گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.47K subscribers
1.02K photos
327 videos
194 files
1.67K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖤 چَمَرى (موسيقى سوگ لرستان)
نوازنده‌ی سُرنا: احسان عبدی‌پور
@jalaripour
👆چه بگوییم؟
چه بگرییم؟
برای کدامین درد بگرییم؟ 👆
به "کارزارِ آب‌پخشان برای خوزستان" بپیوندیم!

========================
کارون و کرخه، رودخانه‌هایی‌اند گاه‌وبی‌گاه طغیان‌گر.
اما این‌بار طغیان‌شان خیلی بیشتر از هر بار مصیبت به‌بار آورده، بیشتر از قبل ادامه‌داشته‌است و معلوم هم نیست تا کی!

در کنار تلاش‌های معنی‌دار و موثرِ خودِ مردم مصیب‌دیده‌، مردم همدل مناطق دیگر، و امدادگرانِ میدانی، و اقداماتِ کلانِ فوریتیِ آبی برای کاهش دِبیِ روان‌آب‌ها در نزدیکی‌های منطقه‌ی طغیان، کار دیگری از دست کسی برنمی‌آید؟

چرا!
هنوز کار دیگری هم مانده.
این را فعالی دلسوز در حوزه‌ی آب (مهندس علی‌اصغر علیقارداشی) می‌گوید، فعالی که همین را در باغ خود هم عمل کرده تا واعظِ بی عمل نباشد:

«حوزه‌ های آب‌ریز این رودخانه‌ها،
استان‌های کرمانشاه، همدان، لرستان، ایلام، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و خود خوزستان است. این‌ سرزمین‌ها بالادستِ دشتِ خوزستان‌اند.»

«به‌نظر می‌رسد که همه باغداران و کشاورزان بالا دستْ با همه‌ی وجود نگرانِ هموطنان سیل زده هستند و از انجام هیچ اقدامی دریغ نمی کنند، همین بزرگواران می‌توانند کمک بزرگِ دیگری هم انجام دهند:
=========================

اگر کشاورزان و باغدارانِ بالادستی از همه ظرفیت بندهای انحراف آب فراوانی که بر روی سر شاخه های این دو رود مهم وجود دارد استفاده کنند و آب را به باغات و زمین های خود، منحرف کنند و به این وسیله از جریان یافتن آن به سمت پایین‌دست جلوگیری کنند، با محاسباتی که انجام‌ شده‌است، می‌توان دست کم، 30% از روان‌آب های کرخه و کارون کم‌ کرد و این به معنایِ کم‌شدنِ گذرِ حجم غول‌آسای1500 متر مکعب بر ثانیه از دبیِ این دو رودخانه است.»


«و این کار یعنی کاری کوچک با نتایجی بزرگ، در حد معجزه!»

«برای این اقدام،
- نیازی به رفتن به منطقه سیل‌زده و تجمعِ غیر کارساز در آنجا نیست،
ـ نیازی به دادن کمک‌های کلانِ نقدی و غیر نقدی نیست (که عده ای هم نسبت به سرانجام و مدیریت و اثربخشی آن، خیلی اطمینان ندارند)؛
- نیازی به ناله و نق و دادوبی‌داد و بیشتر‌کردنِ ناامیدی و تزریقِ حسِ بیچارگی نیست.»

«فقط نیازمند مقداری همت است و قدری از خود گذشتگی:

- همت برای بستن آب و پخش آن در زمین ها و باغات، و
- از خود گذشتگی برای قبولِ احتمال آسیب به بخشی از باغ یا زمین و یا شستشوی مواد مقویِ داخل زمین و از دسترس خارج شدن آن برای استفاده گیاه.»

«اما در عینِ‌حال دو مزیت بزرگ دارد:
اول آن که کمک بسیار موثر به سیل زدگانی است که زندانیِ آب‌اند و امیدی به فرونشست آن ندارند،
دوم این‌که کمکی است به تقویتِ ذخایر آب‌های زیرزمینی که سال‌هاست دچارِ تاخت و تاز و تاراج شده‌اند.»


پس،
از همه‌ی کشاورزان این استان‌ها دعوت می‌‌شود تا با وجود همه‌ی سختی‌های معیشتیِ هر روزه‌شان، هر چه زودتر با تصمیم‌گیریِ جمعی (یا فردی) برای ‌کم‌کردن فشارِ آبی به دشت‌های خوزستان، اقدامی عملی کنند تا معجزه‌ی کارهای بزرگ-با دست‌‌های کوچک رخ دهد!
=========================
به "کارزارِ آب‌پخشان برای خوزستان" بپیوندیم!
‌=========================
و
پس از آن،
«جنبشِ مردمیِ آبخیزداریِ سنجیده» و علمی را مستقل از دولت، و بی تمرکز، با همین دستان خالیِ خود و با اراده ای ملی در نقطه نقطه ی این سرزمین راه بیندازیم!
باشد تا به جای همدردی ها یا همدلی های مجازی، به پیشگیری و کاهش شدت فاجعه ی آب برخیزیم!

برای اطلاع بیشتر از بند آخرِ در باره جلوگیری از سیلِ مصیبت‌ها:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4171

بی تفاوت نمانيم، به بحث بگذاریم!

t.me/gahferestghkeshani
Forwarded from نشریه نهاد مردمی
دوازهمین #گفتگوی_راهبردی_حجم
🔶#جامعه_مدنی و مدیریت بحران
سخنرانان: #زهرا_رحیمی - #خسرو_منصوریان
این برنامه سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۷برگزار می‌شود و شرکت برای عموم در آن آزاد و رایگان است
علاقه‌مندان می‌توانند نشریه نهاد مردمی را در این نشست تهیه کنند
✔️به تنها نشریه مستقل جامعه مدنی ایران بپیوندید:
@ngomag
حجم
ماموریت حجم (حامیان جامعه مدنی): دیده بانی حقوق جامعه مدنی و پشتیبانی، فرهنگ سازی و توانمندسازی سازمان های جامعه مدنی ایران

آدرس سایت: irancso.com
ارتباط با ادمین: @Iraancso
https://t.me/haajm
برگزار کننده ی دورهمی بالا، «حجم (حامیان جامعه مدنی)» است.

معرفی کننده ی همین همایش، «نشریه نهاد مردمی» است:
t.me/ngomag

چشم امید و تلاش باید داشت تا هزاران فضا و عرصه ی این چنینی در سراسر ایران و جهان، با موضوع بهبود زیست در شرایط عادی و بحرانی با شفافیت و نقد پذیری و صراحت بالا «رشد کنند» و «رشد دهند».

با یک گل بهار نمی شود، اما شکوفایی حتی یک گل، از ممکن شدن بهار خبر می دهد.

خسرو منصوریان، فردا با مخاطبین حرف می زند.
او در جوانی، ماه عسل اش را خودخواسته در کنار زلزله زدگان جنوب خراسان عزیز گذرانده، مددکار در تحصیل و در عمل بوده و هنوز هم که 78 ساله است مددکار باقی مانده.
او موسس «احیا» است.
صاحب این کیبورد، شاهد تلاش پیگیرانه ی ایشان در زلزله ی بم بوده است.

نگاه او باید همچون بذر به ذهن و جان و عملِ جوانان این سرزمین پاشیده شود تا کمی از حرافی ها و رنج ها بکاهد.



عملکرد جمعیت امام علی و سرکار خانم رحیمی هم، الان پیش چشمان ماست.

