🦋یاد بگیریم از ظاهر کسی به انگلیسی تعریف کنیم
You look nice today.
چقدر امروز خوب شدی.
I love your new hairstyle.
مدل موهاتو دوست دارم.
That color looks good on you. / You look good in blue.
رنگ لباست خیلی بهت میاد/ رنگ آبی خیلی بهت میاد.
You have the best laugh.
تو بهترین لبخند رو داری.
You just glow.
تو فقط می درخشی.
You have the best sense of style.
تو بهترین تیپ شناسی رو داری.
You look so young!
چقدر جوون به نظر میای.
You are stunning.
حیرت انگیزی.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
You look nice today.
چقدر امروز خوب شدی.
I love your new hairstyle.
مدل موهاتو دوست دارم.
That color looks good on you. / You look good in blue.
رنگ لباست خیلی بهت میاد/ رنگ آبی خیلی بهت میاد.
You have the best laugh.
تو بهترین لبخند رو داری.
You just glow.
تو فقط می درخشی.
You have the best sense of style.
تو بهترین تیپ شناسی رو داری.
You look so young!
چقدر جوون به نظر میای.
You are stunning.
حیرت انگیزی.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋یه گپ با رفیقمون راجع به ترافیک یاد بگیریم
KEVIN: The traffic is really getting bad these days.
کوین: ترافیک این روزها خیلی افتضاح داره میشه.
JAMES: I agree. I sat in traffic for two hours last night.
جیمز: قبول دارم. دیشب دو ساعت تو ترافیک گیر افتاده بودم.
KEVIN: I've started to leave work late just to beat rush hour traffic.
کوین:من شروع کردم یک ساعت از سرکار دیرتر خارج میشم، که بتونم از ساعت ترافیک در برم.
JAMES: I wish I could do that. I have to pick up my son before the daycare closes.
جیمز: کاش منم می تونستم این کارو کنم. من باید پسرمو قبل از اینکه مهدکودک بسته بشه برم بردارم.
KEVIN: Oh, I see. What time does the daycare close?
کوین: آها، می فهمم. مهدکودک کی بسته میشه؟
JAMES: 6 o'clock.
جیمز: ساعت شش.
KEVIN: What time do you usually get there?
کوین: تو معمولاً کی میرسی اونجا؟
JAMES: Just a few minutes before they close.
جیمز: چند دقیقه قبل از اینکه بسته بشه.
KEVIN: What happens if you're late?
کوین: اگه دیر برسی چی میشه؟
JAMES: They will wait with the child, of course. But you have to pay extra.
جیمز: صبر می کنن با بچه، معلومه. ولی باید هزینه بیشتری بدی.
KEVIN: Have you ever been late?
کوین: تا حالا دیر کردی؟
JAMES: Yeah, a few times. I was late yesterday. I don't want to pay extra. Daycare is already expensive.
جیمز: آره، چند باری. دیروز دیر رسیدیم. نمی خوام پول اضافی تر بدم. مهدکودک همینطوریشم گرونه.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
KEVIN: The traffic is really getting bad these days.
کوین: ترافیک این روزها خیلی افتضاح داره میشه.
JAMES: I agree. I sat in traffic for two hours last night.
جیمز: قبول دارم. دیشب دو ساعت تو ترافیک گیر افتاده بودم.
KEVIN: I've started to leave work late just to beat rush hour traffic.
کوین:من شروع کردم یک ساعت از سرکار دیرتر خارج میشم، که بتونم از ساعت ترافیک در برم.
JAMES: I wish I could do that. I have to pick up my son before the daycare closes.
جیمز: کاش منم می تونستم این کارو کنم. من باید پسرمو قبل از اینکه مهدکودک بسته بشه برم بردارم.
KEVIN: Oh, I see. What time does the daycare close?
کوین: آها، می فهمم. مهدکودک کی بسته میشه؟
JAMES: 6 o'clock.
جیمز: ساعت شش.
KEVIN: What time do you usually get there?
کوین: تو معمولاً کی میرسی اونجا؟
JAMES: Just a few minutes before they close.
جیمز: چند دقیقه قبل از اینکه بسته بشه.
KEVIN: What happens if you're late?
کوین: اگه دیر برسی چی میشه؟
JAMES: They will wait with the child, of course. But you have to pay extra.
جیمز: صبر می کنن با بچه، معلومه. ولی باید هزینه بیشتری بدی.
KEVIN: Have you ever been late?
کوین: تا حالا دیر کردی؟
JAMES: Yeah, a few times. I was late yesterday. I don't want to pay extra. Daycare is already expensive.
جیمز: آره، چند باری. دیروز دیر رسیدیم. نمی خوام پول اضافی تر بدم. مهدکودک همینطوریشم گرونه.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋صحبتی که موقع پیدا کردن یک هم خونه گفته میشه رو یادبگیریم:
Are you a night person or a morning person?
تو شبها بیداری یا سحر خیزی؟
I'm a night owl. I usually sleep pretty late.
