کانال گاه فرست(همین کانال)از چه میگوید؟:
در این کانال، گاهی مطالبی میبینید که شاید در زندگیِ عملیتان، مفید باشند و در هر صورت شما را ممکن است به تامل برانگیزند.
گاه فرست می خواهد از هنرِ "گفتگویِ موثر" و "هنر موثرِ" گفتگو و هنر بزرگ "درست شنیدن" و هنرِ «به وقت گفتن» و بجا گفتن و مغلطه نکردن و همدلی و همخوانی درون با بیرون، هنر پرسش گری، حساب دهی، حساب کشی و مطالبه گری صحبت کند.
در گاه فرست، بیشتر پرسش مطرح میشود تا پاسخ.
این کانال، به دغدغه ی کاهش رنج های فرد و جمع توجه دارد و سعی دارد تلاش برای تقریر حقیقت را به نمایش بگذارد.
در این جا، بیشترِ نوشتهها منبع شناختهشده و معتبر دارند و ممکن است شما را به دنیاهایی نو از جستجوها و کشفهایی نو، دنیایی از پرسشها و پاسخهای احتمالی وارد کنند.
گاه فرست، رسانهی «سه خطی» و «تمرکزِ زیر 10 ثانیه» نیست و ممکن است حوصلهی بعضی از خوانندگان گرامی را کمی سَر ببرد. اما به این خوانندگان پیشنهاد میشود تمرین تامل و تمرکز، تمرین پذیرش و جستجوگریِ بیشتری داشته باشند.
======================
لینک به اولِ اولِ همین کانالِ گاه فرست:
t.me/GahFerestGhKeshani/5
=======================
دانلود کتاب ها و مقالات این کمترین و نقدشان، در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com/translations
ghkeshani.com
GhKeshani.com/about
تماس با نگارنده و نقد و نظر: @gholamalikeshani
در این کانال، گاهی مطالبی میبینید که شاید در زندگیِ عملیتان، مفید باشند و در هر صورت شما را ممکن است به تامل برانگیزند.
گاه فرست می خواهد از هنرِ "گفتگویِ موثر" و "هنر موثرِ" گفتگو و هنر بزرگ "درست شنیدن" و هنرِ «به وقت گفتن» و بجا گفتن و مغلطه نکردن و همدلی و همخوانی درون با بیرون، هنر پرسش گری، حساب دهی، حساب کشی و مطالبه گری صحبت کند.
در گاه فرست، بیشتر پرسش مطرح میشود تا پاسخ.
این کانال، به دغدغه ی کاهش رنج های فرد و جمع توجه دارد و سعی دارد تلاش برای تقریر حقیقت را به نمایش بگذارد.
در این جا، بیشترِ نوشتهها منبع شناختهشده و معتبر دارند و ممکن است شما را به دنیاهایی نو از جستجوها و کشفهایی نو، دنیایی از پرسشها و پاسخهای احتمالی وارد کنند.
گاه فرست، رسانهی «سه خطی» و «تمرکزِ زیر 10 ثانیه» نیست و ممکن است حوصلهی بعضی از خوانندگان گرامی را کمی سَر ببرد. اما به این خوانندگان پیشنهاد میشود تمرین تامل و تمرکز، تمرین پذیرش و جستجوگریِ بیشتری داشته باشند.
======================
لینک به اولِ اولِ همین کانالِ گاه فرست:
t.me/GahFerestGhKeshani/5
=======================
دانلود کتاب ها و مقالات این کمترین و نقدشان، در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com/translations
ghkeshani.com
GhKeshani.com/about
تماس با نگارنده و نقد و نظر: @gholamalikeshani
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
https://www.couchsurfing.com/events/iran-water-event
اهلِ دعا بخوانند!
بهراستی! آیا آدمی که نامهی زیر را نوشته، دیندارِ به معنای متعارف بوده یا شخصی صرفاً مادّی و صرفاً عملگرا؟ یا هیچ کدام؟ یا همهی اینها؟
آیا این حرفها برای ما هم درسی دارد؟
========================
نامه به مادلین اسلید، 12 ژانویهی 1931:
"... خداوند را سپاس بگوییم که خطر از سر [رومن] رولان گذشت. جهان هنوز برای سالهای بسیاری به او احتیاج دارد. کارش، تا آنجا که ما میتوانیم مشاهده کنیم، هنوز به پایان نرسیده. لطفاً سلام محبتآمیزم را به او ابلاغ کن و بگو که باید مواظب سلامت خودش باشد."
"پرمابهن در بارهی جلسهی دعایی که برای سلامت او برگزار کردهاید برایم مفصل نوشته است. نمیدانم که آیا این گونه دعاها، حتّی یک ثانیه به عمر شخصی که برایش دعا میشود، اضافه میکند یا نه؛ امّا این را میدانم که به دعاکنندگان تعالیِ روح و به دعاشوندگان آرامش میدهد. همین آرامش است که ظاهراً به طول عمر میافزاید."
========================
شاید شما هم اهلِ دعا باشید، مثل خیلیهای دیگر. البته منظور از دعا، راز و نیازِ پنهان با نیرویِ متعالیای است که دعاکننده به آن باور دارد. گفتوگوی خفی میگوییم، و نه درخواستِ قبولشدن در کنکور یا خلاصشدن از بیماری یا درخواستِ بارشِ نفرت از آسمان برای دیگری، و نه بده-بستانی دیگر. دعا میگوییم، که شاید درخواستِ بهبودِ حال و روزِ دیگرانی در بیرونِ "منیّتِ" من هم باشد.
به نظر شما حرفهای نامه درست است؟
لطفا قبل از رفتن به سطرهای بعدی، نامه را دوباره بخوانیدش و دوباره به سوالهای بالای بالا فکر کنید. لطفا عجله نکنید.
======================
شاید باورکردنی نباشد! نویسندهی نامه، مهاتما گاندی است که یکی از نامدارترین آدمهای واقعی است که دیگران قدیساش میدانستند، هر چند که او هرگز چنین تعریفی از خود نداشت.
واقعی میگوییم، چون مثل خیلیهای دیگر زندگیاش بر روی فیلم و کاغذِ خبرنگاران در مدت ۵۰ سال ثبت شد و به جایی رسید که هیچ چیزِ شخصی و خصوصی باقی نگذاشت، هیچ چیز! برعکسِ خیلیهای دیگر، داستانهایی که از او میشنویم، نمیتوانند با دروغ و فرقهسازی مخلوط شوند.
در شدتِ ایماناش کسی تابهحال شک نکرده. بزرگترین مومنانِ فروتن در مواجهه با او به خود شک میکنند و به لرزه میافتند. احساسِ ضعف میکنند در این که آیا هیچ " آدم"ی میتواند به اوج و صلابتِ ایمانِ او برسد.
