This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزانه ۴۳۰۰ ویزا برای اتباع افغانستان صادر میشود
سرکنسول جمهوری اسلامی در افغانستان:
در هر کنسولگری ایران روزانه ۴۳۰۰ ویزا به افغانی میدهیم!!
در حالیکه هیچ کشوری به افغانی ویزا نمیدهد!
دستور داریم افغانیها را وارد ایران کنیم.
در همین حال مهاجران افغانستانی دیپورت شده در مرز دوقارون بین ایران و افغانستان منتظر اجازه ورود به کشورشان هستند.
سرکنسول جمهوری اسلامی در افغانستان:
در هر کنسولگری ایران روزانه ۴۳۰۰ ویزا به افغانی میدهیم!!
در حالیکه هیچ کشوری به افغانی ویزا نمیدهد!
دستور داریم افغانیها را وارد ایران کنیم.
در همین حال مهاجران افغانستانی دیپورت شده در مرز دوقارون بین ایران و افغانستان منتظر اجازه ورود به کشورشان هستند.
افزایش ملموس مصرف دخانیات در جوانان
رئیس دبیرخانه ستاد کشوری کنترل و مبارزه با دخانیات وزارت بهداشت:
۱۴ درصد گروه سنی بالای ۱۸ سال از انواع محصولات دخانی استعمال میکنند.
حدود ۲۶ درصد از مصرفکنندگان محصولات دخانی را مردان و ۴.۵ درصد را زنان تشکیل میدهند.
متاسفانه، افزایش مصرف در میان گروههای سنی ۱۸ تا ۲۴ و ۲۵ تا ۳۴ سال ملموستر است.
افزایش مصرف محصولات دخانی در میان جمعیت جوان، زنگ هشداری برای حوزه سلامت و اقتصاد کشور است.
افزایش مصرف محصولات دخانی در میان زنان بیشتر است.
رئیس دبیرخانه ستاد کشوری کنترل و مبارزه با دخانیات وزارت بهداشت:
۱۴ درصد گروه سنی بالای ۱۸ سال از انواع محصولات دخانی استعمال میکنند.
حدود ۲۶ درصد از مصرفکنندگان محصولات دخانی را مردان و ۴.۵ درصد را زنان تشکیل میدهند.
متاسفانه، افزایش مصرف در میان گروههای سنی ۱۸ تا ۲۴ و ۲۵ تا ۳۴ سال ملموستر است.
افزایش مصرف محصولات دخانی در میان جمعیت جوان، زنگ هشداری برای حوزه سلامت و اقتصاد کشور است.
افزایش مصرف محصولات دخانی در میان زنان بیشتر است.
گردش مالی چند ده هزار میلیارد تومانی بازار فیلترینگ
روزنامه شرق نوشت:
برآوردهای غیررسمی و تحلیلهای نهادهای پژوهشی مستقل نشان میدهد که بازار خریدوفروش فیلترشکن و ویپیان در ایران سالانه بین ۳۰ تا ۶۰ هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد.
از مارکتهای مستقل ایرانی گرفته تا کانالهای تلگرامی با صدها هزار دنبالکننده، تا سایتهایی که دامنه «ir.» دارند و با نامهای گمراهکننده فعالیت میکنند، این گروه مستقیما از فروش سرویس عبور از فیلتر درآمدزایی میکنند.
روزنامه شرق نوشت:
برآوردهای غیررسمی و تحلیلهای نهادهای پژوهشی مستقل نشان میدهد که بازار خریدوفروش فیلترشکن و ویپیان در ایران سالانه بین ۳۰ تا ۶۰ هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد.
از مارکتهای مستقل ایرانی گرفته تا کانالهای تلگرامی با صدها هزار دنبالکننده، تا سایتهایی که دامنه «ir.» دارند و با نامهای گمراهکننده فعالیت میکنند، این گروه مستقیما از فروش سرویس عبور از فیلتر درآمدزایی میکنند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خمینی: ما میتوانیم با امریکا هم رابطه برقرار کنیم
صدا و سیما در حرکتی بی سابقه این سخنرانی خمینی که از احتمال تفاهم و توافق با آمریکا میگوید را پخش کرد
وقتی صداوسیما بعد ۳۵ سال یادش میافته بگه «رابطه با آمریکا؟ چرا که نه»،
یعنی یه چیزایی خیلی وقته گفته شده، فقط وقت گفتنش نرسیده بود…
صدا و سیما در حرکتی بی سابقه این سخنرانی خمینی که از احتمال تفاهم و توافق با آمریکا میگوید را پخش کرد
وقتی صداوسیما بعد ۳۵ سال یادش میافته بگه «رابطه با آمریکا؟ چرا که نه»،
یعنی یه چیزایی خیلی وقته گفته شده، فقط وقت گفتنش نرسیده بود…
سفره کشور در انحصار نظامیان است
کشوری که مفاصلش در اختیار نظامیان است چگونه از سرمایه گذاری خارجی صحبت می کنید؟
مجید مرادی
اکنون ۳۵ سال از پایان جنگ گذشته است. در این مدت سایه سنگین ستیز با استکبار و سازش ناپذیری که بر جامعه و کشور حاکم بود فرصت مناسبی پدید آورد تا همه حوزهها امنیتی و نظامی شود.
ورزش را نظامی کردند تا ورزشگاهها و باشگاهها و بازیکنان دست از پا خطا نکنند.
مخابرات را نظامی کردند تا ارتباطات تحت کنترل باشد.
رسانهها هم جز در دورهای کوتاه در عهد اصلاحات که شکوفا بود و بعد قلع و قمع شد برای اطمینان خاطر دست نظامیان افتاد تا پایگاه دشمن نشوند.
حتی غمخوار گردشگری هم شدند و گردشگری هم دست نظامیان افتاد چون گردشگران خارجی که پایشان به ایران میرسد باید از موی سر تا آب شربشان هم تحت کنترل باشد.