من جغد شبم، معمولاً خیلی دیر می خوابم.
What time do you usually go to sleep?
معمولاً ساعت چند می خوابی؟
It varies. Usually between midnight and one in the morning.
همیشه یه جور نیست. معمولاً بین ساعت و نیمه های شب.
What time do you usually wake up?
معمولاً کی از خواب پا میشی؟
I don't wake up until I have to.
وقتی از خواب پا می شم که مجبور بشم.
I usually wake up at nine in the morning.
معمولاً ساعت 9 از خواب پا میشم.
Does the music bother you?
آهنگ اذیت می کنه؟
No not at all. I like it.
نه اصلاً. آهنگ رو دوست دارم.
Do you mind if I turn the stereo on?
اشکالی نداره من بلند گوهارو روشن کنم.
Oh, feel free.
نه، راحت باش.
Do you mind if I use your refrigerator?
اشکالی نداره من از یخچال استفاده کنم؟
No problem at all.
هیچ اشکالی نداره.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
Are you a night person or a morning person?
تو شبها بیداری یا سحر خیزی؟
I'm a night owl. I usually sleep pretty late.
من جغد شبم، معمولاً خیلی دیر می خوابم.
What time do you usually go to sleep?
معمولاً ساعت چند می خوابی؟
It varies. Usually between midnight and one in the morning.
همیشه یه جور نیست. معمولاً بین ساعت و نیمه های شب.
What time do you usually wake up?
معمولاً کی از خواب پا میشی؟
I don't wake up until I have to.
وقتی از خواب پا می شم که مجبور بشم.
I usually wake up at nine in the morning.
معمولاً ساعت 9 از خواب پا میشم.
Does the music bother you?
آهنگ اذیت می کنه؟
No not at all. I like it.
نه اصلاً. آهنگ رو دوست دارم.
Do you mind if I turn the stereo on?
اشکالی نداره من بلند گوهارو روشن کنم.
Oh, feel free.
نه، راحت باش.
Do you mind if I use your refrigerator?
اشکالی نداره من از یخچال استفاده کنم؟
No problem at all.
هیچ اشکالی نداره.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋نمونه مکالمه هنگام خرید از مغازه را بخوانیم
Pardon me. Could you help me?
ببخشید. می شه بهم کمک کنید؟
Of course. How can I help you?
البته. چطوری می تونم بهتون کمک کنم؟
I am looking for a sweater.
دنبال یه ژاکت می گردم.
What size do you wear?
شما چه سایزی می پوشی؟
Medium, I think.
مدیوم، فکر کنم.
Here. How do you like this one?
بفرمایید. از این یکی خوشتون میاد؟
It's pretty. Can I try it on?
آره خوشگله. می شه امتحانش کنم؟
You can try it on in the fitting room over there.
می تونید اونجا تو اتاق پرو امتحانش کنید.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
Pardon me. Could you help me?
ببخشید. می شه بهم کمک کنید؟
Of course. How can I help you?
البته. چطوری می تونم بهتون کمک کنم؟
I am looking for a sweater.
دنبال یه ژاکت می گردم.
What size do you wear?
شما چه سایزی می پوشی؟
Medium, I think.
مدیوم، فکر کنم.
Here. How do you like this one?
بفرمایید. از این یکی خوشتون میاد؟
It's pretty. Can I try it on?
آره خوشگله. می شه امتحانش کنم؟
You can try it on in the fitting room over there.
می تونید اونجا تو اتاق پرو امتحانش کنید.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋وقتی وارد یک هتل می شویم، چه جملاتی را باید بدانیم
Does the room have a bathroom?
آیا اتاق حمام دارد؟
How many beds are in the room?
چند تا تخت خواب توی اتاق هست؟
I would like one queen bed, please.
من یک تخت کوچک می خوام، لطفا.
I would like two double beds, please.
من دو تا تخت دو نفره می خوام، لطفا.
What floor am I on?
من تو کدوم طبقه هستم.
Where are the elevators?
آسانسورها کجان؟
How do I access the Internet?
چطور می تونم به اینترنت دسترسی داشته باشم؟
Is there free breakfast?
آیا صبحانه مجانیه؟
My room needs towels.
اتاق من نیاز به حوله داره.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
Does the room have a bathroom?
آیا اتاق حمام دارد؟
How many beds are in the room?
چند تا تخت خواب توی اتاق هست؟
I would like one queen bed, please.
من یک تخت کوچک می خوام، لطفا.
I would like two double beds, please.
من دو تا تخت دو نفره می خوام، لطفا.
What floor am I on?
من تو کدوم طبقه هستم.
Where are the elevators?
آسانسورها کجان؟
How do I access the Internet?
چطور می تونم به اینترنت دسترسی داشته باشم؟
Is there free breakfast?
آیا صبحانه مجانیه؟
My room needs towels.
اتاق من نیاز به حوله داره.
