گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.47K subscribers
1.02K photos
327 videos
194 files
1.67K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
Forwarded from Maryam R. Eghbal
#معرفی_فیلم بابوشکاهای چرنوبیل
نگاهی به یک تاریخ زنده


بعضی از فیلم‌ها چراغند و جایشان آن بالاها در چراغ‌دان است که نور بدهند.
مستند بی‌همتای "بابوشکاهای چرنوبیل" محصول ۲۰۱۵ آمریکا، در بیش از سی فستیوال جهانی به نمایش درآمد و دل و نگاه‌ها را خیره کرد. هشت بُرد نهایی و یک نامزدی را در کارنامه‌ دارد و توانست به دوست‌داشتنی‌ترین مستند درباره‌ی یک فاجعه‌ی هراس‌افزا تبدیل شود.

بیست‌وهفت سال پس از فاجعه‌ی اتمی چرنوبیل و پرتوافکنیِ بی‌وقفه‌ی تشعشُعات هسته‌ای، مادربزرگ‌هایی در زندان بهشتی‌شان با کیلومترها زمین و درخت، شاداب مانده‌اند. بابا یا بابوشکا به روسی و اوکراینی، به معنای «مادربزرگ» است.

به دنبال انفجار هسته‌ای آوریل ۱۹۸۶، مصیبتی زاده شد که تا امروز ادامه دارد: آب و هوا و خاکِ «۲,۶۰۰ کیلومتر مربّع» از زمین، رسماً ممنوع است و اگر هم مادربزرگ‌های ماورایی(!) در آنجا زندگی می‌کنند، فقط بخاطر اجازه‌ی نیمه‌رسمی مقامات است که معتقدند سنّ بالا بسیار زودتر از تشعشُعات، آنها را خواهد کُشت.

#بابوشکاهای_چرنوبیل
#the_babushkas_of_chernobyl
#documentary #holly_morris #anne_bogart
ادامه👇🏻
.
👍2
Forwarded from Maryam R. Eghbal
ادامه درباره‌ی یک «تاریخ زنده»👇🏻

📎 میراث چرنوبیل برای بشر آینده، یک تابوت غول‌آسای سنگ‌آهکی‌ست که با پوشاندن ۲۰۰ تُن کوریوم، ۳۰ تن غُبار هسته‌ای و ۱۶ تن اورانیوم و پلوتونیومِ بازمانده از حادثه، خطر تشعشعات همیشگی منطقه را به نوآمده‌ها هشدار می‌دهد. این یک علمی‌تخیّلی نیست! یک مسئولیت و واقعیتِ پساآخرالزّمانی‌ست که باید خواب را از چشمانمان برباید. صدها سال، بلکه چند هزاره پس از ما، تازه‌واردها "باید" بدانند که چه گذشت _تا مبادا با ماندن در آنجا، نادانسته به انواع مسمومیت‌ها و سرطان دچار شوند و بمیرند؛ بنابراین بقای آن تابوت، لزوماً باید بسیار بیشتر از اهرام مصر باشد.

