Daneshgar, Majid. (2024). Reconstructing Erpenius’ Library: The First Collection of Oriental Manuscripts at Cambridge University Library. Leiden: Brill. https://doi.org/10.1163/9789004712607
دانشگاه کمبریج انگلستان صاحب یکی از مهمترین مجموعههای نسخ خطی شرقی و اسلامی جهان است. این مجموعه متعلق است به شرق شناس نامدار هلندی توماس فان ارپه معروف به توماس ارپنیوس که در سال ۱۶۲۴ میلادی از دنیا رفت؛ مجموعهای با بیش از دهها نسخه و رساله به ۱۵ زبان و رسمالخط کهن و پیشامدرن که برای تقریبا چهارصد سال در کتابخانهٔ دانشگاه کمبریج محفوظ بوده و تنها تعداد بسیار اندکی از آنها به دنیا معرفی شده بود. مجید دانشگر٬ پژوهشگر پیشین دانشگاه کمبریج٬ نه تنها برای اولین بار نمایشگاهی پیرامون مجموعهٔ ارپنیوس در محلّ کتابخانه برگزار کردهاست بلکه کتابی با عنوان «بازسازی کتابخانهٔ ارپنیوس: اوّلین مجموعهٔ شرقشناسی کتابخانهٔ دانشگاه کمبریج» را توسط انتشارات بریل منتشر ساختهاست. خبر برگزاری نمایشگاه و انتشار کتاب مورد توجه رسانههای بین المللی به زبانهای انگلیسی و فرانسوی و محافل علمی از جمله آسیاپژوهان و متخصصان زبانهای مالایی-اندونزیایی قرار گرفته است.
ویدئوی تبلیغی دانشگاه کمبریج از نمایشگاه «داستانی بیپایان: نسخ خطی٬ دانش و ترجمه در قرن هفدهم» را با زیرنویس فارسی در اینجا مشاهده کنید.
#انعکاس_کتاب
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍26
Brill
Muḥammad and His Followers in Context
"Muḥammad and His Followers in Context" published on 30 Oct 2023 by Brill.
💎 معرفی کتاب «محمد و پیروانش در بستر تاریخ: نقشۀ دینی عربستان در باستان متأخر» اثر ایلکا لینستت
Ilkka Lindstedt (2023), Muḥammad and His Followers in Context: The Religious Map of Late Antique Arabia, Leiden, The Netherlands: Brill.
⬇️ دریافت فايل كامل کتاب
⭐️ مطالعۀ مرور کامل كتاب
👤 معرفی نویسنده
فرهنگ دینی اعراب در آستانه دعوت اسلام چگونه بوده است؟ مخاطبان اولیه محمد [ص] چه باورهای دینی و مناسکی داشتهاند؟ آیا چندخدایی، بتپرستی و مجموعهای از خرافات و رفتارهای غیر اخلاقی در میان اعراب رواج داشته است؟ آیا مسیحیان و یهودیان در شبهجزیره عربستان حضور جدی داشتهاند و تأثیری در فرهنگ دینی ساکنان آن داشتهاند؟
🔵 ایلکا لینستت در کتاب «محمد [ص] و پیروانش در بستر تاریخ: نقشۀ دینی عربستان در باستان متأخر» تلاش میکند تا فرآیند تحول هویت گروههای دینی در عربستان دورۀ باستان متأخر (۳۰۰ تا ۷۰۰ میلادی) را تحلیل کند. لینستت در این اثر، برای پاسخ به چگونگی تداخل هویتهای قومی و دینی در آستانۀ ظهور اسلام، با نگاهی انتقادی نسبت به تاریخنگاری اسلامی، از دریچۀ شواهد مادی مانند کتیبهها و بقایای آثار باستانشناسی و همچنین منابع معاصر با همان دوره به گذشته مینگرد تا نشان دهد که تغییرات در این گروههای اجتماعی بسیار تدریجیتر از آن بوده که گمان میشود.
نویسنده در این کتاب در همان مسیری قدم برمیدارد که فرد دانر، استاد دانشگاه شیکاگو، در کتاب معروف خود یعنی «محمد و مؤمنان: سرچشمههای اسلام» طی کرده است. او بر این باور است که مرزبندیهای اعتقادی بین جامعۀ مؤمنان و پیروان سایر ادیان به ویژه یهودیان و مسیحیان، در صدر اسلام بسیار کمرنگ بوده و ایجاد آن بسیار تدریجیتر از آن بوده که گمان میشود. وی طبق این مبنا معتقد است که در سدههای نخستین، روابط مؤمنان با و پیروان ادیان دیگر خاصه یهودیان و مسیحیان بسیار دوستانه و غیرخصمانهتر از چیزی است که بعدها در منابع متأخر و غیرقابل اعتماد سیره ترسیم شده است.
🗂 فصلهای کتاب:
🔵 فصل اول : «مقدمه و روششناسی»
نویسنده در مقدمه و روششناسی به بررسی بافتار عربستان پیش از اسلام میپردازد و تقسیمبندی دوگانه و رایج «پیش از اسلام» و «دورۀ اسلامی» را به چالش کشیده تا نشان دهد که این گذار ناگهانی نبوده است.
🔵 فصل دوم: «وضعیت قومیتی، زبانی و قبیلهای در عربستان پیش از اسلام»
ساختار قبیلهای و زبانهای موجود در عربستان پیش از اسلام بررسی میشوند تا زمینهای برای درک چگونگی ظهور اسلام در منطقهای با تنوع اجتماعی و فرهنگی فراهم شود.
🔵 فصل سوم: «یهودیت در عربستان»
نقش یهودیت بهویژه در شمال و جنوب شبهجزیرۀ عربستان و چگونگی تعامل جوامع یهودی با جوامع پیرامون تحلیل میشوند.
🔵 فصل چهارم: «مسیحیت در عربستان»
نویسنده مسیر گسترش مسیحیت در سراسر منطقه، از جمله پیوستگی آن با جوامع یمنی و سایر جوامع عربی، و مباحثات الهیاتی که بر پیروانش تأثیر گذاشتهاند را بررسی میکند.
🔵 فصل پنجم: «اعمال و باورهای غیرمسلمانان و یکتاپرستی»
به باورهای چندخدایی و یکتاپرستانه میان اعراب غیر یهودی و غیر مسیحی میپردازد؛ از جمله مفهوم نسب ابراهیمی و چگونگی تأثیر این باورها بر آموزههای نخستین اسلامی مورد توجه نویسنده در این فصل میباشد.
🔵 فصل ششم: «ظهور محمد [ص] در مکه»
نقش پیامبری محمد [ص] در بستر مکه و تأکید قرآن بر یکتاپرستی، عدالت و مباحث آخرالزمانی بررسی میشود.
🔵 فصل هفتم: «جامعۀ مدینه و تثبیت آن»
به تأسیس جامعه اسلامی در مدینه، «پیمان مدینه»، و جنبههای اجتماعی، قانونی و الهیاتی ساختار این جامعه پرداخته میشود.
پیش از این، ایلکا لینستت ارائهای در همین موضوع در🔵 مدرسهٔ تابستانی دوم انعکاس داشته است.
🔵 فصل هشتم: «دیدگاههای معاصر غیرعربی دربارۀ محمد و مسلمانان اولیه»
دیدگاههای منابع غیرعربی مانند تاریخنگاران ارمنی (سبئوس) و نوشتههای سریانی در مورد پیامبر و پیروانش در اوایل دورهٔ اسلامی مورد توجه نویسنده قرار گرفته است.
🔵 نتیجهگیری:
در نهایت نویسنده، استمرار مذهبی، اجتماعی و فرهنگی بین عربستان پیش از اسلام و اوایل دوران اسلامی را نشان داده و این نظر را که جامعهٔ اسلامی کاملاً با گذشته قطع رابطه کرده باشد، به چالش میکشد.
🔗 لینک دانلود کتاب با دسترسی باز
🔗 مطالعۀ مرور کامل كتاب (زینبشایستهفر و فاطمه بختیاری)
🔴 ایلکا لینستت در مدرسهٔ تابستانی سوم انعکاس، بخشی از این کتاب را ارائه کرده است.
▶️ مشاهدهٔ ارائه با فهرست محتوایی در یوتوب انعکاس
🗺 نقشه و فهرست «سنگنبشتههای یکتاپرستانهٔ عربستان در سالهای ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلادی
#انعکاس_کتاب
@inekas
Ilkka Lindstedt (2023), Muḥammad and His Followers in Context: The Religious Map of Late Antique Arabia, Leiden, The Netherlands: Brill.
فرهنگ دینی اعراب در آستانه دعوت اسلام چگونه بوده است؟ مخاطبان اولیه محمد [ص] چه باورهای دینی و مناسکی داشتهاند؟ آیا چندخدایی، بتپرستی و مجموعهای از خرافات و رفتارهای غیر اخلاقی در میان اعراب رواج داشته است؟ آیا مسیحیان و یهودیان در شبهجزیره عربستان حضور جدی داشتهاند و تأثیری در فرهنگ دینی ساکنان آن داشتهاند؟
نویسنده در این کتاب در همان مسیری قدم برمیدارد که فرد دانر، استاد دانشگاه شیکاگو، در کتاب معروف خود یعنی «محمد و مؤمنان: سرچشمههای اسلام» طی کرده است. او بر این باور است که مرزبندیهای اعتقادی بین جامعۀ مؤمنان و پیروان سایر ادیان به ویژه یهودیان و مسیحیان، در صدر اسلام بسیار کمرنگ بوده و ایجاد آن بسیار تدریجیتر از آن بوده که گمان میشود. وی طبق این مبنا معتقد است که در سدههای نخستین، روابط مؤمنان با و پیروان ادیان دیگر خاصه یهودیان و مسیحیان بسیار دوستانه و غیرخصمانهتر از چیزی است که بعدها در منابع متأخر و غیرقابل اعتماد سیره ترسیم شده است.
نویسنده در مقدمه و روششناسی به بررسی بافتار عربستان پیش از اسلام میپردازد و تقسیمبندی دوگانه و رایج «پیش از اسلام» و «دورۀ اسلامی» را به چالش کشیده تا نشان دهد که این گذار ناگهانی نبوده است.
ساختار قبیلهای و زبانهای موجود در عربستان پیش از اسلام بررسی میشوند تا زمینهای برای درک چگونگی ظهور اسلام در منطقهای با تنوع اجتماعی و فرهنگی فراهم شود.
نقش یهودیت بهویژه در شمال و جنوب شبهجزیرۀ عربستان و چگونگی تعامل جوامع یهودی با جوامع پیرامون تحلیل میشوند.
نویسنده مسیر گسترش مسیحیت در سراسر منطقه، از جمله پیوستگی آن با جوامع یمنی و سایر جوامع عربی، و مباحثات الهیاتی که بر پیروانش تأثیر گذاشتهاند را بررسی میکند.
به باورهای چندخدایی و یکتاپرستانه میان اعراب غیر یهودی و غیر مسیحی میپردازد؛ از جمله مفهوم نسب ابراهیمی و چگونگی تأثیر این باورها بر آموزههای نخستین اسلامی مورد توجه نویسنده در این فصل میباشد.
نقش پیامبری محمد [ص] در بستر مکه و تأکید قرآن بر یکتاپرستی، عدالت و مباحث آخرالزمانی بررسی میشود.
به تأسیس جامعه اسلامی در مدینه، «پیمان مدینه»، و جنبههای اجتماعی، قانونی و الهیاتی ساختار این جامعه پرداخته میشود.
پیش از این، ایلکا لینستت ارائهای در همین موضوع در
دیدگاههای منابع غیرعربی مانند تاریخنگاران ارمنی (سبئوس) و نوشتههای سریانی در مورد پیامبر و پیروانش در اوایل دورهٔ اسلامی مورد توجه نویسنده قرار گرفته است.
در نهایت نویسنده، استمرار مذهبی، اجتماعی و فرهنگی بین عربستان پیش از اسلام و اوایل دوران اسلامی را نشان داده و این نظر را که جامعهٔ اسلامی کاملاً با گذشته قطع رابطه کرده باشد، به چالش میکشد.
#انعکاس_کتاب
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍23
YouTube
Ilkka Lindstedt | Uncovering The Religious Situation of Pre-Islamic Arabia
The Religious Situation in Arabia Around the Time of the Birth of the Prophet Muhammad
Ilkka Lindstedt (University of Helsinki)
📝Abstract:
Pre-modern and modern accounts of pre-Islamic Arabia conventionally emphasize the pagan and immoral nature of that…
Ilkka Lindstedt (University of Helsinki)
📝Abstract:
Pre-modern and modern accounts of pre-Islamic Arabia conventionally emphasize the pagan and immoral nature of that…
🎞 ویدئوی ارائهٔ «وضعیت مذهبی عربستان در حوالی زمان میلاد محمد [ص]» از ایلکا لینستت
🟣 ویدئوی بالا ارائهٔ ایلکا لینستت در سومین مدرسه تابستانی انعکاس (۲ شهریور ۱۴۰۲) که در آن ایدۀ خود در کتاب «محمد [ص] و پیروانش در بستر تاریخ: نقشۀ دینی عربستان در باستان متأخر» را ارائه کرده است:
💠 ایلکا لینستت در این ارائه، بر شواهد باستانشناختی به عنوان دریچهی جدیدی برای مطالعهٔ فرهنگ اعراب تمرکز دارد. او با اشاره به توصیفهای پیشامدرن و مدرن از عربستان پیش از اسلام که معمولا بر ماهیت شرکآمیز و عاری از اخلاق آن تمرکز دارند، بر شواهد باستانشناختی و کتیبهشناختی -که بسیاری از آنها اخیرا دستیاب شدهاند- تأکید دارد؛ آثاری که نشان میدهند در آستانهٔ ظهور اسلام یهودیان و مسیحیان پرشماری در عربستان حضور داشتهاند. بر اساس این آثار، این دیدگاههای مشرکانه هستند که شواهد اندکی از بقای آنها تا قرن ششم و هفتم میلادی در عربستان موجود است.
☑ او نشان میدهد که ما باید از شواهد مادی، توأمان با سایر شواهد معاصر مانند اشعار جاهلی و قرآن استفاده کنیم. این منابع بیان میدارند که بسیاری از اعراب نظام اعتقادی یکتاپرستانه یا لااقل تکخداگزینانه داشتهاند.
🗂 فهرست مطالب ویدئو:
00:11 مقدمه و ساختار ارائه
02:04 رد دیدگاههای سنتی درباره عربستان پیش از اسلام
07:53 شواهد مادی در مقابل متون ادبی
08:55 شواهد کتیبهشناسی «یکتاپرستانه»
(پیوست: نقشه و فهرست «سنگنبشتههای یکتاپرستانهٔ عربستان در سالهای ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلادی)
14:08 نمونههایی از کتیبههای یهودی و مسیحی
29:45 تحلیل شعر عربی پیش از اسلام
38:09 درک مفهوم مشرکین در قرآن
40:25 دیدگاههای جایگزین در تاریخنگاری عربی
49:13 بازاندیشی ظهور اسلام و زمینه آن
53:36 استمرار حضور یهودیان و مسیحیان در عربستان
▶️ مشاهده ویدئوی کامل ارائه در یوتوب و آپارات انعکاس
#انعکاس_کتاب
#ارائههای_مدرسه_انعکاس
🔵 @Inekas
00:11 مقدمه و ساختار ارائه
02:04 رد دیدگاههای سنتی درباره عربستان پیش از اسلام
07:53 شواهد مادی در مقابل متون ادبی
08:55 شواهد کتیبهشناسی «یکتاپرستانه»
(پیوست: نقشه و فهرست «سنگنبشتههای یکتاپرستانهٔ عربستان در سالهای ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلادی)
14:08 نمونههایی از کتیبههای یهودی و مسیحی
29:45 تحلیل شعر عربی پیش از اسلام
38:09 درک مفهوم مشرکین در قرآن
40:25 دیدگاههای جایگزین در تاریخنگاری عربی
49:13 بازاندیشی ظهور اسلام و زمینه آن
53:36 استمرار حضور یهودیان و مسیحیان در عربستان
#انعکاس_کتاب
#ارائههای_مدرسه_انعکاس
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍24
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 مقدمهای بر ابزارهای مدرن پژوهش در مطالعات اسلامی
در سالهای اخیر، ابزارهای برخط و آرشیوهای دیجیتال تحولی اساسی در مطالعات اسلامی، به ویژه پژوهشهای قرآنی، ایجاد کردهاند. این ابزارها، علاوه بر تسهیل دسترسی به منابع، امکان تحلیل دقیقتر و کاربردیتر متون را برای پژوهشگران فراهم کردهاند. این ابزارها و منابع توانستهاند از شناسایی ساختارهای زبانی گرفته تا مرور سادهٔ نسخ خطی و قرائات قرآنی، افقهای جدیدی را در مطالعات قرآنی ایجاد کنند. همچنین ابزارهای مطالعات عهدینی، با امکان دسترسی مستقیم به متن اصلی، مقایسهٔ ترجمههای مختلف، و ارائهٔ تفاسیر متقدم، به پژوهشگران کمک میکنند تا زمینهٔ نزول قرآن و معنای بین سطور آن را در گفتوگو با مخاطبان اهل کتاب بهتر درک کنند.
