.
🔳 حراست دانشگاه پلی تکنیک از ورود دانشجویان دختر برای تماشای مسابقهی فوتبال دانشجویی جلوگیری کرد
▪️به دنبال خروج اجباری زنان از ورزشگاه، دانشجویان پسر نیز با انتشار این ویدیو اعلام کردند که حاضر نیستند بدون حضور دختران، مسابقه را برگزار کنند. به نظر میرسد گسترش اعتراضات در ماههای گذشته به عدم حضور زنان در استادیومها، مردان ورزشکار را متقاعد کرده که برای پایان دادن به این وضعیت به گونهای متفاوت عمل کنند.
#فوتبال_زنان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
🔳 حراست دانشگاه پلی تکنیک از ورود دانشجویان دختر برای تماشای مسابقهی فوتبال دانشجویی جلوگیری کرد
▪️به دنبال خروج اجباری زنان از ورزشگاه، دانشجویان پسر نیز با انتشار این ویدیو اعلام کردند که حاضر نیستند بدون حضور دختران، مسابقه را برگزار کنند. به نظر میرسد گسترش اعتراضات در ماههای گذشته به عدم حضور زنان در استادیومها، مردان ورزشکار را متقاعد کرده که برای پایان دادن به این وضعیت به گونهای متفاوت عمل کنند.
#فوتبال_زنان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
Telegram
ITC Gallery
.
🔳 چرا به استادیوم نمیروم؟
یا چرا ایرانیان خارج از کشور برای تماشای پرستویی صف میکشند؟
ساسان آقایی
▪️ما در ایران تقریبن هیچ کدام از ابزارهای فراغت و سرگرمی را نداریم به جز #فوتبال که هم نوستالژیست، هم در دسترس و هم ارزان. از اساس بخشی از این توجه افراطی به فوتبال را همین فقدان دیگر فراغتها و سرگرمیها در ایران شکل داده که خودش نتیجهی حکومت یک وضعیت غیرطبیعی است.
▪️تیم محبوب من، اکنون پس از ۹ سال سخت و ناعادلانه، به کاپیتانی سزاوارترین فردی که میشناسیم، قهرمان لیگ شده. دوستانم برای رفتن به ورزشگاه و شرکت در جشن قهرمانی لحظهشماری میکنند. در یک #زندگی_نرمال، من هم کنارشان بودم اما آنچه بر ایران میگذرد، یک وضعیت طبیعی نیست. این سقوط اقتصادی، فروپاشیدگی اجتماعی و ویرانی مملکت، هرگز وضعیت طبیعی نبوده و نیست. این که مردم باید نگران سادهترین قوت روزانه مانند تخممرغ و ماکارونی باشند، یک وضعیت طبیعی نیست. اینکه آب و برق و هوا و اینترنت ندارند، وضعیت طبیعی نیست. این طبیعیست که مردم به نابودی اقتصادی، همزمان با غارت و چپاول منابع مملکتشان اعتراض کنند اما تنها در یک وضعیت غیرطبیعیست که بهای اعتراض را با جانشان میپردازند. من نمیتوانم چشمانم را ببندم و وضعیت غیرطبیعی کشور را پشت درهای استادیوم جا بگذارم. به ورزشگاهی بروم که نیمی از جامعه از حضور در آن محروم است و پشت همان درهایی که من آزادانه از آن میگذرم، جواب درخواستش را با باتوم و اشکآور و بازداشت میگیرد.
▪️ما در ایران، در یک بحران دایمی، فشار بیامان، اندوه بیپایان و افسردگی مزمن زندگی میکنیم و هیچ تسکینی برای این دردها نداریم اما هنوز هم میتوانیم فیلم اصغر فرهادی را نبینیم یا به استادیوم نرویم تا در نرمالایز این وضعیت غیرطبیعی مشارکت نکنیم. در داخل ایران این البته یک انتخاب شخصیست بیشتر، و بر مردم داخل حرج چندانی نیست چه، آنها در هزار جای دیگر زندگیشان با این وضعیت غیرطبیعی دست به گریبانند و میجنگند اما این دیگر خیلی عجیب و پلید است که ایرانیان در خارج کشور، با وجود دسترسی به تمام آلات و ادوات تفریح و فراغت و سرگرمی، باز هم مشتاقانه به ایفای نقش در پروگاندایی میپردازند که این وضعیت غیرطبیعی را بر کشورشان حکمفرما کرده و آنان را فراری داده است.