📎 پس از انفجار هسته‌ای چرنوبیل، ۱۱۶,۰۰۰ نفر و بنا به روایتی ۱۳۰,۰۰۰ نفر خانه‌هایشان را در روستاهای محدوده‌ی سی‌کیلومتری حادثه(معروف به منطقه‌ی مرگ) ترک کردند. (کمی بعد، مجموع مهاجرت‌کنندگانِ ناشی از حادثه در روستاها و همچنین شهرهای اطراف نیروگاه، به حدود ۳۵۰,۰۰۰ نفر رسید.)
از آن میان "۱,۲۰۰ نفر" بازگشتند. آنها به «خانه» رفتند که زندگی کنند، امّا آنها همچنین به خانه رفتند که بمیرند. از بازماندگان، اغلب‌شان زن و در سال‌های پایانی عمر هستند. آنها مرگ در ابدیتی آرام و چهارفصل، با دریاچه‌ی پُرماهی و بوته‌های توت‌وحشی را برگزیدند _و باریک‌راههایی از میان جنگل که در آن به دنبال قارچ بگردند... مرگی که عین زندگی بود و آنها را خوش مُهلت داد.
هنگامی که هالی موریس به همراه گروهش کار ساخت فیلم در منطقه‌ی ممنوعه را آغاز کرد، از آن ۱,۲۰۰ نفر بازگشته، ۲۳۰ بابوشکا زنده بودند و تا پایان کار که پنج سال زمان برد، جمعیت مادربزرگ‌ها به صد نفر رسید. این زنان، تنها و واپسین گونه‌ی انسانیِ زنده و مُقیم در منطقه‌ی مرگ هستند (یعنی واپسین چهار نفر، واپسین هشت نفر یا واپسین ده نفرِ بازمانده در روستاهای محلّ سکونت خود).

📎 آنها قحطی تحمیلی استالین را در دهه‌ی ۱۹۳۰ که حین آن میلیون‌ها اوکراینی از گرسنگی تلف شدند پشت‌سر گذاشتند؛ سپس حمله‌ی نازی‌ها را در دهه‌ی ۱۹۴۰ به چشم دیدند و پس از گذران این دشواری‌های "مرئی"، نوبت به «دشمن نامرئی» رسید: تشعشُع هسته‌ای.
امّا بسیاری از ساکنان، این‌بار عزم آسایش داشتند و در قیاس با تمام آنچه گذشت، تصمیم گرفتند بمانند و دمی در سرزمین مادری بیاسایند. قلب‌ این مردم، محلّ تلاقی ترکش‌های تاریخ است. هالی موریسِ کارگردان می‌گوید بی‌گمان هم‌جواری‌ با تشعشعات هسته‌ای برای ساخت فیلم ارزشش را داشته، زیرا که بابوشکاها در سالهای پایانی‌شان هستند و سه فُرود از مجموعه‌ی ننگ‌آوردهای بشر را زیسته‌اند. حالا با این فیلم، اطمینان داریم که نجوایشان در هزارتوی تاریخ محو نمی‌شود.

📎 چرنوبیل، آتشی‌ست که ده روز ادامه یافت و چهارصد برابر بیش از بمب اتمی هیروشیما تشعشع داد. پرتوافکنی تشعشعات بازمانده از آن اتّفاق، همچنان ادامه دارد؛ بنابراین حادثه‌ی چرنوبیل،
«یک تاریخ زنده و در حال تنفّس» است.
سازمان بهداشت جهانی پیش‌بینی می‌کند بیش از ۴,۰۰۰ مرگ، به فاجعه‌ی اتمی چرنوبیل مرتبط خواهد بود امّا سازمان‌هایی مانند گرین‌پیس(صلح سبز)، این تعداد را بیش از ده‌ها هزار نفر برآورد می‌کنند. تقریباً همگی بر سر وجود ارتباطی بین سرطان تیروئید و تشعشعات چرنوبیل، اتّفاق‌نظر دارند؛ هرچند که اندوه و آسیب‌ روانی ناشی از ترک خانه هم از دیگر گزندهای کوتاه‌کننده‌ی عُمر هستند. آمار درگذشتگان چرنوبیل نشان می‌دهد افرادی که خانه‌هایشان را در منطقه‌ی ممنوعه رها کردند و به شهرها و کشورهای دیگر کوچانده شدند، نسبت به افرادی که کمی‌بعد پنهانی به خانه بازگشتند، عمر کوتاهتری داشتند. یکی از فرضیه‌های محبوب این است که خشنودی حاصل از هم‌زیستی با خانه و سرزمین مادری، قدرت التیام‌بخشی دارد و کیفیت زیست را بهبود می‌دهد. همچنین متّکی بودن به خود برای زنده ماندن، در کنار احساس خشنودی اجتماعی، بر سالهای عمر آدمی می‌افزاید. شاید بتوان گفت بابوشکاهای چرنوبیل، نمونه‌های زنده‌ی این ادّعا هستند.
بنا بر گزارش سازمان ملل، خطر تشعشع، یگانه‌معضلِ آسیب‌دیدگان چرنوبیل نیست و دلایل ثانویه‌ای مانند "فروپاشی اجتماعی" و "دشواری اقتصادی"، بسی بیش از رادیواکتیو، آنها را می‌آزارد.

