از این حرکت درست و عادلانه و ملی حمایت کرده ام اما اکنون شرحی کوتاه تقدیم می کنم.
▫️موسوی را از سال انقلاب می شناسم و در مجلس اول به وزارت خارجه او و سپس به نخست وزیری او رأی داده ام. خانم زهرا رهنورد را (نام اصلی: زهره کاظمی) نیز همین طور. در دوران فعالیت حسینیه ارشاد (سال های 1350 و 51) این دو به عنوان زوج جوان از فعالان جوان ارشاد و مکتب شریعتی در قلمرو امور هنری فعال بوده اند. در دوران نخست وزیری موسوی یک بار نیز او را در محل کارش (نخست وزیری) دیده و سخن گفته ام. کروبی را نیز از سالیان پیش از انقلاب می شناسم اما در مجلس اول با ایشان از نزدیک آشنا شدم. چهار سال در مجلس همکار بوده ایم. در دوران تلخ زندان (سال های 79 تا 83)، کروبی در مقام رئیس مجلس ششم، حمایت های بی دریغ از من کرد و در نظر و عمل در رفع ظلم کوشید و مرا و خانواده ام را مدیون خودش کرد.
▫️هرچند در باره افکار و اعمال هرسه بزرگوار در دهه شصت و حتی پس از آن نقدهای بعضا جدی دارم اما این بدان معنا نیست که اولا نقش مثبت آنان را در سالیان پیش از انقلاب و در دوران تصدی شان نادیده بگیرم و ثانیا نقش مفید و اثرگذارشان را در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ و در دوران جنبش سبز فراموش کنم. به گمانم همین اندازه که از یک سو این بزرگواران در طول این مدت دراز (پانزده سال) تسلیم «صحنه آرایی های خطرناک» (جمله از موسوی است) نشده و بر عهدشان وفادار مانده و در کنار معترضان و مردم ایستاده اند، بسیار مغتنم و برای حال و آینده ایران سرمایه بزرگی است. از سوی دیگر، این افراد در طول این پانزده سال خطرخیز، خود نیز دچار تغییر و تحول مثبت در افکار و اعمال شده و در واقع در همپای اغلب مردم دچار دگردیسی شده اند.
▫️یک بار دوستی عزیر به جد میگفت: آخر کسی تا کنون در برابر این بابا (رهبر نظام) نایستاده تا روشن شود مقاومت اصولی و جدی چه اندازه کارساز است. اکنون حجت تمام است. حداقل سه تن (البته کسانی دیگر چون تاج زاده و خیلی های دیگر) در این چند سال در برابر ترکتازی های «فتنه گران ولایی» دلیرانه ایستاده و بر استیفای حقوق ملت (ولو در چهارچوب مناسبات قدرت موجود) اصرار ورزیده اند.
▫️گرچه تا کنون موفقیت و پیروزی سیاسی آنی حاصل نشده ولی بی تردید، از یک سو پیروزی اخلاقی به قدر کفایت حاصل شده و از سوی دیگر وقوع جنبش های مقاومت مدنی مردم و جوانان و به طور خاص زنان بیش از همه مدیون فداکاری ها و پایداری های این سه بزرگوار و البته دیگران است. اصولا این که شخصیتی چون مهندس موسوی تا آنجا دچار تحول شده و آن را با دلیری اعلام کرده که قانون اساسی موجود را دچار ایرادهای ساختاری می بیند و ضرورت تشکیل مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی جدید را اعلام می کند، خود تحول بزرگی در «راه دشوار آزادی» ایران زمین است. آزادی نهادینه شده، به تدریج به دست خواهد آمد.
در هرحال اکنون مهم آن است که یک خیزش ملی برای رفع حصر ظالمانه و غیر قانونی از این محصوران محبوب پدید آید و باید تلاش کرد این مطالبه چندان جدی و اثرگذار شود که حاکمان مغرور و خودشیفته نتوانند بی تفاوت باشند. رفع ظلم از مظلومان، هم خواسته انسانی است و هم مطالبه ملی و قانونی و حداقل کاری است که هر انسانی می تواند انجام دهد.
به امید فردایی بهتر
*کانال نویسنده
@kaleme
◾️اجرای حکم ۸ ماه زندان
برای مهدی محمودیان
به گزارش ضیا نبوی و تعدادی از زندانیان، در زندان ساس هست. دستگاه قضا حقیقت را برنتافت و تکذیب کرد. ضیا محاکمه شد و تبرئه شد؛ چون حقیقت گفته بود. مهدی محمودیان چون گفته دستگاه قضا و سازمان زندانها دروغ میگویند، آنهم دروغی که در دادگاه تایید شد، به خاطر آن به مهدی محمودیان حکم دادهاند.
آیا دستگاه قضا عصمت دارد؟ مگر دستگاه قضا نباید محل احقاق و برآمدن حق باشد؟ دستگاه قضا ترک فعل میکند، به جایش منتقدِ ترک فعلش حکم زندان میخورد. قرار بود مردم حاکم شما باشند و حاکمیت وکیل مردم و وکیل حقیقت. این رابطه اکنون معکوس شده است. تمامی تلاش ما این است که این رابطه معکوس بر روی قاعده اش بنشیند.
✍️ عبدالله مؤمنی
شبکه ایکس
@kaleme
برای مهدی محمودیان
به گزارش ضیا نبوی و تعدادی از زندانیان، در زندان ساس هست. دستگاه قضا حقیقت را برنتافت و تکذیب کرد. ضیا محاکمه شد و تبرئه شد؛ چون حقیقت گفته بود. مهدی محمودیان چون گفته دستگاه قضا و سازمان زندانها دروغ میگویند، آنهم دروغی که در دادگاه تایید شد، به خاطر آن به مهدی محمودیان حکم دادهاند.
آیا دستگاه قضا عصمت دارد؟ مگر دستگاه قضا نباید محل احقاق و برآمدن حق باشد؟ دستگاه قضا ترک فعل میکند، به جایش منتقدِ ترک فعلش حکم زندان میخورد. قرار بود مردم حاکم شما باشند و حاکمیت وکیل مردم و وکیل حقیقت. این رابطه اکنون معکوس شده است. تمامی تلاش ما این است که این رابطه معکوس بر روی قاعده اش بنشیند.
