Inekas | انعکاس
7.09K subscribers
232 photos
52 videos
40 files
389 links
«انعکاس» به بازتاب تحقیقات جدید در مطالعات اسلامی اختصاص دارد.

در اینجا بخوانید:
#انعکاس_مقاله
#انعکاس_کتاب
#انعکاس_رویداد
#رویداد_انعکاس
#انعکاس_وبسایت

https://inekas.org
https://instagram.com/inekas_org

ارتباط با ما:
@inekas_admin
info@inekas.org
Download Telegram
💎 معرفی مقاله «پرده‌برداری از معبد ابراهیم: ابعاد مناسکی دین، اسلام و حنیف در قرآن»

🖋 محسن گودرزی (دانشگاه هاروارد)

Goudarzi (2023), Unearthing Abraham’s Altar: The Cultic Dimensions of dīn, islām, and ḥanīf in the Qurʾan, Journal of Near Eastern Studies, v.82, n.1

⬇️دریافت مقاله

⭐️ مقدمه

در قرآن اصطلاحات پرتکراری هست که امروزه بی‌نیاز از معنا کردن دانسته می‌شود، اما تحقیقات جدید نشان داده که در صدر اسلام، به معنای دیگری فهم می‌شده‌اند. دو نمونه از این اصطلاحات، دین و اسلام است که در سالیان اخیر، تحقیقات مستقلی درباره آن‌ها انجام شده است. پنج سال پیش از این، فرد دانر (۲۰۱۸) به بازخوانی این اصطلاحات قرآنی پرداخت و همزمان با او،‌ منخم کیستر (۲۰۱۸) با رجوع به ادبیات مدراشی، تلاش کرد تا عقبه معنایی اسلام را بهتر فهم کند. سپس، خوان کول (۲۰۱۹) پیشنهادی جدید را درباره اصطلاح اسلام و ارتباطش با معادل‌های یونانی و آرامی مطرح کرد. متیو نییِمی (۲۰۲۱) به تطور این اصطلاحات پرداخت. و در سال اخیر،‌ ایلکا لینستت و محسن گودرزی (۲۰۲۳)، پرتوی جدیدی بر این بحث افکندند. اولی، به بازخوانی اسلام و دین در سور مدنی می‌پردازد و در ادامه چکیده‌ای از مقاله دومی را می‌خوانیم. این تحقیقات در اینکه معنای دین و اسلام در قرآن چیست اختلاف نظر دارند، اما در این امر که به معنای معهود خود نیستند، متفق‌القول هستند.

⭐️ خلاصۀ مقاله (منبع)

تحقیق حاضر این ادعا را مدلل می‌سازد که اصطلاحات قرآنی دین، اسلام و حنیف پیوند عمیقی با مناسک عبادی دارند.
دین اغلب به مذهب یا اعتقاد ترجمه می‌شود، اما به نظر من در قرآن دین اکثراً به معنی (شیوه) پرستش به کار رفته و بازتابی است از کاربردهای غیرقرآنی این ریشه در مفهوم خدمت یا بندگی، که غالباً مناسک عبادی را تداعی می‌کنند. (مثلاً نماز، قربانی و عشای ربانی)

اسلام اغلب به معنای تسلیم بودن فهمیده می‌شود، اما به نظرم (همراه با أخلَصَ + دین) اغلب بیانگر شیوۀ پرستش توحیدی مؤمنان است؛ یعنی اینکه آن‌ها خدا را به عنوان تنها معبود می‌شناختند و اعمال عبادی و وظایف غیرآیینی‌شان را مخلصانه و منحصرا برای او انجام می‌دادند.

