مکانیزم ماشه؛ شمشیر داموکلس بر سر اقتصاد ایران
اردشیر پشنگ، پژوهشگر ارشد در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، وضعیت کنونی ایران را بحرانی توصیف میکند و میگوید: «جمهوری اسلامی در سختترین شرایط سیاسی خود طی ۴۶ سال گذشته قرار دارد. سرریز شدن بحرانهای داخلی، منطقهای و بینالمللی تهران را در تنگنا قرار داده است. تنها عاملی که میتواند تروئیکای اروپا را از فعالسازی مکانیسم ماشه بازدارد، بازگشت ایران به مذاکرات هستهای با آمریکا و همکاری کامل با آژانس است.»
او معتقد است که تغییر مواضع اروپا، از نقش سنتی میانجی به عضوی از جبهه فشار علیه ایران، تحت تأثیر اتهامات حمایت تهران از روسیه در جنگ اوکراین و حمایت صدراعظم آلمان و وزیر خارجه بریتانیا از حملات اسرائیل به ایران است.
اردشیر پشنگ، پژوهشگر ارشد در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، وضعیت کنونی ایران را بحرانی توصیف میکند و میگوید: «جمهوری اسلامی در سختترین شرایط سیاسی خود طی ۴۶ سال گذشته قرار دارد. سرریز شدن بحرانهای داخلی، منطقهای و بینالمللی تهران را در تنگنا قرار داده است. تنها عاملی که میتواند تروئیکای اروپا را از فعالسازی مکانیسم ماشه بازدارد، بازگشت ایران به مذاکرات هستهای با آمریکا و همکاری کامل با آژانس است.»
او معتقد است که تغییر مواضع اروپا، از نقش سنتی میانجی به عضوی از جبهه فشار علیه ایران، تحت تأثیر اتهامات حمایت تهران از روسیه در جنگ اوکراین و حمایت صدراعظم آلمان و وزیر خارجه بریتانیا از حملات اسرائیل به ایران است.
تحلیل عجیب وزیر پیشین ارتباطات از چگونگی کشته شدن سرداران نظام
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات جمهوری اسلامی گفته است که سرداران نظامی کشته شده درجنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، "در بانک ها حساب داشتند و برای گرفتن حقوق ماهیانه باید با یک کد پستی و تلفن همراه به نام خودشان ثبت نام میکردند."
او اضافه میکند: «خوب مشخص است نفوذ و لو رفتن اطلاعات چقدر ساده انجام شده است.»
این اظهارات در حالی بیان شده است که طی روزهای گذشته برخی از چهرههای نظام جمهوری اسلامی گفتهاند که فرماندهان نظامی در ایران تلفن همراه با خود حمل نکردهاند.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات جمهوری اسلامی گفته است که سرداران نظامی کشته شده درجنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، "در بانک ها حساب داشتند و برای گرفتن حقوق ماهیانه باید با یک کد پستی و تلفن همراه به نام خودشان ثبت نام میکردند."
او اضافه میکند: «خوب مشخص است نفوذ و لو رفتن اطلاعات چقدر ساده انجام شده است.»
این اظهارات در حالی بیان شده است که طی روزهای گذشته برخی از چهرههای نظام جمهوری اسلامی گفتهاند که فرماندهان نظامی در ایران تلفن همراه با خود حمل نکردهاند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه مهاجرانی: ولایت میفرماید ایران ایران بخوان
'سخنگوی دولت پزشکیان در نشست خبری سهشنبه ۲۴ تیر گفت: مبادا آب به آسیاب دشمن برزیم. ما امروز بیش از هر روز دیگری نیازمند انسجام هستیم. فکر نکنیم که تندروی یعنی اینکه ما لزوما پیرو خط ولایت هستیم. امروز ولایت میگوید ایران، ایران را بخوانیم.'
'سخنگوی دولت پزشکیان در نشست خبری سهشنبه ۲۴ تیر گفت: مبادا آب به آسیاب دشمن برزیم. ما امروز بیش از هر روز دیگری نیازمند انسجام هستیم. فکر نکنیم که تندروی یعنی اینکه ما لزوما پیرو خط ولایت هستیم. امروز ولایت میگوید ایران، ایران را بخوانیم.'
تاکسی دربست قزوین تا تبریز برای جناب رئیس جمهور
«افتضاح بزرگ»
جعفر بخشی بی نیاز
نویسنده و روزنامه نگار
خیلی چیزها در یدِ اختیار ما نیست. اما هزینه هایش تمام و کمال توسط دولت فخیمه سر وقت و موعد مقرر از مردم شریف دریافت می شود. درست مثل همین اینترنتی که مصرف نمی کنیم اما پولش را می دهیم. برقی که نیست اما قبضش هست. آبی که قطع می شود اما بهایش را می گیرند. گازی که این روزها به جای خدمت به مردم ؛ دارد به همین مردم خیانت می کند و همه چیز را به هم می ریزد ؛ اما از پول مصرفش مطلقا نمی گذرد. خیلی چیزها در اختیار ما نیست. اصلا مال ما نیست. اما بهایش از جیب ماست. چرا که جیب ملت را به راحتی می شود زد. صدای کسی هم در نمی آید.
حالا نه یک فرد عادی که رییس جمهور یک کشور ؛ در جریان سفر زمینی به تبریز در قزوین توقف کوتاهی می کند تا خودروهای حامل وی در باک خالی خود بنزین بریزند. وقتی نمی شود از هوا رفت از زمین که می شود. اما از بختِ بدِ آن جایگاه داری که مدتهاست جیب ملت را می زند ؛ کاشف به عمل می آید که بنزین مخلوط به آب بوده. چرا که خودروها پس از طی کردن مسافتی به هن و هن می افتند و به ناچار متوقف می شوند.
