ا
افزایش و کاهش شاخصها در بازارهای جهان از روز یازده دی ماه سال نود و هشت(روز آغاز سال ۲۰۲۰) تا روز سی فروردین نود و نه. جدول از عماد مدیرزاده
افزایش و کاهش شاخصها در بازارهای جهان از روز یازده دی ماه سال نود و هشت(روز آغاز سال ۲۰۲۰) تا روز سی فروردین نود و نه. جدول از عماد مدیرزاده
دیروز سه شنبه که در کلاس این اسلایدهای قدیمی را ارائه می کردم، به نظرم رسید برای فعالان بخش مسکن این اسلایدها هنوز حاوی مطالب جالبی است، بویژه آنجا که از ضرورت قانونی انتشار اطلاعات در بعضی کشورها صحبت می شود. برای علاقه مندان بخش مسکن آن اسلایدها را اینجا می آورم.
این مقاله قبلا تحت عنوان «مصاحبه ی عید با تجارت فردا» در بالا آمده، ولی دوستان شکایت داشتند که به درستی باز نمی شود. عنوان آن به تعبیر مجله «شرایط حساس» است. آن را این جا بخوانید
درگذشت ابوالقاسم رحیمی انارکی، مدیر عامل بانک مسکن، در این وانفسای بیماری کرونا، دل هر کس که وی را از نزدیک تر می شناخت به درد می آورد. یادش گرامی باد. سالها در بانک با صداقت، پاکدستی، جدیت و تلاش کار کرد و در دوره اخیر نیز که بعد از مدتی طولانی از درون خود بانک به مدیریت ارشد بانک ارتقاء یافته بود، یک سره در خدمت بانک و همکاران خود بود. این ضایعه را به خانواده محترم ایشان و همکاران بانک عمیقا تسلیت عرض می کنم و امیدوارم که خداوند به بازماندگان محترم ایشان سلامتی و طول عمر با عزت اعطا نماید.
گزارشگری در مورد شرکتها https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%87%D8%A7-104/3647565-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87
روزنامه دنیای اقتصاد
گزارشگری بنگاه
«دنیایاقتصاد» به عرصه جدیدی از گزارشگری مطبوعاتی وارد شده که در عین ضرورت، ریسکهای خود را هم دارد: گزارش در مورد شرکتها. رسانهها در ایران جز در قالب آگهی تبلیغی یا رپرتاژ آگهی کمتر خبری از شرکتها انعکاس دادهاند. این قاعده بهویژه در صداوسیمای جمهوری…
مسوولیتِ «مالی » به مثابه یک علم
پایداری بازار سهام چه اقتضائاتی دارد؟
پایداری بازار سهام چه اقتضائاتی دارد؟
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
مسوولیتِ «مالی» به مثابه یک علم
✍️ حسین عبدهتبریزی/دبیرکل پیشین بورس تهران
هفته گذشته در روز دوشنبه اول اردیبهشت، جمعاً 48 پیام مستقیم (غیر از آنچه ذیل نوشتههای من در شبکههای اجتماعی اظهارنظر میشود) در اینستاگرام، تلگرام، لینکدین و... به شکل ایمیل دریافت کردم. اگر درخواستهای توصیه تحصیلی، اشتغال و چند پیام دوستان را کنار بگذاریم، 38 پیام مربوط به بازار سرمایه بود. با هم چند پیام را مرور کنیم:
1- سلام. من یه راننده اسنپ ساده هستم. در این شرایط سخت اقتصادی 50 میلیون بیشتر ندارم. میخواستم یه سهم که ارزش خرید و رشد داشته باشه رو بههم معرفی کنید تا بتونم حداقل ارزش پول ناچیزم را حفظ کنم. و بتونم جهت خانوادم در آینده نزدیک شرایط بهتری محیا (مهیا) کنم. ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایید.
2- سلام. خوب هستین؟ یه سوال داشتم خدمتتون. یه 6 ماهیه تو بورس هستم؛ سود خوبی کردم. با پول کم الان پولم شده 8 میلیون. با 300 هزار تومان شروع کردم. یه ماشین دارم 100 تومان تقریباً میارزد. به نظرتون بفروشم یه 50 تومان وارد بورس کنم به مدت 5/4 یا 6 ماه بعد اصل پولم را بکشم بیرون و با اون سودش کار کنم. ممنون میشم پاسخ جنابعالی را دریافت کنم.