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋چه روش هایی را استفاده کنیم، تا در بحث های گروهی موفق باشیم
✅ Interrupting
قطع کردن صحبت
Use the following phrases to interrupt or join in the conversation:
از این اصطلاحات هنگام اضافه شدن یا قطع کردن صحبت در یک صحبت استفاده کنید:
May I have a word?
می تونم یه چیزی بگم؟
If I may, I think…
اگه اشکالی نداره، من فکر می کنم …
Excuse me for interrupting.
ببخشید که صحبتتون رو قطع می کنم.
✅ Giving Opinions
نظر دادن
These phrases will give your opinion during a meeting:
این اصطلاحات نظرتون رو در یک ملاقات بیان می کند:
I (really) feel that…
من واقعاً حس می کنم که …
In my opinion…
به نظر من …
The way I see things…
طوری که من موارد رو می بینم …
✅ Asking for Opinions
پرسش درباره نظرات
These questions will help you ask for feedback and opinions during a conversation:
این سوالها می تونه به شما در گرفتن نظرات و نتایج در جریان یک مکالمه کمک کنه:
Do you (really) think that…
شما (واقعاً) فکر می کنید که …
(name of participant) can we get your input?
(اسم فرد شرکت کننده) می شه نظر شما رو داشته باشیم؟
How do you feel about...?
احساس شما راجع به … چیه؟
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
✅ Interrupting
قطع کردن صحبت
Use the following phrases to interrupt or join in the conversation:
از این اصطلاحات هنگام اضافه شدن یا قطع کردن صحبت در یک صحبت استفاده کنید:
May I have a word?
می تونم یه چیزی بگم؟
If I may, I think…
اگه اشکالی نداره، من فکر می کنم …
Excuse me for interrupting.
ببخشید که صحبتتون رو قطع می کنم.
✅ Giving Opinions
نظر دادن
These phrases will give your opinion during a meeting:
این اصطلاحات نظرتون رو در یک ملاقات بیان می کند:
I (really) feel that…
من واقعاً حس می کنم که …
In my opinion…
به نظر من …
The way I see things…
طوری که من موارد رو می بینم …
✅ Asking for Opinions
پرسش درباره نظرات
These questions will help you ask for feedback and opinions during a conversation:
این سوالها می تونه به شما در گرفتن نظرات و نتایج در جریان یک مکالمه کمک کنه:
Do you (really) think that…
شما (واقعاً) فکر می کنید که …
(name of participant) can we get your input?
(اسم فرد شرکت کننده) می شه نظر شما رو داشته باشیم؟
How do you feel about...?
احساس شما راجع به … چیه؟
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋چه روش هایی را استفاده کنیم، تا در بحث های گروهی موفق باشیم
✅ Interrupting
قطع کردن صحبت
Use the following phrases to interrupt or join in the conversation:
از این اصطلاحات هنگام اضافه شدن یا قطع کردن صحبت در یک صحبت استفاده کنید:
May I have a word?
می تونم یه چیزی بگم؟
If I may, I think…
اگه اشکالی نداره، من فکر می کنم …
Excuse me for interrupting.
ببخشید که صحبتتون رو قطع می کنم.
✅ Giving Opinions
نظر دادن
These phrases will give your opinion during a meeting:
این اصطلاحات نظرتون رو در یک ملاقات بیان می کند:
I (really) feel that…
من واقعاً حس می کنم که …
In my opinion…
به نظر من …
The way I see things…
طوری که من موارد رو می بینم …
✅ Asking for Opinions
پرسش درباره نظرات
These questions will help you ask for feedback and opinions during a conversation:
این سوالها می تونه به شما در گرفتن نظرات و نتایج در جریان یک مکالمه کمک کنه:
Do you (really) think that…
شما (واقعاً) فکر می کنید که …
(name of participant) can we get your input?
(اسم فرد شرکت کننده) می شه نظر شما رو داشته باشیم؟
How do you feel about...?
احساس شما راجع به … چیه؟
#Sentences
#part1
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
✅ Interrupting
قطع کردن صحبت
Use the following phrases to interrupt or join in the conversation:
از این اصطلاحات هنگام اضافه شدن یا قطع کردن صحبت در یک صحبت استفاده کنید:
May I have a word?
می تونم یه چیزی بگم؟
If I may, I think…
اگه اشکالی نداره، من فکر می کنم …
Excuse me for interrupting.
ببخشید که صحبتتون رو قطع می کنم.
✅ Giving Opinions
نظر دادن
These phrases will give your opinion during a meeting:
این اصطلاحات نظرتون رو در یک ملاقات بیان می کند:
I (really) feel that…
من واقعاً حس می کنم که …
In my opinion…
به نظر من …
The way I see things…
طوری که من موارد رو می بینم …
✅ Asking for Opinions
پرسش درباره نظرات
These questions will help you ask for feedback and opinions during a conversation:
این سوالها می تونه به شما در گرفتن نظرات و نتایج در جریان یک مکالمه کمک کنه:
Do you (really) think that…
شما (واقعاً) فکر می کنید که …
(name of participant) can we get your input?