🔴 تاکنون مجموعهای از ابزارها و آرشیوهای کلیدی در زمینههای مرتبط در کانال انعکاس معرفی شده است که میتوانید با استفاده از هشتگ #انعکاس_ابزار به آنها دسترسی داشته باشید. در ادامه، فهرستی از این ابزارهای و منابع مهم آورده شده است:
۱- گنجینۀ سنگنبشتههای باستانی (OCIANA)
۲- مطالعهٔ علمی عهدین (StepBible)
۳- صرف قرآن (Quran Morphology)
۴- پیکرهٔ عربی قرآن (Quranic Arabic Corpus)
۵- کُرپوس کُرانیکوم (Corpus Coranicum)
۶-دایرةالمعارف قرائتهای قرآن EvQ
۷- کتابخانه IDEO (مؤسسهٔ شرقشناسی دومینیکن)
۸- فهرست الکندی
اما این تنها آغاز راه است!
🔻 در مدرسه جدید مدار، شما میتوانید با مجموعهای گستردهتر از ابزارهای برخط آشنا شوید و استفادهٔ تخصصی از آنها را برای پیشبرد پژوهشهای قرآنی خود فرا بگیرید.
🟣 فرخوان ثبتنام مدرسه سوم مدار: جعبه ابزار برخط پژوهش در بافتار، متن و بینامتن قرآن
🔹 برای ارسال درخواست ثبتنام، مشاهدهٔ برنامه و عناوین ارائهها و کسب اطلاعات بیشتر به سایت مدرسه مدار مراجعه کنید:
https://inekas.org/madar2025
#رویداد_انعکاس
@inekas
در سالهای اخیر، ابزارهای برخط و آرشیوهای دیجیتال تحولی اساسی در مطالعات اسلامی، به ویژه پژوهشهای قرآنی، ایجاد کردهاند. این ابزارها، علاوه بر تسهیل دسترسی به منابع، امکان تحلیل دقیقتر و کاربردیتر متون را برای پژوهشگران فراهم کردهاند. این ابزارها و منابع توانستهاند از شناسایی ساختارهای زبانی گرفته تا مرور سادهٔ نسخ خطی و قرائات قرآنی، افقهای جدیدی را در مطالعات قرآنی ایجاد کنند. همچنین ابزارهای مطالعات عهدینی، با امکان دسترسی مستقیم به متن اصلی، مقایسهٔ ترجمههای مختلف، و ارائهٔ تفاسیر متقدم، به پژوهشگران کمک میکنند تا زمینهٔ نزول قرآن و معنای بین سطور آن را در گفتوگو با مخاطبان اهل کتاب بهتر درک کنند.
۱- گنجینۀ سنگنبشتههای باستانی (OCIANA)
۲- مطالعهٔ علمی عهدین (StepBible)
۳- صرف قرآن (Quran Morphology)
۴- پیکرهٔ عربی قرآن (Quranic Arabic Corpus)
۵- کُرپوس کُرانیکوم (Corpus Coranicum)
۶-دایرةالمعارف قرائتهای قرآن EvQ
۷- کتابخانه IDEO (مؤسسهٔ شرقشناسی دومینیکن)
۸- فهرست الکندی
اما این تنها آغاز راه است!
https://inekas.org/madar2025
#رویداد_انعکاس
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16
🟥 انتشار کتاب «در کشاکش شورشیان و حاکمان در جهان اسلامیمآب نخستین: قدرت، ستیز و هویت»
🔵 اطلاعات کتابشناختی:
Hannah-Lena Hagemann, Alasdair C. Grant (Eds), Between Rebels and Rulers in the Early Islamicate World: Power, Contention and Identity, (2024), Edinburgh University Press.
⬇️ دریافت فایل PDF تمام متن کتاب با دسترسی آزاد
✍️ معرفی کتاب
(به کوشش فاطمه بختیاری)
کتاب حاضر مجموعه مقالاتی در هفت بخش است که شورش را به عنوان یک پدیده تاریخی مورد توجه قرار داده و ارتباط میان شورشیان و حاکمان را از سه منظر بررسی میکند. ابتدا چگونگی شکلگیری شورشها در برابر قدرت حاکمان و سپس تأثیری که این شورشها در شکلگیری هویت جمعی داشتهاند، مورد اشاره قرار گرفته است. در قدم بعدی تعامل بین شورشیان و حاکمان که الزاما نه همیشه به شکل تقابل بل گاهی در قالب مذاکره و یا مصالحه بود مورد توجه است. در این میان به تحولات سیاسی و اجتماعی پرداخته شده تا چگونگی تأثیر این تحولات بر ساختارهای قدرت و هویتهای جمعی نشان داده شود.
مجموعۀ حاضر با در برداشتن ۱۴ مقاله از حیث زمانی و مکانی حوزه گستردهای را پوشش میدهد و مفهوم شورش را از قرن ۶ تا ۱۰ میلادی، از آفریقا تا آسیای مرکزی مورد توجه قرار داده است. دامنۀ این مجموعه به عمد گسترده در نظر گرفته شده تا علاوه بر منعکس کردن پیچیدگی و تنوع جوامع اسلام متقدم، بتواند به واسطه شناسایی ویژگیهای مشترک در انواع شورشهای متقدم، الگوی آنها به تصویر بکشد. در نهایت، مداخلهٔ فزاینده قدرت مرکزی در امور محلی و محدود کردن اختیارات رعایا که آن را میتوان «شورش ذینفعان» نامید، به عنوان الگویی ظاهر میشود که در عراق، ارمنستان، افریقیه و دیگر سرزمینهای اسلامی قابل تعمیم بوده و شکل غالب اعتراض در جهان اسلامی را میساخته است؛ هرچند مورخان تاکنون بیشتر بر نقش نخبگان در شورشها متمرکز بوده و آن را پررنگ جلوه میدادند. علاوه بر این، مقالات این مجموعه نشان میدهند که تاکید بر دوگانهٔ نیروی داخلی و خارجی در شورشهای جامعه اسلامی نخستین معنایی نداشته است.
نکتهٔ مهم اثر حاضر توجه به میدانهای مختلف معنایی مفهوم شورش در زبان عربی است. ارتباط معنایی این مفهوم با «حرکت فیزیکی خشونتآمیز» و همچنین با «وفاداری و اطاعت» باعث شده است شورش نه فقط به معنای قیام مسلحانه و فیزیکی بل هر نوع کنارهگیری و سرپیچی از دستور مقامات بدون اعمال خشونتآمیز نیز معنی دهد؛ امری که منجر میشود اعضای گروههای مسلط اجتماعی و نخبگان مذهبی، سیاسی، نظامی و اقتصادی، چه مسلمان و چه غیر مسلمان جزئی از شورشیان به شمار آیند.
رویکرد انتقادی حاکم بر کتاب، توجه بیش از اندازه به بُعد مذهبی و کلامی شورش در جامعه اسلامی نخستین را رد کرده و در تلاش است تا بر انگیزههای غیر دینی و اجتماعی و تاریخی تمرکز کند و به همین خاطر در عنوان کتاب از اصطلاح «Islamicate» (اسلامیمآب و نه اسلامی) استفاده شده است؛ البته این به معنای نفی تاثیر دین در ایجاد شورشها نیست.
⭐️ این مجموعه مقالات دستاورد کنفرانسی است که در ۲۰۲۲ با عنوان "نظریه و عمل شورش در جهان اسلامی نخستین" در دانشگاه هامبورگ و در چارچوب پروژه SCORE برگزار گردید. در این کنفرانس علاوه بر مورخان، پژوهشگران دین و ادبیات نیز حضور داشته و در رویکردی چندرشتهای با توجه به زبانهای مختلف عربی، سریانی، ارمنی سعی کردند از دام روایتمحوری گذر کرده و با بهرهگیری از شواهد دیگر مانند زیستنامهها، منابع تبارشناسی و اسناد پاپیروس و شواهد مادی مانند سکهها و بناها به پژوهش بپردازند.
🗂 فهرست مقالات کتاب
بخش اول: گفتمانهای شورش
۱- بزرگان علمی اسلام و احادیث (علیه) شورش
۲- تاریخنگاری اباضیۀ نخستین: مطالعۀ موردی خوارج
بخش دوم: فرهنگ سیاسی شورش
۳- قیام یحیی بن زید بن علی (د. ۱۲۵): بیعت، نافرمانی و شورش در دورۀ نخستین اسلامی
۴- شاعر، عالم، شورشی؟ عمران بن حطان، قیام خوارج و «کتابچه شورش» در دورۀ اموی
بخش سوم: جوامع ستیزهجو
۵- فرقهگرایی و شورششکنی در مسیحیت روم شرقی قرن ششم: مطالعۀ موردی «روستایی شدن»
۶- دین و شورش: جذب نیرو از طریق ساخت تصویر مذهبی – نمونههای زنگیان و قرامطه
بخش چهارم: منازعه بر سر ایالت
۷- مالیات، شورش و عقبنشینی در ارمنستان دورۀ عباسی متقدم
۸- مقاومت محلی و شورش اعراب: فتح خراسان و ماوراءالنهر در چارچوب فتنۀ اول و دوم
بخش پنجم: منازعه بر سر شهر
۹- مذاکره در شورش: قیام جند تونس
۱۰- الگوهای متغیر شورش در میان اغلبیان افریقیه
بخش ششم: اختلافات بر سر امتیازات
۱۱- ثروت و تصویر امویان در خطبههای منسوب به ابوحمزه
۱۲- تفسیر نسلی از فتنۀ سوم (۱۲۶-۱۳۶)
بخش هفتم: فضاهای شورش
۱۳- سه کعبه، سه شورش: شورشیان و معماریهای مقدس در جهان اسلام نخستین
۱۴- زیرساختهای منازعه: قیام زنگیان
#انعکاس_کتاب
@inekas
Hannah-Lena Hagemann, Alasdair C. Grant (Eds), Between Rebels and Rulers in the Early Islamicate World: Power, Contention and Identity, (2024), Edinburgh University Press.
(به کوشش فاطمه بختیاری)
کتاب حاضر مجموعه مقالاتی در هفت بخش است که شورش را به عنوان یک پدیده تاریخی مورد توجه قرار داده و ارتباط میان شورشیان و حاکمان را از سه منظر بررسی میکند. ابتدا چگونگی شکلگیری شورشها در برابر قدرت حاکمان و سپس تأثیری که این شورشها در شکلگیری هویت جمعی داشتهاند، مورد اشاره قرار گرفته است. در قدم بعدی تعامل بین شورشیان و حاکمان که الزاما نه همیشه به شکل تقابل بل گاهی در قالب مذاکره و یا مصالحه بود مورد توجه است. در این میان به تحولات سیاسی و اجتماعی پرداخته شده تا چگونگی تأثیر این تحولات بر ساختارهای قدرت و هویتهای جمعی نشان داده شود.
مجموعۀ حاضر با در برداشتن ۱۴ مقاله از حیث زمانی و مکانی حوزه گستردهای را پوشش میدهد و مفهوم شورش را از قرن ۶ تا ۱۰ میلادی، از آفریقا تا آسیای مرکزی مورد توجه قرار داده است. دامنۀ این مجموعه به عمد گسترده در نظر گرفته شده تا علاوه بر منعکس کردن پیچیدگی و تنوع جوامع اسلام متقدم، بتواند به واسطه شناسایی ویژگیهای مشترک در انواع شورشهای متقدم، الگوی آنها به تصویر بکشد. در نهایت، مداخلهٔ فزاینده قدرت مرکزی در امور محلی و محدود کردن اختیارات رعایا که آن را میتوان «شورش ذینفعان» نامید، به عنوان الگویی ظاهر میشود که در عراق، ارمنستان، افریقیه و دیگر سرزمینهای اسلامی قابل تعمیم بوده و شکل غالب اعتراض در جهان اسلامی را میساخته است؛ هرچند مورخان تاکنون بیشتر بر نقش نخبگان در شورشها متمرکز بوده و آن را پررنگ جلوه میدادند. علاوه بر این، مقالات این مجموعه نشان میدهند که تاکید بر دوگانهٔ نیروی داخلی و خارجی در شورشهای جامعه اسلامی نخستین معنایی نداشته است.
نکتهٔ مهم اثر حاضر توجه به میدانهای مختلف معنایی مفهوم شورش در زبان عربی است. ارتباط معنایی این مفهوم با «حرکت فیزیکی خشونتآمیز» و همچنین با «وفاداری و اطاعت» باعث شده است شورش نه فقط به معنای قیام مسلحانه و فیزیکی بل هر نوع کنارهگیری و سرپیچی از دستور مقامات بدون اعمال خشونتآمیز نیز معنی دهد؛ امری که منجر میشود اعضای گروههای مسلط اجتماعی و نخبگان مذهبی، سیاسی، نظامی و اقتصادی، چه مسلمان و چه غیر مسلمان جزئی از شورشیان به شمار آیند.
رویکرد انتقادی حاکم بر کتاب، توجه بیش از اندازه به بُعد مذهبی و کلامی شورش در جامعه اسلامی نخستین را رد کرده و در تلاش است تا بر انگیزههای غیر دینی و اجتماعی و تاریخی تمرکز کند و به همین خاطر در عنوان کتاب از اصطلاح «Islamicate» (اسلامیمآب و نه اسلامی) استفاده شده است؛ البته این به معنای نفی تاثیر دین در ایجاد شورشها نیست.
بخش اول: گفتمانهای شورش
۱- بزرگان علمی اسلام و احادیث (علیه) شورش
۲- تاریخنگاری اباضیۀ نخستین: مطالعۀ موردی خوارج
بخش دوم: فرهنگ سیاسی شورش
۳- قیام یحیی بن زید بن علی (د. ۱۲۵): بیعت، نافرمانی و شورش در دورۀ نخستین اسلامی
۴- شاعر، عالم، شورشی؟ عمران بن حطان، قیام خوارج و «کتابچه شورش» در دورۀ اموی
بخش سوم: جوامع ستیزهجو
۵- فرقهگرایی و شورششکنی در مسیحیت روم شرقی قرن ششم: مطالعۀ موردی «روستایی شدن»
۶- دین و شورش: جذب نیرو از طریق ساخت تصویر مذهبی – نمونههای زنگیان و قرامطه
بخش چهارم: منازعه بر سر ایالت
۷- مالیات، شورش و عقبنشینی در ارمنستان دورۀ عباسی متقدم
۸- مقاومت محلی و شورش اعراب: فتح خراسان و ماوراءالنهر در چارچوب فتنۀ اول و دوم
بخش پنجم: منازعه بر سر شهر
۹- مذاکره در شورش: قیام جند تونس
۱۰- الگوهای متغیر شورش در میان اغلبیان افریقیه
بخش ششم: اختلافات بر سر امتیازات
۱۱- ثروت و تصویر امویان در خطبههای منسوب به ابوحمزه
۱۲- تفسیر نسلی از فتنۀ سوم (۱۲۶-۱۳۶)
بخش هفتم: فضاهای شورش
۱۳- سه کعبه، سه شورش: شورشیان و معماریهای مقدس در جهان اسلام نخستین
۱۴- زیرساختهای منازعه: قیام زنگیان
#انعکاس_کتاب
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍24
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدئوی بالا برشی از تدریس وحید صفا در دورههای زبانشناسی و زبانهای سامی در انعکاس است. او در این ویدئو فهرستی از منابع مکتوب و دیجیتال را معرفی میکند که برای پژوهش در ریشهشناسی زبانهای سامی و مطالعه کتیبههای عربی حائز اهمیتاند.
این منابع برای بررسی ریشهشناسی واژگان، تطبیق زبانها و تحلیل تغییرات زبانی در گذر زمان کاربرد دارند.
00:05 مقدمه
01:35 معرفی منابع مکتوب درباره زبانشناسی سامی
23:50 معرفی پایگاههای داده و ابزارهای برخط برای مطالعه تطبیقی زبانها و کتیبهها
او تاکنون علاوه بر سخنرانی در پیشنشست سومین مدرسه انعکاس با عنوان «کاربست شواهد مادی در بازسازی بافتار تاریخی عصر نبوی»، در حلقه مطالعاتی انعکاس نیز چندین ارائه از جمله درباره دین و آیینهای عربستان پیشااسلامی داشته است.