3- سلام دکتر. مبتدی در بورس هستم. در تبریز هستم. بزرگواری بفرمایید استرس دارم، راهنمایی بفرمایید. 50 میلیون دارم بانک مسکن گذاشتهام. وضع بورس خوب است. فامیل خانمم خیلی سود کرده الحمدلله. پول را بیارم بیرون برم سهم بخرم؟ چی میفرمایید؟
فارغ از این بحث که پاسخ به این عزیزان دشوار و وقتبر است و بسیاری از آنان از فردی با سوابق من اطلاعات ویژهای توقع دارند، و فارغ از اینکه گاه از دوستان دیگر هم پیامهای ملامتبار و نکوهشکننده اینگونه نیز دریافت میکنم:
1- هی مقاله بنویس. کار دیگری به جز زمینزدن بورس نداری؟
2- چرا شماها اینقدر بخیل هستید؟ میدونی چقدر در بورس ضرر دادم. حالا چند ماهی هست که ضرررامو دارم جبران میکنم، به شما زور میآید؟
طبعاً از پیشرفت بازار سرمایه و افرایش ضریب نفوذ آن بین مردم خوشحالم. محدودیتهای بانک مرکزی در گردش وجوه نقد که به کنترل موثر سوداگری در معاملات ارز انجامیده و از خروج ارز جلوگیری کرده، در کنار کنترل تقاضا برای وارداتِ بسیاری از کالاها و خدمات و امنیتیشدن معاملات ارزی، منابع سوداگران ارز را به سمت بازار سرمایه جهت داده است. ضعف تقاضای مصرفی در بخش مسکن که حاصل تغییر ساختاری آن بخش است نیز مقدار قابلملاحظهای از سرمایههایی را که در بازار مسکن چرخش داشته، به سمت بازار سهام هدایت کرده است.
از اینرو، هر روز هزاران نفر در سامانه سجام ثبتنام میکنند و کد سهامداری میگیرند. کامپیوترهای بورس ظرفیت تحمل بار سنگین دادهها و معاملات را ندارد و خبر قطع سیستم معاملاتی عادی تلقی میشود. برخی نهادهای مالی هر یک 10 هزار میلیارد تومان در صندوقهای سرمایهگذاری خود تحت مدیریت دارند؛ هر روز پولهای جدیدی وارد بازار میشود. این دیگر آن بورس و بازار سرمایه گذشته نیست؛ بازار بزرگ شده است. اینها خبرهای خوشحالکنندهای است.
نگرانی آن است که نرخهای بازده بالا پایدار نماند و سرنوشت محتوم افزایش غیرمنطقی شاخص، به ریزش قیمتها بینجامد. اگر افزایش شاخص تدریجی و منطقی نباشد، تداوم رشد آن ناممکن میشود، و با سقوط بازار، مردمی که با اشتیاق به گرد آن فرا آمدهاند، پراکنده میشوند و فرصت بزرگی که برای بازار سرمایه ایران فراهم شده، از دست میرود.
منبع: هفته نامه #تجارت_فردا
@tejaratefarda
✍️ حسین عبدهتبریزی/دبیرکل پیشین بورس تهران
هفته گذشته در روز دوشنبه اول اردیبهشت، جمعاً 48 پیام مستقیم (غیر از آنچه ذیل نوشتههای من در شبکههای اجتماعی اظهارنظر میشود) در اینستاگرام، تلگرام، لینکدین و... به شکل ایمیل دریافت کردم. اگر درخواستهای توصیه تحصیلی، اشتغال و چند پیام دوستان را کنار بگذاریم، 38 پیام مربوط به بازار سرمایه بود. با هم چند پیام را مرور کنیم:
1- سلام. من یه راننده اسنپ ساده هستم. در این شرایط سخت اقتصادی 50 میلیون بیشتر ندارم. میخواستم یه سهم که ارزش خرید و رشد داشته باشه رو بههم معرفی کنید تا بتونم حداقل ارزش پول ناچیزم را حفظ کنم. و بتونم جهت خانوادم در آینده نزدیک شرایط بهتری محیا (مهیا) کنم. ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایید.
