🔴 در ضرورت مذاکره با امریکا
✍️ #سیدمصطفی_تاجزاده:
🔸رهبر در دیدار روز گذشته خود با دانشآموزان و دانشجویان گفت:
«منع مذاکره یک منطق محکم دارد. راه نفوذ دشمن را میبندد، ابهت جمهوری اسلامی ایران را به دنیا نشان میدهد، و ابهت پوشالی امریکا را در چشم جهانیان میشکند. بعضی خیال میکنند که مذاکره مشکلات کشور را حل میکند. این اشتباه بزرگی است، صددرصد اشتباه است. طرف مقابل قبول مذاکره از سوی ایران را بهمعنای بهزانودرآوردن از سوی جمهوری اسلامی میداند و میخواهد بگوید توانستیم جمهوری اسلامی را بهزانو در بیاوریم. میخواهد اثبات کند که سیاست فشار حداکثری درست بود و بعد هم هیچ امتیازی نخواهد داد».
(جراید، ۱۲آبان ۱۳۹۸)
🔸بهنظر من و برخلاف دیدگاه رهبر:
🔹۱. در دنیای پسا جنگ سرد و در روابط بینالملل اصل بر مذاکره بین دولتهاست و دیپلماسی بدون مذاکره و تعامل بیمعنا است. براین اساس منع مذاکره دلیل محکم میخواهد، نه مذاکره. بر همین مبنا جمهوری اسلامی در عمر چهل ساله خود تقریبا با همهی کشورهای جهان به مذاکره پرداخته است. حتی با دولت امریکا نیز بارها (مستقیم یا غیرمستقیم، آشکار یا پنهان، دوجانبه یا چندجانبه) مذاکره کرده و بعضا به نتایج مفید و قابل قبولی رسیده است. به جز مذاکرات الجزایر و نیز مذاکره با مک فارلین که در دوره رهبر فقید انقلاب انجام شد، تمام دیدارهای بعدی از مذاکرات غیرمستقیم در دولت هاشمی تا مذاکرات درباره عراق و افغانستان در دولت خاتمی تا نامهنگاری اوباما با رهبر و جواب ایشان و نیز مذاکرات معاونین وزارت خارجه ایران و امریکا در عمان در دولت احمدینژاد و مفصلتر از همه مذاکرات هستهای در دولت روحانی با تایید شخص آیتالله خامنهای انجام شده است.
👈 متن کامل:
https://bit.ly/2JTystS
✅@Kaleme
✍️ #سیدمصطفی_تاجزاده:
🔸رهبر در دیدار روز گذشته خود با دانشآموزان و دانشجویان گفت:
«منع مذاکره یک منطق محکم دارد. راه نفوذ دشمن را میبندد، ابهت جمهوری اسلامی ایران را به دنیا نشان میدهد، و ابهت پوشالی امریکا را در چشم جهانیان میشکند. بعضی خیال میکنند که مذاکره مشکلات کشور را حل میکند. این اشتباه بزرگی است، صددرصد اشتباه است. طرف مقابل قبول مذاکره از سوی ایران را بهمعنای بهزانودرآوردن از سوی جمهوری اسلامی میداند و میخواهد بگوید توانستیم جمهوری اسلامی را بهزانو در بیاوریم. میخواهد اثبات کند که سیاست فشار حداکثری درست بود و بعد هم هیچ امتیازی نخواهد داد».
(جراید، ۱۲آبان ۱۳۹۸)
🔸بهنظر من و برخلاف دیدگاه رهبر:
🔹۱. در دنیای پسا جنگ سرد و در روابط بینالملل اصل بر مذاکره بین دولتهاست و دیپلماسی بدون مذاکره و تعامل بیمعنا است. براین اساس منع مذاکره دلیل محکم میخواهد، نه مذاکره. بر همین مبنا جمهوری اسلامی در عمر چهل ساله خود تقریبا با همهی کشورهای جهان به مذاکره پرداخته است. حتی با دولت امریکا نیز بارها (مستقیم یا غیرمستقیم، آشکار یا پنهان، دوجانبه یا چندجانبه) مذاکره کرده و بعضا به نتایج مفید و قابل قبولی رسیده است. به جز مذاکرات الجزایر و نیز مذاکره با مک فارلین که در دوره رهبر فقید انقلاب انجام شد، تمام دیدارهای بعدی از مذاکرات غیرمستقیم در دولت هاشمی تا مذاکرات درباره عراق و افغانستان در دولت خاتمی تا نامهنگاری اوباما با رهبر و جواب ایشان و نیز مذاکرات معاونین وزارت خارجه ایران و امریکا در عمان در دولت احمدینژاد و مفصلتر از همه مذاکرات هستهای در دولت روحانی با تایید شخص آیتالله خامنهای انجام شده است.
