Gowharshad رسانه گوهرشاد
188 subscribers
5.51K photos
5 videos
5.2K links
پایگاه خبری_تحلیلی گوهرشاد؛ از وضعیت زنان و کودکان و آموزش در افغانستان می‌گوید.

لینک سایت:
https://gowharshadmedia.com

پل ارتباطی
https://t.me/gowharshadmedian
Download Telegram
همیشه می‌گویند سرنوشت انسان را انتخاب‌‍‌هایش می‌سازد. سرنوشت مرا اما انتخاب‌هایی شکل داد که قبل از تولدم به این جهان گرفته شده بودند. سرنوشتی آکنده از حسرت، درد و زحم‌هایی که آثارش روزها و هفته‌ها روی پوست تنم رژه رفتند و روح آزادم را در حسرت لحظه‌ای ازعشق تشنه نگه داشتند.

شکل گیری من در بطن مادر با برچسب‌هایی چون حرام‌زاده و نامشروع همراه بود. برچسب‌هایی که تا سال‌های زیادی از زندگی‌ام ادامه داشت و با گذشت هر روز زخم عمیق‌تری را شکل داد. نوجوانی‌ام در خم و پیچ سالون‌های دادگاه گذشت. دادگاه‌هایی که حکم هر کدام جز تلخ کردن کام زندگی‌ من و خانواده‌ام نتیجه‌‌ی دیگری در پی نداشت.

خانواده‌؛ واژه‌ای که هیچ تصویر مثبتی را در ذهنم تداعی نمی‌کند. به‌خصوص هنگامی که اسم پدر می‌آید، جز آهی جگرسوز و زخمی بی‌درمان حس دیگری را در من خلق نمی‌کند.

من نازنین هستم. ۱۹ ساله، با کوله‌باری از تجاربِ تلخِ شکنجه، رنج، به فروش گذاشته شدن و انبوهی از آسیب‌های روحی و جسمی. آسیب‌هایی که کابوس شبانه‌ام شده‌ و خواب را از چشمانم ربوده‌اند.


#خانواده
#دو_دهه
#رنج_درد
#حسرت
#پدر
#روایت
#رسانه_گوهرشاد


ادامه روایت...
@gowharshadmedia
اُفتان و خیزان روزگار؛ روایتی از فقر در کابل

زمستان داشت آخرین نفس‌هایش را می‌کشید. آفتاب چند روزی بود که از کابل و آدم‌هایش قهر کرده بود. هوا ابری بود و دو- سه روزی می‌شد که آسمان کابل به جای برف، میزبان باران بود. برای انجام کاری سمت یکی از اداره‌های‌ دولتی می‌رفتم. مسیرم از همان اول با برخورد با یک‌ پسربچه آغاز ‌شد. پسربچه‌ای در قد و قالب یک آدم هشت- نه ساله با چشمانی سیاه و صورت‌ استخو‌انی‌. با یکی از دست‌های لاغرش سیمی که به قوطی بند شده بود را گرفته بود و با دست دیگر از درون خریطه‌ای که به گردن داشت، سپند (اسفند) بیرون می‌کرد و روی زغال‌های نیم‌سوخته‌ی قوطی می‌انداخت و قوطی را دور می‌داد، با چنان مهارتی که انگار سال‌هاست تجربه‌ی انجام این کار دارد آن‌هم با این سن و سال اندکش. با هر چرخش قوطی، دود به هوا بلند می‌‌شد و با زبان شیرین کودکانه‌اش چرخش‌های قوطی را همراهی می‌کرد و با صدای بلند و با لهجه‌‌ی کابلی‌اش می‌خواند:

اسپند (اسفند)... بلا بند

بری بچای (بچه‌های) سمرقند

اسپند... بلا بند

بری بچای سمرقند

و همین‌طور به چرخش قوطی و چرخش زبانش ادامه می‌داد. دود به هوا بلند شده بود و دور و برم به چرخش درآمده بود. مقصودش را می‌فهمیدم، دست به جیب ‌شدم و یک سکه زردرنگ پنج افغانی به دست پسربچه اسفندی دادم. پا سست کرد و دیگر همراهی‌ام نکرد. با رفتن او از پشت‌‌سر نگاهش کردم، سراغ آدم‌ دیگری رفت که به تاز‌گی از خم کوچه بیرون شده بود. او شکار بعدی پسرک اسفندی بود.

مسیرم با گذشت از چهارراهی پل‌سرخ به کوچه‌ای انجامید که شلوغ‌تر از دیگر کوچه‌های پل‌سرخ و کارته چهار کابل است. سر همان کوچه‌ی نسبتا شلوغ، مردی نشسته بود. درست روبروی حوض آب‌بازی «پارک آبی» کارته چهار. طفلی در بغل داشت و دخترکی پنج- شش ساله‌ای در کنارش بود. روی صورت طفلی که در بغل او خوابیده بود، پارچه‌ای کشیده بود و روی زانوی دخترک که کنار او نشسته بود، چند کاغذ سفیدرنگ بود.

#کودکان
#فقر_بیکاری
#رنج
#گدایی
#شهر_کابل
#رسانه_گوهرشاد

ادامه روایت را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/73l/
ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور افغانستان می‌گوید که دختران و زنان در این کشور از آسیب‌های جنسیتی و سنی رنج می‌برند.

آقای بنت این موضوع با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود مطرح کرده و گفت که در گزارش تازه‌اش «سیستم نهادینه شده تبعیض، جداسازی و طرد زنان و دختران» توسط حکومت سرپرست را بررسی کرده است.

#دختران
#رنج_جنسیتی
#تبعیض
#رسانه_گوهرشاد


بیشتر بخوانید...
@gowharshadmedia