اصلاح‌وب| Islahweb
4.39K subscribers
11.8K photos
2.63K videos
327 files
14.4K links
✳️ اصلاح‌وب| Islahwe

https://ble.ir/islahweb1979/

Web: www.islahweb.org/fa
Download Telegram
صلح، نان، زمین

✍️فرشید معرفت

کتاب‌ «تسخیر‌ نان» ‌‌اثر ‌پیتر ‌‌کروپوتکین (١٨٤٢-١٩٢١) جانورشناس، جغرافی‌دان و فیلسوف آنارشیست روس، گامی فراتر از دوران زندگی نویسنده‌اش گذاشته. به‌دلیل معضلات مارکسیسم-لنینیسم در اتحاد جماهیر شوروی، برخی از متفکران این‌ کتاب‌ را‌ پیشگویی دانسته‌اند،‌ چون‌ کروپوتکین‌ بسیاری از‌‌ مشکلات‌ و‌ موارد ناقض‌ حقوق‌بشر‌ را‌ در پی صنعتی‌ شدن جهان پیش‌بینی کرده بود.

🔗ادامه‌ی متن

#گزیده #صلح #نان #زمین #اندیشه

🌐 در شبکه‌های اجتماعی همراه ما باشید:‌

🔸
Instagram🔸Telegram 🌐Web 🔸Aparat
👍5
آدمیت به شرط آن!

در فرهنگ عامیانه و سنتی کردستان، نان حرمت خاصی داشت؛ چنان‌که ورق نان را همسنگ ورق قرآن می‌دانستند و وقتی تکه نانی بر زمین می‌افتاد، بلافاصله آن را بر می‌داشتند و با فوت، گرد و خاک و خاشاک احتمالی روی آن را زایل می‌کردند و با تأکید بر اینکه «نان، قرآن است» آن را می‌خوردند!
دوران تدریس دینی در مدارس، بارها بچه‌ها درباره حکم این باور عامیانه پرسش می‌کردند؛ بنده نیز در پاسخ می‌گفتم چنین باوری از حیث شرعی فاقد اعتبار است؛ اما از حیث کارکردی و فرهنگ‌سازی، تشبیه هوشمندانه‌ای است! زیرا همچنانکه در غیاب اخلاق و قرآن، خبری از آدمیت نیست؛ در غیاب نان نیز، آدمی با مروت و انسانیت، وداع و تا حد بدترین درندگان به چاه وحشی‌گری و سنگدلی سقوط می‌کند! نه فقط فقدان، بلکه خوف کمبود ارزاق آن هم در دنیای تکنولوژی و سرعت حمل و نقل، همچون گردبادی سهمگین اخلاق بسیاری از مردم و به ویژه برخی بازاریان را ربود! در حدی که در ایام اخیر یک کیسه برنج ۸۰۰ هزاری تا ۳ میلیون فروخته شد!
باری امروز که به مناسبتی جستجویی در منابع تاریخی داشتم، به گزارشی حیرت‌انگیز و هراس‌آور رسیدم که گرچه نقل آن نیز تلخ است اما از جهت آشکارسازی نقش نان و شکم در سلب ایمان و زایاندن ستم، تصمیم به نشر آن گرفتم:
مقریزی تاریخ‌نگار نامدار مصری در کتابش « اغاثة الأمة بکشف الغمة» می‌گوید:

«سال ۵۹۶ق در زمان فرمانروایی ملک عادل ایوبی برادر سلطان صلاح الدین، بر اثر خشکسالی و بروز قحطی، مردم روستاها از فشار گرسنگی به قاهره هجوم بردند؛ بهار که فرارسید بر اثر آلودگی ناشی از فراوانی جنازه‌ها وبا و فنا نیز گسترش یافت و غذا و خوراک نماند؛ به حدی که مردم از شدت گرسنگی به خوردن کودکان و خردسالان روی آوردند؛ چنان که پدر فرزندش را به صورت کبابی و آب‌پز می‌خورد و مادر نیز همچنین! در آغاز برخی به سبب چنین کاری بازخواست و مجازات شدند؛ اما رفته رفته رواج یافت و مسئولان نیز ناتوان ماندند و کار به جایی کشید که مردم کتف و ران کودکان را زیر لباس مخفی می‌کردند؛ یا کسی به خانه همسایه می‌رفت و می‌دید که دیگی بر روی آتش است و به انتظار پختن و آماده شدن می‌نشست؛ ناگاه متوجه می‌شد که گوشت کودک است؛ چنین کارهایی بیشتر در سرای بزرگان دیده می‌شد! در بازارها و گذرگاه‌ها گوشت کودکان در زیر لباس رهگذران دیده می‌شد!
رفته رفته وضع بدتر شد تا جایی که گوشت انسان غذای بسیاری از مردم و آدمخواری عادی شد و منعی در کار نماند...»!

خوانندگان گرامی توجه کنید که این رفتارها مربوط به دهه پایانی قرن ششم هجری و در یک جامعه مسلمان صورت گرفته است!

نان، پایهٔ شکفتگی و فرزانگی و مهار درندگی ماست؛قدر نان را بدانیم که فاصله ما با درندگان، همین نان است!

#جلیل_بهرامی‌نیا
#نان
#خشکسالی
#آدمخواری
https://t.me/islahweb
11😨2💔1