گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.47K subscribers
1.02K photos
327 videos
194 files
1.67K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
✳️ آدم‌های معمولیِ هم‌‌‌دستِ جنایت و نادرستی

«شما درست می‌گید، اما من "مامورم و معذور!"

آیا مامور بودن می‌‌تواند آدم را معذور هم بکند؟

آیا بعد از وقوع کار نادرست، این استدلال می‌تواند در برابر وجدانِ فردی یا جمعی و قانونی (دادگاه صالح) قابلِ قبول باشد؟

دو اپیزود پادکست بی‌ پلاس، از قول هانا آرنت (آیشمن در اورشلیم) و کریستوفر براونینگ (آدم‌های معمولی) نگاهی به این آدم‌ها می‌اندازند که پیچ‌ومهره‌های نهایی و عامل ماشین نادرستی و جنایت اند.

آدم‌هایی که اتفاقا خیلی هم زیاد هستند،
درست از جنس من و شما، و ممکن است که حتی قبل از عمل و در طی عمل و حتما بعد از عمل طلب‌کار هم باشند و بگویند که داشته‌اند به بهترین شکلی به وظایف خود عمل می‌کرده‌اند و حتی در صحنه حضور داشته‌اند تا جلوی بدتر شدن وضع را بگیرند.

- پادکست بی‌‌پلاس، شماره‌های ۴۲ و ۵۱، آدم‌های معمولی
- و شماره ۱۱۷، آدم‌های معمولی چه‌ جوری جنایتکار می‌شن و
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5970
==========ه
می‌توانید با پادگیر‌ها، گوگل کروم، تلگرام یا یوتیوب بشنوید.

✳️ پادکست‌های برگزیدهْ می‌توانند مثل یک دانشگاه واقعا آزاد و مستقل عمل کنند.
👍12
تولدی و زایشی دوباره،
پس از دو ماه بی آبی و خشک شدن گلدان نخل مرداب
،
و فقط یک بار آب دادن!

اگر این حادثه یکی از بزرگترین شگفتی‌ها نباشد، پس چه چیزهایی شگفتی اند؟!

فرزندان‌مان را با نظاره‌ی عمیق و دقیق این گونه حادثه‌های حیرت‌زا، در دور و اطراف و طبیعت، آزادانه به دست خود تربیت کنیم!

تا به‌جای انسان گرازوار* و انسان ذخیره‌خوار ، انسان شفقت‌مند* نسبت به طبیعت، به سیاره و به همسایه طلوع کند!

=======ه
* homo boariens

** homo depleticus

*** homo agapeticus

**** نخل مرداب باید غرقه در آبِ تالاب باشد.
=====ه
* تعبیر فارسیِ «انسان گرازوار» از عبدالحسین وهابزاده، زیست‌شناس و تربیت‌شناس نامدار ایران است.

** هر سه اصطلاح لاتین و دو اصطلاح فارسیِ دیگر جعل و طعنه‌ی نگارنده است.

‌ ۵ شنبه، ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
👍17
✳️91 هزارتومن پنیر معمولیِ غیر گچی
19 بهمن 1403



در دهه‌ی دیکتاتورزده‌ی 1340، هر روز صبح همین مقدار پنیر را با 5 قرون (ریال) می‌خریدیم.

یعنی ۱۸۲ هزار برابر،
یعنی ۱۸ میلیون و دویست‌هزار درصد!

این است معنای هرچه خالی‌تر شدن سفره‌های پیشاخالیِ مردمان پنیرخور!

درست است که درآمد عمومی هم خیلی بیشتر شده، اما قدرت خرید به نسبت با آن دوران و با ۴۰ سال پیش و با ۲۰ سال و ۱۰ سال و دو سال پیش به‌شدت از آن درصد تورم عقب‌تر است. در نتیجه اندازه‌ی سفره‌های ساده به‌شدت کوچک‌تر شده.
ممکن است تا ماه پیش می‌توانسته‌ای کره هم بخری، اما در ماه فعلی آن را حذف کرده‌ای. چون دیگر توان‌اش را نداری!

این است نشانه‌ی فلج بودن نخبه و مردم، و انتظار کشی برای بیرون آمدن دست پشمالویی از آستینِ غیب و تصادف!


این است در گِل‌ماندگیِ تام!

============ه
*** با عرض معذرت، محاسبه‌ی فرسته‌ی قبلی اشتباه بود و با کمک کامنت خواننده‌ای گرامی و دقیق این بار اصلاح شد. از ایشان متشکرم.
👍13
✳️ ۱۰۱ راه که نوجوانان می‌توانند جهان را دگرگون کنند،

سندی والنتاین، غلامعلی کشانی، ویراست دوم دی ماه ۱۴۰۳



متن اصلی کتاب مختصری که در پیش رو دارید محصول اندیشه‌‌ی امیدواری ‌است که مدعی است «یک دست صدا ندارد!»

