عصر چهارشنبههای بخارا
به مناسبت انتشار کتاب «قدرت» (مقالاتی از هانا آرنت، میشل فوکو، ماکس وبر و دیگران) ترجمۀ فرهنگ رجایی که از سوی انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده است
با حضور فرهنگ رجایی، حبیبالله فاضلی و علی دهباشی
چهارشنبه بیست و پنجم مهرماه ۱۴۰۳
مرکز مطالعات خاورمیانه
به مناسبت انتشار کتاب «قدرت» (مقالاتی از هانا آرنت، میشل فوکو، ماکس وبر و دیگران) ترجمۀ فرهنگ رجایی که از سوی انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده است
با حضور فرهنگ رجایی، حبیبالله فاضلی و علی دهباشی
چهارشنبه بیست و پنجم مهرماه ۱۴۰۳
مرکز مطالعات خاورمیانه
❤32
آیین افتتاح مدرسه علی دهباشی
انجمن حامی با حمایت دو تن از حامیان قدیمی خود، خانم افسانه هدایتی و آقای مجتبی محمودهاشمی، بانیِ ساخت مدرسهای ششکلاسه به نام علی دهباشی در روستای ماژین درهشهر در استان ایلام شدند.
به این امید که دانشآموزان این مدرسه، از فضای استاندارد آموزشی برای تحصیل و ساختن آیندهٔ خود و سرزمینشان، بهرهمند باشند.
به همین مناسبت، در روز شنبه، ۲۸ مهرماه ۱۴۰۳، در مجتمع فرهنگیهنری مهرگان در شهرستان ایلام، مراسمی با حضور و سخنرانی زهره زرشناس، علیاکبر شکارچی، مجتبی محمودهاشمی، افسانه قربانی، عبدالحسین رحمتی، افسانه هدایتی، نیما ظاهری و علی دهباشی برگزار میشود.
انجمن حمایت از توسعه فضاهای آموزشی و فرهنگی
انجمن حامی با حمایت دو تن از حامیان قدیمی خود، خانم افسانه هدایتی و آقای مجتبی محمودهاشمی، بانیِ ساخت مدرسهای ششکلاسه به نام علی دهباشی در روستای ماژین درهشهر در استان ایلام شدند.
به این امید که دانشآموزان این مدرسه، از فضای استاندارد آموزشی برای تحصیل و ساختن آیندهٔ خود و سرزمینشان، بهرهمند باشند.
به همین مناسبت، در روز شنبه، ۲۸ مهرماه ۱۴۰۳، در مجتمع فرهنگیهنری مهرگان در شهرستان ایلام، مراسمی با حضور و سخنرانی زهره زرشناس، علیاکبر شکارچی، مجتبی محمودهاشمی، افسانه قربانی، عبدالحسین رحمتی، افسانه هدایتی، نیما ظاهری و علی دهباشی برگزار میشود.
انجمن حمایت از توسعه فضاهای آموزشی و فرهنگی
❤206
عصر دوشنبههای بخارا
مجلۀ بخارا بیست و هفتمین نشست عصر دوشنبۀ خود را به رونمایی از کتاب «ادبیات سرخ» به کوشش غزاله محمدی و محمدرضا حاجیآقابابایی اختصاص داده است. در این نشست که در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه سیام مهرماه ۱۴۰۳ در مرکز مطالعات خاورمیانه برگزار میشود، قدرتالله طاهری، محسن روستایی، محمدرضا حاجیآقابابایی، غزاله محمدی و علی دهباشی درباره وجوه گوناگون کتاب «ادبیات سرخ» سخن خواهند گفت.
در پژوهش حاضر برای نخستین بار، محتوای ادبی ۹۰ عنوان از نشریات وابسته به حزب تودۀ ایران، از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بررسی و فهرستنویسی شده است و همچنین دربارۀ چگونگی تأثیرگذاری حزب توده بر ادبیات معاصر ایران و همکاری شاعران و نویسندگان با نشریات این حزب، توضیحاتی ارائه شده است.
