باشگاه کوهنوردی چکاد
7.23K subscribers
17.8K photos
4.27K videos
43 files
5.08K links
🏔🍃مجری رسمی برنامه های کوهنوردی، طبیعتگردی، آموزشی و...

#چکاد_مشهد

🔵وبسایت باشگاه:
Chakadclub.ir

🔴پرتال برنامه ها:
Portal.chakadclub.ir

🔖اینستاگرام:
instagram.com/chakadclub

مدیریت:
@Firouze_Hasannezhad
📞 09153164188

روابط عمومی:
@chakadinfo
Download Telegram
باشگاه کوهنوردی چکاد
🎥 موزیک ویدیو «دیگه این آخره کاره» 🖤 استاد #گلپا شعر: #جهانبخش_پازوکی ویولن #جهانشاه_برومند دسته های گل نهادن بر مزار من چه سود در زمان بودنم یک شاخه گل دستم بده دیگه این آخره کاره دیگه این آخره کاره آخرین سوت قطاره هنوزم یکی پیاده هنوزم یکی سواره....…
#آوازخوان_سرمست

حدود ۶٠ سال پیش بود که آوازخوانی نوظهور و جوان از خرابات مغان آوای عشق و مستی سر داد و با نوای #مست_مستم  قلوب میلیون ها ایرانی را به تسخیر خود درآورد .
١٧ سال از عمر هنری خویش را فقط به ساز و آواز پرداخت و با دم مسیحایی خود در برنامه های رادیو از جمله برنامه وزین "گلها" ، بر پیکر بی جان آواز ایرانی روحی تازه دمید و سبب شد تا پیوند میان مردم و آواز ایرانی بیش از پیش استوار گردد.
او از رنگ و ریا بیزار بود، از این رو بیشتر آوازهای خود را به عشق ساغر و ساقی و با مضامین عرفانی پیشکش مردم ایران زمین نمود :
_مست مستم ساقیا دستم بگیر
_پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکیست
_ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم
_ما هم رفیق ساغر و پیمانه بوده ایم
_ای ساقی پیاله پر کن
و ....
پس از ١٧ سال ؛ با #قهر_و_ناز قدم در کوچه باغ ترانه نهاد و در قامت #درویشی که همه اندوخته اش از زندگی، #عشق_پاک بود، #فریاد_عشق سر داد .
#گلپا در کوچه باغ ترانه نیز دست بردار می و پیمانه نبود و #هوس_میکده بهانه ای شد تا این بار با #موی_سپید  قدم در #خونه_عشق من و تو بگذارد.
بعدها در همین کوچه باغ خاطره ، #تک_درختی  که در پای آن #گل_گریه روییده بود، پدیدار گشت تا رهگذران با دلی گرفته و در افسوس خاطرات گذشته، نوای #دریغا_گذشته را زمزمه کنند و بر بُلندای آن نیز به همت #دلهای_بیقرار ، #آشیانه ای ساخته شد تا پناهگاه انسان های غریب و تنها باشد .
مزرعه #شبگرد قصه ما روز به روز در حال سبز شدن بود اما همه خرمی و طروات این مزرعه در آتش خشم روزگار سوخت و خاکستر شد ، اردیبهشت ماه ۵٨ بود که ماه عاطفه اسیر ابر کینه شد و با سکوت گل،" باغ عشق" دچار خزان و پژمردگی گردید اما "مرد حنجره طلائی" مسیر دلدادگی به وطن در پیش گرفت و ترجیح داد به جای ترک باغ عشق، در کنار مردم و در دیار خود ، زندگی را به امید روزهای بهتری سپری کند .
او در طی سالهای سکوت ، بارها و بارها در خلوت تنهایی خود گریست اما حس میهن پرستی او اجازه نمی داد که از سرزمین مادری خود دل کنده و در دیار غربت سُکنی گزیند لذا همیشه این شعر را برای خود زمزمه میکرد:
به خدا قطع کند ، خصم اگر سر زتنم
به جهانی ندهم ذره خاک وطنم

٢۵ سالی از سال های سکوت گذشته بود که با تیتر روزنامه ها، اشک در چشمانمان حلقه زد و بُغض چندین ساله ما در هم شکست.
" انتظارها به پایان رسید. #مست_عشق و #عقیق می آیند "
این یعنی #باغبان_خسته عزم آن داشت تا دوباره صدای خود را در سرتاسر ایران زمین طنین انداز کرده و #باغ_عشقی که به حکم نامردی روزگار ویران شده بود را دوباره از نو سرسبز و آباد سازد .
ما نیز با مهربانی با #آوازخوان_خسته همراه شده و در حالی که از شدت شوق ، #آهسته_آهسته گریه می کردیم ، #روی_برگی_بنویس_عشق  را زمزمه نمودیم.
با شنیدن #دیگه_این_آخر _کاره  ، تصور نمودیم که آخرین سوت قطار عاشقی به صدا درآمده و آوازخوان سرمست قصد دارد تا در ایستگاه پایانی همه ما را تنها بگذارد اما با #پادرمیانی_عشق ، #گلپا با همان شور و شوق ایام جوانی  قدم در هشتاد و هفتمین بهار زندگی خود می گذارد و ما نیز به شکرانه این موهبت ، ترانه #عبادت  را به پیشگاه خالق هستی تقدیم می نمائیم

✍️دلنوشته  #حسن_یادگار  در سال ۱۳۹۹