Webinar_Dr_Kowsar_speech_note1.pdf
245.1 KB
Webinar_Dr_Kowsar_speech_note1.pdf
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
شرح مختصری بر کتاب سیل نفرین نیست.pdf
93.3 KB
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
شرح مختصر کتاب سیل نفرین نیست👆
قیمت پشت جلد کتاب ۵۰.۰۰۰ تومان هست و با توجه به هزینهای که انجمن پژوهشی احیای پایدار مناطق خشک کرده، وجه کتاب دوباره صرف پیشبرد امور فرهنگی و آموزش در حیطه محیط زیست خواهد شد.
قیمت پشت جلد کتاب ۵۰.۰۰۰ تومان هست و با توجه به هزینهای که انجمن پژوهشی احیای پایدار مناطق خشک کرده، وجه کتاب دوباره صرف پیشبرد امور فرهنگی و آموزش در حیطه محیط زیست خواهد شد.
Forwarded from Pupak Haghighi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اهمیت آبخیزداری، دکتر پاک پرور، ۲۰ آذر ۱۳۹۹
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
✳️ 👆مباحثی که در گفتگوی آبخیز داری در پنج شنبه 20 آذر ساعت 19 قرار است مطرح شوند: 👆
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4892
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4892
T Ahrar
scheduled Zoom meeting. Topic: .....اهمیت آبخیزداری و Time: Dec 10, 2020 07:00 PM Tehran Join Zoom Meeting https://zoom.us/j/93052307707?pwd=NU1GUUc3dGhqYnJ5SjljbXJZMFZXZz09 Meeting ID: 930 5230 7707 Passcode: Hope
دوستان گرامی،
سرزمین ما یکی از سرزمینهای بلاخیز از نظر طبیعی است. خشک و کم برف و باران هم هست. اگر بارانی هم ببارد بیشتر به صورت سیل در میآید که بلا به حساب میآید. این سیلها بیشترین اثر خود را بر ضعیفترین اقشار جامعه از جمله روستاییان و عشایر و حاشیه نشینها میگذارند.
سیل باید مهار شود.
در گفتگوی آبخیزداری که با حضور دکتر پاک پرور در روز پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ برگزار شد، قرار بود که در مورد مباحث فرستهی بالایی و مباحث فرستهی پیوست صحبت شود.
سالهاست که ساختِ سد برای مهار سیلاب در همهی جهان به زیر سئوال رفته است.
روشی که در این ۷ فرستهی بالا مطرح میشود، مهار سیل و ریزش باران در همان مبدا یعنی شیبهای بالا دستی است.
با این روش میتوان سفرههای آب زیرزمینیِ منطقه را تغذیه کرد و خود منطقه را هم سرسبز کرد و به بهبودِ حال مردمان هر سرزمینی کمک کرد، سرزمینهایی که به علت همین سیلها و خشکیها آوارهی شهرهای بزرگ و کوچکِ آلوده شده اند.
به همین دلیل است که کتاب "سیل نفرین نیست" نوشته شده.
اما اجرای این کار در سراسر مناطق خشک این سرزمین محنتزده' از نهادی به اسم دولت به هیچ وجه ساخته نیست.
دولت جز کاغذبازی و حیف و میل و توجه به انواعِ "شبهمسائل" به جای توجه به "مسائل اصلیِ زندگی مردم و محرومان" کار دیگری برایمان نمیتواند بکند. او عاجز و بیمیل و غافل است از انجام مهمترین مسئولیتهایی که مدعی انجام آن است.
برای انجام امثال این پروژهها فقط عزم ملی، به اضافهی جنبش ریزومی در تکتک اقامتگاههای انسانیِ کشور لازم است.
جنبشِ ریزومی یعنی حرکتِ مستقل همهجانبه در سراسر کشور بدون وابستگیِ الزامی به یک مرکز. یعنی همهی ما از خواب بیدار شویم و در محیط بلافصل خود با همفکرانی چاره جویی کنیم برای این همه آبِ غافلگیر کنندهی هدر رونده ای که دچارش میشویم.
برای این کار منتظر هیچ دستی از غیب یا کمکی از سازمانی اداری نشویم. سنگها را با دستانِ جمعهای دلسوز برداریم و چهرهی سرزمینمان را تغییر دهیم، همانطور که در گربایگان فسا و در البیضای بیابان عربستان انجام شده.
در البیضا بدون این که بولدوزری نقش آفرینی کند، سنگها را با دست جابهجا کردهاند و زمین را زنده کرده اند. (کلیپ البیضا هم در حال آماده شدن است.