مجلس هم بعد از دوره ششم به سمت نظامیزه شدن رفت.
دادگاه های امنیتی سیاسی هم دست قضات نظامی یا نزدیک به نطامیان افتاد.
راهسازی و انبوهسازی مسکن هم دست همین هاست.
دیپلماسی و سیاست خارجی منطقهای دست نظامیان افتاد زیرا بنا بر این بود که دیپلماسی با میدان در کل خاورمیانه هماهنگ باشد و نه بر عکس.
حتی از واکسنسازی هم نگذشتند و واکسن کرونا هم نظامی شد.
منطقشان هم ساده است. لازمه حفظ نظام و نگاهبانی از انقلاب، نظامی شدن همه عرصههای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی است و همه اینها باید تحت کنترل و مدیریت باشند.
از من نشنیده بگیرید که حتی حوزههای علمیه هم از آفت نظامی شدن در امان نبودهاند.
در نتیجه بخش خصوصی واقعی و مستقل، از همه این حوزهها کنار زده شد و کمتر خیری از سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی و فرهنگی دید. حتی شرکت ترکیهای که برای خدمات فرودگاهی فرودگاه امام برنده شده بود با دخالت نظامیان فراری شد.
بنا بر این بود که هر سودی که قرار است به بخش خصوصی برسد به نهادهای نظامی و در کنار آن به نظامیان برسد.
اکنون کشوری داریم که هم سفرا و دیپلماتهای ارشدش در منطقه غالبا نظامیاند و هم رؤسای باشگاه های ورزشیاش و هم مدیران رسانههای برجستهاش و هم مدیران ارشد نفت و مخابراتش.
نمیدانم چگونه کشوری که همه مفاصلش در اختیار نظامیان است از سوی بالاترین مقام اجرایی اش به سرمایهگذاران آمریکایی چراغ سبز نشان میدهد؟ همین سرمایهداران داخلی هم احساس امنیت نمیکنند چگونه سرمایهگذار آمریکایی و اروپایی سرمایهاش را به ایران منتقل کند؟!
گفتند چرا سرمایهگذاران بخورند؟ خودمان سرمایهگذاری میکنیم و جاده و مسکن و رسانه و شهرک فیلم سازی و اسکله و شرکت هواپیمایی و دریانوردی و خودروسازی و نفتکش و باشگاه و تیم ورزشی و... میسازیم و خودمان میخوریم. ما اکنون روی سفرهای نشستهایم که به تمام معنای کلمه خالیست. سفره ما در انحصار نظامیان است. هر چه خواستند خوردند و هرچه زائد بود بردند در خدمت نظام پلید بعث سوریه و شبه نظامیان عراق و زرادخانه های جنوب لبنان و راهسازی و توسعه شهری بیروت و بعلبک و نبطیه و صور و تغذیه حوثی ها. آن وقت من و حاج حسین فخری عزیز باید سرمان در مقابل مردم خرمشهر و آبادان و البته کل ایران افکنده باشد.حاج حسین عزیز! دیدی چه کردند با ما؟ دیدی آن نوحه هایی که در طعن و لعن و وعده سقوط آل سعود خواندند خطا بود! دیدی نظامی شدن کل کشور چه فلاکتی به همراه داشت؟!
دست مریزاد همرزمان سابق! شما واقعا پیروز شدید نه بر صدام و آمریکا و اسرائیل، بلکه فقط بر ملت ایران! که ده درصدی مهاجرت کرده اند و بیشتر بقیه آن در رؤیای هجرتند.
#شورای_مدیریت_گذار
#شورای_گذار
#مسئولیت_شهروندی
کشوری که مفاصلش در اختیار نظامیان است چگونه از سرمایه گذاری خارجی صحبت می کنید؟
مجید مرادی
اکنون ۳۵ سال از پایان جنگ گذشته است. در این مدت سایه سنگین ستیز با استکبار و سازش ناپذیری که بر جامعه و کشور حاکم بود فرصت مناسبی پدید آورد تا همه حوزهها امنیتی و نظامی شود.
ورزش را نظامی کردند تا ورزشگاهها و باشگاهها و بازیکنان دست از پا خطا نکنند.
مخابرات را نظامی کردند تا ارتباطات تحت کنترل باشد.
رسانهها هم جز در دورهای کوتاه در عهد اصلاحات که شکوفا بود و بعد قلع و قمع شد برای اطمینان خاطر دست نظامیان افتاد تا پایگاه دشمن نشوند.
حتی غمخوار گردشگری هم شدند و گردشگری هم دست نظامیان افتاد چون گردشگران خارجی که پایشان به ایران میرسد باید از موی سر تا آب شربشان هم تحت کنترل باشد.
مجلس هم بعد از دوره ششم به سمت نظامیزه شدن رفت.
دادگاه های امنیتی سیاسی هم دست قضات نظامی یا نزدیک به نطامیان افتاد.
راهسازی و انبوهسازی مسکن هم دست همین هاست.
دیپلماسی و سیاست خارجی منطقهای دست نظامیان افتاد زیرا بنا بر این بود که دیپلماسی با میدان در کل خاورمیانه هماهنگ باشد و نه بر عکس.
حتی از واکسنسازی هم نگذشتند و واکسن کرونا هم نظامی شد.
منطقشان هم ساده است. لازمه حفظ نظام و نگاهبانی از انقلاب، نظامی شدن همه عرصههای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی است و همه اینها باید تحت کنترل و مدیریت باشند.
از من نشنیده بگیرید که حتی حوزههای علمیه هم از آفت نظامی شدن در امان نبودهاند.