نشانی: بلوار کشاورز، خیابان نادری، نرسیده به خیابان ایتالیا، پلاک ۶، مرکز مطالعات خاورمیانه
مجلۀ بخارا بیست و هفتمین نشست عصر دوشنبۀ خود را به رونمایی از کتاب «ادبیات سرخ» به کوشش غزاله محمدی و محمدرضا حاجیآقابابایی اختصاص داده است. در این نشست که در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه سیام مهرماه ۱۴۰۳ در مرکز مطالعات خاورمیانه برگزار میشود، قدرتالله طاهری، محسن روستایی، محمدرضا حاجیآقابابایی، غزاله محمدی و علی دهباشی درباره وجوه گوناگون کتاب «ادبیات سرخ» سخن خواهند گفت.
در پژوهش حاضر برای نخستین بار، محتوای ادبی ۹۰ عنوان از نشریات وابسته به حزب تودۀ ایران، از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بررسی و فهرستنویسی شده است و همچنین دربارۀ چگونگی تأثیرگذاری حزب توده بر ادبیات معاصر ایران و همکاری شاعران و نویسندگان با نشریات این حزب، توضیحاتی ارائه شده است.
نشانی: بلوار کشاورز، خیابان نادری، نرسیده به خیابان ایتالیا، پلاک ۶، مرکز مطالعات خاورمیانه
❤37👎1
دقایقی قبل (شنبه، ۲۸ مهرماه) مراسم افتتاح مدرسه علی دهباشی در روستای ماژین درهشهر، با حضورِ آموزگاران و دانشآموزان و اعضای هیئت مدیره انجمن حامی آغاز شد. به علت آنکه نخستین سخنران، استاد علیاکبر شکارچی به علت عارضه گوش، موفق به پرواز نشدند، پیامی در دو بخش، نخست شاهنامهخوانی، و پیامی به این همایش، ارسال کردند که پخش شد و مورد توجه حضار قرار گرفت. این فیلم را با هم میبینیم.
❤79
عصر سهشنبههای بخارا
بیست و هفتمین نشست از سلسله نشستهای عصر سهشنبههای مجلۀ بخارا به رونمایی از کتاب صدای پای ما (روایت زیسته انجمنهای منطقهای دوستدار کودک) به کوشش نسرین نافعی اختصاص دارد. این نشست در ساعت ۵ بعدازظهر سهشنبه، یکم آبانماه سال ۱۴۰۳ با سخنرانیِ دکتر شیوا دولتآبادی، شکوه حاج نصرالله، اکرم امینائی، نسرین نافعی و علی دهباشی برگزار میشود.
هدف این کتاب نشاندادن روند شکلگیری یک پروژهٔ گستردهٔ کشوری و اجتماعی است که از تهران و مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا آغاز میشود و به استانها و شهرهای دیگر کشور تسری پیدا میکند. در این کتاب بیشتر تمرکز بر این است که شرح داده شود کار، چگونه آغاز شده، مؤسسه و گروه انجمن منطقهای تهران و اعضای مؤسسه در سراسر کشور در این پروژه چه نقشی داشتهاند و پایه ریزی هر انجمن چگونه رخ داده است.
نسرین نافعی متولد اردیبهشت ۱۳۲۹ در تهران در خانوادهای فرهنگی پا به عرصه وجود نهاد. دورهٔ ابتدایی را در دبستان تجربی فرهاد به مدیریت خانم توران میرهادی گذراند. پس از طی دوران دبیرستان در سال ۱۳۴۷ در دانشگاه ملی ایران (شهیدبهشتی فعلی) در رشته روانشناسی پذیرفته شد. از سال ۱۳۶۴ وارد حوزهٔ کار با کودک شد و در سِمَت مربی، مدیر آموزشی و مشاور کودک و خانواده مشغول به کار شد
در دهه ۶۰ در شورای کتاب کودک به فعالیت پرداخت در طی این سالها همچنان ارتباطش را با خانم میرهادی حفظ کرد. در سال ۱۳۶۷ به همکاری با فرهنگنامه کودک و نوجوان در گروه آموزش و پرورش پیوست و تا امروز افتخار فعالیت داوطلبانه در این بخش را دارد.