باید از ایشان شنید، تجربه را با ایشان لمس کرد، و نقدشان نیز کرد!
22 آوریل|روز زمین پاک

شعار: پایان آلودگی پلاستیک

- رهبری زمین،
- استفاده هوشمند از فناوری ها؛
- خداحافظی با مذهب مصرف؛
- آشتی با مصرف سنجیده؛
- صرفه جویی در مصرف آب، کاغذ و پلاستیک
- نگهداری از جنگل ها، رود ها و...
از الزامات توسعه پایدار است.
@RavandMedia
@Haajm
این فرسته ی خوب👆👆👆،
http://t.me/gahferestghkeshani/4193

داستانی هم در پشت سر خود دارد که از محتوایش خیلی مهم تر شد.

بله،
به عنوان خواننده، در متن آن، ویرایشی را لازم دیدم.

در تماس با ادمینِ محترمِ «حجم»، به سرعت و بی آن که مرا بشناسند که اصلا «که هستم»، بی آن که بپرسند:
- پدرت کیست؟
- مادرت کدام است؟
- از کدوم نهاد دارید تماس می گیرید؟
- مدرک تون؟
- شهرت تون؟
- از کدوم باند؟
- از کدوم مافیای روشنفکری؟...
بله ، بدون هیچ کدومِ این حرفا،

نه تنها فورا جواب سلام را دادند، نه تنها تشکر کردند، بلکه متن ویرایش شده را هم فورا منتشر کردند.

این نوع برخورد از هر که باشد، جای سپاس و تحسین دارد.

برخوردی که شوربختانه، کم پیدا می شود، منظورم در مردم عادی نیست،
منظورم در آن هایی است که داعیه ی اصلاح دارند و قرار است در کنار دنیا و زندگی درست شده ی خود، دنیای دیگران را هم درست کنند!

بیشتر همین ها، بله همین مدعیان تغییر جهان، جواب سلام ات را هم نمی دهند‌؛
نه تنها محل سگ، حتی محل گربه هم به تو نمی گذارند، چرا؟
چون اتیکت ات لابد چاق و چله نیست...

این است همان گردنه و «عقبه» ای که خیلی ها نمی توانند از آن گذر کنند، و ما را در پس کوچه های رشد انسانی و اجتماعی متوقف کرده. این نوع رفتار، مهم تر از محتوای این پیام ها و حرفای خووب است. تا زمانی که در آن جا ها گیر داشته باشیم، بهترین پیام ها و راهبرد ها، ابتر، بی حاصل و بی فایده خواهند ماند.


آموزش=سیاست
بی تفاوت نمانيم،
منتشر کنیم،
به بحث بگذاریم.

t.me/gahferestghkeshani
Forwarded from جامعه مدنی
‌ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﯼ ﻃﯽ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﻣﺮﺩ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻤﺪﺕ 60 ﺳﺎﻝ ﻭ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ 45 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻣﻘﺪﺱ ﻏﺮﺑﯽ ﺍﻭﺭﺷﻠﯿﻢ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﯾﺶ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺩﻋﺎﯼ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﻃﯽ ﺍﯾﻦ 60 ﺳﺎﻝ ﭼﻪ ﺑﻮﺩﻩ؟

ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ: ﺻﻠﺢ ﺑﯿﻦ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎﻥ - ﮐﻠﯿﻤﯿﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ
ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻨﻔﺮ ﻫﺎ ﻭ ﺟﻨﮓ ﻫﺎ
ﺭﺷﺪ ﺗﻮﺍﻡ ﺑﺎ ﺑﯽ ﺧﻄﺮﯼ ﺟﻮﺍﻧﻬﺎ ﻭ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﻭ ﺑﻼﺧﺮﻩ ﺍﯾﻨﮑﻪ سیاستمدﺍﺭﺍﻥ ﺑﻤﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪ.

ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻭ ﺣﺎﻻ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 60 ﺳﺎﻝ ﻧﯿﺎﯾﺶ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﭼﯿﺴﺖ؟

ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻢ...


