نادیا و داستان مبارزهاش در برابر تاریکی
✍️ سارا کریمی
در گوشهای از کوچههای خاکی و پر از گردوغبار کابل، دختری به نام نادیا زندگی میکرد که آرزوهای بزرگ و در عین حال غمانگیزی در دل داشت. نادیا از کودکی میدانست که تنها راه رهایی از فقر، بیکاری، مشکلات خانوادگی، تبعیض و نابرابریهای اجتماعی، آموزش و دانشگاه است. نادیا در خانوادهای متواضع، فقیر و در گوشهی از پسکوچههای کابل به دنیا آمده بود، جایی که دختران بیشتر برای کارهای خانه و شوهر دادن بزرگ میشدند تا اینکه به دنبال آرزوهای علمی خود بروند. اما نادیا همیشه چیزی متفاوت فکر میکرد، متفاوت تصور میکرد و متفاوت به قضایا میدید. او به مکتب میرفت، حتی زمانی که خیلیها او را به خاطر دختر بودنش سرزنش میکردند و میگفتند که آموزش برای دختران ضرورت نیست و دختران باید در خانه باشد، رسم و رواج زندگی و زناشویی را یاد بگیرد.
او از همان کودکی تصمیم گرفته بود که به دنیا نشان دهد که دختران نیز میتوانند رویای بزرگ داشته باشند، تغییرات ایجاد کند و جامعه را متحول کند. در مکتب، معلمان او را بهعنوان دختری پرتلاش و باهوش میشناختند. نادیا در تمامی دروس خود ممتاز بود و بسیاری از همصنفیهایش به او حسادت میکردند. در خانه نیز همیشه از پدر و مادرش تشویق میشنید. پدرش، که کراچیوان ساده بود، از آن دسته مردانی بود که به آینده نیک دخترش ایمان داشت. پدر نادیا تلاش میکرد تا دخترش درس بخوانند و معلم یا داکتر شود. او همیشه میگفت: «دنیا تنها متعلق به مردان نیست. دختر من باید در آینده کسی شود که تغییرات بزرگ را رقم بزند.»
#نادیا
#زنان_دختران
#آموزش
#مکتب_دانشگاه
#محدودیت
#فقر_بیکاری
#رسانه_گوهرشاد
ادامه روایت را در سایت بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/?p=19415
✍️ سارا کریمی
در گوشهای از کوچههای خاکی و پر از گردوغبار کابل، دختری به نام نادیا زندگی میکرد که آرزوهای بزرگ و در عین حال غمانگیزی در دل داشت. نادیا از کودکی میدانست که تنها راه رهایی از فقر، بیکاری، مشکلات خانوادگی، تبعیض و نابرابریهای اجتماعی، آموزش و دانشگاه است. نادیا در خانوادهای متواضع، فقیر و در گوشهی از پسکوچههای کابل به دنیا آمده بود، جایی که دختران بیشتر برای کارهای خانه و شوهر دادن بزرگ میشدند تا اینکه به دنبال آرزوهای علمی خود بروند. اما نادیا همیشه چیزی متفاوت فکر میکرد، متفاوت تصور میکرد و متفاوت به قضایا میدید. او به مکتب میرفت، حتی زمانی که خیلیها او را به خاطر دختر بودنش سرزنش میکردند و میگفتند که آموزش برای دختران ضرورت نیست و دختران باید در خانه باشد، رسم و رواج زندگی و زناشویی را یاد بگیرد.
او از همان کودکی تصمیم گرفته بود که به دنیا نشان دهد که دختران نیز میتوانند رویای بزرگ داشته باشند، تغییرات ایجاد کند و جامعه را متحول کند. در مکتب، معلمان او را بهعنوان دختری پرتلاش و باهوش میشناختند. نادیا در تمامی دروس خود ممتاز بود و بسیاری از همصنفیهایش به او حسادت میکردند. در خانه نیز همیشه از پدر و مادرش تشویق میشنید. پدرش، که کراچیوان ساده بود، از آن دسته مردانی بود که به آینده نیک دخترش ایمان داشت. پدر نادیا تلاش میکرد تا دخترش درس بخوانند و معلم یا داکتر شود. او همیشه میگفت: «دنیا تنها متعلق به مردان نیست. دختر من باید در آینده کسی شود که تغییرات بزرگ را رقم بزند.»
#نادیا
#زنان_دختران
#آموزش
#مکتب_دانشگاه
#محدودیت
#فقر_بیکاری
#رسانه_گوهرشاد
ادامه روایت را در سایت بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/?p=19415
رسانه گوهرشاد
نادیا و داستان مبارزهاش در برابر تاریکی - رسانه گوهرشاد
در گوشهای از کوچههای خاکی و پر از گردوغبار کابل، دختری به نام نادیا زندگی میکرد که آرزوهای بزرگ و در عین حال غمانگیزی در دل داشت. نادیا از کودکی میدانست که تنها راه رهایی از فقر، بیکاری، مشکلات خانوادگی، تبعیض و نابرابریهای اجتماعی، آموزش و دانشگاه…