از این طرف سردار مولوی رییس بازرسی ویژه رئیس جمهور که هم در سفر به قزوین با پزشکیان همراه بوده ؛ یقه ی جایگاه دار را می گیرد که بداند داستان چیست. و دقیقا داستان همان است که روایت شده. بررسی های لازم صورت می گیرد و در نهایت مشخص می شود که سوخت عرضه شده در جایگاه مورد نظر با آب مخلوط بوده.
بنده خدا رییس جمهور هم وقتی می بیند توقف در قزوین فایده ای ندارد و این افتضاح درست شدنی نیست ؛ ناگزیر مسیر باقی مانده تا تبریز را با تاکسی می رود. آن هم به صورت دربست.
«افتضاح بزرگ»
جعفر بخشی بی نیاز
نویسنده و روزنامه نگار
خیلی چیزها در یدِ اختیار ما نیست. اما هزینه هایش تمام و کمال توسط دولت فخیمه سر وقت و موعد مقرر از مردم شریف دریافت می شود. درست مثل همین اینترنتی که مصرف نمی کنیم اما پولش را می دهیم. برقی که نیست اما قبضش هست. آبی که قطع می شود اما بهایش را می گیرند. گازی که این روزها به جای خدمت به مردم ؛ دارد به همین مردم خیانت می کند و همه چیز را به هم می ریزد ؛ اما از پول مصرفش مطلقا نمی گذرد. خیلی چیزها در اختیار ما نیست. اصلا مال ما نیست. اما بهایش از جیب ماست. چرا که جیب ملت را به راحتی می شود زد. صدای کسی هم در نمی آید.
حالا نه یک فرد عادی که رییس جمهور یک کشور ؛ در جریان سفر زمینی به تبریز در قزوین توقف کوتاهی می کند تا خودروهای حامل وی در باک خالی خود بنزین بریزند. وقتی نمی شود از هوا رفت از زمین که می شود. اما از بختِ بدِ آن جایگاه داری که مدتهاست جیب ملت را می زند ؛ کاشف به عمل می آید که بنزین مخلوط به آب بوده. چرا که خودروها پس از طی کردن مسافتی به هن و هن می افتند و به ناچار متوقف می شوند.
از این طرف سردار مولوی رییس بازرسی ویژه رئیس جمهور که هم در سفر به قزوین با پزشکیان همراه بوده ؛ یقه ی جایگاه دار را می گیرد که بداند داستان چیست. و دقیقا داستان همان است که روایت شده. بررسی های لازم صورت می گیرد و در نهایت مشخص می شود که سوخت عرضه شده در جایگاه مورد نظر با آب مخلوط بوده.
بنده خدا رییس جمهور هم وقتی می بیند توقف در قزوین فایده ای ندارد و این افتضاح درست شدنی نیست ؛ ناگزیر مسیر باقی مانده تا تبریز را با تاکسی می رود. آن هم به صورت دربست.
گزارشات مردمی، از ایستهای بازرسی آزاردهنده در سطح شهر
تهران:
خروجی میدان ترهبار تهران به سمت اتوبان ساوه رو بازرسیها فلج کردن!
مسیر یه ربعی رو باید تو دو ساعت بری! اونم وسط گرمای وحشتناک تابستون...
کاتیوشا و ماشین زرهی آوردن، راهو بستن انگار جبهه جنگه، نه جاده حملونقل مواد غذایی!
کسبوکارها نابود شدن، بارا فاسد میشن، رانندهها له میشن.
اینا اسمش رو گذاشتن امنیت، ولی عملاً وحشت و خسارته. تأخیرشون پیشکش، این مردم دارن له میشن!
کرج:
کرج هم گزارش میدن همین کار رو میکنن البته شب ها.بخصوص دو شب پیش ماشین ها رو بازرسی میکردن،کیف و… که مشخصا کار بیهودهای هست و برای ارعاب مردم فقط کاربرد داره. اتوبان کرج هم ماشین ضد شورش همچنان هست.
کرمانشاه:
کرمانشاه هم دقیقا همینه
بجز ایست بازرسی در ورودی و خروجی شهر در خیابانهای اصلی هم ایست بازرسی گذاشتن دیشب خودم از سه تا ایست بازرسی رد شدم یکی میدان لشگر یکی میدان شهدا یکی هم میدان نفت یا همون میدان سپاه.
تهران:
خروجی میدان ترهبار تهران به سمت اتوبان ساوه رو بازرسیها فلج کردن!
مسیر یه ربعی رو باید تو دو ساعت بری! اونم وسط گرمای وحشتناک تابستون...
کاتیوشا و ماشین زرهی آوردن، راهو بستن انگار جبهه جنگه، نه جاده حملونقل مواد غذایی!
کسبوکارها نابود شدن، بارا فاسد میشن، رانندهها له میشن.
اینا اسمش رو گذاشتن امنیت، ولی عملاً وحشت و خسارته. تأخیرشون پیشکش، این مردم دارن له میشن!
کرج:
کرج هم گزارش میدن همین کار رو میکنن البته شب ها.بخصوص دو شب پیش ماشین ها رو بازرسی میکردن،کیف و… که مشخصا کار بیهودهای هست و برای ارعاب مردم فقط کاربرد داره. اتوبان کرج هم ماشین ضد شورش همچنان هست.
کرمانشاه:
کرمانشاه هم دقیقا همینه
بجز ایست بازرسی در ورودی و خروجی شهر در خیابانهای اصلی هم ایست بازرسی گذاشتن دیشب خودم از سه تا ایست بازرسی رد شدم یکی میدان لشگر یکی میدان شهدا یکی هم میدان نفت یا همون میدان سپاه.
آب نیست؛ شهروندان باید آهسته مصرف کنند
محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران، با اشاره به وضعیت بحرانی منابع آبی کشور، از شهروندان خواست نسبت به تهیه پمپ و مخزن آب اقدام کنند. به گفته او، در روزهای پیش رو احتمال بروز مشکل بیشتر در تامین آب وجود دارد.