(اسم فرد شرکت کننده) می شه نظر شما رو داشته باشیم؟
How do you feel about...?
احساس شما راجع به … چیه؟
#Sentences
#part1
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋چه روش هایی را استفاده کنیم، تا در بحث های جمعی موفق تر باشیم (قسمت دوم )
✅Commenting on Opinions
واکنش به نظرات
Use these phrases to show that you are carefully listening:
از این اصطلاحات استفاده کنید که نشان دهید با دقت گوش می کنید:
I've never thought about it that way before.
من این طوری هیچ وقت راجع بهش فکر نکرده بودم.
✅Good point!
نکته خوبی بود.
I get your point.
منظورتو گرفتم
I see what you mean.
منظورتو می فهمم.
Agreeing With Other Opinions
توافق با نظر دیگران
If you agree with what has been said, use these phrases to add your voice in agreement:
اگر با چیزی که گفته شد موافق بودید، از این اصطلاحات استفاده کنید که توافقتان را نشان بدید:
✅Exactly!
دقیقا
That's (exactly) the way I feel.
منم (دقیقا) همین حسو دارم.
I have to agree with (name of participant).
من اینجا با (اسم اون فرد خاص) موافقم.
Disagreeing With Other Opinions
مخالفت با نظر دیگران
Sometimes we have to disagree with others. These phrases are used to be polite, but firm when disagreeing:
بعضی وقت ها باید با نظر دیگران مخالفت کنیم. این اصطلاحات برای وقتی به کار می روند که مودبانه اما محکم مخالفتمان را بیان می کنیم:
Up to a point I agree with you, but…
تا یه جایی باهات موافقم ولی …
(I'm afraid) I can't agree.
(ببخشیدا) من نمی تونم موافقت کنم.
Advising and Suggesting
نصیحت کردن و پیشنهاد دادن
Thee phrases can be used to advise or make a suggestion during a meeting:
از این اصطلاحات می توان استفاده کرد تا پیشنهاد یا نظری را در طول یک صحبت گروهی بیان کرد.
✅We should…
ما باید …
✅Why don't you....
چرا تو نمی کنی …
✅How/What about…
چرا تو/ چطور تو …
✅I suggest/recommend that…
من پیشنهاد / نظر می دم که …
#Sentences
#part2
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
✅Commenting on Opinions
واکنش به نظرات
Use these phrases to show that you are carefully listening:
از این اصطلاحات استفاده کنید که نشان دهید با دقت گوش می کنید:
I've never thought about it that way before.
من این طوری هیچ وقت راجع بهش فکر نکرده بودم.
✅Good point!
نکته خوبی بود.
I get your point.
منظورتو گرفتم
I see what you mean.
منظورتو می فهمم.
Agreeing With Other Opinions
توافق با نظر دیگران
If you agree with what has been said, use these phrases to add your voice in agreement:
اگر با چیزی که گفته شد موافق بودید، از این اصطلاحات استفاده کنید که توافقتان را نشان بدید:
✅Exactly!
دقیقا
That's (exactly) the way I feel.
منم (دقیقا) همین حسو دارم.
I have to agree with (name of participant).
من اینجا با (اسم اون فرد خاص) موافقم.
Disagreeing With Other Opinions
مخالفت با نظر دیگران
Sometimes we have to disagree with others. These phrases are used to be polite, but firm when disagreeing:
بعضی وقت ها باید با نظر دیگران مخالفت کنیم. این اصطلاحات برای وقتی به کار می روند که مودبانه اما محکم مخالفتمان را بیان می کنیم:
Up to a point I agree with you, but…
تا یه جایی باهات موافقم ولی …
(I'm afraid) I can't agree.
(ببخشیدا) من نمی تونم موافقت کنم.
Advising and Suggesting
نصیحت کردن و پیشنهاد دادن
Thee phrases can be used to advise or make a suggestion during a meeting:
از این اصطلاحات می توان استفاده کرد تا پیشنهاد یا نظری را در طول یک صحبت گروهی بیان کرد.
✅We should…
ما باید …
✅Why don't you....
چرا تو نمی کنی …
✅How/What about…
چرا تو/ چطور تو …
✅I suggest/recommend that…
من پیشنهاد / نظر می دم که …
#Sentences
#part2
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋چگونه اختلالات جسمی خودمان را به انگلیسی بیان کنیم بخش اول
I can't breathe normally.
نمی تونم درست نفس بکشم.
I can't hear normally.
نمی تونم درست بشنوم.
losing hearing.
از دست دادن شنوایی
Pass a bowel action normally
توانایی ادرار طبیعی
I Can't remember normally
نمی تونم درست به خاطر بیارم
I can't See properly
نمی تونم درست ببینم
I'm having the chills.
لرز دارم
I'm having a fever.
تب دارم
#part1
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
I can't breathe normally.
نمی تونم درست نفس بکشم.
