شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
91 subscribers
10.3K photos
1.77K videos
256 files
2.62K links
💥👈 تنهاکانال رسمی شهید شاهرخ ضرغام👉💥
(بدون تبلیغ)

اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد

موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼حکمتهای نهج البلاغه

ادمین
@Shahrokh31zargham
Download Telegram
🔍 #معرفی_حرهای_تاریخ_جهان_معاصر
🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
◀️ #قسمت_سوم

#ارنستو_چه_گوارا

💥بوجود آمدن روحیه ضد امپریالیسمی

💥سعی و تلاش "چه" برای اینکه یک انترن پزشکی شود موفقت‌آمیز نبود در نتیجه وضعیت مالی او اغلب دچار تزلزل بود.

💥در ۱۵ می۱۹۵۴ یک گروهان پیاده‌نظام  اسکودا و تجهیزات نظامی سبک از طرف کمونیست‌های چکسلواکی برای آربنز ارسال شد که باعث تسریع یک کودتا توسط سیا شد.

💥"چه" بسیار مشتاق بود تا به پشتوانه آربنز بجنگد و برای همین منظور به یک گروهک نظامی که توسط جوانان کمونیست تشکیل شده بود پیوست.

💥 اما خیلی زود از کارهای گروه خسته شد و به کار پزشکی خود برگشت.

💥 در پی توطئه "چه" دوباره برای جنگ داوطلب شد اما چیزی نگذشت که آربنز در سفارت مکزیک پناهنده شد و از حامی‌های خارجی خود نیز خواست تا کشور را ترک کنند.

💥 وقتی هیلدا گادآ دستگیر شد چه نیز به کنسولگری آرژانتین پناه برد.

💥"چه" تا چند هفته آنجا ماند وسپس به مکزیک رفت.

💥براندازی رژیم آربنز توسط سیا این دیدگاه را در چه گوارا بوجود آورد که 💢ایالات متحده یک قدرت امپریالیستی است که درصدد براندازی هر کشوری است که بخواهد پیشرفت کند و آزاد باشد.💢 وهمین باعث شد تا این که چه بیشتر از همیشه به این ایمان آورد که یک شورش مسلحانه که توسط یک جمهوری ومردم مسلح حمایت می‌شود تنها راهی است که می‌شود شرایط را به نفع چنین کشورهایی برگرداند.
🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
🔍 #معرفی_حرهای_تاریخ_جهان_معاصر
🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
◀️ #قسمت_سوم

#محمد_علی_کلی

💥جنگ کلی و لیستون و سر اغاز اسلام آوردن

"کلی"هدف بزرگ و انگیزهٔ خوبی داشت، اما لیستون هم از اعتماد به نفس بالایی برخوردار بود و برای هر مبارزه‌ای آماده! در راند نخستین سرعت بازی کلی موجب حیرت همگان شد، حتی لیستون نیز از این مساله شگفت زده شد. قبل از مسابقه آرچی مور و سوگار ری رابینسون به کلی هشدار داده بودند که مراقب سر خود باشد چرا که سانی ضربات سهمگینی دارد، ضمن اینکه از وزن بالای خود در تحت فشار گذاشتن حریف استفاده می‌کرد. به همین دلیل کلی حسابی در راند اول شرایط را بررسی کرد و سعی می‌کرد به او فرصت ندهد.

در همان ابتدای راند سوم به طرز آشکاری لیستون خستگی خود را بروز داد و کلی از این مساله بیشترین سود را برد و با ضرباتی سنگین او را ضعیفتر هم کرد. در ثانیه‌های پایانی راند سوم با یکی از ضربات کلی زیر چشم سانی شکاف عمیقی خورد و همین خونریزی نیروی او را بیش از پیش تحلیل داد. در راند چهارم لیستون با بهره‌جویی از خستگی کلی کمی خود را جمع و جور کرد، اما بوکسور جوان با استفاده از همین نیروی جوانی تا راند ششم خود را سرپا نگه داشت و منتظر پایان مسابقه بود که به ناگاه لیسون پس از چند ضربه از درد به خود پیچید و اعلام کرد که بازویش در رفته و از ادامه مسابقه بازماند و کلی با قدرت خود را "پادشاه جهان" نامید و با فریاد از همه خبرنگاران حاضر در ورزشگاه خواست که در وصف قدرت نمایی او مقاله‌های جذابی بنویسند!