#انعکاس_ابزار
#گفتار_انعکاس
#رویداد_انعکاس
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍23
💎 انتشار کتاب جدید خوان کول: «بازاندیشی قرآن در باستان متأخر»
🔵 اطلاعات کتابشناختی
Juan Cole, (2025), Rethinking the Qur’ān in Late Antiquity, De Gruyter
⬇️ دریافت ۴۵ صفحهٔ نخست کتاب (شامل فهرست و درآمد)
✍️ معرفی کتاب
کتاب بالا یکی از تازههای نشر در حوزه مطالعات تاریخی قرآن است که به عنوان پنجمین جلد از «سری مطالعات قرآن (IQSA)» منتشر شده است. نویسندهٔ کتاب میکوشد تا با نگاهی عمیق در بافتار تاریخی و فرهنگی باستان متأخر نگاهی نو به قرآن داشته باشد. او با تمرکز بر محیط تاریخی و فرهنگی خاورمیانه در قرنهای ششم و هفتم میلادی، به تحلیل تأثیرات متقابل قرآن و دیگر ادیان و جریانهای فکری آن زمان میپردازد.
خوان کول در این کتاب تلاش کرده است تا با نگاهی نو، ارتباط قرآن را با تحولات فکری، مذهبی و فرهنگی دوران باستان متاخر بررسی کند. او به این سوال پاسخ میدهد که چگونه قرآن بازتابدهنده و پاسخگوی جریانهای فرهنگی، دینی، سیاسی و منطقهای در عربستان غربی و نواحی همجوار آن در دوران جنگ بزرگ (۶۳۰-۶۰۳ میلادی) بین امپراتوریهای روم و ساسانی است.
کتاب حاضر ساختار متن قرآن را از منظر بلاغی، مورد توجه قرار داده و کاربرد تکنیک «خطاب روایی» در قرآن را تحلیل کرده است. نویسنده از طریق شش مطالعه موردی به قرآن میپردازد. دو مورد نخست به دوران ۲۰۰-۸۰۰ میلادی اختصاص دارد، دورهای که تاریخپژوه پیتر براون آن را «باستان متأخر» نامیده است. دو مطالعه بعدی داستانها و مضامین قرآنی را در بستر عصر هراکلیوس و خسرو دوم بررسی میکند. دو مورد پایانی به چگونگی شکلگیری قرآن از لحاظ سبکشناختی، پرداخته و این فرایندها را در چارچوب دوره باستان متأخر قرار میدهد.
🗺 تمامی مباحث کتاب با دغدغهای مشترک پیوند خوردهاند: درک بهتر از اینکه چرا قرآن انتخابهای روایی خاصی انجام میدهد، چگونه روایتهای آن در طول زمان تغییر میکنند، و این روایتها چه نسبتی با سایر متون و دیدگاهها دارند.
کتاب به خوانندگان کمک میکند تا قرآن را نه تنها به عنوان یک متن مقدس، بلکه به عنوان بخشی از تحولات فکری و مذهبی دوران متأخر باستان درک کنند.
⭐️ علاوه بر محتوای خود کتاب، درآمد آن نیز بسیار خواندنی است و میتواند به تنهایی همچون مقالۀ مروری مستقلی خوانده شود. خوان کول در این درآمد، تصویری دقیق از وضعیت کنونی مطالعات قرآنی و چالشهای پیش روی آن ترسیم میکند و رویکرد نوین خود را در بررسی تاریخی قرآن تبیین میکند. به دلیل اهمیت این درآمد، آن را جداگانه ترجمه کردهایم:
🔵 مطالعۀ نسخۀ پیشنویس ترجمۀ درآمد به زبان فارسی [با کمک هوش مصنوعی]
(با گذاشتن نظراتتان زیر قسمتهای گنگ و نامفهوم، یک دستی به سر و روی این ترجمه بکشید! 😊)
⬇️ متن کامل درآمد کتاب (به زبان انگلیسی) به همراه خلاصۀ فارسی
🗂 فهرست کتاب
درآمد
فصل اول: بتپرستی و یکتاپرستی غیریهودی در حجاز پیش از اسلام
فصل دوم: کوثر و میراث دینی خاور نزدیک
فصل سوم: "خفتگان مسیحی" به عنوان تمثیلی از فتح ساسانیان
فصل چهارم: صلح و آشتی: صلح و اصلح
فصل پنجم: شیوههای سوادآموزی و جمعآوری قرآن
فصل ششم: زندگینامه پیامبر به روایت خداوند: خطاب روایی در شکلگیری خود
👤 معرفی نویسنده
خوان کول (Juan Cole)، استاد تاریخ دانشگاه میشیگان و نویسنده کتاب "محمّد: پیامبر صلح در گرماگرم ستیز امپراتوریها" است. او از چهرههای سرشناس در حوزه مطالعات خاورمیانه و اسلام و از سخنرانان دومین و سومین مدرسه تابستانی انعکاس است. علاوه بر این، او در نشستهای پیشین انجمن مطالعات قرآن (IQSA) نیز ارائه داشته است.
🔴 پیش از این، دو فرسته درباره خوان کول در کانال انعکاس منتشر شده است. رک: ویدئوی ارائه خوان کول در سمینار «رحمة للعالمین» و معرفی مجموعه مقالات «جنبشهای صلح در اسلام: تاریخ، دین و سیاست» میتوانید از طریق این لینک به وبلاگ شخصی او سر بزنید.
#انعکاس_کتاب
🔴 @inekas
Juan Cole, (2025), Rethinking the Qur’ān in Late Antiquity, De Gruyter
کتاب بالا یکی از تازههای نشر در حوزه مطالعات تاریخی قرآن است که به عنوان پنجمین جلد از «سری مطالعات قرآن (IQSA)» منتشر شده است. نویسندهٔ کتاب میکوشد تا با نگاهی عمیق در بافتار تاریخی و فرهنگی باستان متأخر نگاهی نو به قرآن داشته باشد. او با تمرکز بر محیط تاریخی و فرهنگی خاورمیانه در قرنهای ششم و هفتم میلادی، به تحلیل تأثیرات متقابل قرآن و دیگر ادیان و جریانهای فکری آن زمان میپردازد.
خوان کول در این کتاب تلاش کرده است تا با نگاهی نو، ارتباط قرآن را با تحولات فکری، مذهبی و فرهنگی دوران باستان متاخر بررسی کند. او به این سوال پاسخ میدهد که چگونه قرآن بازتابدهنده و پاسخگوی جریانهای فرهنگی، دینی، سیاسی و منطقهای در عربستان غربی و نواحی همجوار آن در دوران جنگ بزرگ (۶۳۰-۶۰۳ میلادی) بین امپراتوریهای روم و ساسانی است.
کتاب حاضر ساختار متن قرآن را از منظر بلاغی، مورد توجه قرار داده و کاربرد تکنیک «خطاب روایی» در قرآن را تحلیل کرده است. نویسنده از طریق شش مطالعه موردی به قرآن میپردازد. دو مورد نخست به دوران ۲۰۰-۸۰۰ میلادی اختصاص دارد، دورهای که تاریخپژوه پیتر براون آن را «باستان متأخر» نامیده است. دو مطالعه بعدی داستانها و مضامین قرآنی را در بستر عصر هراکلیوس و خسرو دوم بررسی میکند. دو مورد پایانی به چگونگی شکلگیری قرآن از لحاظ سبکشناختی، پرداخته و این فرایندها را در چارچوب دوره باستان متأخر قرار میدهد.
کتاب به خوانندگان کمک میکند تا قرآن را نه تنها به عنوان یک متن مقدس، بلکه به عنوان بخشی از تحولات فکری و مذهبی دوران متأخر باستان درک کنند.
(با گذاشتن نظراتتان زیر قسمتهای گنگ و نامفهوم، یک دستی به سر و روی این ترجمه بکشید! 😊)
درآمد
فصل اول: بتپرستی و یکتاپرستی غیریهودی در حجاز پیش از اسلام
فصل دوم: کوثر و میراث دینی خاور نزدیک
فصل سوم: "خفتگان مسیحی" به عنوان تمثیلی از فتح ساسانیان
فصل چهارم: صلح و آشتی: صلح و اصلح
فصل پنجم: شیوههای سوادآموزی و جمعآوری قرآن
فصل ششم: زندگینامه پیامبر به روایت خداوند: خطاب روایی در شکلگیری خود
خوان کول (Juan Cole)، استاد تاریخ دانشگاه میشیگان و نویسنده کتاب "محمّد: پیامبر صلح در گرماگرم ستیز امپراتوریها" است. او از چهرههای سرشناس در حوزه مطالعات خاورمیانه و اسلام و از سخنرانان دومین و سومین مدرسه تابستانی انعکاس است. علاوه بر این، او در نشستهای پیشین انجمن مطالعات قرآن (IQSA) نیز ارائه داشته است.
#انعکاس_کتاب
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍35👎3
💎 حل معمای قوم عاد با استفاده از شواهد مادی
مروری بر جدیدترین مقاله احمد الجلاد
Al-Jallad (2025), "The Epigraphy of the Tribe of ʿĀd". Athīrat: Journal of Ancient Arabia, 1(1-2), 281-289.
⬇️ دریافت مقاله
🔵 مطالعۀ ترجمۀ کامل
نام «عاد» در کنار بنیاسرائیل و ثمود، یکی از پرتکرارترین اسامی اقوام در قرآن است که ۲۴ بار تکرار شده است.
در تعیین محل زندگی این قوم اختلافنظرهایی وجود دارد، اما در سنت تفسیری اغلب تصور میشده که در جنوب عربستان یا در مکانی بین یمن و عمان سکونت داشتهاند.
در حالی که قبیلۀ ثمود در منابع غیرعربیِ پیش از اسلام شناخته شده بوده، تاکنون در منابع کهنی که قطعاً متعلق به پیش از قرآن باشد، هیچ گزینۀ قانعکنندهای که بتوان آن را با قبیلۀ عاد تطبیق داد، وجود نداشته است، تا جایی که برخی از محققین معاصر در وجود تاریخی عاد تردید کردهاند. حتی ولهاوزن تا آنجا پیش رفته که «عاد» به عنوان نام یک قبیله را، ناشی از بدفهمی عبارت «مِنَ العاد» دانسته و معنای «از روزگاران کهن» را پیشنهاد کرده است.
☑️ به تازگی #احمد_الجلاد (استاد مطالعات عربی و زبانشناسی در دانشگاه ایالتی اوهایو) در مقالهای با عنوان «کتیبهنگاری قوم عاد» در مجلۀ اثیرت به بررسی کتیبههای پیشااسلامی مرتبط با قوم عاد پرداخته است.
او در ابتدای این مقاله نشان داده که صرف وجود رسم «عد» در یک سنگنبشتۀ کهن عربی، برای تطبیق آنها با قبیله «عاد» مذکور در قرآن کافی نیست. چرا که در خطوط باستانی عربستان، مصوتهای میانی به طور کامل نمایش داده نمیشدند و لذا میتوان تلفظهای دیگری غیر از عاد (مثل عید) را نیز برای خوانش رسم «عد» در نظر گرفت. لذا هیچ مدرکی به نفع تطابق «عاد» قرآنی با کتیبههای عربی جنوب عربستان که شامل واژۀ «عد» هستند، وجود ندارد.
☑️ پس ما در چه شرایطی میتوانیم مطمئن باشیم که واقعاً با «عاد» قرآنی مواجه هستیم؟
در پاسخ به این سوال، او به این نکته مهم اشاره میکند که قرآن، عاد را با دو واژۀ دیگر همنشین ساخته است:
﴿ألمْ تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ. إِرَمَ ذاتِ العِماد﴾ (فجر: ۶-۷)
﴿واذْكُرْ أخا عادٍ إذ أنذَرَ قومَهُ بِالْأحْقَاف﴾ (احقاف: ۲۱)
«ارم» یک اسم خاص است که به شهادت همه شواهد کتیبهای، به منطقۀ «وادی رم» (ارم باستان) در جنوب اردن اشاره دارد؛ «احقاف» یک اسم عام، جمع «حِقف» و به معنای «تلماسههای مارپیچ» است که میتواند وصف این منطقه باشد. معیار پیشنهادی الجلاد برای شناسایی و تطبیق «عاد» قرآنی با کتیبهها، باهمآیی «عد» و یکی از شواهد «احقاف» و «ارم» است.
تا کنون، حداقل دو شاهد کتیبهای به خط حسمائی کشف شده که این معیار را با موفقیت پشت سر میگذارد. نخستین شاهد، حدود ۳۰ سال پیش، در فرآیند مرمت معبد لات در «وادی رم» کشف شد و به صورت مقالهای مستقل به انتشار رسید. نوشتۀ این کتیبه از این قرار است:
ذکر «عد» در کتیبهای در منطقۀ «ارم» نمیتواند تصادفی باشد.
🟣 وحید صفا در ویدئوی بالا این شاهد را معرفی کرده است.
☑️ الجلاد در این مقاله، کتیبۀ نویافتۀ دیگری را به زبان صفائی (تصویر بالا) معرفی کرده که در منطقۀ حَرّة الشام (تصویر پایین)، در بین شام و عربستان، در نزدیکی منطقۀ «ارم»، یافت شده است:
جالب است که هر دو کتیبه به یک سبک واحد، تبار «عاد» را نه در انتهای نسب که در انتهای متن ذکر میکنند، چیزی که در دیگر کتیبههای عربی کهن مرسوم نیست. این نکته در کنار دیگر شواهد، همه حکایتگر آن است که قوم عاد در حدود ۲۰۰۰ سال قبل در منطقۀ وادی ارم در جنوب اردن تا منطقۀ حرة در شمال شرق شبه جزیرۀ عربستان سکونت داشتهاند.
☑️ در پایان مقاله الجلاد پیشنهاد میکند که «بِعادِ اِرَمَ» در فجر: ۶-۷، یک ترکیب اضافی است. قرائت مرسوم از ﴿ألم تر كيف فعل ربّك بِعادٍ إرمَ ذات العماد﴾ ارم را عطف بیان یا بدل از عاد در نظر میگیرد. جلاد پیشنهاد میکند که «عاد ارم» ترکیب اضافی نام یک قوم به سرزمین آنهاست. این به سادگی با قرائت فعلی آیه، قابل تطبیق نیست. از نظر الجلاد، ظاهراً رسم قرآن در ابتدا به صورت صامت و بدون اعراب و بر اساس گویش قدیمی حجاز بوده که فاقد واکههای کوتاه پایانی است. از آنجایی که عبارت «بعاد ارم» در گذار از یک آیه به آیۀ بعدی و احتمالاً برای رعایت فواصل، به دو بخش شکسته شده، بیشتر قراء به جای آنکه این عبارت را به صورت یک ترکیب اضافی بخوانند، تصور کردهاند که عاد جدا از ارم است. به نظر الجلاد این خطای در قرائت پس از آن رخ داده که رابطه بین عاد و ارم فراموش و مبهم شده، و در نتیجۀ آن، ابهامی که امروزه در سنت تفسیری و اعراب قرآن با آن مواجه هستیم، به وجود آمده است.
#انعکاس_مقاله
🔵 @inekas
مروری بر جدیدترین مقاله احمد الجلاد
Al-Jallad (2025), "The Epigraphy of the Tribe of ʿĀd". Athīrat: Journal of Ancient Arabia, 1(1-2), 281-289.
نام «عاد» در کنار بنیاسرائیل و ثمود، یکی از پرتکرارترین اسامی اقوام در قرآن است که ۲۴ بار تکرار شده است.
در تعیین محل زندگی این قوم اختلافنظرهایی وجود دارد، اما در سنت تفسیری اغلب تصور میشده که در جنوب عربستان یا در مکانی بین یمن و عمان سکونت داشتهاند.
در حالی که قبیلۀ ثمود در منابع غیرعربیِ پیش از اسلام شناخته شده بوده، تاکنون در منابع کهنی که قطعاً متعلق به پیش از قرآن باشد، هیچ گزینۀ قانعکنندهای که بتوان آن را با قبیلۀ عاد تطبیق داد، وجود نداشته است، تا جایی که برخی از محققین معاصر در وجود تاریخی عاد تردید کردهاند. حتی ولهاوزن تا آنجا پیش رفته که «عاد» به عنوان نام یک قبیله را، ناشی از بدفهمی عبارت «مِنَ العاد» دانسته و معنای «از روزگاران کهن» را پیشنهاد کرده است.
او در ابتدای این مقاله نشان داده که صرف وجود رسم «عد» در یک سنگنبشتۀ کهن عربی، برای تطبیق آنها با قبیله «عاد» مذکور در قرآن کافی نیست. چرا که در خطوط باستانی عربستان، مصوتهای میانی به طور کامل نمایش داده نمیشدند و لذا میتوان تلفظهای دیگری غیر از عاد (مثل عید) را نیز برای خوانش رسم «عد» در نظر گرفت. لذا هیچ مدرکی به نفع تطابق «عاد» قرآنی با کتیبههای عربی جنوب عربستان که شامل واژۀ «عد» هستند، وجود ندارد.
