This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاران همراه
✨درودهایم را به پای کبوتری سپید میبندم و به مهرکده ی بهارینه ات میفرستم تا گل از گلگونه ات بشکفد و گیسوی شلال بنفشه هایت را با زمزمه ی چامه ای دلبرانه تاب دهی و سیب قرمز در حوض خاطرات بیاندازی...
✨هروقت دلت هوای خوشبختی کرد سری به باغ آینه بزن و در کنار خودت خدای مهربان را به تماشا بنشین که لبخند به لب، لحظه ای چشم از تو برنمیدارد...
#درودی_خنک_چون_خنکای_بامداد_فروردین
#خوش_آهنگ_چون_موسیقی_رودخانه
#دلنواز_چون_آواز_دسته_جمعی_گنجشکها
✨درودهایم را به پای کبوتری سپید میبندم و به مهرکده ی بهارینه ات میفرستم تا گل از گلگونه ات بشکفد و گیسوی شلال بنفشه هایت را با زمزمه ی چامه ای دلبرانه تاب دهی و سیب قرمز در حوض خاطرات بیاندازی...
✨هروقت دلت هوای خوشبختی کرد سری به باغ آینه بزن و در کنار خودت خدای مهربان را به تماشا بنشین که لبخند به لب، لحظه ای چشم از تو برنمیدارد...
#درودی_خنک_چون_خنکای_بامداد_فروردین
#خوش_آهنگ_چون_موسیقی_رودخانه
#دلنواز_چون_آواز_دسته_جمعی_گنجشکها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من پنجاه سال را رد کردهام ..
و گاهگداری به مهمانیهای شصت سالگی،
هفتاد سالگی، و هشتاد سالگی آدمها رفتهام...
اگر از من جوانترید و این همه تولد را برای
سن بالاها جشن نگرفتهاید، بهتان میگویم
حرفی که در اکثر این مهمانیها ممکن است
بشنوید این است:
"تمام آن روزهایی که آمدند ورفتند ...
نفهمیدم آن روزها زندگیام بودند..."
حرف عجیبیست...
مهمانها به نشانهی تایید سر تکان میدهند..
و لب برمیچینند...
درست است که همه به درجات گوناگون
از مرگ میهراسیم ..
اما ...ترس از زندگی نکردن ...
ترس بزرگتری است....
به سالهای پایانی عمر که نزدیک میشویم
و میفهمیم دارد خیلی زود دیر میشود ..
ترس مان بیشتر هم میشود..!
✍️ارلینگ کاگه
فیلم کوتاه #آدم_برفی
نمادی از زندگی انسان ها و اشاره ای به ماجرای تلخ فراموش شدن 😔
#درودی_گرم_در_خنکای_بامداد_اسفند
#خوش_آهنگ_چون_موسیقی_رودخانه
#دلنواز_چون_آواز_دسته_جمعی_گنجشک_ها
#روزتان_آکنده_از_ترانه_های_ناب_ازلی
و گاهگداری به مهمانیهای شصت سالگی،
هفتاد سالگی، و هشتاد سالگی آدمها رفتهام...
اگر از من جوانترید و این همه تولد را برای
سن بالاها جشن نگرفتهاید، بهتان میگویم
حرفی که در اکثر این مهمانیها ممکن است
بشنوید این است:
"تمام آن روزهایی که آمدند ورفتند ...
نفهمیدم آن روزها زندگیام بودند..."
حرف عجیبیست...
مهمانها به نشانهی تایید سر تکان میدهند..
و لب برمیچینند...
درست است که همه به درجات گوناگون
از مرگ میهراسیم ..
اما ...ترس از زندگی نکردن ...
ترس بزرگتری است....
به سالهای پایانی عمر که نزدیک میشویم
و میفهمیم دارد خیلی زود دیر میشود ..
ترس مان بیشتر هم میشود..!
✍️ارلینگ کاگه
فیلم کوتاه #آدم_برفی
نمادی از زندگی انسان ها و اشاره ای به ماجرای تلخ فراموش شدن 😔
#درودی_گرم_در_خنکای_بامداد_اسفند
#خوش_آهنگ_چون_موسیقی_رودخانه
#دلنواز_چون_آواز_دسته_جمعی_گنجشک_ها
#روزتان_آکنده_از_ترانه_های_ناب_ازلی