عصر سهشنبههای بخارا
سی و هفتمین نشست از سلسله نشستهای عصر سهشنبهها مجلۀ بخارا اختصاص یافته است به بررسی و معرفی کتاب «معناشناسی خُرد» نوشتۀ فرهاد ساسانی که از سوی نشر لوگوس منتشر شده است. این نشست در ساعت پنج و نیم عصر سهشنبه شانزدهم بهمنماه ۱۴۰۳ با سخنرانی مصطفی عاصی، غلامحسین کریمی دوستان، آزیتا افراشی، فرهاد ساسانی، سیدعلیاصغر سلطانی و علی دهباشی در تالار دکتر محمود روحالامینی باغموزۀ نگارستان برگزار میشود.
معناشناسیِ خُرد کتابی است حاصل بیش از دو دهه پژوهش و تدریس در حوزههای معناشناسی، کاربردشناسی، گفتمانکاوی، متنکاوی، نشانهشناسی و زبان فارسی. این کتاب میکوشد از دروازهی کاربردهای زبان وارد سازگان زبان شود. در این کتاب، روند معنادهی از کوچکترین واحد معنادار تا شکلهای پیچیده مانند جملههای مرکب چندگانه بررسی میشود و به جنبههای گوناگون معناگستری و تغییر معنایی گرفته تا وجهنمایی و زماننمایی، ترکیببندیهای مختلف معنا در سطحهای متفاوت و سازوکارهای بیان آنها در واژهسازی، جملهبندی و انواع سازوکارهای واژدستوری و آوایی-نوایی اشاره میشود. ازاینرو، در دل مطالب بهصورت موضوعی به نظریهها نگریسته میشود.
فرهاد ساسانی عضو هیئتعلمی گروه زبانشناسیِ دانشگاه الزهراست. او یکی از اعضای اصلی و اولیٔ «حلقٔ نشانهشناسی تهران» و «انجمن مطالعات ایران و هند» و از مؤسسان «انجمن زبانشناسی ایران» و «انجمن آموزشکاوی زبان فارسی» بوده است. در زمینههای تاریخ معاصر ایران، تاریخ جنگ، سینما، زیباییشناسی، زبانشناسی، مطالعات ادبی و هنری و نشر کتاب فعالیت داشته است. حوزههای تدریس و پژوهش او بیشتر متمرکز بر معناشناسی، کاربردشناسی، گفتمانکاوی و متنکاوی، نشانهشناسی و هنر است. همچنین موضوع آموزش زبان فارسی و ایرانشناسی یکی از حوزٔ خاص موردتوجه او بوده است چنان که سه سال تدریس در دانشگاه برازیلیا (۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷) و نیز مدیریت مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ و برونداد مجموعٔ پارسییار و نیز آسپا (آزمون سنجش بسندگی پارسی) از دستاوردهای آن است.
باغموزۀ نگارستان: میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، خیابان شریعتمدار رفیع، تالار دکتر روحالامینی
سی و هفتمین نشست از سلسله نشستهای عصر سهشنبهها مجلۀ بخارا اختصاص یافته است به بررسی و معرفی کتاب «معناشناسی خُرد» نوشتۀ فرهاد ساسانی که از سوی نشر لوگوس منتشر شده است. این نشست در ساعت پنج و نیم عصر سهشنبه شانزدهم بهمنماه ۱۴۰۳ با سخنرانی مصطفی عاصی، غلامحسین کریمی دوستان، آزیتا افراشی، فرهاد ساسانی، سیدعلیاصغر سلطانی و علی دهباشی در تالار دکتر محمود روحالامینی باغموزۀ نگارستان برگزار میشود.