در پاسخ به این سوال، او به این نکته مهم اشاره میکند که قرآن، عاد را با دو واژۀ دیگر همنشین ساخته است:
﴿ألمْ تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ. إِرَمَ ذاتِ العِماد﴾ (فجر: ۶-۷)
﴿واذْكُرْ أخا عادٍ إذ أنذَرَ قومَهُ بِالْأحْقَاف﴾ (احقاف: ۲۱)
«ارم» یک اسم خاص است که به شهادت همه شواهد کتیبهای، به منطقۀ «وادی رم» (ارم باستان) در جنوب اردن اشاره دارد؛ «احقاف» یک اسم عام، جمع «حِقف» و به معنای «تلماسههای مارپیچ» است که میتواند وصف این منطقه باشد. معیار پیشنهادی الجلاد برای شناسایی و تطبیق «عاد» قرآنی با کتیبهها، باهمآیی «عد» و یکی از شواهد «احقاف» و «ارم» است.
تا کنون، حداقل دو شاهد کتیبهای به خط حسمائی کشف شده که این معیار را با موفقیت پشت سر میگذارد. نخستین شاهد، حدود ۳۰ سال پیش، در فرآیند مرمت معبد لات در «وادی رم» کشف شد و به صورت مقالهای مستقل به انتشار رسید. نوشتۀ این کتیبه از این قرار است:
[نوشتۀ] غوث پسر اوسالله پسر ثکم و او معبد لات را ساخت از قبیلۀ «عد»
ذکر «عد» در کتیبهای در منطقۀ «ارم» نمیتواند تصادفی باشد.
[نوشتۀ] مسک، پسر زمهر، پسر یزر، پسر تأم. و سوگوار پدر و برادر خود، از قبیلۀ «عد»
جالب است که هر دو کتیبه به یک سبک واحد، تبار «عاد» را نه در انتهای نسب که در انتهای متن ذکر میکنند، چیزی که در دیگر کتیبههای عربی کهن مرسوم نیست. این نکته در کنار دیگر شواهد، همه حکایتگر آن است که قوم عاد در حدود ۲۰۰۰ سال قبل در منطقۀ وادی ارم در جنوب اردن تا منطقۀ حرة در شمال شرق شبه جزیرۀ عربستان سکونت داشتهاند.
#انعکاس_مقاله
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍70
🔵 گزارشی از فصول کتاب
«مسئلهٔ زن در مطالعات اسلامی»
اثر کشیا علی
Kecia Ali (2024), The Woman Question in Islamic Studies, Princeton: Princeton University Press.
در دهههای اخیر حضور زنان در دپارتمانهای مطالعات اسلامی افزایش یافته، و مطالعات اسلامی، همچون بسیاری دیگر از رشتههای دانشگاهی، دیگر رشتهای «مردانه» به شمار نمیآید. اما آیا چنان که از یک فضای پیشرو انتظار میرود، مطالعات اسلامی از تبعیض جنسیتی عبور کرده است؟ یا چالش کهن و پیچیدهٔ نابرابری جنسیتی در این فضا نیز هنوز عمیقاً وجود دارد؟ آیا «زنبودن» در فضای مطالعات اسلامی، عاملی برای جدیگرفتهنشدن، خواندهنشدن، ارجاعندادن و استخدامنشدن است؟
کشیا علی، استاد مطالعات دین و مطالعات اسلامی دانشگاه بوستون، در کتاب «مسئلهٔ زن در مطالعات اسلامی (۲۰۲۴)» به تحلیل عمیق چالشها و نابرابریهای جنسیتی در حوزهٔ مطالعات اسلامی پرداخته است. کتاب حاضر در پنج فصل معضلات مختلف مرتبط با زنان، جنسیت و مطالعات اسلامی را تبیین کرده و چالشهای زنان را در محیطهای دانشگاهی و پژوهشی مطالعات اسلامی مورد توجه قرار داده است، چالشهایی که در فضای دانشگاهی ایران نیز معنادار و حائز اهمیت است.
🗂 فصول کتاب و محتوای آن:
⭐️ فصل ۱:
جنسیتبخشی به مطالعات اسلامی
نویسنده در این فصل به تاریخچه و وضعیت کنونی نابرابری جنسیتی در مطالعات اسلامی پرداخته است. او تأکید میکند که با وجود پیشرفتهای مثبت در سهم مشارکت زنان، بهویژه زنان مسلمان، نابرابریهای جنسیتی همچنان در این زمینه وجود دارد. علی بهویژه به تأثیر جنسیت به عنوان عامل اصلی در موفقیتهای علمی اشاره کرده و بیان میکند که پژوهشهای مربوط به زنان و جنسیت غالباً در حاشیه قرار میگیرد. او همچنین به تأثیر ایدئولوژیهای نژادپرستانه و تبعیضهای جنسیتی بر مشارکت زنان، بهویژه زنان رنگینپوست، در تولید آثار علمی اشاره کرده و به عنوان نمونه، به بررسی زندگی حرفهای آنهماری شیمِل (۱۹۲۲ - ۲۰۰۳)، یکی از پیشگامان مطالعات اسلامی، و چالشهایی که او به سبب جنسیتش با آن مواجه بوده، پرداخته است.
⭐️ فصل ۲:
ارجاعدهی در مطالعات اسلامی
در این فصل، علی به سیاستهای ارجاعدهی و استناد در آثار علمی توجه کرده و نابرابری جنسیتی در استناد به آثار زنان را تحلیل میکند. علی نشان میدهد که در ارجاعدهی بسیاری از پژوهشها، آثار زنان چه در مقام نویسنده و چه ویراستار، نادیده گرفته میشود و مشارکت آنها در نسبت با مردان کمرنگتر است. به علاوه، او تأکید میکند که عدم توجه به آثار زنان به کاهش کیفیت و جامعیت دانش تولید شده در این حوزه منجر میشود.
⭐️ فصل ۳:
بازنمایی مطالعات اسلامی
در این فصل، چگونگی بازنمایی زنان مسلمان و پژوهشگران در رسانهها و مجامع عمومی مورد توجه قرار گرفته است. علی به چالشهای خاص این حوزه پرداخته و نشان میدهد که چگونه نقدهای جنسیتزده و اسلامهراسانه بر پژوهشگران زن تأثیر منفی بسیار جدی میگذارد. او با ذکر نمونههایی از تجربیات پژوهشگران نشان میدهد که چرا پرداخت به این موضوعات به عرصهای خطرناک برای زنان تبدیل شده است.
⭐️ فصل ۴:
تدریس مطالعات اسلامی
در فصل چهارم، علی به مسألۀ تدریس در حوزه مطالعات اسلامی، مشکلات آموزشی و نحوۀ تدوین سرفصلهای درسی پرداخته است. او بیان میکند که در برنامههای درسی، موضوعات مرتبط با زنان و جنسیت غالباً به حاشیه رانده شده و بیشتر به صورت جانبی و اختیاری تدریس میشود. علی با بررسی طرحدرسهای مقدماتی و کتب مرجع، نشان داده که نویسندگان بیشتر منابع درسی مرداناند و آثار زنان در این منابع در اقلیت قرار دارد. بر اساس تحقیقی که بر ۱۰۵ طرح درس مقدماتی مطالعات اسلامی در دانشگاههای آمریکایی انجام شده، بیشتر به موضوعاتی مانند الهیات اسلامی و جریانهای فکری اختصاص یافته و به مسائل زنان و جنسیت تنها در کمتر از ۴۰ درصد از این طرح درسها پرداخته شده است. همچنین در بسیاری از این طرح درس، آثار نویسندگان مردان در مقایسه با آثاری که نویسنده زن دارند، بیشتر مورد اقبال قرار گرفته و تدریس میشود.
⭐️ فصل ۵:
نتیجه (راهنمای اولیه برای ریشهکن کردن نابرابری جنسیتی در مطالعات اسلامی)
در پایان، نویسنده راهکارهایی را برای مقابله با نابرابریهای جنسیتی در مطالعات اسلامی پیشنهاد کرده است. او تأکید میکند که تغییرات لازم تنها با تلاشهای فردی به دست نخواهد آمد و به تغییرات ساختاری و جمعی در دانشگاهها و مجامع علمی نیاز است. علی بر اهمیت آگاهیبخشی درباره نابرابریهای موجود تأکید کرده و پیشنهاد میکند که پژوهشگران بهطور فعال به دنبال تغییرات گستردهتری در رویههای پژوهشی و آموزشی باشند.
⬇️ دریافت فهرست و مقدمۀ کتاب
💬 پادکست گفتگو با نویسنده درباره کتاب (به انگلیسی)
#انعکاس_کتاب
@inekas
«مسئلهٔ زن در مطالعات اسلامی»
اثر کشیا علی
Kecia Ali (2024), The Woman Question in Islamic Studies, Princeton: Princeton University Press.
در دهههای اخیر حضور زنان در دپارتمانهای مطالعات اسلامی افزایش یافته، و مطالعات اسلامی، همچون بسیاری دیگر از رشتههای دانشگاهی، دیگر رشتهای «مردانه» به شمار نمیآید. اما آیا چنان که از یک فضای پیشرو انتظار میرود، مطالعات اسلامی از تبعیض جنسیتی عبور کرده است؟ یا چالش کهن و پیچیدهٔ نابرابری جنسیتی در این فضا نیز هنوز عمیقاً وجود دارد؟ آیا «زنبودن» در فضای مطالعات اسلامی، عاملی برای جدیگرفتهنشدن، خواندهنشدن، ارجاعندادن و استخدامنشدن است؟
کشیا علی، استاد مطالعات دین و مطالعات اسلامی دانشگاه بوستون، در کتاب «مسئلهٔ زن در مطالعات اسلامی (۲۰۲۴)» به تحلیل عمیق چالشها و نابرابریهای جنسیتی در حوزهٔ مطالعات اسلامی پرداخته است. کتاب حاضر در پنج فصل معضلات مختلف مرتبط با زنان، جنسیت و مطالعات اسلامی را تبیین کرده و چالشهای زنان را در محیطهای دانشگاهی و پژوهشی مطالعات اسلامی مورد توجه قرار داده است، چالشهایی که در فضای دانشگاهی ایران نیز معنادار و حائز اهمیت است.
جنسیتبخشی به مطالعات اسلامی
نویسنده در این فصل به تاریخچه و وضعیت کنونی نابرابری جنسیتی در مطالعات اسلامی پرداخته است. او تأکید میکند که با وجود پیشرفتهای مثبت در سهم مشارکت زنان، بهویژه زنان مسلمان، نابرابریهای جنسیتی همچنان در این زمینه وجود دارد. علی بهویژه به تأثیر جنسیت به عنوان عامل اصلی در موفقیتهای علمی اشاره کرده و بیان میکند که پژوهشهای مربوط به زنان و جنسیت غالباً در حاشیه قرار میگیرد. او همچنین به تأثیر ایدئولوژیهای نژادپرستانه و تبعیضهای جنسیتی بر مشارکت زنان، بهویژه زنان رنگینپوست، در تولید آثار علمی اشاره کرده و به عنوان نمونه، به بررسی زندگی حرفهای آنهماری شیمِل (۱۹۲۲ - ۲۰۰۳)، یکی از پیشگامان مطالعات اسلامی، و چالشهایی که او به سبب جنسیتش با آن مواجه بوده، پرداخته است.
ارجاعدهی در مطالعات اسلامی
در این فصل، علی به سیاستهای ارجاعدهی و استناد در آثار علمی توجه کرده و نابرابری جنسیتی در استناد به آثار زنان را تحلیل میکند. علی نشان میدهد که در ارجاعدهی بسیاری از پژوهشها، آثار زنان چه در مقام نویسنده و چه ویراستار، نادیده گرفته میشود و مشارکت آنها در نسبت با مردان کمرنگتر است. به علاوه، او تأکید میکند که عدم توجه به آثار زنان به کاهش کیفیت و جامعیت دانش تولید شده در این حوزه منجر میشود.
بازنمایی مطالعات اسلامی
در این فصل، چگونگی بازنمایی زنان مسلمان و پژوهشگران در رسانهها و مجامع عمومی مورد توجه قرار گرفته است. علی به چالشهای خاص این حوزه پرداخته و نشان میدهد که چگونه نقدهای جنسیتزده و اسلامهراسانه بر پژوهشگران زن تأثیر منفی بسیار جدی میگذارد. او با ذکر نمونههایی از تجربیات پژوهشگران نشان میدهد که چرا پرداخت به این موضوعات به عرصهای خطرناک برای زنان تبدیل شده است.
تدریس مطالعات اسلامی
در فصل چهارم، علی به مسألۀ تدریس در حوزه مطالعات اسلامی، مشکلات آموزشی و نحوۀ تدوین سرفصلهای درسی پرداخته است. او بیان میکند که در برنامههای درسی، موضوعات مرتبط با زنان و جنسیت غالباً به حاشیه رانده شده و بیشتر به صورت جانبی و اختیاری تدریس میشود. علی با بررسی طرحدرسهای مقدماتی و کتب مرجع، نشان داده که نویسندگان بیشتر منابع درسی مرداناند و آثار زنان در این منابع در اقلیت قرار دارد. بر اساس تحقیقی که بر ۱۰۵ طرح درس مقدماتی مطالعات اسلامی در دانشگاههای آمریکایی انجام شده، بیشتر به موضوعاتی مانند الهیات اسلامی و جریانهای فکری اختصاص یافته و به مسائل زنان و جنسیت تنها در کمتر از ۴۰ درصد از این طرح درسها پرداخته شده است. همچنین در بسیاری از این طرح درس، آثار نویسندگان مردان در مقایسه با آثاری که نویسنده زن دارند، بیشتر مورد اقبال قرار گرفته و تدریس میشود.
نتیجه (راهنمای اولیه برای ریشهکن کردن نابرابری جنسیتی در مطالعات اسلامی)
در پایان، نویسنده راهکارهایی را برای مقابله با نابرابریهای جنسیتی در مطالعات اسلامی پیشنهاد کرده است. او تأکید میکند که تغییرات لازم تنها با تلاشهای فردی به دست نخواهد آمد و به تغییرات ساختاری و جمعی در دانشگاهها و مجامع علمی نیاز است. علی بر اهمیت آگاهیبخشی درباره نابرابریهای موجود تأکید کرده و پیشنهاد میکند که پژوهشگران بهطور فعال به دنبال تغییرات گستردهتری در رویههای پژوهشی و آموزشی باشند.
#انعکاس_کتاب
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍22
💎 وصیتنامهٔ مالی علیبنابیطالب (ع) و سرنوشت املاک او
🔹 مرور و ترجمۀ کامل جدیدترین مقالۀ شان آنتونی
از علیبنابیطالب (ع) دو وصیت معروف به جا مانده است: یکی وصیتی اخلاقی با مخاطب عام که در آن به امور مهم سفارش میکند: «الله الله فی الایتام...» و دیگری وصیت مالی مفصلی است که به «کتاب صدقات علی» (سند مکتوب موقوفات علی) معروف است. این متن سندی است که گفته میشود علی (ع) برای فرزندانش در سال ۳۹ ه.ق تنظیم کرد تا قصد خود را برای تبدیل زمینهایش به موقوفۀ خیر اعلام کند. این سند زمینهای علی (ع) را معین میکند و مشخص میسازد که چگونه ثروت او باید میان فرزندانش تقسیم و مدیریت شود.
🔵 شان آنتونی (استاد دانشگاه ایالتی اوهایو)، در جدیدترین مقالهٔ خود، به تحلیل تاریخی مفاد این وصیت، سازگاری آن با سنتهای کشت اراضی زراعی در صدر اسلام، تحریرها و طرق انتقال وصیت در میان خاندان علی (ع) و نیز اختلافات میان علویان بر سر صدقات علی (ع) میپردازد.
⬇️ دریافت مقاله
🔵 مطالعۀ ترجمۀ کامل
از این وصیتنامه، حداقل ۵ تحریر کهن باقی مانده و آنتونی بیان میدارد که همۀ آنها برگرفته از سندی اصیل و قدیمی است که نسخههای آن مطمئناً در اختیار علویان نخستین قرار داشته است.