#جامعه_مدنی👇
https://t.me/jamey_e_madani
👆👆 روان ویلیامز سر اسقف کانتربری (مرجع عالیقدر جهان مسیحیان انگلیکن!) بعد از فاجعه ی سونامی آسیای جنوبی (2004) گفت:
پس از این فاجعه اگر در وجود خدا تردید کنیم رواست!

نک:
http://t.me/gahferestghkeshani/4195


خدایی که برای مان معرفی کرده اند در میانه ی همه ی این شرور و شرارت ها و بلایای این روزها کجاست؟
چرا صدای مان را نمی شنود؟
خدایی که صدای موسایش را می شنود،
خدایی که ندای «ایلی، ایلی! لما سبقتنیِ (خدایا، خدایا! چرا تنهایم گذاشته ایِ) مسیح اش را می شنود (یا نمی شنود!؟).




نکند خدا چون خدای شهزاده ی عرفا و فیلسوفان و شریف ترین آنان«اسپینوزا»، یا خدای عذرای سرخ، بانو «سیمون وی» است که یا جدا از همین طبیعت نیست، پس «سخنْ گفتنی» ندارد، یا می سازد و ساکت نظاره می کند و نجات را با «اعتنا»ی عمیق و همواره، ممکن می داند، اگر حتی اعتنایی منفی باشد نسبت به وجود خودش از سوی مخلوقی «اعتنا»گر؟

تاملی دیگر باید!
=========================
پس نوشت:

(فارغ از درستی یا نادرستیِ داستان مصاحبه ی یادشده با پیرمرد دعاخوانِ کنار دیوار مقدس ندبه در کنار مسجدالاقصی، اصل قضیه قطعی است. هر که باشد، بعد از 60 سال دعا و باز هم مشاهده ی همان وضع سابق، بلاخره باید به نتیجه ای برسد که ایشان در داستان مصاحبه رسیده اند:
انگار که 60 سال با دیوار حرف زده ام و برایش «الحاح نامه» لوله کرده ام و در سوراخ دیوار ندبه فروکرده ام.
نک: از قدس چه کم می دانیم؟ سه چهره اورشلیم، سایت عدم خشونت، نشنال جیاگرافیک، غلامعلی کشانی)

t.me/gahferestghkeshani
Forwarded from خواهر شکسپیر
هجده ساله که بودم، کار کنشگری در جنبش زنان ایران را شروع کردم. عاشق کفش‌های پاشنه‌بلند بودم و رژلب‌های سرخ و صورتی. مانتوها و شال‌های رنگارنگ بر تن و سر می‌کردم، همیشه گوشواره بر گوش داشتم. کنشگری و مشق عملی فمینیسم را از گروهی خوب و جمعی یگانه -«مرکز فرهنگی زنان»- شروع کردم. هنوز هم یکی از خوش‌شانسی‌های و مهم‌ترین دوران زندگی‌ام در شکل‌گیری پایه‌های قرص و محکم باورها و منش‌ام را همان دوران می‌دانم و تجربه‌اندوزی در کنار زنانی که فمینیسم برای آن‌ها نه شغل ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر بود و نه راه انواع درآمدهای مالی و نردبان شهرت و قدرت فردی. فمینیسم برای آن‌ها شیوه‌ی زندگی و نقد به زیروبم جهان بود.

اما از همان اولین روزهای ورود به جنبش زنان ایران، بابت «ظاهر متفاوت‌ام» بارها متلک و کنایه شنیدم، تمسخر شده و گاه حتا مجبور شدم جواب پس بدهم. فمینیسم در جهان و در ایران در دوره‌های متفاوت حیات خود، همیشه گرفتار این معضل بود و هست که «آن‌که آمد با قالب و چارچوب‌های تنگ و تعاریف کلیشه از زن بجنگد، خود خط‌کش به دست گرفت و قفس تازه ساخت.» کم نبود موقعیت‌هایی که رژلب قرمز یا کفش پاشنه‌بلند من، تو را در جایگاهی قرار می‌داد که انگار «حق کمتری» داری یا نظرت کم‌اهمیت‌تر است. من در سال‌های کنشگری در جنبش زنان ایران، بی‌مهری و کمبود شفقت نسبت به دیگری کم ندیدم. دیگری که همراه و خواهر فمینیست ما است، کنار ما جان می‌کند و عرق می‌ریزد و شریک رویای «فردای بهتر» است. و این سوال در پس ذهن رژه می‌رفت: چطور می‌توان جهان را مهربان و بی‌تبعیض کرد اگر نسبت به احوال هم چنین کم‌توجه باشیم؟ مگر نه این‌که اصلاح را باید از نیم‌وجب پیرامون خود شروع کرد؟