در نتیجه بخش خصوصی واقعی و مستقل، از همه این حوزهها کنار زده شد و کمتر خیری از سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی و فرهنگی دید. حتی شرکت ترکیهای که برای خدمات فرودگاهی فرودگاه امام برنده شده بود با دخالت نظامیان فراری شد.
بنا بر این بود که هر سودی که قرار است به بخش خصوصی برسد به نهادهای نظامی و در کنار آن به نظامیان برسد.
اکنون کشوری داریم که هم سفرا و دیپلماتهای ارشدش در منطقه غالبا نظامیاند و هم رؤسای باشگاه های ورزشیاش و هم مدیران رسانههای برجستهاش و هم مدیران ارشد نفت و مخابراتش.
نمیدانم چگونه کشوری که همه مفاصلش در اختیار نظامیان است از سوی بالاترین مقام اجرایی اش به سرمایهگذاران آمریکایی چراغ سبز نشان میدهد؟ همین سرمایهداران داخلی هم احساس امنیت نمیکنند چگونه سرمایهگذار آمریکایی و اروپایی سرمایهاش را به ایران منتقل کند؟!
گفتند چرا سرمایهگذاران بخورند؟ خودمان سرمایهگذاری میکنیم و جاده و مسکن و رسانه و شهرک فیلم سازی و اسکله و شرکت هواپیمایی و دریانوردی و خودروسازی و نفتکش و باشگاه و تیم ورزشی و... میسازیم و خودمان میخوریم. ما اکنون روی سفرهای نشستهایم که به تمام معنای کلمه خالیست. سفره ما در انحصار نظامیان است. هر چه خواستند خوردند و هرچه زائد بود بردند در خدمت نظام پلید بعث سوریه و شبه نظامیان عراق و زرادخانه های جنوب لبنان و راهسازی و توسعه شهری بیروت و بعلبک و نبطیه و صور و تغذیه حوثی ها. آن وقت من و حاج حسین فخری عزیز باید سرمان در مقابل مردم خرمشهر و آبادان و البته کل ایران افکنده باشد.حاج حسین عزیز! دیدی چه کردند با ما؟ دیدی آن نوحه هایی که در طعن و لعن و وعده سقوط آل سعود خواندند خطا بود! دیدی نظامی شدن کل کشور چه فلاکتی به همراه داشت؟!
دست مریزاد همرزمان سابق! شما واقعا پیروز شدید نه بر صدام و آمریکا و اسرائیل، بلکه فقط بر ملت ایران! که ده درصدی مهاجرت کرده اند و بیشتر بقیه آن در رؤیای هجرتند.
#شورای_مدیریت_گذار
#شورای_گذار
#مسئولیت_شهروندی
رفوزه شدن " ایران"
صلاحالدین خدیو
میانگبن پایین نمرات دانش آموزان در امتحانات نهایی خرداد 1403 موجی از بهت و نگرانی با خود آورد. آنچه این تاثر را دوچندان کرد "معدل نهایی کل ایران" بود: 9/96
این نمرەی پایین که با ارفاق 10 می شود، کیفرخواستی علیه نظام آموزشی کشورمان است.
چرا به اینجا رسیدیم؟
عوامل بسیاری در این امر دخیلند. اما تمرکز این یادداشت کوتاه روی علل ساختاری است.
150 سال قبل آموزش و پرورش همگانی در کنار احداث خط آهن در کانون مطالبات منورالفکران و اصلاح طلبان عهد قاجار قرار داشت.
احداث مدارس ابتدایی عملا تا زمان انقلاب مشروطه عقب افتاد و تازه در دوران پهلوی اول به طور جدی اجرا شد.
آموزش و پرورش نوین بر مبنای دو اصل بنیادین پا گرفت: هیچ کودکی از تحصیل نماند و رقابت بر مبنای استعداد و شایستگی باشد.
این یک دستور کار جهانی بود که راهی ساده جلو اهالی کشور قرار داد:
با ترکیبی از استعداد و پشتکار می توانید پیشرفت کنید و به موفقیت برسید!
دستور کاری جادویی که به موازات سیاست های اقتصادی و تحولات اجتماعی مربوطەی دیگر در قرن بیستم در تمام جهان، به شمول ایران انقلابی اجتماعی پدید آورد.
تکوین طبقەی متوسط و گذار از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر خون و اشرافیت و منزلت های اجتماعی کهنه به سوی نظمی عادلانه و فراگیرتر از گذشته.
صدها میلیون نفر در ایران و جهان از رهگذر این نردبان به سرآمدان طبقەی متوسطی تبدیل شدند که موتور محرکه و راهبر سایر تحولات در این زمینه گردید.
کار از کجا خراب شد؟
یحتمل از دهەی هفتاد شمسی کە زمزمەی مدارس خصوصی و غیرانتفاعی به میان آمد.
صد البته باز پای یک دستور کار جهانی در میان بود. زمان موصوف لحظەی تاریخی انفتاح نئولیبرالیسم جهانی و اعلام کاهش تصدی گری دولت و ایمان مطلق به عقل خودبنیاد بازار بود.
با هزیمت فکری و سیاسی سوسیالیسم واقعا موجود، اردوگاه پیروز جنگ سرد، دیگر احتیاجی به سپر بلاهایی چون دولت رفاه و مداخلات ضروری دولت در اقتصاد نمی دید.
این نگاه که دیری نپایید نادرستی آن به اثبات رسید، مانند هر پدیدار غربی دیگر به صورت کج و کوله و تحریف شده بدست ما رسید و سیاست تعدیل اقتصادی نام گرفت.
البته تاسیس مدارس خصوصی پیشینەای دراز در تخیل فرهنگی نگاه مذهبی حاکم داشت و پذیرش آن را آسان تر کرد.
در رژیم گذشته مدارس خصوصی چون رفاه، علوی و نیکان و ...بخشی از تقلای طبقەی متوسط سنتی برای در امان ماندن از چالش هنجاری و فرهنگی آموزش و پرورش عمدتا سکولار و آمیخته با هنجارهای غربی بود.