اردکانی درباره کاهش فشار آب نیز گفت: «بهدلیل کمبود منابع ناگزیر به مدیریت مصرف هستیم و فشار آب را تا حد امکان کاهش خواهیم داد، بهطوریکه آب تنها در طبقات اول و دوم در دسترس خواهد بود.»
پیشتر عباس علیآبادی، وزیر نیرو در دولت پزشکیان، در پاسخ به پرسشی درباره بحران آب گفت: «چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن؛ الان آب نیست، باید آهسته مصرف کنیم تا دوام بیشتری داشته باشیم.»
محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران، با اشاره به وضعیت بحرانی منابع آبی کشور، از شهروندان خواست نسبت به تهیه پمپ و مخزن آب اقدام کنند. به گفته او، در روزهای پیش رو احتمال بروز مشکل بیشتر در تامین آب وجود دارد.
اردکانی درباره کاهش فشار آب نیز گفت: «بهدلیل کمبود منابع ناگزیر به مدیریت مصرف هستیم و فشار آب را تا حد امکان کاهش خواهیم داد، بهطوریکه آب تنها در طبقات اول و دوم در دسترس خواهد بود.»
پیشتر عباس علیآبادی، وزیر نیرو در دولت پزشکیان، در پاسخ به پرسشی درباره بحران آب گفت: «چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن؛ الان آب نیست، باید آهسته مصرف کنیم تا دوام بیشتری داشته باشیم.»
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حضور خامنهای در میان مقامهای ارشد قوه قضایبه
دومین حضور عمومی خامنهای پس از جنگ ۱۲ روزه
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی روز چهارشنبه ۲۵ تیر برای دومین بار از زمان جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی در یک مراسم عمومی ظاهر شد.
رهبر جمهوری اسلامی در این روز در جمع مقامهای ارشد قوه قضائیه سخنرانی کرد.
پس از آغاز حملات اسرائیل در ۲۳ خرداد، علی خامنهای نزدیک به یک ماه در انظار عمومی ظاهر نشد.
خامنهای: رفع مغالطهها، وفاداری به نظام با زبان، شور و هیجانی عمومی در این شرایط لازم است.
بحث و جنجال در مسائل کوچک، اختلاف نظرهای جناحی و بیصبریها کارهای مضری است.
دومین حضور عمومی خامنهای پس از جنگ ۱۲ روزه
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی روز چهارشنبه ۲۵ تیر برای دومین بار از زمان جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی در یک مراسم عمومی ظاهر شد.
رهبر جمهوری اسلامی در این روز در جمع مقامهای ارشد قوه قضائیه سخنرانی کرد.
پس از آغاز حملات اسرائیل در ۲۳ خرداد، علی خامنهای نزدیک به یک ماه در انظار عمومی ظاهر نشد.
خامنهای: رفع مغالطهها، وفاداری به نظام با زبان، شور و هیجانی عمومی در این شرایط لازم است.
بحث و جنجال در مسائل کوچک، اختلاف نظرهای جناحی و بیصبریها کارهای مضری است.
تاثیر مکانیزم ماشه بر واردات خودرو و قطعات
جدیتر شدن احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه توسط کشورهای غربی، صنعت خودروی ایران در آستانه بحرانی بیسابقه قرار داده است. بازگشت تحریمهای چندجانبه سازمان ملل نهتنها درهای واردات خودرو را خواهد بست، بلکه همکاریهای شکننده با خودروسازان چینی را نیز به بنبست میرساند. این وضعیت، با مختل کردن زنجیره تأمین قطعات و فناوری، خطوط تولید داخلی را در معرض رکود یا توقف کامل قرار داده و فشار اقتصادی سنگینی بر دوش مصرفکنندگان ایرانی میگذارد
برخی بر این باورند که با فعال شدن مکانیسم ماشه، رقم واردات خودرو به صفر خواهد رسید و دسترسی مصرفکنندگان به خودروهای جدید خارجی قطع خواهد شد.
خودروسازان داخلی مانند مدیران خودرو، کرمان موتور و بهمن موتور، که بخش عمده تولیدشان به مونتاژ خودروهای چینی وابسته است، نیز در خطر هستند. این شرکتها برای تولید مدلهای مختلف خود به قطعات CKD (کاملاً منفصله) وارداتی از شرکتهایی مانند چینی نیاز دارند که توقف تأمین قطعات میتواند خطوط تولید را متوقف کند. این در حالی است که تحریمهای جدید، با فشار بر شرکای چینی، همکاریهای صنعتی را به خطر میاندازد.
جدیتر شدن احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه توسط کشورهای غربی، صنعت خودروی ایران در آستانه بحرانی بیسابقه قرار داده است. بازگشت تحریمهای چندجانبه سازمان ملل نهتنها درهای واردات خودرو را خواهد بست، بلکه همکاریهای شکننده با خودروسازان چینی را نیز به بنبست میرساند. این وضعیت، با مختل کردن زنجیره تأمین قطعات و فناوری، خطوط تولید داخلی را در معرض رکود یا توقف کامل قرار داده و فشار اقتصادی سنگینی بر دوش مصرفکنندگان ایرانی میگذارد
برخی بر این باورند که با فعال شدن مکانیسم ماشه، رقم واردات خودرو به صفر خواهد رسید و دسترسی مصرفکنندگان به خودروهای جدید خارجی قطع خواهد شد.
خودروسازان داخلی مانند مدیران خودرو، کرمان موتور و بهمن موتور، که بخش عمده تولیدشان به مونتاژ خودروهای چینی وابسته است، نیز در خطر هستند. این شرکتها برای تولید مدلهای مختلف خود به قطعات CKD (کاملاً منفصله) وارداتی از شرکتهایی مانند چینی نیاز دارند که توقف تأمین قطعات میتواند خطوط تولید را متوقف کند. این در حالی است که تحریمهای جدید، با فشار بر شرکای چینی، همکاریهای صنعتی را به خطر میاندازد.