🗂 کاملترین نسخۀ این وصیتنامه را ابنشَبّه در اخبار المدینة و سپس کلینی در الکافی حفظ کردهاند و آنتونی با تصحیح تحریر ابنشبه بر اساس نسخهبدلهای نقل کافی، متن کامل وصیتنامه را ترجمه و تحلیل کرده است. فقراتی از این ترجمه از این قرار است:
🔵 گفتنی است منبع نقل ابنشبه، نسخهای از این وصیت است که در دست حسن بن زید (م. ۱۶۸)، پسر زید بن حسن بن علیبنابیطالب، یکی از متولیان این موقوفات، بوده است. خوشبختانه در سال ۱۹۹۵ دو کتیبۀ عربی طولانی از زید در وادیحزره بین مدینه و ینبع (یکی از محلهای اصلی موقوفات) کشف و منتشر شد (تصاویر بالا | توضیحات بیشتر در اینجا و اینجا) که به تعبیر آنتونی، به عنوان «شهادتی پاکنشدنی بر فعالیتهای زید در آن منطقه» باقی ماندهاند.
🔵 آنتونی در ادامه روایتی را نقل میکند که چگونه علی (ع) پس از دریافت سود از زمینهایش در ینبع به خرید مقادیر زیادی مواد غذایی پرداخت. «اگرچه خود علی با رژیم غذایی ناچیزی از پورۀ ثرید زندگی میکرد، گوشتی را که خریداری میکرد آزادانه به مسلمانان کوفه میداد تا از آن بهره ببرند.»
🔵 آنتونی بر دو ویژگی متمایز این وصیت تاکید میکند:
«این وصیت از جهت مفاد متعددی که در آن برای آزادسازی بردگان گنجانده شده، متمایز و برجسته است. به نظر میرسد علی سنتی را برای آزادسازی گسترده بردگان در وصیتنامهها بنیان نهاد که بسیاری از نوادگانش نیز از آن پیروی کردند و به همین ترتیب تعداد زیادی از بردگان خود را آزاد کردند.» این ویژگی با مفادی از وصیت دیگر علی (ع) مبنی بر لزوم مراعات «ما ملکت ایمانکم» سازگار است.
ویژگی متمایز دیگر، وضعیت برابری است که علی (ع) بین فرزندان خود از ازدواجش با زنان آزاد و بردهاش قائل شده است. در قوانین روم باستان و یهود فرزندان حاصل از ازدواج با زن غیر آزاد، وضعیت بردگی مادر را به ارث میبردند و نمیتوانستند به عنوان وارث از پدرانشان ارث ببرند. اما در این وصیت، همۀ فرزندان، وارثانی آزاد و همتا برای میراث او محسوب میشوند.
🔵 ترجمۀ کامل انعکاس از این مقاله را در اینجا بخوانید و با کامنت خود، به بهبود آن کمک کنید.
#انعکاس_مقاله
🔵 @inekas
از علیبنابیطالب (ع) دو وصیت معروف به جا مانده است: یکی وصیتی اخلاقی با مخاطب عام که در آن به امور مهم سفارش میکند: «الله الله فی الایتام...» و دیگری وصیت مالی مفصلی است که به «کتاب صدقات علی» (سند مکتوب موقوفات علی) معروف است. این متن سندی است که گفته میشود علی (ع) برای فرزندانش در سال ۳۹ ه.ق تنظیم کرد تا قصد خود را برای تبدیل زمینهایش به موقوفۀ خیر اعلام کند. این سند زمینهای علی (ع) را معین میکند و مشخص میسازد که چگونه ثروت او باید میان فرزندانش تقسیم و مدیریت شود.
از این وصیتنامه، حداقل ۵ تحریر کهن باقی مانده و آنتونی بیان میدارد که همۀ آنها برگرفته از سندی اصیل و قدیمی است که نسخههای آن مطمئناً در اختیار علویان نخستین قرار داشته است.
§ این رونوشت کلمه به کلمه از سندی است که شامل موقوفۀ علی بن ابی طالب، رضی الله عنه، میباشد. من آن را با حروف باستانیاش و به سبک نگارش آن رونویسی کردم.
...
§ بسم الله الرحمن الرحیم. این چیزی است که بندۀ خدا علی، امیرالمؤمنین، دربارهٔ اموالش فرمان میدهد و مقرر میکند، در جستجوی خشنودی خدا تا خداوند مرا به واسطهٔ آن به بهشت وارد کند و از آتش دوزخ در امان دارد، در روزی که برخی چهرهها سفید و برخی چهرهها سیاه خواهند بود.
§ هر آنچه منبع آب متعلق به من در یَنبُع است و به عنوان مال من شناخته میشود و در محدودهٔ آن قرار دارد، موقوفه است،
....
§ این موقوفۀ علی متعلق به نسل فاطمه است همانطور که متعلق به نسل علی است. من آنچه را که به دو پسر فاطمه سپردم، صرفاً برای جلب خشنودی خدا و ادای احترام به دختر محمد [صح: به محمد] سپردم تا هر دوی آنها را بزرگ داشته، احترام، و تکریم کنم.
....
§ و بردگان من که در طوماری که حمزه برای من نوشت، نام برده شدهاند، آزاد میشوند.
....
§ این چیزی است که علی امیرمؤمنان دربارۀ اموالش در صبح روزی که به [منطقۀ] مسکن رسید، مقرر کرد، در طلب خشنودی خدا و سرای آخرت - و خداست که در همۀ امور از او یاری خواسته میشود.
...
§ ابوشمر بن ابرهه، صعصعة بن صوحان، یزید بن قیس، و هیاج بن ابی هیاج شهادت میدهند، و بندهٔ خدا علی امیرالمؤمنین با دست خود در ۱۱ جمادی الاول سال ۳۹ این را نوشت.
«این وصیت از جهت مفاد متعددی که در آن برای آزادسازی بردگان گنجانده شده، متمایز و برجسته است. به نظر میرسد علی سنتی را برای آزادسازی گسترده بردگان در وصیتنامهها بنیان نهاد که بسیاری از نوادگانش نیز از آن پیروی کردند و به همین ترتیب تعداد زیادی از بردگان خود را آزاد کردند.» این ویژگی با مفادی از وصیت دیگر علی (ع) مبنی بر لزوم مراعات «ما ملکت ایمانکم» سازگار است.
ویژگی متمایز دیگر، وضعیت برابری است که علی (ع) بین فرزندان خود از ازدواجش با زنان آزاد و بردهاش قائل شده است. در قوانین روم باستان و یهود فرزندان حاصل از ازدواج با زن غیر آزاد، وضعیت بردگی مادر را به ارث میبردند و نمیتوانستند به عنوان وارث از پدرانشان ارث ببرند. اما در این وصیت، همۀ فرزندان، وارثانی آزاد و همتا برای میراث او محسوب میشوند.
#انعکاس_مقاله
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍100
💠 سلسله سخنرانی «فرهنگ مادی، هنر و معماری تشیع پیشا-صفوی»
👥 دبیران: آیلا سانتی و ادموند هیز
🔺 مطالعات هنر و معماری اسلامی تاکنون عمدتاً بر آثار مرتبط با اهل سنت متمرکز بوده و فرهنگ مادی شیعی، بهویژه آثار پیش از قرن دهم هجری، کمتر بررسی شده است. این خلأ پژوهشی از دو سو شکل گرفته: پژوهشگران متون شیعی به جنبههای مادی توجه نمیکنند و متخصصان هنر و باستانشناسی نیز از پیشرفتهای مطالعات متنی بیخبرند.
پروژه «امامت تجسمیافته» در دانشگاه لایدن با حمایت مالی شورای پژوهش اروپا، سلسله سخنرانیهایی را برگزار میکند تا متخصصان مختلف را گرد هم آورده و جایگاه فرهنگ شیعی پیشا-صفوی را در مطالعات هنر اسلامی برجسته سازد. این سخنرانیها میکوشند با فراتر رفتن از نگاه شکلگرایانه و با بهرهگیری از مطالعات الهیاتی و فقهی، درک عمیقتری از هویت مادی شیعی ارائه دهند و به این پرسش بنیادین پاسخ دهند که «چه چیزی هنر شیعی را منحصر به فرد میسازد؟»
⭐️ برنامه ۱۴۰۴:
🎙 ۸ فروردین: آیلا سانتی (دانشگاه لایدن)
شناسایی اماکن مقدس شیعیان متقدم: ملاحظات مقدماتی درباره کوفه و مدینه
🎙 ۲۷ فروردین: محمدرضا غیاثیان (دانشگاه کاشان)
فرهنگ مادی شیعی پیشا-صفوی در کاشان
🎙 ۱ خرداد: حمیدرضا آذرینیا (دانشگاه تهران)
بحث و گفتگو: جدل، کلام و کتیبههای هنری در فضاهای اسلامی
🎙 ۴ تیر: ترزا برنهایمر (دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ)
حکشده بر سنگ؟ سنگ قبرهای شیعی و هویت مذهبی در مصر در دوره متقدم اسلامی
🎙 ۲۵ تیر: جیمز آلن (دانشگاه آکسفورد)
هنر تشیع در دوره پیشا-صفوی: مسیرها یا بنبستها؟
👥 این سلسله سخنرانیها به زبان انگلیسی از فروردین تا دیماه ۱۴۰۴ در روزهای چهارشنبه یا جمعه ساعت ۱۵:۳۰ به وقت اروپای مرکزی (۱۷ یا ۱۸ به وقت ایران) برگزار خواهد شد.
👥 برای شرکت در این سخنرانیها، از طریق این ایمیل ثبتنام کنید:
a.santi@hum.leidenuniv.nl
#انعکاس_رویداد
🔵 @inekas
پروژه «امامت تجسمیافته» در دانشگاه لایدن با حمایت مالی شورای پژوهش اروپا، سلسله سخنرانیهایی را برگزار میکند تا متخصصان مختلف را گرد هم آورده و جایگاه فرهنگ شیعی پیشا-صفوی را در مطالعات هنر اسلامی برجسته سازد. این سخنرانیها میکوشند با فراتر رفتن از نگاه شکلگرایانه و با بهرهگیری از مطالعات الهیاتی و فقهی، درک عمیقتری از هویت مادی شیعی ارائه دهند و به این پرسش بنیادین پاسخ دهند که «چه چیزی هنر شیعی را منحصر به فرد میسازد؟»
شناسایی اماکن مقدس شیعیان متقدم: ملاحظات مقدماتی درباره کوفه و مدینه
فرهنگ مادی شیعی پیشا-صفوی در کاشان
بحث و گفتگو: جدل، کلام و کتیبههای هنری در فضاهای اسلامی
حکشده بر سنگ؟ سنگ قبرهای شیعی و هویت مذهبی در مصر در دوره متقدم اسلامی
هنر تشیع در دوره پیشا-صفوی: مسیرها یا بنبستها؟
a.santi@hum.leidenuniv.nl
#انعکاس_رویداد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍26👎1
💠 ابنسینا در باب لذت و ادراک زیبایی: پژوهشی چندرشتهای
🎓 مریم خردمند
🔵 آیا زیبایی به طور مستقل وجود دارد، یا توسط ناظر همآفرینی میشود؟ چرا گاهی کمال را بدون لذت درک میکنیم؟ چرا موسیقی لذت ایجاد میکند در حالی که یک سخنرانی ممکن است چنین نکند، حتی اگر هر دو «ادراک» شوند؟ اگر حقایق انتزاعی ساده و غیرحسی هستند، نفس ناطقه چگونه شادی را تجربه میکند؟ در این سخنرانی که به اهتمام شبکهٔ علمی «فلسفه در جهان مدرن اسلامی» برگزار خواهد شد، مریم خردمند مسیرهای ابنسینا به سوی این پرسشها و پرسشهای مشابه در حوزه زیباییشناسی را دنبال میکند.
🔵 مریم خردمند (دکترای فلسفه هنرهای دینی، دانشگاه ادیان و مذاهب، ایران) متخصص در فلسفه هنر اسلامی و زیباییشناسی است. پژوهشهای چندرشتهای او پیوندی میان متافیزیک قرون وسطی، پدیدارشناسی و مباحث معاصر درباره هنر و ادراک برقرار میکند.
🔵 شبکهٔ علمی «فلسفه در جهان مدرن اسلامی» متشکل از گروهی از استادان و پژوهشگران در فضای دانشگاهی آلمانیزبان است که با هدف توسعهٔ بیشتر حوزهٔ تحقیقاتی نوظهور فلسفه در جهان اسلام معاصر فعالیت میکند.
🗓 دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۵ مه ۲۰۲۵
ساعت ۱۹:۳۰ (به وقت تهران)
🌐 پیوند شرکت در رویداد (در Zoom)
#انعکاس_رویداد
@Inekas
ساعت ۱۹:۳۰ (به وقت تهران)
#انعکاس_رویداد
@Inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍17
💠 انتشار کتاب « ابن اعثم کوفی و کتاب الفتوح او» اثر مونیکا شونلبر
اطلاعات کتابشناختی
Mónika Schönléber (2025)، Ibn Aʿtham al-Kūfī and his Kitāb al-futuh, Gerlach Press
⬇️ دریافت صفحات نخست کتاب
🔵 موضوع «ردّه» همیشه مقطعی مهم در ادبیات تاریخنگاری اسلامی بوده است. در حدی که در سدههای دوم و سوم، بیش از ۱۰ تکنگاری مستقل از مورخین متقدم در این باره نگاشته شده و در اغلب آثار کلاسیک تاریخنگارانه بخشی مستقل به آن اختصاص یافته است که یکی از جامعترین آنها، کتاب الفتوح ابناعثم است که تا پیش از مطالعۀ دقیق مونیکا شونلبر، متن کامل و اصلی آن در بخش سقیفه و رده، در دسترس نبود؛ اما تحقیق جدیدی که شونلبر از این دو بخش از الفتوح، بر اساس دو نسخه کهن از این اثر، به دست داده است، برای اولین بار ارزش این اثر جامع را در تاریخنگاری ردّه برای همگان آشکار کرده است.
👤 مونیکا شونلبر دکترای تاریخ اسلام از دانشگاه گوتینگن آلمان و پژوهشگر حوزه مطالعات خاورمیانه در موسسه ابنسینا در مجارستان است. او حدود ده سال پیش تاریخنگاری الفتوح ابناعثم کوفی را به عنوان موضوع پژوهش طرح دکتری خود انتخاب کرد و در طی این ده سال با تمرکزی عمیق، زوایای پنهانی از این منبع تاریخی ارزشمند را مورد توجه قرار داد که تاکنون به آنها پرداخته نشده بود؛ اکنون حاصل این پژوهش طولانی و پر زحمت در قالب دو جلد کتاب توسط انتشارات Gerlach چاپ و منتشر شده است.
🔵 تا کنون ۷ نسخۀ خطی از الفتوح شناسایی شده بود که هر یک تنها بخشی از کل بازهٔ تاریخی کتاب را پوشش میدادند و در هر یک از چاپهای کتاب تنها از تعدادی از این نسخ استفاده شده بود (جدول ۱ در تصویر بالا برگرفته از اینجا). از میان این نسخ، تنها دو نسخۀ گوتا (MS Gotha) در کتابخانۀ گوتا آلمان و نسخۀ پتنا (MS Patna) در کتابخانۀ نوربخش هند، حوادث پس از وفات پیامبر، یعنی ماجرای سقیفه و ردّه، را دربرداشتند (جدول ۲ از تصویر بالا). تاکنون در تمامی تحقیقهای موجود از الفتوح، تنها از نسخۀ ناقص گوتا استفاده شده بود و شونلبر نیز پیش از این مشکلات تحقیقهای قبلی را در این مقاله نشان داده بود. همچنین نسخۀ پتنا نیز تنها به صورت مستقل، غیر انتقادی و با انتساب اشتباه به واقدی منتشر شده بود (یکی از تحقیقها). شونلبر برای اولین بار با بهرهگیری از هر دو نسخه در کنار هم، تحقیقی انتقادی از بخش اول الفتوح به دست داده است.
اما نوآوری مطالعۀ شونلبر، تنها محدود به ارائه یک تحقیق جدید از بخش رده کتاب الفتوح نیست؛ او این کتاب را عمیقا و از چند زاویه مورد بررسی قرار داده است. بخشی از کتاب او بررسی ساختار روایی، وجوه ادبی و شخصیتپردازی تاریخنگاری ابناعثم است که ذیل نظریههای مربوط به حافظۀ جمعی تحلیل میشوند و بخش دیگر بررسی سبکی و نسخهشناسی تطبیقی اثر ابناعثم است.
در حالی که اغلب پژوهشها بر مطالعه کتابهای چاپی استوارند، شونلبر با تمرکز بر دو نسخۀ خطی اصلی الفتوح تفاوتهای ساختاری و محتوایی این اثر را مستند کرده و ابناعثم را به طور مطمئنی در بستر تاریخی قرن چهارم هجری قمری قرار میدهد. فهرست دقیق و جامعی که شونلبر بر دو جلد اثر خود تهیه کرده است، مباحث مورد توجه او را به دقت نشان میدهد که در ذیل بدان پرداخته میشود:
🗂 فهرست مطالب
جلد اول
ابن اعثم و کتاب او الفتوح
فصل ۱: «زندگینامه ابناعثم کوفی» به دیدگاههای مختلف محققان دربارۀ تاریخ تولد، وفات و هویت اصلی ابناعثم و ظهور نام او در ادبیات شرححالنگاری و همچنین به تاریخگذاری دقیق کتاب او اختصاص دارد.
