🗒 راز ماندگاری سریال «دایی جان ناپلئون» چیست؟/راوی توهم توطئه ایرانیان
✍فرانک آرتا
📌 پنجشنبه نوزدهم تیرماه تولد کارگردان مشهور ایرانی #ناصر_تقوایی است که تاکنون آثار مهمی در هنرهای نمایشی خلق کرده است.این کارگردان بزرگ ایرانی هرچند با فاصله زیادی فیلم ساخته ولی هر یک از کارهای او همواره مورد توجه منتقدان عرصه هنرهای نمایشی قرار گرفتهاند. #ناصر_تقوایی متولد نوزدهم تیر 1320 آبادان است که درکنار فیلمسازانی مانند #ابراهیم_گلستان #بهرام_بیضایی #مسعود_کیمیایی #داریوش_مهرجویی #علی_حاتمی و #امیر_نادری از پیشگامان جنبش هنری در سینمای ایران هستند که بعدها «موج نوی سینمای ایران» نام گرفت. آنها با روش فیلمسازی رایج آن زمان یعنی «فیلمفارسی» مخالف بودند و به سینما بهمثابه هنر تصویری می نگریستند.
📌 در کارنامه هنری تقوایی شش فیلم بلند سینمایی از جمله «آرامش در حضور دیگران»، «صادق کرده»، «نفرین»، «ناخدا خورشید»، «ای ایران»، «کاغذ بیخط» و اپیزود «کشتی یونانی» از (مجموعه فیلم بلند «قصههای کیش» - ۱۳۷۷) دیده میشود. همچنین مستندسازی را با ساخت «تاکسیمتر» در سال ۱۳۴۶ در تلویزیون آغاز کرد. مستندهایی چون «مشهد قالی»، «فروغ فرخزاد»، «اربعین» و «باد جن» دیگر آثار درخشان این فیلمساز خلاق هستند. تقوایی از همان ابتدا با داستان نویسی و روایتگری آشنا بوده و مجموعه داستانی به نام «تابستان همان سال» نیز منتشر کرده است. تقوایی قبل از شروع کار در سینما، جذب تلویزیون شد و با ساخت یک سریال تلویزیونی مورد توجه همگان قرار گرفت.
📌 اگر بخواهیم از یکی از بهترین سریالهای تلویزیون در تاریخ این رسانه یاد کنیم، بی گمان نام #دایی_جان_ناپلئون به ذهن همگان خطور خواهد کرد.این سریال خود اقتباسی از یک رمان طنز به همین نام نوشته #ایرج_پزشکزاد است. این رمان نخستینبار در اواخر دهه ۱۳۴۰، بهصورت پاورقی در مجله «فردوسی» با نام مستعار «الف.پ آشنا» منتشر شد. سپس بهصورت کتاب درآمد و تا امروز بارها به صورت زیراکسی یا افست تجدید چاپ شده و اخیرا بعد از 40 سال هم بدون سانسور منتشر شد.
📌#دایی_جان_ناپلئون در سال 1355 از تلویزیون ملی ایران پخش شد. محل تصویربرداری این مجموعه خانه امینالسلطان بود که بهعنوان «خانه و باغ اتحادیه» شناخته میشود.ناصر تقوایی، کارگردان برجسته سینمای کشورمان در گفتگویی درباره چگونگی ساخت این سریال گفته است: «پیشنهاد ساخت این سریال از سوی ایرج گرگین، مدیر وقت شبکه دو تلویزیون به من شد. منتها آن روزها در تهران نبودم و مشغول کاری بودم. شرکت فرش ملی ایران تأسیس شده بود و به یک فیلم برای آشنایی بینالمللی با فرش ایران احتیاج داشتند و برای این فیلم هم سرمایه خوبی در اختیار میگذاشتند. این پیشنهاد را به من دادند. من این فیلم را گرفتم که فیلم پرهزینه طولانی بود،با تایم یک فیلم سینمایی.