معناشناسیِ خُرد کتابی است حاصل بیش از دو دهه پژوهش و تدریس در حوزههای معناشناسی، کاربردشناسی، گفتمانکاوی، متنکاوی، نشانهشناسی و زبان فارسی. این کتاب میکوشد از دروازهی کاربردهای زبان وارد سازگان زبان شود. در این کتاب، روند معنادهی از کوچکترین واحد معنادار تا شکلهای پیچیده مانند جملههای مرکب چندگانه بررسی میشود و به جنبههای گوناگون معناگستری و تغییر معنایی گرفته تا وجهنمایی و زماننمایی، ترکیببندیهای مختلف معنا در سطحهای متفاوت و سازوکارهای بیان آنها در واژهسازی، جملهبندی و انواع سازوکارهای واژدستوری و آوایی-نوایی اشاره میشود. ازاینرو، در دل مطالب بهصورت موضوعی به نظریهها نگریسته میشود.
فرهاد ساسانی عضو هیئتعلمی گروه زبانشناسیِ دانشگاه الزهراست. او یکی از اعضای اصلی و اولیٔ «حلقٔ نشانهشناسی تهران» و «انجمن مطالعات ایران و هند» و از مؤسسان «انجمن زبانشناسی ایران» و «انجمن آموزشکاوی زبان فارسی» بوده است. در زمینههای تاریخ معاصر ایران، تاریخ جنگ، سینما، زیباییشناسی، زبانشناسی، مطالعات ادبی و هنری و نشر کتاب فعالیت داشته است. حوزههای تدریس و پژوهش او بیشتر متمرکز بر معناشناسی، کاربردشناسی، گفتمانکاوی و متنکاوی، نشانهشناسی و هنر است. همچنین موضوع آموزش زبان فارسی و ایرانشناسی یکی از حوزٔ خاص موردتوجه او بوده است چنان که سه سال تدریس در دانشگاه برازیلیا (۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷) و نیز مدیریت مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ و برونداد مجموعٔ پارسییار و نیز آسپا (آزمون سنجش بسندگی پارسی) از دستاوردهای آن است.
باغموزۀ نگارستان: میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، خیابان شریعتمدار رفیع، تالار دکتر روحالامینی
❤40
شب عبدالحسین آذرنگ
با سخنرانی لیلا مرادی، کاظم حافظیان رضوی، محمدحسین یزدانی راد و علی دهباشی
یکشنبه چهاردهم بهمنماه ۱۴۰۳
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
با سخنرانی لیلا مرادی، کاظم حافظیان رضوی، محمدحسین یزدانی راد و علی دهباشی
یکشنبه چهاردهم بهمنماه ۱۴۰۳
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
❤42
عصر دوشنبههای بخارا
به مناسبت انتشار کتاب «جامعهشناسی نظری» نوشتهٔ دکتر حسین ابوالحسن تنهایی که از سوی نشر نگارستان اندیشه منتشر شده است
با حضورِ حمیدرضا یزدانی، الناز شیری، بیتا مدنی، حسین ابوالحسن تنهایی و علی دهباشی
دوشنبه پانزدهم بهمنماه ۱۴۰۳
مرکز مطالعات خاورمیانه
به مناسبت انتشار کتاب «جامعهشناسی نظری» نوشتهٔ دکتر حسین ابوالحسن تنهایی که از سوی نشر نگارستان اندیشه منتشر شده است
با حضورِ حمیدرضا یزدانی، الناز شیری، بیتا مدنی، حسین ابوالحسن تنهایی و علی دهباشی
دوشنبه پانزدهم بهمنماه ۱۴۰۳
مرکز مطالعات خاورمیانه
❤44
شب تاکستان
هشتصد و سیزدهمین شب از شبهای مجلۀ بخارا به شهر تاکستان اختصاص دارد. این نشست در ساعت چهار بعدازظهر چهارشنبه هفدهم بهمنماه ۱۴۰۳ با سخنرانی علی پدرام، اسدالله رحمانی، رضا رحمانی، حمید طاهری، سیاوش طاهرخانی و علی دهباشی در سالن امام علی شهر تاکستان برگزار خواهد شد.
تاکستان (به تاتی: سیادِن) در استان قزوین، بزرگترین شهر تاتنشین و تاتزبان ایران و جهان است. از این رو به پایتخت تاتزبانان جهان معروف شده است. همچنین به دلیل وجود باغات زیاد انگور در این شهر، به آن لقبِ شهر «خوشههای زرین ایران» داده شده است.