اما آنچه که برای ما میماند، حرکت، اول از نظر فکری است و بعد حرکت از نگاه عملی است، همراه با همفکران، در محیط بلافصل و مستقل از هر گونه درخواست کمک از نهادهایی که به هر دلیل ناتوان اند از خدمترسانیِ وسیع و فراگیر.
در بهترین حالت هم حوزهی خدمت آنقدر بزرگ و متعدد است که همه کس در همهجا میباید آستین بالا بزنند تا سرزمینی به این وسعت بتواند قدری احیا شود. این احیا، با دو سه پروژه «شدنی» نیست!
فیلمی که در "فرستهی سوم" یعنی "طرح آبخوان داری با پخش سیلاب در گربایگان فارس" :آمده، اطلاعات تصویریِ مختصرتر و مفیدتری از آن چه که انجام شده میتواند به بیننده بدهد.
باید امیدوار باشیم!
سرزمین ما یکی از سرزمینهای بلاخیز از نظر طبیعی است. خشک و کم برف و باران هم هست. اگر بارانی هم ببارد بیشتر به صورت سیل در میآید که بلا به حساب میآید. این سیلها بیشترین اثر خود را بر ضعیفترین اقشار جامعه از جمله روستاییان و عشایر و حاشیه نشینها میگذارند.
سیل باید مهار شود.
در گفتگوی آبخیزداری که با حضور دکتر پاک پرور در روز پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ برگزار شد، قرار بود که در مورد مباحث فرستهی بالایی و مباحث فرستهی پیوست صحبت شود.
سالهاست که ساختِ سد برای مهار سیلاب در همهی جهان به زیر سئوال رفته است.
روشی که در این ۷ فرستهی بالا مطرح میشود، مهار سیل و ریزش باران در همان مبدا یعنی شیبهای بالا دستی است.
با این روش میتوان سفرههای آب زیرزمینیِ منطقه را تغذیه کرد و خود منطقه را هم سرسبز کرد و به بهبودِ حال مردمان هر سرزمینی کمک کرد، سرزمینهایی که به علت همین سیلها و خشکیها آوارهی شهرهای بزرگ و کوچکِ آلوده شده اند.
به همین دلیل است که کتاب "سیل نفرین نیست" نوشته شده.
اما اجرای این کار در سراسر مناطق خشک این سرزمین محنتزده' از نهادی به اسم دولت به هیچ وجه ساخته نیست.
دولت جز کاغذبازی و حیف و میل و توجه به انواعِ "شبهمسائل" به جای توجه به "مسائل اصلیِ زندگی مردم و محرومان" کار دیگری برایمان نمیتواند بکند. او عاجز و بیمیل و غافل است از انجام مهمترین مسئولیتهایی که مدعی انجام آن است.
برای انجام امثال این پروژهها فقط عزم ملی، به اضافهی جنبش ریزومی در تکتک اقامتگاههای انسانیِ کشور لازم است.
جنبشِ ریزومی یعنی حرکتِ مستقل همهجانبه در سراسر کشور بدون وابستگیِ الزامی به یک مرکز. یعنی همهی ما از خواب بیدار شویم و در محیط بلافصل خود با همفکرانی چاره جویی کنیم برای این همه آبِ غافلگیر کنندهی هدر رونده ای که دچارش میشویم.
برای این کار منتظر هیچ دستی از غیب یا کمکی از سازمانی اداری نشویم. سنگها را با دستانِ جمعهای دلسوز برداریم و چهرهی سرزمینمان را تغییر دهیم، همانطور که در گربایگان فسا و در البیضای بیابان عربستان انجام شده.
در البیضا بدون این که بولدوزری نقش آفرینی کند، سنگها را با دست جابهجا کردهاند و زمین را زنده کرده اند. (کلیپ البیضا هم در حال آماده شدن است.
اما آنچه که برای ما میماند، حرکت، اول از نظر فکری است و بعد حرکت از نگاه عملی است، همراه با همفکران، در محیط بلافصل و مستقل از هر گونه درخواست کمک از نهادهایی که به هر دلیل ناتوان اند از خدمترسانیِ وسیع و فراگیر.
در بهترین حالت هم حوزهی خدمت آنقدر بزرگ و متعدد است که همه کس در همهجا میباید آستین بالا بزنند تا سرزمینی به این وسعت بتواند قدری احیا شود. این احیا، با دو سه پروژه «شدنی» نیست!