سال‌ها بعد در مهاجرت، اتفاقی به کتابی رسیدم که وقتی به پایان رسید، فکر کردم کاش این کتاب به‌وقت ۱۸ سالگی من نوشته شده بود. کتابی که برای اولین‌بار بیش از ۱۰۰ کنشگر مدنی و برابری‌خواه از «دیگران گفتن» را کنار گذاشته و از خودشان گفته بودند: از ترس‌ها و نگرانی‌هایشان، از بی‌‌ثباتی که عین بختک بر زندگی کنشگر چنبره می‌زند، از بیماری‌های تن و روان‌شان، از کمبود خواب، از بی‌پولی و کفش‌های مندرس، از موهای بد که انگار سال‌ها است قیچی یک آرایشگر حرفه‌ای را به خود ندیده، از حس عذاب‌وجدان نسبت به بچه‌ها و شوهر و خانواده‌هایشان، از حس خجالت که چندرغاز بابت پول باشگاه خرج می‌کنند و بابت آن باید به باقی کنشگران جواب پس بدهند، از عذاب وجدان لذت نوشیدن یک گیلاس شراب شبانه و رقص گاه به گاه و رژلب قرمز، از این‌که خسته‌اند و فرسوده و مستاصل از بوروکراسی نفس‌گیر برای چندرغاز کمک مالی. انگار دارند لای چرخ دنده‌ له می‌شوند و از سوی کنشگران و خواهران فمینیست، همدلی و شفقت و درک لازم را نمی‌بینند. و این سوال مهم و کلیدی: چه باید کرد؟ کجای راه را اشتباه آمدیم و چه چیز در این فرهنگ رایج کنشگری پر از قضاوت و انگ و چارچوب باید تغییر دهیم؟‌ چه پیشنهاد و راه‌حلی در چنته داریم؟

چهارسال پیش نوشتم کاش کسی این کتاب را به فارسی ترجمه کند. بعد خودم تصمیم گرفتم با ناشران کتاب تماس بگیرم و کتاب را با اجازه‌ی آن‌ها ترجمه کنم. با رخصت آن‌ها کتاب را به فارسی ترجمه کردم و حالا نسخه‌ی فارسی کتاب به رایگان در اختیار همه است. کتابی برای ۱۸سالگی خودم و هر زن جوان کنشگری که در ابتدای راه با امر و نهی کنشگران دیگر درباره ظاهر و اولویت‌هایش مواجه است. و هر زن کنشگری که خسته است و فرسوده و کسی برای دل‌نگرانی‌ها و هراس او چندان تره‌ای خرد نمی‌کند. جواب‌اش ساده است: «فایده انقلاب چیست اگر نتوانیم برقصیم؟»