پیشینەی پیشگفته که هنوز در ذهن و عمل کارگزاران فرهنگی و آموزشی حی و حاضر بود، زمینەای مناسب برای همراهی با جنبش خصوصی سازی جهانی فراهم آورد.
به زودی کار به جایی رسید که انگارەی رستگاری و پرهیزکاری نخست به طاق نسیان نهاده شد و منطقی ساده و سرراست جای آن را گرفت:
مدرسه بنگاهی اقتصادی است و باید بر اساس منطق سود و زیان و هزینه و فایده تاسیس و مدیریت شود.
این درست لحظەای بود که منطق بازار حاکم و نطفەی نابرابری بسته شد.
به موازات کاستن از تخصیص اعتبار و بودجه به بخش دولتی، رقابتی بیپایان میان مدارس خصوصی راه افتاد و عملا به طبقاتی شدن نظام آموزش و پرورش انجامید.
کار به جایی رسید که محیط آموزش، تفریح و حتی فضاهای ورزشی و فرهنگی دانش آموزان دارا و ندار تفکیک و از اساس در دو محیط اجتماعی مجزا جای گرفتند.
داستان دراز فساد و رانت و تنعم برخی از مدیران و صاحب منصبان آموزش و پرورش در این میان مسالەی جداگانه است و در این مقال نمی گنجد.
اما آنچه مهم است، سویه های نابرابریساز و تشدیدشوندەی مساله است.
غیر از نابراری عمودی که در ایران امروز اظهر من الشمس است و به آسانی با ضریب جینی ردیابی می شود، نابرابری افقی که اغلب نادیده گرفته می شود، وجهی به مراتب بدتر و مخرب تر دارد.
نابرابری افقی وضعیتی است که در غیاب حاکمیت قانون و تسلط رابطه بر ضابطه، فرودستان به قربانی مضاعف ساختارهای نابرابری ساز تبدیل می شوند.
فقدان دسترسی برابر به فرصت های اقتصادی و شغلی، تسهیلات بانکی، معافیت و فرارهای مالیاتی و رانت ها و ارتباطاتی که عمدتا در دسترس توانگران مالی و سیاسی است، بخشی از نابرابری افقی شمرده می شود.
آموزش و پرورش طبقاتی سهمی بزرگ در تکوین و تشدید این نوع نابرابری دارد.
به طور ساده در نظام کنونی مانند گذشته آسان نیست که فرزندان دهک های پایین با استعداد و سخت کوشی بتوانند دست به تحرک اجتماعی و اقتصادی بزنند.
تمام رشته های دانشگاهی لوکس و پرطرفدار قابل خرید و فروش هستند. انواع و اقسام سهمیه ها و راه های میانبر برای دور زدن قانون تلاش و شایستگی وجود دارد و با تحصیل در یک دانشگاه نامعتبر خارجی می توان محدودیت کنکور را دور زد.
باید به سوگ میلیون ها استعدادی نشست که در این وانفسا هدر می روند.
#شورای_مدیریت_گذار
#شورای_گذار
#مسئولیت_شهروندی
صلاحالدین خدیو
میانگبن پایین نمرات دانش آموزان در امتحانات نهایی خرداد 1403 موجی از بهت و نگرانی با خود آورد. آنچه این تاثر را دوچندان کرد "معدل نهایی کل ایران" بود: 9/96
این نمرەی پایین که با ارفاق 10 می شود، کیفرخواستی علیه نظام آموزشی کشورمان است.
چرا به اینجا رسیدیم؟
عوامل بسیاری در این امر دخیلند. اما تمرکز این یادداشت کوتاه روی علل ساختاری است.
150 سال قبل آموزش و پرورش همگانی در کنار احداث خط آهن در کانون مطالبات منورالفکران و اصلاح طلبان عهد قاجار قرار داشت.
احداث مدارس ابتدایی عملا تا زمان انقلاب مشروطه عقب افتاد و تازه در دوران پهلوی اول به طور جدی اجرا شد.
آموزش و پرورش نوین بر مبنای دو اصل بنیادین پا گرفت: هیچ کودکی از تحصیل نماند و رقابت بر مبنای استعداد و شایستگی باشد.
این یک دستور کار جهانی بود که راهی ساده جلو اهالی کشور قرار داد:
با ترکیبی از استعداد و پشتکار می توانید پیشرفت کنید و به موفقیت برسید!
دستور کاری جادویی که به موازات سیاست های اقتصادی و تحولات اجتماعی مربوطەی دیگر در قرن بیستم در تمام جهان، به شمول ایران انقلابی اجتماعی پدید آورد.
تکوین طبقەی متوسط و گذار از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر خون و اشرافیت و منزلت های اجتماعی کهنه به سوی نظمی عادلانه و فراگیرتر از گذشته.
صدها میلیون نفر در ایران و جهان از رهگذر این نردبان به سرآمدان طبقەی متوسطی تبدیل شدند که موتور محرکه و راهبر سایر تحولات در این زمینه گردید.
کار از کجا خراب شد؟
یحتمل از دهەی هفتاد شمسی کە زمزمەی مدارس خصوصی و غیرانتفاعی به میان آمد.
صد البته باز پای یک دستور کار جهانی در میان بود. زمان موصوف لحظەی تاریخی انفتاح نئولیبرالیسم جهانی و اعلام کاهش تصدی گری دولت و ایمان مطلق به عقل خودبنیاد بازار بود.
با هزیمت فکری و سیاسی سوسیالیسم واقعا موجود، اردوگاه پیروز جنگ سرد، دیگر احتیاجی به سپر بلاهایی چون دولت رفاه و مداخلات ضروری دولت در اقتصاد نمی دید.