I can't hear normally.
نمی تونم درست بشنوم.
losing hearing.
از دست دادن شنوایی
Pass a bowel action normally
توانایی ادرار طبیعی
I Can't remember normally
نمی تونم درست به خاطر بیارم
I can't See properly
نمی تونم درست ببینم
I'm having the chills.
لرز دارم
I'm having a fever.
تب دارم
#part1
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋با عباراتی که هنگام استفاده از تلفن به کار برده می شوند آشنا شویم
cut off: to interrupt a telephone conversation
قطع کردن: قطع کردن یک مکالمه تلفنی
Get through: to succeed in speaking to sb on the telephone
برقراری ارتباط: موفقیت در انجام مکالمه با فردی پشت تلفن
hang on: to wait for a short time
صبر کردن: صبر کردن برای مدت کوتاهی
hang up: to end a telephone conversation and put the phone down
قطع کردن: قطع کردن یک مکالمه تلفنی و گذاشتن تلفن روی زمین
call back: to telephone sb again or in return
تماس برگشتی: تماس دوباره یا برگشتی با کسی
pick up: to answer a telephone call
برداشتن: جواب دادن یک تماس تلفنی
put through: to connect by telephone
ارتباط پیدا کردن: ارتباط از طریق تلفن
speak up: to speak louder
بلند صحبت کن: بلند تر صحبت کردن
break up: to become inaudible over the telephone
قطع ارتباط: از بین رفتن شنوایی طرف مقابل از طریق تلفن
hold on: to wait for a short time
صبر کردن: صبر کردن برای مدت کوتاهی
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
cut off: to interrupt a telephone conversation
قطع کردن: قطع کردن یک مکالمه تلفنی
Get through: to succeed in speaking to sb on the telephone
برقراری ارتباط: موفقیت در انجام مکالمه با فردی پشت تلفن
hang on: to wait for a short time
صبر کردن: صبر کردن برای مدت کوتاهی
hang up: to end a telephone conversation and put the phone down
قطع کردن: قطع کردن یک مکالمه تلفنی و گذاشتن تلفن روی زمین
call back: to telephone sb again or in return
تماس برگشتی: تماس دوباره یا برگشتی با کسی
pick up: to answer a telephone call
برداشتن: جواب دادن یک تماس تلفنی
put through: to connect by telephone
ارتباط پیدا کردن: ارتباط از طریق تلفن
speak up: to speak louder
بلند صحبت کن: بلند تر صحبت کردن
break up: to become inaudible over the telephone
قطع ارتباط: از بین رفتن شنوایی طرف مقابل از طریق تلفن
hold on: to wait for a short time
صبر کردن: صبر کردن برای مدت کوتاهی
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋با عباراتی که هنگام استفاده از تلفن به کار برده می شوند آشنا شویم
cut off: to interrupt a telephone conversation
قطع کردن: قطع کردن یک مکالمه تلفنی
Get through: to succeed in speaking to sb on the telephone
برقراری ارتباط: موفقیت در انجام مکالمه با فردی پشت تلفن
hang on: to wait for a short time
صبر کردن: صبر کردن برای مدت کوتاهی
hang up: to end a telephone conversation and put the phone down
قطع کردن: قطع کردن یک مکالمه تلفنی و گذاشتن تلفن روی زمین
call back: to telephone sb again or in return
تماس برگشتی: تماس دوباره یا برگشتی با کسی
pick up: to answer a telephone call
برداشتن: جواب دادن یک تماس تلفنی
put through: to connect by telephone
ارتباط پیدا کردن: ارتباط از طریق تلفن
speak up: to speak louder
بلند صحبت کن: بلند تر صحبت کردن
break up: to become inaudible over the telephone
قطع ارتباط: از بین رفتن شنوایی طرف مقابل از طریق تلفن
hold on: to wait for a short time
صبر کردن: صبر کردن برای مدت کوتاهی
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
cut off: to interrupt a telephone conversation
قطع کردن: قطع کردن یک مکالمه تلفنی
Get through: to succeed in speaking to sb on the telephone
برقراری ارتباط: موفقیت در انجام مکالمه با فردی پشت تلفن
hang on: to wait for a short time
صبر کردن: صبر کردن برای مدت کوتاهی
hang up: to end a telephone conversation and put the phone down
قطع کردن: قطع کردن یک مکالمه تلفنی و گذاشتن تلفن روی زمین
call back: to telephone sb again or in return
تماس برگشتی: تماس دوباره یا برگشتی با کسی
pick up: to answer a telephone call
برداشتن: جواب دادن یک تماس تلفنی
put through: to connect by telephone
ارتباط پیدا کردن: ارتباط از طریق تلفن
speak up: to speak louder
بلند صحبت کن: بلند تر صحبت کردن
break up: to become inaudible over the telephone
قطع ارتباط: از بین رفتن شنوایی طرف مقابل از طریق تلفن
hold on: to wait for a short time
صبر کردن: صبر کردن برای مدت کوتاهی
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🦋چند عبارت کاربردی راجب به نقص فنی خودرو رو به انگلیسی یاد بگیریم
The engine ticks.