در یک رقابت نفسگیر و پر استرس او بالاخره قهرمان جهان شد. اما باید پس از آن قدرت و توانایی خود را به سایرین هم نشان می‌داد. در ماه نوامبر ۱۹۶۵ (میلادی) توانست قهرمان اسبق دنیا فلویدپترسون را شکست دهد.

در راند دوازدهم داور مسابقه به علت شرایط فیزیکی بد فلوید، بازی را متوقف کرد و کلی را برنده بازی اعلام نمود.

در فاصله میان این دو مسابقه، کاسیوس به دلایل دیگری نیز مطرح و معروف شد. او دین اسلام را پذیرفت و نام خود را به محمد علی تغییر داد. اگرچه این مساله فقط از سوی عده اندکی پذیرفته شد که او را محمد علی کلی بنامند. سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ برای وی سالهای پر مشغله‌ای بودند. چرا که او مجبور شد هفت بار از عنوان قهرمانی اش دفاع کند. هیچیک از قهرمانان سابق دنیا در طول یکسال این کار را در چنین دفعاتی انجام نداده‌اند.

در مارس ۱۹۶۶ در برابر یکی از سرسخت‌ترین حریفانش که یک بوکسور کانادایی به نامگئورگ چواالو بود در یکی از نفسگیرترین مبارزات به پیروزی رسید. چاوالو پیش از این در رده حرفه‌ای خود هرگز شکست نخورده بود.

پس از این مسابقه او به انگلیس رفت تا با قهرمان‌های انگلیسی براین لاندن و هنری کوپر که او را در یک بازی دوستانه در سال۱۹۶۳ شکست داده بودند، دست و پنجه نرم کند. او هر دوی اینها را ناک اوت کرد و به آلمان رفت تا برابر کارل میلدنبرگر اولین آلمانی که برای عنوان ماکس اشملینگ می‌جنگید، به روی رینگ رود.

این مسابقه به اعتراف خودش بسیار سخت و دشوار بود، اما در راند دوازدهم بالاخره میلدنبرگ را ناک اوت کرد. در نوامبر ۱۹۶۶ او باز به ایالات متحده برگشت تا "ویلیامز " را در هوستون شکست دهد!

ویلیامز از آن دسته بوکسورهایی بود که ید طولایی در ناک اوت کردن حریف داشت، اما محمد علی به آسانی در راند سوم او را شکست داد.

در سال ۱۹۶۶ بود که وی به از حضور در ارتش آمریکا برای جنگ ویتنام سر باز زد و اعلام کرد که هرگز به روی همنوعان ویتنامی خود آتش نمی‌گشاید، که همین مساله مدتها سر زبانها بود و پس از آن حتی از حضور در رقابتهای بوکس به مدت ۵ سال محروم شد و گواهینامه بوکسش نیز به حالت تعلیق در آمد، البته مدتی بعد این محکومیت به ۳ سال کاهش پیدا کرد.

در سال ۱۹۷۰ پس از سپری کردن دوران محرومیت خود بار دیگر جواز بوکس خود را دریافت کرد، اما به علت وقفه‌ای چند ساله در ورزش حرفه‌ای عنوان قهرمانی سال ۱۹۷۱رادر مبارزه‌ای با جو فریزر در مادیسون اسکوار گاردن از دست داد.


🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
🔍 #معرفی_حرهای_تاریخ_جهان_معاصر
🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
◀️ #قسمت_سوم
#فیدل_آلخاندرو_کاسترو

 💥ورود به مکزیک و سرانجام مبارزه

کاسترو در مکزیک با 2 مرد آشنا شد که اهمیت به سزایی در زندگیش داشتند؛
💢 ارنستو چه گوآرا و آلبرتو بایو. 💢

کاسترو به همراه دوستان جدید خود، جنبش 26 جولاى را به راه انداختند و ارتش انقلاب را سازماندهى و شروع به عضوگیرى کردند.