اما واقعیت دارد که این عینِ تعریفِ اوست از دعا. بله، واقعیت دارد. باید گذاشت تا او خود تعریفی از دعایی که میشناسد، ارائه کند، نه اینکه با پیشکشیدن آموزهها و گفتههای پیشینیان و تکرارِ عادتهایمان، دهاناش را بست [و دهانِ فکرِ خود را هم بست.].
متنِ نامه به نقل از:
(کتابِ ارزشمندِ و سِترگِ رومن رولان و گاندی، ترجمهی محمدتقی بهرامی حرّان، ص. ۱۳۳)
t.me/gholamalikeshani
بهراستی! آیا آدمی که نامهی زیر را نوشته، دیندارِ به معنای متعارف بوده یا شخصی صرفاً مادّی و صرفاً عملگرا؟ یا هیچ کدام؟ یا همهی اینها؟
آیا این حرفها برای ما هم درسی دارد؟
========================
نامه به مادلین اسلید، 12 ژانویهی 1931:
"... خداوند را سپاس بگوییم که خطر از سر [رومن] رولان گذشت. جهان هنوز برای سالهای بسیاری به او احتیاج دارد. کارش، تا آنجا که ما میتوانیم مشاهده کنیم، هنوز به پایان نرسیده. لطفاً سلام محبتآمیزم را به او ابلاغ کن و بگو که باید مواظب سلامت خودش باشد."
"پرمابهن در بارهی جلسهی دعایی که برای سلامت او برگزار کردهاید برایم مفصل نوشته است. نمیدانم که آیا این گونه دعاها، حتّی یک ثانیه به عمر شخصی که برایش دعا میشود، اضافه میکند یا نه؛ امّا این را میدانم که به دعاکنندگان تعالیِ روح و به دعاشوندگان آرامش میدهد. همین آرامش است که ظاهراً به طول عمر میافزاید."
========================
شاید شما هم اهلِ دعا باشید، مثل خیلیهای دیگر. البته منظور از دعا، راز و نیازِ پنهان با نیرویِ متعالیای است که دعاکننده به آن باور دارد. گفتوگوی خفی میگوییم، و نه درخواستِ قبولشدن در کنکور یا خلاصشدن از بیماری یا درخواستِ بارشِ نفرت از آسمان برای دیگری، و نه بده-بستانی دیگر. دعا میگوییم، که شاید درخواستِ بهبودِ حال و روزِ دیگرانی در بیرونِ "منیّتِ" من هم باشد.
به نظر شما حرفهای نامه درست است؟
لطفا قبل از رفتن به سطرهای بعدی، نامه را دوباره بخوانیدش و دوباره به سوالهای بالای بالا فکر کنید. لطفا عجله نکنید.
======================
شاید باورکردنی نباشد! نویسندهی نامه، مهاتما گاندی است که یکی از نامدارترین آدمهای واقعی است که دیگران قدیساش میدانستند، هر چند که او هرگز چنین تعریفی از خود نداشت.
واقعی میگوییم، چون مثل خیلیهای دیگر زندگیاش بر روی فیلم و کاغذِ خبرنگاران در مدت ۵۰ سال ثبت شد و به جایی رسید که هیچ چیزِ شخصی و خصوصی باقی نگذاشت، هیچ چیز! برعکسِ خیلیهای دیگر، داستانهایی که از او میشنویم، نمیتوانند با دروغ و فرقهسازی مخلوط شوند.
در شدتِ ایماناش کسی تابهحال شک نکرده. بزرگترین مومنانِ فروتن در مواجهه با او به خود شک میکنند و به لرزه میافتند. احساسِ ضعف میکنند در این که آیا هیچ " آدم"ی میتواند به اوج و صلابتِ ایمانِ او برسد.
اما واقعیت دارد که این عینِ تعریفِ اوست از دعا. بله، واقعیت دارد. باید گذاشت تا او خود تعریفی از دعایی که میشناسد، ارائه کند، نه اینکه با پیشکشیدن آموزهها و گفتههای پیشینیان و تکرارِ عادتهایمان، دهاناش را بست [و دهانِ فکرِ خود را هم بست.].
متنِ نامه به نقل از:
(کتابِ ارزشمندِ و سِترگِ رومن رولان و گاندی، ترجمهی محمدتقی بهرامی حرّان، ص. ۱۳۳)
t.me/gholamalikeshani
🎥ویدئوی مدرسهی زندگی ، ثورو و نافرمانی مدنی، فلسفهی سیاسی
✍️ حسین محمدیزاده
🔅 در این ویدئو به وجه سیاسی "هِنری دیوید ثورو"، بر اساس شاهکارِ «نافرمانی مدنی»اش پرداخته میشود. این مقالهی بلند با این مشخصات ترجمه و منتشر شده است: نافرمانی مدنی، هنری دیوید ثورو، غلامعلی کشانی، نشر قطره
🔅 ویدئو توسط موسسهی «مدرسهی زندگی» تهیه شده است که موسسهای آموزشی -با تمرکز بر زندگی بهتر و عقلانیتر– است و شعبهی اصلی آن در سال ۲۰۰۸ در لندن شروع به کار کرده. یکی از موسسان آن آلن دو باتن، نویسنده ی نامدارِ «تسلی بخشیهای فلسفه» است.
🔅ضمن تشکر از دوستانی که ترجمهی این ویدئو به یاری آنها صورت گرفت شما را به دیدن آن در آپارات دعوت میکنم
https://www.aparat.com/v/O34hg
================
یکی دیگر از وجوهِ اندیشهی ثورو، نظریهی زندگیِ اصیل از راهِ "سادهزیستی" و پیکرتراشیِ معنوی است که در شاهکار بزرگ او والدن و در کلیپی دیگر از "مدرسه زندگی" به آن پرداختهشده:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3813
کارهای بیشترِ حسین محمدی زاده در آپارات:
https://www.aparat.com/ARMG_Studies
✍️ حسین محمدیزاده
🔅 در این ویدئو به وجه سیاسی "هِنری دیوید ثورو"، بر اساس شاهکارِ «نافرمانی مدنی»اش پرداخته میشود. این مقالهی بلند با این مشخصات ترجمه و منتشر شده است: نافرمانی مدنی، هنری دیوید ثورو، غلامعلی کشانی، نشر قطره
🔅 ویدئو توسط موسسهی «مدرسهی زندگی» تهیه شده است که موسسهای آموزشی -با تمرکز بر زندگی بهتر و عقلانیتر– است و شعبهی اصلی آن در سال ۲۰۰۸ در لندن شروع به کار کرده. یکی از موسسان آن آلن دو باتن، نویسنده ی نامدارِ «تسلی بخشیهای فلسفه» است.