فیلمی که در "فرستهی سوم" یعنی "طرح آبخوان داری با پخش سیلاب در گربایگان فارس" :آمده، اطلاعات تصویریِ مختصرتر و مفیدتری از آن چه که انجام شده میتواند به بیننده بدهد.
باید امیدوار باشیم!
رساله ای در باب مدارا و بردباری (پیرو پروندهی مرگ ژان کالاس)،
==================ه
نوشتهی ولتر
و با ترجمهی احسان دستغیب کتابی است خاص.
========ه
ولتر یکی از مطرحترین اندیشمندان دورهی روشنگری در تاریخ اروپا است. زبان گزندهی او' هم شاهان و هم کلیسا را بر میآشفت. در این کتاب او با بررسیِ جامعِ یک پروندهی قتل و حاشیههای آن، بهانهای بهدست میآورد تا حرف خودش را در بارهی مدارا و بردباری در برابر اختناق روحانیتِ کلیسایی و نهاد حکومت بزند.
اما متنِ فارسیِ کتاب، خاصتر است، کاری است کارستان و حاکی از مسئولیتشناسی. ترجمهی دقیق، روان و خوشخوانِ کتاب، در کنار پانوشتهای بهجا و پرتعدادِ مترجم در واقع دو کتاب را به خواننده هدیه میکند. یکی متن ولتر و دیگری پانوشتها. این پانوشتها به ما کمک میکنند تا فضای کلماتِ ولتر را درستتر درک کنیم. وقایع، اشخاص و سایر مواردی که برای خوانندهی فارسیزبان شناخته نیستند با این پانوشتها روشن میشوند.
کیفیتِ چاپ و طراحیِ کتاب بسیار عالی است.
در مجموع کتابی است بسیار پُر کیفیت، پُرمطلب، و پُرتامل، و حاکی از وجدانِ کار.
تلفن نشر مهراندیش: ۰۲۱۶۶۴۸۹۳۶۵
==================ه
نوشتهی ولتر
و با ترجمهی احسان دستغیب کتابی است خاص.
========ه
ولتر یکی از مطرحترین اندیشمندان دورهی روشنگری در تاریخ اروپا است. زبان گزندهی او' هم شاهان و هم کلیسا را بر میآشفت. در این کتاب او با بررسیِ جامعِ یک پروندهی قتل و حاشیههای آن، بهانهای بهدست میآورد تا حرف خودش را در بارهی مدارا و بردباری در برابر اختناق روحانیتِ کلیسایی و نهاد حکومت بزند.
اما متنِ فارسیِ کتاب، خاصتر است، کاری است کارستان و حاکی از مسئولیتشناسی. ترجمهی دقیق، روان و خوشخوانِ کتاب، در کنار پانوشتهای بهجا و پرتعدادِ مترجم در واقع دو کتاب را به خواننده هدیه میکند. یکی متن ولتر و دیگری پانوشتها. این پانوشتها به ما کمک میکنند تا فضای کلماتِ ولتر را درستتر درک کنیم. وقایع، اشخاص و سایر مواردی که برای خوانندهی فارسیزبان شناخته نیستند با این پانوشتها روشن میشوند.
کیفیتِ چاپ و طراحیِ کتاب بسیار عالی است.
در مجموع کتابی است بسیار پُر کیفیت، پُرمطلب، و پُرتامل، و حاکی از وجدانِ کار.
تلفن نشر مهراندیش: ۰۲۱۶۶۴۸۹۳۶۵
Forwarded from هزار خط ناتمام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هزار خط ناتمام
مدیتیشن - تکنیک توحه #مدیتیشن، #آموزش، #headspace ▪️مترجم: حسین محمدیزاده ▫️لینک ویدئو در آپارات 🍂
برای اطلاع بیشتر از مراقبه ی ساده ی کلینیکال و آکادمیک می توانید موضوع فرسته ی بالا👆👆👆 را با این دو آدرس دنبال کنید:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4907
کلیپ کوتاهِ مراقبهی بسیار ساده
https://t.me/GahFerestGhKeshani/2355
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4907
کلیپ کوتاهِ مراقبهی بسیار ساده
https://t.me/GahFerestGhKeshani/2355
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
کلیپ زیر :
مراقبه ی ساده ی غیر فرقه ای، ابزاری کلینیکال و آکادمیک برای سلامت روان و جان.
