This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥 کرونا! تو کدامین سرباز نامرئی خدا هستی که همهی خلایق را بدون نگهبان در خانههایشان حبس و زندانی کردهای؟
❄ کرونا! هر چه هستی و به دست هر که و برای هر چه درست شدهای من نمیدانم، ولی این را میدانم که بدون اذنِ خدا وقتی برگی از درختی نمیافتد تو هم بدونِ اذن خدا نمیتوانی جان یک نفر را بگیری، چه زیرکانه و ماهرانه از دست نخبگان دوران فرار میکنی و در سراسر جهان جولان میدهی.
تو کدامین سرباز خدا هستی که پیشرفتهترین آزمایشگاههای دنیا را در کشتنِ خود عاجز ساختهای؟
❄ کرونا! تو کدامین سرباز نامرئی خدا هستی که ویلانشینان را امسال در شمال، از رفتن به ویلایشان محروم ساختی؟ تو کدامین سرباز خدا هستی که بیسر و صدا و بدونِ اینکه چشمی بتواند تو را ببیند در قویترین مکانهای محافظتشده توسط نگهبانانِ مسلح نفوذ میکنی؟
🌘 تو کدامین سرباز خدا هستی که زندگی را بر ما چون روز قیامت نمودهای که مادر از فرزند خویش فرار میکند و پدر از فرزندش با فاصله مینشیند که مبادا بمیرد.
💥 تو کدامین سرباز خدا هستی که چنین عدالتی داری و در کشتن، فقیر و غنی، رئیس و وزیر، کارگر و گدا نمیشناسی؟ تو کدامین سرباز خدا هستی که ثروتمندان، دیگر ثروتشان در بیمارستان خصوصی هم برای دفعِ شرّ تو کفایتشان نمیکند و برای اولین بار ثروتشان را پشتوانهی زندگی خود نمیبینند.
❄ تو کدامین سرباز خدا هستی که قویترین سهام و ثروت ثروتمندان جهان با شنیدن نام تو و فهمیدنِ نرفتنات بزودی، لرزه بر تنشان انداختهای و ثروت و سهامشان را یکباره فرو ریختهای؟
تو آمدهای تا خلایق را به جرمشان در خانههایشان بدست خویش زندانی کنی، زندانی به وسعت دنیا بدون هیچ زندانبانی!!!!
💥 هر زندانی باید در زندان، در خلوت خود رود و به گناهی که انجام داده تا زندانی شده است فکر کند. تو آمدهای تا قدرت خالقات را بر مخلوقاتش نشان دهی. آمدهای پاسخ دهی سؤال و رفعِ شبهه کنی کسانی را که میگفتند اگر پولدار باشی درمان میشوی، تمام بیماریها برای فقرا و تمام نعمتها برای ثروتمندان است، اگر پولدار باشی از دنیا لذت میبری و....
🚫 تو آمدهای تا بچشانی بر ما درد نیازمندانی را که در اطراف ما سالهای قبل بودند ولی ما آنها را نمیدیدیم که از شرم نداشتنِ لباس نو و شیرینی و تنقلات، عید نوروز در خانه، خودشان را حبس میکردند و از عید نفرت داشتند و زمانِ عید در به روی خود میبستند. آمدهای بر ما بچشانی درد خانهنشینی ایتام نیازمند را در روز سیزده بدر از درد نداشتنِ خودرویِ قراضه برای رفتن به دل طبیعت.
💥 کرونا! تو آمدهای تا مجلس ختمی بر مردگانمان برگزار نکنیم، تشییع جنازههای همهی ما چند نفری باشد، تشییع جنازه و مجلس ختمی برای مردهای نباشد تا همه مردم در مرگ یکسان بمیرند و فقیر و غنی یکی باشند.
❄ تو آمدهای بزرگترین حقیقت زندگیمان را که مرگمان بود بر ما نزدیک کنی و نشانمان دهی که دست از آرزوهای خود برداریم و بدانیم مردن، زیاد هم دور از ما نیست و برای مردن، همیشه رفتن به میدانِ جنگ نیاز نیست، کافی است یک بار بازار بروی و بازار میدان جنگ است.