#بابوشکاهای_چرنوبیل #معرفی_فیلم
#the_babushkas_of_chernobyl
👍1
Forwarded from Maryam R. Eghbal
ادامه درباره‌ی یک «تاریخ زنده»👇🏻

📎💡 این فیلم، بر دو «درد نوپدیدِ» دنیای ما انگشت می‌گذارد: آسیب مُزمنِ ترک خانه(مهاجرت اجباری) و خطر بالقوّه‌ی فروپاشی ناگهانی نیروگاههای اتمی در اثر حادثه یا جنگ در سراسر دنیا. همان‌گونه که روشن است، این جهان بطور بالقوّه بیمار است و خبر از افعال ویرانگر آینده می‌دهد!

🕯 این نوشتار برای بابوشکاهاست که معلوم نیست اکنون زنده باشند. اگر زنده‌اند، پس از قحطی استالین، حمله‌ی نازی‌ها و انفجار هسته‌ای، حالا در نخستین ماههای سال ۲۰۲۲ با حمله‌ی روسیه به اوکراین،
چهارمین ننگ‌آورد بشری در دوران حیات‌شان را مشاهده می‌کنند.
به راستی که انسان چقدر سخت‌زی و سازگارشونده است.


_توضیح درباره‌ی کارگردان: هالی موریس از زندگی پرخطر زنان معاصر در گوشه‌وکنار دنیا فیلم می‌سازد؛ اثری هم در باب زنان ایران با عنوان "زیر چادرهای بسته" دارد.
_تصویر نخست: کارگردان، هالی موریس
تصویر دو: تابوت سنگ‌آهکی غول‌آسا در محلّ فاجعه‌ی اتمی چرنوبیل که پناهگاهی دست‌کم صد ساله برای زندانی کردن آثار حادثه است.

#بابوشکاهای_چرنوبیل #معرفی_فیلم
#the_babushkas_of_chernobyl
👍3
Forwarded from Maryam R. Eghbal
The_Babushkas_of_Chernobyl_2015.zip
1.3 GB
دانلود فیلم
The Babushkas of Chernobyl 2015
«بابوشکاهای چرنوبیل»

ساخته‌ی هالی موریس و اَن بوگِرت
(بابوشکا در روسی و اوکراینی به معنای "مادربزرگ" است.)

[این فیلم در ۷۰ دقیقه _به سادگی_ یک تاریخ زنده را در ذهن‌ می‌نشاند.]

#بابوشکاهای_چرنوبیل
#the_babushkas_of_chernobyl
The_Babushkas_of_Chernobyl_2015.zip
31.8 KB
دانلود زیرنویس فارسی فیلم
The Babushkas of Chernobyl 2015
«بابوشکاهای چرنوبیل»

#بابوشکاهای_چرنوبیل
#the_babushkas_of_chernobyl
👍5
دانلود سه فیلم دیدنی و پر تامل در فرسته‌های بالا
- مستند خط باریک قرمز
- مستند رادیوگرافی یک خانواده‌ی ایرانی
- مستند بابوشکاهای چرنوبیلِ اوکراین (همراه با متن بسیار تامل برانگیز و عمیق معرفی فیلم)

https://t.me/GahFerestGhKeshani/5282
👍5
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
اندر بابِ دوستی و رفاقت در این روزگار یکی از چیزهایی که بسیار ناراحت کننده است و مایه ی دلگیریِ ماندگاری می شود این است که برخی از رفقای صمیمی و خیلی قابل احترام چه قدر بی گدگذست و بی دلیلِ لازم همدیگر را کنار می گذارند و نمی دانیم که جای همدیگر را با چه…
مقام امن و می بی‌غشّ‌ و رفیق شفیق،
گرت مدام میسر شود زهی توفیق!

جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است!
هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق.

دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق!

حافظ در مصرع سوم، بی‌رودربایستی، هیچ‌انگار است، ابزوردیست است. معنایی نمی‌بیند. ادعا می‌کند تحقیق زیادی هم کرده است. اگر این حرفش‌اش را به کل دوران شاعری‌اش تعمیم بدهیم، دیگر از او چیزی نمی‌ماند که به مفهومی به اسم عرفانِ مرسوم نزدیک باشد.

او عارف است، اما به معنای عارفی که کنه قضیه را فهمیده که هیچ خبری در ورای همین زندگی نیست. وصل و هجرانی آسمانی وجود ندارد و برای تسلای دلِ گول خورده و مغبون شده، بهتر است که به وحشیانه‌ترین سرعتی، هر مقدار سوخت و بنزینی را که داریم، با سرعت نور بسوزانیم تا به قول یک فیلسوف مرگ، برای بعد از خودمان سرزمین سوخته باقی بگذاریم و هیچ چیزی از داشته‌ها (امکانات لذت بردن) باقی نگذاریم،
اما فقط به دوستی پناه ببریم که اصلِ اصلِ سعادت در دوستی است:

این پیام بی‌غلّ و غشّ شاعر است، پیام همه‌کس فهم او.

https://t.me/GahFerestGhKeshani/3392

https://t.me/GahFerestGhKeshani/5209
👍6👎1
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
مقام امن و می بی‌غشّ‌ و رفیق شفیق، گرت مدام میسر شود زهی توفیق! جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است! هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق. دریغ و درد که تا این زمان ندانستم که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق! حافظ در مصرع سوم، بی‌رودربایستی، هیچ‌انگار است،…
خواننده‌ای بزرگوار در باره ی برداشت بالا از شعر حافظ، در گروه بحث این کانال چنین نوشته اند:
===========ه

برداشت غریبی‌ست از شعر حافظ و بعید می‌دانم که صواب باشد.
گمان نمی‌کنم حافظ ابزوردیست باشد. هیچ انگاری یک انگاره جدید است.
مصرع سوم رو هم باید در ارتباط با مصرع اول بفهمیم. می‌گوید اگه در صلح و امنیت هستی و شاد هستی و مونسی داری بدان که همین توفیق است. اون چیزی که بقیه فکر می‌کنند موفقیت است در حقیقت بی‌ارزش است و هیچ. تقریباً معادل همان چیزی که گاهی خودمان می‌گوییم: «بابا دنیا ارزش این حرفا رو نداره»
============ه
دوست دیگری این چنین نظر داده اند:

باید عنایت داشت ما یک هیچ/هیچ انگاری در نیهیلیسم داریم و یک هیچ/هیچ انگاری هم در عرفان.
هیچ انگاری حافظ هیچ انگاری عرفانی است تا هیچ انگاری نیهیلیستی.
===============ه
از نظرات دیگر دوستان استقبال می‌شود.
👍1
تکنولوژی پیچیده‌تر یا رفتن به طرف سادگی بیشتر

برای گریز از معضلات پیش آمده‌ در زندگیِ انسان در سه قرن اخیر، راه حل‌هایی مطرح می‌شوند که گاهی ممکن است به اثرات بازگشتی (Rebound Effects)* منجر شوند، و یا باعثِ اثرات و هزینه‌های به‌دُوراَفْکَنده‌ی غیر مالی و مالی بشوند؛ یعنی مصداقِ «اومد ابروش رو درست کنه، زد چشم‌اش رو کور کرد.»

راه دیگر این است که مقدار کل جمعیت و انرژی مصرفی آنان، مقدار کل و تنوع مواد مصرفی و... به شدت کم شود و در کنارشان به اقتصادهای هرچه‌محلی‌تر رو آورد تا از چندین وجه به سمت ساده‌سازیِ رَوَندها و سَبک‌های زندگی حرکت کرد.

در راه‌حل‌های زیر برای تامین پروتئین و شیر از راه های غیر دامپروری، پای فنّاوری‌هایی به وسط می‌آید که ما نه از تاثیرات مستقیم و جنبی استفاده‌شان خبر داریم و نه از تاثیرات خود محصولات به‌دست‌آمده بر روی جسم و روان مصرف کننده اطلاعی داریم.
بیشتر اطلاعات مربوط به اثرات تولید و مصرف کالاهای تولید انبوه و مواد خوراکی فرآوری‌ و بسته‌بندی‌شده، چیزهایی هستند ساکت، خاموش، ناشناخته و زمان‌بر، اما مهم و در اکثر موارد خطرناک! (مصداقِ «صدای این ساز فردا صبح در می‌آید»، فعلا که کار شرکت ما را راه می اندازد.)

در مورد چندوچون و پیامدهای طرح‌های نوشته‌ی زیر همْ لازم است همین احتیاط‌ها را در نظر داشت:


https://www.zoomit.ir/fundamental-science/376873-cellular-agriculture-could-be-future-of-farming/

*اثرات بازگشتی: اثراتی که یک عمل بر روی محیط اطراف خود و جمعیت هدف می گذارد و مسائل پیچیده ی تازه‌ای را می‌سازد که طراحان و جمعیت هدف به‌هیچ‌وجه آماده‌ی آنان نیستند.
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 کنترل آموزش در دست کیست؟

دکتر مرتضی نظری
نویسنده و تحلیل‌گر مسائل نظام آموزشی

در جدیدترین آمار سهولت کسب و کار، رتبه ایران ۱۲۷ است. اما با وجود این رتبه شکننده، بازار یک کسب و کار خاص هیچ وقت از رونق نیفتاده.
جریانِ پُرسودی که مدارس را در تصرف خود دارد تا اکنون از مالیات معاف و از سهمیه کاغذ دولتی برخوردار است، هروقت اراده کند دقایق طلایی صداوسیما را در اختیار می‌گیرد، محصولش تحریک حس رقابت، حافظه‌محوری و برتری‌جویی است.
همه پیشروی‌ِ «تجارت تست و کنکور» در سایه انفعال سیاست‌گذاریِ آموزشی اتفاق افتاده که نتوانسته شیوه‌های یادگیری را بروزرسانی کند، معلم را پشتیبانی کند و مدرسه را از سیطره نمره و کتابهایِ بریده از زندگی رهایی بخشد.
اظهار نگرانی از نفوذ سند ۲۰۳۰ و اجرا نشدن سند تحول بنیادین در شرایطی که تاجران کنکور از حمایت‌های حاکمیتی برخوردارند، قانع‌کننده نیست.
سرگرم‌سازی خانواده‌ها به مسابقه رتبه و رقابت به افزایش بیسوادی سفید و فقر مهارت دامن زده.
آیا اراده‌ای هست تا کنترل مدرسه را از دست دلالان کنکور بگیرد و به اهلش بسپارد؟
فیلم برای سال۹۷ است