🔅ضمن تشکر از دوستانی که ترجمهی این ویدئو به یاری آنها صورت گرفت شما را به دیدن آن در آپارات دعوت میکنم
https://www.aparat.com/v/O34hg
================
یکی دیگر از وجوهِ اندیشهی ثورو، نظریهی زندگیِ اصیل از راهِ "سادهزیستی" و پیکرتراشیِ معنوی است که در شاهکار بزرگ او والدن و در کلیپی دیگر از "مدرسه زندگی" به آن پرداختهشده:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3813
کارهای بیشترِ حسین محمدی زاده در آپارات:
https://www.aparat.com/ARMG_Studies
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
نظریه ی سیاسی – ثورو و نافرمانی مدنی
هنری دیوید ثورو (۱۲ ژوئیه ۱۸۱۷ – ۶ مه ۱۸۶۲) فیلسوف آمریکایی بود که امروزه بیشتر به خاطر کتاب اش، «والدن» شناخته شده است اما در این ویدئو به وجه سیاسی او بر اساس مقاله ی «نافرمانی مدنی»اش پرداخته می شود.این ویدئو توسط موسسه ی «مدرسه ی زندگی» تهیه شده است.
Forwarded from محمدرضا جلائیپور🍀Jalaeipour
☘️ خوب شنیدن و گوش دادن فعال مهارتیست که همیشه شایستهی پروردن بیشتر است، اما وقتی شکافهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نسلی بیشتر میشوند از ضرورتهای اجتماعی برای کاهش شکافها هم میشوند.
@jalaeipour
@jalaeipour
👆فلسفه برای کودکان یا فبک، مبحثی است بسیار ارزشمند و گریزناپذیر در آموزشِ انسان که تلاشگرانی بارِ آن را به دوش گرفتهاند.
دو کانالِ وزین و حرفهایِ بالا در همین زمینهی ضروری فعالیت می کنند.
با آرزوی پشتکار، کار پر کیفیت تر و مخاطبِ آگاهتر برای هر دو تلاشگرِ گرامی،
سرکار خانم شهرتاش و
سرکار خانم سرایی
دو کانالِ وزین و حرفهایِ بالا در همین زمینهی ضروری فعالیت می کنند.
با آرزوی پشتکار، کار پر کیفیت تر و مخاطبِ آگاهتر برای هر دو تلاشگرِ گرامی،
سرکار خانم شهرتاش و
سرکار خانم سرایی
گاه فرست غلامعلی کشانی
👆فلسفه برای کودکان یا فبک، مبحثی است بسیار ارزشمند و گریزناپذیر در آموزشِ انسان که تلاشگرانی بارِ آن را به دوش گرفتهاند. دو کانالِ وزین و حرفهایِ بالا در همین زمینهی ضروری فعالیت می کنند. با آرزوی پشتکار، کار پر کیفیت تر و مخاطبِ آگاهتر برای هر دو تلاشگرِ…
فبک و نظر مخاطبین:
خوانندهای گرامی در بارهی فرستهی بالا، نکتهی ارزشمندی را یادآوری کرده اند:
"... ...
کانالهایی که معرفی شدهاند تا اونجایی که بنده اطلاع دارم از کانالهایی هستند که موضوع آن فبک است و در واقع باید بزرگترها آنها را مطالعه کنند و مطالب آنها را روی کودکان اعمال کنند. به نظر میرسد اگر کانال فبکِ مختص مطالعه [یا دارای موادِ نهاییِ آموزشی] خود کودکان مثلا تا گروهِ سنیِ ۱۲سال و همینطور گروهِ سنی ۱۲ تا ۱۸ سال ازطرف خبرگان اهل فن تدارک شود، بهنحویکه خودِ جامعهی هدف مستقیما به متون مذکور دسترسی داشته باشند واقعا خدمت بزرگی خواهدبود."
... برای اطلاع دادن به اساتید این رشته موضوع خدمت شما منعکس شد .
سپاسگزارم."
خوانندهای گرامی در بارهی فرستهی بالا، نکتهی ارزشمندی را یادآوری کرده اند:
"... ...
کانالهایی که معرفی شدهاند تا اونجایی که بنده اطلاع دارم از کانالهایی هستند که موضوع آن فبک است و در واقع باید بزرگترها آنها را مطالعه کنند و مطالب آنها را روی کودکان اعمال کنند. به نظر میرسد اگر کانال فبکِ مختص مطالعه [یا دارای موادِ نهاییِ آموزشی] خود کودکان مثلا تا گروهِ سنیِ ۱۲سال و همینطور گروهِ سنی ۱۲ تا ۱۸ سال ازطرف خبرگان اهل فن تدارک شود، بهنحویکه خودِ جامعهی هدف مستقیما به متون مذکور دسترسی داشته باشند واقعا خدمت بزرگی خواهدبود."
... برای اطلاع دادن به اساتید این رشته موضوع خدمت شما منعکس شد .
سپاسگزارم."
به یاد پروین بختیارنژاد، پژوهشگرِ میهندوستِ فرودستترین زنان،
قلب و جانِ کنشگری که در ۱۷ مهر ۱۳۹۷ پس از سالها تلاش برای پیکرتراشیِ معنویِ خود، در سکوتِ خبری خاموش شد.
او صدایِ بخشی از خاموشانِ همهی روزگاران شد؛ صدای کودکان و دختران و زنان فلاکتزدهی "بیصدا"، آنان که خاموش میزیند، خاموش در آتش میسوزند و خاموش بهقتل می رسند .
برای بیماریهای تنِ رنجورش، هیچ خبرنگاری گزارش ننوشت؛ هیچ رسانهی "سلبریتی باز"ی خبرپراکنی نکرد؛ هیچ بولتن ثانیه به ثانیهی پزشکی منتشر نشد؛ هیچ تیمِ "پزشکیِ ویژهای" تشکیل نشد؛ و ...
هنوز خیلی مانده تا جانهایی این چنین، دیدهشوند:
جای آن است که
خون موج زند در دلِ لعل،
زین تغابن که خزف میشکند بازارش! ( شرحِ حال از حافظ)
اما راهِ پیشِ رُو:
"تنها آنوقتی سپیده میدمد که برایاش بیدار مانده باشیم.
هنوز تا سپیده، راه باقی است.
خورشید هم چیزی نیست بیشتر از ستارهای صبحگاهی." (هنری دیوید ثورو)
====================
کتابِ او "فاجعهی خاموش"، این چنین تقدیم شدهاست:
این کتاب را به زهرا، دخترِ هفتسالهی اهوازی
که بهدلیلِ سوءظنِ پدرش، به دستِ او به قتل رسید، تقدیم میکنم.