2- سلام. خوب هستین؟ یه سوال داشتم خدمتتون. یه 6 ماهیه تو بورس هستم؛ سود خوبی کردم. با پول کم الان پولم شده 8 میلیون. با 300 هزار تومان شروع کردم. یه ماشین دارم 100 تومان تقریباً میارزد. به نظرتون بفروشم یه 50 تومان وارد بورس کنم به مدت 5/4 یا 6 ماه بعد اصل پولم را بکشم بیرون و با اون سودش کار کنم. ممنون میشم پاسخ جنابعالی را دریافت کنم.
3- سلام دکتر. مبتدی در بورس هستم. در تبریز هستم. بزرگواری بفرمایید استرس دارم، راهنمایی بفرمایید. 50 میلیون دارم بانک مسکن گذاشتهام. وضع بورس خوب است. فامیل خانمم خیلی سود کرده الحمدلله. پول را بیارم بیرون برم سهم بخرم؟ چی میفرمایید؟
فارغ از این بحث که پاسخ به این عزیزان دشوار و وقتبر است و بسیاری از آنان از فردی با سوابق من اطلاعات ویژهای توقع دارند، و فارغ از اینکه گاه از دوستان دیگر هم پیامهای ملامتبار و نکوهشکننده اینگونه نیز دریافت میکنم:
1- هی مقاله بنویس. کار دیگری به جز زمینزدن بورس نداری؟
2- چرا شماها اینقدر بخیل هستید؟ میدونی چقدر در بورس ضرر دادم. حالا چند ماهی هست که ضرررامو دارم جبران میکنم، به شما زور میآید؟
طبعاً از پیشرفت بازار سرمایه و افرایش ضریب نفوذ آن بین مردم خوشحالم. محدودیتهای بانک مرکزی در گردش وجوه نقد که به کنترل موثر سوداگری در معاملات ارز انجامیده و از خروج ارز جلوگیری کرده، در کنار کنترل تقاضا برای وارداتِ بسیاری از کالاها و خدمات و امنیتیشدن معاملات ارزی، منابع سوداگران ارز را به سمت بازار سرمایه جهت داده است. ضعف تقاضای مصرفی در بخش مسکن که حاصل تغییر ساختاری آن بخش است نیز مقدار قابلملاحظهای از سرمایههایی را که در بازار مسکن چرخش داشته، به سمت بازار سهام هدایت کرده است.
از اینرو، هر روز هزاران نفر در سامانه سجام ثبتنام میکنند و کد سهامداری میگیرند. کامپیوترهای بورس ظرفیت تحمل بار سنگین دادهها و معاملات را ندارد و خبر قطع سیستم معاملاتی عادی تلقی میشود. برخی نهادهای مالی هر یک 10 هزار میلیارد تومان در صندوقهای سرمایهگذاری خود تحت مدیریت دارند؛ هر روز پولهای جدیدی وارد بازار میشود. این دیگر آن بورس و بازار سرمایه گذشته نیست؛ بازار بزرگ شده است. اینها خبرهای خوشحالکنندهای است.
نگرانی آن است که نرخهای بازده بالا پایدار نماند و سرنوشت محتوم افزایش غیرمنطقی شاخص، به ریزش قیمتها بینجامد. اگر افزایش شاخص تدریجی و منطقی نباشد، تداوم رشد آن ناممکن میشود، و با سقوط بازار، مردمی که با اشتیاق به گرد آن فرا آمدهاند، پراکنده میشوند و فرصت بزرگی که برای بازار سرمایه ایران فراهم شده، از دست میرود.