امّا چه ضرورت‌هایی به ترجمه‌ آن تأکید دارد؟

در حوزه‌ی فرهنگی انسان جهان‌ِ سومی، به نظر می‌رسد بر روی نقش دولت و حاکمان به‌مثابه فعال مایشاءِ همه‌ی امور بشر، تأکید بسیار زیادتر از حد واقعی آن شده است. این نگاهی است نژند و بیمارگونه که از روابط و واقعیاتی ناخوشایند حکایت می‌کند.

بدون ورود به آن واقعیاتِ ناخوشایند، می‌توان با تغییر نگاه،‌ به سمت تغییر واقعیت‌ها گام برداشت:

متن حاضر، در پی کاهش درد و رنج انسان‌های واقعی و معمولیِ کوچه و بازار با دستان آدم‌هایی از جنس خودشان است.

البته انسان‌هایی مسئولیت‌پذیرتر و معنویت‌گراتر که خود را تا حدّی وقف آفرینش دنیایی بهتر می‌کنند و طبعاً منتظر دستان دیگران و ازجمله دولت‌ها نمی‌شوند، چراکه می‌دانند تکیه بر دوش ناتوان و ناکارآمد و بی‌میل، و انتظار از ذهن و عملِ "معطوف به امور دیگرِ" دولت‌ها و دیگران، تعلیق به محال کردن آرزوهای بشری برای رهایی نسبی از رنج و درد است.

لینک و فایلِ خودِ کتاب، یادداشت گاه فرست و یادداشت سایت عدم خشونت همراه با لینک‌های متعددی برای کسانی که جستجو‌گر اند و، از سرِ دغدغه، دانستن را به چند دقیقه مطالعه‌ی فوری محدود نمی‌کنند، در زیر 👇:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4278

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4277


✳️ در صورتی که این کتاب را برای تسهیل‌‌گران و کنش‌گران و والدین علاقه‌مند به تربیتِ غیررسمی، غیرِ مدرسه‌ای، غیرایدیولوژیک، تربیتِ آزادْ و در طبیعت مفید می‌بینید، لطفا به آنان معرفی کنید.
========ه

نیازی ملی و منطقه‌ای است،
برای تربیتِ نسلی نو!

برای ایران‌زمین و توسعه‌ی هم‌پیوندِ فردی و جمعیِ آن!

برای رشد فرزندان و
رشد انسان فارسی‌زبان
!
=========ه


* تربیت مقدم بر آموزش!


** تربیت همان سیاست است،
اما به‌شدت نیازمد صبر، بدون «میان‌بُر»ایسم و بدون نتایج پر خطر مهندسیِ کلانِ اجتماعی و مهم‌ترین سرمایه‌گذاریِ درازمدت و شرط اصلی و لازم (و نه کافی) برای توسعه‌ی انسانی و اجتماعی سرزمین‌مان است!


تربیتْ و توسعه قطعا «خم رنگرزی» و از جنسِ«اَمْسَیْتُ کُردیاً و اَصْبَحْتُ عَربیاً» نیست. گپ‌های گذری و قهوه‌خانه‌ایِ نخبه‌گان ‌ هم راه‌ی به آن ندارند!


توسعه و تربیتْ جدیت، حمیت، انضباط، هزینه‌های کوچک و شجاعت مدنیِ والد، تسهیل‌گر و کنش‌گر را می‌طلبد.

توسعه و تربیتِ ملی هرگز نباید با تلاش برای کسب قدرت در بالا و تعویض حاکمان، بدون تغییر ساختارهای بنیادینْ، اشتباه گرفته بشود.
👍18
علیه مزخرفات | هنر شکاکیت در دنیای داده محور | دکتر محمدامین ضرابی
Ⓜ️ علیه مزخرفات

هنر شکاکیت در دنیای داده محور
دکتر محمدامین ضرابی


سیل مزخرفات جهان را فراگرفته و ما در حال غرق شدن در آن هستیم:سیاست‌مداران در قیدوبند حقایق نیستند؛ جهت گیری علم را مطالب چاپ شده در مطبوعات تعیین می‌کنند؛

کارل برگستروم و جِوین وست مزخرفات نوین را ادعاهایی می‌دانند که با زبان علمی و با استفاده از آمار و ارقام ظاهراً دقیق ارائه می‌شوند، اما درواقع ادعاهایی بی‌محتوا و تناقض‌آلودند. ما دربرابر این ادعاها مرعوب می‌شویم و سپر می‌اندازیم و احساس می‌کنیم آن‌قدر متخصص نیستیم که بتوانیم دربارۀ صحت‌وسقم آنها بیندیشیم و تحقیق کنیم.

