داوطلب

🔻کارکنان مشاغل مختلف درباره «مسموم بودن فضای کار» چه می‌گویند؟
آینده فضاهای کاری به کدام سو می‌رود؟

نسل جدیدی از کارگردانان جوان در کشورهای مختلف در حال برنامه‌سازی برای شبکه‌های اجتماعی‌اند که قضایا و مفاهیمی که تا امروز منحصر به حوزه مطالعات اجتماعی در مقاطع دانشگاهی و یا خبرگزاری‌های رسمی بود را به عنوان قضایایی قابل گفتگو پیش روی مخاطب عام جامعه می‌نهد تا با زبان عامیانه و قابل لمس درباره‌شان گفتگو کنند.

گیتا بن سلیمان، خبرنگار و کارورز پیشین خبرگزاری سی‌ان‌ان و چندین محیط که بیشتر به مسائل اجتماعی اطراف خود می‌پردازد، از نسل خبرنگاران خوشفکر و جوانی است که در کنار مسائل عام اجتماعی، به خود اجازه می‌دهند مسائل حقوق کارگران را در خارج از چهارچوب‌ها و عناوین فرسوده بررسی کنند و با تمرکز بر داستان‌های ساده و مشترک حقوق کارگر، نقض حقوق انسانی افراد را در محیط‌های کاری در معرض دید اجتماع قرار بدهند تا جامعه با تشخیص و بیان دقیق مشکل، به دنبال راه حل‌های فردی و جمعی بگردد.

امروز، کارکنان محیط‌های کاری مختلف بر خلاف دو دهه پیش، نه تنها از حقوق انسانی خود اطلاع دارند که می‌توانند جزییات رفتارهای سرکوبگرانه را شناسایی کنند، زبان و تجربه‌های مشترک سرکوب را مبنا قرار بدهند و درباره رفتارهای مسموم کارفرماها در عرصه عمومی اجتماع سخن بگویند و با هم تبادل نظر داشته باشند.

🔻در این جا چند نمونه از مواردی که از دید مردم به عنوان «رفتار مسموم کارفرما» شناسایی شده را می‌بینید:

- هرگز از ساعت ناهارم نمی‌توانستم استفاده کنم، همیشه سر میزم موقع انجام کارها هم‌زمان ناهار می‌خوردم و بعد یک یک بار ده‌دقیقه دفتر را زودتر ترک کرده بودم «هر چه از دهنش در می‌آمد به من نثار کرد.»

- مجبور شدم به خاطر شرایط اورژانسی که برای بچه‌ دو ساله‌ام پیش آمده بود و در حال خفگی بود کارم را ناگهان ترک کنم. بچه را با کمک یک غریبه به بیمارستان رساندیم و اولین واکنش کارفرما این بود: «وظیفه جایگزینی شفیتت به عهده خودت‌ه و فردا باید سر کار حاضر باشی.»

-استخوان شانه‌ام را دیروزش عمل کرده بودم و آن یکی دستم هم باندپیچی بود. به دلیل یک اشتباه کوچک کاری، کارفرما آمد توی صورتم و گفت اگر یک بار دیگر چنین اشتباهی بکنی استخوان آن یکی شانه‌ات را هم می‌شکنم.

- همکارم ارتقای شغلی گرفت و تمام مسئولیت‌هایش به من منتقل شد. دو برابر کار می‌کردم ولی حتی از یک پاداش کوچک دریغ کردند.

- یک راننده ساعت چهار صبح به ماشین من زد و ماشین کلا از دست رفت ولی خودم سالم ماندم. بلافاصله به رییس انبار زنگ زدم و اولین واکنش این فلان‌فلان‌شده این بود که خودت باید برای شیفتت جایگزین پیدا کنی.

- از من خواستند در جایگاه و مسئولیت مدیریتی کار کنم ولی حقوقم همان بود. گمانم به خاطر حماقت موافقت کردم- بعد کارورزی که خودم تعلیمش داده بودم بدون اطلاع قبلی ناگهان در جلسه به مدیر ارتقا داده شد.

منبع

درسنامه دوره آموزشی آنلاین: روزنامه‌نگاری کار و کارگری را در وبسایت داوطلب ببینید و برای دیگران نیز بفرستید تا خبرهای کارگری بهتر مورد پوشش قرار بگیرند.

✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.

اینستاگرام داوطلب
توییتر داوطلب
@davtalaborg