منبع: هفته نامه #تجارت_فردا
@tejaratefarda
خبر درگذشت مرحوم محمد رضا مقدسی ، پدر گرامی آقای مهدی مقدسی برای این جانب بسیار تلخ و ناگوار است. خدایشان مقام ایشان را بزرگ دارد. این ضایعه را به بازماندگان عزیز ایشان عمیقا و از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم. آشنایی این جانب با ایشان به گذشته های دوری برمی گردد. اما در سال ۱۳۸۲ فرصت مجددی شد که در خدمت ایشان باشم و از نظرها، دیدگاهها، راهنماییها، و مصلحت اندیشی های ایشان در حق خودم برخوردار شوم. جناب آقای مقدسی شخصیتی مستقل بودند و عادتهای منحصر به فردی داشتند. روی دیدگاه خود پافشاری می کردند و سخنی را که باور داشتند، پی می گرفتند. علاقهمندی ویژه ای به کشور داشتند و از این رو منافع عمومی برایشان اهمیت داشت. از نقد هراسی نداشتند و پایه ی انتقاد خود را بر منافع عام استوار می کردند. براستی شخصیت ویژه ی خود را داشتند؛ و در واقع تیپ کاملا خاصی از مدیران بودند؛ شخصیت هایی که این روزها بیشتر به آنها نیازمندیم. همواره در بحث وارد می شدند و از موضع حق طلبانه ای تحلیل خود را ارائه می کردند. همه ی کسانی که ایشان را نزدیکتر می شناختند، اقرار دارند که وجودشان همواره در جمع مغتنم بود، فرصتی بود که حرف متفاوتی از فرد مستقلی بشنوید و با زاویه ی دیدی آشنا شوید که همواره منفعت حق الناس در آن نهفته بود. درد و آه که این فرصت از ما دریغ شده است و این وجود نازنین را در میان خود نداریم. از درگاه خداوند متعال برای ایشان علو درجات و برای کلیه ی بازماندگانشان سلامتی و طول عمر با عزت مسئلت دارم.
Forwarded from اقتصاد اجتماعی - عماد مدیرزاده
🔵 بازار بورس از امروز (۱۱ اردیبهشت) تا پایان سال ۹۹ چقدر میتواند سود بدهد؟
مجموع ارزش بازار بورس و فرابورس در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۹۹ حدود ۴۰۰۰ هزارمیلیاردتومان (همت) بوده است. با پیشبینی ارزش مجموع دو بازار فوق در پایان سال ۹۹، میتوانیم میزان متوسط بازدهی بورس از امروز تا پایان سال را تخمین بزنیم.
قاعدتا پیشبینی ارزش بازار سرمایه در آینده بسیار سخت است. برای اینکار، با توجه به حجم عرضههای برنامهریزی شده و ارزش امروز بازار، میخواهیم برآورد کنیم که برای حفظ ارزش بورس در سطح فعلی، بازار سرمایه به چه میزان نقدینگی نیاز دارد.
بر اساس تصمیمات اخیر، تا پایان سال حدود ۳۰۰ همت سهام عدالت در بورس قابل معامله خواهد شد. اگر فرض کنیم با توجه به افزایش شدید قیمت سهام عدالت، نیمی از صاحبان آن اقدام به عرضه سهام خود در بازار کنند، ۱۵۰ همت نقدینگی برای جذب آن نیاز است. دولت نیز قصد دارد ۵۰ همت از سهام باقیمانده خود در شرکتهای بورسی را در قالب صندوقهای قابل معامله در بورس عرضه کند. پس ۵۰ همت نقدینگی هم از این محل وارد بازار خواهد شد. از طرف دیگر، اگر فرض کنیم نسبت سهم شناور بازار فقط حدود ۱۰ درصد باشد، برای حفظ ارزش امروز بازار نیز ده درصد ۴۰۰۰ همت (ارزش کل بازار) یعنی ۴۰۰ همت نقدینکی نیاز خواهد بود. مجموع ارقام فوق حدود ۶۰۰ همت برآورد میگردد.
نتیجه: یعنی برای حفظ ارزش بازار در پایان سال ۹۹ در سطح فعلی، بازار سرمایه به حدود ۶۰۰ همت نقدینگی نیاز خواهد داشت.
حال فرض میکنیم حجم نقدینگی در پایان سال ۹۹، حدود ۳۰۰۰ همت باشد.
در حال حاضر نسبت سپردههای جاری به کل نقدینگی حدود ۱۶ درصد است. اگر فرض کنیم با توجه به کاهش نرخ سود بانکی این نسبت در سال ۹۹ به ۲۰ درصد افزایش یابد، یعنی در پایان سال ۹۹ مجموع سپردههای جاری حدود ۶۰۰ همت خواهد بود. لذا برای حفظ ارزش بازار در سطح فعلی تا پایان سال، بازار بورس به اندازه مجموع سپردههای جاری کل کشور به نقدینکی نیاز خواهد داشت!!