https://t.me/GahFerestGhKeshani/2355
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4906
اما برای اطلاع بیشتر در این باره کلمه ی مراقبه را در این کانال جستجو کنید یا نگاه کنید به:…
مراقبه ی ساده ی غیر فرقه ای، ابزاری کلینیکال و آکادمیک برای سلامت روان و جان.
https://t.me/GahFerestGhKeshani/2355
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4906
اما برای اطلاع بیشتر در این باره کلمه ی مراقبه را در این کانال جستجو کنید یا نگاه کنید به:…
Audio
نامه شانزدهم
موسیقی
امیر حسین سام(سه تار) ـ سینا جهان آبادی (پیانو)، زرد سرخ ارغوانی
موسیقی
امیر حسین سام(سه تار) ـ سینا جهان آبادی (پیانو)، زرد سرخ ارغوانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️ حراج عدالت
تدوینگر نیستم اما این دو فیلم که در یک روز منتشر شدند را کنار هم گذاشتم تا گسل طبقاتی که روی آن زندگی میکنیم را عریانتر ببینیم. در سویی جنگ میلیاردی برای خرید تابلو به راه افتاده و در گوشهای از شهر مشهد مردم پول خرید قرصی نان را ندارند. این است «حراج عدالت» / آرش هاشمی
✅ اهل قلم و فرهنگ:
@ahleghalamvafarhang
=================ه
✳️نظرِ گاه فرست:
یکی از پرسشهایی که برای چارهی این همه درد به ذهن میآید این است که:
آیا چاره در
-تغییرِ قدرت سیاسی و اقتصادی، یا
-تحلیلِ بردن و نابودیِ آن یا
-پراکنشِ آن است؟
منظور از تغییرِ قدرت، رفتن یکی و آمدن دیگری است،
منظور از تحلیلِ قدرت، محوِ تدریجیِ همهی قدرت است،
و منظور از پراکنشِ قدرت، هر چه منتشر کردنِ حوزههای پرتعداد قدرت در پهنه ی سرزمینها است به نحوی که دموکراسیِ مستقیم در آن بتواند تحقق پیدا کند و "مردم فرمان بدهند و دولتِ کوچک هم اطاعت کند."
✳️ کدام یک به صلاح نزدیک ترند؟
===============ه
✳️ نظر یکی از خوانندگان:
دوستی که تهیهکنندهی کلیپ بالا بوده، به هیچ یک از انواع بریز و بپاشهای هزاران میلیاردیِ اولیای محترم امور نکرده.
تدوینگر نیستم اما این دو فیلم که در یک روز منتشر شدند را کنار هم گذاشتم تا گسل طبقاتی که روی آن زندگی میکنیم را عریانتر ببینیم. در سویی جنگ میلیاردی برای خرید تابلو به راه افتاده و در گوشهای از شهر مشهد مردم پول خرید قرصی نان را ندارند. این است «حراج عدالت» / آرش هاشمی
✅ اهل قلم و فرهنگ:
@ahleghalamvafarhang
=================ه
✳️نظرِ گاه فرست:
یکی از پرسشهایی که برای چارهی این همه درد به ذهن میآید این است که:
آیا چاره در
-تغییرِ قدرت سیاسی و اقتصادی، یا
-تحلیلِ بردن و نابودیِ آن یا
-پراکنشِ آن است؟
منظور از تغییرِ قدرت، رفتن یکی و آمدن دیگری است،
منظور از تحلیلِ قدرت، محوِ تدریجیِ همهی قدرت است،
و منظور از پراکنشِ قدرت، هر چه منتشر کردنِ حوزههای پرتعداد قدرت در پهنه ی سرزمینها است به نحوی که دموکراسیِ مستقیم در آن بتواند تحقق پیدا کند و "مردم فرمان بدهند و دولتِ کوچک هم اطاعت کند."
✳️ کدام یک به صلاح نزدیک ترند؟
===============ه
✳️ نظر یکی از خوانندگان:
دوستی که تهیهکنندهی کلیپ بالا بوده، به هیچ یک از انواع بریز و بپاشهای هزاران میلیاردیِ اولیای محترم امور نکرده.
سلام به دوستان گرامی،
تصویر دردناکی که در کلیپبالا👆 میبینیم، تصویری است که در جاهای دیگری از دنیا هم تکرار میشود، گیریم که معمولا با شدتی بسیار بسیار کمتر، یا در بعضی مواقع بیشتر،
و نکتهای که در بالا مطرح شده است، پرسشی است ماندنی:
در همهی دنیا، کسانی میگویند اگر اینها به علتهایی(از جمله با فشارِ فعالیتِ حزبی و سیاسیِ ما)مجبور بشوند که بروند یا با زور و خشونت بروند، و به جایشان افرادِ صالحی بیایند (که خودمان آنان را صالح میشناسیم) کارها درست میشود و فقر و بیعدالتی و سلب آزادی محو میشود.