در 15 نوامبر 1956 فیدل به کوبا باز می گردد. همراه او 82 مبارز از جمله چه گوارا و برادرش رائول کاسترو بودند اما، عوامل باتیستا که از تاریخ ورود کشتی حامل آنها آگاه شده بودند به آن ها حمله ور شدند و در این حمله به غیر از کاسترو، چه‌گوارا و رائول و 9 نفر دیگر، بقیه کشته یا دستگیر شدند و فیدل و دیگران به کوه‌هاى "سیراماسترا" گریختند و عملیات جنگ نامنظم را از آنجا ادامه دادند. 


داوطلبان زیادى از سرتاسر کوبا به آنها پیوستند و پیروزى‌هایى نیز نصیب کاسترو در برابر ارتش فاقد اخلاق باتیستا شد.

دهقانان و طبقه فقرا از کاسترو حمایت مى کردند و فیدل به آنها قول اصلاحات ارضى داده بود. در حالى که آمریکا از باتیستا حمایت مى‌کرد و نیروهاى دولتى با کمک هاى آمریکا مواضع انقلابى ها را بمباران سنگین مى کردند. 
اواسط سال 1958 مخالفان زیادى به جنبش مبارزه با باتیستا پیوستند و آمریکا کمک‌هاى نظامى خود به باتیستا را لغو کرد.

در ماه دسامبر همان سال نیروهاى جنبش 26 جولاى به رهبرى چه گوارا به شهر "سانتاکلارا" حمله کرده و شکست سنگینى به نیروهاى باتیستا دادند. 


در اول ژانویه 1959 نیروهاى 30 هزار نفرى چه گوارا دولت کوبا را در اختیار گرفتند. دیگر فعالان سیاسى از حمایت مردمى برخوردار نبودند و در عوض کاسترو محبوب مردم بود. 

در 16 فوریه همان سال فیدل به عنوان نخست وزیر دولت جدید سوگند یاد کرد. بلافاصله ایالات متحده آمریکا اعلام کرد دیکتاتورى در کوبا برقرار شده و خصومت خود را آغاز کرد.

کاسترو اصلاحات خود را اجرا کرد و با ملى کردن منافع و دارایى هاى آمریکا در کوبا، حکومت سوسیالیست خود را آغاز کرد. بسیارى از ثروتمندان کوبا به آمریکا گریختند تا به کمک سیا دولت کاسترو را سرنگون کنند. 

در آوریل 1961 فراریان کوبا با کمک سیا عملیات "خلیج خوک‌ها" را اجرا کردند که شکست سختى به همراه داشت. اتحاد جماهیر شوروى اعلام کرد علیه آمریکا وارد جنگ خواهد شد و در سال 1962 موشک‌هاى هسته‌اى خود را در کوبا مستقر کرد.

بعد از اطلاع آمریکا از این اقدام شوروى، مناقشه دو ابرقدرت ادامه پیدا کرد تا اینکه آمریکا تعهد کرد به کوبا حمله نکند و در مقابل شوروى، کلاهک‌هاى هسته‌اى خود را از کوبا خارج کرد. 

🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
🔍 #معرفی_حرهای_تاریخ_جهان_معاصر
🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
◀️ #قسمت_سوم
#هوگو_رافائل_چاوز_فریاس

 💥ایده های چاوز در اداره کشور

چاوز از ابتدا اندیشه‎ ی فقرزدایی در کشورش را به عنوان یک اصل استراتژیک دنبال کرد و توزیع درآمد نفت را به عنوان یک راهکار اصلی مدنظر داشت، وپس از این که به قدرت می‎رسد در حوزه سیاست داخلی و خارجی همین روند را در پیش می‎گیرد.