این نگاه که دیری نپایید نادرستی آن به اثبات رسید، مانند هر پدیدار غربی دیگر به صورت کج و کوله و تحریف شده بدست ما رسید و سیاست تعدیل اقتصادی نام گرفت.
البته تاسیس مدارس خصوصی پیشینەای دراز در تخیل فرهنگی نگاه مذهبی حاکم داشت و پذیرش آن را آسان تر کرد.
در رژیم گذشته مدارس خصوصی چون رفاه، علوی و نیکان و ...بخشی از تقلای طبقەی متوسط سنتی برای در امان ماندن از چالش هنجاری و فرهنگی آموزش و پرورش عمدتا سکولار و آمیخته با هنجارهای غربی بود.
پیشینەی پیشگفته که هنوز در ذهن و عمل کارگزاران فرهنگی و آموزشی حی و حاضر بود، زمینەای مناسب برای همراهی با جنبش خصوصی سازی جهانی فراهم آورد.
به زودی کار به جایی رسید که انگارەی رستگاری و پرهیزکاری نخست به طاق نسیان نهاده شد و منطقی ساده و سرراست جای آن را گرفت:
مدرسه بنگاهی اقتصادی است و باید بر اساس منطق سود و زیان و هزینه و فایده تاسیس و مدیریت شود.
این درست لحظەای بود که منطق بازار حاکم و نطفەی نابرابری بسته شد.
به موازات کاستن از تخصیص اعتبار و بودجه به بخش دولتی، رقابتی بیپایان میان مدارس خصوصی راه افتاد و عملا به طبقاتی شدن نظام آموزش و پرورش انجامید.
کار به جایی رسید که محیط آموزش، تفریح و حتی فضاهای ورزشی و فرهنگی دانش آموزان دارا و ندار تفکیک و از اساس در دو محیط اجتماعی مجزا جای گرفتند.
داستان دراز فساد و رانت و تنعم برخی از مدیران و صاحب منصبان آموزش و پرورش در این میان مسالەی جداگانه است و در این مقال نمی گنجد.
اما آنچه مهم است، سویه های نابرابریساز و تشدیدشوندەی مساله است.
غیر از نابراری عمودی که در ایران امروز اظهر من الشمس است و به آسانی با ضریب جینی ردیابی می شود، نابرابری افقی که اغلب نادیده گرفته می شود، وجهی به مراتب بدتر و مخرب تر دارد.
نابرابری افقی وضعیتی است که در غیاب حاکمیت قانون و تسلط رابطه بر ضابطه، فرودستان به قربانی مضاعف ساختارهای نابرابری ساز تبدیل می شوند.
فقدان دسترسی برابر به فرصت های اقتصادی و شغلی، تسهیلات بانکی، معافیت و فرارهای مالیاتی و رانت ها و ارتباطاتی که عمدتا در دسترس توانگران مالی و سیاسی است، بخشی از نابرابری افقی شمرده می شود.
آموزش و پرورش طبقاتی سهمی بزرگ در تکوین و تشدید این نوع نابرابری دارد.
به طور ساده در نظام کنونی مانند گذشته آسان نیست که فرزندان دهک های پایین با استعداد و سخت کوشی بتوانند دست به تحرک اجتماعی و اقتصادی بزنند.
تمام رشته های دانشگاهی لوکس و پرطرفدار قابل خرید و فروش هستند. انواع و اقسام سهمیه ها و راه های میانبر برای دور زدن قانون تلاش و شایستگی وجود دارد و با تحصیل در یک دانشگاه نامعتبر خارجی می توان محدودیت کنکور را دور زد.
باید به سوگ میلیون ها استعدادی نشست که در این وانفسا هدر می روند.
#شورای_مدیریت_گذار
#شورای_گذار
#مسئولیت_شهروندی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نوعی بلوغ اجتماعی در حال شکلگیری در سطح جامعه است
محمد حبیبی :
اگرچه تاکنون اعتصابهای میان کارگران حوزه حملونقل جریان داشته است، اما هیچگاه به چنین گستردگی نرسیده بود.
او میگوید این مساله بیانگر شکلگیری نوعی از بلوغ اجتماعی در سطح جامعه ایران است: «این بلوغ اجتماعی، خصوصا پس از جنبش "زن، زندگی، آزادی" در حال شکلگیری و تثبیت بیشتری است.
تکرار چنین حرکتهای جمعی در اقشار مختلف از جمله کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و کامیونداران، بیانگر آن است که جامعه به این درک رسیده است که اگر میخواهد به مطالبهای برسد، راهی جز متشکل شدن و برخورداری از پیوستگی ندارد.»
محمد حبیبی :
اگرچه تاکنون اعتصابهای میان کارگران حوزه حملونقل جریان داشته است، اما هیچگاه به چنین گستردگی نرسیده بود.
او میگوید این مساله بیانگر شکلگیری نوعی از بلوغ اجتماعی در سطح جامعه ایران است: «این بلوغ اجتماعی، خصوصا پس از جنبش "زن، زندگی، آزادی" در حال شکلگیری و تثبیت بیشتری است.
تکرار چنین حرکتهای جمعی در اقشار مختلف از جمله کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و کامیونداران، بیانگر آن است که جامعه به این درک رسیده است که اگر میخواهد به مطالبهای برسد، راهی جز متشکل شدن و برخورداری از پیوستگی ندارد.»
دانشگاه با شریعت در تضاد است
در شریعت، انسان آزاد نیست بلکه برده است
محمد خالد حنفی، وزیر امر به معروف و نهی از منکر طالبان افغانستان، در اظهاراتی بحثبرانگیز، مؤسسات آموزشی مدرن، بهویژه دانشگاهها را با احکام شریعت اسلامی در تضاد دانست.