۷۰۰ کنشگر و فعال مدنی از طرح سیاسی میرحسین موسوی حمایت کردنند
در پی افزایش تنشهای سیاسی و اجتماعی در ایران، ۷۰۰ کنشگر سیاسی، مدنی و فرهنگی با صدور بیانیهای از طرح سیاسی میرحسین موسوی حمایت کردند. این بیانیه بر ضرورت گذار خشونتپرهیز از نظام جمهوری اسلامی به «حاکمیت مردم بر مردم» تأکید دارد و خواستار برگزاری همهپرسی آزاد، تشکیل مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی جدید بر پایه دموکراسی، سکولاریسم و حقوق بشر شده است.
در این بیانیه امضاکنندگان با اشاره به بحرانهای اخیر، خواستار انتقال مسالمتآمیز قدرت و جلوگیری از تکرار خطاهای تاریخی شدهاند.
در پی افزایش تنشهای سیاسی و اجتماعی در ایران، ۷۰۰ کنشگر سیاسی، مدنی و فرهنگی با صدور بیانیهای از طرح سیاسی میرحسین موسوی حمایت کردند. این بیانیه بر ضرورت گذار خشونتپرهیز از نظام جمهوری اسلامی به «حاکمیت مردم بر مردم» تأکید دارد و خواستار برگزاری همهپرسی آزاد، تشکیل مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی جدید بر پایه دموکراسی، سکولاریسم و حقوق بشر شده است.
در این بیانیه امضاکنندگان با اشاره به بحرانهای اخیر، خواستار انتقال مسالمتآمیز قدرت و جلوگیری از تکرار خطاهای تاریخی شدهاند.
واکنش پزشکیان به ماجرای «اینترنت طبقاتی»
پزشکیان:دسترسی به اطلاعات آزاد حق همه مردم است، نه یک طبقه خاص. دولت موظف و مصمم است اینترنت آزاد، باکیفیت و فراگیر فراهم کند.
مصوبه اخیر شورایعالی فضای مجازی برای حمایت از اقتصاد دیجیتال بود، نه محدودسازی.
با هر تصمیم و اقدامی که فیلترشکنبازی و ناامنی دیجیتال را گسترش دهد، مخالف هستم.
پیشتر امیر سیاح، سرپرست معاونت تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی اما نظر دیگری دارد.
وی با اعلام خبر آغاز فعالیت آزمایشی ستاد تسهیل اقتصاد دیجیتال، یکی از خروجیهای این ستاد را بازکردن IP برخی کسب و کارها به منظور حمایت از توسعه اقتصاد دیجیتال و عملاً کلید زدن اینترنت طبقاتی دانست که این موضوع واکنش شرکت کنندگان در این رویداد را به دنبال داشت.
طرح اینترنت طبقاتی به معنای آن است که دسترسی کامل به اینترنت جهانی برای همه مردم فراهم نباشد.
پزشکیان:دسترسی به اطلاعات آزاد حق همه مردم است، نه یک طبقه خاص. دولت موظف و مصمم است اینترنت آزاد، باکیفیت و فراگیر فراهم کند.
مصوبه اخیر شورایعالی فضای مجازی برای حمایت از اقتصاد دیجیتال بود، نه محدودسازی.
با هر تصمیم و اقدامی که فیلترشکنبازی و ناامنی دیجیتال را گسترش دهد، مخالف هستم.
پیشتر امیر سیاح، سرپرست معاونت تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی اما نظر دیگری دارد.
وی با اعلام خبر آغاز فعالیت آزمایشی ستاد تسهیل اقتصاد دیجیتال، یکی از خروجیهای این ستاد را بازکردن IP برخی کسب و کارها به منظور حمایت از توسعه اقتصاد دیجیتال و عملاً کلید زدن اینترنت طبقاتی دانست که این موضوع واکنش شرکت کنندگان در این رویداد را به دنبال داشت.
طرح اینترنت طبقاتی به معنای آن است که دسترسی کامل به اینترنت جهانی برای همه مردم فراهم نباشد.
سرکوب؛ صورت مسئلهی تحریف شده نفوذ
صدرا عبداللهی
در میانه یکی از بحرانیترین فصلهای تاریخ جمهوری اسلامی، حمله به ساختمانی محرمانه که جلسه شورای امنیت ملی در آن در حال برگزاری بود، نه فقط ضعف امنیتی که عمق نفوذ اطلاعاتی خارجی در بالاترین سطوح تصمیمسازی کشور را آشکار کرد. این حمله که از سوی منابع رسمی نیز تأیید شد، حامل پیامهایی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت: عوامل نفوذی اطلاعاتی خارجی نهتنها در میدان، بلکه در اتاقهای فکر حاکمیت نیز حضور دارد. با این حال، واکنش حاکمیت به این واقعه نه شفافسازی و بازنگری شفاف در ساختارهای امنیتی، بلکه تشدید فضای سرکوب و افزایش فشار بر بدنه جامعه مدنی و شهروندان بوده است.