چاوز نخستین دنباله‎روی جدی کوبا در حوزه آمریکای جنوبی بود. در حوزه سیاست خارجی، چاوز جهت یابی ونزوئلا را به سمت روسیه، کوبا، ایران، اوکراین و چین سوق داد و سیاست نفی وابستگی به کاخ سفید به صورت همه‎جانبه توسط او پیگیری ‎شد.


یکی از دلایل مهم نفی وابستگی به ایالات متحده شباهت زیادی به عملکرد کاسترو دارد. تمام رهبران آمریکای لاتین که مخالف سیاست‌‏های کاخ سفید هستند همواره نوعی هراس از سقوط و براندازی همراهشان بوده است. به همین دلیل بیشترین توانشان صرف ممانعت از براندازی ایالات متحده بوده است. در حال حاضر یکی از نظریاتی که درباره ی کاسترو بیان می‎شود این است که وی به دلیل هراس سقوط خودش، کشور را طی سال‎ها به سمت سوسیالیسم برده است. این نگرش روانی در چاوز نیز بسیار ریشه‎دار بوده است.

اگر سخنان و اظهارنظرهای وی را طی این سال‎ها بررسی شود واضح است که بیشترین صحبت‎های وی، ناسزاگویی به ایالات متحده، روسای جمهوری آمریکا و نگرانی از براندازی و مداخله آن‎ها بوده است.

چاوز بعد از آزادی از زندان، قانون اساسی را برای کسب اختیارات بیشتر تغییر داد و ساختار ارتش را به نفع وفاداران خود دگرگون کرد.

وی با کمک نیروهای وفادار تحت عنوان نیروهای بولیوار یک ساختار شبه نظامی ایجادکرد. حتی یک بار در سال 2002با کودتا مواجه شد که موفق شد با کمک مردم و همین کانون‎های بولیوار و ارتش دوباره به قدرت بازگردد.

احساس عاطفی و پیوندی که چاوز طی این سال‎ها با مردم برقرار کرده و برنامه‎های فقرزدایی چاوز در جذب طبقه متوسط و فقیر از دلایل ماندگاری‏اش در قدرت بوده است.

🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
🔍 #معرفی_حرهای_تاریخ_جهان_معاصر
🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
◀️ #قسمت_سوم

#ماهاتما_گاندی

💥 در 1922 گاندی از طرف دولت هند توقیف، و به 6 سال حبس محکوم شد.

💥 در 1924 به علت بیماری از زندان آزاد شد، و مردم را دعوت کرد که خود لباس خود را ببافند. و خود وی نیز در خانة‌خویش پشت چرخة ریسندگی نشست. این عمل برای وارد ساختن ضربه به اقتصاد بریتانیا و برای به دست آوردن استقلال اقتصادی و سیاسی هند بود.
دولت هند بر نمک مالیات وضع کرد و چون این مالیات مستقیم به ضرر طبقة فقیر بود. گاندی بر ضد آن قیام کرد و به زندان افتاد.

💥 در 1931 به دستور نایب السلطنة هند از زندان آزاد شد. و نایب السلطنه لرد اروین او را برای مذاکره دعوت کرد، و این مذاکرات به پیمان دهلی (1931) منجر شد به موجب این پیمان، نافرمانی نسبت به دولت موقتاً موقوف، و مالیات بر نمک مورد استفادة شخصی لغو شد، و 10000 نفر از زندانیان که به جرم مقاومت منفی زندانی شده بودند آزاد شدند.

🇮🇷✌️🇮🇷✌️
📡کانال🌴حرّهای زمان🌴
@hor_zaman
🔍 #معرفی_حرهای_تاریخ_جهان_معاصر
🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
◀️ #قسمت_سوم

#ارنستو_چه_گوارا

💥بوجود آمدن روحیه ضد امپریالیسمی

💥سعی و تلاش "چه" برای اینکه یک انترن پزشکی شود موفقت‌آمیز نبود در نتیجه وضعیت مالی او اغلب دچار تزلزل بود.