✍️ عبدالله مؤمنی
شبکه ایکس
@kaleme
🔴 تسلیتنامهی بیش از ۶۵۰ کنشگر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سوگ فریده جمشیدی ( صابر)
بهنام هستیبخش
فرزندان عزیز، حنیف و شریف و خواهر سرفراز و پرمهر، فیروزه صابر
درگذشت سرکار خانم فریده جمشیدی، همسر شهید هدی صابر را به شما و خانوادههای محترم جمشیدی و صابر تسلیت میگوییم. فریده جمشیدی رنج مداومِ همراهی در یک زندگی سخت سیاسی را با صبر و شکیبایی پذیرا شد و برای همسر پهلوانش، یاور و پشتیبان و برای فرزندان خود مادری فداکار و مهربان بود. او با سربلندی، این دوران پرابتلاء و آسیب را تا بهانتها پیمود و سرانجام با تنی بیمار و تجربههایی اندوهبار و بیشمار به دیدار حق شتافت. ما یاد او و شهید هدی صابر را گرامی میداریم و امیدواریم فررندان برومند آنها بزودی ایران آزاد و مستقلی را مشاهده کنند که والدین صبور و مظلومشان از شکوهمندی دیدارش محروم ماندند…
📎امضاها
@kaleme
بهنام هستیبخش
فرزندان عزیز، حنیف و شریف و خواهر سرفراز و پرمهر، فیروزه صابر
درگذشت سرکار خانم فریده جمشیدی، همسر شهید هدی صابر را به شما و خانوادههای محترم جمشیدی و صابر تسلیت میگوییم. فریده جمشیدی رنج مداومِ همراهی در یک زندگی سخت سیاسی را با صبر و شکیبایی پذیرا شد و برای همسر پهلوانش، یاور و پشتیبان و برای فرزندان خود مادری فداکار و مهربان بود. او با سربلندی، این دوران پرابتلاء و آسیب را تا بهانتها پیمود و سرانجام با تنی بیمار و تجربههایی اندوهبار و بیشمار به دیدار حق شتافت. ما یاد او و شهید هدی صابر را گرامی میداریم و امیدواریم فررندان برومند آنها بزودی ایران آزاد و مستقلی را مشاهده کنند که والدین صبور و مظلومشان از شکوهمندی دیدارش محروم ماندند…
📎امضاها
@kaleme
Telegraph
🔴بیانیهی تسلیت بیش از ۶۵۰ تن از فعالان سیاسی،اجتماعی و فرهنگی در باره درگذشت بانو فریده جمشیدی ( صابر)
@iranfardamag بهنام هستیبخش 💠فرزندان عزیز، حنیف و شریف و خواهر سرفراز و پرمهر، فیروزه صابر 🔸درگذشت سرکار خانم فریده جمشیدی، همسر شهید هدی صابر را به شما و خانوادههایمحترم جمشیدی و صابر تسلیت میگوییم. فریده جمشیدی رنج مداومِ همراهی در یک زندگی سخت…
بزرگداشت زندهیاد فریده جمشیدی
همسر شهید هدی صابر
جمعه پنجم بهمن ۱۴۰۳
از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷
تهران؛ تالار نگاه، میرداماد، نرسیده به میدان مادر، جنب بانک ایرانزمین، شماره ۱۲۶
@kaleme
همسر شهید هدی صابر
جمعه پنجم بهمن ۱۴۰۳
از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷
تهران؛ تالار نگاه، میرداماد، نرسیده به میدان مادر، جنب بانک ایرانزمین، شماره ۱۲۶
@kaleme
پس از آنکه کارزار رفع حصر در آستانه ۱۸ هزار امضا با حکم دادستانی توقیف شد، جمعآوری امضاها به گوگل منتقل شده است و همراهان جدید میتوانند در نشانی زیر، نام و نام خانوادگی خود را بنویسند:
📎 صفحه پویش برای امضا
@Kaleme
📎 صفحه پویش برای امضا
@Kaleme
🔴 مثل همیشه مسیر را بر عکس رفتهاید!
✍️ ژیلا بنییعقوب
▫️بیشتر از ده_دوازده مأمور امنیتی به خانه ما ریختند، گفته بودند که از پست نامه داریم، بهمن که در را باز کرد، متوجه موضوع شده و گفته بود: «ژیلا خوابه! بذارید بیدارش کنم لباس مناسب بپوشه» همانطور که انتظار میرود، توجهی نکردند.
▫️صدای بهمن: «ژیلاجان! پاشو! ماموران اطلاعات اومدند!» از خواب پریدم و نشسته در تخت، گیج و مبهوت مردانی را میدیدم که یکی پس از دیگری وارد خانه میشدند. یک مأمور زن هم بود که در اتاق کنارم ایستاد تا لباس مناسب بپوشم. بعدش، یک مامور گفت: «معلومه استرس داری! اگه آدم کاری نکرده باشه که استرس نمیگیره.» گفتم والا خیلی استرس ندارم! اما اول صبحی وقتی خواب بودم، دوازده سیزده نفر ریختید اینجا، به نظرتون نباید استرس بگیرم؟
▫️سعی میکردند با ادب باشند هرچند آخرش از کوره در رفتند. به نوع برخوردها اعتراض کردم. یکیشان پرسید: فیلم میبینی؟ تعجب کردم!منظورش چیه از این سوال:) گفتم: بله! فکر کردم سوال بعدی این است: چه فیلمی میبینی:) گفت: پس حتما در فیلمها دیدید که پلیسهای غربی چقدر وحشیانه با مجرمان برخورد میکنند. گفتم: شما قرار بود الگوی آنها باشید نه آنها الگوی شما! شما قرار بود امالقرای عالم اسلام باشید نه آنها. من فقط متهم هستم نه حتی مجرم. حتی نمیگویید اتهامم چیست و در این برگه هم که به دستم دادید چیزی در این باره ننوشته.
▫️خانه را تفتیش کردند لپتاپها و گوشیها و ...را بردند؛ بهمن هرچقدر اعتراض کرد که در حکم شما فقط نام ژیلا آمده و حق ندارید لب تاب و گوشی من را با خودتان ببرید و ابزار کارم است فایده ای نکرد. یکیشان هم گفت: شما چرا اینقدر به لپتاپ وابسته هستی؟ مگر راننده اسنپ هستی!که میگی لوازم کارم است!
▫️ساعت نزدیک یازده صبح بود که یکی از مأموران از پایین آمد بالا و در گوش چندنفر چیزی گفت، بعد که رفتند و خبرها را شنیدم، با خودم گفت شاید خبر ترورها را به همکارانش داده! البته شاید!
▫️دیروز به شعبه بازپرسی (دادسرای اوین) که فراخوانده شده بودم؛ رفتم، گفتند: پرونده هنوز تکمیل نیست و کارشناس(بازجو) روی آن کار میکند. ترجمه: بدون اینکه شواهدی داشته باشند اول پرونده باز میکنند، بعد با یورش و گرفتن لپتاپ و گوشی و ...دنبال سند و مدرک میگردند تا پرونده را بسازند.
▫️مثل همیشه مسیر را بر عکس رفتهاید، اول باید شواهد محکمی داشته باشید و بعد پرونده بسازید نه اینکه اول پرونده بسازید بعد دنبال شواهد بگردید. این کلمات هرچند تهی از معنا شده است اما باید از حقوق خود بگوییم: این روند خلاف اصل برائت و دادرسی عادلانه است. من حتی از اتهام خود بیاطلاعم.
*شبکه ایکس
@kaleme
✍️ ژیلا بنییعقوب
▫️بیشتر از ده_دوازده مأمور امنیتی به خانه ما ریختند، گفته بودند که از پست نامه داریم، بهمن که در را باز کرد، متوجه موضوع شده و گفته بود: «ژیلا خوابه! بذارید بیدارش کنم لباس مناسب بپوشه» همانطور که انتظار میرود، توجهی نکردند.
▫️صدای بهمن: «ژیلاجان! پاشو! ماموران اطلاعات اومدند!» از خواب پریدم و نشسته در تخت، گیج و مبهوت مردانی را میدیدم که یکی پس از دیگری وارد خانه میشدند. یک مأمور زن هم بود که در اتاق کنارم ایستاد تا لباس مناسب بپوشم. بعدش، یک مامور گفت: «معلومه استرس داری! اگه آدم کاری نکرده باشه که استرس نمیگیره.» گفتم والا خیلی استرس ندارم! اما اول صبحی وقتی خواب بودم، دوازده سیزده نفر ریختید اینجا، به نظرتون نباید استرس بگیرم؟
▫️سعی میکردند با ادب باشند هرچند آخرش از کوره در رفتند. به نوع برخوردها اعتراض کردم. یکیشان پرسید: فیلم میبینی؟ تعجب کردم!منظورش چیه از این سوال:) گفتم: بله! فکر کردم سوال بعدی این است: چه فیلمی میبینی:) گفت: پس حتما در فیلمها دیدید که پلیسهای غربی چقدر وحشیانه با مجرمان برخورد میکنند. گفتم: شما قرار بود الگوی آنها باشید نه آنها الگوی شما! شما قرار بود امالقرای عالم اسلام باشید نه آنها. من فقط متهم هستم نه حتی مجرم. حتی نمیگویید اتهامم چیست و در این برگه هم که به دستم دادید چیزی در این باره ننوشته.
