#روز_جهانی_زبان_مادری
كسي بر بام خانهام راه میرود
صدای پايش را میشنوم
كه میگويد:
من مراقبت هستم كه در تنهايی گريه میکنی
و من همچنان در تنهايي
به #زبان_مادری گريه میكنم
به زبان
مـادر
به یقین اولین صدایی که شنیده ام صدای مادرم بوده است ،می دانم از همان لحظه که فهمیده در بطنش نشسته ام برایم شعر خوانده است؛کدام شعر را؟نمی دانم.کدام بیت را ؟آن را هم نمی دانم. اما می توانم حدس بزنم کدام شاعر باشد و البته شاید آن غزلی را خوانده باشد که از همه غزلها دوست ترش می دارد:
"مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید"
من با مادرم آموخته ام چگونه شنیدن و چگونه گفتن را،چگونه در لفافه سخن گفتن و چگونه اشارات کردن را ، اینکه چگونه مراعات نظیر بسازم و پیوند دهم و چگونه وصف کنم یا اینکه ایهام و جناس و تشبیه بسازم. مادرم زن شاعری است،غزل مهربانی می گوید و رود می نوازد.او وطن تمام غزل هایی است که شنیده ام،وزن تمام شعرهایی است که خوانده ام، مسیحایی است که در من زبان فارسی دمیده است و این چنین مرا زنده کرده است.
روز زبانش مبارک❤️
#زبان_فارسی
كسي بر بام خانهام راه میرود
صدای پايش را میشنوم
كه میگويد:
من مراقبت هستم كه در تنهايی گريه میکنی
و من همچنان در تنهايي
به #زبان_مادری گريه میكنم
به زبان
مـادر
به یقین اولین صدایی که شنیده ام صدای مادرم بوده است ،می دانم از همان لحظه که فهمیده در بطنش نشسته ام برایم شعر خوانده است؛کدام شعر را؟نمی دانم.کدام بیت را ؟آن را هم نمی دانم. اما می توانم حدس بزنم کدام شاعر باشد و البته شاید آن غزلی را خوانده باشد که از همه غزلها دوست ترش می دارد:
"مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید"
من با مادرم آموخته ام چگونه شنیدن و چگونه گفتن را،چگونه در لفافه سخن گفتن و چگونه اشارات کردن را ، اینکه چگونه مراعات نظیر بسازم و پیوند دهم و چگونه وصف کنم یا اینکه ایهام و جناس و تشبیه بسازم. مادرم زن شاعری است،غزل مهربانی می گوید و رود می نوازد.او وطن تمام غزل هایی است که شنیده ام،وزن تمام شعرهایی است که خوانده ام، مسیحایی است که در من زبان فارسی دمیده است و این چنین مرا زنده کرده است.
روز زبانش مبارک❤️
#زبان_فارسی