در سال ۱۳۷۳ به جمع موسسین موسسه پژوهشی کودکان دنیا پیوست. در دهه هفتاد به عنوان مدیر انجمنهای منطقهای دوستدار کودک منسوب شد که تا امروز ادامه دارد. در سالهای فعالیت در موسسهٔ پژوهشی تجربههای گرانبهایی در زمینهٔ رشد همهجانبهٔ کودک بهدست آورد و تا کنون بیش از چهل سال است که در خدمت فرهنگ و ادب کودکان این سرزمین در شورای کتاب کودک و موسسه پژوهشی کودکان دنیا بوده است.
میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، خیابان شریعتمدار رفیع، باغموزهٔ نگارستان
بیست و هفتمین نشست از سلسله نشستهای عصر سهشنبههای مجلۀ بخارا به رونمایی از کتاب صدای پای ما (روایت زیسته انجمنهای منطقهای دوستدار کودک) به کوشش نسرین نافعی اختصاص دارد. این نشست در ساعت ۵ بعدازظهر سهشنبه، یکم آبانماه سال ۱۴۰۳ با سخنرانیِ دکتر شیوا دولتآبادی، شکوه حاج نصرالله، اکرم امینائی، نسرین نافعی و علی دهباشی برگزار میشود.
هدف این کتاب نشاندادن روند شکلگیری یک پروژهٔ گستردهٔ کشوری و اجتماعی است که از تهران و مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا آغاز میشود و به استانها و شهرهای دیگر کشور تسری پیدا میکند. در این کتاب بیشتر تمرکز بر این است که شرح داده شود کار، چگونه آغاز شده، مؤسسه و گروه انجمن منطقهای تهران و اعضای مؤسسه در سراسر کشور در این پروژه چه نقشی داشتهاند و پایه ریزی هر انجمن چگونه رخ داده است.
نسرین نافعی متولد اردیبهشت ۱۳۲۹ در تهران در خانوادهای فرهنگی پا به عرصه وجود نهاد. دورهٔ ابتدایی را در دبستان تجربی فرهاد به مدیریت خانم توران میرهادی گذراند. پس از طی دوران دبیرستان در سال ۱۳۴۷ در دانشگاه ملی ایران (شهیدبهشتی فعلی) در رشته روانشناسی پذیرفته شد. از سال ۱۳۶۴ وارد حوزهٔ کار با کودک شد و در سِمَت مربی، مدیر آموزشی و مشاور کودک و خانواده مشغول به کار شد
در دهه ۶۰ در شورای کتاب کودک به فعالیت پرداخت در طی این سالها همچنان ارتباطش را با خانم میرهادی حفظ کرد. در سال ۱۳۶۷ به همکاری با فرهنگنامه کودک و نوجوان در گروه آموزش و پرورش پیوست و تا امروز افتخار فعالیت داوطلبانه در این بخش را دارد.
در سال ۱۳۷۳ به جمع موسسین موسسه پژوهشی کودکان دنیا پیوست. در دهه هفتاد به عنوان مدیر انجمنهای منطقهای دوستدار کودک منسوب شد که تا امروز ادامه دارد. در سالهای فعالیت در موسسهٔ پژوهشی تجربههای گرانبهایی در زمینهٔ رشد همهجانبهٔ کودک بهدست آورد و تا کنون بیش از چهل سال است که در خدمت فرهنگ و ادب کودکان این سرزمین در شورای کتاب کودک و موسسه پژوهشی کودکان دنیا بوده است.
میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، خیابان شریعتمدار رفیع، باغموزهٔ نگارستان
❤38
امیر بخارا در ایلام
به بهانۀ گشایش مدرسۀ «علی دهباشیِ بخارا»
مهرداد خدیر
گشایش مدرسهای در روستای ماژن دره شهر در استان ایلام فینفسه نمیتواند خبری خاص تلقی شود اگرچه مدرسه سازی در هر جای ایران ستودنی است.
تفاوت ماجرا این بار در نام است چرا که "انجمن حمایت از توسعۀ فضاهای آموزشی و فرهنگی" - با حمایت خانم افسانۀ هدایتی و آقای مجتبی محمود هاشمی - بانیِ ساخت این مدرسه 6 کلاسه شده و نام آن را "علی دهباشی بخارا" گذاشتهاند.
مدرسهسازی کار خوبی است و در منطقۀ کم برخوردار، خوبتر. وقتی نام یک شخصیت فرهنگی بر آن باشد «تر»ی دیگرهم سِزَد. دریغا که قواعد دستوری زبان فارسی اجازه نمیدهد تا ترها بیشتر شود اما میتوان ادامه داد که اگر به نام کسی که زندگی خود را وقف فرهنگ کرده باشد بهتر و نهایتا نام «بخارا» هم که در میان بیاید نورعلی نور میشود. هم به پاس بخارای مکتوب و هم شبهای بخارا.
به یادآوریم در شبی که به فرخندگی 100 ساله شدن محمد علی موحد برپا شد استاد از بانی مراسم نه با عنوان مدیر یا سردبیربخارا که با تعبیر «امیر بخارا» یاد کرد و گمان میکنم همین بهترین وصف باشد.
به قاعده باید دربارۀ مدرسه دهباشی بخارا بنویسم اما دربارۀ وجه تسمیه آن نیز بیراه نیست و میتوان گریزی زد به توصیۀ دکتر شفیعی کدکنی که «با خودتان مسابقه بدهید و وجدانتان را داور قرار دهید که کم کار کردهاید یا زیاد» و اینجا محل تقاطع انجمن حامی با خود دهباشی است در مسابقه فرهنگی!
براین اساس گزاف نیست اگر گفته شود علی دهباشی با شتاب و سرعتی که به برگزاری نشستهای بخارا بخشیده انگار با خود مسابقه گذاشته که مدام برگزار میکند و از پا نمینشیند آن قدر که نام خود و بخارا را چنان درهم تنیده که بیهم متصور نیست و انجمن حمایت هم آرام ننشسته است.
سرعت برنامه هایی که علی دهباشی هر هفته چند نوبت و به بهانه های مختلف برگزار میکند – مگر مواقعی که تنفس او با مشکلات بیشتری رو به رو شود- چنان است که آدم از خود میپرسد: آخر مگر میشود؟ مگر داریم؟ بله داریم! این هم نمونهاش. البته بزرگان ادب و هنر و فلسفه و عرصههای دیگر نیز به دعوتهای او نه نمیگویند و میزبانی بدون میهمانی و شرکتکننده شدنی نیست و در دورانی که کار از همت گذشته و به مسابقه رسیده نمیدانیم با خودش مسابقه میدهد یا دارد با زمان کشتی میگیرد دهباشی این بار نه میزبان که میهمان بود. همیشه شعبان و یک بار هم رمضان!
نمیخواهم بگویم چرا نهادهای بودجهدار و در واقع بودجهخوار این قدر کار نمیکنند که از دستگاه های رسمی کارِ دلی برنمیخیزد. وجه نگرانکننده به بیماری تنفسی دهباشی مربوط است و ریههایی که با او همکاری نمیکنند و یک لحظه آدم نگران میشود نکند اگر کسانی شتاب داشته باشند به این خاطر بوده که نکند دیر شود!
به همین سبب وقتی خبر آمد نام دهباشی بر روی مدرسهای نشسته آن نگرانی هم سراغ آدم میآید ولی خوشبختانه سنت نیکویی که رایج شده که نام زندگان و باشندگان هم بر مدارس اصطلاحا خیّر ساخته یا با حمایت این انجمن مینشیند.