بدیهی است با فرض صحت مفروضات فوق، اختصاص چنین حجم نقدینگی به بازار سرمایه بسیار نامحتمل است.
لذا برای حفظ ارزش امروز بازار تا پایان سال ۹۹، یا باید نقدینگی پایان سال بسیار فراتر از ۳۰۰۰ همت باشد (افزایش شدید نقدینگی و در نتیجه تورم بالا) یا نسبت سپردههای جاری به کل نقدینگی بسیار فراتر از سطح فعلی قرار گیرد و عمده فعالیتهای اقتصادی تعطیل و عمده نقدینگی جاری صرف خرید و فروش سهام شود (رکود).
اعداد و ارقام فوق، نشان میدهد این انتظار که ارزش بازار سرمایه در پایان سال ۹۹ بالاتر از ارزش امروز آن باشد، انتظار بسیار بعیدی است مگر در دو حالت: ابر تورم یا رکود شدید اقتصادی و البته یا هر دو!!
پینوشت ۱: تحلیل فوق حمل بر عدم توصیه ورود به بازار بورس نشود. اولا محاسبات در خصوص کلیت بازار است و ثانیا هدف اصلی نگارنده، توصیه به عدم سرمایهگذاری منابع ضروری زندگی به امید کسب سودهای کلان است.
پینوشت ۲: آزادسازی سهام عدالت تصمیم بسیار بجا و لازمی بود. عرضه سهام باقیمانده دولت به مردم نیز اگر چه میتوانست با فروش مستقیم سهام شرکتها در بازار، شکل بسیار بهتری داشته باشد اما در مجموع تصمیم خوبیست.
@SocioEconomic
مجموع ارزش بازار بورس و فرابورس در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۹۹ حدود ۴۰۰۰ هزارمیلیاردتومان (همت) بوده است. با پیشبینی ارزش مجموع دو بازار فوق در پایان سال ۹۹، میتوانیم میزان متوسط بازدهی بورس از امروز تا پایان سال را تخمین بزنیم.
قاعدتا پیشبینی ارزش بازار سرمایه در آینده بسیار سخت است. برای اینکار، با توجه به حجم عرضههای برنامهریزی شده و ارزش امروز بازار، میخواهیم برآورد کنیم که برای حفظ ارزش بورس در سطح فعلی، بازار سرمایه به چه میزان نقدینگی نیاز دارد.
بر اساس تصمیمات اخیر، تا پایان سال حدود ۳۰۰ همت سهام عدالت در بورس قابل معامله خواهد شد. اگر فرض کنیم با توجه به افزایش شدید قیمت سهام عدالت، نیمی از صاحبان آن اقدام به عرضه سهام خود در بازار کنند، ۱۵۰ همت نقدینگی برای جذب آن نیاز است. دولت نیز قصد دارد ۵۰ همت از سهام باقیمانده خود در شرکتهای بورسی را در قالب صندوقهای قابل معامله در بورس عرضه کند. پس ۵۰ همت نقدینگی هم از این محل وارد بازار خواهد شد. از طرف دیگر، اگر فرض کنیم نسبت سهم شناور بازار فقط حدود ۱۰ درصد باشد، برای حفظ ارزش امروز بازار نیز ده درصد ۴۰۰۰ همت (ارزش کل بازار) یعنی ۴۰۰ همت نقدینکی نیاز خواهد بود. مجموع ارقام فوق حدود ۶۰۰ همت برآورد میگردد.
نتیجه: یعنی برای حفظ ارزش بازار در پایان سال ۹۹ در سطح فعلی، بازار سرمایه به حدود ۶۰۰ همت نقدینگی نیاز خواهد داشت.
حال فرض میکنیم حجم نقدینگی در پایان سال ۹۹، حدود ۳۰۰۰ همت باشد.
در حال حاضر نسبت سپردههای جاری به کل نقدینگی حدود ۱۶ درصد است. اگر فرض کنیم با توجه به کاهش نرخ سود بانکی این نسبت در سال ۹۹ به ۲۰ درصد افزایش یابد، یعنی در پایان سال ۹۹ مجموع سپردههای جاری حدود ۶۰۰ همت خواهد بود. لذا برای حفظ ارزش بازار در سطح فعلی تا پایان سال، بازار بورس به اندازه مجموع سپردههای جاری کل کشور به نقدینکی نیاز خواهد داشت!!