💥در ۱۵ می۱۹۵۴ یک گروهان پیاده‌نظام  اسکودا و تجهیزات نظامی سبک از طرف کمونیست‌های چکسلواکی برای آربنز ارسال شد که باعث تسریع یک کودتا توسط سیا شد.

💥"چه" بسیار مشتاق بود تا به پشتوانه آربنز بجنگد و برای همین منظور به یک گروهک نظامی که توسط جوانان کمونیست تشکیل شده بود پیوست.

💥 اما خیلی زود از کارهای گروه خسته شد و به کار پزشکی خود برگشت.

💥 در پی توطئه "چه" دوباره برای جنگ داوطلب شد اما چیزی نگذشت که آربنز در سفارت مکزیک پناهنده شد و از حامی‌های خارجی خود نیز خواست تا کشور را ترک کنند.

💥 وقتی هیلدا گادآ دستگیر شد چه نیز به کنسولگری آرژانتین پناه برد.

💥"چه" تا چند هفته آنجا ماند وسپس به مکزیک رفت.

💥براندازی رژیم آربنز توسط سیا این دیدگاه را در چه گوارا بوجود آورد که 💢ایالات متحده یک قدرت امپریالیستی است که درصدد براندازی هر کشوری است که بخواهد پیشرفت کند و آزاد باشد.💢 وهمین باعث شد تا این که چه بیشتر از همیشه به این ایمان آورد که یک شورش مسلحانه که توسط یک جمهوری ومردم مسلح حمایت می‌شود تنها راهی است که می‌شود شرایط را به نفع چنین کشورهایی برگرداند.
🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
🔍 #معرفی_حرهای_تاریخ_جهان_معاصر
🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
◀️ #قسمت_سوم

#محمد_علی_کلی

💥جنگ کلی و لیستون و سر اغاز اسلام آوردن

"کلی"هدف بزرگ و انگیزهٔ خوبی داشت، اما لیستون هم از اعتماد به نفس بالایی برخوردار بود و برای هر مبارزه‌ای آماده! در راند نخستین سرعت بازی کلی موجب حیرت همگان شد، حتی لیستون نیز از این مساله شگفت زده شد. قبل از مسابقه آرچی مور و سوگار ری رابینسون به کلی هشدار داده بودند که مراقب سر خود باشد چرا که سانی ضربات سهمگینی دارد، ضمن اینکه از وزن بالای خود در تحت فشار گذاشتن حریف استفاده می‌کرد. به همین دلیل کلی حسابی در راند اول شرایط را بررسی کرد و سعی می‌کرد به او فرصت ندهد.

در همان ابتدای راند سوم به طرز آشکاری لیستون خستگی خود را بروز داد و کلی از این مساله بیشترین سود را برد و با ضرباتی سنگین او را ضعیفتر هم کرد. در ثانیه‌های پایانی راند سوم با یکی از ضربات کلی زیر چشم سانی شکاف عمیقی خورد و همین خونریزی نیروی او را بیش از پیش تحلیل داد. در راند چهارم لیستون با بهره‌جویی از خستگی کلی کمی خود را جمع و جور کرد، اما بوکسور جوان با استفاده از همین نیروی جوانی تا راند ششم خود را سرپا نگه داشت و منتظر پایان مسابقه بود که به ناگاه لیسون پس از چند ضربه از درد به خود پیچید و اعلام کرد که بازویش در رفته و از ادامه مسابقه بازماند و کلی با قدرت خود را "پادشاه جهان" نامید و با فریاد از همه خبرنگاران حاضر در ورزشگاه خواست که در وصف قدرت نمایی او مقاله‌های جذابی بنویسند!

در یک رقابت نفسگیر و پر استرس او بالاخره قهرمان جهان شد. اما باید پس از آن قدرت و توانایی خود را به سایرین هم نشان می‌داد. در ماه نوامبر ۱۹۶۵ (میلادی) توانست قهرمان اسبق دنیا فلویدپترسون را شکست دهد.

