This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
🔳خانوادهی #محسن_شکاری در جلو خانهیشان پس از شنیدن خبر اعدام فرزندشان
بازنشر از ۱۵۰۰ تصویر
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#MahsaAmini
#مازندران
#چابهار
#تبریز
#شادگان
#ایلام
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
🔳خانوادهی #محسن_شکاری در جلو خانهیشان پس از شنیدن خبر اعدام فرزندشان
بازنشر از ۱۵۰۰ تصویر
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#MahsaAmini
#مازندران
#چابهار
#تبریز
#شادگان
#ایلام
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
.
🔳فراخوان رو به دانشجویان، جوانان، زنان، دانشآموزان، کارگران، صنایع مادر، کادر درمان و کسبه
روزهای ۲۸-۲۹-۳۰آذر جای پای انقلابمان را مستحکمتر خواهیم کرد!
جمهوری اسلامی بار دیگر نهایت توحش خود را با قتل عمد دو تن از مبارزینمان اثبات کرد. اعدام #محسن_شکاری و #مجیدرضا_رهنورد، پیام روشن حکومت مبنی بر این بود که پیشروی انقلابمان ریشههای جمهوری اسلامی را خشکانده و بشدت آنها را هراسان کرده که اینچنین جنایاتی را رقم میزنند و به خیال خود میخواهند انقلاب ما را متوقف کرده و ما را مرعوب جنایت خود کنند.
پیشروی انقلابمان که در فراخوان سه روزه ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر همراه بود با اعتصابات سراسری، اعتراضات محله محور و در عصر و شب شانزده آذر با خیز مردم برای تصرف خیابانها و میادین اصلی تهران، اصفهان و برخی شهرهای دیگر با جمعیت وسیعی که پیاده و یا با ماشین بار دیگر به میدان آمده بودند، گام بعدی انقلاب را برایمان روشن کرد.
این اقدام در راستای حرکت رو به جلو برای ما و عقب راندن جمهوری اسلامی به دره سقوط، پیش رفته است. بله، ما باید با حفظ سنگرهای پیشینی که فتح کردهایم، دائما آماده خیز بردن به سمت سنگر بعدی باشیم. چرا که ما فقط در صورتی پیروز خواهیم شد که این جنگ را، برنده تمام کنیم و جمهوری اسلامی را به طور کامل از بین ببریم.
برای متوقف کردن جنایات جمهوری اسلامی از قبیل اعدام، سرکوب، بازداشت و تجاوز باید بتوانیم روند سرنگونی حکومت و پیروزی انقلابمان را سرعت ببخشیم و این هدف با گسترش و تسریع روند اعتراضات و اعتصابات سراسری و عمومی میسر خواهد شد.
در همین راستا و برای تداوم و پیشروی انقلاب جاری در ایران، لازم میدانیم بار دیگر سه روز ۲۸، ۲۹ و ۳۰ آذر (دوشنبه تا چهارشنبه) را به عنوان روزهای فراخوان سراسری اعلام کنیم.
ما امضا کنندگان این فراخوان سراسری، ضمن درخواست از تمام بخشهای تحت سرکوب و تحت استثمار جامعه و همچنین افراد و جریانات تاثیرگذار برای همراهی در این فراخوان، اعلام میکنیم در روزهای نام برده؛
– صبح و ظهر اعتصاب سراسری در سطح شهرها به ویژه مراکز کسب و کار و مراکز صنعتی و … همچنین اجرای پرفورمنس اعتراضی، شعارنویسی و راهپیمایی اعتراضی در سطح دانشگاهها و مدارس
– و عصر و شب تجمعات اعتراضی و تظاهرات و راهپیمایی شهری
برپا خواهیم کرد.
برای نابودی ظلم و تبعیض، باید از همین امروز دست در دست یکدیگر تمام توان خود را برای سازماندهی اقدامات نامبرده به کار ببریم. ما میتوانیم با گستردگی اقدامات اعتراضی و جمعیت بیشتر، گام بعدی را قدرتمندانهتر برداریم.
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#MahsaAmini
#تهران
#اصفهان
#ایذه
#کرمانشاه
#کرمان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
🔳فراخوان رو به دانشجویان، جوانان، زنان، دانشآموزان، کارگران، صنایع مادر، کادر درمان و کسبه
روزهای ۲۸-۲۹-۳۰آذر جای پای انقلابمان را مستحکمتر خواهیم کرد!