.موتورش صدای تیک می دهد
I think I should have the engine tuned up
فکر می کنم باید بدهم موتور را تنظیم کنند
My car burns oil. The exhaust is blue.
اتومبیلم روغن سوزی می کند. دود اگزوز آبی رنگ است
I should get the piston rings changed.
باید بدهم رینگ پیستون ها را عوض کنند
The fan belt is too loose. It’s squeaking.
تسمه پروانه شل است.صدا می کند
The car doesn’t start. I’ve flooded the engine.
ماشین روشن نمی شود.خفه کرده است
The brake shoes are worn out.
لنت های ترمز از کار افتاده است
Put the car in neutral. Now, press the clutch and shift it into first gear.
ماشین رو خلاص کن. حالا کلاج رو بگیر و بزن دنده یک
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
The engine ticks.
.موتورش صدای تیک می دهد
I think I should have the engine tuned up
فکر می کنم باید بدهم موتور را تنظیم کنند
My car burns oil. The exhaust is blue.
اتومبیلم روغن سوزی می کند. دود اگزوز آبی رنگ است
I should get the piston rings changed.
باید بدهم رینگ پیستون ها را عوض کنند
The fan belt is too loose. It’s squeaking.
تسمه پروانه شل است.صدا می کند
The car doesn’t start. I’ve flooded the engine.
ماشین روشن نمی شود.خفه کرده است
The brake shoes are worn out.
لنت های ترمز از کار افتاده است
Put the car in neutral. Now, press the clutch and shift it into first gear.
ماشین رو خلاص کن. حالا کلاج رو بگیر و بزن دنده یک
#Sentences
@irlanguages
🎓 آموزش زبان ایرانیان
🌟اصطلاحات و عباراتی که برای مشکلات تلفنی استفاده میکنیم رو به انگلیسی بلد باشیم بیان کنیم
I can't get a dialling tone
بوق آزاد نمی زنه
the line's engaged
خط مشغوله
I can't get through at the moment
در حال حاضر نمی شه تماس گرفت
I'm only getting an answering machine
فقط به پیغام گیر وصل میشم
sorry,you must have the wrong number
it's a bad line
خط خرابه
I can't get a signal
آنتن دهی خیلی ضعیفه
#phrase
#conversation
#Sentences
@irlanguages
I can't get a dialling tone
بوق آزاد نمی زنه
the line's engaged
خط مشغوله
I can't get through at the moment
در حال حاضر نمی شه تماس گرفت
I'm only getting an answering machine
فقط به پیغام گیر وصل میشم
sorry,you must have the wrong number
it's a bad line
خط خرابه
I can't get a signal
آنتن دهی خیلی ضعیفه
#phrase
#conversation
#Sentences
@irlanguages
⚜این افعال را همراه با مثال هایشان به خاطر بسپارید
📌ده فعل مهم انگلیسی به همراه مثال
1-Pack
جمع کردن – بسته بندی کردن
Example: Pack your bag .
وسایلت ( کیف ات ) را جمع کن
2-Push
فشار دادن
Example: Push the bell
زنگ را فشار بده
3-walk
پیاده روی
Example: Walk this way.
این راه را پیاده برو
4-sleep
خوابیدن
Example: Sleep well
خوب بخوابی
5-swing
تاب خوردن
Example: Take the rope and swing
طناب را بگیر و تاب بخور
6- ride
راندن
Example: Ride this bicycle .
این دوچرخه را بران
7- wipe
پاک کردن
Example: Wipe the table
میز را پاک ( تمیز ) کن
8- spin
چرخاندن
Example: Spin the ball
توپ را بچرخان
9-show
نشان دادن
Example: Show me your ID card
کارت شناسایی ات را به من نشان بده
10-paste
چسباندن
Example:Paste the sheet
کاغذ را بچسبان
#vocabulary
#Sentences
@irlanguages
🎓 کانون زبان ایرانیان
📌ده فعل مهم انگلیسی به همراه مثال
1-Pack
جمع کردن – بسته بندی کردن
Example: Pack your bag .
وسایلت ( کیف ات ) را جمع کن
2-Push
فشار دادن
Example: Push the bell
زنگ را فشار بده
3-walk
پیاده روی
Example: Walk this way.
این راه را پیاده برو
4-sleep
خوابیدن
Example: Sleep well
خوب بخوابی
5-swing
تاب خوردن
Example: Take the rope and swing
طناب را بگیر و تاب بخور
6- ride
راندن
Example: Ride this bicycle .