📌اگر بخواهیم دلایل ماندگاری سریال «داییجان ناپلئون» را بررسی کنیم، به چنین مؤلفههایی برخورد خواهیم کرد: الف: سریال- نوشت: هرچند وقایع فیلم منطبق با وقایع رمان است اما همه رمان در سریال نیست. در حقیقت تقوایی آنچه به روایت تصویری نزدیکتر بوده در سریال استفاده کرد. مثل انتهای کتاب که شبیه انتهای سریال نیست. ضمنا در رمان چهره و رفتار شخصیتها خیلی دقیق و جزئی توصیف نشدهاند. اما در سریال و هنگام اجرا با جزئیات حیرتانگیزی مواجه هستیم که فقط از توانمندیهای یک کارگردان برجسته و ریزبین برمیآید. در حقیقت به ضرس قاطع میتوان گفت سریال – نوشت داییجان با رمان متفاوت است و اینجاست که رماننویس و سینماگر از هم تفکیک میشوند و درعینحال هر دو در کار خود متبحر هستند.
📌ب: کیفیت فنی مثل فیلمبرداری، طراحی صحنه، لباس : سؤال این است که برای چنین سریال غیر از خانه اتحادیه کدام فضا میتوانست هویت ایرانی سریال را نمایندگی کند. انتخاب لوکیشن یکی از مهمترین ویژگیهای این سریال است. ضمن اینکه دقت در بهکارگیری جزئیات صحنه مثل تفنگ به دیوار آویزان، گرامافون کوچه اتاق ریال تابلوی ژاک لویی داوید، حوض حیاط، بوته نسترن، آلاچیق همه و همه جزء ضروریات فضای داستان هستند.
📌ج:انتخاب بازیگران: در خاطرات برخی از بازیگران و خود کارگردان آمده که قرار بود نقش#دایی_جان (غلامحسین نقشینه)و #اسدالله_میرزا (پرویز صیاد) را کسی دیگر بازی کند! حالا تصور کنید که اگر هرکدام از این بازیگران از جمله #مش_قاسم و #سعید وشیر علی قصاب را افراد دیگری بازی میکردند، قطعا کیفیت سریال ساختهشده را نداشت.
📌د: کارگردانی: داییجان نهتنها یک متن مناسب دارد بلکه از کارگردانی و هدایت درستی برخوردار است. کل فیلم در فضای بسته فیلمبرداری میشود ولی تماشاگر هرگز احساس خفگی نمیکند. تعداد نماها از لانگشات تا کلوزآپ به قدری متعادل هستند که گویی بهجای یک سریال تلویزیونی، شاهد یک فیلم سینمایی هستید./شرق
#امتداد
@emtedadnet
✍فرانک آرتا
📌 پنجشنبه نوزدهم تیرماه تولد کارگردان مشهور ایرانی #ناصر_تقوایی است که تاکنون آثار مهمی در هنرهای نمایشی خلق کرده است.این کارگردان بزرگ ایرانی هرچند با فاصله زیادی فیلم ساخته ولی هر یک از کارهای او همواره مورد توجه منتقدان عرصه هنرهای نمایشی قرار گرفتهاند. #ناصر_تقوایی متولد نوزدهم تیر 1320 آبادان است که درکنار فیلمسازانی مانند #ابراهیم_گلستان #بهرام_بیضایی #مسعود_کیمیایی #داریوش_مهرجویی #علی_حاتمی و #امیر_نادری از پیشگامان جنبش هنری در سینمای ایران هستند که بعدها «موج نوی سینمای ایران» نام گرفت. آنها با روش فیلمسازی رایج آن زمان یعنی «فیلمفارسی» مخالف بودند و به سینما بهمثابه هنر تصویری می نگریستند.
📌 در کارنامه هنری تقوایی شش فیلم بلند سینمایی از جمله «آرامش در حضور دیگران»، «صادق کرده»، «نفرین»، «ناخدا خورشید»، «ای ایران»، «کاغذ بیخط» و اپیزود «کشتی یونانی» از (مجموعه فیلم بلند «قصههای کیش» - ۱۳۷۷) دیده میشود. همچنین مستندسازی را با ساخت «تاکسیمتر» در سال ۱۳۴۶ در تلویزیون آغاز کرد. مستندهایی چون «مشهد قالی»، «فروغ فرخزاد»، «اربعین» و «باد جن» دیگر آثار درخشان این فیلمساز خلاق هستند. تقوایی از همان ابتدا با داستان نویسی و روایتگری آشنا بوده و مجموعه داستانی به نام «تابستان همان سال» نیز منتشر کرده است. تقوایی قبل از شروع کار در سینما، جذب تلویزیون شد و با ساخت یک سریال تلویزیونی مورد توجه همگان قرار گرفت.