جمهوری اسلامی بار دیگر نهایت توحش خود را با قتل عمد دو تن از مبارزینمان اثبات کرد. اعدام #محسن_شکاری و #مجیدرضا_رهنورد، پیام روشن حکومت مبنی بر این بود که پیشروی انقلابمان ریشههای جمهوری اسلامی را خشکانده و بشدت آنها را هراسان کرده که اینچنین جنایاتی را رقم میزنند و به خیال خود میخواهند انقلاب ما را متوقف کرده و ما را مرعوب جنایت خود کنند.
پیشروی انقلابمان که در فراخوان سه روزه ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر همراه بود با اعتصابات سراسری، اعتراضات محله محور و در عصر و شب شانزده آذر با خیز مردم برای تصرف خیابانها و میادین اصلی تهران، اصفهان و برخی شهرهای دیگر با جمعیت وسیعی که پیاده و یا با ماشین بار دیگر به میدان آمده بودند، گام بعدی انقلاب را برایمان روشن کرد.
این اقدام در راستای حرکت رو به جلو برای ما و عقب راندن جمهوری اسلامی به دره سقوط، پیش رفته است. بله، ما باید با حفظ سنگرهای پیشینی که فتح کردهایم، دائما آماده خیز بردن به سمت سنگر بعدی باشیم. چرا که ما فقط در صورتی پیروز خواهیم شد که این جنگ را، برنده تمام کنیم و جمهوری اسلامی را به طور کامل از بین ببریم.
برای متوقف کردن جنایات جمهوری اسلامی از قبیل اعدام، سرکوب، بازداشت و تجاوز باید بتوانیم روند سرنگونی حکومت و پیروزی انقلابمان را سرعت ببخشیم و این هدف با گسترش و تسریع روند اعتراضات و اعتصابات سراسری و عمومی میسر خواهد شد.
در همین راستا و برای تداوم و پیشروی انقلاب جاری در ایران، لازم میدانیم بار دیگر سه روز ۲۸، ۲۹ و ۳۰ آذر (دوشنبه تا چهارشنبه) را به عنوان روزهای فراخوان سراسری اعلام کنیم.
ما امضا کنندگان این فراخوان سراسری، ضمن درخواست از تمام بخشهای تحت سرکوب و تحت استثمار جامعه و همچنین افراد و جریانات تاثیرگذار برای همراهی در این فراخوان، اعلام میکنیم در روزهای نام برده؛
– صبح و ظهر اعتصاب سراسری در سطح شهرها به ویژه مراکز کسب و کار و مراکز صنعتی و … همچنین اجرای پرفورمنس اعتراضی، شعارنویسی و راهپیمایی اعتراضی در سطح دانشگاهها و مدارس
– و عصر و شب تجمعات اعتراضی و تظاهرات و راهپیمایی شهری
برپا خواهیم کرد.
برای نابودی ظلم و تبعیض، باید از همین امروز دست در دست یکدیگر تمام توان خود را برای سازماندهی اقدامات نامبرده به کار ببریم. ما میتوانیم با گستردگی اقدامات اعتراضی و جمعیت بیشتر، گام بعدی را قدرتمندانهتر برداریم.
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#MahsaAmini
#تهران
#اصفهان
#ایذه
#کرمانشاه
#کرمان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
◼️محسن شکاری، نخستین اعدامشده خیزش سراسری بود که در دادرسی ناعادلانه و در سکوت کامل اعدام شد.
اعدام او همه را بهتزده کرد، از محسن روایتهایی زیادی خواندهایم که میلاد فدایی، زندانی سیاسی سابق و همبندی محسن در زندان، روایتی دیگر از او نقل میکند تا یاد او را زنده نگه دارد که با هم میخوانیم:
«ساعت ۱۰ صبح است و هنوز یک نفر را هم برای ملاقات راه ندادند. کمی عجیب به نظر میرسد. از گوشه و کنار جمعیت صداهای اعتراض بلند شنیده میشود. در تاریکترین گوشه ذهنم، احتمال اتفاق بدی شکل میگیرد. زندانبانها رسم دارند تا به وقت اتفاقات بد، تلفن و ملاقات را قطع کنند. تا کسی از چیزی خبردار نشود. کمتر از چند دقیقه بعد، محمدحسین نگاهی به گوشی میندازد و میگوید: "محسن شکاری اعدام شد". نگاهم به دیوارهای بند برمیگردد. به دالانِ طولانیاش. به چراغِ همیشه روشنش. به اینهمه جوخه. به اینهمه دار. به ستارهها، اعدامیان ظلمت.