این کتاب را به
سپیدهی ۱۴ ساله،
خدیجه، زن جوان آبادانی،
فرشتهی نجاتی،
دلبرِ خسروی، و
شیدا، زن ۱۶ سالهی مریوانی تقدیم میکنم،
تا شاید گامی باشد در تقریرِ مرارتها و التیامِ زخمهایشان.
========================
از زندهیاد بختیارنژاد، کتاب دیگری با عنوانِ "زنانِ خودسوخته" منتشر شده است.
کتابِ "فاجعه خاموش" (قتلهای ناموسی) را میتوانید از همین زیر دانلود کنید، همینطور از:👇
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3886
فیلمِ "بمانیِ" داریوش مهرجویی (۱۳۸۰) در همین باره است (به روایت ویکیپدیا):
بمانی فیلم ایرانی محصول سال ۱۳۸۰ توسط داریوش مهرجویی است. این فیلم شرح زندگی سه دختر ایلامی به نامهای مدینه، نسیم و بمانی است.
سرنوشت سه دختر ایلامی در فیلم به تصویر کشیده شدهاست:
مدینه که قالیباف است و به دست برادر و دوست برادرش کشته میشود به جرم این که با سربازی که سفارشدهندهٔ فرش به او بوده، در شهر دیده شدهاست.
دومین دختر نسیم نام دارد. او در رشتهٔ پزشکی قبول شده، اما پدر مخالف تحصیلش است. علیرغم مخالفتِ پدر، نسیم سرِ کلاس میرود، و وقتی پدر میفهمد، به دانشگاه میرود و او را بهشدت کتک میزند و از سر کلاس به خانه میبرد. نسیم خودسوزی میکند ولی با درصد سوختگی بالا زنده میماند.
سومین دختر بمانی است. پدرش کارگر سادهٔ شهرداری است و چند فرزند دارد. صاحبخانه، که مردی ۶۵ساله است، با صرفنظرکردن از کرایههای عقبافتاده، میخواهد با بمانی ازدواج کند. پدر موافقت میکند و بمانی بهاجبار ازدواج میکند. بمانی در خانهٔ شوهر فقط خدمتکار است و پس از چندی به خانهٔ پدر میرود و خودسوزی میکند، اما زنده میماند و به خانهٔ شوهر برگردانده میشود؛
اما شوهرش دیگر او را نمیپذیرد و طلاق میدهد. بمانی فرار میکند و به قبرستانی میرود و با پیشنهاد مرد مردهشور، شمع و گلاب میفروشد و آن دو تصمیم میگیرند که همانجا زندگی کنند:
فیلم بمانی👇
http://dl.iranidata.com/film/cinematic/irani/Bemani_IraniData.com.mp4
قلب و جانِ کنشگری که در ۱۷ مهر ۱۳۹۷ پس از سالها تلاش برای پیکرتراشیِ معنویِ خود، در سکوتِ خبری خاموش شد.
او صدایِ بخشی از خاموشانِ همهی روزگاران شد؛ صدای کودکان و دختران و زنان فلاکتزدهی "بیصدا"، آنان که خاموش میزیند، خاموش در آتش میسوزند و خاموش بهقتل می رسند .
برای بیماریهای تنِ رنجورش، هیچ خبرنگاری گزارش ننوشت؛ هیچ رسانهی "سلبریتی باز"ی خبرپراکنی نکرد؛ هیچ بولتن ثانیه به ثانیهی پزشکی منتشر نشد؛ هیچ تیمِ "پزشکیِ ویژهای" تشکیل نشد؛ و ...
هنوز خیلی مانده تا جانهایی این چنین، دیدهشوند:
جای آن است که
خون موج زند در دلِ لعل،
زین تغابن که خزف میشکند بازارش! ( شرحِ حال از حافظ)
اما راهِ پیشِ رُو:
"تنها آنوقتی سپیده میدمد که برایاش بیدار مانده باشیم.
هنوز تا سپیده، راه باقی است.
خورشید هم چیزی نیست بیشتر از ستارهای صبحگاهی." (هنری دیوید ثورو)
====================
کتابِ او "فاجعهی خاموش"، این چنین تقدیم شدهاست:
این کتاب را به زهرا، دخترِ هفتسالهی اهوازی
که بهدلیلِ سوءظنِ پدرش، به دستِ او به قتل رسید، تقدیم میکنم.
این کتاب را به
سپیدهی ۱۴ ساله،
خدیجه، زن جوان آبادانی،
فرشتهی نجاتی،
دلبرِ خسروی، و
شیدا، زن ۱۶ سالهی مریوانی تقدیم میکنم،
تا شاید گامی باشد در تقریرِ مرارتها و التیامِ زخمهایشان.
========================
از زندهیاد بختیارنژاد، کتاب دیگری با عنوانِ "زنانِ خودسوخته" منتشر شده است.
کتابِ "فاجعه خاموش" (قتلهای ناموسی) را میتوانید از همین زیر دانلود کنید، همینطور از:👇
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3886
فیلمِ "بمانیِ" داریوش مهرجویی (۱۳۸۰) در همین باره است (به روایت ویکیپدیا):
بمانی فیلم ایرانی محصول سال ۱۳۸۰ توسط داریوش مهرجویی است. این فیلم شرح زندگی سه دختر ایلامی به نامهای مدینه، نسیم و بمانی است.
سرنوشت سه دختر ایلامی در فیلم به تصویر کشیده شدهاست:
مدینه که قالیباف است و به دست برادر و دوست برادرش کشته میشود به جرم این که با سربازی که سفارشدهندهٔ فرش به او بوده، در شهر دیده شدهاست.
دومین دختر نسیم نام دارد. او در رشتهٔ پزشکی قبول شده، اما پدر مخالف تحصیلش است. علیرغم مخالفتِ پدر، نسیم سرِ کلاس میرود، و وقتی پدر میفهمد، به دانشگاه میرود و او را بهشدت کتک میزند و از سر کلاس به خانه میبرد. نسیم خودسوزی میکند ولی با درصد سوختگی بالا زنده میماند.