در روز جهانی زن برای همه‌تان آرزوی توان بسیار و سر خم نکردن در برابر هیچ قالب و چارچوب تنگ را دارم.
https://t.me/FarnazSeifi/66
@FarnazSeifi
Forwarded from در امتداد راه مه‌آلود
🎥 سوگیری‌های شناختی - الیف
▪️ مترجم: حسین محمدی‌زاده
https://www.aparat.com/v/jIv2F
⭕️ توجّه: برای باز شدن زیرنویس، با لمسِ لینکِ بالا، آن را در یکی از مرورگرها باز کنید. با کلیک مستقیم روی خود فیلم، زیرنویس آن ممکن است اجرا نشود.
================
Forwarded from در امتداد راه مه‌آلود
🔸 #قمارباز، فیودور داستایوسکی
🔸 ترجمهٔ سروش حبیبی، نشر چشمه
🔹 پرونده مطالعاتی: #داستایفسکی
🔻
Forwarded from در امتداد راه مه‌آلود
🔹 پرونده مطالعاتی: #داستایفسکی
🔸 #قمارباز، فیودور داستایوسکی، ترجمهٔ سروش حبیبی، نشر چشمه

1️⃣ قمارباز در سال 1866 یعنی زمانی که داستایفسکی 45 سال داشت، منتشر شد. روندی که برای قمارباز اتفاق می‌افتد و او را به ورطهٔ فلاکت می‌کشاند، روندی است که خیلی از ما تجربه کرده‌ایم اگرچه هرگز قمار نکرده باشیم! قمارباز پس از چند دور بُرد حس خوبی را تجربه می‌کند و دوباره و دوباره داو می‌گذارد تا دوباره آن حس خوب را تجربه کند و تنها استدلالش این می‌شود که باید ببرد چون می‌خواهد که ببرد. و از آنجا که گردونهٔ میز رولت از خواست دل کسی پیروی نمی‌کند، درست مثل گردش روزگار، قمارباز تا آخرین موجودی‌اش را می‌بازد و با جیبی پاک و جانی تا حد مرگ پریشان از قمارخانه بیرون می‌رود.

قماربازان می‌دانند که لحظه‌ای هست که دیگر باید دست کشید، باید از تلاش برای تکرار حسِ خوبِ بردن دست کشید تا بُرده‌های قبلی را حفظ کرد و چیزی برای شروعی دیگر باقی گذاشت. افسوس و صد افسوس که کار به دانش پیش نرود و کجاست قماربازی که وقتی بخت از او برمی‌گردد میز قمار را ترک کند.

«... بهتر بود که همان وقت دست از بازی بکشم و کازینو رو ترک کنم. اما احساس عجیبی در دلم پیدا شده بود. انگاری که می‌خواستم تقدیر را به عرصه بخوانم، سربه‌سرش بگذارم. تلنگری به آن بزنم یا به آن دهن‌کجی کنم. بالاترین مبلغ مجاز را داو گذاشتم ... و همه را یک‌جا باختم. بعد، چون به شور آمده بودم ته جیب‌هایم را هم پاک کردم و همان بازی گذشته را با تمام دارایی‌ام تکرار کردم، باز باختم، و مبهوت، مثل منگ‌ها از میز رولت دور شدم.»
🍃
Forwarded from در امتداد راه مه‌آلود
🔹 پرونده مطالعاتی: #داستایفسکی
🔸 #قمارباز، فیودور داستایوسکی، ترجمهٔ سروش حبیبی، نشر چشمه

2️⃣ در فضای مجازی دو ترجمهٔ دیگر از این کتاب با مشخصات "قمارباز، فئودور داستایفسکی، ترجمهٔ صالح حسینی" و "قمارباز، فئودور داستایوسکی، ترجمهٔ جلال آل‌احمد" یافت می‌شود.

▪️ترجمهٔ سروش حبیبی صوتی نیز شده است.

▪️معرفی این کتاب را در سایت "کافه بوک" می‌توانید بخوانید.
🍃
Forwarded from در امتداد راه مه‌آلود
🎥کوْآن های ذِن - معماهای لاینحل
▪️ مترجم: صادق ذبیحی
https://www.aparat.com/v/3gPad
⭕️ توجّه: برای باز شدن زیرنویس، با لمسِ لینکِ بالا، آن را در یکی از مرورگرها باز کنید. با کلیک مستقیم روی خود فیلم، زیرنویس آن ممکن است اجرا نشود.