نویسندگان این کتاب معتقدند که لزومی ندارد مثلاً متخصص زیست‌شناسی، اقتصاد یا آمار و داده‌کاوی باشیم تا بتوانیم از خطاهای این مزخرفات سر دربیاوریم.آن‌ها در این کتاب، با مثال‌های متعددی از علوم پایه و پزشکی، شیوه‌های متنوع سوءاستفاده از زبان علم را آشکار می‌کنند و، با آموزش مبانی استدلال‌ورزی درست و نحوۀ جست‌وجوی اطلاعات برای ارزیابی ادعاهای علمی، راهنمایی جامع برای تشخیص علم از شبه‌علم را فراهم می‌آورند... +++



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
👍8
Gholamali Keshani
✳️ آدم‌های معمولیِ هم‌‌‌دستِ جنایت و نادرستی «شما درست می‌گید، اما من "مامورم و معذور!" آیا مامور بودن می‌‌تواند آدم را معذور هم بکند؟ آیا بعد از وقوع کار نادرست، این استدلال می‌تواند در برابر وجدانِ فردی یا جمعی و قانونی (دادگاه صالح) قابلِ قبول…
✳️ ماموران معذور،
اما عملا تسلیم، عامل و هم‌دست!

یک نمونه‌ی تاریخی:


درس‌های تاریخی از شکست قانون‌گذاری بدون پشتوانه مردمی
( داوود حشمتی
)

...ه
در سال ۱۳۵۴، نمایندگان مجلس، برای ورود به «دروازه‌های تمدن»، مبدأ تاریخ را تغییر دادند.  ...
۱۸ بهمن ۱۳۵۴ جلسه ای به فرمان شاه برای تغییر تقویم تشکیل شد. 

کیان‌پور وزیر اطلاعات و جهانگردی، هدایتی معاون اجرایی نخست‌وزیر، شجاع‌الدین شفا معاون فرهنگی دربار، امیرهوشنگ متقی معاون اداری دربار، جعفریان معاون سازمان رادیو و تلویزیون، خطابخش معاون وزیر مشاور، امین صالحی مدیر فرهنگ و هنر و جهانگردی، باستانی پاریزی استاد تاریخ دانشگاه تهران، مصطفی کامکار استاد ریاضی دانشگاه تهران و شاهرخ مسکوب نماینده سازمان برنامه و بودجه حضور داشتند.
در این جلسه تعدادی موافق تغییر تقویم بودند و عده‌ای مخالف آن. ابتدای جلسه هدایتی به سایر افراد گوشزد می کند: «گزارش تبدیل تقویم به عرض شاهنشاه رسیده است و اراده‌ی شاه بر این است که حتماً این کار انجام شود.»

ابتدای جلسه، هدایتی (معاون اجرایی نخست‌وزیر) تذکر داد: «اراده شاه بر این است که حتماً این کار انجام شود.»
... ... ه
============ه
✳️ گاه فرست:
چیزی که در این داستان به‌خوبی به‌‌چشم می‌خورد وجود بزدلی و جُبْنِ اخلاقیِ جمعی، نبود مسئولیت‌پذیری انسانی و پشت‌پا زدن به اصولِ هویتِ شخصی است.
این وضع توجیه ظاهری کافی هم دارد:
«روی حرف اعلیحضرت که نمی‌شد حرف زد. باید اون رو فقط امضا کرد.»

و این چنین است که افراد تاثیرگذار یک ملت در جامعه‌ی شِبْهِ‌توتالیترْ هم قربانی و همْ هم‌دستِ هيئتِ حاکمه و ائتلاف قدرت حاکم می‌شوند و در عینِ حال همه‌شان هم در پستوها از اوضاع می‌نالند.

این‌جا است که باید دوباره به راه‌‌حل‌های واسلاو هاول و گاندی فکر کرد:

ناهمکاری، حتی به اندازه یک سر سوزن تا ناهمکاری‌‌های خیلی بزرگ

نافرمانی اصلاح‌گرانه، غیرتخریبی و غیر تبهکارانه

بیرون کشیدنِ واقعیِ خود از زیر دایره‌ی دروغ‌‌هایی که ائتلاف حاکم می‌پراکَنَد و از مردم می‌خواهد آن‌ها را در ظاهر عمل و باور کنند.

پرداختن مصرانه و شجاعانه به مطالباتِ جمعیِ کاملا پیشاسیاسی و اجرای برنامه‌های سازنده‌ی مستقل از ماشین حکومتی

این چنین است که شاید (و با تاکید بر شاید) انسان‌هایی نو از یک ملت تسلیم و غالبا‌ً «مامور و معذور» سر بلند کند.

این شاید همان گذار واقعی‌، ریشه‌ای و عمیقی باشد که همه‌ی شاکیان و ناراضیان از وضع موجود منتظرش هستند، اما برای‌اش هیچ کاری نمی‌کنند.

گذاری که برخلاف تصور همگان، با خُمِ رنگرزی و یک‌شَبه نمی‌تواند شکل بگیرد، و از آسمان و خارج هم نمی‌آید.


✳️ برای اطلاع بیشتر:
جستجوی میثمی، هاول و گاندی در همین کانال، سایت و کتاب‌های نگارنده

✳️ لطفا به فرسته‌ی پیوست و فرسته‌ی کتاب «101 راه» در بالا حتما نگاه کنید.
👍13
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ دریغ از یک جو شجاعت مدنی!
     حرف حساب و دیگر هیچ!
👆

بحث توسعه و ناتوسعه کیلویی چند!