در فصل ۲: سیر «پذیرش اثر ابناعثم» در دیگر آثار تاریخنگارانه بررسی شده تا نشان داده شود که اثر ابناعثم چگونه و تا چه حد مورد توجه مورخان بعدی قرار گرفته و مذهب شیعی او یا استفاده از گفتمان ادبی و شعر در تاریخنگاریاش چگونه منجر به حاشیه رفتن اثر مهم او شده است.
نسخهشناسی
نویسنده در فصل ۳ به تحلیل نسخههای خطی، تصحیحهای موجود و چاپهای رده (با نام واقدی) و ترجمه فارسی پرداخته است.
روایت رده
در فصل ۴: «رده در تاریخنگاری عربی» و مضامین اصلی این موضوع در الفتوح مورد توجه نویسنده است.
در فصل ۵: «اِسناد ابن اعثم در روایت رده» شاخههای اِسناد جمعی ابتدای روایت ردّه و ماجرای خالد در الفتوح مورد توجهاند.
در فصل ۶: «نقش شعر در روایت ردّۀ ابناعثم» مورد بررسی است و نویسنده با تطبیق نثر و شعر، ابتدا و پایان این روایت را تحلیل میکند.
در فصل ۷: «فاصله از روایت ردّه: نگاهی اجمالی به اسناد الفتوح» نویسنده از تمرکز صرف بر موضوع ردّه فراتر رفته و به صورت ساختاریافته بر اِسناد عمومی کل کتاب تمرکز دارد.
جلد دوم
شونلبر در جلد دوم، تحقیق انتقادی جدیدی از بخش روایت ردّهٔ الفتوح را ارائه میکند که بر وقایع پس از وفات پیامبر (ص) و جنگهای رده متمرکز است.
#انعکاس_کتاب
@inekas
اطلاعات کتابشناختی
Mónika Schönléber (2025)، Ibn Aʿtham al-Kūfī and his Kitāb al-futuh, Gerlach Press
اما نوآوری مطالعۀ شونلبر، تنها محدود به ارائه یک تحقیق جدید از بخش رده کتاب الفتوح نیست؛ او این کتاب را عمیقا و از چند زاویه مورد بررسی قرار داده است. بخشی از کتاب او بررسی ساختار روایی، وجوه ادبی و شخصیتپردازی تاریخنگاری ابناعثم است که ذیل نظریههای مربوط به حافظۀ جمعی تحلیل میشوند و بخش دیگر بررسی سبکی و نسخهشناسی تطبیقی اثر ابناعثم است.
در حالی که اغلب پژوهشها بر مطالعه کتابهای چاپی استوارند، شونلبر با تمرکز بر دو نسخۀ خطی اصلی الفتوح تفاوتهای ساختاری و محتوایی این اثر را مستند کرده و ابناعثم را به طور مطمئنی در بستر تاریخی قرن چهارم هجری قمری قرار میدهد. فهرست دقیق و جامعی که شونلبر بر دو جلد اثر خود تهیه کرده است، مباحث مورد توجه او را به دقت نشان میدهد که در ذیل بدان پرداخته میشود:
جلد اول
ابن اعثم و کتاب او الفتوح
فصل ۱: «زندگینامه ابناعثم کوفی» به دیدگاههای مختلف محققان دربارۀ تاریخ تولد، وفات و هویت اصلی ابناعثم و ظهور نام او در ادبیات شرححالنگاری و همچنین به تاریخگذاری دقیق کتاب او اختصاص دارد.
در فصل ۲: سیر «پذیرش اثر ابناعثم» در دیگر آثار تاریخنگارانه بررسی شده تا نشان داده شود که اثر ابناعثم چگونه و تا چه حد مورد توجه مورخان بعدی قرار گرفته و مذهب شیعی او یا استفاده از گفتمان ادبی و شعر در تاریخنگاریاش چگونه منجر به حاشیه رفتن اثر مهم او شده است.
نسخهشناسی
نویسنده در فصل ۳ به تحلیل نسخههای خطی، تصحیحهای موجود و چاپهای رده (با نام واقدی) و ترجمه فارسی پرداخته است.
روایت رده
در فصل ۴: «رده در تاریخنگاری عربی» و مضامین اصلی این موضوع در الفتوح مورد توجه نویسنده است.
در فصل ۵: «اِسناد ابن اعثم در روایت رده» شاخههای اِسناد جمعی ابتدای روایت ردّه و ماجرای خالد در الفتوح مورد توجهاند.
در فصل ۶: «نقش شعر در روایت ردّۀ ابناعثم» مورد بررسی است و نویسنده با تطبیق نثر و شعر، ابتدا و پایان این روایت را تحلیل میکند.
در فصل ۷: «فاصله از روایت ردّه: نگاهی اجمالی به اسناد الفتوح» نویسنده از تمرکز صرف بر موضوع ردّه فراتر رفته و به صورت ساختاریافته بر اِسناد عمومی کل کتاب تمرکز دارد.
جلد دوم
شونلبر در جلد دوم، تحقیق انتقادی جدیدی از بخش روایت ردّهٔ الفتوح را ارائه میکند که بر وقایع پس از وفات پیامبر (ص) و جنگهای رده متمرکز است.
#انعکاس_کتاب
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍22
💎 معرفی کتاب: «نورشناسی در هند اسلامی در سدهٔ هفدهم: ابنصالح و آینههای سوزان سهموی» اثر رشدی راشد
Roshdi Rashed (2025), L’optique dans l’Inde islamique au XVIIe siècle: Ibn Ṣāliḥ, Sur les miroirs ardents paraboliques, Walter de Gruyter GmbH & Co KG.
⬇️ دریافت صفحات نخست کتاب
🔺 معرفی کتاب به قلم: امیرمحمد گمینی
پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران
روایت مشهور «افول علم در نیمه دوم تمدن اسلامی» یکی از کلیشههای رایج در افواه و گاه درونیشده در تاریخنگاری اسلامی است که نیازمند بازنگری جدی است. این روایت که ریشه در آثار مستشرقان اوایل قرن بیستم دارد معمولاً ادعا میکند که پس از قرن ششم یا هفتم هجری (دوازده یا سیزده میلادی)، فعالیتهای علمی در جهان اسلام به رکود یا زوال رفت. اما پژوهشهای نیمهٔ دوم قرن ببستم این تصویر سادهانگارانه را به چالش کشیده است. رشدی راشد از جمله پژوهشگران فعال در این زمینه است.
رشدی راشد بازنشستۀ دانشگاه پاریس و از پژوهشگران بهنام در حوزۀ تاریخ ریاضیات در دورۀ اسلامی است. او تاکنون آثار متعددی در قالب مقالات پژوهشی، تصحیح و ترجمه از عربی به فرانسه دربارۀ تاریخ ریاضی، نجوم و فیزیک، منتشر کرده است. بیشتر آثار او دربارۀ علم در نیمۀ اول دوران اسلامی و عالمانی مانند خوارزمی، ابنهیثم، ابنسهل، ثابت بن قره و دیگر ریاضیدانان نیمۀ اول دوران اسلامی بوده است؛ اما به تازگی متوجه آثار ریاضیدانان اواخر دوران اسلامی نیز شده و به آثار ایشان نیز میپردازد.
اگرچه تاکنون مطالعات پژوهشی مختلفی دربارۀ دانشمندان نیمۀ دوم دوران اسلامی مانند نصیرالدین طوسی، قطبالدین شیرازی غیاثالدین کاشانی، شمسالدین خفری و دیگران صورت گرفته است اما همچنان روایت رایجِ «افول علم» در نیمۀ دوم دوران اسلامی بر سر زبانها است؛ روایتی که هم از نظر شواهد تاریخی و هم از منظر عواملی که برای آن برمیشمارند، نادرست و سادهانگارانه است. واقعیت این است که پژوهشگران تاریخ علوم، دههها است به اهمیت آثار علمی دانشمندان قرون هفتم تا سیزدهم هجری پی برده و مشغول تحقیق و شناسایی و معرفی آرا و آثار ایشان هستند. تمدن اسلامی از حدود قرن نهم و دهم هجری، به سه حوزۀ سلطنت بزرگ تقسیم شد: عثمانی، صفوی و گورکانی. از ریاضیدانان مهم دوران صفوی میتوان به محمدباقر یزدی و از دوران عثمانی، میریم چلبی و از دوران گورکانیِ هند به عبدالرحیم بن صالح اشاره کرد.
راشد در کتاب اخیر خود با عنوان علم مناظر در هند اسلامی قرن هفدهم [میلادی]، به تصحیح، شرح و ترجمۀ رسالهای دربارۀ آینههای سوزان سهموی از همین ابن صالح پرداخته است. عبدالرحیم بن صالح از ریاضیدانان دوران گورکانی است و بعضی آثار خود را به شاه جهان (1592-1666م) تقدیم کرده است. آینههای سوزان مبحثی در اپتیک قدیم (نورشناسی) بود که به چگونگی طراحی آینهها (یا عدسیهایی) میپرداخت که میتوانستند نور خورشید را در نقطهای متمرکز کنند. علاوه بر این، این کتاب دو رسالۀ دیگر در این زمینه را نیز در خود دارد. یکی رسالهای از ریاضیدان ایرانی، احمد بن جعفر غُندجانی (زنده در اواخر قرن پنجم هجری) و دیگری مقالهای از رسالهای به نام الأسرار النصیریة في علل الأعمال الهندسیة است که نویسندهاش معلوم نیست و در نسخهای از کتابخانۀ خدابخش در پتنۀ هندوستان نگهداری میشود. هر دوی این رسالههای کوتاه در شرح بر کتاب في مایحتاج إلیه الصانع من اعمال الهندسة نوشتۀ ابوالوفا بوزجانی به نگارش درآمدهاند.
#انعکاس_کتاب
🔵 @inekas
Roshdi Rashed (2025), L’optique dans l’Inde islamique au XVIIe siècle: Ibn Ṣāliḥ, Sur les miroirs ardents paraboliques, Walter de Gruyter GmbH & Co KG.
پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران
روایت مشهور «افول علم در نیمه دوم تمدن اسلامی» یکی از کلیشههای رایج در افواه و گاه درونیشده در تاریخنگاری اسلامی است که نیازمند بازنگری جدی است. این روایت که ریشه در آثار مستشرقان اوایل قرن بیستم دارد معمولاً ادعا میکند که پس از قرن ششم یا هفتم هجری (دوازده یا سیزده میلادی)، فعالیتهای علمی در جهان اسلام به رکود یا زوال رفت. اما پژوهشهای نیمهٔ دوم قرن ببستم این تصویر سادهانگارانه را به چالش کشیده است. رشدی راشد از جمله پژوهشگران فعال در این زمینه است.
رشدی راشد بازنشستۀ دانشگاه پاریس و از پژوهشگران بهنام در حوزۀ تاریخ ریاضیات در دورۀ اسلامی است. او تاکنون آثار متعددی در قالب مقالات پژوهشی، تصحیح و ترجمه از عربی به فرانسه دربارۀ تاریخ ریاضی، نجوم و فیزیک، منتشر کرده است. بیشتر آثار او دربارۀ علم در نیمۀ اول دوران اسلامی و عالمانی مانند خوارزمی، ابنهیثم، ابنسهل، ثابت بن قره و دیگر ریاضیدانان نیمۀ اول دوران اسلامی بوده است؛ اما به تازگی متوجه آثار ریاضیدانان اواخر دوران اسلامی نیز شده و به آثار ایشان نیز میپردازد.
اگرچه تاکنون مطالعات پژوهشی مختلفی دربارۀ دانشمندان نیمۀ دوم دوران اسلامی مانند نصیرالدین طوسی، قطبالدین شیرازی غیاثالدین کاشانی، شمسالدین خفری و دیگران صورت گرفته است اما همچنان روایت رایجِ «افول علم» در نیمۀ دوم دوران اسلامی بر سر زبانها است؛ روایتی که هم از نظر شواهد تاریخی و هم از منظر عواملی که برای آن برمیشمارند، نادرست و سادهانگارانه است. واقعیت این است که پژوهشگران تاریخ علوم، دههها است به اهمیت آثار علمی دانشمندان قرون هفتم تا سیزدهم هجری پی برده و مشغول تحقیق و شناسایی و معرفی آرا و آثار ایشان هستند. تمدن اسلامی از حدود قرن نهم و دهم هجری، به سه حوزۀ سلطنت بزرگ تقسیم شد: عثمانی، صفوی و گورکانی. از ریاضیدانان مهم دوران صفوی میتوان به محمدباقر یزدی و از دوران عثمانی، میریم چلبی و از دوران گورکانیِ هند به عبدالرحیم بن صالح اشاره کرد.
راشد در کتاب اخیر خود با عنوان علم مناظر در هند اسلامی قرن هفدهم [میلادی]، به تصحیح، شرح و ترجمۀ رسالهای دربارۀ آینههای سوزان سهموی از همین ابن صالح پرداخته است. عبدالرحیم بن صالح از ریاضیدانان دوران گورکانی است و بعضی آثار خود را به شاه جهان (1592-1666م) تقدیم کرده است. آینههای سوزان مبحثی در اپتیک قدیم (نورشناسی) بود که به چگونگی طراحی آینهها (یا عدسیهایی) میپرداخت که میتوانستند نور خورشید را در نقطهای متمرکز کنند. علاوه بر این، این کتاب دو رسالۀ دیگر در این زمینه را نیز در خود دارد. یکی رسالهای از ریاضیدان ایرانی، احمد بن جعفر غُندجانی (زنده در اواخر قرن پنجم هجری) و دیگری مقالهای از رسالهای به نام الأسرار النصیریة في علل الأعمال الهندسیة است که نویسندهاش معلوم نیست و در نسخهای از کتابخانۀ خدابخش در پتنۀ هندوستان نگهداری میشود. هر دوی این رسالههای کوتاه در شرح بر کتاب في مایحتاج إلیه الصانع من اعمال الهندسة نوشتۀ ابوالوفا بوزجانی به نگارش درآمدهاند.
#انعکاس_کتاب
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍21
INEKAS - van Putten - Textual Criticism of the Quran - V2.pdf
1.6 MB
📎 نسخهٔ الکترونیک ترجمهٔ فارسی مقالهٔ
«نقد متنی قرآن»
ماراین فانپوتن
پنجمین شماره از فروست «انعکاس ادبیات» به مقالهٔ ماراین فانپوتن در موضوع نقد متنی قرآن اختصاص یافته است. این مقاله در سال ۲۰۲۴ در ضمن مجموعه مقالاتی با عنوان «نقد متنی تطبیقی متون مقدس» در انتشارات بریل منتشر شده و ترجمهٔ آن به همت جمعی از مترجمان و ویراستاران به انجام رسیده است که از همهٔ این دوستان بیاندازه متشکریم (نام تمام دستاندرکاران در صفحه دوم فایل ترجمه آمده است.)
[❗️ بهروزرسانی ۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ویراست دوم این ترجمه با اصلاحات، جایگزین ویراست نخست شد. ]
🖋 محمدرضا نعمتی، از پژوهشگران ایرانی پروژه کورپوس کورانیکوم و برندهٔ دومین دورهٔ جایزهٔ انعکاس، در کانال شخصی خود معرفی کاملی برای این مقاله نگاشته است:
⭐️ معرفی مقالهٔ «نقد متنی قرآن» در کانال اوراق ناتمام
📺 معرفی مقالهٔ «نقد متنی قرآن» در یوتوب انعکاس پلاس توسط وحید صفا
💬 چکیده مقاله:
مطالعات جدید پیرامون قرآن، بهویژه با گسترش دیجیتالیسازی نسخ خطی و تاریخگذاری رادیوکربن، درک ما را از تاریخ تدوین و انتقال متن قرآن دگرگون کرده است. برخلاف دیدگاههای تجدیدنظرطلبانه، شواهد نسخهشناختی قویاً مؤید تدوین زودهنگام متن معیار عثمانی (حدود ۲۸ ه.ق) است. این امر با بررسی رسمالخط منسجم و ویژگیهای املایی خاص در کهنترین نسخ قرآن تأیید میشود که نشاندهندۀ استنساخ از یک کهنالگوی واحد و بسیار دقیق است. تحلیل تبارشناسی نسخ خطی نیز، چه بر اساس روایات ادبی و چه با مدلسازی فیلوژنتیک، وجود چهار مصحف اصلی را که در مناطق مختلف امپراتوری اسلامی توزیع شده بودند، تأیید میکند.