سومین دختر بمانی است. پدرش کارگر سادهٔ شهرداری است و چند فرزند دارد. صاحبخانه، که مردی ۶۵ساله است، با صرفنظرکردن از کرایههای عقبافتاده، میخواهد با بمانی ازدواج کند. پدر موافقت میکند و بمانی بهاجبار ازدواج میکند. بمانی در خانهٔ شوهر فقط خدمتکار است و پس از چندی به خانهٔ پدر میرود و خودسوزی میکند، اما زنده میماند و به خانهٔ شوهر برگردانده میشود؛
اما شوهرش دیگر او را نمیپذیرد و طلاق میدهد. بمانی فرار میکند و به قبرستانی میرود و با پیشنهاد مرد مردهشور، شمع و گلاب میفروشد و آن دو تصمیم میگیرند که همانجا زندگی کنند:
فیلم بمانی👇
http://dl.iranidata.com/film/cinematic/irani/Bemani_IraniData.com.mp4
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
پروینِ بختیار نژاد، شمعی که خاموشی گرفت!
"فاجعهی خاموش" (قتلهای ناموسی):
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3885
"فاجعهی خاموش" (قتلهای ناموسی):
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3885
ParvinBakhtiarnejadSilentTragedy.pdf
443.7 KB
پروینِ بختیار نژاد، شمعی که خاموشی گرفت!
"فاجعهی خاموش" (قتلهای ناموسی):
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3885
"فاجعهی خاموش" (قتلهای ناموسی):
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3885
حلاج
شفیعی کدکنی
(در وصفِ انبوهِ کرکسانِ تماشا)
====================ه
در آینه دوباره نمایان شد
با ابر گیسوانش در باد
باز آن سرود سرخ اناالحق
ورد زبان اوست
تو در نماز عشق چه خواندی ؟
که سالهاست
بالای دار رفتی و این شحنه های پیر
از مرده ات هنوز
پرهیز می کنند
نام تو را به رمز
رندانِ سینه چاکِ نشابور
در لحظه های مستی
مستی و راستی
آهسته زیر لب
تکرار می کنند
وقتی تو
روی چوبه ی دارت
خموش و مات
بودی
ما
انبوه کرکسان تماشا
با شحنه های مامور
مامورهای معذور
همسان و همسکوت ماندیم
خاکستر تو را
باد سحرگهان
هر جا که برد
مردی ز خاک رویید
در کوچه باغ های نشابور
مستان نیم شب به ترنم
آوازهای سرخ تو را باز
ترجیع وار
زمزمه کردند
نامت هنوز ورد زبان هاست
شعر و موسیقی و صدای هوشنگ کامکار:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3888
شفیعی کدکنی
(در وصفِ انبوهِ کرکسانِ تماشا)
====================ه
در آینه دوباره نمایان شد
با ابر گیسوانش در باد
باز آن سرود سرخ اناالحق
ورد زبان اوست
تو در نماز عشق چه خواندی ؟
که سالهاست
بالای دار رفتی و این شحنه های پیر
از مرده ات هنوز
پرهیز می کنند
نام تو را به رمز
رندانِ سینه چاکِ نشابور
در لحظه های مستی
مستی و راستی
آهسته زیر لب
تکرار می کنند
وقتی تو
روی چوبه ی دارت
خموش و مات
بودی
ما
انبوه کرکسان تماشا
با شحنه های مامور
مامورهای معذور
همسان و همسکوت ماندیم
خاکستر تو را
باد سحرگهان
هر جا که برد
مردی ز خاک رویید
در کوچه باغ های نشابور
مستان نیم شب به ترنم
آوازهای سرخ تو را باز
ترجیع وار
زمزمه کردند
نامت هنوز ورد زبان هاست
شعر و موسیقی و صدای هوشنگ کامکار:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3888
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
حلاج، شعری از شفیعیِ کدکنی -
در وصفِ انبوهِ کرکسانِ تماشا
آلبومِ کوچ بنفشه ها، موسیقی و صدای هوشنگ کامکار
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3887
t.me/ahestegisadegi
در وصفِ انبوهِ کرکسانِ تماشا
آلبومِ کوچ بنفشه ها، موسیقی و صدای هوشنگ کامکار
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3887
t.me/ahestegisadegi
حلاج
هوشنگ کامکار
حلاج، شعری از شفیعیِ کدکنی -
در وصفِ انبوهِ کرکسانِ تماشا
آلبومِ کوچ بنفشه ها، موسیقی و صدای هوشنگ کامکار
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3887
t.me/ahestegisadegi
در وصفِ انبوهِ کرکسانِ تماشا
آلبومِ کوچ بنفشه ها، موسیقی و صدای هوشنگ کامکار
https://t.me/GahFerestGhKeshani/3887
t.me/ahestegisadegi
اگر این کانال را مفید میبینید، لطفا آن را به نزدیکان و دوستانِ بیشتری معرفی کنید.
Https://t.me/GahFerestghkeshani
لینک به اولِ اولِ همین کانالِ گاه فرست:
https://t.me/gahferestghkeshani/5
کانال آهستگی سادگی:
t.me/ahestegisadegi
Https://t.me/GahFerestghkeshani
لینک به اولِ اولِ همین کانالِ گاه فرست:
https://t.me/gahferestghkeshani/5
کانال آهستگی سادگی:
t.me/ahestegisadegi
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
اینجا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملیتانْ مفید باشند.
در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
Forwarded from روایت فَردیَت (آیدین آرِتا) - Individuation (Aydin Areta)
زمین سرزمین من و همه مردمان برادران مناند!
(نک: فایل صوتی ارزشمندِ بالا👆)
کشیش میان سال نگاهی به جمعیت بزرگ روبروی خود انداخت. صدها زن و مرد سیاه و سفید، بومیان امریکایی و فعالان مدنی گرد هم آمده بودند تا برای همیشه با ویلیام لوید گریسون (۱۸۰۵- ۱۸۷۹) مبارز شجاع آزادی بدرود گویند و او را در کنار همسر آزادی خواهش هلن در فارست هیل به خاک بسپارند تا پس از سه سال یکبار دیگر این دو عاشق در کلبه همیشگی آزادی به یکدیگر بپیوندند. او سخنان خود را چنین ادامه داد:
در آغاز مبارزه گریسون ایده محبوب و اساسی میان مخالفان برده داری اصلاحات و لغو تدریجی برده داری بود ولی این مرد شجاع با قدرت از لغو بی شرط و شروط و آنی برده داری سخن گفت و دفاع کرد.
وقتی اغلب موافقان لغو برده داری از برگرداندن سیاهان به افریقا حمایت می کردند او نوشت آنها حق دارند بروند یا بمانند. آنها حق دارند صاحب زمین باشند، کار داشته باشند، دستمزد دریافت کنند و از خانواده خود دفاع کنند و فرزندانشان همان اندازه در این سرزمین حق دارند که فرزندان مردمان سفید پوست.