در شرایطی که منابع رسمی و غیررسمی گزارش دادهاند سران سه قوه در لحظه حمله حضور داشتهاند و حتی رئیسجمهور پزشکیان با زخمی جزئی محل جلسه را ترک کرده است، بیخبری یا سانسور مطلق رسانههای داخلی نسبت به ابعاد ماجرا تنها بر تردیدها و بی اعتمادی عمومی افزوده است. وقتی حمله به چنین جلسهای ممکن میشود، وقتی سیستمهای امنیتی از رهگیری چنین نفوذی ناتواناند، سؤال ساده اما خطیری شکل میگیرد: دستگاه های امنیتی و نظامی کشور واقعاً در اختیار کیست و کارکرد واقعیاش چیست؟
در روزهای پس از جنگ دوازده روزه بین ایران و اسرائیل، بهجای انتشار گزارش های شفاف رسمی از شرایط حاکم در سیستم های سیاسی، امنیتی و نظامی، بازداشتهای گسترده در سراسر کشور آغاز شد؛ صدها نفر به اتهام جاسوسی، ارتباط با رسانههای خارجی، یا «اختلال در امنیت ملی» بازداشت شدند. شمار زیادی از این افراد، نه چهرههای امنیتی، نظامی یا سیاسی داخل حاکمیت، بلکه فعالان فرهنگی، مدنی، روزنامهنگاران، هنرمندان و شهروندان عادی. نگرانکنندهتر اینکه این موج سرکوب با تصویب قوانین جدیدی در مجلس برای افزایش مجازاتهای مرتبط با اتهام جاسوسی همراه شده است؛ قوانینی که نه بر مبنای شفافیت یا حفظ حقوق و امنیت شهروندی، بلکه بیشتر برای ایجاد فضای ارعاب عمومی و حذف هر گونه صدای مستقل و منتقد است.
واقعیت این است که نفوذ اطلاعاتی، بهویژه از سوی اسرائیل، در سالهای اخیر به شکلی سیستماتیک و هوشمندانه در لایههای بالای ساختار امنیتی، نظامی ایران گسترش یافته است. از ترورهای هدفمند تا نفوذ در سیستمهای پهپادی، از سرقت اسناد هستهای تا عملیات های اخیر، همه نشان میدهد که دشمن اصلی نه در خیابانهای تهران یا در جلسات صنفی و فرهنگی که در دل نهادهای حاکمیتی نفوذ دارد. اما آنچه رخ میدهد، معکوس این واقعیت است: فشار بر پایینترین لایههای جامعه، بر مردمی که در بهترین حالت ناظر و منتقدند، نه عامل.
این معکوسسازی هدفمند است. ساختار امنیتی و رسانهای جمهوری اسلامی برای حفظ مشروعیت خود در مواجهه با این شکستها، نیاز به دشمن درون دارد؛ دشمنی قابل کنترل، قابل ارعاب، و در دسترس. درحالیکه خطر واقعی، نفوذ در اتاقهاییست که خود بر قدرت تکیه دارند اما چنان خالی از نظارت و پاسخگوییاند که حتی نمیتوانند از یک جلسه فوقمحرمانه خود محافظت کنند.
این وضعیت برای جامعه ایران بسیار خطرناک است. چرا که با استمرار این رویکرد، فضای عمومی بهجای آگاهی، امنیت و اعتماد، بیش از پیش به سوی سکوت، ترس و حذف سوق داده میشود. سرکوب بهجای تعامل با فعالین سیاسی و مدنی و شهروندان این مملکت، مجازات شهروندان بهجای بازسازی ساختاری حاکمیت، و انکار بهجای شفافسازی، ما را به مسیری میکشاند که در آن امنیت دیگر نه یک حق عمومی، بلکه امتیازی در انحصار اتاق های فکر افراد و گروه های خاص صاحب مصونیت و نفوذ است.
دغدغه امروز، صرفاً آسیبپذیری یک حکومت نیست؛ بلکه فروپاشی گسترده اعتمادیست که امنیت را برای همگان حتی شهروندان منتقد و مخالف باید ممکن می کرد. این خطر و نفوذ، آنطور که نشان داده شده، در میان خودی های حاکمیت است؛ اما هزینهاش را بدنه جامعه میپردازد. اگر نفوذ خارجی در بالاترین سطوح قابل انکار نیست، چرا با مردم عادی برخورد میشود؟ و اگر پاسخ روشنی برای افکار عمومی وجود ندارد، چرا باید این سکوت با شلاق قانونهای سرکوب گرانه تر علیه شهروندان همراه شود؟
در نهایت، آنچه در خطر است تنها یک نهاد سرپرستی یا ساختار یک حکمرانی نیست، بلکه کل نظام اعتماد و مشارکت اجتماعی است. جامعهای که در آن اعتماد از میان برود، و مردم بهجای امنیت شهروندی، تنها با صورتمسألهی تحریفشده و سرکوب مواجه باشند، دیر یا زود با صورت مسأله های جدید و خطرناکتر در حوزه نفوذ و امنیت مواجه خواهند شد.
صدرا عبداللهی
در میانه یکی از بحرانیترین فصلهای تاریخ جمهوری اسلامی، حمله به ساختمانی محرمانه که جلسه شورای امنیت ملی در آن در حال برگزاری بود، نه فقط ضعف امنیتی که عمق نفوذ اطلاعاتی خارجی در بالاترین سطوح تصمیمسازی کشور را آشکار کرد. این حمله که از سوی منابع رسمی نیز تأیید شد، حامل پیامهایی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت: عوامل نفوذی اطلاعاتی خارجی نهتنها در میدان، بلکه در اتاقهای فکر حاکمیت نیز حضور دارد. با این حال، واکنش حاکمیت به این واقعه نه شفافسازی و بازنگری شفاف در ساختارهای امنیتی، بلکه تشدید فضای سرکوب و افزایش فشار بر بدنه جامعه مدنی و شهروندان بوده است.