▫️خانه را تفتیش کردند لپتاپها و گوشیها و ...را بردند؛ بهمن هرچقدر اعتراض کرد که در حکم شما فقط نام ژیلا آمده و حق ندارید لب تاب و گوشی من را با خودتان ببرید و ابزار کارم است فایده ای نکرد. یکیشان هم گفت: شما چرا اینقدر به لپتاپ وابسته هستی؟ مگر راننده اسنپ هستی!که میگی لوازم کارم است!
▫️ساعت نزدیک یازده صبح بود که یکی از مأموران از پایین آمد بالا و در گوش چندنفر چیزی گفت، بعد که رفتند و خبرها را شنیدم، با خودم گفت شاید خبر ترورها را به همکارانش داده! البته شاید!
▫️دیروز به شعبه بازپرسی (دادسرای اوین) که فراخوانده شده بودم؛ رفتم، گفتند: پرونده هنوز تکمیل نیست و کارشناس(بازجو) روی آن کار میکند. ترجمه: بدون اینکه شواهدی داشته باشند اول پرونده باز میکنند، بعد با یورش و گرفتن لپتاپ و گوشی و ...دنبال سند و مدرک میگردند تا پرونده را بسازند.
▫️مثل همیشه مسیر را بر عکس رفتهاید، اول باید شواهد محکمی داشته باشید و بعد پرونده بسازید نه اینکه اول پرونده بسازید بعد دنبال شواهد بگردید. این کلمات هرچند تهی از معنا شده است اما باید از حقوق خود بگوییم: این روند خلاف اصل برائت و دادرسی عادلانه است. من حتی از اتهام خود بیاطلاعم.
*شبکه ایکس
@kaleme
Forwarded from کافه نون
پایین پوستر را ببینید؛ دانشگاه امام حسین، جامعةالزهرا، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم و ستاد امربهمعروف، ۴ نهادی که هر سال بودجه دولتی دارند. با پول مردم همایش برگزار میکنند تا ناخن زن را بگذارند روی پرچم آمریکا و تاثیر کاشت ناخن و مژه را بر زندگی عفیفانه بررسی کنند! تازه بخش دشمنشناسی هم دارد.
@CafeNoun
@CafeNoun
🔴 تاریخ به مثابه آیینه عبرت
🎙فرشاد مؤمنی
▫️یک رکن تقریبا همه حکومتهایی که دچار فروپاشی شدند، این بوده که وقتی به آنها هشدار کارشناسی داده میشده، با داغ و درفش و یا حداکثر با نادیده گرفتن و به حاشیه راندن با متفکرانشان برخورد میکردند . مجموعه ۴ جلدی تاریخ جنگ سرد را بخوانید که می گوید آکادمیسینهای علوم شوروی، ۱۹۸۰ هشدار دادند که تداوم این روندها، به فروپاشی اتحاد شوروی از درون منجر خواهد شد. بحث آنها این بود که اتحاد شوروی، همهی همّ و غمش را در نظامیگری و رقابت تسلیحاتی با آمریکا گذاشته و فکر میکند که تهدید از بیرون است اما آکادمی علوم شوروی گفت که فقر و نابرابریهای غیرقابل تحمل، امان شما را خواهد برید. اما آنها هشدار دهندگان را تنبیه کردند.
▫️اکنون ۶۰ درصد جمعیت قادر نیستند حداقل کالری مورد نیاز برای تداوم حیات و سلامتشان را دریافت کنند؛ در این شرایط است که مشفقانه درباره خطاهای بسیار فاحشی که در سند بودجه ۱۴۰۴ در این زمینه شده، هشدار میدهیم. میگوییم حتی اگر فرصت ندارید، یا قادر و مایل نیستید تجربههای قبلی را مورد توجه قرار دهید، تجربه ۱۴۰۱ را مروری کنید.
▫️چقدر باعث تلخی و غمانگیزی است که در حالی که یکی از عمیقترین، باکیفیتترین و فوریترین تحلیلهای اجتماعی را درباره آن مساله، دکتر سعید مدنی انجام و هشدارهای عالمانه را داد که وضعیت جامعهتان را درک کنید، سزای او باید این طرز برخورد باشد!؟ این شیوه مواجهه با اندیشهورزان پاکدامن و دلسوز در این کشور است!؟
📎منبع و متن کامل
@kaleme
🎙فرشاد مؤمنی
▫️یک رکن تقریبا همه حکومتهایی که دچار فروپاشی شدند، این بوده که وقتی به آنها هشدار کارشناسی داده میشده، با داغ و درفش و یا حداکثر با نادیده گرفتن و به حاشیه راندن با متفکرانشان برخورد میکردند . مجموعه ۴ جلدی تاریخ جنگ سرد را بخوانید که می گوید آکادمیسینهای علوم شوروی، ۱۹۸۰ هشدار دادند که تداوم این روندها، به فروپاشی اتحاد شوروی از درون منجر خواهد شد. بحث آنها این بود که اتحاد شوروی، همهی همّ و غمش را در نظامیگری و رقابت تسلیحاتی با آمریکا گذاشته و فکر میکند که تهدید از بیرون است اما آکادمی علوم شوروی گفت که فقر و نابرابریهای غیرقابل تحمل، امان شما را خواهد برید. اما آنها هشدار دهندگان را تنبیه کردند.
▫️اکنون ۶۰ درصد جمعیت قادر نیستند حداقل کالری مورد نیاز برای تداوم حیات و سلامتشان را دریافت کنند؛ در این شرایط است که مشفقانه درباره خطاهای بسیار فاحشی که در سند بودجه ۱۴۰۴ در این زمینه شده، هشدار میدهیم. میگوییم حتی اگر فرصت ندارید، یا قادر و مایل نیستید تجربههای قبلی را مورد توجه قرار دهید، تجربه ۱۴۰۱ را مروری کنید.
▫️چقدر باعث تلخی و غمانگیزی است که در حالی که یکی از عمیقترین، باکیفیتترین و فوریترین تحلیلهای اجتماعی را درباره آن مساله، دکتر سعید مدنی انجام و هشدارهای عالمانه را داد که وضعیت جامعهتان را درک کنید، سزای او باید این طرز برخورد باشد!؟ این شیوه مواجهه با اندیشهورزان پاکدامن و دلسوز در این کشور است!؟
📎منبع و متن کامل
@kaleme
موسسه دین و اقتصاد
فرشاد مومنی: حقایق را تحریف نکنید، ملت از فرط خوشی انقلاب نکرد / بعد از انقلاب، سلطنت طلبان از سخت گیریهایی که بر روشنفکران می…
دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان، با بیان اینکه یک رکن تقریبا همه حکومتهایی که دچار فروپاشی شدند، این بوده که وقتی به آنها هشدار کارشناسی داده می شده، با داغ و
🔴 رفع حصر غیرقانونی و ظالمانه در بهمن ماه
✍ سعیده منتظری
▫️دهم بهمن ماه، سالروز رفع حصر آیتالله منتظری است؛ پس از ۵ سال و ۲ ماه و ۱۲ روز (از ۲۸ آبان ۱۳۷۶ تا ۱۰ بهمن ۱۳۸۱). حصر خانگی آیتالله منتظری پنج روز پس از سخنرانی ۱۳ رجب (۲۳ آبان ۱۳۷۶) صورت گرفت!
▫️سخنرانیای که در ضمن آن فرموده بودند: «امروز روز ولادت باسعادت مولا امیرالمؤمنین(ع) است؛ و افتخار ما شیعیان این است که از دوستداران امیرالمؤمنین هستیم... اما میدانید که به اسم تنها نمیشود قناعت کرد؛ شیعه یعنی پیرو. اگر من بگویم شیعه علی(ع) هستم، علی اهل دفاع از حق بود! هیچ کس [در قبال رویدادهای جامعه] نمیتواند بیتفاوت باشد. گاهی امر به معروف و نهی از منکر موارد جزئی دارد؛ یک وقت هم معروف و منکر، یک چیزی است که شخص نمیتواند وظیفه را بهتنهایی انجام دهد؛ باید مردم متشکل شوند.»
