مژگان فرامنش، جوانهای در سبزه زار ادب
✍️ قدسیه امینی
فرامنش در سال 1369ﻫجری شمسی در شهر باستانی هرات چشم به جهان گشود. دوره لیسانس خود را در دانشکدهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرات و دوره ماستری را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه یزد ایران به اتمام رسانده است.
بانو مژگان در مورد زندگی مشترکاش چنین بیان میدارد: «زندگی ادبی-هنری من، از زمانیکه ازدواج کردم آن هم با کسی که اهل شعر و ادبیات است، رونق بیشتری گرفته و در واقع زندگی هنری من، به رشد و بالندگی بسیاری رسیده است. ]تهماسبی خراسانی[ در کنار آنکه شاعر، نویسنده و باستانپژوه است؛ همسر بسیار مهربان و با درکی برای من بوده و هست.»
وی در مورد علاقهاش به ادب و ادبیات چنین بیان میدارد، از زمانی که خودش را شناخته نسبت به شعر و نویسندگی اشتیاق و ذوق را احساس نموده است. از دوران مکتب قلم نویسندگی بدست گرفت و داستان کوتاه، متون ادبی و مقالههای زیادی نوشته است تا اینکه وی از سال 1388ﻫجری شمسی به صورت جدی روی شعر کار کرده و بیشترین تمرکز وی روی قالبهای موزون از جمله: غزل و رباعی میباشد.
مژگان، عشق و شور در نوشتن را دلیل اساسی و الگوی خود، در عالم سرایندگی و نوشتار میداند.
در مورد سرایش شعرهایش میگوید: «اولین شعرم را اتفاقی نوشته بودم، یعنی باور نداشتم که شعر باشد، بعضی تکههایش موزون بود، مدتی بعد راه انجمن ادبی هرات را پیدا کردم و برای اصلاح و نقد شعرهایم میرفتم و کمکم این اتفاق را جدی گرفتم و تاحالا آن را جدی دنبال میکنم.»
#مژگان_فرامنش
#زن_ادبیات
#شعر_ادب
#نویسندگی
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت بخوانید...
@gowharshadmedia
https://gowharshadmedia.com/54x-2/
✍️ قدسیه امینی
فرامنش در سال 1369ﻫجری شمسی در شهر باستانی هرات چشم به جهان گشود. دوره لیسانس خود را در دانشکدهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرات و دوره ماستری را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه یزد ایران به اتمام رسانده است.
بانو مژگان در مورد زندگی مشترکاش چنین بیان میدارد: «زندگی ادبی-هنری من، از زمانیکه ازدواج کردم آن هم با کسی که اهل شعر و ادبیات است، رونق بیشتری گرفته و در واقع زندگی هنری من، به رشد و بالندگی بسیاری رسیده است. ]تهماسبی خراسانی[ در کنار آنکه شاعر، نویسنده و باستانپژوه است؛ همسر بسیار مهربان و با درکی برای من بوده و هست.»
وی در مورد علاقهاش به ادب و ادبیات چنین بیان میدارد، از زمانی که خودش را شناخته نسبت به شعر و نویسندگی اشتیاق و ذوق را احساس نموده است. از دوران مکتب قلم نویسندگی بدست گرفت و داستان کوتاه، متون ادبی و مقالههای زیادی نوشته است تا اینکه وی از سال 1388ﻫجری شمسی به صورت جدی روی شعر کار کرده و بیشترین تمرکز وی روی قالبهای موزون از جمله: غزل و رباعی میباشد.
مژگان، عشق و شور در نوشتن را دلیل اساسی و الگوی خود، در عالم سرایندگی و نوشتار میداند.
در مورد سرایش شعرهایش میگوید: «اولین شعرم را اتفاقی نوشته بودم، یعنی باور نداشتم که شعر باشد، بعضی تکههایش موزون بود، مدتی بعد راه انجمن ادبی هرات را پیدا کردم و برای اصلاح و نقد شعرهایم میرفتم و کمکم این اتفاق را جدی گرفتم و تاحالا آن را جدی دنبال میکنم.»
#مژگان_فرامنش
#زن_ادبیات
#شعر_ادب
#نویسندگی
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت بخوانید...
@gowharshadmedia
https://gowharshadmedia.com/54x-2/
رسانه گوهرشاد
مژگان فرامنش، جوانهای در سبزه زار ادب - رسانه گوهرشاد
فرامنش در سال 1369ﻫجری شمسی در شهر باستانی هرات چشم به جهان گشود. دوره لیسانس خود را در دانشکدهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرات و دوره ماستری را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه یزد ایران به اتمام رسانده است. بانو مژگان در مورد زندگی مشترکاش چنین…
فرح مصطفوی؛ شاعر و نگینی رخشنده میان سنگلاخهای بدخشان
✍️ قدسیه امینی
فرح ناز مصطفوی فرزند محمدرحیم « حصارمل» در یک خانواده علم دوست در ناحیه سوم شهر فیضآباد، مرکز بدخشان در ماه اردیبهشت که دامان چمن پر از لالهها بود، به کاروان زندهگان این هستی اضافه شد.
