شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
92 subscribers
10.3K photos
1.77K videos
256 files
2.62K links
💥👈 تنهاکانال رسمی شهید شاهرخ ضرغام👉💥
(بدون تبلیغ)

اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد

موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼حکمتهای نهج البلاغه

ادمین
@Shahrokh31zargham
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
🌹شهید نوجوان مرحمت بالازاده🌹


💠به اقای خامنه ای بگویید دیگر روضه حضرت قاسم(علیه السلام) را نخوانند...!💠


در یکی از روزهای سال 1362 ، زمانی آیت الله خامنه ای ، رییس جمهور وقت ، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری ، واقع در خیابان پاستور خارج می شد ، در مسیر حرکتش تا خودرو ، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد.
صدا از یک نوجوان۱۳-۱۲ساله بود، آقا خواستند خودشان شخصا بروند ببیند چه شده است، اما محافظ ایشان نگذاشت و خودش رفت با نوجوان نزد آقا آمدند.
اقا با ارامش پرسید اسم شما چیست پسرم؟!
پسرک گفت: مرحمت هستم، از اردبیل امده ام تا شمارو ببینم!
آقا گفتند خب کارت چیه که تنها از شهر دور کوبیده ی و امده ای تهران!
مرحمت گفت: به مداحان و روحانیون بگویید دیگر روضه ی حضرت قاسم(علیه السلام)
آقا فرمودند: چرا پسرم مگه چی شده؟!
مرحمت گفت: حضرت قاسم(علیه السلام) هم سن و سال ما بودند و برای خدا و امام حسین(علیه السلام) رفتند و شهید شدند، چرا نمیگذارید ما به جبهه برویم؟
حضرت اقا با شنیدن حرفای مرحمت برگه ی اعزام او را شخصا امضا کرد...

آری برادران و خواهران اسلام همچنین جوانان دلاوری دارد...

شادی روح شهید صلوات...

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم...🌹


#خاطرات_ناب_شهدا‌ء...🌹

🌹کانال شهید شاهرخ ضرغام🌴 حــُر زمان🌴
Join🔜 @hor_zaman
Forwarded from عکس نگار
🌹شهیدی که امام زمان (عجل الله فرجه شریف) مژده ی شهادتش رو داد..


💠حتما مطالعه کنید...

1345 در روستای نقاش از توابع قزوین زاده شد. این شهید بزرگوار پس از ازدواج، صاحب دو دختر و یک پسر شد‌ و از جمله پاسدارانی بود که در جماران مشغول به کار بود.

وی از سال 61 تا 65 حضور فعالی در جبهه داشت و یک بار هم دچار موج گرفتگی شد‌ و در آخرین اعزام خواب امام زمان (عجل الله فرجه شریف) را دید‌ که مژده شهادت را به وی داده بودند‌ و سرانجام در کربلای 5 در دشت خونین شلمچه به درجه رفیع شهادت رسید.

زمانی که شهید قربانی برای آخرین بار به جبهه رفت، پیش از رفتن خواب امام زمان (عجل الله فرجه شریف) را دیده بود که به ایشان فرموده بودند، این بار که شما به جبهه بروید، به درجه والای شهادت می‌رسید و حالت چگونگی شهادت را برای ایشان بیان کردند.

امام زمان (عجل الله فرجه شریف) به محمود گفته بودند، تیری به سینهٔ شما می‌‌خورد و دست راست را روی سینه می‌گذاری و با ترکش بعد انگشت شصت شما قطع خواهد شد. وقتی محمود از خواب بیدار شد، خوابش را برای من تعریف کرد. من که همسر او بودم، خیلی ناراحت شدم و گفتم: این بار به جبهه نرو. من می‌ترسم از اینکه شما شهید شوید.

حاج محمود گفت: این خواب یکی از امتحانات الهی است. من باید به جبهه بروم و در راه رضای خدا و به خاطر وطن اسلامی‌ام به شهادت برسم، نه این که در بستر خفته بمیرم یا بر اثر سانحه.

به هر حال شهید به جبهه رفتند و در منطقه شلمچه پس از دو ماه خبر شهادت ایشان را برایم آوردند. وقتی شهید را به خانه آوردند، من از بسیج محله‌مان خواستم شهید را ببینم. وقتی جنازه شهید را دیدم به‌‌ همان نحو که خواب را برایم تعریف کرده بود، به شهادت رسیده‌ و انگشت شصت او به همراه دو انگشت دیگرش قطع شده بود.

🌹 شهیدان زنده‌اند...
الله اکبر

همسر شهید خواب امام را دیده بودند که نوید شهادت همسرش را به او داده بود. صبح که به پزشکی قانونی رفتم و گفتند شهید شده، من گفتم این هدیه خدا بود که خودش بخشیده بود و هم اکنون به سوی خدا بازگشت.

شب که برگشتیم من با خود می‌گفتم، بچه‌هایم کوچکند و تمام وقت به فکر بچه‌ها بودم. نزدیک ساعت 3 نیمه شب بود که دیدم محمود وارد اتاق شد. گفتم محمود تو که شهید شدی! گفت: آمدم به شما سر بزنم. صبور باش و بی‌تابی نکن. ناگهان ناپدید شد. من هم پشت سرش می‌دویدم و صدایش می‌کردم که مادرم گفت: چی شده؟ دیوانه شدی؟! گفتم: نه محمود آمده بود‌. پس از آن شب من آرام شدم.

#خاطرات ناب شهداء...🌹

🌹کانال شهید شاهرخ ضرغام🌴 حــُر زمان🌴
Join🔜 @hor_zaman
Forwarded from عکس نگار
💠ارادت به امام جواد( علیه السلام)....

🌹شهیدعلیرضا مصطفوی🌹

هیئت منزل سید بود. شب برای شام #چلوکباب گرفته بود.

گفتم: سید ولخرجی کردی!

گفت: من تا حالا فکر می‌کردم که ما سید موسوی هستیم. اما شجره‌نامه خانواده را پیدا کردم و فهمیدم از اولاد امام جواد (علیه السلام) هستیم.

فهمیدم فرزند امام رضا (علیه السلام) حساب می‌شیم. به این خاطر شام دادم.

شادی روحش صلوات.....

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم...🌹


📘برگرفته از کتاب همسفر شهداء...

#خاطرات ناب شهداء‌...🌹

🌹کانال شهید شاهرخ ضرغام🌴 حــُر زمان🌴
Join🔜 @hor_zaman
Forwarded from عکس نگار
🌹شهید مدافع حرم محرمعلی مرادخانی🌹

💠دردِ زیاد سردار💠

شب بود و یک دفعه صدای تیر اندازی بلند شد پیگیر قضیه شد دید چند تا از بچه های افغان میگن چند تا داعشی رو دیدن که در فاصله چند متری قصد نفوذ به محل استقرار نیرو های خودی رو داشتن سردار متوجه میشه که بچه ها خیلی تر سیدن میگه بی جهت تیر اندازی نکنین وبا چند نفر میرن دنبال داعشی ها
در جریان تعقیب ایشون در تاریکی شب از روی دیواری نسبتا کوتاه میپرن ناغافل از اینکه اون طرف دیوار خندقه ،فرود میان و با ضربه ای که به پاشون وارد میشه رباط و تاندن های پای چپ پاره میشه
میگه یه لحظه چشام سیاهی رفت
ولی برای اینکه همرا هاش متوجه نشن آروم سعی کرد بلند بشه ولی دوباره  زمین خورد خلاصه به هر صورتی که بود تا اطمینان از دور شدن دشمن مقداری صبر کردو بعد خودشو با کمک بچه ها به مقر رسوند
وقتی به مقر رسیدن بچه ها اصرار کردن که همون شب ایشون رو به درمانگاه ببرن ولی سردار قبول نکرد از طرفی درد زیادی داشت
یکی از بچه ها که کارهای امدادی انجام می داد یه مسکن به ایشون تزریق میکنه
سردار میگفت وقتی مسکن به من زد دیگه نفهمیدم چی شد چشام رو باز کردم و دیدم نماز صبح شده
خلاصه تا صبح با درد سر کردم 
وبعدش با اصرار بچه ها رسولی
بیمارستان و دکتر بعد از معاینه گفت وضع پات خیلی خرابه باید برگردی ایران
قرار شد که ایشون رو برای بازگشت به ایران به مسئول هماهنگی معرفی کنن
سردار میگفت رفتم پیش مسئول هماهنگی و دیدم میگه باید برگردی چاره ای نیست ایشون میگن من چند ماه دنبال این بودم که بیام اینجا حالا به همین سادگی برگردم
من بر نمی گردم
یه ماشین به من بدین تا برم مقر
که ظاهرا مسئول هماهنگی قبول نمیکنه
خلاصه میگفت حالم خیلی گرفته بود رفتم حرم حضرت زینب یه گوشه نشستم توی فکر بودم دیدم یکی از بچه های که منو میشناخت اومد جلو با هم احوال پرسی کردیم گفتم کجا میخوای بری گفت تا مقر میرم منم با هاش رفتم
با همون وضعیت  تا آخر ماموریتشان توی سوریه میمونن و بعد از پایان دوره بر میگردن ایران
تو این مدت ایشون تمام ادوات قدیمی و بلا استفاده رو تعمیر میکنن و نحوه کار با اونها رو به بچه های افغانی یاد میدن.

راوی :رمضان رسولی

#خاطرات_ناب_شهداء...🌹

🌹کانال شهید شاهرخ ضرغام🌴 حــُر زمان🌴
Join🔜 @hor_zaman
Forwarded from عکس نگار
🌹شهیدمدافع حرم سیدمصطفی موسوی🌹


💠خودش دلش میخواست که برود💠


با پدرش که حرف میزد معلوم بود چندباری خطر از بیخ گوشش رد شده.
به شوخی چندباری حرف از شهادت زده بود اما بار آخر می گفت دعا کنید اینبار شهید شوم.
بعد از شهادتش هم همه می‌گفتند که مصطفی خودش می‌خواست و دعا کرده بود که برود.
می گفتند چرا حرف شهادت را میزنی؟ تو که خانواده خوبی داری.
گفته بود به خاطر دل کندن از خانواده نیست، دلم با عشق دیگری است.
مادر از عشق و علاقه مصطفی می‌گوید که اگر نبود او را به سوریه نمی‌کشاند:
"با من از شهادت حرف نمی‌زد می دانست ناراحت می‌شوم.
اگر عشق و اراده‌اش نبود بار اولی که برگشت دیگر به سوریه نمی‌رفت اما خودش می‌خواست که برود.
خودش می‌خواست که وارد رزم شود.

📘منبع:(ابروباد)


#خاطرات_ناب_شهداء...🌹

🌹کانال شهید شاهرخ ضرغام🌴 حــُر زمان🌴
Join🔜 @hor_zaman