#شعر_طنز_پرستار

پرستارم، حقوقم بوده بالا
که با آن میخرم انواع کالا
زنی دارم که گوید هر شبانه
چه خوشبختم، من اکنون درزمانه

که باشد شوهرخوبم، پرستار
ندیدم مثل او، مردی فداکار
پرستاری که میمیرد برایم
طلا هر ماه میگیرد برایم

. به من روز تولد داده کادو
دو روزی پیش ماشینی پرادو
که گفته تا دهند کارانه ام را
به تجریش میکشانم خانه ام را

بمن قول داده امسال اول عید
اروپا میرویم آنهم به مادرید
خلاصه چونکه نوروز آمد ازراه
عیال را بردم ای مردم فرودگاه

اروپا بردمش آنهم به ساحل
که پشتش جنگل و دریامقابل
دویدم باعیالم سوی شنها
وخوابیدیم راحت روی شنها
@Boroujerdia_94 👈
که ناگه خورد یک چیزی به بینی
که بود اندازه ی یک سیب زمینی
چوچشم خویشتن رامن گشودم
یقینم شدکه من درخانه بودم

به چشمم چون زدم من عینکم را
که دیدم شصت پای کودکم را
که بیرون مانده از جوراب پاره
به زیر پتویم رفتم دوباره

ز روی طفلکی من شرم کردم
که اورا روز وشب دلگرم کردم
که چون در درس خود ممتازباشد
به پایش جفت کفشی ناز باشد

اگرچه اول اوشد در کلاسش
عوض امانشد کفش و لباسش
به روی همسرم کردم نگاهی
که چشمم رفت،ای مردم،سیاهی

که دیدم موی او نصفش سفیدست
ولی یک روز خوش بامن ندیدست
به بالشتم فروبردم سرم را
چودیدم کودک کوچکترم را
@Boroujerdia_94 👈
زبس بابای خودرا او ندیدست
پس از دیدار من،رنگش پریدست
زبس بابا کشیک و بچه تنهاست
به مامان گفته آقا دزده اینجاست

برای بچه ها کاری نکردم
از آنها من پرستاری نکردم
پرستارم که خود بیمارم امروز
که کوتاهست بس دیوارم امروز

درست است خالی اکنون جیب وکیف
است
خوشم اما که شغلم بس شریف است
خوشم زیرا پرستارم خدایا
که من غمخوار بیمارم خدایا

خوشم آنکس که منرا آفریدست
عنایت کرده روپوشم سفیدست

✍جواد زرین فر

👩‍⚕روز پرستار را به همه پرستاران مهربان و فداکار تبریک میگوییم.👨‍⚕💐

کانال رسمی بروجردیها👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAADv7PURHNRrh0QguyQ