بحث معادلات سیاست و «کسب قدرت در بالا» کیلویی چند!

بحث کلامِ الکن و مِنّ‌ومِنّ‌کُنانه‌ی روزنه‌گشاییْ کیلویی چند!

گپ‌های شِکوه‌‌آمیزِ تسلیم‌وارِ قهوه‌خانه‌ای و کافه‌ای در پستوهای شبکه‌های اجتماعی،
اما بدون تعیین مسئولیتِ مستقیمِ بلافصلِ «منِ ناظر» کیلویی چند! :

بحث‌هایی بدون پرسشِ اساسیِ «پس من در کجای جهان ایستاده‌ام؟»


بحث نظری سیاسی و اقتصادی در دنیای حکمرانی هیئتی، تیول‌داری، مال‌داریِ اسلامی و اقطاع اسلامی کیلویی چند! 👇
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5704

============ه

توانگری بخیل را پسری رنجور بود. نیک‌خواهان گفتندش:
مصلحت آن است که ختم قرآنی کنی از بهر وی یا بذل قربانی.
لختی به اندیشه فرو رفت و گفت: مُصحفِ مهجور اولی‌تر است که گله‌ی دور.

صاحب‌دلی بشنید و گفت: ختم‌ش به علت آن اختیار آمد که قرآن بر سر زبان است و زر در میان جان.

دریغا گردنِ طاعت نهادن،
گرش همراه بودی دستِ "دادن"

به دیناری چو خر در گل بمانند -
ور الحمدی بخواهی صد بخوانند!
(سعدی)

ادامه در لینک‌ بالا و مطالب پیوست.
👍17
Forwarded from جامعه‌شناسی زن روز (Parastu.Z.Farrokhi)
❤️ در هشت مارس چه اتفاقی افتاده است؟


در سال ۱۹۱۰، چهارسال قبل از آغاز جنگ جهانی اول، کلارا زتکین از زنان مبارز آلمانی در گردهمایی زنان سوسیالیست آلمانی با عنوان «کنگره بین‌‌المللی زنان» پیشنهاد داد روز هشت مارس روز جهانی زن نام‌گذاری شود و گروه‌های مختلف زنان این روز را در گردهمایی‌های خود تصویب کنند.

اما مگر در هشت مارس چه اتفاقی افتاده بود؟


داستان از نیم قرن پیش شروع شده بود. از زمانی که زنان کارگر آمریکایی در قرن نوزدهم به شرایط کاری سخت و همچنین نابرابر خود اعتراض کردند.

اولین بار که هشت مارس از روزهای دیگر سال متمایز شد، آن‌سوی آتلانتیک و در آمریکا بود. در هشتم مارس ۱۸۵۷ (که می‌شود سه سال قبل از آغاز جنگ داخلی آمریکا) زنان کارگری که در کارخانه‌های پارچه‌بافی صنایع جدید آمریکا کار می‌کردند به شرایط کاری سخت و نابرابرشان اعتراض کردند. سرمایه‌داری قرن نوزدهمی هنوز با چیزی به نام ساعت کار آشنا نبود. کارگران -قشری که به تازگی بر اثر پیشرفت‌های ناشی از انقلاب صنعتی به وجود آمده بودند- از هرگونه امکانات رفاهی محروم بودند و در بدترین و نمورترین مکان‌ها از طلوع تا غروب باید کار می‌کردند.

برای زنان اما دستمزد نابرابر هم مزید بر علت بود و همه این‌ها باعث شد اولین تظاهرات گسترده زنان در نیویورک و شیکاگو شکل بگیرد. هرچند یک دهه پیش از آن هم زنان کارگر آلمانی (هموطن‌های کارل مارکس) تظاهرات مشابهی در ۱۹ مارس کرده بودند.

دوسال بعد، و باز در ماه مارس، اولین اتحادیه کارگری زنان تشکیل شد و زنان سعی کردند خواسته‌های صنفی خود را از طریق این تشکل پیگیری کنند. هشت مارس تبدیل به روزی شد که زنان کارگر آمریکایی آن را معمولاً برای میتینگ‌های خود تعیین می‌کردند. در ۱۹۰۶ اما سرکوب پلیس باعث متمایز شدن بیشتر این روز شد.

در هشت مارس ۱۹۰۶ زنان کارگر نیویورک تظاهرات معمول این روز را برگزار می‌کردند که با حمله پلیس روبرو شدند. سال بعد و سال بعد از آن هم تظاهرات با شرکت جمعیتی ۱۵ هزارنفری و شعار «نان و گل رز» دوباره و سه‌باره سرکوب شد و آوازه‌ی آن به اروپا رسید و با جنبش‌های سوسیالیستی که عدالت‌خواهی را ترویج می‌کردند گره خورد.

