Doostdaran_freudianassociation
40 subscribers
706 photos
116 videos
33 links
کارگروه دوستداران انجمن فرویدی

تماس با دفتر انجمن فرویدی به ریاست دکتر میترا کدیور
تنها روانکاو ایرانی عضو انجمن جهانی روانکاوی
☎️021_22025937

@freudianassociation
Download Telegram
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation روانکاوی واقعا چیست؟ @doostdaran_freudianassociation 💬👇
اگر من موفق شوم به شما نشان دهم که روانکاوی هیچیک از آن چیزهایی را که شما تا به حال تصور می کرده اید نیست شاید توفیق بیابم در شما این اشتیاق را بیدار کنم که بخواهید بدانید روانکاوی واقعاً چیست و برای یافتن پاسخ این پرسش فقط یک راه در مقابل شما می ماند و آن این است که خودتان روانکاوی شوید.
برای این کار کافی است که سمپتومی را که همه ی ما یک یا چند نوع از آن را داریم در طبق اخلاص بگذارید و به روانکاوتان تقدیم بدارید. این را هم بدانید که سمپتوم های شما اعم از انواع روان تنانه یا روحی روانی آن فقط پوششی است که شما با صبر و حوصله ی تمام قلاب به قلاب بافته اید تا با آن فلاکت های واقعیتان را بپوشانید. بدانید که روانکاو شما هم با صبر و حوصله ی تمام این پوشش دستباف شما را گره به گره می شکافد تا همان فلاکت های واقعی را برملا سازد.
بدانید که بسیاری از شما در مواجهه با اولین علائم این فلاکت ها فرار را بر قرار ترجیح می دهید. ترجیح می دهید بقیه عمرتان را با وسواسهایتان، با ترسها و اضطرابهایتان، با کولون تحریک پذیرتان، با آسم تان و کهیرتان با سردردها و سرگیجه هایتان و... بدتر از همه با تکرار تهوع آور همان سناریوی از قبل نوشته شده تان بگذرانید، تا این که با خودتان و فلاکت هایتان مواجه شوید.
به نقل از کتاب؛
#مکتب_لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم

#روانکاوی #میترا_کدیور #اشتیاق #سمپتوم #وسواس #ترس #اضطراب #انجمن_فرویدی #دوستداران_انجمن_فرویدی

انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation باید «ای ایران» زمانه ی خود را سرود. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
باید «ای ایران» زمانه ی خود را سرود

نقدِ بازارِ جهان بنگر و آزارِ جهان
(حسین دهباشی)

یک:

ماجرا این است که در شهریور ۱۳۲۰ ایران به شکل سریع و ناباورانه‌ای اشغال می‌شود. ارتش بی‌آنکه مقاومت چندانی کند از هم می‌پاشد و رضاشاه از ایران تبعید شده و روس و انگلیس بر جان و مال و ناموس ایرانیان مستولی می‌شوند.

در همین ایام روزی مرحوم استاد حسین‌گل‌گلاب از بازار تهران که می‌گذرد و می‌بیند که چندتن از سربازان متفقین، مست و لایعقل، مزاحم همسر مردی شده‌اند و چون او اعتراض کرده به سختی جلوی رهگذران کتک‌اش می‌زنند و خاک‌مال‌اش می‌کنند… مرد و همسرش التماس می‌کردند که کسی کمک‌شان کنند و هیچ‌کس جرات نداشت. حتی پاسبان‌ها از فرط ترس و شاید شرم سرشان را پایین انداخته و راه کج می‌کردند تا مجبور به دخالت نباشند.

مرحوم گل‌گلاب که ترس و تحقیر بی‌اندازه هموطنان‌اش را به چشم می‌بیند، ساعتی بعد، پریشان و درمانده به خانه دوستِ هنرمندش استاد روح‌‌اله‌خالقی می‌رود. و لبالب از خشم ماجرا را می‌گوید.

ناگهان اتفاق عجیبی می‌افتد. با جوشیدن آن غرور شکسته‌شده، به‌یکباره چیزی در قالب شعری بی‌نظیر فوران می‌کند. همانجا انگار کلمه به کلمه شعر “ای‌ایران” به حسین‌گل‌گلاب الهام شده و روح‌اله خالقی نیز خط به خط برایش موسیقی می‌نویسد!

ابیات و اصواتی جادوانه خلق می‌شوند یکی از دیگری گداخته‌تر، لبریز و لب‌سوز و لب‌دوزتر و دلنشین‌تر…

ایران ای خرّم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم
مهر اگر برون رود گِلی شود دلم…

باری، می‌گویند آن دو هنرمندِ شوریده و میهن‌دوست، آن روز و در جریان خلق “ای‌ایران” آن‌قدر گریه می‌کنند که عاقبت از حال می‌روند… در عوض‌اش امّا، سرودی نازنین و شورآفرین و بی‌همتا از دل برآمده و تا خدا خدایی می‌کند و ایران هست، جاودانه می‌شود.

دو:

گفتن ندارد که این‌روزها خیلی از ما تحقیر می‌شویم. خیلی وقت‌ها را ظلم را می‌بینیم و از فرط ترس صدایمان در نمی‌آید. خیلی‌هایمان کارد به استخوان‌مان رسیده اما فریاد نمی‌زنیم. خشم دارد خفه‌مان می‌کند اما دور از جانِ شما که این مطلب را می‌خوانی خفه‌خون گرفته‌‌ایم. زمین خورده‌ایم. زخمِ زبان خورده و گاه می‌زنیم. خیلی‌هایمان از اسب افتاده‌ایم. از اصل چطور؟

چه کار بکنیم؟ به کجای این شبِ تیره بیاویزیم قبای ژنده خود را؟ چهل سال از انقلاب گذشته. کهن‌سالان آن‌سال‌ها دیگر مرده‌اند. جوانان‌اش پیر شده‌اند. کودکان‌اش جوانی را طی کرده‌اند. و جوانان و کودکان این دوره مدام می‌پرسند این بود حاصلِ آرمان‌هایِ شما؟ چه باید گفت؟ چه باید کرد؟

من می‌گویم، دست‌کم باید دید. دست‌کم باید گفت. ثمره همین تحقیرها، ثمره همین جان‌کندن‌ها و همین جانزدن‌ها است که جان‌مایه میهن‌دوستی نسل‌های بعد می‌شود. مبادا این شعله خاموش بشود؟

اتفاقا در اوج همین ناامیدی، همین بی‌پناهی است که باید از بازارِ روزگار گذشت. باید ای‌ایرانِ زمانه خود را سرود.

نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان
گر شما را نه‌بس این سودوزیان ما را بس!


منبع: برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
...
#ایران #جاودانه
#ای_ایران #حسین_گل_گلاب
#گل_نرگس #مهربانی #وفاداری
#ظلم #ترس #فریاد
#دیار_عاشقی_هایم
#همایون_شجریان

انتخاب ویدئو و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی

@doostdaran_freudianassociation