این دوچرخه را بران
7- wipe
پاک کردن
Example: Wipe the table
میز را پاک ( تمیز ) کن
8- spin
چرخاندن
Example: Spin the ball
توپ را بچرخان
9-show
نشان دادن
Example: Show me your ID card
کارت شناسایی ات را به من نشان بده
10-paste
چسباندن
Example:Paste the sheet
کاغذ را بچسبان
#vocabulary
#Sentences
@irlanguages
🎓 کانون زبان ایرانیان
🌟آشنایی با شهر زیبای شیراز
Shiraz is the sixth-most-populous city of Iran and the capital of Fars Province. At the 2011 census, the population of the city was 1,700,665 and its built-up area with Shahr-e Jadid-e Sadra (Sadra New Town) was home to 1,500,644 inhabitants.
شیراز ششمین شهر پرجمعیت ایران و پایتخت استان فارس است. در سرشماری سال 2011، جمعیت شهر 1،700،665 نفر بود و منطقه اشخاصی که در «شهر جدید صدرا» زندگی می کردند، به 1500،644 نفر می رسد.
Shiraz is one of the oldest cities of ancient Persia.
شیراز یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران است.
In the 13th century, Shiraz became a leading center of the arts and letters, due to the encouragement of its ruler and the presence of many Persian scholars and artists.
در قرن سیزدهم، شیراز به دلیل تشویق حاکم و حضور بسیاری از دانشمندان و هنرمندان ایرانی، مرکز مهمی از هنر و ادبیات بود.
Two famous poets of Iran, Hafez and Saadi, are from Shiraz.
دو شاعر مشهور ایران، حافظ و سعدی از شیراز هستند.
Shiraz is known as the city of poets, literature and flowers.
شیراز به عنوان شهر شاعران، ادبیات و گل شناخته می شود.
Shiraz has had major Jewish and Christian communities.
شیراز جوامع بزرگ یهودی و مسیحی داشته است.
The city is one of the key tourism sites in Iran, its cultural heritage is of global importance.
این شهر یکی از مهمترین مراکز گردشگری در ایران است و میراث فرهنگی آن اهمیت جهانی دارد.
🦋Some Shiraz Tourism Places:
برخی از اماکن گردشگری شیراز:
1-Delgosha Garden
باغ دلگشا
2-Saadi's tomb
آرامگاه سعدی
3-Eram garden
باغ ارم
4-Vakil Bazaar
بازار وکیل
5-Tomb of Cyrus the Great
آرامگاه کورش بزرگ
6-Persepolis
پرسپولیس
Famous Characters Born in Shiraz
شخصیت های مشهور متولد شیراز
Mulla Sadra, Islamic philosopher
ملاصدرا، فیلسوف اسلامی
Firouz Naderi, Scientist and currently the Director for Solar System Exploration at NASA's Jet Propulsion Laboratory (JPL)
فیروز نادری، دانشمند و در حال حاضر مدیر کاوش سیستم های خورشیدی در آزمایشگاه پیشرانۀ جت ناسا (JPL)
Saadi, poet of the medieval period
سعدی شاعر دوره قرون وسطایی
Hafez, poet
حافظ، شاعر
Simin Daneshvar, novelist and author
سیمین دانشور، رمان نویس و نویسنده
#fact
#Sentences
#vocabulary
@irlanguages
🎓 کانون زبان ایرانیان
Shiraz is the sixth-most-populous city of Iran and the capital of Fars Province. At the 2011 census, the population of the city was 1,700,665 and its built-up area with Shahr-e Jadid-e Sadra (Sadra New Town) was home to 1,500,644 inhabitants.
شیراز ششمین شهر پرجمعیت ایران و پایتخت استان فارس است. در سرشماری سال 2011، جمعیت شهر 1،700،665 نفر بود و منطقه اشخاصی که در «شهر جدید صدرا» زندگی می کردند، به 1500،644 نفر می رسد.
Shiraz is one of the oldest cities of ancient Persia.
شیراز یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران است.
In the 13th century, Shiraz became a leading center of the arts and letters, due to the encouragement of its ruler and the presence of many Persian scholars and artists.
در قرن سیزدهم، شیراز به دلیل تشویق حاکم و حضور بسیاری از دانشمندان و هنرمندان ایرانی، مرکز مهمی از هنر و ادبیات بود.
Two famous poets of Iran, Hafez and Saadi, are from Shiraz.
دو شاعر مشهور ایران، حافظ و سعدی از شیراز هستند.
Shiraz is known as the city of poets, literature and flowers.
شیراز به عنوان شهر شاعران، ادبیات و گل شناخته می شود.
Shiraz has had major Jewish and Christian communities.
شیراز جوامع بزرگ یهودی و مسیحی داشته است.
The city is one of the key tourism sites in Iran, its cultural heritage is of global importance.
این شهر یکی از مهمترین مراکز گردشگری در ایران است و میراث فرهنگی آن اهمیت جهانی دارد.