مبارزه برای استیفای حقوق انسانی زنان، جزئی لاینفک و غیرقابل چشم‌پوشی برای جنبش‌های رهایی ستمدیدگان جهان شد.


در ۱۹۱۱ بیش از یک میلیون نفر زن و مرد راهپیمایی کردند و خواستار حق رای زنان و پایان دادن به خشونت‌های کاری شدند. این زمان مصادف هم بود با جنبش‌های سافروجت‌ها در بریتانیا برای گرفتن حق رای برای زنان. جنبش حق رای بریتانیایی گره خورد با جنبش کارگری اروپایی و همچنین خواسته‌های صنفی زنان برای دستمزد بالاتر.

🔴 شب غم‌بار نیویورک

فجایع همیشه در به یاد ماندن تاریخ‌ها و پاگرفتن جنبش‌ها موثرند. در ۲۵ مارس ۱۹۱۱ یکی از این فجایع در نیویورک اتفاق افتاد. کارخانه پوشاک تری‌انگل آتش گرفت. نردبان‌های آتش‌نشانی تا طبقه ششم می‌رسیدند اما آتش در طبقه هشتم بود. جایی که با تراکم بسیار زیاد کارگرانی اکثراً زن و اکثراً تازه‌مهاجر (یهودی و ایتالیایی) کار می‌کردند.

🟠در این آتش‌سوزی ۱۴۶ نفر شامل ۱۲۳ زن در آتش سوختند و از بین رفتند. این حادثه تلخ، ذهن‌های بسیاری را در آمریکا به شرایط غیرانسانی کار برای زنان متوجه کرد.

اما یک فاجعه دیگر تا سال‌ها جنبش کارگری زنان را کمرنگ کرد. دنیا درگیر یک جنگ خانمانسوز جهانی شد. فرصتی برای فکر کردن به هیچ چیز دیگر نبود. اروپایی که بعد از جنگ اول جهانی سربرآورد اروپایی بسیار متفاوت بود. بسیاری از رژیم‌های سلطنتی سقوط کردند و اشرافیت تضعیف شد و روند اعطای حق رای به زنان و حضور زن در جامعه و کمتر شدن محدودیت‌های اخلاقی ویکتوریایی سرعت گرفت.

صحنه سیاسی خیلی زود در دهه سی تغییر کرد. تظاهرات روز جهانی زنان در بسیاری کشورها غیرقانونی اعلام شد. در آلمان و ایتالیا فاشیست‌ها به قدرت رسیدند و سوسیالیست‌ها را از دم تیغ گذراندند. در آمریکا و بریتانیا و فرانسه فضا آزادتر شد. آن سوی اروپا کمونیسم در روسیه حکومت تشکیل داد که آزادی زن در آن امری دولتی بود. آخرین یکشنبه فوریه در شوروی به عنوان روز زنان «جشن» گرفته می‌شد.

#8_مارس
#روز_جهانی_زنان

ادامه مطلب


📨 @Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6
✳️ هشت مارس (18 اسفند)، روز جهانی زن،
داستانِ خاموش زنان خاموش را با گوش‌های تیزتر بشنویم.



در شرایطی که نکبت کم‌سابقه‌ای، در طول تاریخ چند سده، بر زندگی و امنیت همه‌ی ما آدم‌های عادی سایه انداخته،

✳️ روز زن بر همه‌ی زنان خجسته‌باد،

بخصوص بر زنان بی‌صدای رنجبر،‌ که همه‌ی درآمدهای‌ عمرشان، به رقمی نمی‌رسد که مثلا در یک روز بعضی از ما خرج می کنیم.

روز زن بر همه‌ی زنانی که از این روز باخبرند گرامی باد!

✳️ روز زن گرامی باد!
بر همه‌ی زنانی که اصلا خبری از این حرف‌ها ندارند و تا آخرِ عمر حسِ زتدانِ ابد همراه‌شان است؛

بر زنانی هم که باید بسازند و بسوزند و هیچ راهی در جلوی چشم نبینند جز فرار و بدنامیِ تحمیلی یا خودسوزی یا قتلِ ناموسی؛

بر زنانی که به‌جای گرمای خانه‌، در زیر سقف‌های مشترکِ به‌ظاهر گرم، به‌خاطر جگرگوشه‌های‌شان تحمل رنج می‌کنند؛

بر زنان طبقه متوسط و تحصیل‌کرده‌ای که با چشمان تیزبین خود شاهد انواع تبعیض‌های نهادینه‌، ایدئولوژیک و سیستماتیکِ ضد زن هستند،
بر زنان کارگر؛

بر زنان کشاورز؛

بر زنان خانه‌دار؛

بر زنان شاغل؛

بر همه‌ی مادران؛

بر همه‌ی دختران

بر زنان یائسه؛

بر همه‌ی مادران دادخواه؛

و بر همه‌ی مادران همیشه چشم‌به‌راه!


✳️ تبعیض و ستم مشترک بر زن از طرف قدرت‌های قانونی و عرفی و بعضاً اعتقادی، بیش و کم در همه‌ی سرزمین‌ها وجود دارد، اما در سرزمین‌های بسته‌تر، خیلی بیشتر.

زنان خود باید این زنجیره‌ی شر را قطع کنند و به شکل ارث به نسل بعد منتقل نکنند.

هزاران قانون (ساخت حقوقی) نمی‌تواند عرف و عادت و فرهنگ (ساخت حقیقی) را به عقب براند. هیچ قانونی جلودارِ مادر شوهری هندی نخواهد بود که همان ستمی را که دیده،‌ بر روی عروس‌اش تکرار می‌کند.

زنان باید خود بیدار شوند و به شکلی عمقی و نه تقلیدی،‌ و نه به شکل "هم خدا و هم خرما" (پیتزای مدرنیته با آبگوشت سنت)، زن‌روایی را معنی ببخشند.

✳️ نکته‌ این‌‌که:
هیچ تحول عمیق و برگشت‌ناپذیری، در هیچ حوزه‌ای در ایران رخ نخواهد داد،
مگر در روندِ
- آگاهی زنان به حقوقِ انسانیِ برابرِ خود و اِعمال آن
- آگاهی عموم به حق شادی و عمل به آن.  (محمدرضا نیکفر و عبدالله اوجالان)

✳️ و در این بین، نباید از وظیفه و نقش مردان منصف، شریف و هم‌دل غافل ماند، اما همیشه باید زنان پیشتاز این امور باقی بمانند!
==========ه

لطفا بنگرید به فرسته‌ی قبلی و قبل‌تر
و
جستجوی کلیدواژه‌های:

مارس
زن
زنان
خشونت خانگی
خشونت بر ضد زنان، 
دمکراسی از کجا ،
دمکراسی در خانه و خیابان، 
در همین کانال
و
پادکست رادیو مرز


عکسِ فرسته‌ی زیر، شاهکار نصرالله کسراییان (فیسبوک) 👇
👍6
هشت مارس (18 اسفند)، روز جهانی زن،
داستانِ خاموش زنان خاموش را با گوش‌های تیزتر بشنویم.
عکس، شاهکار نصرالله کسراییان (فیس بوک)

لطفا بنگرید به فرسته‌ی قبلی و قبل‌تر
و
جستجوی
مارس
زن
زنان
خشونت خانگی
خشونت بر ضد زنان، 
دمکراسی از کجا ،
دمکراسی در خانه و خیابان،
در همین کانال
و
پادکست رادیو مرز
👍8
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
Madi_No20_M.Satwat.pdf
1.1 MB
✳️ مادی نمره بیست
======ه
گزارشی دستِ اول و کم‌نظیر از عشق به ‌زندگی و زیباییِ حیات در بینِ جان‌های شیفته‌ای که رویای دنیایی بهتر را با تفنگ می‌خواستند عملی کنند، اما این روزها،‌ فقط خاطره‌ی دوستی‌ها و فداکاری‌های شخصی است که برای‌شان باقی مانده و ذائقه‌‌شان تلخ از داستان‌هایی که بر سرِ آرمان‌های‌شان آمد.

این جان‌برکفان، تابعِ زهد و مخفی‌کاری‌هایی بودند که بر گروه‌‌شان باید حاکم می‌بود، زهدی که آنان را از درون می‌خورد و مخفی‌کاری‌ای که حتی به جنایت‌ هم می‌توانست ختم شود. گاهی فاصله‌ی شهید با خائن در این فضای طاقت‌فرسا و بسته، از سرِ اتفاق می‌توانست در اثر سالم یا فاسدِ بودن کپسولِ سیانورِ زیرِ زبان باشد!

فضای بسته،‌ عملِ زیرزمینی و ساختارِ هرمی‌ای که گروهِ مخفی مجبور است داشته باشد، هیچ راهی ندارد جز این که به بن‌بست بخورد! جایگزینِ این فضا و این نوع عمل و این هرم‌ها چه می‌توانست باشد؟

آیا عملِ شفقت‌آمیز، شفاف و آشکارِ شجاعانه‌‌ی شهروندِ راستین و نیز ساختارِ ریزومی در جهتِ تحققِ برنامه‌‌ سازنده (گاندی) و ساختارهای موازی (واسلاو هاول، در قدرت بی قدرتان) پاسخی برای این پرسش نیست؟
✳️ کلیدواژه‌ها: همین کانال
5👍2
✳️ کدام شغل؟ کدام درس؟

در شرایط انحطاطِ گسترده و نکبت‌بار فعلی میهن‌مان، که شاید در 400 سال اخیر کم‌سابقه باشد، غم ناامنی، غم نان، غم آب، غم مسکن، غم درمان، غم آزادی، غم تبعیض نظام‌مند، غم تبعیض مضاعف بر زنان، غم نقض حریم شخصی و انواع دیگر آن بر سر ما آوار شده.

