«اگر علمی این کار را نکند [یعنی این هدف را نداشته باشد که اضطراب آدمها را کم کند، کما این که روانکاوی کلاً این طوری است] بنابراین دچار یک بدبختی میشود، دچار لعن و نفرینی میشود که تا ابد ادامه خواهد داشت… این که یک فروید میآید و بعد صد نفر دیگر میآیند که کاری کنند که تئوریاش را تغییر دهند و تبدیلاش کنند به علمی که خوابآور باشد ولی لکانی میآید و باز میزند توی کاسه کوزهشان و از همه اینها چیزی جز کرک و پر باقی نمیماند و باز باید صد نفر دیگر پیدا شوند و جمع شوند تا هر آنچه که لکان گفته رویش را بپوشانند، خاکستر بپاشند رویش تا راحتتر بتوانند بخوابند، این بار دیگر با نام روانکاوی کارشان را انجام بدهند.» #درسنامههای_دکتر_میترا_کدیور، ۱۳۸۴/۹/۵ یادداشت ناشر، مقاله ناخودآگاه، فروید، ۱۹۲۵، استاندارد ادیشن، جیمز استراچی.
عنوان: “خواب خفتگان خفته را آشفته تر می سازد “برگرفته از سایت انجمن فرویدی است.
منبع:سایت انجمن فرویدی
انتخاب تصویر: مهدی ربیعی
انتخاب متن: امین دوکوهکی
@doostdaran_freudianassociation
عنوان: “خواب خفتگان خفته را آشفته تر می سازد “برگرفته از سایت انجمن فرویدی است.
منبع:سایت انجمن فرویدی
انتخاب تصویر: مهدی ربیعی
انتخاب متن: امین دوکوهکی
@doostdaran_freudianassociation
#درسنامههای دکتر #میترا_کدیور: سوگ و ملانکولی
ملانکولی بسیار متفاوت از سوگواری است، چون در ملانکولی رابطه سوژه با ابژه رابطهای سرراست نیست.
===
در سوگواری موضوع مشخص است: یک ابژهای بوده و از دست رفته است (معمولاً هم به دلیل مرگ ابژه)؛ ولی در ملانکولی وضعیت فرق میکند. در اینجا یک Ambivalence
نسبت به ابژه وجود دارد، و این نکته است که مسئله را پیچیده میکند.
====
اگر قرار بود که ملانکولی سیر خود را طی کند و تمام شود، دلیلی نداشت یک مانیا اتفاق بیفتد (همانطور که سوگواری اتفاق میافتد و تمام میشود).
=====
پس مانیا باید توضیح داده شود، و این توضیح باید یک توضیح اقتصادی باشد. حالا یکسری چیزهای تازه اینجا مطرح شد، و رسیدیم به اینکه رابطه غیرسرراست و دوگانه با ابژه باعث میشود که تعارضی در مورد ابژه دربگیرد.
Ego
میخواهد دو کار متضاد را در عین حال انجام دهد: از یک طرف میخواهد از ابژه جدا شود، و از طرف دیگر میخواهد وابستگیاش را به ابژه حفظ کند. فروید معتقد است این نزاع در هیچ جای دیگری نمیتواند اتفاق بیفتد جز در سیستم ناخودآگاه.
======
برای مطالعه متن کامل تیتر: درسنامههای دکتر کدیور: سوگ و ملانکولی
را در گوگل جستجو کنید.
***
انتخاب متن و تصویر: محمد کیان بخت
@doostdaran_freudianassociation
https://uupload.ir/files/59cv_107570600_634112670536475_8616641180739272937_n.jpg
ملانکولی بسیار متفاوت از سوگواری است، چون در ملانکولی رابطه سوژه با ابژه رابطهای سرراست نیست.
===
در سوگواری موضوع مشخص است: یک ابژهای بوده و از دست رفته است (معمولاً هم به دلیل مرگ ابژه)؛ ولی در ملانکولی وضعیت فرق میکند. در اینجا یک Ambivalence
نسبت به ابژه وجود دارد، و این نکته است که مسئله را پیچیده میکند.
====
اگر قرار بود که ملانکولی سیر خود را طی کند و تمام شود، دلیلی نداشت یک مانیا اتفاق بیفتد (همانطور که سوگواری اتفاق میافتد و تمام میشود).
=====
پس مانیا باید توضیح داده شود، و این توضیح باید یک توضیح اقتصادی باشد. حالا یکسری چیزهای تازه اینجا مطرح شد، و رسیدیم به اینکه رابطه غیرسرراست و دوگانه با ابژه باعث میشود که تعارضی در مورد ابژه دربگیرد.
Ego
میخواهد دو کار متضاد را در عین حال انجام دهد: از یک طرف میخواهد از ابژه جدا شود، و از طرف دیگر میخواهد وابستگیاش را به ابژه حفظ کند. فروید معتقد است این نزاع در هیچ جای دیگری نمیتواند اتفاق بیفتد جز در سیستم ناخودآگاه.
======
برای مطالعه متن کامل تیتر: درسنامههای دکتر کدیور: سوگ و ملانکولی
را در گوگل جستجو کنید.
***
انتخاب متن و تصویر: محمد کیان بخت
@doostdaran_freudianassociation
https://uupload.ir/files/59cv_107570600_634112670536475_8616641180739272937_n.jpg
روانکاوی در اکستانسیون
به نظر لکان در این عصر و زمانه فقط چهار نوع گفتار منسجم وجود دارد: گفتار اربابی ، گفتار دانشگاهی، گفتار روانکاو و گفتار هیستریک. و گفتار روانکاوی در نقطه مقابل گفتار اربابی است.
پس هدف از روانکاوی در اکستانسیون، گسترش گفتار روانکاوی است.
برای این که گفتار روانکاوی به وجود بیاید، بایستی که روانکاوی در اکستانسیون، هم قبل از روانکاوی در انتانسیون باشد و هم بعدش. هم زمینه را فراهم کند که شخص این اطلاعات را داشته باشد که یک متقاضی بشود، تبدیل به یک آنالیزان بشود و هم این آنالیزان بتواند به تئوری دسترسی یابد. یک مسأله دیگر هم هست که این وسط می بایست حتماً روانکاوی در انتانسیون هم وجود داشته باشد تا این که تئوری را برای آنالیزان قابل فهم کند. اگر شخص خودش روانکاوی نشده باشد، تئوری برایش اصلاً قابل فهم نیست. نخواهد بود یا جایی، از یک حدّی به بعد متوجه نمی شود. این است که به اصطلاح روانکاوی در شدت، حتماً حتماً باید این وسط باشد تا آن تغییراتی که لازم است در شخص ایجاد کند تا تئوری برایش قابل فهم شود.
منبع متن: سایت انجمن فرویدی
برای مطالعه متن کامل تیتر: "#درسنامههای دکتر #میترا_کدیور : روانکاوی در انتانسیون و روانکاوی در اکستانسیون" را گوگل جستجو کنید.
جهت دسترسی به اطلاعات موثق در مورد روانکاوی اصیل و حقیقی به سایت #انجمن_فرویدی مراجع فرمایید.
انتخاب متن و تصویر: محمد کیان بخت
@doostdaran_freudianassociation
https://uupload.ir/files/kxwl_115926776_104494611309334_3112872782748991651_n.jpg
به نظر لکان در این عصر و زمانه فقط چهار نوع گفتار منسجم وجود دارد: گفتار اربابی ، گفتار دانشگاهی، گفتار روانکاو و گفتار هیستریک. و گفتار روانکاوی در نقطه مقابل گفتار اربابی است.
پس هدف از روانکاوی در اکستانسیون، گسترش گفتار روانکاوی است.
برای این که گفتار روانکاوی به وجود بیاید، بایستی که روانکاوی در اکستانسیون، هم قبل از روانکاوی در انتانسیون باشد و هم بعدش. هم زمینه را فراهم کند که شخص این اطلاعات را داشته باشد که یک متقاضی بشود، تبدیل به یک آنالیزان بشود و هم این آنالیزان بتواند به تئوری دسترسی یابد. یک مسأله دیگر هم هست که این وسط می بایست حتماً روانکاوی در انتانسیون هم وجود داشته باشد تا این که تئوری را برای آنالیزان قابل فهم کند. اگر شخص خودش روانکاوی نشده باشد، تئوری برایش اصلاً قابل فهم نیست. نخواهد بود یا جایی، از یک حدّی به بعد متوجه نمی شود. این است که به اصطلاح روانکاوی در شدت، حتماً حتماً باید این وسط باشد تا آن تغییراتی که لازم است در شخص ایجاد کند تا تئوری برایش قابل فهم شود.
منبع متن: سایت انجمن فرویدی
برای مطالعه متن کامل تیتر: "#درسنامههای دکتر #میترا_کدیور : روانکاوی در انتانسیون و روانکاوی در اکستانسیون" را گوگل جستجو کنید.
جهت دسترسی به اطلاعات موثق در مورد روانکاوی اصیل و حقیقی به سایت #انجمن_فرویدی مراجع فرمایید.
انتخاب متن و تصویر: محمد کیان بخت
@doostdaran_freudianassociation
https://uupload.ir/files/kxwl_115926776_104494611309334_3112872782748991651_n.jpg