در شرایطی که منابع رسمی و غیررسمی گزارش دادهاند سران سه قوه در لحظه حمله حضور داشتهاند و حتی رئیسجمهور پزشکیان با زخمی جزئی محل جلسه را ترک کرده است، بیخبری یا سانسور مطلق رسانههای داخلی نسبت به ابعاد ماجرا تنها بر تردیدها و بی اعتمادی عمومی افزوده است. وقتی حمله به چنین جلسهای ممکن میشود، وقتی سیستمهای امنیتی از رهگیری چنین نفوذی ناتواناند، سؤال ساده اما خطیری شکل میگیرد: دستگاه های امنیتی و نظامی کشور واقعاً در اختیار کیست و کارکرد واقعیاش چیست؟
در روزهای پس از جنگ دوازده روزه بین ایران و اسرائیل، بهجای انتشار گزارش های شفاف رسمی از شرایط حاکم در سیستم های سیاسی، امنیتی و نظامی، بازداشتهای گسترده در سراسر کشور آغاز شد؛ صدها نفر به اتهام جاسوسی، ارتباط با رسانههای خارجی، یا «اختلال در امنیت ملی» بازداشت شدند. شمار زیادی از این افراد، نه چهرههای امنیتی، نظامی یا سیاسی داخل حاکمیت، بلکه فعالان فرهنگی، مدنی، روزنامهنگاران، هنرمندان و شهروندان عادی. نگرانکنندهتر اینکه این موج سرکوب با تصویب قوانین جدیدی در مجلس برای افزایش مجازاتهای مرتبط با اتهام جاسوسی همراه شده است؛ قوانینی که نه بر مبنای شفافیت یا حفظ حقوق و امنیت شهروندی، بلکه بیشتر برای ایجاد فضای ارعاب عمومی و حذف هر گونه صدای مستقل و منتقد است.
واقعیت این است که نفوذ اطلاعاتی، بهویژه از سوی اسرائیل، در سالهای اخیر به شکلی سیستماتیک و هوشمندانه در لایههای بالای ساختار امنیتی، نظامی ایران گسترش یافته است. از ترورهای هدفمند تا نفوذ در سیستمهای پهپادی، از سرقت اسناد هستهای تا عملیات های اخیر، همه نشان میدهد که دشمن اصلی نه در خیابانهای تهران یا در جلسات صنفی و فرهنگی که در دل نهادهای حاکمیتی نفوذ دارد. اما آنچه رخ میدهد، معکوس این واقعیت است: فشار بر پایینترین لایههای جامعه، بر مردمی که در بهترین حالت ناظر و منتقدند، نه عامل.
این معکوسسازی هدفمند است. ساختار امنیتی و رسانهای جمهوری اسلامی برای حفظ مشروعیت خود در مواجهه با این شکستها، نیاز به دشمن درون دارد؛ دشمنی قابل کنترل، قابل ارعاب، و در دسترس. درحالیکه خطر واقعی، نفوذ در اتاقهاییست که خود بر قدرت تکیه دارند اما چنان خالی از نظارت و پاسخگوییاند که حتی نمیتوانند از یک جلسه فوقمحرمانه خود محافظت کنند.
این وضعیت برای جامعه ایران بسیار خطرناک است. چرا که با استمرار این رویکرد، فضای عمومی بهجای آگاهی، امنیت و اعتماد، بیش از پیش به سوی سکوت، ترس و حذف سوق داده میشود. سرکوب بهجای تعامل با فعالین سیاسی و مدنی و شهروندان این مملکت، مجازات شهروندان بهجای بازسازی ساختاری حاکمیت، و انکار بهجای شفافسازی، ما را به مسیری میکشاند که در آن امنیت دیگر نه یک حق عمومی، بلکه امتیازی در انحصار اتاق های فکر افراد و گروه های خاص صاحب مصونیت و نفوذ است.
دغدغه امروز، صرفاً آسیبپذیری یک حکومت نیست؛ بلکه فروپاشی گسترده اعتمادیست که امنیت را برای همگان حتی شهروندان منتقد و مخالف باید ممکن می کرد. این خطر و نفوذ، آنطور که نشان داده شده، در میان خودی های حاکمیت است؛ اما هزینهاش را بدنه جامعه میپردازد. اگر نفوذ خارجی در بالاترین سطوح قابل انکار نیست، چرا با مردم عادی برخورد میشود؟ و اگر پاسخ روشنی برای افکار عمومی وجود ندارد، چرا باید این سکوت با شلاق قانونهای سرکوب گرانه تر علیه شهروندان همراه شود؟
در نهایت، آنچه در خطر است تنها یک نهاد سرپرستی یا ساختار یک حکمرانی نیست، بلکه کل نظام اعتماد و مشارکت اجتماعی است. جامعهای که در آن اعتماد از میان برود، و مردم بهجای امنیت شهروندی، تنها با صورتمسألهی تحریفشده و سرکوب مواجه باشند، دیر یا زود با صورت مسأله های جدید و خطرناکتر در حوزه نفوذ و امنیت مواجه خواهند شد.
پوستر اداره فدرال آمریکا ؛ در جستجوی اطلاعات
اداره تحقیقات فدرال آمریکا (افبیآی) روز سهشنبه تصاویر سه افسر ارشد اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران را منتشر کرد که به گفته مقامهای آمریکایی، در ربایش رابرت لوینسون، مأمور بازنشسته افبیآی، نقش داشتهاند.
این تصاویر در قالب پوسترهای «در جستوجوی اطلاعات» منتشر شده و مربوط به رضا امیریمقدم، تقی دانشور و غلامحسین محمدنیا است.
بر اساس اعلام افبیآی، رضا امیریمقدم که در حال حاضر سفیر جمهوری اسلامی در پاکستان است، پیشتر ریاست واحد عملیات وزارت اطلاعات در تهران را بر عهده داشته؛ نهادی که چندین عضو آن به سازماندهی ربایش لوینسون در سال ۲۰۰۷ از جزیره کیش متهم شدهاند.
افبیآی تاکید کرده است که همچنان پاداشی تا سقف ۵ میلیون دلار برای ارائه اطلاعات منجر به یافتن، بازگرداندن و شناسایی محل نگهداری لوینسون در نظر گرفته شده است. همچنین، برنامه «پاداش برای عدالت» وزارت خارجه آمریکا نیز پاداشی جداگانه تا سقف ۲۰ میلیون دلار برای اطلاعات مرتبط با این پرونده تعیین کرده است.
اداره تحقیقات فدرال آمریکا (افبیآی) روز سهشنبه تصاویر سه افسر ارشد اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران را منتشر کرد که به گفته مقامهای آمریکایی، در ربایش رابرت لوینسون، مأمور بازنشسته افبیآی، نقش داشتهاند.
