🍁 #لحظههای_آخر
به امام (ع) نگاه میکردم،
#زهر کار خودش را کرده بود
نمازش که تمام شد
یاسر را صدا کرد و پرسید:
آیا همه خدمتکاران و اهل خانه
🍏 غذا خوردهاند؟
یاسر گفت: فدایتان شوم،
با این حال شما، کسی نمیتواند
غدا بخورد ⛅
امام (ع)
راست نشستند و فرمودند:
سفره بیندازید ...
#سفره که پهن شد
امام هم کنار سفره نشستند
تا ما با خیال راحت غذا بخوریم 🍀
از حضور همه مطمئن شدند
با همه گرم گرفتند و حتی گفتند:
ازین #غذا برای خانوادههایتان هم
ببرید
غذا را که خوردیم
خیالشان که راحت شد
امام رضا (ع) بیهوش افتادند ... 🌧 💔💔
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi
به امام (ع) نگاه میکردم،
#زهر کار خودش را کرده بود
نمازش که تمام شد
یاسر را صدا کرد و پرسید:
آیا همه خدمتکاران و اهل خانه
🍏 غذا خوردهاند؟
یاسر گفت: فدایتان شوم،
با این حال شما، کسی نمیتواند
غدا بخورد ⛅
امام (ع)
راست نشستند و فرمودند:
سفره بیندازید ...
#سفره که پهن شد
امام هم کنار سفره نشستند
تا ما با خیال راحت غذا بخوریم 🍀
از حضور همه مطمئن شدند
با همه گرم گرفتند و حتی گفتند:
ازین #غذا برای خانوادههایتان هم
ببرید
غذا را که خوردیم
خیالشان که راحت شد
امام رضا (ع) بیهوش افتادند ... 🌧 💔💔
دخترونه حرم رضوی
@dokhtar_razavi