🌏 تربیت و توسعه | آینده مدرسه
@IranHumanDevelopment2
گاه‌ فرست ممکن است به موضوعات ظاهرا بی‌ربط با هم بپردازد؛ اما همه‌شان باید در خدمت سلامت، رفاه و رشد خود شما و اجتماع باشند، از نظریه پردازی سیاسی واسلاو هاول و گاندی برای خودگردانی و رهایی از سلطه، تا راه‌حل‌های آموزشی، پزشکی، مصرفیِ ایوان ایلیچ تا پیشنهادهایی برای خلاصی از سگ سیاه افسردگی.
در این فرسته به تفاوت و اثربخشی متفاوتِ سیر و سیاحت (پیاده روی ساده) با ورزش منظم و نیز تکنیک آرامش‌بخشی (ریلکسیشن) باید توجه داشت و حق هر کدام را جداگانه ادا کرد. (سرچشمه یا منبع‌: برد اورژانس بیمارستان تخصصی روان‌پزشکی ایران)
👍3
دوستان تازه‌ی گرامی گاه‌ فرست،
با سلام و درودها!
خوش آمده‌اید.
کانال گاه فرست را می توانید از اول اول ورق بزنید.
احتمالا چیزهایی ممکن است پیدا کنید که به درد کار و زندگی شما و مردم بخورند، و در حد وسع و توان شما برای انجام دادن‌شان باشند، چون
گاه فرست از اخبار سیاسی بزرگ روز و حوادث روز تا حدّ ممکن دوری می‌کند، چرا که تغییر آن‌ها در توان ما نیست.

به جای آن، این کانال از حکمت «به من چه؟» پیروی می‌کند.
این حکمت به ما می گوید چیزی را دنبال نکن که دانستن‌اش زندگی تو را و زندگی آنانی را که در دسترس توان تو هستند تغییری نمی‌دهد.
سیاست روز در دست ما بی‌قدرتانِ نیست، اما قدرتِ تلاش برای بهزیستیِ خودمان، شجاعت شهروندی و یاری همسایگان بشری در دست من و تو هست.

سیل اطلاعات کم فایده، مثلا، از سوریه یا بلوچستانِ دور از من، فقط اغتشاش فکری، کاهش تمرکز ذهن و احساس کاذب ِ با وجدانی ایجاد می‌کند؛ اما تشکیل حلقه ای از کنش‌گرانی که همزمان «در فکر خود»، و کار و آب و بهداشت این محرومان باشند و عمل هم بکنند، کاری است که ممکن است از دست ما برآید.

فرسته‌ی سنجاق‌شده‌ی بالای کانال کمک می کند تا گشتی بزنید در مطالب این چند ساله.
👍2
زیستن در زیرِ چتر و چنبره‌‌ی دروغ

🔸دادگاهی در اسرائیل هفت نفر را به اتهام تشویق به خشونت و تروریسم به دلیل رفتارشان در واکنش به قتل یک نوزاد فلسطینی در یک مراسم عروسی، مجرم شناخت.
محکومیت‌ها تا 5 سال زندان بوده‌اند!

این عروسی در سال ۲۰۱۵ و در فاصله کوتاهی بعد از آن برگزار شد که در جریان حمله یهودیان تندرو، یک کودک فلسطینی کشته شده بود. ...
در ویدئویی که از آن مراسم عروسی منتشر شد، اسرائیلی‌های حاضر در مراسم در حال رقص و خوشحالی از این حمله دیده می‌شدند.
@VahidHeadline

منبع:
وحید آن لاین - 9 - 2- 1401
خبرگزاری ها و خبرگزاری رویترز
28 آوریل 2022


=============ه
✳️ نظرِ گاه‌ فرست:
این خبر، خبر روز است، ولی کاری به این مسئله نداریم،
چون بوی دیگری از آن به مشام می رسد، بوی سالیان سال تسلیم به زندگی در سایه و چنبره‌ی دروغ!

ما در نظام دروغ زندگی می کنیم و نه فقط در نظام رسانه ای دروغ!

دروغِ «اسراییلیِ بد، فلسطینیِ خوب!»، حتی آن فلسطینیانی (جناح حماس) که در جهنم فقر و مسکنتِ غزه، به نام خدا، و برای کسب قدرتْ حمام خون درست می‌کنند از خون برادران جناح مقابل فلسطینی (جناح فتح)، و فیلم‌اش را به تمام دنیا می‌فرستند.