در حالی که در روزگاری نه چندان دور نام مدرسۀ عالی سپهسالار را تغییر دادند و اگرچه خانوادۀ مرحوم مطهری راضی نبودند اصلاح نشد. روزی دیگر تابلو وقف فرمانفرماییان در انستیتو پاستور را کوچک کردند یا شنیدیم بر آن شده بودند نام وقف کنندۀ خوابگاهی در ابتدای خیابان وزرا را تغییر دهند و نگاهها چه تنگ بود.
از شما چه پنهان هر بار که از خیابان ۱۶ یوسف آباد عبور میکنم و میبینم نام خانوادگی ما به لطف همت دخترعمویم به یاد پدرش بر بلندای دبستانی نشسته - بی آنکه ریالی در این کار نقش و دخالت داشته باشیم- حس خوبی را تجربه میکنم.
می دانم علی دهباشی هم ابتدا پرهیز داشته و به شرط افزودن واژۀ «بخارا» رضایت داده ولی میتوانم حدس بزنم این حس برای سلامت او هم مفید است.
دست آخر این که در مناطقی مانند شهرستان اِوَز دیده بودم در یک پروژه هر که بخشی را از سر «احسان» برعهده گرفته و مثلا کنار آسانسور پلاکی نصب کردهاند و نوشتهاند: احسانِ خانمِ یا آقای فلان.
در جاهای دیگر اما چندان رایج نیست هر چند در تهران به گمانم در بیمارستان امیر اعلم دیدم.
انسان بودگی انسان در همین یادکردها و کارهای نیک است و حق علی دهباشی بود یکی از آن نیکوییها بر دامان خود او بنشیند.
به بهانۀ گشایش مدرسۀ «علی دهباشیِ بخارا»
مهرداد خدیر
گشایش مدرسهای در روستای ماژن دره شهر در استان ایلام فینفسه نمیتواند خبری خاص تلقی شود اگرچه مدرسه سازی در هر جای ایران ستودنی است.
تفاوت ماجرا این بار در نام است چرا که "انجمن حمایت از توسعۀ فضاهای آموزشی و فرهنگی" - با حمایت خانم افسانۀ هدایتی و آقای مجتبی محمود هاشمی - بانیِ ساخت این مدرسه 6 کلاسه شده و نام آن را "علی دهباشی بخارا" گذاشتهاند.
مدرسهسازی کار خوبی است و در منطقۀ کم برخوردار، خوبتر. وقتی نام یک شخصیت فرهنگی بر آن باشد «تر»ی دیگرهم سِزَد. دریغا که قواعد دستوری زبان فارسی اجازه نمیدهد تا ترها بیشتر شود اما میتوان ادامه داد که اگر به نام کسی که زندگی خود را وقف فرهنگ کرده باشد بهتر و نهایتا نام «بخارا» هم که در میان بیاید نورعلی نور میشود. هم به پاس بخارای مکتوب و هم شبهای بخارا.
به یادآوریم در شبی که به فرخندگی 100 ساله شدن محمد علی موحد برپا شد استاد از بانی مراسم نه با عنوان مدیر یا سردبیربخارا که با تعبیر «امیر بخارا» یاد کرد و گمان میکنم همین بهترین وصف باشد.
به قاعده باید دربارۀ مدرسه دهباشی بخارا بنویسم اما دربارۀ وجه تسمیه آن نیز بیراه نیست و میتوان گریزی زد به توصیۀ دکتر شفیعی کدکنی که «با خودتان مسابقه بدهید و وجدانتان را داور قرار دهید که کم کار کردهاید یا زیاد» و اینجا محل تقاطع انجمن حامی با خود دهباشی است در مسابقه فرهنگی!