نام «سیادِهِن» بر روی یکی از کتیبههای دوران هخامنشی موسوم به پیوتین گرایا مربوط به ۲۳۰۰ سال پیش نوشته شده است. این کتیبه از قدیمیترین اسناد نوشتاری این شهر است که به زبان یونانی بوده و هماکنون در موزۀ شهر وین در اتریش نگهداری میشود و توسط ویلهم توماشک به انگلیسی ترجمه شده است. همچنین آثار به دست آمده در اکتشافات باستانشناسی از تپۀ خلهکوه مُعرِف این شهر با قدمت بیش از ۷۰۰۰ سال است. مردم در تاکستان در حال حاضر نیز به شهرِ خود سیادِن، به مردم شهر سیادِنیچ و به زبانِ خود تاتی یا سیادِنیجی میگویند.
بنابر کتاب «ایستگاههای پارتی»، تاکستان در زمان اشکانیان در سدۀ اول قبل از ميلاد از شهرهای مهم منطقه بوده و این آبادانی با توجه به کشف قطعات گچبری مربوط به دورۀ ساسانی در تپه خُندا ادامه داشته است.
تاکستان بعد از اسلام نیز در زمان آل بویه و سلجوقيان مورد توجه بوده است. بقعۀ پیر نیز با توجه به سبک معماری آن متعلق به عهد سلجوقی است. حمدالله مستوفی نیز در کتاب «نزهت القلوب» مینویسد: سیادهان بهشت ناحیه و از روستاهای معتبر قزوین بوده است.
در زمان صفویه نیز شاه عباس مسجد و حمامی در این شهر بنا میکند. این رونق تا زمان قاجار ادامه داشته به طوری که در زمان مظفرالدین شاه ماليات تاکستان به آبدارخانۀ شاهی به امینحضرت آبدارباشی موثقالملک پرداخت میشد.
اوژن فلاندن فرانسوی که در سال ۱۸۴۱ میلادی از تاکستان دیدار کرده در سفرنامۀ خود تصویری از بقعۀ پیر و تاکستان ترسيم کرده است.
تاکستان، سالن امام علی، انتهای خیابان ولیعصر، نرسیده به کمربندی
هشتصد و سیزدهمین شب از شبهای مجلۀ بخارا به شهر تاکستان اختصاص دارد. این نشست در ساعت چهار بعدازظهر چهارشنبه هفدهم بهمنماه ۱۴۰۳ با سخنرانی علی پدرام، اسدالله رحمانی، رضا رحمانی، حمید طاهری، سیاوش طاهرخانی و علی دهباشی در سالن امام علی شهر تاکستان برگزار خواهد شد.
تاکستان (به تاتی: سیادِن) در استان قزوین، بزرگترین شهر تاتنشین و تاتزبان ایران و جهان است. از این رو به پایتخت تاتزبانان جهان معروف شده است. همچنین به دلیل وجود باغات زیاد انگور در این شهر، به آن لقبِ شهر «خوشههای زرین ایران» داده شده است.
نام «سیادِهِن» بر روی یکی از کتیبههای دوران هخامنشی موسوم به پیوتین گرایا مربوط به ۲۳۰۰ سال پیش نوشته شده است. این کتیبه از قدیمیترین اسناد نوشتاری این شهر است که به زبان یونانی بوده و هماکنون در موزۀ شهر وین در اتریش نگهداری میشود و توسط ویلهم توماشک به انگلیسی ترجمه شده است. همچنین آثار به دست آمده در اکتشافات باستانشناسی از تپۀ خلهکوه مُعرِف این شهر با قدمت بیش از ۷۰۰۰ سال است. مردم در تاکستان در حال حاضر نیز به شهرِ خود سیادِن، به مردم شهر سیادِنیچ و به زبانِ خود تاتی یا سیادِنیجی میگویند.
بنابر کتاب «ایستگاههای پارتی»، تاکستان در زمان اشکانیان در سدۀ اول قبل از ميلاد از شهرهای مهم منطقه بوده و این آبادانی با توجه به کشف قطعات گچبری مربوط به دورۀ ساسانی در تپه خُندا ادامه داشته است.
