Doostdaran_freudianassociation
41 subscribers
706 photos
116 videos
33 links
کارگروه دوستداران انجمن فرویدی

تماس با دفتر انجمن فرویدی به ریاست دکتر میترا کدیور
تنها روانکاو ایرانی عضو انجمن جهانی روانکاوی
☎️021_22025937

@freudianassociation
Download Telegram
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

در مورد این کلاس‌ها هم از میان افرادی که متقاضی شرکت بودند، که یک توده ناهمگون بودند می‌بایستی جمعیت همگونی را جدا کرد. می‌توان گفت در ابتدا دو نوع جمعیت کاملاً متفاوت وجود دارد و تأکید می‌کنم که این‌ها کاملاً با هم متفاوتند. جمعیت کسانی که در آنالیز هستند و تقاضای شرکت در کلاس‌های تئوریک را می‌کنند و جمعیت کسانی که در آنالیز نیستند و تقاضای شرکت در این کلاس‌ها را دارند. در واقع جمعیت دومی خودشان یک جمعیت نیستند، یک توده ناهمگون هستند و یک جمعیت به معنی اپیدمیولوژیکی نیستند. خب می‌شود فاکتورهای مختلفی را در بین این‌ها جدا کرد. مثلاً یکی از وجوه تمایز این افراد،‌آشنایی قبلی آن‌ها با مقوله روانکاوی، با کلاس‌هایی که وجود داشته، با افرادی که در این راه قبلاً کارهایی را کردند یا نکردند می‌باشد، این خودش این گروه را جدا می‌کند. کسانی که آشنایی قبلی با این کلاس‌ها داشتند بخصوص کلاس‌های من، باز هم این‌ها را نمی‌توان یک جمعیت به شمار آورد، چون علل بازدارنده آن‌ها از پیوستن به جمعیت اول (یعنی کسانی که هم در آنالیز هستند و هم داوطلب شرکت در کلاس‌های تئوریک) خیلی با هم فرق دارند. این علل بازدارنده باعث می‌شود که این‌ها نتوانند تشکیل یک جمعیت همگون را بدهند. و جمعیت سومی هم وجود دارد که این هم باز بیشتر از یک توده است. جمعیتی که در آنالیز هستند ولی تمایلی به شرکت در کلاس‌های تئوریک را ندارندکه باز این‌ها هم عوامل بازدارنده‌شان که باعث می‌شود به جمعیت اول نپیوندند خیلی با یکدیگر متفاوت است. پس در این صورت می‌توانیم بگوییم که بخت با ما یار بوده یعنی اینکه تلاش خاصی کردیم که بخت با ما یار شود که این شرایط فراهم شود که بتوانیم با یک جمعیت همگون کار کنیم. حالا این جمعیت همگون چه خصوصیتی دارد؟ منظورم کسانی است که هم در آنالیز هستند و هم در کلاس‌ها شرکت می‌کنند. چرا یک چنین گروهی لازم داشتیم؟
ادامه در کامنت اول...

منبع:وب سایت انجمن فرویدی

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اشتیاق #وقت #انرژی #پول #وجود #جمعیت #توده
#درسنامه #درسنامه_دکتر_کدیور
#آنالیز #آنالیزان #کلاس #تئوریک
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

در ابتدای کار پس یک درخواست درمان وجود دارد ولی خیلی زود تبدیل به یک تفحص می‌شود. می‌توان این تفحص را تفحص حقیقت نامید، تفحص حقیقت اشتیاق. در عین حال می‌توانیم همان‌طور که میلر گفته است در مورد همه این واژه‌ها تردید داشته باشیم، در مورد واژه تفحص، اشتیاق، حقیقت و … اما نمی‌توان در مورد آنچه که در نهایت کار به دست می‌آید تردید کرد.
آنچه در نهایت کار به دست می‌آید به نظر لکان وجود زدایی[۱] است که در واقع می‌توانیم بگوییم یک توهم زدایی واقعی است. توجه کنیم که وجود زدایی با بی‌وجودی [۲] کاملاً متفاوت است. پیشوند de در فرانسه به معنی برداشتن، گرفتن، تخلیه کردن، به هم زدن است و این نئولوژیسم لکان نوعی گرفتن، برداشتن و تخلیه کردن و به هم زدن وجود را القا می‌کند که به خوبی کاری که در روانکاوی انجام می‌گیرد را نشان می‌دهد.
در واقع روانکاوی بادکنک imaginaire را سوراخ می‌کند و وجودی را که در آن سرمایه گذاری شده خالی می‌کند، از بسیاری از چیزها جز صورتکی باقی نمی‌گذارد، و تمام ظواهر را که جزء وجود نیستند و حتی در نقطه مقابل آن هستند به عدم می‌کشاند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#درخواست #درمان #تفحص #حقیقت #اشتیاق #واژه
#وجود_زدایی #توهم_زدایی #صورتک #نقاب #عدم
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور #میلر
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#imaginaire
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

در واقع می‌توان گفت که روانکاوی کشف کردن هیچ است، هیچی که در پس تمام ظواهر و تمام صورتک‌ها است و بالماسکه هیستریک این را به بهترین نحو به نمایش می‌گذارد. در پس بالماسکه هیستریک هیچ است. عملیات وجودزدایی را می‌توان در نهایت مثبت ارزیابی کرد، اگرچه که زدودن یا زدایی یک نوع تخلیه یا کار تفریق را به اصطلاح القا می‌کند، ولی این عملیات در نهایت مثبت است. چون‌که همان‌طور که هیستریک به ما نشان می‌دهد، سوژه با کمبودش همانند سازی می‌کند و عملیات وجود زدایی، این سوژه را خلع می‌کند و این همان چیزی است که لکان آن را خلع ذهنی می‌نامد که در آخر روانکاوی اتفاق می‌افتد. بهتر است بگویم خلع سوبژکتیو تا قرابت ریشه‌های سوژه و سوبژکتیو بهتر به نظر برسد و نمایان شود. وقتی آن وجودی که روی ظواهر و صورتک‌ها سرمایه گذاری شده زدوده شده و تخلیه شود، نتیجه این عمل تفریق بر خلاف تصور مثبت است نه منفی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...

گردآورنده: مریم دم ثنا

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#هیستریک #پایان_روانکاوی #هیچ #وجود_زدایی
#منفی #منفی #سوژه #سوبژکتیو #صورتک #ذهن
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #بالماسکه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation