باشگاه کوهنوردی چکاد
7.23K subscribers
17.7K photos
4.25K videos
43 files
5.06K links
🏔🍃مجری رسمی برنامه های کوهنوردی، طبیعتگردی، آموزشی و...

#چکاد_مشهد

🔵وبسایت باشگاه:
Chakadclub.ir

🔴پرتال برنامه ها:
Portal.chakadclub.ir

🔖اینستاگرام:
instagram.com/chakadclub

مدیریت:
@firouze_hasannezhad
📞 09153164188

روابط عمومی:
@chakadinfo
Download Telegram
« جنگل نوردی بهار رویائی خلخال به اسالم و بازدید آبشار ویسادار سومین آبشار بلند گیلان  »

🔺زمان :  چهار تیرماه
🔺منطقه:  اردبیل .  گیلان
🔺مدت برنامه: 6 روز
🔺سطح برنامه: جنگل نوردی نیمه دشوار👈 با روزی 8 ساعت پیمایش
🔺 برگشت: 9 تیرماه


👩‍✈️سرپرست: فیروزه حسن نژاد
💢 ثبت نام و تحویل مدارک👈 : @firouze_hasannezhad


🔶خدمات برنامه:
🔸وسیله ایاب و ذهاب : رفت و برگشت مشهد به مشهد  با اتوبوس vip مارل
🔸روز اول حداقل 6 ساعت کوهپیمائی و پیاده روی در مسیر جنگلی
👈روز دوم حمل وسایل  و افراد با نیسان تا ناو پائین و بازدید آبشار دریا بن و شروع پیاده روی از ناو پائین تا اسالم
👈 روز سوم  بعد از پایان برنامه جنگل نوردی  ؛ بازدید از آبشار ویسادار  و آبشارسه پله در منطقه ویسادار
🔸 حمل کوله های سنگین با نیسان برای سه روز
🔸 بازدید آبشار ناو و ویسادار ترابری افراد با نیسان
🔸راهنمای مجرب محلی


⭕️ وعده های غذائی 5 وعده در طول مسیر جنگل
⭕️اسکان :اقامتگاه روستائی برای 2 شب

💰هزینه برنامه ؛  4500 تومان اعضا باشگاه | 4550 تومان مهمانان

6037_9973_0618_ 0523
بنام سونیا سلیمی



#روزتان_ختم_به_زیباترین_خیرها
مادر من، چادری پوشیده از نیلوفر آبی
جامه‌ای از کوه و دریا و کویر و جنگل و هامون
گوشه گوشه دامنش از نقره، شعرآذین
مهربانی‌چهره، با رخسار مهتابی
مادرم پیر است امّا در شیار فصل فصل چهره‌اش،
ـ امروز هم، اعجاز زیبایی‌ست
مهربانی، دست‌هایش را
بارور کرده‌ست‏
گام‌هایش در سراب خشکسالی‌ها
جای جای خاک را، با جاری لبخند، با کاریزهای ژرف، تر کرده‌ست
تا مبادا در میان کاروان‌های حریر و صمغ و مروارید و ابریشم
رهگذاری تشنه، درماند
رنج پیری از خطوط صورتش پیداست
دسترنجش را به غارت برده، آز و کینه‌ی همسایگان دور یا نزدیک
لیک او در روزگار قحطی لبخند
با شکیبایی شب خود را سحر کرده‌ست
مادرم پرورده در دامان رنگینش
رستم و سهراب، بهرام و سیاوش را
داریوش و کورش و ساسان و نادر را
کاوه و زرتشت و آرش را
مادرم در غربت ویرانه‌ی تاریخ
سال‌های سال،
در غل و زنجیر یا زندان به سر برده‌ست
عاقبت امّا در این کابوس، از چنگ گراز و خرس
جان به در برده‌ست
مادرم، ققنوس‌وار، از توده‌ی خاکستر اعصار
با شکوهی بیشتر، هر بار
شعله‌گون برخاسته، مغرور
چشم در چشم سپیده، ایستاده روی پای خویش.
چشم در راه است
تا که با دستان خود، در جشن آزادی
هدیه بخشد خاک را، با میوه‌های خویش
مادر من از زلال شعر نوشیده‌ست
مادرم بالیده با دانش، کنار نهرهای شعر
از حریر شعر
خیمه‌ها افراشته بر خاک
کاخ‌هایی بر شده تا گنبد افلاک
مادرم در دامنش پرورده حافظ را
سعدی و فردوسی و خیّام را، عطّار و صائب را
ـ نظامی را
مادر من، پای گهواره
لحظه‌ها را از بلور خاطرات زندگی سرشار می‌سازد
طعم این تصویرها، در یاد من مانده‌ست:
شیهه‌ی اسبان میان دشت‌های پارس
کرنش صف‌ها و برق هدیه‌ها، بر پلّکان قصر
خنده‌ی مستانه تائیس و اسکندر
ضجّه‌ی امواج، زیر تازیانه‌ی اقتدار و خشم
شانه‌ی بیم والریانوس و اسب شوکت شاپور
ماه نخشب، آسیاب مرو،
سند و چنگیز و جلال‌الدین
موج نای و کوس نادر در شب دهلی
جعبه‌های خالی و بهت نگاه خسته‌ی ناباور عباس در قفقاز
در نبردی نابرابر
ـ سرب و باروت و زر تورانیان و شانه‌های زخمی ایران
چرخش شمشیر سردار نجیب زند، در دروازه‌ی شیراز
ـ در برق خیانت‌ها
غیرت ستار و باقر، در طلوع قامت تبریز در پیکار
انعکاس شوکت گام مصدق در سکوت سنگی لاهه
مادرم زیر ستون و سقفی از نور و نوازش‌ها
خانه‌هایی ساخته، با سایبان امن
خانه‌هایی از گُل و پیوند و گندم، از سفال و خشت
کومه‌ها از بافه‏ ها و چوب
قصرها از سنگ
تا که فرزندانش از کرد و بلوچ و فارس
آذری و گیل و خوزی، ترکمن یا لر
آریایی‌زادگانی، یادگار فرّ هوشنگ و رخ جمشید
در کنار هم برآسایند
دست در دست و به هم پیوسته، مثل کوهی از پولاد
تا که این پیوندها، پایندگی زایند
مادرم پیر است امّا در رگش خون جوان زندگی جاری‌ست
در نگاهش شعله‌ی زایش
در توان گام او، پایندگی جاری‌ست.
تا زمین می‌چرخد و خورشید در کار است، میرا نیست
دوستت دارم!
مادرم؛ ایران...



#روزتان_ختم_به_زیباترین_خیرها