وزیر امر به معروف و نهی از منکر طالبان در یک سخنرانی در جمع روحانیون گفت که دانشگاهها و سایر مراکز آموزشی بر مفهوم «آزادی انسان» تمرکز دارند که به گفته او با «فرمانهای خدا و رسولش در تناقض است.»
محمد خالد حنفی تأکید کرد که «در شریعت اسلامی، انسان آزاد نیست، بلکه برده است.»
حنفی افزود: «این ایده که مردم در انتخاب مسیر زندگی خود آزاد هستند، مغایر با قرآن کریم و حدیث پیامبر است.»
او در انتقاد از آنچه که «تفسیر مدرن و انحرافی از دین» توصیف کرد، گفت: «این تفسیر، تراشیدن ریش، پوشیدن شلوار، کت و شلوار و کراوات را مجاز میداند و حتی زنان را به بیرون رفتن بدون حجاب تشویق میکند.»
در شریعت، انسان آزاد نیست بلکه برده است
محمد خالد حنفی، وزیر امر به معروف و نهی از منکر طالبان افغانستان، در اظهاراتی بحثبرانگیز، مؤسسات آموزشی مدرن، بهویژه دانشگاهها را با احکام شریعت اسلامی در تضاد دانست.
وزیر امر به معروف و نهی از منکر طالبان در یک سخنرانی در جمع روحانیون گفت که دانشگاهها و سایر مراکز آموزشی بر مفهوم «آزادی انسان» تمرکز دارند که به گفته او با «فرمانهای خدا و رسولش در تناقض است.»
محمد خالد حنفی تأکید کرد که «در شریعت اسلامی، انسان آزاد نیست، بلکه برده است.»
حنفی افزود: «این ایده که مردم در انتخاب مسیر زندگی خود آزاد هستند، مغایر با قرآن کریم و حدیث پیامبر است.»
او در انتقاد از آنچه که «تفسیر مدرن و انحرافی از دین» توصیف کرد، گفت: «این تفسیر، تراشیدن ریش، پوشیدن شلوار، کت و شلوار و کراوات را مجاز میداند و حتی زنان را به بیرون رفتن بدون حجاب تشویق میکند.»
آمریکا از قطعنامه تروئیکای اروپا در شورای حکام حمایت خواهد کرد
نورمن، خبرنگار روزنامه وال استریت ژورنال:
شنیدهام آمریکا در جلسه هفته بعد شورای حکام آژانس انرژی اتمی درباره عدم همکاری پادمانی ایران، از قطعنامه تهیه شده توسط تروئیکای اروپا (آلمان، انگلیس و فرانسه) حمایت خواهد کرد و به آن خواهد پیوست.
این قطعنامه شامل برخی ادعاهای مهم درباره عدم پایبندی است.
نورمن، خبرنگار روزنامه وال استریت ژورنال:
شنیدهام آمریکا در جلسه هفته بعد شورای حکام آژانس انرژی اتمی درباره عدم همکاری پادمانی ایران، از قطعنامه تهیه شده توسط تروئیکای اروپا (آلمان، انگلیس و فرانسه) حمایت خواهد کرد و به آن خواهد پیوست.
این قطعنامه شامل برخی ادعاهای مهم درباره عدم پایبندی است.
چرا مردم را گرفتار این گرداب کردیم و ورشکسته شدیم
علی نظری تحلیگر رسانه:
«۴دهه از پایان جنگ گذشت.اگر خرید تجهیزات اتمی،خسارت عدم فروش نفت در حد رقبا و هزینه دوزدن تحریمهاراسالیانه حدود۱۰۰ میلیارد دلار حساب کنیم،
۳۶۰۰میلیارد دلار بابت هزینه هستهای شدن پرداخته ایم!
اگر این رقم صرف زیرساختهای اقتصادی میشد،آیا کشور الان ورشکسته بود؟چرا دراین گرداب ماندیم»؟
پی نوشت: در۴دهه گذشته بیش از ۳۶۰۰ میلیارد دلار هزینه تجهیزات هسته ای،عدم فروش نفت مثل کشورهای عربی،دور زدن تحریمها را پرداخت کردیم، الان در باتلاق اقتصادی گرفتار شدیم،چرا باید این وضع اسفبار را ادامه دهیم؟
علی نظری تحلیگر رسانه:
«۴دهه از پایان جنگ گذشت.اگر خرید تجهیزات اتمی،خسارت عدم فروش نفت در حد رقبا و هزینه دوزدن تحریمهاراسالیانه حدود۱۰۰ میلیارد دلار حساب کنیم،
۳۶۰۰میلیارد دلار بابت هزینه هستهای شدن پرداخته ایم!
اگر این رقم صرف زیرساختهای اقتصادی میشد،آیا کشور الان ورشکسته بود؟چرا دراین گرداب ماندیم»؟
پی نوشت: در۴دهه گذشته بیش از ۳۶۰۰ میلیارد دلار هزینه تجهیزات هسته ای،عدم فروش نفت مثل کشورهای عربی،دور زدن تحریمها را پرداخت کردیم، الان در باتلاق اقتصادی گرفتار شدیم،چرا باید این وضع اسفبار را ادامه دهیم؟
چرا مردم را گرفتار این گرداب کردیم و ورشکسته شدیم
علی نظری تحلیگر رسانه:
«۴دهه از پایان جنگ گذشت.اگر خرید تجهیزات اتمی،خسارت عدم فروش نفت در حد رقبا و هزینه دوزدن تحریمهاراسالیانه حدود۱۰۰ میلیارد دلار حساب کنیم،
۳۶۰۰میلیارد دلار بابت هزینه هستهای شدن پرداخته ایم!