براین اساس گزاف نیست اگر گفته شود علی دهباشی با شتاب و سرعتی که به برگزاری نشستهای بخارا بخشیده انگار با خود مسابقه گذاشته که مدام برگزار میکند و از پا نمینشیند آن قدر که نام خود و بخارا را چنان درهم تنیده که بیهم متصور نیست و انجمن حمایت هم آرام ننشسته است.
سرعت برنامه هایی که علی دهباشی هر هفته چند نوبت و به بهانه های مختلف برگزار میکند – مگر مواقعی که تنفس او با مشکلات بیشتری رو به رو شود- چنان است که آدم از خود میپرسد: آخر مگر میشود؟ مگر داریم؟ بله داریم! این هم نمونهاش. البته بزرگان ادب و هنر و فلسفه و عرصههای دیگر نیز به دعوتهای او نه نمیگویند و میزبانی بدون میهمانی و شرکتکننده شدنی نیست و در دورانی که کار از همت گذشته و به مسابقه رسیده نمیدانیم با خودش مسابقه میدهد یا دارد با زمان کشتی میگیرد دهباشی این بار نه میزبان که میهمان بود. همیشه شعبان و یک بار هم رمضان!
نمیخواهم بگویم چرا نهادهای بودجهدار و در واقع بودجهخوار این قدر کار نمیکنند که از دستگاه های رسمی کارِ دلی برنمیخیزد. وجه نگرانکننده به بیماری تنفسی دهباشی مربوط است و ریههایی که با او همکاری نمیکنند و یک لحظه آدم نگران میشود نکند اگر کسانی شتاب داشته باشند به این خاطر بوده که نکند دیر شود!
به همین سبب وقتی خبر آمد نام دهباشی بر روی مدرسهای نشسته آن نگرانی هم سراغ آدم میآید ولی خوشبختانه سنت نیکویی که رایج شده که نام زندگان و باشندگان هم بر مدارس اصطلاحا خیّر ساخته یا با حمایت این انجمن مینشیند.
در حالی که در روزگاری نه چندان دور نام مدرسۀ عالی سپهسالار را تغییر دادند و اگرچه خانوادۀ مرحوم مطهری راضی نبودند اصلاح نشد. روزی دیگر تابلو وقف فرمانفرماییان در انستیتو پاستور را کوچک کردند یا شنیدیم بر آن شده بودند نام وقف کنندۀ خوابگاهی در ابتدای خیابان وزرا را تغییر دهند و نگاهها چه تنگ بود.
از شما چه پنهان هر بار که از خیابان ۱۶ یوسف آباد عبور میکنم و میبینم نام خانوادگی ما به لطف همت دخترعمویم به یاد پدرش بر بلندای دبستانی نشسته - بی آنکه ریالی در این کار نقش و دخالت داشته باشیم- حس خوبی را تجربه میکنم.
می دانم علی دهباشی هم ابتدا پرهیز داشته و به شرط افزودن واژۀ «بخارا» رضایت داده ولی میتوانم حدس بزنم این حس برای سلامت او هم مفید است.
دست آخر این که در مناطقی مانند شهرستان اِوَز دیده بودم در یک پروژه هر که بخشی را از سر «احسان» برعهده گرفته و مثلا کنار آسانسور پلاکی نصب کردهاند و نوشتهاند: احسانِ خانمِ یا آقای فلان.
در جاهای دیگر اما چندان رایج نیست هر چند در تهران به گمانم در بیمارستان امیر اعلم دیدم.
انسان بودگی انسان در همین یادکردها و کارهای نیک است و حق علی دهباشی بود یکی از آن نیکوییها بر دامان خود او بنشیند.
❤107
سخنرانی استاد زهره زرشناس
در نشست افتتاح مدرسۀ علی دهباشی
شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳
شهرستان درهشهر، مجتمع فرهنگیهنری مهرگان
در نشست افتتاح مدرسۀ علی دهباشی
شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳
شهرستان درهشهر، مجتمع فرهنگیهنری مهرگان
❤62