▫️ایشان در ادامه فرمودهاند:
«حضرت علی(ع) با این که حاکم بودند میآمدند در بازار کوفه، و مردم هم میرفتند حاجاتشان را به ایشان میگفتند. ولایت فقیه باید مثل ولایت امیرالمؤمنین(ع) باشد. معنای رهبری این نیست که یک تشکیلات و یک گارد سلطنتی درست کند از پادشاهان دنیا زیادتر! و کسی هم دسترسی نداشته باشد! ... و در همه جا دخالت کنند! ... این غلط است! این طور کشور پیش نمیرود! کشوری که چند ارگان حکمفرما داشته باشد: دولت جدا، مجمع تشخیص مصلحت جدا، و دفتر رهبری جدا، و هر کدام بخواهند اعمال قدرت کنند، این جور کشور اداره نمیشود! و حکومت مطلقه به این صورت که تکلیف کشور را دو سه نفر معین کنند و مردم هیچ کاره باشند، این در دنیای امروز مواجه با شکست میشود. حکومت چماقی دیگر در دنیا پیش نمیرود. مردم روشن شدهاند، بیدار شدهاند، هر کسی اهل مطالعه است، و اهل کتاب خواندن است. در دنیا حکومت دست ملت است؛ ما هم که گفتهایم: جمهوری اسلامی؛ جمهور باید خودشان کشور را اداره کنند.»
◾️این مقدمهای بود برای تقدیر از بزرگی چون جناب رحیم قمیشی که پویش مطالبه رفع حصر از سه محصور عزیز را مطرح نمودهاند، که ۱۴ سال! است در حصری غیرقانونی و ظالمانه به سر میبرند؛ و نیز تقدیر از بزرگانی چون آقای قدیانی و خانم وسمقی و ... که پشتیبان این پویش بودهاند؛ و همچنین جهت اعلام همراهی با این پویش.
▫️اکنون بجاست رهبری که در آغاز ولایت مطلقه خود در بیش از ۳۵ سال پیش!!! چنین فرموده: «واقعا باید خون گریست بر جامعه اسلامی که حتی احتمال [رهبریِ] کسی مثل بنده در آن مطرح بشود» از فراز قله و از بارگاه خداوندی به میان مردم بیایند، و پیام این پویش را بشنوند و در جهت انجام آنان اقدام نمایند. امروز این پیام و نیز دیگر پیامهای مردم ایران را بشنوید؛ که فردا بسیار دیر خواهد بود!
@kaleme
✍ سعیده منتظری
▫️دهم بهمن ماه، سالروز رفع حصر آیتالله منتظری است؛ پس از ۵ سال و ۲ ماه و ۱۲ روز (از ۲۸ آبان ۱۳۷۶ تا ۱۰ بهمن ۱۳۸۱). حصر خانگی آیتالله منتظری پنج روز پس از سخنرانی ۱۳ رجب (۲۳ آبان ۱۳۷۶) صورت گرفت!
▫️سخنرانیای که در ضمن آن فرموده بودند: «امروز روز ولادت باسعادت مولا امیرالمؤمنین(ع) است؛ و افتخار ما شیعیان این است که از دوستداران امیرالمؤمنین هستیم... اما میدانید که به اسم تنها نمیشود قناعت کرد؛ شیعه یعنی پیرو. اگر من بگویم شیعه علی(ع) هستم، علی اهل دفاع از حق بود! هیچ کس [در قبال رویدادهای جامعه] نمیتواند بیتفاوت باشد. گاهی امر به معروف و نهی از منکر موارد جزئی دارد؛ یک وقت هم معروف و منکر، یک چیزی است که شخص نمیتواند وظیفه را بهتنهایی انجام دهد؛ باید مردم متشکل شوند.»
▫️ایشان در ادامه فرمودهاند:
«حضرت علی(ع) با این که حاکم بودند میآمدند در بازار کوفه، و مردم هم میرفتند حاجاتشان را به ایشان میگفتند. ولایت فقیه باید مثل ولایت امیرالمؤمنین(ع) باشد. معنای رهبری این نیست که یک تشکیلات و یک گارد سلطنتی درست کند از پادشاهان دنیا زیادتر! و کسی هم دسترسی نداشته باشد! ... و در همه جا دخالت کنند! ... این غلط است! این طور کشور پیش نمیرود! کشوری که چند ارگان حکمفرما داشته باشد: دولت جدا، مجمع تشخیص مصلحت جدا، و دفتر رهبری جدا، و هر کدام بخواهند اعمال قدرت کنند، این جور کشور اداره نمیشود! و حکومت مطلقه به این صورت که تکلیف کشور را دو سه نفر معین کنند و مردم هیچ کاره باشند، این در دنیای امروز مواجه با شکست میشود. حکومت چماقی دیگر در دنیا پیش نمیرود. مردم روشن شدهاند، بیدار شدهاند، هر کسی اهل مطالعه است، و اهل کتاب خواندن است. در دنیا حکومت دست ملت است؛ ما هم که گفتهایم: جمهوری اسلامی؛ جمهور باید خودشان کشور را اداره کنند.»
◾️این مقدمهای بود برای تقدیر از بزرگی چون جناب رحیم قمیشی که پویش مطالبه رفع حصر از سه محصور عزیز را مطرح نمودهاند، که ۱۴ سال! است در حصری غیرقانونی و ظالمانه به سر میبرند؛ و نیز تقدیر از بزرگانی چون آقای قدیانی و خانم وسمقی و ... که پشتیبان این پویش بودهاند؛ و همچنین جهت اعلام همراهی با این پویش.
▫️اکنون بجاست رهبری که در آغاز ولایت مطلقه خود در بیش از ۳۵ سال پیش!!! چنین فرموده: «واقعا باید خون گریست بر جامعه اسلامی که حتی احتمال [رهبریِ] کسی مثل بنده در آن مطرح بشود» از فراز قله و از بارگاه خداوندی به میان مردم بیایند، و پیام این پویش را بشنوند و در جهت انجام آنان اقدام نمایند. امروز این پیام و نیز دیگر پیامهای مردم ایران را بشنوید؛ که فردا بسیار دیر خواهد بود!
@kaleme
🔴 تاب مذاکره با آمریکا
✍️ حسن اسدی زیدآبادی
پالسهای مثبت ترامپ برای جمهوری اسلامی و اشتیاق او به رسیدگی به مسئله ایران بلافاصله بعد از آتشبس در غزه و شروع مساعی او برای حل و فصل بحران اوکراین، در تهران نیز بیپاسخ نخواهد ماند همانطور که نشانههای کافی وجود دارد که تصمیم برای مذاکره با آمریکا در مجموعه نظام گرفته شده است.
جمهوری اسلامی در موضوع مذاکره با غرب همیشه نشان داده که نفس مذاکره را هم تا حد زیادی غایت و هدفی مستقل میداند. مذاکره و انعکاس آن در افکار عمومی همواره به عنوان ابزاری برای تاثیرگذاری در مناسبات داخلی و به ویژه معادلات اقتصادی تلقی شده است. بطور مثال سعید جلیلی و تیم او سالهای سال مشغول مذاکره بودند بدون آنکه ارادهای برای نیل به توافق داشته باشند، رسالت تیمهای مذاکره ایرانی در این دستکم سه دهه، از جمله این بوده که طرف مقابل نتواند تصویر بازیگری یاغی و گفتگوناپذیر از جمهوریاسلامی در عرصه بینالمللی ارائه دهد تا بطور موازی پروژههایی مثل برنامه هستهای، محور مقاومت و برنامه موشکی را با حساسیت کمتری پیش ببرد.
