This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نسیمِ صبح مگر میوزد ز جانبِ دوست؟
که مهربانیاش از جنسِ مهربانیِ اوست
فضای سینه میانبارم از هوای سحر
مگر نه هر چه که از دوست میرسد نیکوست؟!
کدام تا بنمایند روی ماهش را
مدام آینه و آب را بگو و مگوست
نمازِ عشق که بی قبله میگذارندش
دو رکعتاست و ز خونش به جای آب وضوست
شبی خیالِ تو از خوابِ من گذشت و مرا
هوای بستر و بالین هنوز وسوسهبوست
چه جای شِکوِه که یارای شکر نیز نماند
مرا که بغضِ عزیزش گرفته راهِ گلوست
به هر طرف که کنم رو جز او نمیبینم
جهانش آینهگردانِ جلوه از همه سوست
عجب چه میکنی از عشقِ دوست در دلِ من
که گاه نابترین باده در شکستهسبوست!
#حسین منزوی
#درود نجواگران ترانه های ناب ازلی
که مهربانیاش از جنسِ مهربانیِ اوست
فضای سینه میانبارم از هوای سحر
مگر نه هر چه که از دوست میرسد نیکوست؟!
کدام تا بنمایند روی ماهش را
مدام آینه و آب را بگو و مگوست
نمازِ عشق که بی قبله میگذارندش
دو رکعتاست و ز خونش به جای آب وضوست
شبی خیالِ تو از خوابِ من گذشت و مرا
هوای بستر و بالین هنوز وسوسهبوست
چه جای شِکوِه که یارای شکر نیز نماند
مرا که بغضِ عزیزش گرفته راهِ گلوست
به هر طرف که کنم رو جز او نمیبینم
جهانش آینهگردانِ جلوه از همه سوست
عجب چه میکنی از عشقِ دوست در دلِ من
که گاه نابترین باده در شکستهسبوست!
#حسین منزوی
#درود نجواگران ترانه های ناب ازلی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مثلِ شهريور باش!
دوان دوان به سوی مهر ، به استقبال باران پاييزی و عاشقانه های بی انتها برو!
مثلِ شهريور باش!
تقويم را به هم بريز، فصل را عوض كن، ساعت ها را تغيير بده و برگ تمام درختان را به پای عشق قربانی كن!
مثلِ شهريور باش!
شهريور كه باشی،
انتهای مسيرت،پر از مهر می شود.
و من امید را در انتهای
کوچهای تاریک دیدم،
که به دشتی سرسبز
و نوری بیانتها
ختم میشد...
#درود_نجواگران_ترانه_های_ناب_ازلی
دوان دوان به سوی مهر ، به استقبال باران پاييزی و عاشقانه های بی انتها برو!
مثلِ شهريور باش!
تقويم را به هم بريز، فصل را عوض كن، ساعت ها را تغيير بده و برگ تمام درختان را به پای عشق قربانی كن!
مثلِ شهريور باش!
شهريور كه باشی،
انتهای مسيرت،پر از مهر می شود.
و من امید را در انتهای
کوچهای تاریک دیدم،
که به دشتی سرسبز
و نوری بیانتها
ختم میشد...
#درود_نجواگران_ترانه_های_ناب_ازلی