در راند دوازدهم داور مسابقه به علت شرایط فیزیکی بد فلوید، بازی را متوقف کرد و کلی را برنده بازی اعلام نمود.

در فاصله میان این دو مسابقه، کاسیوس به دلایل دیگری نیز مطرح و معروف شد. او دین اسلام را پذیرفت و نام خود را به محمد علی تغییر داد. اگرچه این مساله فقط از سوی عده اندکی پذیرفته شد که او را محمد علی کلی بنامند. سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ برای وی سالهای پر مشغله‌ای بودند. چرا که او مجبور شد هفت بار از عنوان قهرمانی اش دفاع کند. هیچیک از قهرمانان سابق دنیا در طول یکسال این کار را در چنین دفعاتی انجام نداده‌اند.

در مارس ۱۹۶۶ در برابر یکی از سرسخت‌ترین حریفانش که یک بوکسور کانادایی به نامگئورگ چواالو بود در یکی از نفسگیرترین مبارزات به پیروزی رسید. چاوالو پیش از این در رده حرفه‌ای خود هرگز شکست نخورده بود.

پس از این مسابقه او به انگلیس رفت تا با قهرمان‌های انگلیسی براین لاندن و هنری کوپر که او را در یک بازی دوستانه در سال۱۹۶۳ شکست داده بودند، دست و پنجه نرم کند. او هر دوی اینها را ناک اوت کرد و به آلمان رفت تا برابر کارل میلدنبرگر اولین آلمانی که برای عنوان ماکس اشملینگ می‌جنگید، به روی رینگ رود.

این مسابقه به اعتراف خودش بسیار سخت و دشوار بود، اما در راند دوازدهم بالاخره میلدنبرگ را ناک اوت کرد. در نوامبر ۱۹۶۶ او باز به ایالات متحده برگشت تا "ویلیامز " را در هوستون شکست دهد!

ویلیامز از آن دسته بوکسورهایی بود که ید طولایی در ناک اوت کردن حریف داشت، اما محمد علی به آسانی در راند سوم او را شکست داد.

در سال ۱۹۶۶ بود که وی به از حضور در ارتش آمریکا برای جنگ ویتنام سر باز زد و اعلام کرد که هرگز به روی همنوعان ویتنامی خود آتش نمی‌گشاید، که همین مساله مدتها سر زبانها بود و پس از آن حتی از حضور در رقابتهای بوکس به مدت ۵ سال محروم شد و گواهینامه بوکسش نیز به حالت تعلیق در آمد، البته مدتی بعد این محکومیت به ۳ سال کاهش پیدا کرد.

در سال ۱۹۷۰ پس از سپری کردن دوران محرومیت خود بار دیگر جواز بوکس خود را دریافت کرد، اما به علت وقفه‌ای چند ساله در ورزش حرفه‌ای عنوان قهرمانی سال ۱۹۷۱رادر مبارزه‌ای با جو فریزر در مادیسون اسکوار گاردن از دست داد.


🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@hor_zaman
👆👆توبه شهید شاهرخ ضرغام حر خمینی
از کاباره تا معاون فرمانده فدائیان اسلام و در آخر شهادت

#قسمت_سوم
🌹#شهید_شاهرخ_ضرغام🌹
#توبه_شاهرخ_و_شهادت

🌺سه روز از عاشورا گذشته بود. شاهرخ خیلی جدی تصمیم گرفته بود کار توی کاباره رو رها کنه،عصر بود اومد خونه خیلی بی مقدمه گفت پاشید وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد مادر با تعجب پرسید مشهد؟! جدی میگی پسرم؟گفت اره بابا بیلیت گرفتم دو ساعت دیگه باید حرکت کنیم. باور کردنی نبود دو ساعت بعد باید توی اتوبوس بودیم مادر تو راه مشهد خیلی خوشحال بود،خیلی شاهرخ رو دعا میکرد.چند سالی بود مشهد نرفته بودیم تو راه اتوبوس واسه شام وایساد جلوی رستوران یه جوون دیوونه نشسته بود چند نفری هم اذیتش میکردن شاهرخ جلو رفت و کنار جوون دیوونه نشست دیگه کسی جرات نمی کرد جوون رو اذیت کنه بعد شروع کرد با اون دیوونه صحبت کردن یکی از همون جوون ها با کنایه گفت دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید،شاهرخ هم نگاهی بهش کردو گفت اره اره من دیوونه ام دیوونه ی خمینی ام...👆