با این همه مذاکره با ترامپ آداب و لوازم خاصی دارد. همانطور که بسیاری گفته و نوشتهاند ترامپ مذاکرهای زود بازده میخواهد و نتیجه آن را هم تا حد زیادی از قبل تعیین کرده است به ویژه آنکه در تحلیل ترامپ جمهوری اسلامی در موضع ضعف ونیاز قرار دارد. بنابراین از نگاه او و شاید مجموعه کشورهای غربی، نظام ایران باید ایده و عادت مذاکره برای مذاکره را مطلقا کنار بگذارد.
در این سو اما اگر تحلیل و مشاهده ما درست باشد و تصمیم و تمایل به مذاکره با آمریکا در درون نظام پدید آمده باشد باید دید دستگاه فعلی از عهده این کار برخواهد آمد؟ به نظر من نه! یعنی مثل بسیاری از بحرانهای دیگر که مسئولان عالیرتبه میخواهند آن را حل کنند اما بحران کارآمدی مانع تحقق تصمیمات میشود، مذاکره و ایجاد انعطاف برای پیشبرد آن هم با مانع کارآمدی مواجه خواهد شد.
اکنون مذاکره با ترامپ بیش از هر زمان دیگری نیازمند انعطاف و نرمش خواهد بود. اما آیا سیستم به اندازه کافی ورزیده و منعطف هست؟ آیا سیستم موجود تحمل لوازم و تبعات مذاکرات مستقیم با دولت ترامپ را دارد؟ نباید فراموش کرد که در سال ۹۲ افکار عمومی و حتی اپوزوسیون بطور اصولی موافق مذاکرات و چشم انتظار حل منازعه بودند. آنها حتی جلب منافع احتمالی برای جمهوری اسلامی (از جمله تضمینهای موجودیتی و امنیتی) را پذیرفته بودند. آیا اینک جامعه ایران همان رویکرد مذاکرات سال ۹۲ را دارد؟ و تمام قد پشتیبان مذاکره کنندگان است؟
به این ترتیب بهنظر میرسد ورود به مذاکره با ترامپ تبعات و نتایجی برای ساختار حقیقی جمهوری اسلامی درپی خواهد داشت که شاید هیچکس از ابتدا نمیتوانست آنها را پیشبینی کند و این نقطه شروع ماجرایی تازه خواهد بود.
*تحکیم ملت
@kaleme
✍️ حسن اسدی زیدآبادی
پالسهای مثبت ترامپ برای جمهوری اسلامی و اشتیاق او به رسیدگی به مسئله ایران بلافاصله بعد از آتشبس در غزه و شروع مساعی او برای حل و فصل بحران اوکراین، در تهران نیز بیپاسخ نخواهد ماند همانطور که نشانههای کافی وجود دارد که تصمیم برای مذاکره با آمریکا در مجموعه نظام گرفته شده است.
جمهوری اسلامی در موضوع مذاکره با غرب همیشه نشان داده که نفس مذاکره را هم تا حد زیادی غایت و هدفی مستقل میداند. مذاکره و انعکاس آن در افکار عمومی همواره به عنوان ابزاری برای تاثیرگذاری در مناسبات داخلی و به ویژه معادلات اقتصادی تلقی شده است. بطور مثال سعید جلیلی و تیم او سالهای سال مشغول مذاکره بودند بدون آنکه ارادهای برای نیل به توافق داشته باشند، رسالت تیمهای مذاکره ایرانی در این دستکم سه دهه، از جمله این بوده که طرف مقابل نتواند تصویر بازیگری یاغی و گفتگوناپذیر از جمهوریاسلامی در عرصه بینالمللی ارائه دهد تا بطور موازی پروژههایی مثل برنامه هستهای، محور مقاومت و برنامه موشکی را با حساسیت کمتری پیش ببرد.
با این همه مذاکره با ترامپ آداب و لوازم خاصی دارد. همانطور که بسیاری گفته و نوشتهاند ترامپ مذاکرهای زود بازده میخواهد و نتیجه آن را هم تا حد زیادی از قبل تعیین کرده است به ویژه آنکه در تحلیل ترامپ جمهوری اسلامی در موضع ضعف ونیاز قرار دارد. بنابراین از نگاه او و شاید مجموعه کشورهای غربی، نظام ایران باید ایده و عادت مذاکره برای مذاکره را مطلقا کنار بگذارد.
در این سو اما اگر تحلیل و مشاهده ما درست باشد و تصمیم و تمایل به مذاکره با آمریکا در درون نظام پدید آمده باشد باید دید دستگاه فعلی از عهده این کار برخواهد آمد؟ به نظر من نه! یعنی مثل بسیاری از بحرانهای دیگر که مسئولان عالیرتبه میخواهند آن را حل کنند اما بحران کارآمدی مانع تحقق تصمیمات میشود، مذاکره و ایجاد انعطاف برای پیشبرد آن هم با مانع کارآمدی مواجه خواهد شد.
اکنون مذاکره با ترامپ بیش از هر زمان دیگری نیازمند انعطاف و نرمش خواهد بود. اما آیا سیستم به اندازه کافی ورزیده و منعطف هست؟ آیا سیستم موجود تحمل لوازم و تبعات مذاکرات مستقیم با دولت ترامپ را دارد؟ نباید فراموش کرد که در سال ۹۲ افکار عمومی و حتی اپوزوسیون بطور اصولی موافق مذاکرات و چشم انتظار حل منازعه بودند. آنها حتی جلب منافع احتمالی برای جمهوری اسلامی (از جمله تضمینهای موجودیتی و امنیتی) را پذیرفته بودند. آیا اینک جامعه ایران همان رویکرد مذاکرات سال ۹۲ را دارد؟ و تمام قد پشتیبان مذاکره کنندگان است؟
به این ترتیب بهنظر میرسد ورود به مذاکره با ترامپ تبعات و نتایجی برای ساختار حقیقی جمهوری اسلامی درپی خواهد داشت که شاید هیچکس از ابتدا نمیتوانست آنها را پیشبینی کند و این نقطه شروع ماجرایی تازه خواهد بود.
*تحکیم ملت
@kaleme
🔴 بلوغ یا ابتذال؟
✍️ مجتبی نجفی
برخی حامیان پزشکیان در برابر انتقادها از حرکت او مدام تاکید میکنند مقایسه پزشکیان با احمدی نژاد منصفانه نیست. برخی حتی به انتقاداتی که نشانه بلوغ جامعه است برچسب ابتذال زدند. اما بین دو مفهوم خلط مبحث صورت نگیرد. پوپولیست میتواند عوامفریب باشد یا نباشد. من به رغم انتقادات نسبت به پزشکیان و اینکه او حتی در یک انتخابات نیمه آزاد هم نمیتوانست کاندیدای ریاست جمهوری شود، معتقد نیستم عوامفریب است، بر عکس احمدی نژاد که علاوه بر نمایش، فریبکاری خبره بود، اما پزشکیان به نظرم شخصیت دورویی ندارد و حتی این کار او شاید از روی صداقت باشد.
اما مسأله این است ما دستگاه نیت یاب نداریم، به کانتکستی که در آن «تصویر» خلق میشود توجه میکنیم. برای همین جمهوری اسلامی انباشته از سنت پوپولیستی است. در اول انقلاب با حمایت توده ای، اقلیت را حذف میکردند و بر گرده مستضعفان یکی از طبقاتی ترین نظام های سیاسی اجتماعی را خلق کردند. فقر جامعه هم ابزاری خوبی برای نمایش است، مسوولان تشنه به خدمت خود را نماینده مردم له شده زیر بار فقر نشان میدادند اما سیاست های آنها به شکاف غنی و فقیر دامن میزد و مافیای نفتی و نظامیان فربه شکم غارت اموال عمومی میکردند. پس تصویر در زمینه ای خلق شده که مردم از نمایش و فقدان راهبرد خسته اند.