🦋Some Shiraz Tourism Places:
برخی از اماکن گردشگری شیراز:
1-Delgosha Garden
باغ دلگشا
2-Saadi's tomb
آرامگاه سعدی
3-Eram garden
باغ ارم
4-Vakil Bazaar
بازار وکیل
5-Tomb of Cyrus the Great
آرامگاه کورش بزرگ
6-Persepolis
پرسپولیس
Famous Characters Born in Shiraz
شخصیت های مشهور متولد شیراز
Mulla Sadra, Islamic philosopher
ملاصدرا، فیلسوف اسلامی
Firouz Naderi, Scientist and currently the Director for Solar System Exploration at NASA's Jet Propulsion Laboratory (JPL)
فیروز نادری، دانشمند و در حال حاضر مدیر کاوش سیستم های خورشیدی در آزمایشگاه پیشرانۀ جت ناسا (JPL)
Saadi, poet of the medieval period
سعدی شاعر دوره قرون وسطایی
Hafez, poet
حافظ، شاعر
Simin Daneshvar, novelist and author
سیمین دانشور، رمان نویس و نویسنده
#fact
#Sentences
#vocabulary
@irlanguages
🎓 کانون زبان ایرانیان
🎋🌾🪴🎍قسمت های مختلف یک گیاه و کارایی آنها را بشناسیم
Flower- Produces seeds
گل: دانه ها را تولید می کند.
Leaf- Uses sunlight and chlorophyll to convert CO2 and water to sugar. Gives off water and oxygen.
برگ- از نور خورشید و کلروفیل(سبزینه) استفاده می کند و کربن دی اکسید و آب را به قند تبدیل می کند. آب و اکسیژن را پس می دهد.
Roots- Supports plant and takes in water and nutrients.
ریشه- از گیاه نگهداری می کند و آب و مواد مغزی را جذب می کند.
Stem- Supports leaves, transports water and nutrients.
ساقه- از برگها نگهداری می کند و مواد مغزی و آب را به سمت برگها منتقل می کند.
Fruit- protects the seed and helps with seed dispersal.
میوه- از دانه ها نگهداریمی کند و به پراکنده شدن دانه ها کمک می کند.
Seed- Produces new plant.
دانه- گیاه جدید ایجاد می کند.
#vocabulary
#Sentences
@irlanguages
🎓کانون زبان ایرانیان
Flower- Produces seeds
گل: دانه ها را تولید می کند.
Leaf- Uses sunlight and chlorophyll to convert CO2 and water to sugar. Gives off water and oxygen.
برگ- از نور خورشید و کلروفیل(سبزینه) استفاده می کند و کربن دی اکسید و آب را به قند تبدیل می کند. آب و اکسیژن را پس می دهد.
Roots- Supports plant and takes in water and nutrients.
ریشه- از گیاه نگهداری می کند و آب و مواد مغزی را جذب می کند.
Stem- Supports leaves, transports water and nutrients.
ساقه- از برگها نگهداری می کند و مواد مغزی و آب را به سمت برگها منتقل می کند.
Fruit- protects the seed and helps with seed dispersal.
میوه- از دانه ها نگهداریمی کند و به پراکنده شدن دانه ها کمک می کند.
Seed- Produces new plant.
دانه- گیاه جدید ایجاد می کند.
#vocabulary
#Sentences
@irlanguages
🎓کانون زبان ایرانیان
🦋امروز با نام جزئیات لباس های خود به زبان انگلیسی آشنا میشویم
This zipper is stuck.
این زیپ گیر کرده است.
I can’t button my collar
نمی توانم دکمه یقه ام را ببندم.
I don’t usually wear tie/ bowtie
من معمولا کراوات/ پاپیون نمی زنم.
Buy those black leather gloves for your father.
آن دستکش های چرمی مشکی را برای پدرت بخر.
Why do you keep your wallet in your back pant/ trouser pocket?
چرا کیف پولت را در جیب عقب شلوارت می گذاری؟
My purse is in my handbag.
کیف پولم داخل کیف دستیم است.
بهتر است این نکته جالب را هم به خاطر داشته باشید
هنگامی که زیپ کسی باز باشد و نخواهیم در حضور دیگران به او تذکر بدهیم میگوییم.
XYZ (= Examine your zipper.)
#Sentences
@irlanguages
🎓 کانون زبان ایرانیان
This zipper is stuck.
این زیپ گیر کرده است.
I can’t button my collar
نمی توانم دکمه یقه ام را ببندم.
I don’t usually wear tie/ bowtie
من معمولا کراوات/ پاپیون نمی زنم.
Buy those black leather gloves for your father.
آن دستکش های چرمی مشکی را برای پدرت بخر.
Why do you keep your wallet in your back pant/ trouser pocket?
چرا کیف پولت را در جیب عقب شلوارت می گذاری؟
My purse is in my handbag.
کیف پولم داخل کیف دستیم است.
بهتر است این نکته جالب را هم به خاطر داشته باشید
هنگامی که زیپ کسی باز باشد و نخواهیم در حضور دیگران به او تذکر بدهیم میگوییم.
XYZ (= Examine your zipper.)
#Sentences
@irlanguages
🎓 کانون زبان ایرانیان