گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.47K subscribers
1.02K photos
327 videos
194 files
1.67K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
Forwarded from مصطفی ملکیان
#تازه_های_نشر
📚 معرفی کتاب «دارندگی در بسندگی است»نوشته الگزاندر با ترجمه غلامعلی کشانی
✔️به همراه مقدمه مصطفی ملکیان با عنوان «ساده زیستی راهی به تعالی»

✍️غلامعلی کشانی


🔹ثورو دو سال تجربه‌ی زندگیِ سنجیده‌تر، خودگردان و ساده زیستانه در کنار غوغای شهر داشت. در کنار و نه درونِ شهر. تاملات این دو سال در کتابی به نامِ والدن باقی مانده. این یادداشت‌ها همراه با نافرمانیِ مدنی، دو شاهکار بزرگ قلم و اندیشه در آمریکا و جهان اند. او سعدیِ آمریکاست و فخر اندیشه در آن سرزمین. ساموئل الکساندر اقتصاددان خلاق و نواندیش، تلاش می‌کند تا از درون والدن، و دو فصل اقتصادِ آن، نقبی بزند برای واکاویِ اقتصادِ عینی این دو سال.

🔹ما ایرانیان همیشه از تشویق به درویشی شنیده‌ایم، از منظرهای مختلف. اما ندیده‌ایم اقتصاددانی، ساده‌زیستیِ خودخواسته را به‌عنوان راه حلی اقتصادی برای زیستنی با کیفیت‌تر مطرح کند. کیفیتِ زیست در نگاه اقتصاددانِ متعارف غایب است. "روح" انسان، "حالِ" او، وجدان و اخلاقیاتِ او غایب‌اند. آنان انسان را همچون ماشینی می‌بینند تابع قوانینِ مکانیکیِ اقتصاد. الکساندِر اما این بار به آن نکته‌های مغفول می‌پردازد، به امکان پیکرتراشیِ معنوی از راه زیستنی ثورو وار. نویسنده با شواهد و استدلالِ مستقیم، عقلانیتِ ساده زیستی را واکاوی می‌کند، نه با پیش‌زمینه‌های عرفانی یا هورقلیایی و اثیری.

🔹سعدی می‌گوید: «در سيرت اردشير بابكان آمده است كه حكيم عرب را پرسيد كه روزیْ چه مايهْ طعام بايد خوردن؟ گفت صد درمْ سنگ كفايت است. گفت اين قدَر چه قوت دهد؟ گفت اين قدَر ترا بر پای همی دارد و هر چه برين زيادت كنی تو را حمالْ آنی.» ثورو و الکساندر هم، پس از معرفیِ ضروریات، ابزار، رفاهیات و تجملات،‌ به چهارگانه بودن نیازهای ضروریِ مصرفی‌ای اشاره‌ می‌کنند که انسان را برپا نگه می‌دارند: خوراک، پوشاک،‌ مسکن، سوخت.
بعد از این که گرمای حیاتی تامین شد، هر قدر که بیشتر مصرف کنیم زیادت است. کافی را چه کسی تعیین می‌کند جز خودِ تو؟! ولی پیش از این کار، پرسشی اساسی‌تر را هم باید پاسخ دهیم: "کافی برای چه!؟"

🔹پس از این، ابزارها هستند که خودسازی و رشدمان را به پیش می‌برند و در رسیدن به اهداف زندگی یاری‌مان می‌کنند. اما ثورو می‌گوید باید مراقب بود، چرا که ممکن است ابزارِ ابزارمان شویم. "... پیشرفت همیشه مثبت نیست... اختراعات ما همچون اسباب‌بازی‌های قشنگی‌اند که حواس ما را از مسائل جدی پرت می‌کنند. آن‌ها ابزار بهبود یافته‌ای برای اهدافی بهبود نیافته‌اند." شاید اصلاً پیچیدگی و زیبایی و برازندگی‌ای در طنابِ رخت، دوچرخه، مخزن آب می‌دید که دستگاهِ خشک‌کن، اتوموبیل، و تأسیساتِ نمک‌زدایی از آب قطعاً فاقد آن دیده می‌شدند. او هم‌نظرِ لئوناردو داوینچی بود: "سادگی، نهایت باریک‌بینی و پیچیدگی است."

🔹و اما رفاهیات: ثورو باور دارد که این‌ها زندگی را لذت‌بخش می‌کنند؛ ولی خطر رفاهیّات در آن است که اعتیادآورند. آنان می‌توانند به سادگی به کانون اصلی زندگی‌ بدل شوند، و بخش عمده‌ی وقت و انرژی‌مان را به مصرف برسانند. وی پرشور بودن زندگی را ترجیح می‌داد. علاوه بر‌این درنظرش پول و وقتی که برای خرید یا داشتن رفاهیّات می‌دهیم، می‌تواند معامله‌ای صرفا زیان‌بار باشد، از این نظر که در نهایت، رفاهیّات از نظر «عمری» که برای‌شان می‌دهیم، گران‌تر از زندگی‌ای است که می‌دهند.

🔹ثورو به تفکیک دو مقوله‌ی تکلفات و تجملات از هم نمی‌پردازد، در حالی که ملکیان به این نکته‌ به شکل گذرایی توجه داشته‌است. هر دو تاکید دارند که دل‌بستن به چشم دیگران نکوهیده و ضدّ صرفه است. اما باید توجه داشت که تکلف، از جنسِ تن‌دادنِ ناخواسته به چشم و انتظارِ دیگران است، در حالی که تجمل، شرکتِ خودخواسته و حریصانه در مسابقه‌ی چشم دیگران است. این هر دو از نگاه ثورو و ملکیان، هدر دهنده‌‌ی عمر و کُشَنده‌ی شور و معنای زندگی‌اند؛‌ و هر دو از جنس همرنگیِ نامعقول با جماعت هم هستند.

🔹جدا از این تاثیرات فردیِ ساده زیستی، الکساندر از تاثیرات اجتماعیِ ساده‌زیستی و مبارزه‌ی فردی با مذهب مصرف غافل نیست و به مصرف‌کنندگانِ جهان به‌عنوان طبقه‌ی انقلابیِ بی‌خشونت فکر می‌کند:
پول قدرت است و در پیِ این قدرت مسئولیت می‌آید. پس: مصرف‌کنندگانِ جهان متحد شوید!

🔹در ابتدای این کتاب مصطفی ملکیان در ذیل مقدمه ای به عنوان «ساده زیستی،راهی به تعالی» در ده فقره پیام ساده زیستی هنری دیوید ثورو را تلخیص کرده اند که امیدوارم با مطالعه آن بیش از پیش با پیام ساده زیستی ثورو آشنا شده و انس گیرید .


https://t.me/arshiv_arshiv/33
🔻
http://t.me/gahferestghkeshani

@mostafamalekuan
چاپ چهارم:نافرمانیِ مدنی درخدمت عدالت در حاکمیت! ☝️

کتابی کلاسیک، اما پر از حکمت زنده!

هنری دیوید ثورو، در نیمه ی قرن 19، چیزی می نویسد که تولستوی، گاندی، مارتین لوتر کینگ، واسلاو هاول، ماندلا، و دیگرانی را به تامل وامی دارد و از خود متاثر می کند.
ثورو سرآمد استعلاگرایان و «پیکرتراشان معنویِ» آمریکا، در کنار امرسون و ویتمن بود، نه فقط در خطابه و قلم، بل در عمل و اقدام.
او پیکره ای معنوی، شاعرانه و شجاع از خود به یادگار گذاشت که زیبایی خاص خود را یافت، با نوشتن و عمل کردن به «والدن»، «نافرمانی مدنی»، «دفاعیه ای برای کاپیتان جان براون»، «زندگیِ بی اصالت» و ...
والدن او یکی از برجسته ترین نوشته های بشر در وصف کفایت طبیعت و زیبایی هایش، برای زیستی شاعرانه، سرافراز و آزاد است.

در نافرمانی می خوانیم:
«بهترین دولت، دولتی است که کمترین فرمان را صادر کند.» ... و در نهایت... «بهترین حاکمیت، حاکمیتی است که اصلاً حکومت نکند.»


«قهرمانان، وطن پرستان، شهدا، مصلحین -به معنایی گسترده- و نیز انسان های حقیقی، از طریق وجدان شان است که به حکومت خدمت می کنند.»

«در سرزمینی که حاکمیت انسان ها را ستمگرانه به زندان می اندازد، طبیعی است که جای راستین انسان منصف هم، در زندان باشد.»

«ما فقط عاشق گپ زدن از خوبی هستیم.
ماموریت ما فقط سخن گفتن از آن است، نه عمل به آن!
اصلاح طلبیِ ما فقط انبوه روزنامه ها را به خدمت می گیرد، اما نه آن تک نفر را [، آن انسان شریفِ اصلاح طلبِ واقعی را]»

«رای کامل ات را به صندوق بینداز، رای واقعی ات را می گویم، نه فقط آن یک تکه کاغذ را، بلکه تمامیِ نفوذت را بکار گیر.
اقلیت، وقتی که خودش را با اکثریت همساز می کند، بی خاصیت است و حتی اقلیت هم نیست.»

«فرصت های زندگی، با افزایش آنچه که ابزار نامیده می شوند، کم می شوند.

بهترین کاری که انسان می تواند در زمان ثروتمندی برای اعتلای روحش انجام دهد، این است که تلاش کند آن رویاهایی را زنده سازد که در زمان فقر او را سرگرم می کردند.»

کنفسیوس می گفت: «اگر حکومتی خردمندانه عمل کند، این فقر و فلاکت است که شرم آور خواهد بود. اما اگر حکومتی بی خردی کند، این ثروتمندان و اشراف اند که وجودشان شرم آور است.». من بالاتر از آن را می گویم : تا زمانی که ...»

«متوجه شدم عامه ی مردم ... خیلی هم شریف نیستند، طوری که با دزد همان طور رفتار می کنند که دزد با آنان، و امیدوارند تا با کمک برخی مراسمِ مذهبیِ ظاهری، قدری نماز-روزه، دعا و پرسه زدن گه گاهی در یک مسیرِ سر راست، بی خطر، اما بی فایده، روح خود را نجات دهند. شاید این قضاوت در مورد آنان قضاوتی خشن باشد، ...»

«چرا حکومت پیش از این که صدمه ای ببیند، بانگ و فریاد بر می آرد، هیاهو به راه می اندازد و با اصلاحات مخالفت می ورزد؟
چرا شهروندانش را تشویق نمی کند که برای کشف و نقد خطاهایش در آماده باش همیشگی بسر برند، و چرا با آنان برخورد سزاوارتری نمی کند؟ چرا همیشه مسیح را به صلیب می کشد، کپرنیک و ولتر را از جامعه طرد می کند و واشنگتن و فرانکلین را شورشی نام می نهد؟»

«خوبی تنها سرمایه‌گذاریِ بی‌ورشکستگی است.»

«انسان به نسبت چیزهایی که می‌تواند کنار بگذارد، ثروت‌مندتر است.»

برای اطلاع بیشتر، نک: 👇
t.me/gahferestghkeshani/4217

t.me/gahferestghkeshani/4218

نشر قطره، تلفن: 3 - 02188973351