✔️ #ســـیره_شــهدا
❣چنگ زد توــے خاڪها و گفتــــ: {اين آخريݧ عملياتيہ ڪہ مݧ دارمــ مےجنگم}
اصلا همتــــِ چند روز پيش نبود. خيلے گرفته بود. هميشہ مےگفت «دوست دارم بمونم و اونقدر درد بكشم كہ همهي گناهام پاك بشہ.» ميگفت:
🦋«دلم مےخواد زياد عمر كنم و بہ اسلام و انقلاب خدمت كنم.»
ولـےاين روزها از بچهها خجالت مےكشيد. مےگفت «نمےتونم جنازههاشونو ببينم.»
ماندݧ براش سخت شده بود.
❣گفتم «اين چہ حرفيہ حاجے؟ قبلاً هرڪے اين حرفها رو مےزد مےگفتے نگو حالا خودت داري مےگي.»
انگار دردش گرفتہ باشد، مشتش را محڪمتر ڪرد و گفت «نه من مطمئنم»
🌹 #شهید_محمدابراهیم_همت🌹
Join🔜 @hor_zaman
❣چنگ زد توــے خاڪها و گفتــــ: {اين آخريݧ عملياتيہ ڪہ مݧ دارمــ مےجنگم}
اصلا همتــــِ چند روز پيش نبود. خيلے گرفته بود. هميشہ مےگفت «دوست دارم بمونم و اونقدر درد بكشم كہ همهي گناهام پاك بشہ.» ميگفت:
🦋«دلم مےخواد زياد عمر كنم و بہ اسلام و انقلاب خدمت كنم.»
ولـےاين روزها از بچهها خجالت مےكشيد. مےگفت «نمےتونم جنازههاشونو ببينم.»
ماندݧ براش سخت شده بود.
❣گفتم «اين چہ حرفيہ حاجے؟ قبلاً هرڪے اين حرفها رو مےزد مےگفتے نگو حالا خودت داري مےگي.»
انگار دردش گرفتہ باشد، مشتش را محڪمتر ڪرد و گفت «نه من مطمئنم»
🌹 #شهید_محمدابراهیم_همت🌹
Join🔜 @hor_zaman