تاکستان بعد از اسلام نیز در زمان آل بویه و سلجوقيان مورد توجه بوده است. بقعۀ پیر نیز با توجه به سبک معماری آن متعلق به عهد سلجوقی است. حمدالله مستوفی نیز در کتاب «نزهت القلوب» مینویسد: سیادهان بهشت ناحیه و از روستاهای معتبر قزوین بوده است.
در زمان صفویه نیز شاه عباس مسجد و حمامی در این شهر بنا میکند. این رونق تا زمان قاجار ادامه داشته به طوری که در زمان مظفرالدین شاه ماليات تاکستان به آبدارخانۀ شاهی به امینحضرت آبدارباشی موثقالملک پرداخت میشد.
اوژن فلاندن فرانسوی که در سال ۱۸۴۱ میلادی از تاکستان دیدار کرده در سفرنامۀ خود تصویری از بقعۀ پیر و تاکستان ترسيم کرده است.
تاکستان، سالن امام علی، انتهای خیابان ولیعصر، نرسیده به کمربندی
❤66
شب فصلنامه «پوشه»
به مناسبت انتشار هفتمین شماره فصلنامه «پوشه» با سردبیری مهسا طهرانی، هشتصد و چهاردهمین شب از شبهای بخارا به نقد و بررسی این نشریه اختصاص یافته است. این نشست با همکاری شهر کتاب بهار و با حضور محمدحسین خسروپناه، مهسا طهرانی، سپیده احمدی و نسیم نوربخش (مدیران شهر کتاب بهار) و علی دهباشی در ساعت پنج بعدازظهر پنجشنبه هجدهم بهمنماه ۱۴۰۳ در محل شهر کتاب بهار اصفهان برگزار میشود.
مهسا طهرانی (متولد بهار ۱۳۶۰) در ده سالگی به دلیل نمره کم نقاشی به کلاس نقاشی خصوصی رفت و تشویق معلمی که در خانه به او آموزش میداد و از نقاشی در هوای بارانی پاریس برای او تعریف میکرد، انگیزه رفتن به هنرستان و تحصیل هنر را در او ایجاد کرد. به هنرستان رفت و در رشته گرافیک دیپلم و فوق دیپلم گرفت. سپس به دانشگاه هنر رفت و در رشته مجسمهسازی فارغالتحصیل شد. در حین تحصیل به کلاسهای آزاد طراحی و نقاشی بهنام کامرانی رفت و با مجسمهسازی روز جهان آشنا شد. در پنجمین دوسالانه مجسمهسازی تهران که در موزه هنرهای معاصر برگزار شد به انتخاب هیئت داوران جایزه زیر ۳۵ سال تهران را گرفت و رزیدنسی فرانسه را دریافت کرد. از سال ۱۳۸۵ در پی دریافت جایزه، به همکاری با نشریه «تندیس» پرداخت و مقالاتی در باب معرفی مجسمهسازی جهان نوشت. نمایشگاهی از آثار او در گالری سیحون با عنوان «به جا مانده از دریا» برگزار گردید.
اما همچنان به دلیل کمبود منابع مطالعه هنر معاصر جهان و بالاخص ایران به حوزه پژوهش در تاریخ تجسمی ایران پرداخت و در پروژههای نمایشگاهی متعددی مثل «آتش سرد، کاغذ سرخ» همکاری داشت. با ایده آرشیو تاریخ تجسمی، پژوهشهای فرهنگی تهران را در دو بخش «پروژههای پژوهشی» و «گردآوری اسناد فرهنگ و هنر ایران» آغاز کرد. این پروژه تمرکزش بر گردآوری موضوعی مستندات پراکنده گنجینههای دولتی و خصوصی، همچنین تعریف یا همکاری در پروژههای پژوهشی در این زمینه است، تا علاوه بر امکان دسترسی آسانتر هنرپژوهان به این مجموعهها، با انتشارشان، ثبت و همگانیسازی بخشهایی از اسناد فرهنگ و هنر ایران را تسهیل نماید.