عدهای دیگر میگویند با کمک زور، حکومتی به جای اینها میآوریم با این امید که این حکومت تازه به هر شکلی که شده، به تدریج کوچک و کوچکتر شده تا این که به طور کلی، قدرتِ متمرکز محو شده و مردم به شکل واقعی حاکم بر سرنوشتشان بشوند.
گروه سومی هم هستند که میگویند نه آن و نه این، بلکه همین الان، و بدون خشونت، با انواع وسایل و تدبیرها شروع به تمرکززدایی از قدرت متمرکزِ مستقر و تاسیسِ قدرتهای کوچک مستقلی میکنیم که بنا ندارند بزرگ شوند، یعنی محلی باقی میمانند و مرزهای وحدتِ ملی را هم دست نمی زنند، اما حق تعیین سرنوشت و مدیریتِ امورِ خودشان را خود به دست میگیرند و از قدرتِ متمرکز به شکل ریشهای و بیخشونت سلب یدِ عملی میکنند. این کار به شکل متکثر و ریزوم وار در همهی قلمرو سرزمینی انجام میشود. آنان میگویند در این وضعیت، دموکراسیِ مستقیم قابل اجرا میشود و مردم به معنای واقعی حکومت میکنند و دولتی که مجریِ اوامر و مقرراتِ تعیینشده از طرفِ مردم است از مردم اطاعت میکند.
ما دائما با این سه راه حل طرف ایم، که پرسشی برای تمامِ فصول بهوجود میآورند!
پرسش این است که کدام یک میتوانند عملیتر، کمهزینهتر و با احتمالِ بالای موفقیتِ درازمدتِ واقعی (نه ظاهری) در رسیدن به هدفِ تمرکززدایی، عدالت، آزادی و محو فقر باشند.
این کمترین انتظاری ندارم که فورا جوابی از مخاطبین دریافت شود، بلکه مهم، ماندگاریِ خود پرسشها برای پیداکردن پاسخ در طولِ گذشتِ زمان است.
تصویر دردناکی که در کلیپبالا👆 میبینیم، تصویری است که در جاهای دیگری از دنیا هم تکرار میشود، گیریم که معمولا با شدتی بسیار بسیار کمتر، یا در بعضی مواقع بیشتر،
و نکتهای که در بالا مطرح شده است، پرسشی است ماندنی:
در همهی دنیا، کسانی میگویند اگر اینها به علتهایی(از جمله با فشارِ فعالیتِ حزبی و سیاسیِ ما)مجبور بشوند که بروند یا با زور و خشونت بروند، و به جایشان افرادِ صالحی بیایند (که خودمان آنان را صالح میشناسیم) کارها درست میشود و فقر و بیعدالتی و سلب آزادی محو میشود.
عدهای دیگر میگویند با کمک زور، حکومتی به جای اینها میآوریم با این امید که این حکومت تازه به هر شکلی که شده، به تدریج کوچک و کوچکتر شده تا این که به طور کلی، قدرتِ متمرکز محو شده و مردم به شکل واقعی حاکم بر سرنوشتشان بشوند.
گروه سومی هم هستند که میگویند نه آن و نه این، بلکه همین الان، و بدون خشونت، با انواع وسایل و تدبیرها شروع به تمرکززدایی از قدرت متمرکزِ مستقر و تاسیسِ قدرتهای کوچک مستقلی میکنیم که بنا ندارند بزرگ شوند، یعنی محلی باقی میمانند و مرزهای وحدتِ ملی را هم دست نمی زنند، اما حق تعیین سرنوشت و مدیریتِ امورِ خودشان را خود به دست میگیرند و از قدرتِ متمرکز به شکل ریشهای و بیخشونت سلب یدِ عملی میکنند. این کار به شکل متکثر و ریزوم وار در همهی قلمرو سرزمینی انجام میشود. آنان میگویند در این وضعیت، دموکراسیِ مستقیم قابل اجرا میشود و مردم به معنای واقعی حکومت میکنند و دولتی که مجریِ اوامر و مقرراتِ تعیینشده از طرفِ مردم است از مردم اطاعت میکند.
ما دائما با این سه راه حل طرف ایم، که پرسشی برای تمامِ فصول بهوجود میآورند!