اگر این رقم صرف زیرساختهای اقتصادی میشد،آیا کشور الان ورشکسته بود؟چرا دراین گرداب ماندیم»؟
پی نوشت: در۴دهه گذشته بیش از ۳۶۰۰ میلیارد دلار هزینه تجهیزات هسته ای،عدم فروش نفت مثل کشورهای عربی،دور زدن تحریمها را پرداخت کردیم، الان در باتلاق اقتصادی گرفتار شدیم،چرا باید این وضع اسفبار را ادامه دهیم؟
علی نظری تحلیگر رسانه:
«۴دهه از پایان جنگ گذشت.اگر خرید تجهیزات اتمی،خسارت عدم فروش نفت در حد رقبا و هزینه دوزدن تحریمهاراسالیانه حدود۱۰۰ میلیارد دلار حساب کنیم،
۳۶۰۰میلیارد دلار بابت هزینه هستهای شدن پرداخته ایم!
اگر این رقم صرف زیرساختهای اقتصادی میشد،آیا کشور الان ورشکسته بود؟چرا دراین گرداب ماندیم»؟
پی نوشت: در۴دهه گذشته بیش از ۳۶۰۰ میلیارد دلار هزینه تجهیزات هسته ای،عدم فروش نفت مثل کشورهای عربی،دور زدن تحریمها را پرداخت کردیم، الان در باتلاق اقتصادی گرفتار شدیم،چرا باید این وضع اسفبار را ادامه دهیم؟
دشمن در فضای مجازی خمینی را مسخره میکند
حسن خمینی، نوه رهبر پیشین جمهوری اسلامی، در سخنرانی مراسم سالمرگ روحالله خمینی گفت: «در سالهای گذشته، دشمن با تمسخر و تحریف و دروغپراکنی سعی میکند شخصیت امام را در چشم مردم و نسلهایی که امام را ندیدند به گونه دیگری جلوه دهند.»
اینکه تعارف رو کنار گذاشتید و به مردم میگید دشمن هم خوبه.
حسن خمینی، نوه رهبر پیشین جمهوری اسلامی، در سخنرانی مراسم سالمرگ روحالله خمینی گفت: «در سالهای گذشته، دشمن با تمسخر و تحریف و دروغپراکنی سعی میکند شخصیت امام را در چشم مردم و نسلهایی که امام را ندیدند به گونه دیگری جلوه دهند.»
اینکه تعارف رو کنار گذاشتید و به مردم میگید دشمن هم خوبه.
روسیه اجازه نداد از سوخت ساخت ایران در راکتور بوشهر استفاده کنیم
علیاکبر صالحی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی:
روسیه اجازه نداد از سوخت ساخت ایران در راکتور بوشهر استفاده کنیم.
با چینیها قرارداد ۶۰ میلیون دلاری در زمینه UCF داشتیم اما رها کردند و رفتند.
وقتی به آنها گفتیم چرا رفتید گفتند در ازای آن لایسنس راکتور ۱۰۰۰ مگاواتی از آمریکا گرفتیم.
علیاکبر صالحی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی:
روسیه اجازه نداد از سوخت ساخت ایران در راکتور بوشهر استفاده کنیم.
با چینیها قرارداد ۶۰ میلیون دلاری در زمینه UCF داشتیم اما رها کردند و رفتند.
وقتی به آنها گفتیم چرا رفتید گفتند در ازای آن لایسنس راکتور ۱۰۰۰ مگاواتی از آمریکا گرفتیم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مدیریت دیمی فرقه ولاییون در کشور ما
مسعود نیلی، اقتصاددان:
کیفیت نظام حکمرانی در کشور ما بسیار پایین است. وقتی قیمت نفت بالا میرود شروع میکنیم به خرج کردن پول. این چه فرقی با کشاورز دیمکار دارد
مسعود نیلی، اقتصاددان:
کیفیت نظام حکمرانی در کشور ما بسیار پایین است. وقتی قیمت نفت بالا میرود شروع میکنیم به خرج کردن پول. این چه فرقی با کشاورز دیمکار دارد
چهل روز از ماتم بندر عباس گذشت!
زمان جاری و ساری است و قاعدتا رد حوادث را پاک می کند. حوادثی اما هستند که بر گذشت زمان غلبه می کنند و به روایت های ماندگار تبدیل میشوند و سایه خودشان را بر سر زمان می اندازند، و آینه ای از گذشته را جلو چشم آیندگان قرار میدهند ، با این امید که جلو تکرار چنین حوادثی گرفته بشود. و چنین است که آشویتس سند جنایت نازی ها میشود و وجدان بشریت را به داوری هشدار میدهد .
ما ایرانی ها از این پدیده های ماندگار زیاد داریم که به خاطره جمعی ما راه یافته و با ما زندگی می کنند.
جمهوری اسلامی تا همین امروز ده ها نمونه ماندگار جنایت را از خود به جای گذاشته است ، که فراموش نشده اند و در انتظار دادرسی عادلانه در صف زمان ایستاده اند. گورستان خاوران سند زنده کشتار عظیم دهه شصت ، قتل های زنجیره ای در گوشه ای از تقویم ازادی و عدالت ایرانی ها ثبت شده اند و خانواده های دادخواه ، شاهدان زنده جنایت در دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸، و جنبش زن زندگی آزادی هم به جنبش عدالت خواهی ایرانیان اضافه شدند.
ششم اردیبهشت ، روزی که مردم بندرعباس آن انفجار عظیم و صحنه های آخر الزمانی را دیدند، هم در حافظه ساکنین بندر ثبت شده و اجازه نخواهند داد که فراموش شود.
انفجار محموله های شیمیایی بظاهر ناشناس،که هیچکس مسئولیت انها را به گردن نمی گیرد، در ذهن و قلب ایرانیان گودالی حفر کرده است که گذشت زمان انرا پر نخواهد کرد.
انسان های مفقود شده، انسان های تکه پاره و خانواده های کارگری که از هم گسیختند و متلاشی شدند، و خسارات معنوی و مادی که بر بندر رفت، همچنان در هاله ای از ابهام مانده اند!