او سردبیر هفت شماره ابتدایی مجله «طبل» با موضوع تاثیر جنگ سرد بر فرهنگ و هنر ایران بود و سپس فصلنامه فرهنگی-هنری «پوشه» را راهاندازی کرد که در هر شماره به بخشی از تاریخ اجتماعی هنرهای تجسمی ایران میپردازد.
شهر کتاب بهار: اصفهان، خیابان چهارباغ بالا، خیابان بهار آزادی، پلاک ۱۲
به مناسبت انتشار هفتمین شماره فصلنامه «پوشه» با سردبیری مهسا طهرانی، هشتصد و چهاردهمین شب از شبهای بخارا به نقد و بررسی این نشریه اختصاص یافته است. این نشست با همکاری شهر کتاب بهار و با حضور محمدحسین خسروپناه، مهسا طهرانی، سپیده احمدی و نسیم نوربخش (مدیران شهر کتاب بهار) و علی دهباشی در ساعت پنج بعدازظهر پنجشنبه هجدهم بهمنماه ۱۴۰۳ در محل شهر کتاب بهار اصفهان برگزار میشود.
مهسا طهرانی (متولد بهار ۱۳۶۰) در ده سالگی به دلیل نمره کم نقاشی به کلاس نقاشی خصوصی رفت و تشویق معلمی که در خانه به او آموزش میداد و از نقاشی در هوای بارانی پاریس برای او تعریف میکرد، انگیزه رفتن به هنرستان و تحصیل هنر را در او ایجاد کرد. به هنرستان رفت و در رشته گرافیک دیپلم و فوق دیپلم گرفت. سپس به دانشگاه هنر رفت و در رشته مجسمهسازی فارغالتحصیل شد. در حین تحصیل به کلاسهای آزاد طراحی و نقاشی بهنام کامرانی رفت و با مجسمهسازی روز جهان آشنا شد. در پنجمین دوسالانه مجسمهسازی تهران که در موزه هنرهای معاصر برگزار شد به انتخاب هیئت داوران جایزه زیر ۳۵ سال تهران را گرفت و رزیدنسی فرانسه را دریافت کرد. از سال ۱۳۸۵ در پی دریافت جایزه، به همکاری با نشریه «تندیس» پرداخت و مقالاتی در باب معرفی مجسمهسازی جهان نوشت. نمایشگاهی از آثار او در گالری سیحون با عنوان «به جا مانده از دریا» برگزار گردید.
اما همچنان به دلیل کمبود منابع مطالعه هنر معاصر جهان و بالاخص ایران به حوزه پژوهش در تاریخ تجسمی ایران پرداخت و در پروژههای نمایشگاهی متعددی مثل «آتش سرد، کاغذ سرخ» همکاری داشت. با ایده آرشیو تاریخ تجسمی، پژوهشهای فرهنگی تهران را در دو بخش «پروژههای پژوهشی» و «گردآوری اسناد فرهنگ و هنر ایران» آغاز کرد. این پروژه تمرکزش بر گردآوری موضوعی مستندات پراکنده گنجینههای دولتی و خصوصی، همچنین تعریف یا همکاری در پروژههای پژوهشی در این زمینه است، تا علاوه بر امکان دسترسی آسانتر هنرپژوهان به این مجموعهها، با انتشارشان، ثبت و همگانیسازی بخشهایی از اسناد فرهنگ و هنر ایران را تسهیل نماید.
او سردبیر هفت شماره ابتدایی مجله «طبل» با موضوع تاثیر جنگ سرد بر فرهنگ و هنر ایران بود و سپس فصلنامه فرهنگی-هنری «پوشه» را راهاندازی کرد که در هر شماره به بخشی از تاریخ اجتماعی هنرهای تجسمی ایران میپردازد.