پرسش این است که کدام یک میتوانند عملیتر، کمهزینهتر و با احتمالِ بالای موفقیتِ درازمدتِ واقعی (نه ظاهری) در رسیدن به هدفِ تمرکززدایی، عدالت، آزادی و محو فقر باشند.
این کمترین انتظاری ندارم که فورا جوابی از مخاطبین دریافت شود، بلکه مهم، ماندگاریِ خود پرسشها برای پیداکردن پاسخ در طولِ گذشتِ زمان است.
✳️ پیش سخنِ مترجم کتاب خودگردانی روستایی، نوشته گاندی
==================ه
✅ چرا باز هم از گاندی میشنویم؟
در دنیای بیرون، کتابهای زیادی از گاندی و در بارهی او، مخصوصا به زبان انگلیسی وجود دارد. اما در زبانِ فارسی تعدادِ بسیار کمی کتاب از او یا دربارهی او منتشر شده است. از این تعداد کتابِ کم هم، بیشتر به گاندیِ سیاستمرد و پدرِ استقلالِ هند توجه شده است. در حالیکه او وجوه رفتاریِ دیگری هم داشته که به آن کمتوجهی شده است.
✅ گاندی' در کنار دخالتِ تقریبا ناخواستهاش در سیاست، کنشگرِ اجتماعی و صاحبنظر در بارهی اقتصاد، آموزش، توسعه (شکوفاییِ مادی و معنوی) و بهخصوص توسعهی روستایی بوده است. این ادعا در کتاب حاضر بهخوبی قابل دیدن است. او در این کتاب فرصت میکند که به این دغدغههای اصلیاش بپردازد.
✅ او در کتابِ حاضر دقیقا نظریهی اقتصادی میدهد، به شکوفاییِ روستاها و خودگردانیِشان میاندیشد، راهحل میدهد و عمل هم میکند. در این نوشتهها میبینیم که این گاندیِ متفاوتْ بازهم رفتار خود را، همچون عملاش در عرصهی سیاسی، به دو اصلِ مهمِ فکری-رفتاریِ خود یعنی بیخشونتیِ شفقتآمیز (اَهیمسا) و پایداری در راه حقیقت (ساتیاگراها) پیوند میزند و این فکرها و عملها را دقیقا متاثر از این دو اصل میداند و نه چیزی دیگر.
✳️ او در این کتاب از چه میگوید؟
✅ گاندی با دیدنِ وضعیتِ حقارتآمیزِ هندیان در آفریقای جنوبی بود که ناخواسته از جامهی یک وکیلِ مدافعِ خوشآیندهی مرفه اما اخلاقمند و پاک بیرون آمد و به یک فعالِ سیاسیِ تماموقتِ فدایی و باز هم پاک تبدیل شد. اما بعد از خواندنِ کتابِ "تا این آخرین" اثر جان راسکین بود که در عینِ دخالت در سیاست، معتقد شد که اقتصادِ فردی-جمعی، بر خلاف اقتصادِ جریان اصلیِ مدرن، باید به راهی دیگر برود و این راه' اول از همه از خود فرد شروع میشود. به همین دلیل "کوچآبادِ ققنوس" را تاسیس کرد تا خودش و دوستانِ داوطلباش بر اساس همان اقتصادی زندگی کنند که کشفکرده بود. از این به بعد بود که فعالیتهای گاندی غیر از بهبودِ وضعِ عینیِ هندیانِ آفریقای جنوبی (که او را ناخواسته به سیاست پیوند میزد)، چند وجهی شد.
✅ او به هند برگشت. در اینجا هم همان رفتار را در پیش گرفت. هندیان او را کسی میدانستند که حق محرومان را از قدرتمندان میگیرد. نمیتوانست با شهرتی که پیدا کرده بود نسبت به رنج محرومانی که به او پناه میآوردند، بیتفاوت باشد. پس دوباره کنشگرِ اجتماعی شد. این کنشگری باز هم او را به سیاست کشاند. اما هر وقت که فرصتی آزاد به دستاش میرسید به همان کنشگری و عملِ اجتماعی اکتفا میکرد. ولی هر قدر که جلو میرفت و با سیاستِ حاکمان و نخبهگانِ هندیِ مخالفِ انگلیس بیشتر آشنا میشد، کمکم ریشهی مشکلات را در جای دیگری می¬دید.
✅ گاندی حالا کشفِ تازهتری کرده بود که:"دزدِ قهوهای رنگ با دزدِ سفیدپوست فرقی ندارد." دزدانِ قهوهای را در بینِ ثروتمندان، قدرتمندان و سیاستمردان هندیِ موافق یا حتی مخالفِ سلطهی انگلیس میدید. به همین دلیل بود که متوجه شد قدرتِ تعیینِ سرنوشتِ مردم را که بهشکلِ متمرکز در دستِ این سه گروه انباشت شده بود باید کاملا پراکنده و منتشر کرد به طوری که هر کس بتواند در کنارِ کسبِ حق تعیینِ سرنوشت بهخوبی از آن قدرت حفاظت کند. او راهحل را در تمرکززداییِ کامل دید. برای این تمرکززدایی' روستاهای پر شمارِ هند را مثلِ مجمعالجزایر مستقلی تصور کرد که با قدرت مستقلِ خود میتوانند تمرکزگرایی را کنار زده و نگذارند که دزدانِ قهوهای یا سفید برایشان تعیینِ سرنوشت کنند، و در این میان به پایینترین طبقهی محرومانِ جامعهی هند، یعنی نجسها (هاریجانها) توجه بیشتری کرد. او معتقد بود که استقلالِ سیاسی از بریتانیا، بدون خودگردانیِ روستایی، هیچ ارزشی ندارد.
✅ گاندی در این کتاب که مجموعهی گردآوریشده و موضوعیشدهی نوشتههای او در بارهی روستاهاست، در طرحِ خود تلاش میکند که چهرهی روستاهای هند را با انواع تدابیر، از جمله با شوراهایِ سنتی، اما اصلاح شدهی پنج نفرهی پنچایات تغییر دهد. در عمل هم سعی میکند تمرکززدایی را بهطور کامل از روستاها شروع کند و شهر را بعدا در برابر کار انجام شده بگذارد تا شهر، هم از خود تمرکززدایی کند و هم از استثمارِ روستا دست بردارد، یعنی همان چیزهایی که امروزه دیدگاههای نوینِ زاپاتیستا و موری بوکچین بر آن تاکید کردهاند. او معتقد است که تاکنون، شهر به استثمار روستا مشغول بوده. و حالا با ارائهی دانشی که در زمینههای مختلف دارد و نیز با فداکاریِ پیشرواناش باید دینِ خود را به روستاها بپردازد.
✳️ادامه در :
❎ https://t.me/GahFerestGhKeshani/4959
==================ه
✅ چرا باز هم از گاندی میشنویم؟
در دنیای بیرون، کتابهای زیادی از گاندی و در بارهی او، مخصوصا به زبان انگلیسی وجود دارد. اما در زبانِ فارسی تعدادِ بسیار کمی کتاب از او یا دربارهی او منتشر شده است. از این تعداد کتابِ کم هم، بیشتر به گاندیِ سیاستمرد و پدرِ استقلالِ هند توجه شده است. در حالیکه او وجوه رفتاریِ دیگری هم داشته که به آن کمتوجهی شده است.
✅ گاندی' در کنار دخالتِ تقریبا ناخواستهاش در سیاست، کنشگرِ اجتماعی و صاحبنظر در بارهی اقتصاد، آموزش، توسعه (شکوفاییِ مادی و معنوی) و بهخصوص توسعهی روستایی بوده است. این ادعا در کتاب حاضر بهخوبی قابل دیدن است. او در این کتاب فرصت میکند که به این دغدغههای اصلیاش بپردازد.
✅ او در کتابِ حاضر دقیقا نظریهی اقتصادی میدهد، به شکوفاییِ روستاها و خودگردانیِشان میاندیشد، راهحل میدهد و عمل هم میکند. در این نوشتهها میبینیم که این گاندیِ متفاوتْ بازهم رفتار خود را، همچون عملاش در عرصهی سیاسی، به دو اصلِ مهمِ فکری-رفتاریِ خود یعنی بیخشونتیِ شفقتآمیز (اَهیمسا) و پایداری در راه حقیقت (ساتیاگراها) پیوند میزند و این فکرها و عملها را دقیقا متاثر از این دو اصل میداند و نه چیزی دیگر.