بدیهی است با فرض صحت مفروضات فوق، اختصاص چنین حجم نقدینگی به بازار سرمایه بسیار نامحتمل است.
لذا برای حفظ ارزش امروز بازار تا پایان سال ۹۹، یا باید نقدینگی پایان سال بسیار فراتر از ۳۰۰۰ همت باشد (افزایش شدید نقدینگی و در نتیجه تورم بالا) یا نسبت سپردههای جاری به کل نقدینگی بسیار فراتر از سطح فعلی قرار گیرد و عمده فعالیتهای اقتصادی تعطیل و عمده نقدینگی جاری صرف خرید و فروش سهام شود (رکود).
اعداد و ارقام فوق، نشان میدهد این انتظار که ارزش بازار سرمایه در پایان سال ۹۹ بالاتر از ارزش امروز آن باشد، انتظار بسیار بعیدی است مگر در دو حالت: ابر تورم یا رکود شدید اقتصادی و البته یا هر دو!!
پینوشت ۱: تحلیل فوق حمل بر عدم توصیه ورود به بازار بورس نشود. اولا محاسبات در خصوص کلیت بازار است و ثانیا هدف اصلی نگارنده، توصیه به عدم سرمایهگذاری منابع ضروری زندگی به امید کسب سودهای کلان است.
پینوشت ۲: آزادسازی سهام عدالت تصمیم بسیار بجا و لازمی بود. عرضه سهام باقیمانده دولت به مردم نیز اگر چه میتوانست با فروش مستقیم سهام شرکتها در بازار، شکل بسیار بهتری داشته باشد اما در مجموع تصمیم خوبیست.
@SocioEconomic
Forwarded from تحلیلهای اقتصادی و مالی (محمد مهدی عسگری)
نقدی بر نوشته دکتر مدیرزاده
دکتر مدیرزاده در مطلبی تحلیلی امکان باقی ماندن ارزش بازار در سطوح فعلی را مورد بررسی قرار دادهاند. ضمن تشکر از مطلب دقیق ایشان نکاتی چند در خصوص این تحلیل به ذهن نگارنده میرسد:
1- ایشان برای تحلیل خود جریان ورود نقدینگی به بازار را مورد بررسی قرار داده و معتقدند برای تداوم ارزش فعلی بازار نیاز به 600 هزار میلیارد تومان (همت) سپردههای جاری است که با مفروضات ذکر شده در تحلیل معادل کل سپردههای جاری درانتهای سال 99 است. به نظر میرسد برای تحلیل جریان ورود نقدینگی به بازار سرمایه تکیه صرف به سپردههای جاری چندان دقیق نباشد. مطابق آمار منتشره بانک مرکزی حجم سپردههای جاری در آذر ماه سال 98 (آخرین دورهای که بانک مرکزی جزئیات آمارهای پولی و بانکی را منتشر کرده است) 12.2 درصد کل نقدینگی بوده است. سپردههای جاری مطابق دستهبندی ارائه شده از سوی بانک مرکزی حجم عمده پول را تشکیل میدهد بااینحال باید توجه داشت که سپردههای قرضالحسنه و سرمایهگذاری کوتاهمدت که در دستهبندی بانک مرکزی ذیل شبهپول دستهبندی میشوند ماهیت پول دارند. درواقع از آنجا که سپردهگذاران میتوانند به راحتی موجودی این دو نوع حساب را خرج کنند باید آنها را جز سپردههای دیداری و پول دستهبندی کرد. در بسیاری از معاملات نقد افراد موجودی حساب کوتاهمدت خود را از طریق کارتهای بانکی به حساب فروشنده واریز میکنند، بنابراین این سپردهها ماهیت دیداری دارند.
2- حجم زیادی از نقدینگی تازه نفس بازار متعلق به سهامداران خرد است، یعنی کسانی که یا حساب جاری ندارند یا اگر داشته باشند ترجیح میدهند جز در مواقع لزوم از آن استفاده نکنند و تقاضای پول خود را از طریق سپردههای کوتاهمدت که مشمول بهره میشوند تامین کنند. بنابراین بسیاری از وجوهی که به بازار وارد میشود از محل سپردههای کوتاهمدت است، نه جاری.