🔅در ارتباط با ذن تا کنون ویدئوهای زیر در هزار خط ناتمام منتشر شده است:
1️⃣ یک فنجان چای
2️⃣ خدا چیست؟ - تیک نات هان
3️⃣ چرا آیین بودا از عشق رمانتیک پشتیبانی نمی‌کند؟ - تیک نات هان
4️⃣ نیروانه چیست؟ - تیک نات هان
5️⃣ کوْآن های ذِن - معماهای لاینحل (ترجمه از صادق ذبیحی)
================
چگونه جهان را تغییر دهیم؟ کاری از مدرسه‌ی زندگی، نشر هنوز
====================
تغییر جهان با سه کتاب؟
اشتباه نکنید!
با کتاب هیچ معجزه‌‌ای رخ نمی‌دهد،‌
با عمل شاید!

عمل متحد می‌کند، کلام تفرقه می‌اندازد!

سه کتاب برای تغییر جهان ، راهنماهای خود آستین‌بالازنی! :
t.me/GahFerestGhKeshani/4206

t.me/GahFerestGhKeshani/4207

t.me/GahFerestGhKeshani/4208

(این متن را اگر می‌پسندید ،‌برای دیگران هم ارسال کنید.)
👍1
چگونه جهان را تغییر دهیم؟ کاری از مدرسه‌ی زندگی، نشر هنوز
کتاب‌فروشی نشر هنوز
تلفن: ۸۸۸۱۰۹۹۱ (۰۲۱)
پخش ققنوس | تلفن: ۶۶۴۰۸۶۴۰ (۰۲۱)
پخش دوستان | تلفن: ۶۶۴۸۰۵۶۹ (۰۲۱)
===================ه
تغییر جهان با سه کتاب؟
اشتباه نکنید!
با کتاب هیچ معجزه‌‌ای رخ نمی‌دهد،‌
با عمل شاید!

عمل متحد می‌کند، کلام تفرقه می‌اندازد!

سه کتاب برای تغییر جهان ، راهنماهای خود آستین‌بالازنی! :


t.me/GahFerestGhKeshani/4206

t.me/GahFerestGhKeshani/4207

t.me/GahFerestGhKeshani/4208

(این متن را اگر می‌پسندید ،‌برای دیگران هم ارسال کنید.)
50FACTS.pdf
3.1 MB
۵۰ واقعیتی که جهان را باید تغییر بدهند،‌ جسیکا ویلیامز، غلامعلی کشانی
=====================

تغییر جهان با سه کتاب؟
اشتباه نکنید!
با کتاب هیچ معجزه‌‌ای رخ نمی‌دهد،‌
با عمل شاید!

عمل متحد می‌کند، کلام تفرقه می‌اندازد!

سه کتاب برای تغییر جهان ، راهنماهای خود آستین‌بالازنی! :
t.me/GahFerestGhKeshani/4206

t.me/GahFerestGhKeshani/4207

t.me/GahFerestGhKeshani/4208

(این متن را اگر می‌پسندید ،‌برای دیگران هم ارسال کنید.)
👍3
HowToChangeTheWorld_Bornstein.pdf
2.8 MB
چگونه جهان را تغییر بدهیم؟ (کارآفرینان اجتماعی و قدرت ایده‌های نو)، دیوید بورنشتاین
=============================

تغییر جهان با سه کتاب؟
اشتباه نکنید!
با کتاب هیچ معجزه‌‌ای رخ نمی‌دهد،‌
با عمل شاید!

عمل متحد می‌کند، کلام تفرقه می‌اندازد!

سه کتاب برای تغییر جهان ، راهنماهای خود آستین‌بالازنی! :

t.me/GahFerestGhKeshani/4206

t.me/GahFerestGhKeshani/4207

t.me/GahFerestGhKeshani/4208


(این متن را اگر می‌پسندید ،‌برای دیگران هم ارسال کنید.)