پدرش، محمدرحیم حصارمل معاون تدریسی پیشین معارف بدخشان، نام این نوزاد را فرح با اضافهای ناز گذاشت؛ شاید میخواست تولد بانوی مفرحِ را از آغاز تولدش بشارت دهد.
فرح آوان کودکیاش را در شهر فیضآباد گذرانید.
در سن پنج سالهگی از شوق مکتب؛ با پای برهنه، خودش را شامل صنف اول ساخت و از لیسه مخفی فارغ گردید.
شعرهای آن زمانش به قول خودش کودکانه بودند، بعدها در میان محافل فرهنگی_ادبی بدخشان، فرح! خود را سرایندهای یافت و جوهرهای شعر را در احساس خودش به بینش گرفت.
از درد بانوان میسرایید، از محرومیت سرباز، از عشق عصیانگر و از مهرماهرانه!
شعرهایش قوام از سپید، نیمایی، غزل و مثنوی است.
فرح با انگشتان هنرمندش نگارندگی و نوازندگی گیتار را به بار تجربه گرفت.
برخلاف هنرش او چهارسال را در رشتهای سیاست تحصیل کرد و اول نمرهای صنف خودش بود و دیپلوم خود را از رشتهای حقوق وعلوم سیاسی اخذ کرد.
مقطع کارشناسی ارشد را در دانشکدهای پنجاب به پایان رسانده و کارشناسی ارشد را در دانشگاه طباطبایی تهران به مراحل نهایی رساند. ( از دور دستها آغاز میشوم) اولین مجموعهای شعری و ( تنیده است روی پروانه گی... برای اینکه پرواز کند را و نفس بکشد عشق را!) دومین مجموعهای شعری فرح را تشکیل میدهند.
#زن_ادبیات
#شعر
#نویسندگی
#بدخشان
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/57n-3/
✍️ قدسیه امینی
فرح ناز مصطفوی فرزند محمدرحیم « حصارمل» در یک خانواده علم دوست در ناحیه سوم شهر فیضآباد، مرکز بدخشان در ماه اردیبهشت که دامان چمن پر از لالهها بود، به کاروان زندهگان این هستی اضافه شد.
پدرش، محمدرحیم حصارمل معاون تدریسی پیشین معارف بدخشان، نام این نوزاد را فرح با اضافهای ناز گذاشت؛ شاید میخواست تولد بانوی مفرحِ را از آغاز تولدش بشارت دهد.
فرح آوان کودکیاش را در شهر فیضآباد گذرانید.
در سن پنج سالهگی از شوق مکتب؛ با پای برهنه، خودش را شامل صنف اول ساخت و از لیسه مخفی فارغ گردید.
شعرهای آن زمانش به قول خودش کودکانه بودند، بعدها در میان محافل فرهنگی_ادبی بدخشان، فرح! خود را سرایندهای یافت و جوهرهای شعر را در احساس خودش به بینش گرفت.
از درد بانوان میسرایید، از محرومیت سرباز، از عشق عصیانگر و از مهرماهرانه!
شعرهایش قوام از سپید، نیمایی، غزل و مثنوی است.
فرح با انگشتان هنرمندش نگارندگی و نوازندگی گیتار را به بار تجربه گرفت.
برخلاف هنرش او چهارسال را در رشتهای سیاست تحصیل کرد و اول نمرهای صنف خودش بود و دیپلوم خود را از رشتهای حقوق وعلوم سیاسی اخذ کرد.
مقطع کارشناسی ارشد را در دانشکدهای پنجاب به پایان رسانده و کارشناسی ارشد را در دانشگاه طباطبایی تهران به مراحل نهایی رساند. ( از دور دستها آغاز میشوم) اولین مجموعهای شعری و ( تنیده است روی پروانه گی... برای اینکه پرواز کند را و نفس بکشد عشق را!) دومین مجموعهای شعری فرح را تشکیل میدهند.
#زن_ادبیات
#شعر
#نویسندگی
#بدخشان
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/57n-3/
رسانه گوهرشاد
فرح مصطفوی؛ شاعر و نگینی رخشنده میان سنگلاخهای بدخشان - رسانه گوهرشاد
فرح ناز مصطفوی فرزند محمدرحیم « حصارمل» در یک خانواده علم دوست در ناحیه سوم شهر فیضآباد، مرکز بدخشان در ماه اردیبهشت که دامان چمن پر از لالهها بود، به کاروان زندهگان این هستی اضافه شد. پدرش، محمدرحیم حصارمل معاون تدریسی پیشین معارف بدخشان، نام این نوزاد…