💥 تو آمدهای که بر بشر نعمت سلامتیاش را یاد آوری کنی و بگویی خدایِ تو به تو، رفاه و لذت بدهکار نیست و ای بنده! این تو هستی که به خدایِ خود تا زندهای شکر نعمتش را بدهکاری.
🌘 تو آمدهای که به یاد بیاوری خدایی را که ما فراموشش کرده بودیم و تا مأموریت خود را در سراسر جهان تکمیل نکنی و ما را متنبّه نسازی و خدا را به یادمان نیاوری و به سوی او دلهایمان را برنگردانی، بعید است از ما خداحافظی کنی!!! امید است همه ما عبرت بگیریم
@mahalecharsaddastgah
❄ کرونا! هر چه هستی و به دست هر که و برای هر چه درست شدهای من نمیدانم، ولی این را میدانم که بدون اذنِ خدا وقتی برگی از درختی نمیافتد تو هم بدونِ اذن خدا نمیتوانی جان یک نفر را بگیری، چه زیرکانه و ماهرانه از دست نخبگان دوران فرار میکنی و در سراسر جهان جولان میدهی.
تو کدامین سرباز خدا هستی که پیشرفتهترین آزمایشگاههای دنیا را در کشتنِ خود عاجز ساختهای؟
❄ کرونا! تو کدامین سرباز نامرئی خدا هستی که ویلانشینان را امسال در شمال، از رفتن به ویلایشان محروم ساختی؟ تو کدامین سرباز خدا هستی که بیسر و صدا و بدونِ اینکه چشمی بتواند تو را ببیند در قویترین مکانهای محافظتشده توسط نگهبانانِ مسلح نفوذ میکنی؟
🌘 تو کدامین سرباز خدا هستی که زندگی را بر ما چون روز قیامت نمودهای که مادر از فرزند خویش فرار میکند و پدر از فرزندش با فاصله مینشیند که مبادا بمیرد.
💥 تو کدامین سرباز خدا هستی که چنین عدالتی داری و در کشتن، فقیر و غنی، رئیس و وزیر، کارگر و گدا نمیشناسی؟ تو کدامین سرباز خدا هستی که ثروتمندان، دیگر ثروتشان در بیمارستان خصوصی هم برای دفعِ شرّ تو کفایتشان نمیکند و برای اولین بار ثروتشان را پشتوانهی زندگی خود نمیبینند.
❄ تو کدامین سرباز خدا هستی که قویترین سهام و ثروت ثروتمندان جهان با شنیدن نام تو و فهمیدنِ نرفتنات بزودی، لرزه بر تنشان انداختهای و ثروت و سهامشان را یکباره فرو ریختهای؟
تو آمدهای تا خلایق را به جرمشان در خانههایشان بدست خویش زندانی کنی، زندانی به وسعت دنیا بدون هیچ زندانبانی!!!!
💥 هر زندانی باید در زندان، در خلوت خود رود و به گناهی که انجام داده تا زندانی شده است فکر کند. تو آمدهای تا قدرت خالقات را بر مخلوقاتش نشان دهی. آمدهای پاسخ دهی سؤال و رفعِ شبهه کنی کسانی را که میگفتند اگر پولدار باشی درمان میشوی، تمام بیماریها برای فقرا و تمام نعمتها برای ثروتمندان است، اگر پولدار باشی از دنیا لذت میبری و....
🚫 تو آمدهای تا بچشانی بر ما درد نیازمندانی را که در اطراف ما سالهای قبل بودند ولی ما آنها را نمیدیدیم که از شرم نداشتنِ لباس نو و شیرینی و تنقلات، عید نوروز در خانه، خودشان را حبس میکردند و از عید نفرت داشتند و زمانِ عید در به روی خود میبستند. آمدهای بر ما بچشانی درد خانهنشینی ایتام نیازمند را در روز سیزده بدر از درد نداشتنِ خودرویِ قراضه برای رفتن به دل طبیعت.
💥 کرونا! تو آمدهای تا مجلس ختمی بر مردگانمان برگزار نکنیم، تشییع جنازههای همهی ما چند نفری باشد، تشییع جنازه و مجلس ختمی برای مردهای نباشد تا همه مردم در مرگ یکسان بمیرند و فقیر و غنی یکی باشند.
