گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.48K subscribers
1.02K photos
327 videos
194 files
1.67K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
Forwarded from کنجِ دنج
📘عنوان کتاب : #والدن
نویسنده: #هنری_دیوید_ثورو
🔴مترجم: #سید_علیرضا_بهشتی
📙☑️انتشارات: #نشر_روزنه

این کتاب مجموعه یادداشت‌های هنری دیوید ثورو درباره اقامت دو ساله‌اش درنزدیکی برکه والدن است. ثورو در 27 سالگی و دل زده از نظام ارزشیِ جدید در جامعه آمریکایی به آغوش طبیعت پناه می‌برد تا به قول خودش«تنها با واقعیت‌های ضروری زندگی روبروشوم، و ببینم آیا می‌توانم یاد بگیرم هر کدام از آن‌ها چه چیزی برای آموختن به من دارند، نه این که وقتی به دم مرگ میرسم کشف کنم که هیچ وقت زندگی نکرده‌ام». بدین ترتیب یکی از گنجینه‌های ادبی و فکری آمریکای معاصر در کلبه کوچک چند فوتی او و در میان درختان قد کشیده سپیدار که محل بازی چرخ ریسک‌هاست متولد می‌شود. 

ثورو در این کتاب در سه نقش ظاهر می‌شود. نخست فیلسوف و نقاد اجتماعی، دوم شاعر و سوم دانشمند تجربی.  او ارزش‌های اجتماعی جامعه مدرن آمریکایی را به شکل یک تهدید می‌بیند. در نظر ثورو جهان مدرن به مثابه یک مسابقه پرشتاب برای بدست آوردن ثروت بیشتر است، ما تمام عمرمان را بی‌وقفه کاری می‌کنیم برای داشتن زندگی بهتر، بدون این که بدانیم زندگی بهتر چیست. دروغ بزرگ آرمان سرمایه داری این است که ثروت بیشتر را معادل زندگی بهتر نشان می‌دهد. ازین رو ثورو که دل بسته آزادی و مخالف هر چیز غیرضروری است که انسان را پای‌بند می‌سازد شعار محبوبش را این گونه سر‌می‌دهد: «ساده کنید!». ثورو به جنگل نرفته است تا یک زندگی روستایی پر مشغله را در دل طبیعت تجربه کند. برای او کشاورزی که تمام مدت درگیر کشت است با تاجری که در نیویورک کار می‌کند فرقی ندارد. هر دو خواسته‌ها و آرزو‌های غیر ضروری دارند که مجبورند تمام ساعت‌های عمرشان که بالاترین سرمایه‌شان است برای آن خرج کنند. 

به لحاظ فلسفی او را می‌توان پدر معنوی طبیعت گرایانی چون ارسلا گودیناف یا چت ریمو دانست. در این نوع از طبیعت گرایی ارتباط معنوی با امر والا یا خدا به عنوان موجودی ورای طبیعت کنار گذاشته می‌شود و این بار خود طبیعت و همبستگی ما با آن موضوع ستایش قرار می‌گرد. ما به «بالا و پایین» جهانِ هستی متصلیم. در سطح کیهانی از همان خاک ستاره‌ای ساخته شده‌ایم که در دورترین بخش‌های کهکشان‌ها یافت می‌شود و در سطح مولکولی حامل همان کد‌های مشابه ژنتیکی هستیم که در اکثر حیوانات یافت می‌شود. با این وجود توانایی‌هایمان برای درک این پیوستگی کیهانی را از دست داده‌ایم.

 انسان در کودکی و زمانی که حواسش به آفت تکرار مبتلا نشده و ارزش‌های اجتماعی بر او تحمیل نگردیده است شگفتی و زیبایی تحسین برانگیز طبیعت را در‌می‌یابد. لذا طبیعت‌گرایان از ما دعوت می‌کنند تا حواسمان را از نو صیقل دهیم و در هر لحظه جایگاه خودمان در وسعت بی‌کران کیهان و ارتباطمان با طبیعت شگفت‌انگیز را فراموش نکنیم. در ادیان ابراهیمی انسان از بهشت آن جهانی هبوط کرده و در طلب بازگشت است زیرا آن را خانه واقعی خود می‌داند، اما برای طبیعت گرایان بهشت همین جا روی زمین است که باید با شستن چشم‌ها بار دیگر آن را کشف کنیم. 

احتمالا مهمترین جنبه‌ی «والدن» جنبه‌ی شاعرانگی آن است و بیشتر از همه نیز به آن معروف است.‌ توصیف‌های ثورو از طبیعت گاهی چنان لطیف و زیباست است که هر خواننده‌ای آرزو می‌کند که در چنان طبیعتی زندگی کند. ثورو بخش‌های مهم زندگی‌اش در والدن را به ما گزارش می‌دهد، ازین که چگونه کلبه محقرش را به دست خودش ساخته، ازین که چه کتاب‌هایی می‌خواند، از پیاده‌روی هایش در میان درختان سر به فلک کشیده جنگل، از ساعت‌هایی که درون قایق روی برکه دراز می‌کشد و اجازه می دهد آب او را به هرسویی ببرد، از خرگوشی که زیر کلبه‌اش لانه کرده و صدای جغدی که هر شب می‌شنود. تسلط ثورو به افسانه‌ها، اسطوره‌ها و میراث ادبی غرب بی‌نظیر است و در جای جای کتاب از آن‌ها سود می‌برد. یکی از خاطره انگیزترین آن‌ها، توصیف او از نبرد بی امان دو مورچه است که به کمک اسطوره آشیل صورت می‌گیرد.

دست آخر ثورو در قامت یک دانشمند تجربی ظاهر می‌شود. برخی او را پدر رشته بوم شناسی می‌داند. ثورو درباره طبیعت می‌پرسد و اطلاعات دقیقی از آن جمع می‌کند تا به راز‌های آن پی ببرد. او رفتار برکه، گیاهان و حیوانات را در فصل‌ها و در شرایط گوناگون زیر نظر می‌گیرد. برای مثال درباره عمق والدن که شایعه‌های زیادی درباره آن وجود دارد تحقیق می‌کند و تلاش می‌کند به عدد دقیقی دست بیابد. برخلاف برخی از شاعران که فکر می‌کنند نگاه علمی به جهان و طبیعت مخالف قریحه شاعرانگی است، ثورو نگاه ادبی را با علم می‌آمیزد و به سطح دیگری از زیباشناسی دست می‌یابد. درست مانند موسیقی‌دانی که  به جزئیات نظری و عملی موسیقی تسلط دارد لذا لذت بالاتری از آثار کلاسیک موسیقی می‌برد تا مخاطبان عامی که دریافت کلیشه‌ای از موسیقی دارند.‌

@konjedenjefarhang
👍4