سرانجام حنیف، اعمال عبادی به‌خصوصِ مؤمنان را توصیف می‌کند؛ یعنی پایبندی آن‌ها به حرم مکی و مناسک متعلق به آن همچون نماز، قربانی ‌و زیارت.
احتمالاً در دوران جاهلیت برخی مسیحیان ویا یهودیان، حنیف را در معنای مشرک یا بت‌پرست و برای برچسب زدن به ملتزمان معابد محلی (مانند حرم مکی) در حجاز به کار می‌بردند. رفته‌رفته این تعبیر بر نفس پیروی از همین اعمال عبادی و نه صرفاً بت‌پرستی دلالت یافت.
از آنجایی که مؤمنان به حرم مکی پایبند بودند، احتمالا برخی مسیحیان یا/و یهودیان در زمان پیامبر آن‌ها را به شکل تحقیرآمیز و در معنای مشرکانه‌اش، حنیف می‌خواندند؛ به خصوص چون مؤمنان حیوانات را در معبدی "غیرمجاز" بیرون از سرزمین مقدس قربانی می‌کردند.
قرآن با افتخار عنوان حنیف را پذیرفت، همچنانکه از مناسک حرم مکی دفاع می‌نمود، و ادعا می‌کرد که این مناسک از سوی ابراهیم (و اسماعیل) پایه‌گذاری شده است. بنابراین ابراهیم خودش یک حنیف بود -و مناسک عبادی را به‌جا می‌آورد؛ آیا او {در این مکان} قربانگاه نساخت و برای خدا قربانی نکرد؟ «در حالی‌که مشرک نبود» (نمونه: ۱۳۵ بقره)

تأملاتی گسترده‌تر: ما گاهی قرآن را به مثابه یک رسالۀ الهیاتی می‌خوانیم، یا با این دید که به توضیح الهیاتی سایر ادیان می‌پردازد. اما قرآن تا حد زیادی مخاطبان غیرزبده با تعلیمات الهیاتی ضعیف (یا بی‌بهره از آموزش) داشته است.
در فضای قرآنی، مردم فقط بر سر باورهای انتزاعی و جزئیات الهیاتی دقیق آن‌ها بحث نمی‌کردند. احتمالاً نزاع عمدۀ مردم بر سر اندیشه‌های تجسم‌یافته در اعمال عبادی، یا حتی بر سر مناسک و سنت‌هایی بوده است که به آن‌ها عقایدی خاص نسبت داده می‌شده («آن رسم شرک‌آلود است!»)
به نظر می‌رسد مشرکان الهیات منسجم و خوش‌ساختی نداشته‌اند. همین مطلب احتمالا دربارۀ اکثر یهودیان و مسیحیانی که در قرآن به آن‌ها اشاره شده، برقرار است. چیزی که یک جامعۀ دینی را متحد و آن را از سایرین متمایز می‌کرد، اغلب مناسک عبادی متفاوت آن‌ها بود.
مؤمنان و مشرکان در معبد واحدی شرکت می‌کردند. بیشتر آیات مکی دربارۀ شرک، به اعمال در کنار عقاید مرتبط است. هر کدام از عبارات قرآنیِ عَبَدَ، دَعا، ذَکَرَ، سَبَّحَ و قَرَأ ممکن است فراتر از پرستش فردی، تداعی‌گر مناسک مجزایی باشند.

فهم ارائه‌شده در این تحقیق برای هر یک از عبارات قرآنی دین، اسلام و حنیف دارای شواهدی وثیق در سنت اسلامی است.

📼 ویدئوی ارائۀ نویسنده دربارۀ دین و اسلام (اینجا و اینجا)
📼 ویدئوی ارائۀ نویسنده دربارۀ حنیف در مدرسه انعکاس

ارائۀ نویسنده: «بازنگری معنای واژهٔ دین در قرآن» در دوشنبه ۵ تیرماه، ۱۸ تا ۲۰ (شرکت در جلسه)

#انعکاس_مقاله

@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16
💠 معرفی مقالۀ «ایشان تنها جادوگرند؟: تحلیلی زبان‌شناسانه از آیۀ ۶۳ سوره طه با استفاده از مشابه‌های قرآنی آن»

🖋 ماراین فان‌پوتن (دانشگاه لایدن)

🔵نسخۀ منتشر شده در پایگاه مجله انجمن بین‌المللی مطالعات قرآنی

van Putten, M. (2023). Are these Nothing but Sorcerers? – A linguistic analysis of Q Ṭā-Hā 20:63 using intra-Qurʾānic parallels. Journal of the International Qur’anic Studies Association. https://doi.org/10.1515/jiqsa-2023-0002

⬇️ دریافت مقاله

⭐️ چکیده

تعبیر ﴿إِنَّ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ﴾ [مطابق برخی قرائات غیر حفص از عاصم]‏‌ در آیۀ ۶۳ سوره طه، که ظاهراً برخلاف نحوِ (دستور زبان) عربی است، هم در منابع سنتی اسلامی و هم در بررسی‌های مدرن، آبستن بحث‌های مفصلی بوده است.