3- برای اثبات این مدعا میتوان به آمارهای پولی در ماههای شهریور و مهرماه 1396 رجوع کرد. مطابق بخشنامه مرکزی نرخ سود سپردههای بانکی از ابتدای مهرماه کاهش یافت. همین مسئله باعث شد حجم سپردههای کوتاهمدت در شهریورماه نسبت به مردادماه 123 همت کاهش و به حجم سپردههای بلندمدت 141 همت افزوده شود (مازاد 18 همتی ناشی از رشد سپردهها به دلیل پرداختهای بهرهای است) در حالی که سپردههای جاری تغییر چندانی نکردهاند. این بدان معناست که سپردهگذاران برای کسب سود بیشتر سپردههای کوتاهمدت خود (نه سپردههای جاری) را به سپرده بلندمدت تبدیل کردهاند. بنابراین در نظر نگرفتن این متغیر در تحلیلها استنتاج را خدشهدار میکند.
4- سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت در آذرماه 1398 با رقم 641 همت حدود 28 درصد نقدینگی را تشکیل میدادهاند. این رقم از 600 همت اشاره شده در متن بیشتر است. در عین حال اگر نقدینگی در انتهای سال 1399 به 3000 همت برسد و نسبت 28 درصدی از نقدینگی برای این سپردهها حفظ شود مجموع این سپردهها به 850 همت خواهد رسید. رقم سپردههای جاری با فرض ثبات نسبت 12 درصدی نیز به 357 همت خواهید رسید. یعنی مجموعاً 1216 همت که بیش از 2 برابر مقدار اشاره شده توسط دکتر مدیرزاده است. توجه داشته باشید که سپردههای قرضالحسنه به رغم ماهیت دیداریشان در نظر گرفته نشدهاند.
5- کاهش نرخ سود بانکی در کنار بازدهی عجیب بازار سرمایه در 40 روز نخست سال میتواند با ترغیب سپردهگذران به بستن حسابهای بلندمدت خود یا کاهش تمایل به افتتاح سپردههای بلندمدت جدید، این نسبتها را تغییر داده و سهم سپردههای بلندمدت را کاهش دهد. در نتیجه ممکن است سهم پول (با لحاظ سپرده کوتاهمدت به عنوان پول) در سال 1399 افزایش یابد. این یعنی نقدینگی بیشتری برای ورود به بازار سرمایه در دسترس خواهد بود.
6- به علاوه باید توجه داشت که حجم معاملات لزوماً با مقدار نقدینگی مورد نیاز برای آنها برابر نیست. در واقع نظریه مقداری پول را میتوان برای بازار سرمایه نیز به کار گرفت و حجم نقدینگی در سرعت گردش پول را معادل ارزش اسمی معاملات دانست. این بدان معناست که مادامی که پول حقیقی وارد شده به بازار از بازار خارج نشود میتواند از حجم معاملات چندبرابری پشتیبانی کند.
دکتر مدیرزاده در مطلبی تحلیلی امکان باقی ماندن ارزش بازار در سطوح فعلی را مورد بررسی قرار دادهاند. ضمن تشکر از مطلب دقیق ایشان نکاتی چند در خصوص این تحلیل به ذهن نگارنده میرسد:
1- ایشان برای تحلیل خود جریان ورود نقدینگی به بازار را مورد بررسی قرار داده و معتقدند برای تداوم ارزش فعلی بازار نیاز به 600 هزار میلیارد تومان (همت) سپردههای جاری است که با مفروضات ذکر شده در تحلیل معادل کل سپردههای جاری درانتهای سال 99 است. به نظر میرسد برای تحلیل جریان ورود نقدینگی به بازار سرمایه تکیه صرف به سپردههای جاری چندان دقیق نباشد. مطابق آمار منتشره بانک مرکزی حجم سپردههای جاری در آذر ماه سال 98 (آخرین دورهای که بانک مرکزی جزئیات آمارهای پولی و بانکی را منتشر کرده است) 12.2 درصد کل نقدینگی بوده است. سپردههای جاری مطابق دستهبندی ارائه شده از سوی بانک مرکزی حجم عمده پول را تشکیل میدهد بااینحال باید توجه داشت که سپردههای قرضالحسنه و سرمایهگذاری کوتاهمدت که در دستهبندی بانک مرکزی ذیل شبهپول دستهبندی میشوند ماهیت پول دارند. درواقع از آنجا که سپردهگذاران میتوانند به راحتی موجودی این دو نوع حساب را خرج کنند باید آنها را جز سپردههای دیداری و پول دستهبندی کرد. در بسیاری از معاملات نقد افراد موجودی حساب کوتاهمدت خود را از طریق کارتهای بانکی به حساب فروشنده واریز میکنند، بنابراین این سپردهها ماهیت دیداری دارند.