شهر کتاب بهار: اصفهان، خیابان چهارباغ بالا، خیابان بهار آزادی، پلاک ۱۲
❤47
عصر سهشنبههای بخارا
بررسی و معرفی کتاب «معناشناسی خُرد» نوشتۀ فرهاد ساسانی که از سوی نشر لوگوس منتشر شده است
با سخنرانی مصطفی عاصی، غلامحسین کریمی دوستان، آزیتا افراشی، فرهاد ساسانی، سیدعلیاصغر سلطانی و علی دهباشی
سهشنبه شانزدهم بهمنماه ۱۴۰۳
باغموزۀ نگارستان، تالار دکتر محمود روحالامینی
بررسی و معرفی کتاب «معناشناسی خُرد» نوشتۀ فرهاد ساسانی که از سوی نشر لوگوس منتشر شده است
با سخنرانی مصطفی عاصی، غلامحسین کریمی دوستان، آزیتا افراشی، فرهاد ساسانی، سیدعلیاصغر سلطانی و علی دهباشی
سهشنبه شانزدهم بهمنماه ۱۴۰۳
باغموزۀ نگارستان، تالار دکتر محمود روحالامینی
❤37
شب بهروز غریبپور
هشتصد و پانزدهمین شب از شبهای مجلۀ بخارا به بزرگداشت بهروز غریبپور، کارگردان تئاتر و سینما، اختصاص یافته است. این نشست در ساعت ۱۸ جمعه نوزدهم بهمنماه ۱۴۰۳، مقارن با بیست و پنجمین سالگرد تأسیس خانۀ هنرمندان ایران، و با سخنرانی فریدون صدیقی، حسین پاکدل، سیفالله صمدیان، مریم سعادت و علی دهباشی در تالار استاد جلیل شهناز برگزار میشود.
بهروز غریبپور نویسنده، کارگردان تئاتر و سینما و استاد نمایش عروسکی و نخستین مدیرعامل خانۀ هنرمندان ایران است. او دانشآموختۀ کارشناسی رشتۀ هنرهای نمایشی از دانشکدۀ هنرهای زیبا است و در آکادمی هنرهای دراماتیک رم تحصیل کرده و دارای نشان درجه یک هنری است. وی از ۱۳۴۶ تاکنون بیش از ۵۰ نمایش و اپرای عروسکی را طراحی و کارگردانی کرده و نویسنده و مترجم بیش از ۲۰ اثر بوده است.
غریبپور در مقاطع مختلف چهار دهۀ اخیر، رئیس مرکز آموزش تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان، مشاور فرهنگی شهردار تهران، بنیانگذار و مدیر فرهنگسرای بهمن، عضو شورای برنامهریزی ستاد شهر سالم، مدیر کانون نمایشهای عروسکی مرکز هنرهای نمایشی، عضو مرکز بینالمللی تئاتر عروسکی یونیما و رئیس شورای تشکیلات عروسکی WAP پراگ بوده است.
خیابان طالقانی، خیابان موسوی شمالی، بوستان هنرمندان، خانۀ هنرمندان ایران، تالار استاد جلیل شهناز
هشتصد و پانزدهمین شب از شبهای مجلۀ بخارا به بزرگداشت بهروز غریبپور، کارگردان تئاتر و سینما، اختصاص یافته است. این نشست در ساعت ۱۸ جمعه نوزدهم بهمنماه ۱۴۰۳، مقارن با بیست و پنجمین سالگرد تأسیس خانۀ هنرمندان ایران، و با سخنرانی فریدون صدیقی، حسین پاکدل، سیفالله صمدیان، مریم سعادت و علی دهباشی در تالار استاد جلیل شهناز برگزار میشود.
بهروز غریبپور نویسنده، کارگردان تئاتر و سینما و استاد نمایش عروسکی و نخستین مدیرعامل خانۀ هنرمندان ایران است. او دانشآموختۀ کارشناسی رشتۀ هنرهای نمایشی از دانشکدۀ هنرهای زیبا است و در آکادمی هنرهای دراماتیک رم تحصیل کرده و دارای نشان درجه یک هنری است. وی از ۱۳۴۶ تاکنون بیش از ۵۰ نمایش و اپرای عروسکی را طراحی و کارگردانی کرده و نویسنده و مترجم بیش از ۲۰ اثر بوده است.