هرچند بسیاری پیش از گریسون چون تامس پین برده داری را محکوم کرده بودند ولی هیچ کس پیش از او جنبشی تمام عیار را علیه برده داری سازمان دهی نکرده بود. هیچ کس دیگر مانند او این تجارت اهریمنی را به چالش نکشیده بود.
او اولین کسی بود که جنبشی تمام عیار را برای نابودی برده داری آغاز کرد
او مبانی جنبش خود را طراحی کرد، منابع مورد نیاز را یافت، نیروهای موثر را گردآورد و بحث را به جریان انداخت، مشعل جنبش را روشن کرد و نهایتا ملت ما را به سوی از میان برداشتن برده داری رهبری کرد.
او در مبارزه خود برای آزادی نه تنها از حقوق سیاهان بلکه از حقوق برابر زنان ، بومیان امریکا و مهاجران چینی که تحت تعقیب بودند با شهامت دفاع کرد.
صدای او را هنوز از میان نوشته هایش می شنویم که با ما از شهامت سخن می گوید :
تنها اندکی شهامت لازم است تا به عقاید و باورهای پوسیده عمومی و انسانهای شریری که آنها را تداوم می بخشند حمله بریم. شهامتی که انسانهای نیک ولی بی تفاوت را به خود آوریم و قوه تمیزشان را بیدار سازیم. بالاترین شهامت اخلاقی این است که در برابر توده های بی تفاوت مردم بایستیم و آنها را وا داریم که خود را قضاوت کنند. از آنها بخواهیم میان آنچه حقیقی است و آنچه راحت و مقبول است برگزینند. میان آنچه خود به آن باور دارند و آنچه را جامعه به آنها می گوید تا باور کنند یکی را انتخاب کنند.
آزادی برای هر انسانی، آزادی برای همه، آزادی همه جا!
زمین سرزمین من و همه مردمان برادران منند!
این آرمان ما و نسلهای فردای مبارزان آزادی خواهد ماند
======================
اگر این کانال را مفید میبینید، لطفا آن را به نزدیکان و دوستانِ بیشتری معرفی کنید: t.me/gahferestghkeshani
======================
برای درس گرفتن از آموزههای این جانِ بیدار و بخشنده، بهتر است نوشتهی و فایل صوتیِ عالیِ آیدین آرِتا را بشنویم: 👇
http://navashid.com/william_garrison_by_aydin_areta/
مالکیت انسان بر انسان ناحق است (ویلیام گریسون):
https://bit.ly/2yF2RG1
توماس پین
(نک: فایل صوتی ارزشمندِ بالا👆)
کشیش میان سال نگاهی به جمعیت بزرگ روبروی خود انداخت. صدها زن و مرد سیاه و سفید، بومیان امریکایی و فعالان مدنی گرد هم آمده بودند تا برای همیشه با ویلیام لوید گریسون (۱۸۰۵- ۱۸۷۹) مبارز شجاع آزادی بدرود گویند و او را در کنار همسر آزادی خواهش هلن در فارست هیل به خاک بسپارند تا پس از سه سال یکبار دیگر این دو عاشق در کلبه همیشگی آزادی به یکدیگر بپیوندند. او سخنان خود را چنین ادامه داد:
در آغاز مبارزه گریسون ایده محبوب و اساسی میان مخالفان برده داری اصلاحات و لغو تدریجی برده داری بود ولی این مرد شجاع با قدرت از لغو بی شرط و شروط و آنی برده داری سخن گفت و دفاع کرد.
وقتی اغلب موافقان لغو برده داری از برگرداندن سیاهان به افریقا حمایت می کردند او نوشت آنها حق دارند بروند یا بمانند. آنها حق دارند صاحب زمین باشند، کار داشته باشند، دستمزد دریافت کنند و از خانواده خود دفاع کنند و فرزندانشان همان اندازه در این سرزمین حق دارند که فرزندان مردمان سفید پوست.
هرچند بسیاری پیش از گریسون چون تامس پین برده داری را محکوم کرده بودند ولی هیچ کس پیش از او جنبشی تمام عیار را علیه برده داری سازمان دهی نکرده بود. هیچ کس دیگر مانند او این تجارت اهریمنی را به چالش نکشیده بود.
او اولین کسی بود که جنبشی تمام عیار را برای نابودی برده داری آغاز کرد
او مبانی جنبش خود را طراحی کرد، منابع مورد نیاز را یافت، نیروهای موثر را گردآورد و بحث را به جریان انداخت، مشعل جنبش را روشن کرد و نهایتا ملت ما را به سوی از میان برداشتن برده داری رهبری کرد.
او در مبارزه خود برای آزادی نه تنها از حقوق سیاهان بلکه از حقوق برابر زنان ، بومیان امریکا و مهاجران چینی که تحت تعقیب بودند با شهامت دفاع کرد.
صدای او را هنوز از میان نوشته هایش می شنویم که با ما از شهامت سخن می گوید :
تنها اندکی شهامت لازم است تا به عقاید و باورهای پوسیده عمومی و انسانهای شریری که آنها را تداوم می بخشند حمله بریم. شهامتی که انسانهای نیک ولی بی تفاوت را به خود آوریم و قوه تمیزشان را بیدار سازیم. بالاترین شهامت اخلاقی این است که در برابر توده های بی تفاوت مردم بایستیم و آنها را وا داریم که خود را قضاوت کنند. از آنها بخواهیم میان آنچه حقیقی است و آنچه راحت و مقبول است برگزینند. میان آنچه خود به آن باور دارند و آنچه را جامعه به آنها می گوید تا باور کنند یکی را انتخاب کنند.
آزادی برای هر انسانی، آزادی برای همه، آزادی همه جا!
زمین سرزمین من و همه مردمان برادران منند!
این آرمان ما و نسلهای فردای مبارزان آزادی خواهد ماند
======================
اگر این کانال را مفید میبینید، لطفا آن را به نزدیکان و دوستانِ بیشتری معرفی کنید: t.me/gahferestghkeshani
======================
برای درس گرفتن از آموزههای این جانِ بیدار و بخشنده، بهتر است نوشتهی و فایل صوتیِ عالیِ آیدین آرِتا را بشنویم: 👇
http://navashid.com/william_garrison_by_aydin_areta/
مالکیت انسان بر انسان ناحق است (ویلیام گریسون):
https://bit.ly/2yF2RG1
توماس پین
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
اینجا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملیتانْ مفید باشند.