این غم‌ها قطعا تک عاملی نیستند تا بتوانیم عامل را با خیال راحت برون‌فکنی کنیم و از مسئولیت‌های‌ تک‌تک‌ِ خودمان خلاص بشویم!

فعلا این را بگذاریم و بگذریم!

اما یکی از این غم‌های بزرگ، موج شدید مهاجرت است که دارد همه‌ی جوانان را با خود می‌روبد و می‌بَرَد.


یادداشت زیر، شاید کمکی باشد به بروز ابداع و خلاقیت بیشتر جوانان و استفاده‌ی حداکثری از ته‌مانده‌ی امکانات موجود در این‌جا یا حتی در بیرون از این‌جا.

شاید گره‌ای کوچک از کلاف یک نفر باز کنند:
==========ه

✳️ 4 اپیزود‌ زیر در باره‌ی هدایت مسیر تحصیلی و شغلی است.


برای راحتی کار،
اسم‌ هر پادکست و اپیزود در زیر می‌آید:

ا - پادکست کتابگرد،
اپیزود 74، از رها کردن درس و دانشگاه تا پیداکردن مسیر شغلی

2 - پادکست کارنکن،
اپیزود 80، گفتگو با امین آرامش

3 - پادکست کارنکن،
اپیزود 74،  گفتگو با امیر موسوی (1)

4 - پادکست کارنکن،
اپیزود 75، گفتگو با امیر موسوی (2)

==========ه
✳️ با دختر خانم‌ی از نزدیکان حرف می‌زدم.
[می‌گفت این حرف‌ها را به مادرم بزنید که می‌گوید باید دکترا بگیری و استاد دانشگاه بشوی.

اما من می‌گویم اصلا دل ام نمی‌خواهد آدم توسری خوری بشوم.]

==========ه
اپیزودهای بالا تا حدودی به این بحث نزدیک می‌شوند که
کدام درس؟
کدام شغل؟
👍111
Gholamali Keshani
✳️ کدام شغل؟ کدام درس؟ در شرایط انحطاطِ گسترده و نکبت‌بار فعلی میهن‌مان، که شاید در 400 سال اخیر کم‌سابقه باشد، غم ناامنی، غم نان، غم آب، غم مسکن، غم درمان، غم آزادی، غم تبعیض نظام‌مند، غم تبعیض مضاعف بر زنان، غم نقض حریم شخصی و انواع دیگر آن بر سر ما…
اندر مباحث عبور سخت از
✳️ گردنه‌های انحطاط و نکبت فراگیر ملی:


رنج‌های یادشده در فرسته‌ی قبلی قطعا تک عاملی نیستند تا بتوانیم عامل آن‌ها را با خیال راحت برون‌فکنی کنیم و از مسئولیت‌های‌ تک‌تک‌ِ خودمان خلاص بشویم!

پاسخی که واسلاو هاول، گاندی و فرهاد میثمی برای کاهش این رنج‌ها می‌دهند شاید بتواند راه‌گشای وضعیت تسلیم و انحطاط عمومی و گسترده‌ای باشد که ما را و به‌خصوص نخبه‌گانِ ما را در خود فروبرده.

✳️ کتابِ قدرت بی قدرتان
نوشته‌ی واسلاو هاول


روایت فرهاد میثمی
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5330

روایت ویدئویی کانالِ فانوس:

https://t.me/lighthouseir/7

روایت فرهاد میثمی و دیگران:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/5557


  حفظ امید اجتماعی؟:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5559
👍6
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
شفیعی کدکنی- فرهاد مهراد:در روزهای آخر اسفند در پنج فرسته‌ی بالا 👆
شفیعی کدکنی 3 بار از روزهای آخر اسفند و کوچ بنفشه‌ها می‌‌سُراید
و
فرهاد مهراد یکی‌شان را برای ما می‌خواند تا همیشه به یادمان بماند:
و چه غم‌گسارانه!

در پنج فرسته‌‌ی پیوست بالا یا لینک زیر:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4142

کوچ بنفشه‌ها

در روزهای آخر اسفند
کو
چ بنفشه های مهاجر
زیباست
در نیم روز روشن اسفند
وقتی بنفشه ها را از سایه های سرد
در اطلسِ شمیم بهاران
با خاک و ریشه
میهن سیارشان
در جعبه های کوچک چوبی
در گوشه ی خیابان می آورند
جوی هزار زمزمه در من
می جوشد:

ای کاش
ای کاش آدمی وطنش را
مثل بنفشه ها
در جعبه های خاک
یک روز می توانست
همراه خویشتن
ببرد هر کجا که خواست
در روشنای باران
در آفتاب پاک
=========ه

کوچ بنفشه ها (گونه ی دوم)

(زنده یاد فرهاد مهراد، همین متن را در ترانه ای به همین نام خوانده.)


در روزهای آخر اسفند
د
ر نیم روز روشن،
وقتی بنفشه ها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک،
در جعبه های کوچک چوبین جای می‌دهند،

جوی هزار، 
زمزمه ی درد و انتظار
در سینه می خروشد و بر گونه ها
روان،
جوی هزار در سینه می خروشد و بر گونه ها
روان!