👈 متن کامل:
https://bit.ly/2JTystS
✅@Kaleme
Telegraph
در ضرورت مذاکره با آمریکا
سیدمصطفی تاجزاده رهبر در دیدار روز گذشته خود با دانشآموزان و دانشجویان گفت:«منع مذاکره یک منطق محکم دارد. راه نفوذ دشمن را میبندد، ابهت جمهوری اسلامی ایران را به دنیا نشان میدهد، و ابهت پوشالی امریکا را در چشم جهانیان میشکند. بعضی خیال میکنند که مذاکره…
🔴 منتقدان اصلاحات در ایران چه میزان عملکرد خود و رهبری را نیز نقد میکنند؟
✍️ #سیدمصطفی_تاجزاده:
🔸در تاریخ معاصر ما تقریبا تمام جریانهای سیاسی بعد از مدت کوتاهی دچار اختلاف و انشعاب شدند، اما اصلاحطلبان از دوم خرداد ۷۶ که دورهی جدیدی از اصلاحطلبی در ایران آغاز شد، اتحاد و انسجام خود را بهرغم همهی اختلافنظرها حفظ و بر اشتراکات فراوان خود تاکید کردند. قدر این سرمایه را بدانیم.
🔸اختلافنظر همواره وجود داشته و خواهد داشت. هنر ما باید مدیریت آن باشد. مثلا من ایجاد دائم احزاب جدید در یک جناح سیاسی را نمی پسندم، ولی نمیتوان جلوی آن را گرفت. بلکه باید آن را مدیریت کرد و به احزاب جدید فرصت داد و دید که آیا حرف جدیدی دارند یا خیر.
🔸برای تشخیص صداقت کسانیکه درون جریان اصلاحات به نقد اصلاحطلبان میپردازند، که یقینا انتقادهایی به آنها وارد است، دو ملاک داریم؛ اول نقد خود است. فردی که بهراحتی جبههای را که با آن تعریف میشود، نقد میکند، باید بهصورت طبیعی به نقد اشتباهات خود نیز بپردازد. در غیراینصورت انتقاد او از همفکرانش، فرار از نقد خود و منزه و مبراجلوه دادن خود است.
🔸دوم اینکه چنین فردی تا چه میزان هستهی اصلی قدرت را نقد میکند؟ اصلاحطلبانی که عملکرد آقای خاتمی را نقد میکنند، چرا بههمین صراحت عملکرد رهبر را نقد نمیکنند و در آنجا مصلحتاندیش میشوند؟
🔸در هر شرایطی باید انتقادها به اصلاحات را شنید و از آنها آموخت و در جهت اصلاح امور بکارشان بست.
🔸قاطبه اصلاحطلبان هنوز هم پرچمدار اصلاحات را آقای خاتمی میدانند.
🔸به اعتقاد من اصلاحطلبان امروز پاسخگوی بسیاری از مسائل نخواهند بود اگر در رفتار و گفتار خود تجدیدنظر جدی نکنند. نه به این دلیل که کارهای قبلی آنها لزوما اشتباه بود، بلکه بیشتر به دلیل تغییراتی در جامعه و منطقه و جهان رخ داده است. ما باید متناسب با تغییرات به اصلاح عملکرد خود بپردازیم.
🔸عمده اختلاف امروز اصلاحطلبان به تحلیل شرایط موجود برمیگردد. گروهی همچون من معتقدند که جامعه در دی ماه ۹۶ وارد دوره جدیدی شده است. مشخصات و الزامات آن را باید شناخت و متناسب با آن سیاستگذاری کرد. در غیراینصورت از تحولات عقب میمانیم.