📌 اگر بخواهیم از یکی از بهترین سریالهای تلویزیون در تاریخ این رسانه یاد کنیم، بی گمان نام #دایی_جان_ناپلئون به ذهن همگان خطور خواهد کرد.این سریال خود اقتباسی از یک رمان طنز به همین نام نوشته #ایرج_پزشکزاد است. این رمان نخستینبار در اواخر دهه ۱۳۴۰، بهصورت پاورقی در مجله «فردوسی» با نام مستعار «الف.پ آشنا» منتشر شد. سپس بهصورت کتاب درآمد و تا امروز بارها به صورت زیراکسی یا افست تجدید چاپ شده و اخیرا بعد از 40 سال هم بدون سانسور منتشر شد.
📌#دایی_جان_ناپلئون در سال 1355 از تلویزیون ملی ایران پخش شد. محل تصویربرداری این مجموعه خانه امینالسلطان بود که بهعنوان «خانه و باغ اتحادیه» شناخته میشود.ناصر تقوایی، کارگردان برجسته سینمای کشورمان در گفتگویی درباره چگونگی ساخت این سریال گفته است: «پیشنهاد ساخت این سریال از سوی ایرج گرگین، مدیر وقت شبکه دو تلویزیون به من شد. منتها آن روزها در تهران نبودم و مشغول کاری بودم. شرکت فرش ملی ایران تأسیس شده بود و به یک فیلم برای آشنایی بینالمللی با فرش ایران احتیاج داشتند و برای این فیلم هم سرمایه خوبی در اختیار میگذاشتند. این پیشنهاد را به من دادند. من این فیلم را گرفتم که فیلم پرهزینه طولانی بود،با تایم یک فیلم سینمایی.
📌اگر بخواهیم دلایل ماندگاری سریال «داییجان ناپلئون» را بررسی کنیم، به چنین مؤلفههایی برخورد خواهیم کرد: الف: سریال- نوشت: هرچند وقایع فیلم منطبق با وقایع رمان است اما همه رمان در سریال نیست. در حقیقت تقوایی آنچه به روایت تصویری نزدیکتر بوده در سریال استفاده کرد. مثل انتهای کتاب که شبیه انتهای سریال نیست. ضمنا در رمان چهره و رفتار شخصیتها خیلی دقیق و جزئی توصیف نشدهاند. اما در سریال و هنگام اجرا با جزئیات حیرتانگیزی مواجه هستیم که فقط از توانمندیهای یک کارگردان برجسته و ریزبین برمیآید. در حقیقت به ضرس قاطع میتوان گفت سریال – نوشت داییجان با رمان متفاوت است و اینجاست که رماننویس و سینماگر از هم تفکیک میشوند و درعینحال هر دو در کار خود متبحر هستند.
📌ب: کیفیت فنی مثل فیلمبرداری، طراحی صحنه، لباس : سؤال این است که برای چنین سریال غیر از خانه اتحادیه کدام فضا میتوانست هویت ایرانی سریال را نمایندگی کند. انتخاب لوکیشن یکی از مهمترین ویژگیهای این سریال است. ضمن اینکه دقت در بهکارگیری جزئیات صحنه مثل تفنگ به دیوار آویزان، گرامافون کوچه اتاق ریال تابلوی ژاک لویی داوید، حوض حیاط، بوته نسترن، آلاچیق همه و همه جزء ضروریات فضای داستان هستند.
📌ج:انتخاب بازیگران: در خاطرات برخی از بازیگران و خود کارگردان آمده که قرار بود نقش#دایی_جان (غلامحسین نقشینه)و #اسدالله_میرزا (پرویز صیاد) را کسی دیگر بازی کند! حالا تصور کنید که اگر هرکدام از این بازیگران از جمله #مش_قاسم و #سعید وشیر علی قصاب را افراد دیگری بازی میکردند، قطعا کیفیت سریال ساختهشده را نداشت.