با این حال، سنتهای شفاهی قرائت، تنوع چندشکلی را بر اساس همین رسم عثمانی نشان میدهند. این قرائات، که توسط قاریان برجسته تدوین و منتقل شدهاند، عمدتاً بر تفسیرهای متفاوت از شکل نوشتاری و اختلافات آوایی یا دستوری متمرکز هستند و به ندرت بر معنای آیه تأثیر میگذارند. کشف پالیمپسست صنعا و مطابقت آن با گزارشهای مصاحف صحابه (نسخههای غیرعثمانی)، وجود اشکال متنی متفاوت اولیه را پیش از رسمیسازی تأیید میکند.
علیرغم این پیشرفتها، فقدان یک نسخۀ انتقادی مدرن از قرآن، که نیازمند مطالعۀ جامعتر نسخ خطی اعرابگذاری شده و تحلیل خطاهای تصحیف است، از چالشهای اصلی حوزه قرآنشناسی محسوب میشود و مسیرهای پژوهشی آتی را تعیین میکند.
⭐️ اصل مقالهٔ حاضر با نشانی زیر قابل دستیابی و ارجاع است:
van Putten, Marijn (2024). “Textual Criticism of the Quran”. In The Comparative Textual Criticism of Religious Scriptures, Leiden: Brill
🔗 اطلاعات کتابشناختی ترجمه:
فانپوتن، ماراین (۱۴۰۴). نقد متنی قرآن، (مرضیه گودرزی، مترجم.). ویراست دوم. مجموعه آنلاین «انعکاس ادبیات». (https://t.me/inekas/578)
#انعکاس_ادبیات
🔵 @inekas
«نقد متنی قرآن»
ماراین فانپوتن
پنجمین شماره از فروست «انعکاس ادبیات» به مقالهٔ ماراین فانپوتن در موضوع نقد متنی قرآن اختصاص یافته است. این مقاله در سال ۲۰۲۴ در ضمن مجموعه مقالاتی با عنوان «نقد متنی تطبیقی متون مقدس» در انتشارات بریل منتشر شده و ترجمهٔ آن به همت جمعی از مترجمان و ویراستاران به انجام رسیده است که از همهٔ این دوستان بیاندازه متشکریم (نام تمام دستاندرکاران در صفحه دوم فایل ترجمه آمده است.)
[
مطالعات جدید پیرامون قرآن، بهویژه با گسترش دیجیتالیسازی نسخ خطی و تاریخگذاری رادیوکربن، درک ما را از تاریخ تدوین و انتقال متن قرآن دگرگون کرده است. برخلاف دیدگاههای تجدیدنظرطلبانه، شواهد نسخهشناختی قویاً مؤید تدوین زودهنگام متن معیار عثمانی (حدود ۲۸ ه.ق) است. این امر با بررسی رسمالخط منسجم و ویژگیهای املایی خاص در کهنترین نسخ قرآن تأیید میشود که نشاندهندۀ استنساخ از یک کهنالگوی واحد و بسیار دقیق است. تحلیل تبارشناسی نسخ خطی نیز، چه بر اساس روایات ادبی و چه با مدلسازی فیلوژنتیک، وجود چهار مصحف اصلی را که در مناطق مختلف امپراتوری اسلامی توزیع شده بودند، تأیید میکند.
با این حال، سنتهای شفاهی قرائت، تنوع چندشکلی را بر اساس همین رسم عثمانی نشان میدهند. این قرائات، که توسط قاریان برجسته تدوین و منتقل شدهاند، عمدتاً بر تفسیرهای متفاوت از شکل نوشتاری و اختلافات آوایی یا دستوری متمرکز هستند و به ندرت بر معنای آیه تأثیر میگذارند. کشف پالیمپسست صنعا و مطابقت آن با گزارشهای مصاحف صحابه (نسخههای غیرعثمانی)، وجود اشکال متنی متفاوت اولیه را پیش از رسمیسازی تأیید میکند.
علیرغم این پیشرفتها، فقدان یک نسخۀ انتقادی مدرن از قرآن، که نیازمند مطالعۀ جامعتر نسخ خطی اعرابگذاری شده و تحلیل خطاهای تصحیف است، از چالشهای اصلی حوزه قرآنشناسی محسوب میشود و مسیرهای پژوهشی آتی را تعیین میکند.
van Putten, Marijn (2024). “Textual Criticism of the Quran”. In The Comparative Textual Criticism of Religious Scriptures, Leiden: Brill
فانپوتن، ماراین (۱۴۰۴). نقد متنی قرآن، (مرضیه گودرزی، مترجم.). ویراست دوم. مجموعه آنلاین «انعکاس ادبیات». (https://t.me/inekas/578)
#انعکاس_ادبیات
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍32
💎 ذبیح اسحاق بود یا اسماعیل؟ نگاهی تازه به داستانی کهن
🔹 مرور و ترجمۀ کامل مقالهٔ روون فایرستون:
⬇️ دریافت متن کامل مقاله و مطالعۀ نسخۀ پیشنویس ترجمۀ فارسی مقاله
🔊 شنیدن ارائهٔ صوتی مقاله (از دقیقه ۴۴)
داستان قربانیکردن فرزند توسط حضرت ابراهیم، یکی از روایات تکاندهنده و عمیق در ادیان ابراهیمی است؛ روایتی که ایمان ابراهیم را به بوته آزمایش میکشد و به الگویی برای تسلیم و فداکاری در برابر فرمان الهی تبدیل میشود. این قصه در هر دو سنت عهدین و قرآن با جزئیاتی مشابه روایت شده، اما در یک نقطه محوری، اختلافی اساسی به چشم میخورد که برای قرنها محل بحث و تأمل بوده است: هویت فرزندی که قرار بود قربانی شود. آیا او اسحاق بود، آنگونه که در سفر پیدایش تورات آمده، یا اسماعیل، آنچنان که از ظاهر آیات قرآن برمیآید؟
این پرسش، نه تنها یک کنجکاوی تاریخی یا الهیاتی، بلکه دریچهای به سوی فهم عمیقتر ارتباط میان این دو متن مقدس و نحوهی خوانش متقابل آنهاست. در آکادمیای غرب، تا دو دهه قبل (پیش از آنکه رویکرد «مطالعهٔ قرآن در بافتار باستان متأخر» مرسوم شود)، رویکرد غالب این بوده که قرآن را در پرتو کتاب مقدس موجود بخوانند و هرگونه تفاوت را به تأثیرپذیری، یا تغییرات عمدی و سهوی نسبت دهند. یکی از مهمترین نمونههای چنین تفاوتهایی، روایت ذبیح ابراهیم است که نه تنها عهدین، که همهٔ سنتهای مسیحی و یهودی بازمانده از باستان متأخر هم یکصدا او را اسحاق میدانند.
🔵 روون فایرستون، یکی از برجستهترین محققان در زمینه مطالعات تطبیقی قرآن و کتاب مقدس، در مقالهای با عنوان "نگاهی نو به پیدایش ۲۲ در پرتو [روایت ذبیح در] سوره صافات" جسورانه تلاش میکند از روایت قرآنی به عنوان ابزاری برای روشنگری و فهم عمیقترِ لایههای روایت عهدینی بهره برد. او با رویکردی انتقادی و ریزبینانه، به بازخوانی داستان ذبح فرزند ابراهیم در سفر پیدایش ۲۲ (تورات) و سورۀ صافات (آیات ۹۹-۱۱۳) میپردازد و به نکات جدیدی اشاره میکند که میتواند فهم ما را از این داستان کهن متحول سازد.
⭐️ سرنخ اصلی فایرستون
فایرستون کار خود را با تمرکز بر روایت سفر پیدایش ۲۲ آغاز میکند. در این روایت، خداوند به ابراهیم دستور میدهد: "فرزندت را بردار، تنها فرزندت را، اسحاق که او را دوست داری، و او را به سرزمین موریا ببر و در آنجا او را به عنوان قربانی سوختنی بر یکی از کوههایی که به تو خواهم گفت، تقدیم کن." (پیدایش ۲۲: ۲).
نکتهای که فایرستون بر آن انگشت میگذارد، عبارت "تنها فرزندت، اسحاق" است. از دیدگاه او، این عبارت در متن پیدایش ۲۲ با یک ابهام تاریخی روبروست. زیرا زمانی که داستان ذبح رخ میدهد، ابراهیم پیش از اسحاق، فرزندی به نام اسماعیل از هاجر (کنیز ساره) داشت. بنابراین، اسحاق در آن زمان "تنها فرزند" ابراهیم نبوده است. این مسئله از دیرباز مفسران یهودی را نیز به چالش کشیده و برخی از آنها تلاش کردهاند تا آن را توجیه کنند (مثلاً با این تفسیر که منظور از این عبارت "تنها پسر مادر خودش" یا "تنها پسر ساره" بوده یا با این استدلال که اسماعیل در آن زمان از خانواده طرد شده بود و اسحاق "تنها فرزند" مشروع باقی مانده بود). اما فایرستون با نگاهی دقیقتر و با استفاده از روشهای تحلیل متن، به فرضیهای رادیکالتر میرسد.
#انعکاس_مقاله
[ادامه در اینجا]
@inekas
Firestone, Reuven. "Comparative Studies in Bible and Qur’ān: A Fresh Look at Genesis 22 in Light of Sura 37". In Judaism and Islam: Boundaries, Communication and Interaction, (Leiden, The Netherlands: Brill, 2000)
داستان قربانیکردن فرزند توسط حضرت ابراهیم، یکی از روایات تکاندهنده و عمیق در ادیان ابراهیمی است؛ روایتی که ایمان ابراهیم را به بوته آزمایش میکشد و به الگویی برای تسلیم و فداکاری در برابر فرمان الهی تبدیل میشود. این قصه در هر دو سنت عهدین و قرآن با جزئیاتی مشابه روایت شده، اما در یک نقطه محوری، اختلافی اساسی به چشم میخورد که برای قرنها محل بحث و تأمل بوده است: هویت فرزندی که قرار بود قربانی شود. آیا او اسحاق بود، آنگونه که در سفر پیدایش تورات آمده، یا اسماعیل، آنچنان که از ظاهر آیات قرآن برمیآید؟
این پرسش، نه تنها یک کنجکاوی تاریخی یا الهیاتی، بلکه دریچهای به سوی فهم عمیقتر ارتباط میان این دو متن مقدس و نحوهی خوانش متقابل آنهاست. در آکادمیای غرب، تا دو دهه قبل (پیش از آنکه رویکرد «مطالعهٔ قرآن در بافتار باستان متأخر» مرسوم شود)، رویکرد غالب این بوده که قرآن را در پرتو کتاب مقدس موجود بخوانند و هرگونه تفاوت را به تأثیرپذیری، یا تغییرات عمدی و سهوی نسبت دهند. یکی از مهمترین نمونههای چنین تفاوتهایی، روایت ذبیح ابراهیم است که نه تنها عهدین، که همهٔ سنتهای مسیحی و یهودی بازمانده از باستان متأخر هم یکصدا او را اسحاق میدانند.
👤 روون فایرستون از برجستهترین محققان آمریکایی در حوزهٔ مطالعات تطبیقی ادیان، بهویژه مطالعات تطبیقی قرآن و عهدین است. وی در حال حاضر استاد Hebrew Union College در لسآنجلس و استاد وابسته دانشگاه کالیفرنیای جنوبی محسوب میشود. او اولین رئیس انجمن بینالمللی مطالعات قرآنی (IQSA) و معاون رئیس انجمن مطالعات یهودی (AJS) بوده است و نقش مهمی در توسعهٔ مطالعات قرآنی در جهان داشته است. وی همچنین به عنوان پیشگام مطالعه تطبیقی داستان ابراهیم در اسلام و یهودیت شناخته میشود و با نگارش کتاب «سفرها در سرزمینهای مقدس: تحول داستانهای ابراهیم و اسماعیل در تفسیر» (۱۹۹۰) و چند مقاله مرتبط، نقشی بنیادین در این حوزه ایفا کرده است. این اثر، با بیش از ۲۲۰ ارجاع، مهمترین مرجع آکادمیک دربارهٔ ابراهیم در اسلام محسوب میشود. این مقاله مورد بحث نیز از جمله آثار مهم او محسوب میشود که در سال ۲۰۰۰ در مجموعهٔ مقالات «یهودیت و اسلام: مرزها، ارتباطات و تعاملات» (بریل) منتشر شد و با فاصلهٔ کمی مورد تحسین جان ریوز، محقق پیشروی مطالعات عهدینی قرار گرفت. او از این مقاله به عنوان یکی از نمونههای موفق مطالعات تطبیقی قرآن و عهدین و مقالهای «حقیقتا شالودهشکن» نام برد.
فایرستون کار خود را با تمرکز بر روایت سفر پیدایش ۲۲ آغاز میکند. در این روایت، خداوند به ابراهیم دستور میدهد: "فرزندت را بردار، تنها فرزندت را، اسحاق که او را دوست داری، و او را به سرزمین موریا ببر و در آنجا او را به عنوان قربانی سوختنی بر یکی از کوههایی که به تو خواهم گفت، تقدیم کن." (پیدایش ۲۲: ۲).
نکتهای که فایرستون بر آن انگشت میگذارد، عبارت "تنها فرزندت، اسحاق" است. از دیدگاه او، این عبارت در متن پیدایش ۲۲ با یک ابهام تاریخی روبروست. زیرا زمانی که داستان ذبح رخ میدهد، ابراهیم پیش از اسحاق، فرزندی به نام اسماعیل از هاجر (کنیز ساره) داشت. بنابراین، اسحاق در آن زمان "تنها فرزند" ابراهیم نبوده است. این مسئله از دیرباز مفسران یهودی را نیز به چالش کشیده و برخی از آنها تلاش کردهاند تا آن را توجیه کنند (مثلاً با این تفسیر که منظور از این عبارت "تنها پسر مادر خودش" یا "تنها پسر ساره" بوده یا با این استدلال که اسماعیل در آن زمان از خانواده طرد شده بود و اسحاق "تنها فرزند" مشروع باقی مانده بود). اما فایرستون با نگاهی دقیقتر و با استفاده از روشهای تحلیل متن، به فرضیهای رادیکالتر میرسد.
#انعکاس_مقاله
[ادامه در اینجا]
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍28👎2
فایرستون همچنین به شیوهٔ تکرار نام "اسحاق" در متن پیدایش ۲۲ اشاره میکند (نام اسحاق پنج بار در نیمهٔ اول این فصل ذکر شده اما از آیهٔ ۱۰ به بعد دیگه اسم اسحاق ذکر نشده است و تنها با ضمیر از او نام برده شده). فایرستون این تکرار نام را "زائد" میداند. بخشی از اشکال او به این تکرارها آن است که سه تا از این پنج مورد، همراه با حرف تعریف et آمدهاند که هر چند از نظر گرامری غلط نیست، ولی بر اساس نظریهٔ فیشبین در کتاب مشهورش، نشانهای برای افزودهٔ ویرایشی هستند. فایرستون بر اساس شواهد مختلف، استدلال میکند که حضور مکرر و غیرعادیِ نام اسحاق در این متن، شاید از یک "ویرایش" یا "افزوده شدن" بعدی به روایت اصلی حکایت داشته باشد. به عبارت دیگر، او معتقد است که متن اولیه و کهنتر این داستان در کتاب مقدس، ممکن است هویت ذبیح را مشخص نکرده باشد و کل ارجاعات با ضمیر بوده باشد، یا حتی به ذبیح دیگری غیر از اسحاق اشاره داشته است.
ایدهٔ فایرستون برای کمک گرفتن از روایت قرآنی
اینجاست که فایرستون، با الهامگیری از ایدههای بروس زاکرمن دربارهٔ مرجعهای پیشین روایات عهدینی و بازماندههای آنها در بیرون عهدین، از سوره صافات برای روشن کردن این ابهامات استفاده میکند. در سوره صافات، داستان ذبح با درخواست ابراهیم برای فرزند صالح ("رب هب لی من الصالحین") آغاز میشود و به بشارت "غلام حلیم" (فرزندی بردبار) ختم میشود. پس از پایان ماجرای ذبح، و نجات "غلام حلیم"، خداوند به ابراهیم بشارت "اسحاق، نبی" را میدهد. این توالی داستانی در قرآن، از نظر فایرستون، به شدت دلالت بر این دارد که "غلام حلیم" مورد اشاره در ابتدا، پیش از اسحاق و در واقع همان اسماعیل بوده است. زیرا اگر ذبیح اسحاق بود، بشارت به او در پایان قصه منطقی به نظر نمیرسد.