🔸یکی از مهمترین دلایلی که در برخی کشورهای منطقه آشوب و جنگ داخلی یا خارجی رخ داده، این است که جریان اصلاحطلب قوی نداشتند.
🔸برخلاف آنچه میگویند، نقد صریح اما توام با احترام اصلاحطلبان از انتصابیون، رادیکالیسم را تقویت نمیکند. به عکس لکنت زبان اصلاحطلبان و انفعال و بیعملی ایشان گسترش رادیکالیسم را در پی دارد.
🔸امروز فضای مجازی جای رسانههای مکتوب را تا حدود زیادی پر کرده است. چنانچه اصلاحطلبان نتوانند حضور تاثیرگذاری در فضای مجازی پیدا کنند، خود را از یکی از موثرترین ابزارهای سیاستورزی (قدرت نرم) محروم کردهاند.
🔸میتوان در تحلیل و تفسیر گذشته هزار و یک رقم اختلافنظر داشت، باوجود این دربارهی آینده به تفاهم و اشتراک نظر رسید. این بدان معنا نیست که به ارزیابی و گذشته نپردازیم. بلکه نباید منتظر اجماع نظر درباره گذشته ماند. باید درمورد آینده به اشتراک و بلکه اجماع نظر رسید و اینکه تنها راهبرد نجات ایران توسعه دموکراتیک است.
🔸بسیاری از شهروندان اصلاحطلبان را سخنگوی خود نمیدانند. چرا که این همه اتفاقات ضد حقوقبشری در ایران رخ میدهد و ما اعتراض جدی به آنها نمیکنیم. یا در مورد مبارزه با فساد و لغو تحریمها که موجب فشار زیادی به مردم به ویژه محرومان شده است، راهکار نمیدهیم. اگر اصلاحطلبان به این موارد بیاعتنا باشند، فرقشان با اصولگراها چیست؟
🔸ما اشتباه کردیم و نباید ولایت فقیه را وارد قانون اساسی میکردیم. این بدان معنا نیست که نظریه ولایت فقیه لزوما غلط است، بلکه پذیرش مسئولیت حکومت توسط روحانیت خطا بود و باید با کمک خود روحانیت به سمت حل آن برویم.
🔸در هر حوزهی انتخاباتی که صلاحیت نامزد مورد نظرمان تایید نشد، نباید کاندیدا معرفی کنیم و هر جا تایید شد، لیست دهیم حتی اگر رای نیاوریم.
🔸از زندان رفتن استقبال نمیکنیم اما اینکه حرف حقی را نزنیم چون ممکن است زندان برویم، یا حزبمان تعطیل شود، درست نیست.
ماجراجویی نمیکنیم ولی برای هزینهندادن، ساکت نمینشینیم و وضع موجود را توجیه نمیکنیم.
✅@Kaleme
✍️ #سیدمصطفی_تاجزاده:
🔸در تاریخ معاصر ما تقریبا تمام جریانهای سیاسی بعد از مدت کوتاهی دچار اختلاف و انشعاب شدند، اما اصلاحطلبان از دوم خرداد ۷۶ که دورهی جدیدی از اصلاحطلبی در ایران آغاز شد، اتحاد و انسجام خود را بهرغم همهی اختلافنظرها حفظ و بر اشتراکات فراوان خود تاکید کردند. قدر این سرمایه را بدانیم.
🔸اختلافنظر همواره وجود داشته و خواهد داشت. هنر ما باید مدیریت آن باشد. مثلا من ایجاد دائم احزاب جدید در یک جناح سیاسی را نمی پسندم، ولی نمیتوان جلوی آن را گرفت. بلکه باید آن را مدیریت کرد و به احزاب جدید فرصت داد و دید که آیا حرف جدیدی دارند یا خیر.
🔸برای تشخیص صداقت کسانیکه درون جریان اصلاحات به نقد اصلاحطلبان میپردازند، که یقینا انتقادهایی به آنها وارد است، دو ملاک داریم؛ اول نقد خود است. فردی که بهراحتی جبههای را که با آن تعریف میشود، نقد میکند، باید بهصورت طبیعی به نقد اشتباهات خود نیز بپردازد. در غیراینصورت انتقاد او از همفکرانش، فرار از نقد خود و منزه و مبراجلوه دادن خود است.