وقتی شما به تاریخ مملو از رویکردهای پوپولیستی در نظام جمهوری اسلامی نگاه میکنید، انتظار دارید شهروندانی که تغییرات رادیکال، برنامه برای کنترل فساد، مبارزه با ویژه خواری، عدم دخالت نظامی و روحانی در امر آموزش، ایجاد امکان برای بازگشت بیش از یک میلیون دانش آموز بازمانده از تحصیل را مطالبه دارند برای رییس دولت کف و سوت بزنند عجب آدم خاکی است؟ واقعیت این است آن شهروندی که از نمایش خسته شده و برنامه می خواهد از این شوها حتی اگر با رویکرد عوافریبانه نباشد، منزجر است. از تداوم ویژه خواری و شکاف غنی فقیر و حاکمیت نظامیان بر مصدر امور و سیطره مافیای نفتی خسته است.
پس نه تیم رسانه ای دولت و نه حامیان پزشکیان انتظار نداشته باشند شهروند قربانی در برابر این نمایش ها به به و چهچه کند. اتفاقا حجم انتقادات، نشانه ای از بلوغ جامعه به تبعات پوپولیسم است و این پیام که رییس جمهور اگر برنامه داری با برنامه هایت حرف بزن نه با نمایشهایت. البته برای پزشکیان که در مناظرات انتخابات در برابر رقیب کوته فکرش مدام تاکید میکرد من حزبی نیستم و گویی «حزب» کلمه شیطانی است انتظار درک این موضوع دشوار است که حداقل بخشی از جامعه ایران به پوپولیسم گارد دارد و این گارد مبارکی است علیه برنامه گریزی.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ مجتبی نجفی
برخی حامیان پزشکیان در برابر انتقادها از حرکت او مدام تاکید میکنند مقایسه پزشکیان با احمدی نژاد منصفانه نیست. برخی حتی به انتقاداتی که نشانه بلوغ جامعه است برچسب ابتذال زدند. اما بین دو مفهوم خلط مبحث صورت نگیرد. پوپولیست میتواند عوامفریب باشد یا نباشد. من به رغم انتقادات نسبت به پزشکیان و اینکه او حتی در یک انتخابات نیمه آزاد هم نمیتوانست کاندیدای ریاست جمهوری شود، معتقد نیستم عوامفریب است، بر عکس احمدی نژاد که علاوه بر نمایش، فریبکاری خبره بود، اما پزشکیان به نظرم شخصیت دورویی ندارد و حتی این کار او شاید از روی صداقت باشد.
اما مسأله این است ما دستگاه نیت یاب نداریم، به کانتکستی که در آن «تصویر» خلق میشود توجه میکنیم. برای همین جمهوری اسلامی انباشته از سنت پوپولیستی است. در اول انقلاب با حمایت توده ای، اقلیت را حذف میکردند و بر گرده مستضعفان یکی از طبقاتی ترین نظام های سیاسی اجتماعی را خلق کردند. فقر جامعه هم ابزاری خوبی برای نمایش است، مسوولان تشنه به خدمت خود را نماینده مردم له شده زیر بار فقر نشان میدادند اما سیاست های آنها به شکاف غنی و فقیر دامن میزد و مافیای نفتی و نظامیان فربه شکم غارت اموال عمومی میکردند. پس تصویر در زمینه ای خلق شده که مردم از نمایش و فقدان راهبرد خسته اند.
وقتی شما به تاریخ مملو از رویکردهای پوپولیستی در نظام جمهوری اسلامی نگاه میکنید، انتظار دارید شهروندانی که تغییرات رادیکال، برنامه برای کنترل فساد، مبارزه با ویژه خواری، عدم دخالت نظامی و روحانی در امر آموزش، ایجاد امکان برای بازگشت بیش از یک میلیون دانش آموز بازمانده از تحصیل را مطالبه دارند برای رییس دولت کف و سوت بزنند عجب آدم خاکی است؟ واقعیت این است آن شهروندی که از نمایش خسته شده و برنامه می خواهد از این شوها حتی اگر با رویکرد عوافریبانه نباشد، منزجر است. از تداوم ویژه خواری و شکاف غنی فقیر و حاکمیت نظامیان بر مصدر امور و سیطره مافیای نفتی خسته است.
پس نه تیم رسانه ای دولت و نه حامیان پزشکیان انتظار نداشته باشند شهروند قربانی در برابر این نمایش ها به به و چهچه کند. اتفاقا حجم انتقادات، نشانه ای از بلوغ جامعه به تبعات پوپولیسم است و این پیام که رییس جمهور اگر برنامه داری با برنامه هایت حرف بزن نه با نمایشهایت. البته برای پزشکیان که در مناظرات انتخابات در برابر رقیب کوته فکرش مدام تاکید میکرد من حزبی نیستم و گویی «حزب» کلمه شیطانی است انتظار درک این موضوع دشوار است که حداقل بخشی از جامعه ایران به پوپولیسم گارد دارد و این گارد مبارکی است علیه برنامه گریزی.
*کانال نویسنده
@kaleme
Telegram
mojtaba najafi(مجتبی نجفی)
🔴 شاید باز جوان شدیم!
✍️ رحیم قمیشی
مهدی از بچههای قدیمی جنگ است، که هیچکس نفهمید چطور زنده ماند! اگر چه کم ترکش نصیبش نشد و هنوز، نه میتواند راحت بخوابد، نه میتواند راحت راه برود. نه میتواند راحت بنشیند...
اگر چه بسیاری سرداران، از باقری گرفته تا شمخانی و رضایی و رشید و بقیه، ممکن است امروز تظاهر کنند نمیشناسندش، اما این را بگویند حتما دروغ گفتهاند.
هیچکس واحدهای تخریب جنگ را، که نیمه شبها، پیشاپیش بچهها حرکت میکردند و زیر باران گلوله، مین خنثی میکردند را، نمیتواند فراموش کند. و مهدی همیشه در نوک آن تخریبچیها بود. با آنکه مسئولشان بود. او هرگز درجه نگرفت و بعد از جنگ بر هیچ سفرهای ننشست. تنهایی را برگزید، و همنشینی با کتاب را، و به دنبال رسیدن به پرسش مهماش؛ چرا اینطور شدیم؟ کجای راه را اشتباه رفتیم! آنهمه جوان نازنین نرفتند تا عدهای چنین بخورند...
هر وقت مهدی را میبینم تا چند روزی به هم میریزم. چقدر به آن بچههای فداکار زمان جنگ ظلم شد. آن روزها اگر یک روز نبودند پیغام و پسغام بود که؛ مهدی کجایی، خودت را برسان. حالا سالهاست حالش را هم نمیپرسند. اصلا ببینند زنده است!
صبح زنگ زده به من.
رحیم! ۲۵ بهمن میخواهم بیایم تهران. نگرانش میشوم، نکند باز عملی دارد، نکند ریههایش دوباره عود کردهاند. میخواهم بگویم دو سه روز عقب بیندازد که بیست و پنجم بهمن کار دارم... که میگوید میخواهم خودم را برسانم به برنامه رفع حصر! خودم را گم میکنم. مهدی! تو هم در زمان جنگ خیلی فداکاری کردی هم پس از جنگ خیلی نامردی دیدی. میترسم باز اذیت شوی... تو راه رفتنت را هم دکتر محدود کرده. نه! نباید بیایی! میگوید مگر میشود دوستانم را تنها بگذارم. مگر میشود بیتفاوت باشم. مگر ممکن است دردهای مردم را نبینم! میگوید هنوز خودش را مسئول درد و رنج مردم میداند.