📌د: کارگردانی: داییجان نهتنها یک متن مناسب دارد بلکه از کارگردانی و هدایت درستی برخوردار است. کل فیلم در فضای بسته فیلمبرداری میشود ولی تماشاگر هرگز احساس خفگی نمیکند. تعداد نماها از لانگشات تا کلوزآپ به قدری متعادل هستند که گویی بهجای یک سریال تلویزیونی، شاهد یک فیلم سینمایی هستید./شرق
#امتداد
@emtedadnet
🗒 به بهانه سالروز درگذشت حمید سمندریان پدر تئاتر نوین ایران /صحنه خانه من است
✍ محسن بوالحسنی
📌هرکاری کرد و به سمت هرچیزی رفت دید روحش آرام نمیگیرد و جز هنر نمایش هیچچیز هوش از سرش نمیبرد. پایش که به دبیرستان رسید به قول خودش عهد کرد هرطور که شده تئاتری شود و اگرچه شاگردی محمود ذوالفنون را هم در همان نوجوانی و در نواختن ساز ویولن تجربه کرد اما این چیزی نبود که او میخواست.
📌رفت تا از کلاسهای تئاتر و هنرپیشگی #حسین_خیرخواه، #شباویز و #نصرت_کریمی که زیر نظر #عبدالحسین_نوشین اداره میشد سر درآورد. این شروع کار #حمید_سمندریان بود که بعدها لقب برازنده، یعنی #پدر_تئاتر_ایران به او دادند. دبیرستان را تمام کرد و برای ادامه تحصیل راهی اروپا و جذب دانشگاه صنعتی برلین شد و مهندسی خواند اما بعد از مدتی سر از کنسروتوار عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ درآورد. حالا دیگر تئاتر چنان جذبش کرده بود که نه مجالی برای موسیقی باقی مانده بود و نه برای مهندسی؛ پس موسیقی را یکسره کنار گذاشت و خود را وقف تئاتر کرد و شش سال زیرنظر ادوارد مارکس، (یکی از استادان برجسته تئاتر)، اصول و مبانی کارگردانی و بازیگری آموخت و همزمان در آلمان بهصورت حرفهای مشغول به کار شد.
📌 بعد از این سالها و کسب تجربهها و آموزشهای لازم به دعوت اداره هنرهای نمایشی دراماتیک اداره کل هنرهای زیبای ایران به کشور برگشت. اولین کار حرفهای و رسمی حمید سمندریان تله تئاتر «جراحی پلاستیک» نوشته پیر فراری بود که سال ۱۳۴۰ برای تلویزیون ملی ایران کارگردانی کرد. یک سال بعد او و تیمش در اداره هنرهای دراماتیک سالن ۵۰ تا ۶۰ نفری درست کردند که چند برنامه نمایشی در آن اجرا شد.
📌سمندریان اولین اثرش، یعنی نمایشنامه «دوزخ یا در بسته» نوشته #ژان_پل_سارتر را در همین تالار نوبنیاد روی صحنه برد و کار نمایش را تا پایان عمر لحظهای فراموش نکرد و همچنین با همکاری مهدی فروغ به تأسیس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک که وابسته به اداره هنرهای زیبای کل کشور بود، دست زد. در پرونده درخشان حمید سمندریان آنقدر کار بینظیر و شاگردان بینظیر و دریغهای فراوان وجود دارد که نمیشود آن را در چند کلمه مختصر کرد. سمندریان و کارنامهاش هم آنقدر شناس و درخشان هستند که نیاز به معرفی ندارند و پدر تئاتر ایران که ۹ اردیبهشت ۱۳۱۰چشم به جهان باز کرده بود در نهایت ۲۲ تیر ۱۳۹۱ از صحنهای که میگفت «خانه من است» برای همیشه پایین آمد و چشم از دنیا بست.
📌اما از او میراثی ماند جاودانه و شاگردانی که بعد از او تئاتر نوین ایران را با ذکرخیر و هر آنچه از استاد آموزش دیده بودند پیش بردند و نسلی را تشکیل دادند که نسل در نسل وامدار او بودند. شاگرد عبدالحسین نوشین و رفیق عباس جوانمرد، #علی_نصیریان، #بهرام_بیضایی، #رکن_الدین_خسروی، #آربی_اوانسیان و همسر #هما_روستا، در کنار همه اینها اخلاقی از خود به جا گذاشت که او را در کنار همه ویژگیهای هنریاش، متمایز از هرکس و هر چیز میکرد و نامی که از او ماند از همین دوران زندگی پرثمر و اخلاقگرا سرچشمه میگیرد./ایران
#امتداد
@emtedadnet
✍ محسن بوالحسنی
📌هرکاری کرد و به سمت هرچیزی رفت دید روحش آرام نمیگیرد و جز هنر نمایش هیچچیز هوش از سرش نمیبرد. پایش که به دبیرستان رسید به قول خودش عهد کرد هرطور که شده تئاتری شود و اگرچه شاگردی محمود ذوالفنون را هم در همان نوجوانی و در نواختن ساز ویولن تجربه کرد اما این چیزی نبود که او میخواست.
📌رفت تا از کلاسهای تئاتر و هنرپیشگی #حسین_خیرخواه، #شباویز و #نصرت_کریمی که زیر نظر #عبدالحسین_نوشین اداره میشد سر درآورد. این شروع کار #حمید_سمندریان بود که بعدها لقب برازنده، یعنی #پدر_تئاتر_ایران به او دادند. دبیرستان را تمام کرد و برای ادامه تحصیل راهی اروپا و جذب دانشگاه صنعتی برلین شد و مهندسی خواند اما بعد از مدتی سر از کنسروتوار عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ درآورد. حالا دیگر تئاتر چنان جذبش کرده بود که نه مجالی برای موسیقی باقی مانده بود و نه برای مهندسی؛ پس موسیقی را یکسره کنار گذاشت و خود را وقف تئاتر کرد و شش سال زیرنظر ادوارد مارکس، (یکی از استادان برجسته تئاتر)، اصول و مبانی کارگردانی و بازیگری آموخت و همزمان در آلمان بهصورت حرفهای مشغول به کار شد.
📌 بعد از این سالها و کسب تجربهها و آموزشهای لازم به دعوت اداره هنرهای نمایشی دراماتیک اداره کل هنرهای زیبای ایران به کشور برگشت. اولین کار حرفهای و رسمی حمید سمندریان تله تئاتر «جراحی پلاستیک» نوشته پیر فراری بود که سال ۱۳۴۰ برای تلویزیون ملی ایران کارگردانی کرد. یک سال بعد او و تیمش در اداره هنرهای دراماتیک سالن ۵۰ تا ۶۰ نفری درست کردند که چند برنامه نمایشی در آن اجرا شد.
📌سمندریان اولین اثرش، یعنی نمایشنامه «دوزخ یا در بسته» نوشته #ژان_پل_سارتر را در همین تالار نوبنیاد روی صحنه برد و کار نمایش را تا پایان عمر لحظهای فراموش نکرد و همچنین با همکاری مهدی فروغ به تأسیس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک که وابسته به اداره هنرهای زیبای کل کشور بود، دست زد. در پرونده درخشان حمید سمندریان آنقدر کار بینظیر و شاگردان بینظیر و دریغهای فراوان وجود دارد که نمیشود آن را در چند کلمه مختصر کرد. سمندریان و کارنامهاش هم آنقدر شناس و درخشان هستند که نیاز به معرفی ندارند و پدر تئاتر ایران که ۹ اردیبهشت ۱۳۱۰چشم به جهان باز کرده بود در نهایت ۲۲ تیر ۱۳۹۱ از صحنهای که میگفت «خانه من است» برای همیشه پایین آمد و چشم از دنیا بست.
📌اما از او میراثی ماند جاودانه و شاگردانی که بعد از او تئاتر نوین ایران را با ذکرخیر و هر آنچه از استاد آموزش دیده بودند پیش بردند و نسلی را تشکیل دادند که نسل در نسل وامدار او بودند. شاگرد عبدالحسین نوشین و رفیق عباس جوانمرد، #علی_نصیریان، #بهرام_بیضایی، #رکن_الدین_خسروی، #آربی_اوانسیان و همسر #هما_روستا، در کنار همه اینها اخلاقی از خود به جا گذاشت که او را در کنار همه ویژگیهای هنریاش، متمایز از هرکس و هر چیز میکرد و نامی که از او ماند از همین دوران زندگی پرثمر و اخلاقگرا سرچشمه میگیرد./ایران
#امتداد
@emtedadnet