▪️مشکل آنها کمبود تفریح و فراغت و سرگرمی نیست که نه فیلم سفارشی احمدزاده/پرستویی تنها فیلم تولیدشده در جهان است و نه بازی ایران و کانادا، تنها بازی فوتبال تاریخ. هیچ کدامش هم از ارزش ورزشی/هنری برخوردار نیست که با ندیدنشان، چیز باارزشی را از دست بدهید. پس اینها چرا اینقدر مشتاقند که اسباب بزک،دوزک عجوزه باشند؟
▪️اگر گروه گماشتگان رسمی و غیررسمی دستگاه پروپاگاندا در بیرون از #ایران را در نظر نگیریم که وظیفهشان همین است، آن بخش دیگرِ تماشاگران پرستویی و بلیتخران بازی ایران-کانادا با مشکل نفهمی و بیوطنی دست به گریاننند که مختصرش میشود «بیگانگی با ایران» و مسالهی ایران. آنها مشکل ایران را نمیفهمند و درکی از رنج مردمش ندارند. مهم نیست که چند سال است از کشور دورند، مکانیسم دفاعی آنها ایجاب میکند که «وضعیت غیرطبیعی» ایران را از یاد ببرند و به مرور تنها آن را با چیزهای خوبش به یاد بیاورند. ایران برایشان، یک بغل خاطره است در کنج طاقچه، و چون سودایی هم برای بازگشت ندارند، تلاشی برای فهم مسالهاش نمیکنند. ترجیح میدهند خودشان را از موجهای سیاسی و اجتماعی دور نگه دارند و مانند یک توریست با زادگاهشان برخورد کنند. این بیگانگی با ایران که هر چه زمان بگذرد، بر اثر حل شدن در جامعهی میزبان، دوری از وضعیت غیرطبیعی و پروگاندای فرنگیکاران بیشتر و بیشتر میشود، در عمل یک «ایرانِ ذهنی» برای خارجنشینان ساخته که حتا تلاش میکنند آن را در قالب یک تصویر برساخت به خورد جامعهی میزبان دهند. وقتی هم اتفاقی چون هواپیمای اکراینی یا #آبان۹۸ یا اعتراضهای اخیر رخ میدهد، آن را بخشی از «رویدادهای ناگوار معمولی» تلقی میکنند چون ذهن توجیهگر این را میپذیرد و گسترش میدهد.
▪️بسیاری از آنها آدمهای بدی نیستند، خیلیهایشان آدمهایی با نیتهای واقعن خوبند اما در یک وضعیت غیرطبیعی، هر کسی با ما نباشد، بر ماست، و هر کسی علیه #شر نباشد، انتخاب ناآگاهانهاش را انجام داده؛ با شر بودن را! این میشود که ایرانیان داخل کشور، هر روز میبینند چه جدایی ژرفی میان آنها و خارجنشینان شکل گرفته؛ دیگر زبان مشترکی ندارند، حرف هم را نمیفهمند و آنها به کلی از مسالهی ایران جدا افتادهاند؛ مسالهی ما آب است، هواست، تخممرغ است، بقاست و بقای ایران است و مسالهی آنها رقصیدن با سوتینهایی به سه رنگ پرچم ایران در یک بازی دوستانه؛ عجب درهی هولناک و موهومی!
🔳 چرا به استادیوم نمیروم؟
یا چرا ایرانیان خارج از کشور برای تماشای پرستویی صف میکشند؟
ساسان آقایی
▪️ما در ایران تقریبن هیچ کدام از ابزارهای فراغت و سرگرمی را نداریم به جز #فوتبال که هم نوستالژیست، هم در دسترس و هم ارزان. از اساس بخشی از این توجه افراطی به فوتبال را همین فقدان دیگر فراغتها و سرگرمیها در ایران شکل داده که خودش نتیجهی حکومت یک وضعیت غیرطبیعی است.
▪️تیم محبوب من، اکنون پس از ۹ سال سخت و ناعادلانه، به کاپیتانی سزاوارترین فردی که میشناسیم، قهرمان لیگ شده. دوستانم برای رفتن به ورزشگاه و شرکت در جشن قهرمانی لحظهشماری میکنند. در یک #زندگی_نرمال، من هم کنارشان بودم اما آنچه بر ایران میگذرد، یک وضعیت طبیعی نیست. این سقوط اقتصادی، فروپاشیدگی اجتماعی و ویرانی مملکت، هرگز وضعیت طبیعی نبوده و نیست. این که مردم باید نگران سادهترین قوت روزانه مانند تخممرغ و ماکارونی باشند، یک وضعیت طبیعی نیست. اینکه آب و برق و هوا و اینترنت ندارند، وضعیت طبیعی نیست. این طبیعیست که مردم به نابودی اقتصادی، همزمان با غارت و چپاول منابع مملکتشان اعتراض کنند اما تنها در یک وضعیت غیرطبیعیست که بهای اعتراض را با جانشان میپردازند. من نمیتوانم چشمانم را ببندم و وضعیت غیرطبیعی کشور را پشت درهای استادیوم جا بگذارم. به ورزشگاهی بروم که نیمی از جامعه از حضور در آن محروم است و پشت همان درهایی که من آزادانه از آن میگذرم، جواب درخواستش را با باتوم و اشکآور و بازداشت میگیرد.