❄ تو آمدهای بزرگترین حقیقت زندگیمان را که مرگمان بود بر ما نزدیک کنی و نشانمان دهی که دست از آرزوهای خود برداریم و بدانیم مردن، زیاد هم دور از ما نیست و برای مردن، همیشه رفتن به میدانِ جنگ نیاز نیست، کافی است یک بار بازار بروی و بازار میدان جنگ است.
💥 تو آمدهای که بر بشر نعمت سلامتیاش را یاد آوری کنی و بگویی خدایِ تو به تو، رفاه و لذت بدهکار نیست و ای بنده! این تو هستی که به خدایِ خود تا زندهای شکر نعمتش را بدهکاری.
🌘 تو آمدهای که به یاد بیاوری خدایی را که ما فراموشش کرده بودیم و تا مأموریت خود را در سراسر جهان تکمیل نکنی و ما را متنبّه نسازی و خدا را به یادمان نیاوری و به سوی او دلهایمان را برنگردانی، بعید است از ما خداحافظی کنی!!! امید است همه ما عبرت بگیریم
@mahalecharsaddastgah
✍چالش حرکات نمایشی با توپ
🌹باشگاه فرهنگی ورزشی شهدای خطیرکوه
@footbal_sh_khatirkooh
🔶شماره 3
🔶علی زمان نژاد 👇👇
🌹باشگاه فرهنگی ورزشی شهدای خطیرکوه
@footbal_sh_khatirkooh
🔶شماره 3
🔶علی زمان نژاد 👇👇
✍چالش حرکات نمایشی با توپ
🌹باشگاه فرهنگی ورزشی شهدای خطیرکوه
@footbal_sh_khatirkooh
🔶شماره 4
🔶عرفان بیکی 👇👇
🌹باشگاه فرهنگی ورزشی شهدای خطیرکوه
@footbal_sh_khatirkooh
🔶شماره 4
🔶عرفان بیکی 👇👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌈💥 تمرینات لمس توپ 🌈💥
🌈💥 مناسب در زمان قرنطینه
🌈💥 از شماره ۱۱ الی ۱۵
#شهدای_خطیرکوه درخانه بمانیم
@footbal_sh_khatirkooh
🌈💥 مناسب در زمان قرنطینه
🌈💥 از شماره ۱۱ الی ۱۵
#شهدای_خطیرکوه درخانه بمانیم
@footbal_sh_khatirkooh
داستان شب
✅ چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار:
۱-از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟!
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند،
چگونه فرشته روزی اش مرا گم میکند.
۲-پسری بااخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری میرود،
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم!
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود،
پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:
ان شاءالله خدا او را هدایت میکند!
دخترگفت: پدرجان مگر خدایی که هدایت میکند با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟!
۳-از حاتم طایی پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت: آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود، یکی را شب برایم ذبح کرد. از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده تری؟
گفت: نه!
چون او هرچه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم.
۴-عارفی را گفتند: خداوند را چگونه میبینی؟
گفت: آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد اما دستم را میگیرد
@footbal_sh_khatirkooh
✅ چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار:
۱-از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟!
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند،
چگونه فرشته روزی اش مرا گم میکند.
۲-پسری بااخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری میرود،
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم!
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود،
پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:
ان شاءالله خدا او را هدایت میکند!
دخترگفت: پدرجان مگر خدایی که هدایت میکند با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟!
۳-از حاتم طایی پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت: آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود، یکی را شب برایم ذبح کرد. از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده تری؟
گفت: نه!
چون او هرچه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم.
۴-عارفی را گفتند: خداوند را چگونه میبینی؟
گفت: آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد اما دستم را میگیرد
@footbal_sh_khatirkooh
IMG-20200404-WA0004.jpg
105 KB
⬅️ آنچه خداوند می دهد
پایانی ندارد ...
⬅️ و آنچه آدمی می دهد
دوامی ندارد ...
⏹ زندگیتان
پر از داده های خداوند مهربان
@footbal_sh_khatirkooh
پایانی ندارد ...