✳️ او در این کتاب از چه میگوید؟
✅ گاندی با دیدنِ وضعیتِ حقارتآمیزِ هندیان در آفریقای جنوبی بود که ناخواسته از جامهی یک وکیلِ مدافعِ خوشآیندهی مرفه اما اخلاقمند و پاک بیرون آمد و به یک فعالِ سیاسیِ تماموقتِ فدایی و باز هم پاک تبدیل شد. اما بعد از خواندنِ کتابِ "تا این آخرین" اثر جان راسکین بود که در عینِ دخالت در سیاست، معتقد شد که اقتصادِ فردی-جمعی، بر خلاف اقتصادِ جریان اصلیِ مدرن، باید به راهی دیگر برود و این راه' اول از همه از خود فرد شروع میشود. به همین دلیل "کوچآبادِ ققنوس" را تاسیس کرد تا خودش و دوستانِ داوطلباش بر اساس همان اقتصادی زندگی کنند که کشفکرده بود. از این به بعد بود که فعالیتهای گاندی غیر از بهبودِ وضعِ عینیِ هندیانِ آفریقای جنوبی (که او را ناخواسته به سیاست پیوند میزد)، چند وجهی شد.
✅ او به هند برگشت. در اینجا هم همان رفتار را در پیش گرفت. هندیان او را کسی میدانستند که حق محرومان را از قدرتمندان میگیرد. نمیتوانست با شهرتی که پیدا کرده بود نسبت به رنج محرومانی که به او پناه میآوردند، بیتفاوت باشد. پس دوباره کنشگرِ اجتماعی شد. این کنشگری باز هم او را به سیاست کشاند. اما هر وقت که فرصتی آزاد به دستاش میرسید به همان کنشگری و عملِ اجتماعی اکتفا میکرد. ولی هر قدر که جلو میرفت و با سیاستِ حاکمان و نخبهگانِ هندیِ مخالفِ انگلیس بیشتر آشنا میشد، کمکم ریشهی مشکلات را در جای دیگری می¬دید.
✅ گاندی حالا کشفِ تازهتری کرده بود که:"دزدِ قهوهای رنگ با دزدِ سفیدپوست فرقی ندارد." دزدانِ قهوهای را در بینِ ثروتمندان، قدرتمندان و سیاستمردان هندیِ موافق یا حتی مخالفِ سلطهی انگلیس میدید. به همین دلیل بود که متوجه شد قدرتِ تعیینِ سرنوشتِ مردم را که بهشکلِ متمرکز در دستِ این سه گروه انباشت شده بود باید کاملا پراکنده و منتشر کرد به طوری که هر کس بتواند در کنارِ کسبِ حق تعیینِ سرنوشت بهخوبی از آن قدرت حفاظت کند. او راهحل را در تمرکززداییِ کامل دید. برای این تمرکززدایی' روستاهای پر شمارِ هند را مثلِ مجمعالجزایر مستقلی تصور کرد که با قدرت مستقلِ خود میتوانند تمرکزگرایی را کنار زده و نگذارند که دزدانِ قهوهای یا سفید برایشان تعیینِ سرنوشت کنند، و در این میان به پایینترین طبقهی محرومانِ جامعهی هند، یعنی نجسها (هاریجانها) توجه بیشتری کرد. او معتقد بود که استقلالِ سیاسی از بریتانیا، بدون خودگردانیِ روستایی، هیچ ارزشی ندارد.
✅ گاندی در این کتاب که مجموعهی گردآوریشده و موضوعیشدهی نوشتههای او در بارهی روستاهاست، در طرحِ خود تلاش میکند که چهرهی روستاهای هند را با انواع تدابیر، از جمله با شوراهایِ سنتی، اما اصلاح شدهی پنج نفرهی پنچایات تغییر دهد. در عمل هم سعی میکند تمرکززدایی را بهطور کامل از روستاها شروع کند و شهر را بعدا در برابر کار انجام شده بگذارد تا شهر، هم از خود تمرکززدایی کند و هم از استثمارِ روستا دست بردارد، یعنی همان چیزهایی که امروزه دیدگاههای نوینِ زاپاتیستا و موری بوکچین بر آن تاکید کردهاند. او معتقد است که تاکنون، شهر به استثمار روستا مشغول بوده. و حالا با ارائهی دانشی که در زمینههای مختلف دارد و نیز با فداکاریِ پیشرواناش باید دینِ خود را به روستاها بپردازد.
✳️ادامه در :
❎ https://t.me/GahFerestGhKeshani/4959
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
کتابِ " خودگردانی روستایی " نوشتهی گاندی ، ترجمه غلامعلی کشانی ، مرداد ۱۴۰۰
village Swaraj PUBLISH 23-05-1400.pdf
3.8 MB
کتابِ " خودگردانی روستایی " نوشتهی گاندی ، ترجمه غلامعلی کشانی ، مرداد ۱۴۰۰