در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
Forwarded from مصطفی ملکیان
✅دشوار بودن دینداری در دوران مدرن
❓❓جناب آقاي ملكيان من اصلاً متوجه نيستم شما چه ميخواهيد بگوييد، مگر در قرآن، كلام خدا، البته منظورم مغز قرآن است نه ظاهر آن، خداوند نفرموده كه نماز به پا داريد، زكات بپردازيد و عمل صالح انجام دهيد و از اين سنخ دستورات و آن شخصي كه اين سخنان را به ما رسانده، او همان بنده پرهيزكار خداوند است، و خدا درقرآن به ما گفته اگر شما اين دستورات را انجام دهيد بنده پرهيزكار خداوند خواهيد بود، ديگر چه نيازي است كه حقيقت را دور سرمان بچرخانيم، حقيقت آن عملي است كه خداوند فرموده و اصلاً نيازي نيست كه به حرف پدر و مادر گوش بدهيد و ...، ما فقط به سخن خدا گوش ميدهيم و به كلام زيبايش گوش ميسپاريم؟
🔹پاسخ: اينجا شما چند تا ادعا كرده ايد، اول اين ادعاهاي خودتان را اثبات كنيد، گفته ايد كه اين سخن خدا است، بنده پاك و پاكيزه خدا هم اين سخنان را به ما رسانده است، بعد هم گفته ايد كه در مغز اين كلام – نه در ظاهرش البته – مطالبي آمده است من نميگويم مطالبي كه شما ميگوييد حق نيست، من اصلاً نميدانم، من با ادعايتان كار ندارم، من با دليل شما كار دارم، اينها سه مدعا است كه شما داريد، شما اول ادله اين مدعاهاي خود را اقامه كنيد، ببينيم به چه دليل اين سه مدعا را مطرح ميكنيد، اگر ادله شما تام بود، آن وقت نَحنُ تَبعاً لكُم، ما هم به دنبال شما مي آييم؛ بحث بر سر اين است و بحث و سخن شما چيز جديدي هم نيست، اين كه الان شما ميگوييد چيزي است كه در تمام قرون و اعصار و در اديان مختلف هم همين روش را پدران و مادران ما طي كردهاند: «أنا وجدنا آباءنا علَي اُمهِ و اِنا علَي آثارهم مقتَدون».
🔹بحث بر سر اين است كه آن كسي كه سخن شما را قبول نميكند، ممكن است كه حتي در مدعاي شما هم شك نكند، براي اينكه مدعايتان را قبول دارند، اما مسأله اين است كه شما چه دليلي بر مدعايتان داريد؟ اين خيلي فرق ميكند، يك وقت است كه من مدعا را قبول ندارم، يك وقت ميگويم اينكه من مدعاي شما را قبول دارم يا ندارم مهم نيست، مهم اين است كه شما براي صدق مدعايتان چه دليلي داريد؟ اگر ادله اي در اثبات صدق مدعايتان داشته باشيد، راست ميگوييد، ما همه كارهايي كه كرده ايم اكل از قفا و دور سر گرداندن لقمه بوده است، اما اگر نتوانيد دليل قوي اي به سود مدعاي خود اقامه كنيد، آن وقت مي بينيد كه اينها لقمه به دور سر گرداندن نيست، اينها ناخنك زدنهاي صادقانه اي است كه انسانهايي كه ميخواستند در دوران تجدد و مدرنيته دين خود را هم حفظ بكنند، بيچاره ها چاره اي جز اين نداشته اند كه يك چنين ناخنكهايي را بزنند.
🔹من بارها گفته ام كه كساني كه در دوران مدرنيته می خواهند دين را حفظ كنند، مثل كسي است كه بخواهد با يك ميخ يك چاه عميق حفر كند، خيلي مشكل است، ولي اين هم كه ميبينيد قصد كرده اين چاه را حفر كند، به خاطر اين است كه ميخواسته متدين بماند وگرنه اگر نمي خواست متدين بماند كه ديگر اين دور سر گرداندن را هم انجام نميداد، ميگفت ما دين و خدا و پيغمبر را نميخواهيم؛ اگر ميبينيد كسي دارد - به تعبير شما – با تمام دور سر گرداندنها، اينقدر جوش بزند و بعد هم كسي به وي بگويد: «آقا اين حرفها بي معنا بود »! ، اين براي اين است كه ميخواسته به نحوي در دوران مدرنيته دينداري را حفظ كند، وگرنه اگر دغدغه دين نداشتيم كه مثل خيلي هاي ديگر ميگفتيم نه قرآن حق است، نه روايات حق است، نه خدايي وجود دارد، نه پيغمبري وجود دارد، نه نبوتي هست، خيالمان را هم راحت ميكرديم، شما فكر نكنيد كه چنين افرادي ديوانه هايي هستند كه ميخواهند وقت ديگران يا وقت خودشان را بگيرند يا اصلاً بالاتر، قصد ديگرفريبي يا خودفريبي را دارند، خير اينگونه نيست، اينها نه قصد ديگرفريبي دارند و نه قصد خودفريبي، نه وقت اضافه دارند، نه نيروي زائد دارند كه بخواهند اينگونه آن را مصرف كنند، ميخواهند دين را حفظ كنند، از طرفي هم ميبينند در دوران مدرنيته هستند، در دوراني كه هر چيزي بايد دليل داشته باشد، بعد ميبينيد اين ادله ضعيف است، ميگويند پس يك نقبكي بزنيم، شايد از اين نقب زدنها يك چيزي عايد متدينان و از جمله خودمان هم بشود، اگر هم موفق نبوديم كه «من يخرج من بيته مهاجراً الي االله و رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره علي االله»،اگر هم از خانه بيرون آمديم ولي به مقصد نرسيديم اما اجر ما با خدا خواهد بود.
❇️مصطفی ملکیان،سخنرانی تدین تعقلی،سال 1380
@mostafamalekian
❓❓جناب آقاي ملكيان من اصلاً متوجه نيستم شما چه ميخواهيد بگوييد، مگر در قرآن، كلام خدا، البته منظورم مغز قرآن است نه ظاهر آن، خداوند نفرموده كه نماز به پا داريد، زكات بپردازيد و عمل صالح انجام دهيد و از اين سنخ دستورات و آن شخصي كه اين سخنان را به ما رسانده، او همان بنده پرهيزكار خداوند است، و خدا درقرآن به ما گفته اگر شما اين دستورات را انجام دهيد بنده پرهيزكار خداوند خواهيد بود، ديگر چه نيازي است كه حقيقت را دور سرمان بچرخانيم، حقيقت آن عملي است كه خداوند فرموده و اصلاً نيازي نيست كه به حرف پدر و مادر گوش بدهيد و ...، ما فقط به سخن خدا گوش ميدهيم و به كلام زيبايش گوش ميسپاريم؟
🔹پاسخ: اينجا شما چند تا ادعا كرده ايد، اول اين ادعاهاي خودتان را اثبات كنيد، گفته ايد كه اين سخن خدا است، بنده پاك و پاكيزه خدا هم اين سخنان را به ما رسانده است، بعد هم گفته ايد كه در مغز اين كلام – نه در ظاهرش البته – مطالبي آمده است من نميگويم مطالبي كه شما ميگوييد حق نيست، من اصلاً نميدانم، من با ادعايتان كار ندارم، من با دليل شما كار دارم، اينها سه مدعا است كه شما داريد، شما اول ادله اين مدعاهاي خود را اقامه كنيد، ببينيم به چه دليل اين سه مدعا را مطرح ميكنيد، اگر ادله شما تام بود، آن وقت نَحنُ تَبعاً لكُم، ما هم به دنبال شما مي آييم؛ بحث بر سر اين است و بحث و سخن شما چيز جديدي هم نيست، اين كه الان شما ميگوييد چيزي است كه در تمام قرون و اعصار و در اديان مختلف هم همين روش را پدران و مادران ما طي كردهاند: «أنا وجدنا آباءنا علَي اُمهِ و اِنا علَي آثارهم مقتَدون».