غریبپور در مقاطع مختلف چهار دهۀ اخیر، رئیس مرکز آموزش تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان، مشاور فرهنگی شهردار تهران، بنیانگذار و مدیر فرهنگسرای بهمن، عضو شورای برنامهریزی ستاد شهر سالم، مدیر کانون نمایشهای عروسکی مرکز هنرهای نمایشی، عضو مرکز بینالمللی تئاتر عروسکی یونیما و رئیس شورای تشکیلات عروسکی WAP پراگ بوده است.
خیابان طالقانی، خیابان موسوی شمالی، بوستان هنرمندان، خانۀ هنرمندان ایران، تالار استاد جلیل شهناز
❤57👎1
شب تاکستان
با سخنرانی علی پدرام، اسدالله رحمانی، رضا رحمانی، حمید طاهری، سیاوش طاهرخانی و علی دهباشی
چهارشنبه هفدهم بهمنماه ۱۴۰۳
تاکستان، سالن امام علی
با سخنرانی علی پدرام، اسدالله رحمانی، رضا رحمانی، حمید طاهری، سیاوش طاهرخانی و علی دهباشی
چهارشنبه هفدهم بهمنماه ۱۴۰۳
تاکستان، سالن امام علی
❤38👎1
شب احمد عاشورپور
هشتصد و شانزدهمین شب از شبهای مجلۀ بخارا به یادبود احمد عاشورپور اختصاص یافته است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر شنبه بیستم بهمنماه ۱۴۰۳ با سخنرانی محمد باقری، امین حسنپور، حسین حقانی، محمد رضایی راد، پیروز کاموری، فرهاد مهرانفر و علی دهباشی در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود.
احمد عاشورپور، هجدهم بهمن ١٢٩٦ در بندرانزلی چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در مدرسه سنایی و متوسطه را در دبیرستان فردوسی انزلی گذراند که هردو از مراکز آموزشی مؤثر گیلان در آغاز قرن چهارده بودند. پس از دریافت دیپلم به دانشکده کشاورزی کرج رفت و اولین اجراهای خود از آهنگهای گیلکی را همانجا به روی صحنه برد که مورد استقبال دانشجویان اقوام مختلف قرار گرفت. در ١٣٢٢ به رادیو ایران دعوت شد و اولین ترانه گیلکی رادیو را به گوش همهی ایرانیان رساند. چهار سال بعد صدایش بر صفحههای سنگی ضبط شد. شهرت آوازخوانی و کنسرتهای متعدد در انزلی و رشت، او را مصمم به تحصیل موسیقی در فرنگ کرد اما دولت وقت به دلایل سیاسی از این سفر جلوگیری کرد. در ١٣٣٢ با کشتی از انزلی به فستیوال جهانی جوانان در رومانی رفت و به عنوان خواننده ترانههای فولکلوریک ایران درخشید. پس از بازگشت دستگیر و به جزیره خارک تبعید شد. تبعیدی طولانی که رابطهاش با فضای موسیقی را قطع کرد. در ١٣٣٦ دوباره به رادیو بازگشت و دورهی دوم فعالیت هنریاش را آغاز کرد. دورهای که فقط دو سال طول کشید و پایانش با پذیرش ریاست اداره آبیاری فارس رقم خورد. از این زمان چهرهی جدیدی از مهندس عاشورپور معرفی شد که به موفقیتهای مدیریتیاش در توسعه کشاورزی مناطق مختلف ایران باز میگشت. تجربهای که تا ابتدای دههی شصت ادامه داشت و پس از آن مجبور به ترک وطن شد. سرانجام همزمان با گشایشهای سیاسی دههی هفتاد به ایران بازگشت و در هشتاد و پنج سالگی دو کنسرت در تهران و رشت به روی صحنه برد. این اجراها دوباره نام و صدای عاشورپور را در ذهنها زنده کرد. آوازخوانی که انبوهی از ترانههای فولکلور گیلکی را از روستاهای و شهرهای کوچک به صحنه جدی موسیقی آورده بود. او همچنین ملودیهایی شنیدنی ساخت و ترانههای زیبایی به فارسی نوشت که بیشترشان به قصد دوزبانه کردن آهنگهای نوآورانهای بود که در همکاری با جهانگیر سرتیپپور میساختند. این دو، چند قطعه براساس ملودیهای اروپایی ساختند که بسیار محبوب شدند و ژانر موسیقی شهری گیلان را پایه نهادند. احمد عاشورپور در ٢٢ دیماه ١٣٨٦ چشم از جهان فرو بست و در غازیان انزلی به خاک سرد سپرده شد.