🔸دوم اینکه چنین فردی تا چه میزان هستهی اصلی قدرت را نقد میکند؟ اصلاحطلبانی که عملکرد آقای خاتمی را نقد میکنند، چرا بههمین صراحت عملکرد رهبر را نقد نمیکنند و در آنجا مصلحتاندیش میشوند؟
🔸در هر شرایطی باید انتقادها به اصلاحات را شنید و از آنها آموخت و در جهت اصلاح امور بکارشان بست.
🔸قاطبه اصلاحطلبان هنوز هم پرچمدار اصلاحات را آقای خاتمی میدانند.
🔸به اعتقاد من اصلاحطلبان امروز پاسخگوی بسیاری از مسائل نخواهند بود اگر در رفتار و گفتار خود تجدیدنظر جدی نکنند. نه به این دلیل که کارهای قبلی آنها لزوما اشتباه بود، بلکه بیشتر به دلیل تغییراتی در جامعه و منطقه و جهان رخ داده است. ما باید متناسب با تغییرات به اصلاح عملکرد خود بپردازیم.
🔸عمده اختلاف امروز اصلاحطلبان به تحلیل شرایط موجود برمیگردد. گروهی همچون من معتقدند که جامعه در دی ماه ۹۶ وارد دوره جدیدی شده است. مشخصات و الزامات آن را باید شناخت و متناسب با آن سیاستگذاری کرد. در غیراینصورت از تحولات عقب میمانیم.
🔸یکی از مهمترین دلایلی که در برخی کشورهای منطقه آشوب و جنگ داخلی یا خارجی رخ داده، این است که جریان اصلاحطلب قوی نداشتند.
🔸برخلاف آنچه میگویند، نقد صریح اما توام با احترام اصلاحطلبان از انتصابیون، رادیکالیسم را تقویت نمیکند. به عکس لکنت زبان اصلاحطلبان و انفعال و بیعملی ایشان گسترش رادیکالیسم را در پی دارد.
🔸امروز فضای مجازی جای رسانههای مکتوب را تا حدود زیادی پر کرده است. چنانچه اصلاحطلبان نتوانند حضور تاثیرگذاری در فضای مجازی پیدا کنند، خود را از یکی از موثرترین ابزارهای سیاستورزی (قدرت نرم) محروم کردهاند.
🔸میتوان در تحلیل و تفسیر گذشته هزار و یک رقم اختلافنظر داشت، باوجود این دربارهی آینده به تفاهم و اشتراک نظر رسید. این بدان معنا نیست که به ارزیابی و گذشته نپردازیم. بلکه نباید منتظر اجماع نظر درباره گذشته ماند. باید درمورد آینده به اشتراک و بلکه اجماع نظر رسید و اینکه تنها راهبرد نجات ایران توسعه دموکراتیک است.
🔸بسیاری از شهروندان اصلاحطلبان را سخنگوی خود نمیدانند. چرا که این همه اتفاقات ضد حقوقبشری در ایران رخ میدهد و ما اعتراض جدی به آنها نمیکنیم. یا در مورد مبارزه با فساد و لغو تحریمها که موجب فشار زیادی به مردم به ویژه محرومان شده است، راهکار نمیدهیم. اگر اصلاحطلبان به این موارد بیاعتنا باشند، فرقشان با اصولگراها چیست؟
🔸ما اشتباه کردیم و نباید ولایت فقیه را وارد قانون اساسی میکردیم. این بدان معنا نیست که نظریه ولایت فقیه لزوما غلط است، بلکه پذیرش مسئولیت حکومت توسط روحانیت خطا بود و باید با کمک خود روحانیت به سمت حل آن برویم.
🔸در هر حوزهی انتخاباتی که صلاحیت نامزد مورد نظرمان تایید نشد، نباید کاندیدا معرفی کنیم و هر جا تایید شد، لیست دهیم حتی اگر رای نیاوریم.
🔸از زندان رفتن استقبال نمیکنیم اما اینکه حرف حقی را نزنیم چون ممکن است زندان برویم، یا حزبمان تعطیل شود، درست نیست.
ماجراجویی نمیکنیم ولی برای هزینهندادن، ساکت نمینشینیم و وضع موجود را توجیه نمیکنیم.
✅@Kaleme