حکومت به دنبال «عادی سازی شر» و پاک کردن رد جنایت عاملان حادثه ، صاحبان تجارت مرگ در ایران و کشورهای منطقه ، پاسداران جنایت و غارت اسلامی است. جنبش دادخواهی وظیفه دارد مانع اینکار شود.
بندر عباس هم به بخشی از جنبش دادخواهی ما ایرانیان تعلق دارد. فعالین حقوق بشری و جنبش دادخواهی بایستی اسامی جانباختگان را پیدا و اعلام کنند،و کارزار «علیه فراموشی» را راه بیندازند و خانواده های آسیب دیده را هم در این حرکت وارد کنند.
قطعا روز تصفیه حساب خواهد رسید و آمران و عاملان بر سکوی اتهام خواهند نشست و پاسخگویی و اجرای عدالت با همت دوستداران عدالت و داد ، رقم خواهد خورد.
یاد جانباختگان بندر گرامی باد.
یزدان شهدایی
زمان جاری و ساری است و قاعدتا رد حوادث را پاک می کند. حوادثی اما هستند که بر گذشت زمان غلبه می کنند و به روایت های ماندگار تبدیل میشوند و سایه خودشان را بر سر زمان می اندازند، و آینه ای از گذشته را جلو چشم آیندگان قرار میدهند ، با این امید که جلو تکرار چنین حوادثی گرفته بشود. و چنین است که آشویتس سند جنایت نازی ها میشود و وجدان بشریت را به داوری هشدار میدهد .
ما ایرانی ها از این پدیده های ماندگار زیاد داریم که به خاطره جمعی ما راه یافته و با ما زندگی می کنند.
جمهوری اسلامی تا همین امروز ده ها نمونه ماندگار جنایت را از خود به جای گذاشته است ، که فراموش نشده اند و در انتظار دادرسی عادلانه در صف زمان ایستاده اند. گورستان خاوران سند زنده کشتار عظیم دهه شصت ، قتل های زنجیره ای در گوشه ای از تقویم ازادی و عدالت ایرانی ها ثبت شده اند و خانواده های دادخواه ، شاهدان زنده جنایت در دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸، و جنبش زن زندگی آزادی هم به جنبش عدالت خواهی ایرانیان اضافه شدند.
ششم اردیبهشت ، روزی که مردم بندرعباس آن انفجار عظیم و صحنه های آخر الزمانی را دیدند، هم در حافظه ساکنین بندر ثبت شده و اجازه نخواهند داد که فراموش شود.
انفجار محموله های شیمیایی بظاهر ناشناس،که هیچکس مسئولیت انها را به گردن نمی گیرد، در ذهن و قلب ایرانیان گودالی حفر کرده است که گذشت زمان انرا پر نخواهد کرد.
انسان های مفقود شده، انسان های تکه پاره و خانواده های کارگری که از هم گسیختند و متلاشی شدند، و خسارات معنوی و مادی که بر بندر رفت، همچنان در هاله ای از ابهام مانده اند!
حکومت به دنبال «عادی سازی شر» و پاک کردن رد جنایت عاملان حادثه ، صاحبان تجارت مرگ در ایران و کشورهای منطقه ، پاسداران جنایت و غارت اسلامی است. جنبش دادخواهی وظیفه دارد مانع اینکار شود.
بندر عباس هم به بخشی از جنبش دادخواهی ما ایرانیان تعلق دارد. فعالین حقوق بشری و جنبش دادخواهی بایستی اسامی جانباختگان را پیدا و اعلام کنند،و کارزار «علیه فراموشی» را راه بیندازند و خانواده های آسیب دیده را هم در این حرکت وارد کنند.
قطعا روز تصفیه حساب خواهد رسید و آمران و عاملان بر سکوی اتهام خواهند نشست و پاسخگویی و اجرای عدالت با همت دوستداران عدالت و داد ، رقم خواهد خورد.
یاد جانباختگان بندر گرامی باد.
یزدان شهدایی
پیام روحالله خمینی در آستانه پذیرش قطعنامه
حسین باستانی
- «باید همه برای جنگی تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است! غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسول الله است... جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنههای نبرد تقدیم مینمایم!»
(روحالله خمینی، دوهفته قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸)
- «من تا چند روز قبل معتقد به... مواضع اعلام شده در جنگ بودم... ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می کنم... با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم... در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مساله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند!... ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند... اکنون وقت پرداختن به آن نیست!» (پیام رهبر وقت برای اعلام پذیرش قطعنامه ۵۹۸)
* منظور از یادآوری فوق، طبیعتا سادهسازی اوضاع فعلی با تشبیه آن به وضعیت سال ۶۷ نیست. ولی بد نیست که در خصوص مسائل ایران، همواره برخی تجربیات «خاص» جمهوری اسلامی را هم گوشه ذهنمان داشته باشیم.
حسین باستانی
- «باید همه برای جنگی تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است! غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسول الله است... جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنههای نبرد تقدیم مینمایم!»
(روحالله خمینی، دوهفته قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸)
- «من تا چند روز قبل معتقد به... مواضع اعلام شده در جنگ بودم... ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می کنم... با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم... در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مساله را مطرح نمایند که ثمرۀ خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند!... ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند... اکنون وقت پرداختن به آن نیست!» (پیام رهبر وقت برای اعلام پذیرش قطعنامه ۵۹۸)
* منظور از یادآوری فوق، طبیعتا سادهسازی اوضاع فعلی با تشبیه آن به وضعیت سال ۶۷ نیست. ولی بد نیست که در خصوص مسائل ایران، همواره برخی تجربیات «خاص» جمهوری اسلامی را هم گوشه ذهنمان داشته باشیم.