فرهنگسرای نیاوران: خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران، سالن خلیج فارس
هشتصد و شانزدهمین شب از شبهای مجلۀ بخارا به یادبود احمد عاشورپور اختصاص یافته است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر شنبه بیستم بهمنماه ۱۴۰۳ با سخنرانی محمد باقری، امین حسنپور، حسین حقانی، محمد رضایی راد، پیروز کاموری، فرهاد مهرانفر و علی دهباشی در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود.
احمد عاشورپور، هجدهم بهمن ١٢٩٦ در بندرانزلی چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در مدرسه سنایی و متوسطه را در دبیرستان فردوسی انزلی گذراند که هردو از مراکز آموزشی مؤثر گیلان در آغاز قرن چهارده بودند. پس از دریافت دیپلم به دانشکده کشاورزی کرج رفت و اولین اجراهای خود از آهنگهای گیلکی را همانجا به روی صحنه برد که مورد استقبال دانشجویان اقوام مختلف قرار گرفت. در ١٣٢٢ به رادیو ایران دعوت شد و اولین ترانه گیلکی رادیو را به گوش همهی ایرانیان رساند. چهار سال بعد صدایش بر صفحههای سنگی ضبط شد. شهرت آوازخوانی و کنسرتهای متعدد در انزلی و رشت، او را مصمم به تحصیل موسیقی در فرنگ کرد اما دولت وقت به دلایل سیاسی از این سفر جلوگیری کرد. در ١٣٣٢ با کشتی از انزلی به فستیوال جهانی جوانان در رومانی رفت و به عنوان خواننده ترانههای فولکلوریک ایران درخشید. پس از بازگشت دستگیر و به جزیره خارک تبعید شد. تبعیدی طولانی که رابطهاش با فضای موسیقی را قطع کرد. در ١٣٣٦ دوباره به رادیو بازگشت و دورهی دوم فعالیت هنریاش را آغاز کرد. دورهای که فقط دو سال طول کشید و پایانش با پذیرش ریاست اداره آبیاری فارس رقم خورد. از این زمان چهرهی جدیدی از مهندس عاشورپور معرفی شد که به موفقیتهای مدیریتیاش در توسعه کشاورزی مناطق مختلف ایران باز میگشت. تجربهای که تا ابتدای دههی شصت ادامه داشت و پس از آن مجبور به ترک وطن شد. سرانجام همزمان با گشایشهای سیاسی دههی هفتاد به ایران بازگشت و در هشتاد و پنج سالگی دو کنسرت در تهران و رشت به روی صحنه برد. این اجراها دوباره نام و صدای عاشورپور را در ذهنها زنده کرد. آوازخوانی که انبوهی از ترانههای فولکلور گیلکی را از روستاهای و شهرهای کوچک به صحنه جدی موسیقی آورده بود. او همچنین ملودیهایی شنیدنی ساخت و ترانههای زیبایی به فارسی نوشت که بیشترشان به قصد دوزبانه کردن آهنگهای نوآورانهای بود که در همکاری با جهانگیر سرتیپپور میساختند. این دو، چند قطعه براساس ملودیهای اروپایی ساختند که بسیار محبوب شدند و ژانر موسیقی شهری گیلان را پایه نهادند. احمد عاشورپور در ٢٢ دیماه ١٣٨٦ چشم از جهان فرو بست و در غازیان انزلی به خاک سرد سپرده شد.
فرهنگسرای نیاوران: خیابان پاسداران، مقابل پارک نیاوران، سالن خلیج فارس
❤60