2- حجم زیادی از نقدینگی تازه نفس بازار متعلق به سهامداران خرد است، یعنی کسانی که یا حساب جاری ندارند یا اگر داشته باشند ترجیح میدهند جز در مواقع لزوم از آن استفاده نکنند و تقاضای پول خود را از طریق سپردههای کوتاهمدت که مشمول بهره میشوند تامین کنند. بنابراین بسیاری از وجوهی که به بازار وارد میشود از محل سپردههای کوتاهمدت است، نه جاری.
3- برای اثبات این مدعا میتوان به آمارهای پولی در ماههای شهریور و مهرماه 1396 رجوع کرد. مطابق بخشنامه مرکزی نرخ سود سپردههای بانکی از ابتدای مهرماه کاهش یافت. همین مسئله باعث شد حجم سپردههای کوتاهمدت در شهریورماه نسبت به مردادماه 123 همت کاهش و به حجم سپردههای بلندمدت 141 همت افزوده شود (مازاد 18 همتی ناشی از رشد سپردهها به دلیل پرداختهای بهرهای است) در حالی که سپردههای جاری تغییر چندانی نکردهاند. این بدان معناست که سپردهگذاران برای کسب سود بیشتر سپردههای کوتاهمدت خود (نه سپردههای جاری) را به سپرده بلندمدت تبدیل کردهاند. بنابراین در نظر نگرفتن این متغیر در تحلیلها استنتاج را خدشهدار میکند.
4- سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت در آذرماه 1398 با رقم 641 همت حدود 28 درصد نقدینگی را تشکیل میدادهاند. این رقم از 600 همت اشاره شده در متن بیشتر است. در عین حال اگر نقدینگی در انتهای سال 1399 به 3000 همت برسد و نسبت 28 درصدی از نقدینگی برای این سپردهها حفظ شود مجموع این سپردهها به 850 همت خواهد رسید. رقم سپردههای جاری با فرض ثبات نسبت 12 درصدی نیز به 357 همت خواهید رسید. یعنی مجموعاً 1216 همت که بیش از 2 برابر مقدار اشاره شده توسط دکتر مدیرزاده است. توجه داشته باشید که سپردههای قرضالحسنه به رغم ماهیت دیداریشان در نظر گرفته نشدهاند.
5- کاهش نرخ سود بانکی در کنار بازدهی عجیب بازار سرمایه در 40 روز نخست سال میتواند با ترغیب سپردهگذران به بستن حسابهای بلندمدت خود یا کاهش تمایل به افتتاح سپردههای بلندمدت جدید، این نسبتها را تغییر داده و سهم سپردههای بلندمدت را کاهش دهد. در نتیجه ممکن است سهم پول (با لحاظ سپرده کوتاهمدت به عنوان پول) در سال 1399 افزایش یابد. این یعنی نقدینگی بیشتری برای ورود به بازار سرمایه در دسترس خواهد بود.
6- به علاوه باید توجه داشت که حجم معاملات لزوماً با مقدار نقدینگی مورد نیاز برای آنها برابر نیست. در واقع نظریه مقداری پول را میتوان برای بازار سرمایه نیز به کار گرفت و حجم نقدینگی در سرعت گردش پول را معادل ارزش اسمی معاملات دانست. این بدان معناست که مادامی که پول حقیقی وارد شده به بازار از بازار خارج نشود میتواند از حجم معاملات چندبرابری پشتیبانی کند.