⬅️ و آنچه آدمی می دهد
دوامی ندارد ...
⏹ زندگیتان
پر از داده های خداوند مهربان
@footbal_sh_khatirkooh
✍چالش حرکات نمایشی با توپ
🌹باشگاه فرهنگی ورزشی شهدای خطیرکوه
@footbal_sh_khatirkooh
🔶شماره
🔶امیر محمد امانی 👇👇
🌹باشگاه فرهنگی ورزشی شهدای خطیرکوه
@footbal_sh_khatirkooh
🔶شماره
🔶امیر محمد امانی 👇👇
📋 بهاری تامل برانگیز
این روزها صبح که می شود ، پرندگان با لحنی مستانه تر از همیشه می خوانند . حتا مستانه تر از هر بهار دیگر . پنجره را باز می کنم و به درختان حاشیه ی خیابان نگاه می کنم . انگار این روزها تمام شهر مال آنهاست ، شادند و سرخوش . نه از دغدغه ی ترافیک و دود برایشان خبری هست نه از سنگ اندازی پسرکی که با شیطنت تمام ، دسته ای یاکریم را از روی زمین فراری می دهد . نه ترس از شلوغی بازار قدیم شیراز دارند و نه صدایشان در صدای ناهنجار بوق ماشین ها گم می شود .
ادامه 👇👇
این روزها صبح که می شود ، پرندگان با لحنی مستانه تر از همیشه می خوانند . حتا مستانه تر از هر بهار دیگر . پنجره را باز می کنم و به درختان حاشیه ی خیابان نگاه می کنم . انگار این روزها تمام شهر مال آنهاست ، شادند و سرخوش . نه از دغدغه ی ترافیک و دود برایشان خبری هست نه از سنگ اندازی پسرکی که با شیطنت تمام ، دسته ای یاکریم را از روی زمین فراری می دهد . نه ترس از شلوغی بازار قدیم شیراز دارند و نه صدایشان در صدای ناهنجار بوق ماشین ها گم می شود .
ادامه 👇👇
. گربه ها ، بدون هیچ ترسی از خیابانها رد می شوند و با صحنه ی له شدن یک همنوع در کف خیابان مواجه نمی شوند . له شدنی که ناشی از زندگی آهنی آدمهاست . شاید سالهای سال ، پرندگان چنین بهاری را آرزو می کردند . بهاری خالی از اضطراب و استرس ، بهاری خالی از شلوغی های زندگی ماشینی آدمها .
انگار این افراط و تفریطها ، همیشه باید در طبیعت برقرار باشد ! روزی آدمها خوشحال باشند و در حین شادی خود ، کودکانشان را که به پرنده ها سنگ می اندازند با خنده ای طولانی تشویق کنند و روزی بخشی از طبیعت باید شاد باشد که انسانها درگیر بلایایی شده اند که حوصله یا فرصت دست اندازی به آنها را ندارند .
درختان بعد از سالیان سال شاید اولین باری است که جوانه هایشان با زایش از ساقه های خشک ، به دیدن انسانهای مهاجم وحشت نمیکنند . برخی شان که تازه یا چند سالیست که کاشته شده اند ، این صحنه ی دل انگیز و طربناک را تا به حال ندیده اند
ادامه👇👇
انگار این افراط و تفریطها ، همیشه باید در طبیعت برقرار باشد ! روزی آدمها خوشحال باشند و در حین شادی خود ، کودکانشان را که به پرنده ها سنگ می اندازند با خنده ای طولانی تشویق کنند و روزی بخشی از طبیعت باید شاد باشد که انسانها درگیر بلایایی شده اند که حوصله یا فرصت دست اندازی به آنها را ندارند .