همانطور که فایرستون اشاره میکند، ویژگیهای منحصر به فرد روایت قرآنی از این ماجرا، از جمله عدم ذکر صریح نام ذبیح و نحوهٔ قرار گرفتن بشارت اسحاق، میتواند سرنخی برای فهم روایات کهنتر باشد. فایرستون معتقد است که در سنتهای شفاهی و نسخههای متقدمتر از داستان ذبح در خاورمیانه باستان، احتمالاً ذبیح همان "فرزند اول" (اسماعیل) بوده است و احتمالا روایت قرآنی، نسخهای قدیمیتر از ماجرای ذبیح را حفظ کرده است. او به این نکته نیز اشاره میکند که در فرهنگهای باستانی، قربانی کردن "فرزند اول" (چه انسان و چه حیوان) یک رسم شناخته شده بوده است. این سنت پیشکش "نخستین فرزند" (first-born) به خدا در برخی آیینهای کهنتر وجود و حتی در نذرهای مذهبی یهودیان نیز، بازتابی از آن دیده میشود.
با توجه به این شواهد و موارد دیگری که در مقاله آمده است، فایرستون این فرضیه را مطرح میکند که متن پیدایش ۲۲، شاید در طول زمان و در فرآیند ویرایشهای متعدد، تغییراتی کرده و نام اسحاق به آن اضافه شده است. او پیشنهاد میکند که اگر نام اسحاق را از متن پیدایش ۲۲ حذف کنیم و مکان این قصه را به بعد از تولد اسماعیل منتقل کنیم، آنگاه با روایتی مواجه خواهیم شد که هم با شواهد فرهنگی باستانی سازگارتر است و هم شباهت بیشتری به روایت قرآن پیدا میکند.
نتیجهگیری فایرستون در این مقاله، نه تنها در بازخوانی یک داستان کهن، بلکه در روششناسی مطالعات تطبیقی میان ادیان ابراهیمی، اهمیت بسزایی دارد. فایرستون در پایان مقاله خود مینویسد: "مطالعۀ حاضر، به باور من، به توقف این تمایل رایج در غرب منجر خواهد شد که قرآن را در پرتو کتاب مقدس [فعلی] بخوانند... بلکه، شاید بتوان خوانش کتاب مقدس را در پرتو قرآن سودمند یافت. هر چند ممکن است برای بسیاری، این غیرقابل قبول باشد." فایرستون معتقد است برای بسیاری از غربیان، پذیرش این ایده که قرآن بتواند نوری بر متن تورات بیفکند، دشوار است. اما او با ارائه شواهد متعدد و تحلیل دقیق متون، نشان میدهد که این رویکرد، حداقل در مورد ماجرای ذبیح ابراهیم، نه تنها ممکن، بلکه ضروری است.
شایسته ذکر است ویژگیهای منحصر به فرد روایت قرآن از ماجرای ابراهیم، اسحاق و اسماعیل، تنها به ماجرای ذبیح محدود نمیشود. پارسال به مناسبت مدرسهٔ تابستانی چهارم انعکاس، این مقاله فایرستون به تفصیل معرفی شد و سپس در ادامه به دو مورد از تفاوتهای دیگری که در روایت قرآن وجود دارد اشاره شد که عبارت بود از: ۱. عهد الهی با ابراهیم: ختنه یا تطهیر کعبه؟ ۲. مکان ذبح: موریا یا بیتالله الحرام؟) و بر اساس آخرین تحقیقات آکادمیک، تبیینهایی برای این تفاوتها بیان شد.
(این ترجمه با هوش مصنوعی و کمی ویرایش بدست آمده است. با نظرات خودتون، به بهبود این ترجمه کمک کنید!)
#انعکاس_مقاله
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍56👎3
InekasNebilHusayn.pdf
1.3 MB
📎 نسخهٔ الکترونیک ترجمهٔ فارسی یادداشت
«ابنتیمیه و حسین بن علی [ع]»
نبیل حسین
ششمین شماره از فروست «انعکاس ادبیات» به یادداشت نبیل حسین، استادیار مطالعات دینی در دانشگاه میامی، اختصاص یافته است. این یادداشت برگرفته از فصل پنجم کتاب نبیل حسین «مخالفت با امام: میراث نواصب در ادبیات اسلامی» است که در سال ۲۰۲۱ در انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شده و ترجمهٔ آن به همّت انعکاس انجام پذیرفته است. اصل این یادداشت در «وبلاگ انسانیات لایدن» منتشر شده است.
💬 چکیده مقاله:
نبیل حسین در این یادداشت به بررسی دیدگاه ابنتیمیه دربارۀ حسین بن علی و قیام او علیه یزید بن معاویه میپردازد. ابنتیمیه در کتاب «منهاج السنة النبویة» که ردیهای علیه تشیع محسوب میشود، موضعی متعصبانه در برابر شیعیان اتخاذ کرده و برای مقابله با استدلالهای شیعی، حتی از بیاعتبارسازی متون سنی مثبت دربارۀ علی نیز ابا نکرده است. از منظر ابنتیمیه، ریشۀ تشیع به شخصیت افسانهای ابنسبأ بازمیگردد که به عنوان بدعتگذاری یهودی معرفی میشود. وی در راستای این رویکرد، از یزید بن معاویه دفاع میکند و او را از اتهامات مختلف مبرا میداند و مدعی است که شیعیان کوفه مسئول اصلی مرگ حسین هستند زیرا او را فریب داده و به قیام کشاندهاند. او قیام حسین را تصمیمی نادرست میداند که منجر به افزایش شر و فساد در جهان شده است.
از نظر ابنتیمیه، حسین همچون پدرش علی، جنگ را بر صلح ترجیح داده و مسئول خونریزیهای دوران خود محسوب میشود. او استدلال میکند که اگر حسین در خانه میماند، میتوانست از شرور ناشی از قیامش جلوگیری کند.
نبیل حسین در این یادداشت، نگرش ابنتیمیه به قیام حسین بن علی را تحلیل کرده و نشان میدهد که چگونه تعهد ایدئولوژیک ابنتیمیه به مخالفت با تشیع، او را به تبرئۀ امویان و نادیدهگیری شرایط تاریخی پیچیدۀ دوران حسین بن علی سوق داده است. به اعتقاد نبیل حسین، رویکرد ابنتیمیه نمونهای از سیاستزدگی در تاریخنگاری اسلامی و تأثیر مناقشات فرقهای بر تفسیر وقایع تاریخی است.
⭐️ اصل این یادداشت در این نشانی قابل دستیابی است. کتاب نبیل حسین نیز با نشانی زیر قابل دستیابی و ارجاع است:
Husayn, Nebil. Opposing the Imam: The Legacy of the Nawasib in Islamic Literature. Kiribati: Cambridge University Press, 2021.
🔗 اطلاعات کتابشناختی ترجمه:
حسین، نبیل (۱۴۰۴). ابنتیمیه و حسین بن علی، (محمدرضا معینی، مترجم.). ویراست نخست. مجموعه آنلاین «انعکاس ادبیات». (https://t.me/inekas/581)
#انعکاس_ادبیات
🔵 @inekas
«ابنتیمیه و حسین بن علی [ع]»
نبیل حسین
ششمین شماره از فروست «انعکاس ادبیات» به یادداشت نبیل حسین، استادیار مطالعات دینی در دانشگاه میامی، اختصاص یافته است. این یادداشت برگرفته از فصل پنجم کتاب نبیل حسین «مخالفت با امام: میراث نواصب در ادبیات اسلامی» است که در سال ۲۰۲۱ در انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شده و ترجمهٔ آن به همّت انعکاس انجام پذیرفته است. اصل این یادداشت در «وبلاگ انسانیات لایدن» منتشر شده است.
نبیل حسین در این یادداشت به بررسی دیدگاه ابنتیمیه دربارۀ حسین بن علی و قیام او علیه یزید بن معاویه میپردازد. ابنتیمیه در کتاب «منهاج السنة النبویة» که ردیهای علیه تشیع محسوب میشود، موضعی متعصبانه در برابر شیعیان اتخاذ کرده و برای مقابله با استدلالهای شیعی، حتی از بیاعتبارسازی متون سنی مثبت دربارۀ علی نیز ابا نکرده است. از منظر ابنتیمیه، ریشۀ تشیع به شخصیت افسانهای ابنسبأ بازمیگردد که به عنوان بدعتگذاری یهودی معرفی میشود. وی در راستای این رویکرد، از یزید بن معاویه دفاع میکند و او را از اتهامات مختلف مبرا میداند و مدعی است که شیعیان کوفه مسئول اصلی مرگ حسین هستند زیرا او را فریب داده و به قیام کشاندهاند. او قیام حسین را تصمیمی نادرست میداند که منجر به افزایش شر و فساد در جهان شده است.
از نظر ابنتیمیه، حسین همچون پدرش علی، جنگ را بر صلح ترجیح داده و مسئول خونریزیهای دوران خود محسوب میشود. او استدلال میکند که اگر حسین در خانه میماند، میتوانست از شرور ناشی از قیامش جلوگیری کند.
نبیل حسین در این یادداشت، نگرش ابنتیمیه به قیام حسین بن علی را تحلیل کرده و نشان میدهد که چگونه تعهد ایدئولوژیک ابنتیمیه به مخالفت با تشیع، او را به تبرئۀ امویان و نادیدهگیری شرایط تاریخی پیچیدۀ دوران حسین بن علی سوق داده است. به اعتقاد نبیل حسین، رویکرد ابنتیمیه نمونهای از سیاستزدگی در تاریخنگاری اسلامی و تأثیر مناقشات فرقهای بر تفسیر وقایع تاریخی است.
Husayn, Nebil. Opposing the Imam: The Legacy of the Nawasib in Islamic Literature. Kiribati: Cambridge University Press, 2021.
حسین، نبیل (۱۴۰۴). ابنتیمیه و حسین بن علی، (محمدرضا معینی، مترجم.). ویراست نخست. مجموعه آنلاین «انعکاس ادبیات». (https://t.me/inekas/581)
#انعکاس_ادبیات
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍38👎2
در سه روز اخیر (۱۸ تا ۲۰ تیر | 9-11 July) در کالج سنت جان دانشگاه آکسفورد همایشی با عنوان The Legacy of ʿAlī ibn Abī Ṭālib برگزار شد که میزبان پژوهشگران برجسته از کشورهای مختلف جهان بود.
۱. علی، امامت و یعسوب: اخلاق، سیاست و تمثیل در رسائل اخوانالصفا
عمر علی-دی-اونزاگا (مؤسسه مطالعات اسماعیلی)
این مقاله به ارجاعات مستقیم و غیرمستقیم به امام علی در رسائل اخوانالصفا میپردازد و نشان میدهد چگونه او بهعنوان امام و مرجع اخلاقی در برخی تمثیلات، بهویژه تمثیل به "یعسوب"، ظاهر میشود.
۲. مسئله صفات الهی: دیدگاه علی و بازتاب آن در کلام معتزلی و شیعی
حسن انصاری (مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون)
تحلیل خطبه نخست نهجالبلاغه و الهیات سلبی آن، که الهامبخش جریانهای کلامی معتزلی و شیعی بوده، نشان میدهد چگونه تمایز صفات ذات و صفات فعل در این مکاتب ریشه در آموزههای امام علی دارد.
۳. خلافت علی بن ابیطالب و تهدید طُلقاء
شان آنتونی (اوهایو استیت)
طُلقاء، گروهی از قریش که پس از فتح مکه مسلمان شدند، بعدها به مخالفان سیاسی امام علی بدل شدند. این ارائه به نقش آنها در بحران سیاسی پس از قتل عثمان و رقابتهای دوران خلافت امام علی میپردازد.
۴. علی بن ابیطالب و تأثیر تاریخیاش بر تفسیر قرآن
ماریا دکاکه (جورج میسون)
امام علی از منابع مهم تفاسیر شیعه و اهل سنت است. خطبهها و نامههای او سرشار از استنادها و سبک قرآنی است. این ارائه به پیوند عمیق او با قرآن میپردازد.
۵. امام علی و احکام فقهی او: بررسی فرآیندهای انتساب و قداستبخشی در فقه شیعه
رابرت گلیو (اکستر)
این پژوهش نشان میدهد که دیدگاههای فقهی امام علی در منابع مختلف با تفاوتهایی نقل شدهاند و بعدها در فرایندهایی بهعنوان ارجاعات اساسی برای مکتبهای شیعه تثبیت شدهاند.
۶. مناظرات درباره برتری علی در دربار مأمون
نبیل حسین (میامی)
مأمون، خلیفه عباسی، در مناظراتی از برتری علی بر دیگر صحابه دفاع میکرد. این مقاله این مناظرهها را بررسی کرده و نشان میدهد چگونه رویکرد مأمون، علویگرایانه ولی نه الزاماً شیعی بوده است.
۷. شمشیر و کتاب: بازسازی صحیفه علی در حدیث متقدم
سیفالدین کارا (گرونینگن)
این ارائه گزارشهایی از «صحیفة علی» را بررسی میکند و نقش راهبردی آن را در ساماندهی جامعه اسلامی متقدم نشان میدهد.
۸. احادیث علی در لغتنامههای عربی کلاسیک
تینان کلی (الخبر)
احادیث علی در لغتنامههای عربی نقش مهمی در شکلگیری واژگان عربی داشته است. سخنان ایشان پس از پیامبر، بیشترین حضور را در آثار لغوی دارد و ویژگی متمایز آن استفاده فراوان از تصاویر فیزیکی و توصیفات طبیعت است.
۹. برانگیختن شگفتی: دعای صباح، دعای کمیل و مناجاتِ [علی]
وینای ختیا (مؤسسه مطالعات شیعی)
این مقاله به بررسی تاریخی و محتوایی سه دعای منسوب به امام علی میپردازد و نشان میدهد چگونه این متون، بینش عرفانی عمیقی از رابطه انسان و خدا را در قالب زبان هنرمندانه و پرشور عرضه میکنند.
۱۰. میراث علی بن ابیطالب و فرزندان او در دمشق در قرن پنجم
سلیمان مراد (کالج اسمیت)
در دوران پس از حکومت فاطمیان، سنت احترام به امام علی در میان برخی از علمای سنی باقی ماند. این مقاله نشان میدهد چگونه ابنعساکر در تاریخ دمشق با انگیزههای خاصی این میراث را برای مخاطب سنی بازسازی کرد.
۱۱. نام علی در کتیبههای معماری
برنارد اوکین (دانشگاه آمریکایی قاهره)
نام امام علی در بناهای مختلف از ایران صفوی تا سرزمینهای عثمانی دیده میشود. این مقاله بررسی میکند که چگونه احترام به علی در معماری اسلامی، فراتر از مرزبندیهای مذهبی تجلی یافته است.
۱۲. صدای علی در سنت فاطمی-طیبی: اخلاق در تنبیه الغافلین
عزیز قطبالدین (آکادمی فاطمی)
در رساله اخلاقی دعات فاطمی یمن، سخنان امام علی نقش بنیادین در شکلدادن به تصویر جامعه فاضله دارد. آموزههای او همپایه با حدیث نبوی نقل میشوند و زیربنای معنوی این سنت محسوب میگردند.
۱۳. توحید، آخرت و دانش مقدس: میراث امام علی در مجالس مؤیدی
طاهره قطبالدین (آکسفورد)
در مجالس مؤیدالدین، داعی فاطمی، امام علی محور آموزش توحید و تقوا معرفی میشود. این مقاله نشان میدهد چگونه معارف علی در سه بخش اصلی مجالس مؤیدی تجلی یافته و هویت دینی فاطمیان را شکل میدهد.
۱۴. علی بن ابیطالب و تیپولوژی عهدینی در متون شیعی
دوین استوارت (اموری)
این مقاله به بررسی تشبیههای عهدینی (مانند تشبیه علی بن ابیطالب به هارون) در متون شیعی میپردازد و نشان میدهد چگونه این نوع تفسیرها تصویر خاصی از علی را با بهرهگیری از داستانهای انبیای بنیاسرائیل ایجاد کرده است.
#انعکاس_رویداد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍40
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 معرفی مقالهٔ «نقد متنی قرآن» نوشتهٔ ماراین فانپوتن
👤 وحید صفا
ترجمهٔ فارسی این مقاله به عنوان پنجمین شماره از فروست «انعکاس ادبیات» منتشر شده و محمدرضا نعمتی معرفی کاملی برای آن نگاشته است. ویراست دوم این ترجمه با اصلاحات، جایگزین ویراست نخست شده است.
نسخه کامل این معرفی ویدیویی را در صفحه یوتوب🔴 انعکاس پلاس ببینید.
#انعکاس_پلاس
🔵 @inekas
ترجمهٔ فارسی این مقاله به عنوان پنجمین شماره از فروست «انعکاس ادبیات» منتشر شده و محمدرضا نعمتی معرفی کاملی برای آن نگاشته است. ویراست دوم این ترجمه با اصلاحات، جایگزین ویراست نخست شده است.
نسخه کامل این معرفی ویدیویی را در صفحه یوتوب
#انعکاس_پلاس
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍21