شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
92 subscribers
10.3K photos
1.77K videos
256 files
2.62K links
💥👈 تنهاکانال رسمی شهید شاهرخ ضرغام👉💥
(بدون تبلیغ)

اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد

موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼حکمتهای نهج البلاغه

ادمین
@Shahrokh31zargham
Download Telegram
میگفت:
#شهدا_زنده_اند ، من هر چه میخواهم از #شهدا و #امام_رضا میگیرم
تو هم همین کار را کن قبل از سوریه 40 بار رفت #جمکران و آمد

#شهید_مدافع_حرم #جاویدالاثر #میثم_نظری

Join🔜 @hor_zaman
🍂🍂🌾🍃🌾🍂🍂
🔸 شوخی احمد با احمد 😊

درعملیات بیت‌المقدس، دو « احمد» داشتیم کہ فرمانده بودند و صدای آنها از شبکه‌‌های بی‌سیم مرتب شنیده می‌شد. «احمد متوسلیان» فرمانده لشگر محمد رسول‌الله و «احمد کاظمی» فرمانده لشگر نجف اشرف. در تماس‌های بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شڪستن خطوط دشمن، فرمانده‌هان و رزمندگان از لهجه‌های آنها متوجه می شدند کہ این «احمد» ڪدام «احمد» است.

اما جالب‌تر زمانے بود کہ دو «احمد» با هم ڪار داشتند. در مرحله‌ی دوم عملیات کہ بچه‌های لشگرمحمد رسول الله در دژ شمالی خرمشهر با لشگر۱۰ زرهے عراق درگیری سختی داشتند و کارشان به اسیر دادن واسیر گرفتن هم ڪشیده شده و احمد متوسلیان با بدنی مجروح عملیات را هدایت می‌کرد، احمد کاظمی با احمد متوسلیان این‌گونه تماس می‌گرفت: احمَد احمَد ،احمَد احمِد، احمَد احمِد.

او سه احمـد اول را کہ یعنی متوسلیـان، با لهجه‌ی تهرانے می‌گفت اما اسم خودش را با لهجه‌ی نجف آبادی، مخصوصا مقداری هم غلیظ‌‌‌تر بیان می‌کرد، به این ترتیب احمد خوب و دوست داشتنی پایه‌ی خنده را برای فرماندهان زیادی کہ صدای او را از بی‌سیم می‌شنیدند فراهم می‌کرد. یادشان بخیر:

احمَد احمَد، احمَد احمِد، احمَد احمِد📞


#شهید_احمد_کاظمی
#جاویدالاثر_احمد_متوسلیان
🍂
🍃🌾
🍂🍃🌾
🍃🍂🍃🌾
🍃🍂🍃🍂🍃

Join🔜 @hor_zaman
گر بپرسی
کی بمیرم
با چه ذکری
در کجا ؟ ...

پاسخ آید
یا محــرم
یا حسیــن ،
یا کربــلا ...

#جاویدالاثر_حسن_رجایی_فر
#لبیک_یا_حسین_علیه_السلام

Join🔜 @hor_zaman
‍ ـــــــــــــ══✼🌿🌹🌿✼══ـــــــــــــ
ــــــــ بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین ــــــــ

Join🔜 @hor_zaman

حاج احمد متوسلیان آن شب توی حرم خانم حضرت زینب (سلام الله) یک گوشه‌ای
نشست تا اذان صبح نماز خواند و دعا و مناجات کرد و اشک ریخت.دورادور مراقبش بودیم اصلاً این حاج احمد
حاج احمد همیشگی نبود.»

«صدای اذان صبح که توی حرم پیچید, داشتیم تجدید وضو میکردیم برای نماز
صبح که دیدیم, حاجی با نگاهی متعجب
آمد طرف‌مان و گفت:
شما هم او را دیدید؟
گفتیم:چه کسی را می‌گویید؟
گفت:همان سپاهی را می‌گویم.
با تعجب پرسیدیم:کدام سپاهی؟
اصلاً شما چرا امشب اینطور آشفته‌اید؟»

«حاجی گفت: از سر شب مشغول نماز بودم.دلم خیلی گرفته بود.
سیمای بچّه‌هایی که رفته بودند خصوصاً هوای شهدا دست از سرم برنمی‌داشت. سرانجام به مادر‌ سادات حضرت زهرا سلام الله
متوسل شدم, بلکه ایشان عنایتی در کارم بفرمایند.

حالا که صدای اذان توی حرم بلند شد
ناغافل دیدم آن سپاهی آمد کنارم ایستاد
و گفت: برادر احمد بی‌تابی نکن به پایان
انتظارت مدّت زیادی نمانده...»

#جاویدالاثر_احمد_متوسلیان

Join🔜 @hor_zaman
❃↫🌷«‍ بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃

#خاطرات_شهید

💠بیت_المال

علی اینجا لباس‌های راپل و پوتینش را تهیه کرد و همه چیز را خرید رفت آنجا تا از سپاه نگیرد. بعد از عملیاتی که سینه خیز رفته بود، پوتینش پاره شد و داده بود به یک پاکستانی که استفاده کند. زنگ زده بود که بیا برویم پوتین بخریم.

گفتم: "من الان حلب هستم نمی‌توانم بیایم. الان خطرناک است برو از تدارکات بگیر." گفته بود بیت المال است و من نمی‌گیرم.که از دستم عصبانی شد و گفت: "می‌خواهم خودم بروم." من آنجا زنگ زدم به تدارکات و گفتم برایش پوتین ببرند. با دلخوری پوتین را قبول کرد و پوشید.»

#جاویدالاثر_شهید_علی_آقا_عبداللهی
راوے : #همرزم_شهید

Join🔜 @hor_zaman
اللَّهُـمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيـرٍ..

نسیمِ یادت می وزد به
دعـاهـای غـریبـانـه
این روزهـا !
ڪاش همـراه عید رمضان
خبــری بیاید از بـازگشتت...

#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان

Join🔜 @hor_zaman