▪️ما در ایران، در یک بحران دایمی، فشار بیامان، اندوه بیپایان و افسردگی مزمن زندگی میکنیم و هیچ تسکینی برای این دردها نداریم اما هنوز هم میتوانیم فیلم اصغر فرهادی را نبینیم یا به استادیوم نرویم تا در نرمالایز این وضعیت غیرطبیعی مشارکت نکنیم. در داخل ایران این البته یک انتخاب شخصیست بیشتر، و بر مردم داخل حرج چندانی نیست چه، آنها در هزار جای دیگر زندگیشان با این وضعیت غیرطبیعی دست به گریبانند و میجنگند اما این دیگر خیلی عجیب و پلید است که ایرانیان در خارج کشور، با وجود دسترسی به تمام آلات و ادوات تفریح و فراغت و سرگرمی، باز هم مشتاقانه به ایفای نقش در پروگاندایی میپردازند که این وضعیت غیرطبیعی را بر کشورشان حکمفرما کرده و آنان را فراری داده است.
▪️مشکل آنها کمبود تفریح و فراغت و سرگرمی نیست که نه فیلم سفارشی احمدزاده/پرستویی تنها فیلم تولیدشده در جهان است و نه بازی ایران و کانادا، تنها بازی فوتبال تاریخ. هیچ کدامش هم از ارزش ورزشی/هنری برخوردار نیست که با ندیدنشان، چیز باارزشی را از دست بدهید. پس اینها چرا اینقدر مشتاقند که اسباب بزک،دوزک عجوزه باشند؟
▪️اگر گروه گماشتگان رسمی و غیررسمی دستگاه پروپاگاندا در بیرون از #ایران را در نظر نگیریم که وظیفهشان همین است، آن بخش دیگرِ تماشاگران پرستویی و بلیتخران بازی ایران-کانادا با مشکل نفهمی و بیوطنی دست به گریاننند که مختصرش میشود «بیگانگی با ایران» و مسالهی ایران. آنها مشکل ایران را نمیفهمند و درکی از رنج مردمش ندارند. مهم نیست که چند سال است از کشور دورند، مکانیسم دفاعی آنها ایجاب میکند که «وضعیت غیرطبیعی» ایران را از یاد ببرند و به مرور تنها آن را با چیزهای خوبش به یاد بیاورند. ایران برایشان، یک بغل خاطره است در کنج طاقچه، و چون سودایی هم برای بازگشت ندارند، تلاشی برای فهم مسالهاش نمیکنند. ترجیح میدهند خودشان را از موجهای سیاسی و اجتماعی دور نگه دارند و مانند یک توریست با زادگاهشان برخورد کنند. این بیگانگی با ایران که هر چه زمان بگذرد، بر اثر حل شدن در جامعهی میزبان، دوری از وضعیت غیرطبیعی و پروگاندای فرنگیکاران بیشتر و بیشتر میشود، در عمل یک «ایرانِ ذهنی» برای خارجنشینان ساخته که حتا تلاش میکنند آن را در قالب یک تصویر برساخت به خورد جامعهی میزبان دهند. وقتی هم اتفاقی چون هواپیمای اکراینی یا #آبان۹۸ یا اعتراضهای اخیر رخ میدهد، آن را بخشی از «رویدادهای ناگوار معمولی» تلقی میکنند چون ذهن توجیهگر این را میپذیرد و گسترش میدهد.
▪️بسیاری از آنها آدمهای بدی نیستند، خیلیهایشان آدمهایی با نیتهای واقعن خوبند اما در یک وضعیت غیرطبیعی، هر کسی با ما نباشد، بر ماست، و هر کسی علیه #شر نباشد، انتخاب ناآگاهانهاش را انجام داده؛ با شر بودن را! این میشود که ایرانیان داخل کشور، هر روز میبینند چه جدایی ژرفی میان آنها و خارجنشینان شکل گرفته؛ دیگر زبان مشترکی ندارند، حرف هم را نمیفهمند و آنها به کلی از مسالهی ایران جدا افتادهاند؛ مسالهی ما آب است، هواست، تخممرغ است، بقاست و بقای ایران است و مسالهی آنها رقصیدن با سوتینهایی به سه رنگ پرچم ایران در یک بازی دوستانه؛ عجب درهی هولناک و موهومی!
Telegram
ITC Gallery