میپرسد مگر قول نداده بودیم هر جا ظلمی دیدیم ساکت ننشینیم...
میگوید قبلا برایم در تلگرام نوشته، اگر چه من نرسیده بودم بخوانمش، بخاطر ازدیاد پیامهایم. از او خجالت میکشم. از او که جزو آخرین نفراتی بود که خرمشهر را ترک کرد.
و در تکتک عملیاتها حاضر بود.
و حالا هم، اقدام برای رفع حصر را، مثل همان عملیاتها میبیند...
او هم میگوید سکوت دیگر بس است. او هم میگوید رفع حصر حتما اول راه است. او هم میگوید چه فایده دارد زندگی، وقتی نتوانی حقیقت را فریاد کنی، وقتی نتوانی علیه ظلم بایستی...
یک ساعت است او خداحافظی کرده. من چشمهایم بیحرکت، خیره مانده به گلهای قالی. یعنی میشود؛ باز جوان شویم! یعنی میشود باز یادمان بیاید چه قولهایی به هم دادیم. یعنی میشود یادمان بیاید بچههای شهید چه میخواستند...
اشکهایم نمیگذارند بخوانم مهدی چه نوشته... حس میکنم او هم دلش خواسته باز جوان شود...باز حس کند هنوز توان اعتراض دارد، هنوز زنده است! هنوز آنقدر پیر نشده که تنها بنشیند فقط تاسف بخورد... کِی بشود ۲۵ بهمن، مهدی از اهواز بیاید، من فقط بروم دستهایش را ببوسم.
او نوشته؛ "رحیم جان! سلام
جمع جوانی بودیم که دفاع مقابل ظلم وظالم را از مساجد آموختیم
مهیای میدان شدیم جان و جسم در راه میدان نهادیم از کِی؟ از قبل از انقلاب تا امروز. خدا داند که بر هیچکس منتی نداریم. در درون خود، احساس کوتاهی در خدمت به کشور دارم. امروز هم مجددا شاهد ظلم و ویرانی کشور هستم.
با توکل به خدای بزرگ اعتراض خودم، به راه طی شده و در ادامه مسیر و راه جاری کشور را اعلام میکنم و به همراه دوستانم
مراتب تنفر واعتراض خود را اعلام میکنم.
مهدی خلفی
از بچه های نسل قدیم جنگ
برای شرکت در روز ۲۵ بهمن ساعت ۱۰ صبح"
مهدی جان منتظرتم...خیلی زیاد
میگذارمت روی دوشم
مثل همان روزها با هم فریاد میکشیم. ما پذیرای ظلم نیستیم
ظلم هر کسی! و ما باز جوان میشویم...
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ رحیم قمیشی
مهدی از بچههای قدیمی جنگ است، که هیچکس نفهمید چطور زنده ماند! اگر چه کم ترکش نصیبش نشد و هنوز، نه میتواند راحت بخوابد، نه میتواند راحت راه برود. نه میتواند راحت بنشیند...
اگر چه بسیاری سرداران، از باقری گرفته تا شمخانی و رضایی و رشید و بقیه، ممکن است امروز تظاهر کنند نمیشناسندش، اما این را بگویند حتما دروغ گفتهاند.
هیچکس واحدهای تخریب جنگ را، که نیمه شبها، پیشاپیش بچهها حرکت میکردند و زیر باران گلوله، مین خنثی میکردند را، نمیتواند فراموش کند. و مهدی همیشه در نوک آن تخریبچیها بود. با آنکه مسئولشان بود. او هرگز درجه نگرفت و بعد از جنگ بر هیچ سفرهای ننشست. تنهایی را برگزید، و همنشینی با کتاب را، و به دنبال رسیدن به پرسش مهماش؛ چرا اینطور شدیم؟ کجای راه را اشتباه رفتیم! آنهمه جوان نازنین نرفتند تا عدهای چنین بخورند...
هر وقت مهدی را میبینم تا چند روزی به هم میریزم. چقدر به آن بچههای فداکار زمان جنگ ظلم شد. آن روزها اگر یک روز نبودند پیغام و پسغام بود که؛ مهدی کجایی، خودت را برسان. حالا سالهاست حالش را هم نمیپرسند. اصلا ببینند زنده است!
صبح زنگ زده به من.
رحیم! ۲۵ بهمن میخواهم بیایم تهران. نگرانش میشوم، نکند باز عملی دارد، نکند ریههایش دوباره عود کردهاند. میخواهم بگویم دو سه روز عقب بیندازد که بیست و پنجم بهمن کار دارم... که میگوید میخواهم خودم را برسانم به برنامه رفع حصر! خودم را گم میکنم. مهدی! تو هم در زمان جنگ خیلی فداکاری کردی هم پس از جنگ خیلی نامردی دیدی. میترسم باز اذیت شوی... تو راه رفتنت را هم دکتر محدود کرده. نه! نباید بیایی! میگوید مگر میشود دوستانم را تنها بگذارم. مگر میشود بیتفاوت باشم. مگر ممکن است دردهای مردم را نبینم! میگوید هنوز خودش را مسئول درد و رنج مردم میداند.
میپرسد مگر قول نداده بودیم هر جا ظلمی دیدیم ساکت ننشینیم...
میگوید قبلا برایم در تلگرام نوشته، اگر چه من نرسیده بودم بخوانمش، بخاطر ازدیاد پیامهایم. از او خجالت میکشم. از او که جزو آخرین نفراتی بود که خرمشهر را ترک کرد.
و در تکتک عملیاتها حاضر بود.
و حالا هم، اقدام برای رفع حصر را، مثل همان عملیاتها میبیند...
او هم میگوید سکوت دیگر بس است. او هم میگوید رفع حصر حتما اول راه است. او هم میگوید چه فایده دارد زندگی، وقتی نتوانی حقیقت را فریاد کنی، وقتی نتوانی علیه ظلم بایستی...
یک ساعت است او خداحافظی کرده. من چشمهایم بیحرکت، خیره مانده به گلهای قالی. یعنی میشود؛ باز جوان شویم! یعنی میشود باز یادمان بیاید چه قولهایی به هم دادیم. یعنی میشود یادمان بیاید بچههای شهید چه میخواستند...
اشکهایم نمیگذارند بخوانم مهدی چه نوشته... حس میکنم او هم دلش خواسته باز جوان شود...باز حس کند هنوز توان اعتراض دارد، هنوز زنده است! هنوز آنقدر پیر نشده که تنها بنشیند فقط تاسف بخورد... کِی بشود ۲۵ بهمن، مهدی از اهواز بیاید، من فقط بروم دستهایش را ببوسم.
او نوشته؛ "رحیم جان! سلام
جمع جوانی بودیم که دفاع مقابل ظلم وظالم را از مساجد آموختیم
مهیای میدان شدیم جان و جسم در راه میدان نهادیم از کِی؟ از قبل از انقلاب تا امروز. خدا داند که بر هیچکس منتی نداریم. در درون خود، احساس کوتاهی در خدمت به کشور دارم. امروز هم مجددا شاهد ظلم و ویرانی کشور هستم.
با توکل به خدای بزرگ اعتراض خودم، به راه طی شده و در ادامه مسیر و راه جاری کشور را اعلام میکنم و به همراه دوستانم
مراتب تنفر واعتراض خود را اعلام میکنم.
مهدی خلفی
از بچه های نسل قدیم جنگ
برای شرکت در روز ۲۵ بهمن ساعت ۱۰ صبح"
مهدی جان منتظرتم...خیلی زیاد
میگذارمت روی دوشم
مثل همان روزها با هم فریاد میکشیم. ما پذیرای ظلم نیستیم
ظلم هر کسی! و ما باز جوان میشویم...