این تصاویر در قالب پوسترهای «در جستوجوی اطلاعات» منتشر شده و مربوط به رضا امیریمقدم، تقی دانشور و غلامحسین محمدنیا است.
بر اساس اعلام افبیآی، رضا امیریمقدم که در حال حاضر سفیر جمهوری اسلامی در پاکستان است، پیشتر ریاست واحد عملیات وزارت اطلاعات در تهران را بر عهده داشته؛ نهادی که چندین عضو آن به سازماندهی ربایش لوینسون در سال ۲۰۰۷ از جزیره کیش متهم شدهاند.
افبیآی تاکید کرده است که همچنان پاداشی تا سقف ۵ میلیون دلار برای ارائه اطلاعات منجر به یافتن، بازگرداندن و شناسایی محل نگهداری لوینسون در نظر گرفته شده است. همچنین، برنامه «پاداش برای عدالت» وزارت خارجه آمریکا نیز پاداشی جداگانه تا سقف ۲۰ میلیون دلار برای اطلاعات مرتبط با این پرونده تعیین کرده است.
ثبت دره خرمآباد و قلعه فلکالافلاک در فهرست میراث جهانی یونسکو
ثبت جهانی دره خرمآباد ،غارهای پیش از تاریخ و قلعه فلکالافلاک به عنوان بیست و نهمین اثر ملی و جهانی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو، به باور کارشناسان یک قدم بزرگ در مسیر حفاظت و ترویج میراث تاریخی ایران بود. این رویداد نه تنها نشاندهنده ارزش بینظیر دره خرمآباد و غارهای پیش از تاریخ آن است، بلکه نقطه عطفی در تاریخ فرهنگی، اجتماعی و گردشگری استان لرستان و ایران به شمار میآید.
شرط سازمان جهانی یونسکو برای ثبت جهانی این قلعه اعمال مدیریت یکپارچه اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بر دامنه قلعه تاریخی فلکالافلاک بود.»
در نهایت این نهاد فرهنگی سازمان ملل در ۲۰ تیرماه سال ۱۴۰۴ «قلعه فلکالافلاک و محوطههای پیش از تاریخ دره خرمآباد» را بهعنوان بیست و نهمین اثر ایران در فهرست میراث جهانی ثبت کرد.
ثبت جهانی دره خرمآباد ،غارهای پیش از تاریخ و قلعه فلکالافلاک به عنوان بیست و نهمین اثر ملی و جهانی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو، به باور کارشناسان یک قدم بزرگ در مسیر حفاظت و ترویج میراث تاریخی ایران بود. این رویداد نه تنها نشاندهنده ارزش بینظیر دره خرمآباد و غارهای پیش از تاریخ آن است، بلکه نقطه عطفی در تاریخ فرهنگی، اجتماعی و گردشگری استان لرستان و ایران به شمار میآید.
شرط سازمان جهانی یونسکو برای ثبت جهانی این قلعه اعمال مدیریت یکپارچه اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بر دامنه قلعه تاریخی فلکالافلاک بود.»
در نهایت این نهاد فرهنگی سازمان ملل در ۲۰ تیرماه سال ۱۴۰۴ «قلعه فلکالافلاک و محوطههای پیش از تاریخ دره خرمآباد» را بهعنوان بیست و نهمین اثر ایران در فهرست میراث جهانی ثبت کرد.
تروئیکا اروپا و آمریکا: ۹ شهریور ضربالاجل دستیابی به توافق با ایران
وبسایت اکسیوس گزارش داده که وزرای خارجه ایالات متحده و سه کشور اروپایی طرف برجام موافقت کردند که در صورت عدم دستیابی به توافق هستهای با ایران تا پایان ماه اوت (نهم شهریور)، مکانیسم ماشه فعال شود.
اکسیوس روز سهشنبه ۲۳ تیر به نقل از سه منبع مطلع گزارش داد که این ضربالاجل در تماس تلفنی روز دوشنبه مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، با همتایانش در فرانسه، آلمان و بریتانیا تعیین شد.
به نوشته اکسیوس، روند فعالسازی مکانیسم ماشه ۳۰ روز طول میکشد و اروپاییها میخواهند این روند قبل از اینکه روسیه در ماه اکتبر ریاست دورهای شورای امنیت سازمان ملل را به عهده بگیرد به پایان رسیده باشد.
اکسیوس افزوده است که آمریکا و اروپا فعال شدن مکانیسم ماشه را به عنوان ابزاری برای فشار بر تهران برای بازگشت به مذاکرات، و هم به عنوان راهحل جایگزین در صورت شکست دیپلماسی میدانند.
وبسایت اکسیوس گزارش داده که وزرای خارجه ایالات متحده و سه کشور اروپایی طرف برجام موافقت کردند که در صورت عدم دستیابی به توافق هستهای با ایران تا پایان ماه اوت (نهم شهریور)، مکانیسم ماشه فعال شود.
اکسیوس روز سهشنبه ۲۳ تیر به نقل از سه منبع مطلع گزارش داد که این ضربالاجل در تماس تلفنی روز دوشنبه مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، با همتایانش در فرانسه، آلمان و بریتانیا تعیین شد.
به نوشته اکسیوس، روند فعالسازی مکانیسم ماشه ۳۰ روز طول میکشد و اروپاییها میخواهند این روند قبل از اینکه روسیه در ماه اکتبر ریاست دورهای شورای امنیت سازمان ملل را به عهده بگیرد به پایان رسیده باشد.
اکسیوس افزوده است که آمریکا و اروپا فعال شدن مکانیسم ماشه را به عنوان ابزاری برای فشار بر تهران برای بازگشت به مذاکرات، و هم به عنوان راهحل جایگزین در صورت شکست دیپلماسی میدانند.
پیام بازنشستگان فولاد ومعدن خطاب به مقامات و مدیران ایران زمین
ما به تخصیص بودجه کشور در طی سالیان متمادی بویژه در سال ۱۴۰۴ اعتراض داریم.