سعید شانههایم را فشار میدهد. گوشهایم چیزی نمیشنود. جز صدای محسن. صدایم کرد تا در حمام سیگاری بکشیم. گفت: " به کسی نگفتم هنوز. حکمم را ابلاغ کردند. اعدام است". تمام توانم را جمع کردم و گفتم: " ازین حکمها زیاد دادند. بعید است به اجرا برسد. احتمالا در تجدیدنظر میشکند و بعد از چند سال آزاد میشوی". بعد از اعلام خاموشی، در آن سکوتِ سیهفام اوین، زمانی که داشتم احتمالات پیش روی خودم و صبا را مرور میکردم، آمد کنارم نشست و شروع به حرف زدن کرد. انگار همه عمر دنبال این فرصتها بود. فرصت حرف زدن و شنیده شدن. دنبال کسی که بی آنکه از او چیزی بخواهد، شماتتش کند، تنبیهش کند، وسایل بازیاش را بشکند و سرش داد بکشد، فقط و فقط بشنود. از لحظههای حسرت بار نوجوانیاش گفت. عشق به هیجان. روایتِ نسل بی آینده. لبریز از آرزو، تهی از اعتماد.
ششمین، هفتمین یا هشتمین همبندی. نمیدانم محسن شکاری چندمین همبندیام بود که طی این چهارده سال اعدام شده است. اما غمانگیزترین آنهاست. اعدام محسن برای من و همبندیانش، نماد قتلِ غمانگیزِ یک نسل است. نسلی که مبارزه را نه در سیاست که در عشق به زندگی یافته است.»
دادبان
#محسن_شکاری
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
اعدام او همه را بهتزده کرد، از محسن روایتهایی زیادی خواندهایم که میلاد فدایی، زندانی سیاسی سابق و همبندی محسن در زندان، روایتی دیگر از او نقل میکند تا یاد او را زنده نگه دارد که با هم میخوانیم:
«ساعت ۱۰ صبح است و هنوز یک نفر را هم برای ملاقات راه ندادند. کمی عجیب به نظر میرسد. از گوشه و کنار جمعیت صداهای اعتراض بلند شنیده میشود. در تاریکترین گوشه ذهنم، احتمال اتفاق بدی شکل میگیرد. زندانبانها رسم دارند تا به وقت اتفاقات بد، تلفن و ملاقات را قطع کنند. تا کسی از چیزی خبردار نشود. کمتر از چند دقیقه بعد، محمدحسین نگاهی به گوشی میندازد و میگوید: "محسن شکاری اعدام شد". نگاهم به دیوارهای بند برمیگردد. به دالانِ طولانیاش. به چراغِ همیشه روشنش. به اینهمه جوخه. به اینهمه دار. به ستارهها، اعدامیان ظلمت.
سعید شانههایم را فشار میدهد. گوشهایم چیزی نمیشنود. جز صدای محسن. صدایم کرد تا در حمام سیگاری بکشیم. گفت: " به کسی نگفتم هنوز. حکمم را ابلاغ کردند. اعدام است". تمام توانم را جمع کردم و گفتم: " ازین حکمها زیاد دادند. بعید است به اجرا برسد. احتمالا در تجدیدنظر میشکند و بعد از چند سال آزاد میشوی". بعد از اعلام خاموشی، در آن سکوتِ سیهفام اوین، زمانی که داشتم احتمالات پیش روی خودم و صبا را مرور میکردم، آمد کنارم نشست و شروع به حرف زدن کرد. انگار همه عمر دنبال این فرصتها بود. فرصت حرف زدن و شنیده شدن. دنبال کسی که بی آنکه از او چیزی بخواهد، شماتتش کند، تنبیهش کند، وسایل بازیاش را بشکند و سرش داد بکشد، فقط و فقط بشنود. از لحظههای حسرت بار نوجوانیاش گفت. عشق به هیجان. روایتِ نسل بی آینده. لبریز از آرزو، تهی از اعتماد.
ششمین، هفتمین یا هشتمین همبندی. نمیدانم محسن شکاری چندمین همبندیام بود که طی این چهارده سال اعدام شده است. اما غمانگیزترین آنهاست. اعدام محسن برای من و همبندیانش، نماد قتلِ غمانگیزِ یک نسل است. نسلی که مبارزه را نه در سیاست که در عشق به زندگی یافته است.»
دادبان
#محسن_شکاری
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup