چو مرغ شب خواندی و رفتی
ایرج بسطامی و بهداد بابایی
سالهاست که #پنجم_دیماه فقط یک روز معمولی در تقویم نیست؛ درست از سال 1382 که زمین #بم لرزید و دل ایران را لرزاند. مصیبت درگذشت چندهزار نفر در شهر دوستداشتنی نخل و نارنج، داغی نیست که به این زودیها زیر غبار فراموشی از یادها برود.
سالهاس
فقط کافی است یکی بگوید #بم یا بگوید #زلزله، یا بشنوی صدای غمآلودی از گوشهای میآید که: «گلپونهها، نامهربانی، آتشم زد، آتشم زد...» تا باز اندوهی غریب به سراغ دلت بیاید و خاطرهای تلخ، مهمان ناخواندهی ذهنت شود و ناخودآگاه زمزمه کنی: #ایرج بسطامی...
5 دی ماه سالروز درگذشت زنده یاد #ایرج بسطامی
#روحش تا ابد جاویدان
سالهاس
فقط کافی است یکی بگوید #بم یا بگوید #زلزله، یا بشنوی صدای غمآلودی از گوشهای میآید که: «گلپونهها، نامهربانی، آتشم زد، آتشم زد...» تا باز اندوهی غریب به سراغ دلت بیاید و خاطرهای تلخ، مهمان ناخواندهی ذهنت شود و ناخودآگاه زمزمه کنی: #ایرج بسطامی...
5 دی ماه سالروز درگذشت زنده یاد #ایرج بسطامی
#روحش تا ابد جاویدان