ای کاش
آدمی وطنش را همچون بنفشه ها،
می شد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش،
آدمی وطنش را همچون بنفشه ها،
می شد با خود ببرد هر کجا که خواست!
================ه

و متنِ کامل قطعه‌ی "چشمْ‌روشنیِ صبحِ" اسفندی:

در منزل خجسته ی اسفند

همسایه ی سراچه ی فروردین

با شاخه های ترد بلوغ جوانه ها

باران به چشمْ روشنیِ صبح آمده ست

زشت است اگر که من

یار قدیم و همدم همساغر سحر

در کوچه های خامُش و خلوت نجویم‌اش

یا

با جام شعر خویش

خوش آمد نگویم‌اش!
6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.... و ...
«هستی» یا خدا (هرکدام که باشند)

کرد‌ها را آفرید تا
خاورمیانه رنگ شادی را در میانه‌ی نکبت و انحطاطِ فراگیر اش فراموش نکند!
8👍1
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
شفیعی کدکنی- فرهاد مهراد:در روزهای آخر اسفند در پنج فرسته‌ی بالا 👆
بنگرید به:
5 فرسته‌ی پیوست تا
روایت
شفیعی کدکنی و
فرهاد مهراد
را از کوچ بنفشه‌ها در
روزهای آخر اسفند
بشنویم
4
دوستان، دوستان!

نوروزتون مبارک و
روزگارتون بهاری باد!

بهاران خجسته‌باد!
بهاران‌تان خجسته‌تر باد!

در این دوران پرمخاطره و نکبتِ فراگیر و حس تسلیمِ مطلق به جامه‌ای که دیگران برای‌مان می‌دوزند (در برابر حس خودتوان‌مند‌ی، خودیاریگری، خودآستین‌بالازنی)،

این نوروز و بهار و دشواری‌های امیدبخشِ خانه‌تکانی است که با خوشی‌های کوچک‌‌شانْ گرمایی به دل‌های غمین و سفره‌های دائما خالی‌شونده‌مان می‌بخشند.

نوروزتان پرگرما باد!


==========ه
اما دو هدیه لذت‌بخش که در مدرسه محتوای‌شان را نمی‌توانند به ما یاد بدهند:

- تماشای 5 فیلم مستند شاهکار و انسان‌ساز، که حاصل پروژه‌هایی بزرگ اند، و کلاس‌هایی در بیرون چارچوبِ تنگِ آموزش رسمی که ما را هم به طبیعت سیاره و طبیعت بشر نزدیک می‌کنند:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/5147


- «کتاب پرسش‌ها» که هم مایه‌ی تفریح  جمعی است و هم آموزش و تمرین مهارت گفتگو و اخلاق مدارا با فکرهای متفاوت:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4161

==========ه
اما باز هم این را یادمان نرود:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5926
15👍3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نوروساینس تنفس

🌿
به قدرت شگفت‌انگیز نفس خود پی ببرید! این ویدیو به بررسی علمی این موضوع می‌پردازد که چگونه تنفس کنترل‌شده می‌تواند به طور چشمگیری بر سلامت عاطفی، عملکرد مغز و توانایی شما در مدیریت استرس تأثیر بگذارد. کشف کنید که چگونه تکنیک‌های ساده سیگنال‌های آرامش‌بخش به مغز شما ارسال می‌کنند و بر همه چیز، از سطح اضطراب گرفته تا تمرکز و تصمیم‌گیری شما تأثیر می‌گذارند.

ما تمرینات تنفسی کاربردی مانند تنفس جعبه‌ای، 4-7-8 و تنفس رزونانس را بررسی خواهیم کرد و توضیح خواهیم داد که چه زمانی و چگونه از هر کدام برای حداکثر بهره‌وری استفاده کنید. اشتباهات رایج را بیاموزید و درک کنید که چرا گنجاندن تمرینات تنفسی در برنامه روزانه شما می‌تواند تغییری اساسی در سلامت کلی روانی و جسمی شما ایجاد کند. آماده شوید تا با تنفس راه خود را به سوی آرامش، وضوح و انعطاف‌پذیری بیشتر باز کنید!

❤️
از کانال یوتیوب
@DrTraceyMarks
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16
🔺 چه چیزها تکان نمی‌خورند وقتی خانه را می‌تکانیم؟🔻


وقتی خانه را می‌تکانیم، چیزهای زیادی تکان می‌خورند. خیلی از این تکان خوردن‌ها را می‌بینیم. برخی‌ها را هم نمی‌بینیم. اما مهم چیزهایی هستند که تکان نمی‌خورند. در این گفتار به یکی از این چیزهای تکان نخوردنی اشاره می‌کنم. دوست داشتید، از این جا 👇 گوش بدید.

https://youtu.be/Py6KsK9v1Lg
👍5