هدف این مقاله ارزیابی دوبارۀ ساختار دستوری حاکم بر قرائت‌های مختلف این آیه است. در این ارزیابی با در نظر گرفتن نحو حاکم بر سایر ساختارهای قابل قیاس در قرآن، به جای گونۀ رایج و هنجاری آن -که توسط نحویان قرون میانه تثبیت شده-، ساختار نحوی آیه مجددا بررسی شده است.

با تجزیه و تحلیل این آیه در چارچوب دیگر آیات مشابه قرآنی، می‌توان استدلال کرد که قرائت کم‌بسامد "إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَان" قرائت اصلی منظور از متن عثمانی است؛ در حالی که قرائت غالب "إِنّ هَذَانِ لَسَاحِرَان" که از نظر نحوی مشکل‌زاست، می‌تواند به‌عنوان برایندی از قرائت‌های رایج غیرعثمانی تلقی شود. همچنین با مقایسۀ این آیه با آیات دیگر نشان داده می‌شود که می‌توان به درک عمیق‌تری از آیاتی با ساخت‌هایی مشابه آیۀ ۴ سوره طارق: ﴿إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظ‎﴾‏ دست یافت و بر برخی قرائات رسمی رقیب این آیات پرتوی تازه بیفکنیم.

⭐️ جمع‌بندی

امید است که این بحث در نحو قرآن اهمیت استفاده از خود متن قرآن را برای درک نحو آن پررنگ کند. قرآن مجموعه‌ای متکی‌به‌خود است و غالباً ساخت‌هایی دارد که خارج از آن- حتی اگر یافت شوند- نادرند. با پایبندی تام به آنچه می‌توان از بخش‌های مختلف قرآن به دست آورد و بررسی دقیق قرائت‌های گوناگون مربوطه در چنین جاهایی، می‌توان به بینش‌های جدیدی دست یافت که در استنتاج‌های نحویان متاخر دست‌یاب نبوده و تنها از خود این مجموعه [=ساختارهای نحوی به کارگرفته شده داخل قرآن] حاصل می‌شود.

با این وجود، همزمان با تلاش برای استخراج نحو قرآن بدین شیوۀ [جدید]، باید بر اهمیت آثار نحوی-تفسیری قرون میانه نیز تاکید فراوان داشت. چنین آثاری اغلب رویکردی حداکثری برای ارائۀ گزینه‌های مختلف [در جهت تبیین نحوی ساختار آیه] دارند و نمی‌توان همواره با استفاده از آن‌ها به پاسخی روشن در مورد اینکه بهترین فهم چیست رسید. با این حال این آثار مجموعه‌ای خطیر از آراء موجود هستند و نمای کلیِ گسترده‌ای از تفاسیر مختلف موجود را ارائه می‌دهند.

با اتخاذ رویکردی تطبیقی به ساختارهای موازی در مجموعۀ ساختارهای قرآنی می‌توان تصمیم گرفت که قانع‌کننده‌ترین تبیین نحوی کدام است. با اتخاذ این شیوه روشن می‌شود که آیۀ ۶۳ سوره طه را که در ابتدا یک خطای نحوی به نظر می‌رسید، می‌توان در چارچوب نحوِ مورد تأیید این مجموعه فهم کرد. همچنین آشکار می‌شود که این آیه اگر به صورت متداول آن یعنی به صورت "إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَان" [مطابق قرائت حفص از عاصم] خوانده شود، صورتی نادر اما قابل فهم است: «اینها قطعاً جادوگرند!»

برای مطالعه خلاصه مقاله به قلم نویسنده به اینجا مراجعه کنید.

برای تحلیل نحویِ قرائت مشهور، به اینجا مراجعه کنید.

#انعکاس_مقاله
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍20