عشق روزی این درب را خواهد کوفت
و مرا با خویش خواهد برد
چونان نسیم که برگی خشک را

تا آن دم من،
در این قسمت از خانه
که پنجره روئیده
در گلدان‌هایم،باران خواهم کاشت
به شاعران درونم،شعر خواهم خوراند
و بر برگ‌های ابر خواهم نوشت:

دیشب
با رازقی گفتگو کردم،
گفت: ...!
گفتم: ...!
ما سکوتمان را با هم قسمت کردیم!

عشق روزی مرا خواهد برد
و در بخش کم عمق سکوت گلی
غرق خواهد کرد

روزی من
در شهری بی دریا
میان امواجی غرق خواهم شد
که از انحنای لب غنچه‌ای سرخ چکیده
او که نامش را در هیچ‌کدام از شعرهایم نتوان یافت
زیرا من او را
با الفبای سکوت نوشته‌ام!
.


#باغ_لبخندهایتان_نوبرانه
#دلتان_بی_اندوه
#سپاسگزار_مهرتانم

من پُراَم
پُر از بوی اعتماد
با رنگِ سفید
پُر از بوی امنیت
با رنگی سبز
پُر از رنگ قرمز
با وجود تو
من پُر از بوی سیبم
آغشته به بوی بهشت
با عطر پرتقال های سبز ،
در خروش پُر تلاطم امواج دریا
من پُر از خیالِ با تو بودنم


#درود_دوستان_نیک_پندار
#روزتان_روشن_از_پرتو_عشق_و_امید

#باغ_لبخندهایتان_نوبرانه
#دلتان_بی_اندوه