پول برای حق قانونی همسانسازی بازنشستگان ومعوقه های کارگران را ندارید!؟
پول تکمیل پروژه های زمین گیر شده را ندارید!؟
پول برای بازسازی زیرساخت های شهری و روستایی ندارید!؟
ولی ۱۵۱میلیارد تومن ـ یعنی روزی ۴۵۰ میلیون تومان ـ بودجه تبلیغات اسلامی دارید !
۳۰۵میلیارد تومن ـ یعنی روزی ۹۵۰ میلیون تومان. بودجه برای سازمان اوقاف دارید؟
۶۹۶ میلیارد تومن یعنی روزی ۲میلیارد تومان، بودجه برای مرکز خدمات حوزه های علمیه را دارید.
۳۵۵ میلیارد تومن یعنی ـ روزی یک میلیارد تومان ـ بودجه برای مرکز حوزه های علمیه(طلاب غیر شاغل) دارید؟
۲۰۱میلیارد تومن ـ یعنی روزی ۶۰۰ میلیون تومان ـ بودجه برای جامعه المصطفی دارید
۳۰۶میلیارد تومن ـ یعنی روزی ۹۰۰ میلیون تومان ـ برای شورای عالی حوزه علمیه...
از اینهمه دزدی ، خیانت ، فقر و ستم خسته شدیم و به ستوه آمده ایم!
ما بازنشستگان فولاد ومعدن
عمر و جوانی مان در کنار کوره های مذاب سوخت و زندگی مان در رگه های معدن همچنان ذغال سیاه شد .
پس از سالیان اعتراض در کف خیابان اکنون برای رسیدن به حق وحقوق قانونی خود و اجرای قوانین به چه کسی و یا کسانی باید امیدوار باشیم ؟
ملتمسانه بدنبال کدامین نماینده ویا مقام دولتی باشیم تا با کمک از قوانینی که خودشان این قوانین را به تصویب رسانده اند به حقوق خود برسیم ؟
چرا برای اجرای قوانین و رساندن بازنشسته به حقوق خود با مشگلی به نام نبود منابع مواجه می شویم ؟
آیا بازنشستگان فولاد ومعدن این خادمان صنعت فولاد پس گذشت سالیان کار در مشاغل سخت وبیماری زا مستحق این بی مهری از طرف مسئولین و مقامات کشور می باشند ؟
آیا صدای اعتراض ما نسبت به این همه بی عدالتی وظلم به گوش شما میرسد؟
گله و شکایت به نزد چه کسی ببریم که مواثر باشد ؟
اجرای قوانین و رساندن حقوق بازنشستگان فولاد ومعدن به ۹۰% حقوق شاغل همتراز خود توقعی است بجا و بر اساس قانون .
بازنشستگان وایثارگران فولاد ومعدن کشور
#مسئولیت_شهروندی
#شورای_مدیریت_گذار
ما به تخصیص بودجه کشور در طی سالیان متمادی بویژه در سال ۱۴۰۴ اعتراض داریم.
پول برای حق قانونی همسانسازی بازنشستگان ومعوقه های کارگران را ندارید!؟
پول تکمیل پروژه های زمین گیر شده را ندارید!؟
پول برای بازسازی زیرساخت های شهری و روستایی ندارید!؟
ولی ۱۵۱میلیارد تومن ـ یعنی روزی ۴۵۰ میلیون تومان ـ بودجه تبلیغات اسلامی دارید !
۳۰۵میلیارد تومن ـ یعنی روزی ۹۵۰ میلیون تومان. بودجه برای سازمان اوقاف دارید؟
۶۹۶ میلیارد تومن یعنی روزی ۲میلیارد تومان، بودجه برای مرکز خدمات حوزه های علمیه را دارید.
۳۵۵ میلیارد تومن یعنی ـ روزی یک میلیارد تومان ـ بودجه برای مرکز حوزه های علمیه(طلاب غیر شاغل) دارید؟
۲۰۱میلیارد تومن ـ یعنی روزی ۶۰۰ میلیون تومان ـ بودجه برای جامعه المصطفی دارید
۳۰۶میلیارد تومن ـ یعنی روزی ۹۰۰ میلیون تومان ـ برای شورای عالی حوزه علمیه...
از اینهمه دزدی ، خیانت ، فقر و ستم خسته شدیم و به ستوه آمده ایم!
ما بازنشستگان فولاد ومعدن
عمر و جوانی مان در کنار کوره های مذاب سوخت و زندگی مان در رگه های معدن همچنان ذغال سیاه شد .
پس از سالیان اعتراض در کف خیابان اکنون برای رسیدن به حق وحقوق قانونی خود و اجرای قوانین به چه کسی و یا کسانی باید امیدوار باشیم ؟
ملتمسانه بدنبال کدامین نماینده ویا مقام دولتی باشیم تا با کمک از قوانینی که خودشان این قوانین را به تصویب رسانده اند به حقوق خود برسیم ؟
چرا برای اجرای قوانین و رساندن بازنشسته به حقوق خود با مشگلی به نام نبود منابع مواجه می شویم ؟
آیا بازنشستگان فولاد ومعدن این خادمان صنعت فولاد پس گذشت سالیان کار در مشاغل سخت وبیماری زا مستحق این بی مهری از طرف مسئولین و مقامات کشور می باشند ؟
آیا صدای اعتراض ما نسبت به این همه بی عدالتی وظلم به گوش شما میرسد؟
گله و شکایت به نزد چه کسی ببریم که مواثر باشد ؟
اجرای قوانین و رساندن حقوق بازنشستگان فولاد ومعدن به ۹۰% حقوق شاغل همتراز خود توقعی است بجا و بر اساس قانون .
بازنشستگان وایثارگران فولاد ومعدن کشور
#مسئولیت_شهروندی
#شورای_مدیریت_گذار