زندگی در زیر سایه و چنبره‌ی دروغ را ما خودمان برگزیده‌ایم و به آن تسلیم شده ایم.

ما سزاوار این دروغ ها شده‌ایم، تا زمانی که با آگاهی و شجاعت انسانیِ خود به این سزاواری پشت پا بزنیم و در عمل (و نه حرف و بحث‌وفحص) ملتی شویم در جستجو و تلاش برای «زیستن در فضای حقیقت».
👍6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ده فضیلت ضروری در دنیای کنونی
فایل کم حجم
@dr_iman_fani
دولت‌شهرِ موازیِ” واسلاو هاول و
“برنامه‌ی سازنده”‌‌‌  ماهاتما گاندی

دو نظریه‌ی مکمل برای تحول درونی، اجتماعی و سیاسی

در نوشته‌ی حاضر با دو پیشنهاد روبرو می‌شویم که انگار گم‌گشته‌‌های مایند. مایی که درمانده‌‌ مانده‌ایم و، دوره‌ می‌کنیم شب‌ را و روز را، … هنوز را.

فکر تهیه‌ی این مجموعه بعد از آن به نظر رسید که متن پیام تاریخیِ “حالا دیگر وقتِ شمردن جوجه‌هاست!” (گوگل و این‌جا) در آخر پاییز ۱۴۰۰ به قلم “فرهاد میثمی” (نک: گوگل) منتشر شد. این پیامْ درسی بزرگ به همه‌ی دل‌سوزانِ میهن می‌داد تا به فکر باشند، تامل و عمل صمیمانه کنند و احتیاطِ همزمان. این عمل می‌تواند از کوچک‌ترین رفتاری (رفتار و نه بحث‌وفحص) شروع شود که در راستای شجاعتِ اخلاقیِ فرد در رویارویی با رفتار شخصی و اجتماعیِ خود باشد تا برسد به رفتار برای تغییر اجتماعی که باز هم شجاعت می‌خواهد و این‌بار شجاعتِ مدنی. این شجاعتِ مدنی به معنای خطرکردن مطلق نباید باشد، اما حداقلِ هزینه‌‌ی شجاعانه را خواهان است.  
میثمی در این پیام اشاره‌ می‌کند به بهار عربی و نتایج آن را پس از ده سال می‌شمرد. از ذوق کردن و حسرت خوردن بعضی از هموطنان در آن روزها نسبت به سرنوشتِ قذافی یاد می‌کند و باز هم نتایج را برمی‌شمرد. به ما اخطار می‌دهد و راه هم نشان می‌دهد.
راهی که او به‌نظرش می‌رسد به‌کارگیریِ دو ابزار است:
– دولت‌شهر موازیِ (ساختارهای موازیِ) واسلاو هاول، کنش‌گر و سیاستمردِ چِک، و
– برنامه‌ی سازنده‌ی گاندی.
هر دو مکملِ هم!
اما صدها اَسَف که این پیام در عرصه‌ی عمومی هیچ انعکاسی پیدا نکرد، عرصه‌‌ی جولانگاهِ مصلحین و اندیشمندانی که صاحب صدا و قلمی هستند، صاحب‌نظرانی که تریبون‌هایی دارند با مخاطبانی منتظر و چشم‌به‌راه.
انگار نه انگار! کسی از او و نظرش چیزی نگفت و نشنید. (نک: گوگل)
اما صدای او را باید شنید و در آن تامل کرد، تامل‌ کردنی!
برای ادای دین به این پیام، لازم شد تا مفهوم این دو ابزار برای مخاطبینِ احتمالیِ او کمی بازتر شود.
محصول کار را در زیر می‌بینید.
=============ه
 واسلاو هاول در شاهکار خود،‌ قدرتِ بی‌قدرتان (احسان کیانی‌خواه، فرهنگ نشر نو)، خواستار صداقت و صراحت اخلاقی است. او بارها از “سبزی فروش”ی مثال می‌زند که برگه‌ای را پشت ویترین‌اش زده: “کارگران جهان متحد شوید.” این برگه را اتحادیه‌ی سبزی فروشان به او تحویل داده و او هم آن را به پشت شیشه زده است، خون‌سرد و بدون هیچ واکنشی و البته که بی‌اعتقاد. هاول در کتاب بارها به درون سازوکارِ این عمل وارد می‌شود و رفتار فردِ اَتمیزه[۱] را در جامعه‌ی خود وارسی می‌کند. در نهایت از او اندکی و فقط اندکی شجاعت و صراحت و صداقت با خود و با جامعه می‌خواهد و بس.