🔹بحث بر سر اين است كه آن كسي كه سخن شما را قبول نميكند، ممكن است كه حتي در مدعاي شما هم شك نكند، براي اينكه مدعايتان را قبول دارند، اما مسأله اين است كه شما چه دليلي بر مدعايتان داريد؟ اين خيلي فرق ميكند، يك وقت است كه من مدعا را قبول ندارم، يك وقت ميگويم اينكه من مدعاي شما را قبول دارم يا ندارم مهم نيست، مهم اين است كه شما براي صدق مدعايتان چه دليلي داريد؟ اگر ادله اي در اثبات صدق مدعايتان داشته باشيد، راست ميگوييد، ما همه كارهايي كه كرده ايم اكل از قفا و دور سر گرداندن لقمه بوده است، اما اگر نتوانيد دليل قوي اي به سود مدعاي خود اقامه كنيد، آن وقت مي بينيد كه اينها لقمه به دور سر گرداندن نيست، اينها ناخنك زدنهاي صادقانه اي است كه انسانهايي كه ميخواستند در دوران تجدد و مدرنيته دين خود را هم حفظ بكنند، بيچاره ها چاره اي جز اين نداشته اند كه يك چنين ناخنكهايي را بزنند.
🔹من بارها گفته ام كه كساني كه در دوران مدرنيته می خواهند دين را حفظ كنند، مثل كسي است كه بخواهد با يك ميخ يك چاه عميق حفر كند، خيلي مشكل است، ولي اين هم كه ميبينيد قصد كرده اين چاه را حفر كند، به خاطر اين است كه ميخواسته متدين بماند وگرنه اگر نمي خواست متدين بماند كه ديگر اين دور سر گرداندن را هم انجام نميداد، ميگفت ما دين و خدا و پيغمبر را نميخواهيم؛ اگر ميبينيد كسي دارد - به تعبير شما – با تمام دور سر گرداندنها، اينقدر جوش بزند و بعد هم كسي به وي بگويد: «آقا اين حرفها بي معنا بود »! ، اين براي اين است كه ميخواسته به نحوي در دوران مدرنيته دينداري را حفظ كند، وگرنه اگر دغدغه دين نداشتيم كه مثل خيلي هاي ديگر ميگفتيم نه قرآن حق است، نه روايات حق است، نه خدايي وجود دارد، نه پيغمبري وجود دارد، نه نبوتي هست، خيالمان را هم راحت ميكرديم، شما فكر نكنيد كه چنين افرادي ديوانه هايي هستند كه ميخواهند وقت ديگران يا وقت خودشان را بگيرند يا اصلاً بالاتر، قصد ديگرفريبي يا خودفريبي را دارند، خير اينگونه نيست، اينها نه قصد ديگرفريبي دارند و نه قصد خودفريبي، نه وقت اضافه دارند، نه نيروي زائد دارند كه بخواهند اينگونه آن را مصرف كنند، ميخواهند دين را حفظ كنند، از طرفي هم ميبينند در دوران مدرنيته هستند، در دوراني كه هر چيزي بايد دليل داشته باشد، بعد ميبينيد اين ادله ضعيف است، ميگويند پس يك نقبكي بزنيم، شايد از اين نقب زدنها يك چيزي عايد متدينان و از جمله خودمان هم بشود، اگر هم موفق نبوديم كه «من يخرج من بيته مهاجراً الي االله و رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره علي االله»،اگر هم از خانه بيرون آمديم ولي به مقصد نرسيديم اما اجر ما با خدا خواهد بود.
❇️مصطفی ملکیان،سخنرانی تدین تعقلی،سال 1380
@mostafamalekian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرزوی های بزرگِ آغشالی،
از زبانِ بچه های اعماق!
اما این ها صحنه ی هر روزه ی پَلَشتیِ زندگی اند در دنیا.
... بگذریم ...، از دست ما چه بر می آید که نکرده ایم؟
طرحی نو باید در انداخت ...
==================ه
تمامیِ فرستههای این کانال، در خدمتِ جستجوی همان طرحهای نو است که باید با دستان من و تو درانداخته شوند، هر کس طرحی بهقدر وسعِ خود و میدانِ شخصیِ کار و تلاش خود.
برای اطلاع بیشتر، میتوانید به مصاحبهی مصطفی ملکیان در پادکستِ ایران پایدار توجه کنید که به "گیرهای کار" اشاراتی دارد:
https://castbox.fm/vb/571039181
یا
https://t.me/iranepaydar_official/891
از زبانِ بچه های اعماق!
اما این ها صحنه ی هر روزه ی پَلَشتیِ زندگی اند در دنیا.
... بگذریم ...، از دست ما چه بر می آید که نکرده ایم؟
طرحی نو باید در انداخت ...
==================ه
تمامیِ فرستههای این کانال، در خدمتِ جستجوی همان طرحهای نو است که باید با دستان من و تو درانداخته شوند، هر کس طرحی بهقدر وسعِ خود و میدانِ شخصیِ کار و تلاش خود.
برای اطلاع بیشتر، میتوانید به مصاحبهی مصطفی ملکیان در پادکستِ ایران پایدار توجه کنید که به "گیرهای کار" اشاراتی دارد:
https://castbox.fm/vb/571039181
یا
https://t.me/iranepaydar_official/891
سایت و صفحاتی استثنایی برای مشکلاتِ ایرانیان؛ کاملا کلینیکال و آکادمیک:
https://www.rcpsych.ac.uk/mentalhealthinformation/languages/persian.aspx
https://www.rcpsych.ac.uk/mentalhealthinformation/languages/persian.aspx