فستیوارت
22.3K subscribers
343 photos
46 videos
12 files
780 links
■ کانال مستقل اطلاع رسانی رویدادهای ملی و بین المللی هنر و ادبیات
■ ارتباط: @honarpazhouh
Download Telegram
#یادداشت #شعر #دختر_آبی

«برای آن پرنده کوچک آبی که دلش سوخت»

در خانه گَر کس است، یک حرف هم بَس است
اینجا نمانده کس، ما ناکسیم و بس.

آن دختری که سوخت، آن آبی قشنگ
او یک پرنده بود، ما می خزیم و بس.

یک روز میرسد، افسوس می خوریم:
«خلخال ها گسست، ما زنده ایم و بس؟»

گردان در آتش اند، گردن کشان اسیر
ما قوم سربزیر، هیزم کشیم و بس.

دستان ما ببین، بسته است با هراس
چشمان ما ببین، خون می خوریم و بس.

پیشانی سیاه، معیار آبروست
باطل شده است دین، بد می کنیم و بس.

در خواب مانده ایم، با چشم های باز
در خواب دیده ایم، ما رسته ایم و بس.

چاقوی روزگار، یک روز عاقبت
خود، دسته می برد، ما شاهدیم و بس.

علی اصغر کلانتر
شام غریبان عاشورا
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
جایی نزدیک ساری

پانوشت: دوست ارزنده ای پیام دادند که «قافیه ها از لحاظ عروض، جور نیستند». باید عرض کنم بله! مثل روزگار خود ما که هیچ جای قافیه هاش جور نیست. برای کمتر کسی حوصله قافیه جور کردن و پیدا کردن جوری قافیه مانده است.

@honarpazhouh