اکووات
🔹 #لالهزار_گردی: قسمت دوازدهم: لالهعذار (صفت مرکب - لالهرخ)
💡 در اوایل سال های ۱۳۰۰ خورشیدی به قول نویسندهای، دیگر #لالهزار وجود نداشت اما لالهعذاری بود! یعنی مکانی که خوب رویان در آن رفت و آمد داشتند. در قسمتهای قبل هم گفته شد از ابتدای احداث، این خیابان بیشتر به مد و خودنمایی معروف شده بود. شانزالیزهی کوچک. خانمهای سفرا یا اقوام متجددین مثل تیمورتاش که با دخترش سوار ماشین کروکی میشد و در خیابان جولان میداد، کم کم چشمها را به لباسهای فرنگی عادت دادهبودند.
🔸 وقتی نسیم تجدد با زور سر نیزه جنبیدن گرفت، تازه به دوران رسیدهها با شوق و ذوق و اشراف استخواندار کمی با اکراه به اروپایی شدن تن دادند و بازار خیاط ها نیز سکه شد.
🔸 هنوز پیش از جنگ جهانی دوم بود و لباسهای از پیش دوخته نیامده بود و باید لباس را سفارش میدادی (حالا خودت پارچه میبردی یا خیاط پارچه داشت) و خیاط با هزار ناز و ادا با کلی بد قولی لباس را میدوخت و بعد از سه بار پرو لباس برای صاحبش بود. البته این طور نبود که هر کس هر طور دلش خواست بدوزد و برود. ژورنالهای فرنگی مد، زودتر از دیگر مجلات به تهران میرسید و از روی آنها بر اساس مد روز اروپا خیاطهای اسم و رسم دار هنرنمایی میکردند. در لالهزار بیشتر خیاطهای مردانه بودند. این خیاط ها دو ناهار بازار داشتند یکی شب عید و دیگری اول مهر.
🔸 مشتری این خیاطیها فقط طبقهی متوسط یا طبقهی متوسط رو به بالا نبود. اعیان و اشراف نیز لباسهایشان را همینجا میدادند. برای مثال خیاط مرحوم دکتر مصدق و قوام السلطنه یکی بود {با اینکه آب این دو نفر در سال های آشفته ی نفت هیچگاه در یک جوی نرفت}. حال آن خیاط که بود و کجا بود بماند برای قسمت های بعدی.
#لالهزار_گردی | @ecowat
🔸 وقتی نسیم تجدد با زور سر نیزه جنبیدن گرفت، تازه به دوران رسیدهها با شوق و ذوق و اشراف استخواندار کمی با اکراه به اروپایی شدن تن دادند و بازار خیاط ها نیز سکه شد.
🔸 هنوز پیش از جنگ جهانی دوم بود و لباسهای از پیش دوخته نیامده بود و باید لباس را سفارش میدادی (حالا خودت پارچه میبردی یا خیاط پارچه داشت) و خیاط با هزار ناز و ادا با کلی بد قولی لباس را میدوخت و بعد از سه بار پرو لباس برای صاحبش بود. البته این طور نبود که هر کس هر طور دلش خواست بدوزد و برود. ژورنالهای فرنگی مد، زودتر از دیگر مجلات به تهران میرسید و از روی آنها بر اساس مد روز اروپا خیاطهای اسم و رسم دار هنرنمایی میکردند. در لالهزار بیشتر خیاطهای مردانه بودند. این خیاط ها دو ناهار بازار داشتند یکی شب عید و دیگری اول مهر.
🔸 مشتری این خیاطیها فقط طبقهی متوسط یا طبقهی متوسط رو به بالا نبود. اعیان و اشراف نیز لباسهایشان را همینجا میدادند. برای مثال خیاط مرحوم دکتر مصدق و قوام السلطنه یکی بود {با اینکه آب این دو نفر در سال های آشفته ی نفت هیچگاه در یک جوی نرفت}. حال آن خیاط که بود و کجا بود بماند برای قسمت های بعدی.
#لالهزار_گردی | @ecowat
💡 تا به اینجا در ۱۵ هفته با #لالهزار گردی همراه شما بودهایم و روایتهایی را از تاریخچه این راستهی قدیمی و پر از خاطره تهران نقل کردهایم.
🔸 در این هفته فرصت را مغتنم دیدیم تا مروری بر قسمتهای پیشین داشته باشیم تا اگر ماجرایی از لالهزار را از داست داده بودید، خودتان را به قافله برسانید:
قسمت اول: موکب همایون در قبله ی عشاق!
قسمت دوم: «خنگ ما را تا میان آید همی»
قسمت سوم: «تهران، شهر هزار داماد»
قسمت چهارم – بخش اول: «امر جهان مطاع»
قسمت چهارم – بخش دوم: «ناصرالدین شاه لاله زار را به نود هزار تومان فروخت»
قسمت پنجم: پشت لاله ها!
قسمت ششم: گراند هتل، قدیمی ترین هتل ؟
قسمت هفتم: گراند هتل و موسیقی (بخش دوم)
قسمت هشتم: لاله زار و سینما (بخش اول)
قسمت نهم: لاله زار و سینما - سینما مایاک (بخش دوم)
قسمت دهم: امتیازات لاله زار!
قسمت یازدهم: آجیل مشکل گشا
قسمت دوازدهم: لاله زار نمره تلفون ۲۹۰
قسمت سیزدهم: لالهعذار (صفت مرکب – لالهرخ)
#لالهزار_گردی | @ecowat
🔸 در این هفته فرصت را مغتنم دیدیم تا مروری بر قسمتهای پیشین داشته باشیم تا اگر ماجرایی از لالهزار را از داست داده بودید، خودتان را به قافله برسانید:
قسمت اول: موکب همایون در قبله ی عشاق!
قسمت دوم: «خنگ ما را تا میان آید همی»
قسمت سوم: «تهران، شهر هزار داماد»
قسمت چهارم – بخش اول: «امر جهان مطاع»
قسمت چهارم – بخش دوم: «ناصرالدین شاه لاله زار را به نود هزار تومان فروخت»
قسمت پنجم: پشت لاله ها!
قسمت ششم: گراند هتل، قدیمی ترین هتل ؟
قسمت هفتم: گراند هتل و موسیقی (بخش دوم)
قسمت هشتم: لاله زار و سینما (بخش اول)
قسمت نهم: لاله زار و سینما - سینما مایاک (بخش دوم)
قسمت دهم: امتیازات لاله زار!
قسمت یازدهم: آجیل مشکل گشا
قسمت دوازدهم: لاله زار نمره تلفون ۲۹۰
قسمت سیزدهم: لالهعذار (صفت مرکب – لالهرخ)
#لالهزار_گردی | @ecowat