🌹کانال شهید شاهرخ ضرغام🌴 حــُر زمان🌴
Join🔜 @hor_zaman
بسم رب الشهدا و صدیقین
#برگ زرینی از خاطرات ستارگان خاک

🌹شهید جلال کاوند🌹
🍃متولد:1332،بروجرد
🍃شهادت:1365/3/2،منطقه حاج عمران

#زندگینامه #قسمت سوم(پایان)

🍃روز عاشورای یکی از سالهایی که جلال در قرارگاه حمزه مستقر است، جلال به رسم دیار خود یعنی بروجرد مقدار زیادی خاک جمع می کند، آن را الک و معطر کرده و تبدیل به گلی می کند که به نشانه عزاداری در روز عاشورا مردم دیارش به سر رو روی خود می زنند. دیگ پر از گل را وسط هیات سپاه ارومیه می برد و همه را گل مالی می کند. برای مردم ارومیه این کار خیلی عجیب بود ولی از سالهای بعد، همین کار جلال پایه گذار رسم جدیدی می شود و هر سال همین کار تکرار می شود.


🍃شهید جلال کاوند خودش نحوه شهادتش را انتخاب کرده بود. همرزمان و فامیل و آشنایان جلال این جمله را از او آنقدر شنیده اند که همه می دانند، جلال آرزویش مانند ابی عبدالله بی سر به شهادت رسیدن بود.

🍃همسر شهید :
" خواب دیدم جلال را در حالیکه عبایی در دوش دارد و عمامه اش را در دست گرفته.صبح که شد خوابم را برایش تعریف کردم. گفت: می دانی تعبیرش چیست، تعبیرش این است که بی سر به شهادت می رسم."
در همان مراسم عزاداری هیات قرارگاه حمزه نیز دوستان این جمله به تواتر از او شنیدند که خدایا برای من سخت است که ابی عبدالله با تن بی سر به شهادت برسد و من سر در بدن داشته باشم.صبح همان روز شهادتش نیز در جمع فرماندهان قرارگاه حمزه اعلام می کند: دوستان دیشب خواب دیده ام امروز بدون سر به شهادت می رسم.
📕شهادت...
بالاخره شهید جلال کاوند فرمانده تیپ مستقل 145 مصباح الهدی در دوم خرداد سال 1365 در منطقه حاج عمران به آرزوی دیرینه خود رسید و با تنی بی سر به شهادت نائل شد.

قسمتی از وصیتنامه شهید جلال کاوند:
زندگی چیزی گم کرده بودم که همیشه مرا رنج می داد و من همیشه با این افکار مبارزه می کردم، زندگیم را سراپا بار رنج و سختی سپری کردم و در نگرانی و اضطراب به سر می بردم .
من در زندگی مبارزه زیادی با طاغوت داشتم، زندگی من خلاصه شد بود در مبارزه همیشه در جنگ و گریز بودم ، هدف من اسلام بود اسلام طلوع کرد و من خورشید اسلام را دیدم او کسی نبود جز خمینی عزیز ، به دنبال او راه افتادم و خودم و برادرانم را وقف راه او کردم.
جمال عزیزم که در ابتدا من معلم او بودم و او شاگرد من بود در آخر استاد من شد و با شهادتش راهی را نشان من داد که شهدا و اولیاء خدا طی کرده بودند. حالا تنها آرزوی من شهادت در راه خداست و مطمئن هستم که به این فیض عظیم خواهم رسید.
پایان.
روحش شاد با ذکر صلوات

🚩شهید شاهرخ ضرغام 🌷 حــُـر زمان 🌷
Join 🔜 https://telegram.me/hor_zaman