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 پایان حصر؛ آغازی دیگر برای تغییرات بزرگتر
✍️ مهدی محمودیان
▫️حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد نمادی دیگر از سالها بیعدالتی، سرکوب و تلاشی برای خاموش کردن صدای اعتراض و آزادیخواهی در ایران بوده است. اما این حصر نه تنها نتوانست اندیشه آزادیخواهانه این بزرگان را محدود کند، بلکه در طی این سالها، بذر آگاهی را در جامعه کاشت و امروز این بذر به درختی تنومند تبدیل شده است که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت.
▫️در سالهای اخیر، جامعه ایران تغییر کرده است؛ خواستهها و مطالبات مردم گستردهتر و عمیقتر شدهاست. اگرچه رفع حصر همچنان مطالبهای بهحق و ملی است، اما مردم از مرزهای حصر فراتر رفتهاند. آنها دیگر تنها خواهان پایان دادن به این بیعدالتی نیستند، بلکه به دنبال تغییرات بنیادین و ساختاریاند؛ تغییراتی که موسوی در بیانیه تاریخیاش با تأکید بر «رفراندوم و گذار از جمهوری اسلامی» به آن اشاره کرد و کروبی آن را با سخن از «پایان ظلم و ستم» همراه ساخت.
▫️رفع حصر، دیگر فقط پایان یک بیعدالتی نیست؛ بلکه میتواند نقطه آغاز دیگری برای تغییرات بزرگتر و گامی به سوی تحقق خواستههای عمیقتر جامعه باشد. محصورین با اندیشهها و دیدگاههای مترقی خود، در کنار مردم ایستادهاند و آمادگی خود را برای همراهی با حرکت جامعه به سوی آیندهای بهتر نشان دادهاند. پایان حصر، نه تنها میتواند پیامی از پذیرش اشتباهات گذشته باشد، بلکه فرصتی است برای بازسازی اعتماد عمومی و تقویت جنبش مردم برای تحقق آزادی و عدالت.
▫️امضای بیش از ۲۵ هزار امضای برای درخواست پایان حصر، تنها صدای اعتراض به ظلم به سه نفر نیست؛ بلکه پژواک خواستههای جامعهای است که دیگر نمیخواهد در بند گذشته بماند. رفع حصر میتواند اولین گام در مسیری طولانی به سوی بازگشت حاکمیت به مردم و شنیدن صدای آنهاست. این اقدام، میتواند پلی باشد میان مسئولانی که هنوز میتوانند اشتباهات خود را با هدف تغییرات بنیادین و دموکراتیک به نفع خواست و منافع جامعه تغییر دهند و مردمی که چشم به آیندهای روشن دارند.
▫️مسئولان نظام! صدای مردم را بشنوید و پیش از آنکه بیشتر از این دیر شود، گامهای ضروری را برداشته و قدرت را به مردم بسپارید؛ پایان یافتن حصر، باید آغازی باشد برای همراهی بیشتر این بزرگان با مردم، برای تحقق همان آرمانهایی که امروز جامعه به سوی آنها حرکت میکند.
@kaleme
✍️ مهدی محمودیان
▫️حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد نمادی دیگر از سالها بیعدالتی، سرکوب و تلاشی برای خاموش کردن صدای اعتراض و آزادیخواهی در ایران بوده است. اما این حصر نه تنها نتوانست اندیشه آزادیخواهانه این بزرگان را محدود کند، بلکه در طی این سالها، بذر آگاهی را در جامعه کاشت و امروز این بذر به درختی تنومند تبدیل شده است که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت.
▫️در سالهای اخیر، جامعه ایران تغییر کرده است؛ خواستهها و مطالبات مردم گستردهتر و عمیقتر شدهاست. اگرچه رفع حصر همچنان مطالبهای بهحق و ملی است، اما مردم از مرزهای حصر فراتر رفتهاند. آنها دیگر تنها خواهان پایان دادن به این بیعدالتی نیستند، بلکه به دنبال تغییرات بنیادین و ساختاریاند؛ تغییراتی که موسوی در بیانیه تاریخیاش با تأکید بر «رفراندوم و گذار از جمهوری اسلامی» به آن اشاره کرد و کروبی آن را با سخن از «پایان ظلم و ستم» همراه ساخت.
▫️رفع حصر، دیگر فقط پایان یک بیعدالتی نیست؛ بلکه میتواند نقطه آغاز دیگری برای تغییرات بزرگتر و گامی به سوی تحقق خواستههای عمیقتر جامعه باشد. محصورین با اندیشهها و دیدگاههای مترقی خود، در کنار مردم ایستادهاند و آمادگی خود را برای همراهی با حرکت جامعه به سوی آیندهای بهتر نشان دادهاند. پایان حصر، نه تنها میتواند پیامی از پذیرش اشتباهات گذشته باشد، بلکه فرصتی است برای بازسازی اعتماد عمومی و تقویت جنبش مردم برای تحقق آزادی و عدالت.
▫️امضای بیش از ۲۵ هزار امضای برای درخواست پایان حصر، تنها صدای اعتراض به ظلم به سه نفر نیست؛ بلکه پژواک خواستههای جامعهای است که دیگر نمیخواهد در بند گذشته بماند. رفع حصر میتواند اولین گام در مسیری طولانی به سوی بازگشت حاکمیت به مردم و شنیدن صدای آنهاست. این اقدام، میتواند پلی باشد میان مسئولانی که هنوز میتوانند اشتباهات خود را با هدف تغییرات بنیادین و دموکراتیک به نفع خواست و منافع جامعه تغییر دهند و مردمی که چشم به آیندهای روشن دارند.
▫️مسئولان نظام! صدای مردم را بشنوید و پیش از آنکه بیشتر از این دیر شود، گامهای ضروری را برداشته و قدرت را به مردم بسپارید؛ پایان یافتن حصر، باید آغازی باشد برای همراهی بیشتر این بزرگان با مردم، برای تحقق همان آرمانهایی که امروز جامعه به سوی آنها حرکت میکند.
@kaleme
🔴 اگر تا ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ رفع حصر اتفاق نیفتد نیروهای مردمی برای تجمع مسالمتآمیز فراخوان میدهند
🎙محمود دردکشان
تنها گزینه ملتی که هر روز مرگ را تجربه میکند انسجامبخشی بین نیروهای موثر و مردمی است | رفع حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد و آقای کروبی گام موثری در انسجام ملی است | جرم اساسی محصورین تصمیم برای نجات کشور در سال ۸۸ بود | اگر تا ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ رفع حصر اتفاق نیفتد نیروهای مردمی برای تجمع مسالمتآمیز فراخوان میدهند...
📎ویدئو - گفتار کامل
@kaleme
🎙محمود دردکشان
تنها گزینه ملتی که هر روز مرگ را تجربه میکند انسجامبخشی بین نیروهای موثر و مردمی است | رفع حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد و آقای کروبی گام موثری در انسجام ملی است | جرم اساسی محصورین تصمیم برای نجات کشور در سال ۸۸ بود | اگر تا ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ رفع حصر اتفاق نیفتد نیروهای مردمی برای تجمع مسالمتآمیز فراخوان میدهند...
📎ویدئو - گفتار کامل
@kaleme
Telegram
فقیه دور اندیش
🔶سخنان حاج محمود دردکشان در مورد شرایط بحرانی کشور و ضرورت انسجام ملی با رفع حصر ۴بهمن۱۴۰۳
🔸ترسیم شرایط نابسامان امروز جامعه
🔸تنها گزینه ملتی که هر روز مرگ را تجربه می کند انسجام بخشی بین نیروهای موثر و مردمی است
🔸رفع حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد و…
🔸ترسیم شرایط نابسامان امروز جامعه
🔸تنها گزینه ملتی که هر روز مرگ را تجربه می کند انسجام بخشی بین نیروهای موثر و مردمی است
🔸رفع حصر مهندس موسوی و خانم رهنورد و…