هاول برای درمانِ درد جامعه‌ی پساتوتالیتر ایجاد دولت‌شهر موازی را پیشنهاد می‌دهد، پیشنهادی که لازمه‌اش شجاعت اخلاقی و مدنی است، البته همان‌طور که گفته شد با کمترین هزینه‌‌‌ای که شهروند باید بدهد. از طرفی او این درمان را با اقداماتِ پیشاسیاسی (و نه سیاسی) پیشنهاد می‌دهد و از سیاستِ سنتی برپایه‌ی کسب قدرت سیاسی در بالا دوری می‌کند.

گاندی هم این‌چنین نگاهی دارد. او به عملِ اخلاقیِ فرد نظر دارد. فرد را معطوف به اخلاق می‌خواهد. از او می‌خواهد که بر مبنای درک اخلاقیِ خود عمل (و نه بحث‌وفحص) کند و در برنامه‌ای شریک شود که هزینه‌بر است، اما با هزینه‌هایی کوچک اما موثر.
او برای درمان زخم‌‌های فردی و اجتماعی و حرکت در جهت ساتیاگراها (پایداری برای حقیقت)، “برنامه‌‌ی سازنده” را پیشنهاد می‌دهد و به آن هم عمل می‌کند. این برنامه در پیِ بهبودِ حال و روز فردی و اجتماعیِ مردم عادی است و نه در پیِ کسبِ قدرتِ سیاسی و عوض‌کردن سیاستمردانِ صدر نشینِ مثلا قهوه‌ای (هندی) به جای سفید.

اما دو نکته‌‌ی مهم که باید یادآوری کرد:

همان‌طور که خواهیم دید، گاندی در آخرین نوشته‌هایش رای به انحلال بزرگ‌ترین حزبِ محبوب خود می‌دهد که به معنای انحلال همه‌‌ی احزاب دیگر هم هست، قدرت‌مند‌ترین حزب هند که سال‌ها از او شنوایی داشته است، حزبی که سال‌ها مشورت او را در مسیر استقلال پذیرفته است. گاندی به این ترتیب نشان می‌دهد که از مدت‌ها قبل‌تر راهی دیگر را انتخاب و به آن عمل کرده بوده و حالا آخرین پیشنهادش را آشکارا علنی می‌کند که انحلال کامل احزاب و پی‌گیریِ برنامه‌ی سازنده است. او از  سالیان‌ِ سال پیشتر به دنبالِ عملی کردنِ “برنامه‌ی سازنده” بوده است و استقلالِ هند برای او فقط یک مشغله‌ی عارضی و حداکثر یک گامِ بسیار کوچک، اما نه فوری به سمتِ این برنامه بوده است. گاندی بارها و بارها یادآور شده بوده که ارباب قهوه‌ای با ارباب سفید فرقی ندارد، لذا او تغییر را ریشه‌ای تر از این تحولات ظاهری و صوری می‌دیده و می‌خواسته.
#برنامه سازنده
#دولت شهر موازی

دولت‌شهرِ موازی و برنامه‌ی سازنده (فرهاد میثمی)

ادامه در فرسته‌ی بعدی 👇👇👇
👍12