درختان بعد از سالیان سال شاید اولین باری است که جوانه هایشان با زایش از ساقه های خشک ، به دیدن انسانهای مهاجم وحشت نمیکنند . برخی شان که تازه یا چند سالیست که کاشته شده اند ، این صحنه ی دل انگیز و طربناک را تا به حال ندیده اند
ادامه👇👇
سال پیش درست همین روزها بود که دیدم مادری مشغول نگاه کردن به ویترین فروشگاه ها بود و کودکش مشغول شکستن شاخه های تازه جوانه زده از نهالی یکی دو ساله . به مادرش که محترمانه گفتم حقوق طبیعت را به فرزندش یاد بدهد ، گفت شما دخالت نکن . در مملکتی که حق انسان ارزش ندارد میخواهم بچه ام چنین چیزهایی را یاد نگیرد ! حتما آن مادر این روزها کودکش را در خانه زندانی کرده و خودش هم کلافه است از این حبس خانگی . ولی حداقل این را می دانم که آن درخت ، سرشار از شادی و مستیست چرا که درد شکسته شدن پارسالی را هنوز فراموش نکرده .
من عادت دارم برای هر کاری که می خواهم نذر کنم ، نذر کاشتن یک درخت یا کاشتن یک بوته ی گل یا آزاد کردن چند خرگوش یا کبوتر در محیط حفاظت شده ی کوهستانی اطراف شهر را می کنم . حتی وقتی که به خانه ی دوستان و آشنایان در شهرهای دیگر می روم ، هم به رسم سپاس گزاری و هم برای یادبود ، بسته به موقعیت مکانی آنها درختی می کارم یا بوته ی گلی یا حداقل بوته ای در گلدان . فکر می کنم این کار برای تلطیف روح خودمان لازم است وگرنه طبیعت با اینهمه ظلمی که انسانها به او کرده اند باز هم قدرت خویش را حفظ می کند
از طرفی تلاشم بر این است که کمترین ضرر را به طبیعت بزنم و وصیتم برای خاکسپاری این است که نهالی را که مشخص کرده ام بر تن من بکارند که تنم ، کاسه ی خوراک درختی باشد .
اینها را می نویسم برای یک هدف . اینکه کمی بیشتر با طبیعت مدارا کنیم . اینکه کاری کنیم که روزی برسد که انسانها و دیگر اعضای طبیعت ، همه با هم شاد باشند و شادی یکی ملزم به حصر و خسارت دیگری نباشد .
سالها پرندگان را در قفس نگاه داشتیم و آنها از گوشه ی حصر خویش ما را نظاره گر بودند که آزادیم و حسرت آزادیمان را خوردند . چنین فرصتهایی مثل امسال کمتر گیر میاید که انسانها فرصت اندیشه ی عمیق بر افعال خویش را داشته باشند . و این فرصت اکنون پیش آمده .
👇👇ادامه 👇👇
من عادت دارم برای هر کاری که می خواهم نذر کنم ، نذر کاشتن یک درخت یا کاشتن یک بوته ی گل یا آزاد کردن چند خرگوش یا کبوتر در محیط حفاظت شده ی کوهستانی اطراف شهر را می کنم . حتی وقتی که به خانه ی دوستان و آشنایان در شهرهای دیگر می روم ، هم به رسم سپاس گزاری و هم برای یادبود ، بسته به موقعیت مکانی آنها درختی می کارم یا بوته ی گلی یا حداقل بوته ای در گلدان . فکر می کنم این کار برای تلطیف روح خودمان لازم است وگرنه طبیعت با اینهمه ظلمی که انسانها به او کرده اند باز هم قدرت خویش را حفظ می کند
از طرفی تلاشم بر این است که کمترین ضرر را به طبیعت بزنم و وصیتم برای خاکسپاری این است که نهالی را که مشخص کرده ام بر تن من بکارند که تنم ، کاسه ی خوراک درختی باشد .
اینها را می نویسم برای یک هدف . اینکه کمی بیشتر با طبیعت مدارا کنیم . اینکه کاری کنیم که روزی برسد که انسانها و دیگر اعضای طبیعت ، همه با هم شاد باشند و شادی یکی ملزم به حصر و خسارت دیگری نباشد .
سالها پرندگان را در قفس نگاه داشتیم و آنها از گوشه ی حصر خویش ما را نظاره گر بودند که آزادیم و حسرت آزادیمان را خوردند . چنین فرصتهایی مثل امسال کمتر گیر میاید که انسانها فرصت اندیشه ی عمیق بر افعال خویش را داشته باشند . و این فرصت اکنون پیش آمده .
👇👇ادامه 👇👇