🟠 این مطلب را بخوانید و سپس به پست بعدی توجه کنید:
@bjpub
# آیندهیعجیبوغریبجهانبه همین زودی، در همین نزدیکی
_در هفته گذشته در جهان، خبری بهگوش جهانیان رسید که *شرکت ایلانماسک آمریکایی* مجوز جاسازی تراشهای به اندازه کمتر از یک میلیمتر در مغز انسان گرفته است._
این تراشه هوشمصنوعی است که بر چند حیوان از جمله میمون و خرس آزمایش شده است که میمون توانسته است بهزبان انگلیسی دهها؛ بلکه صدها صفحه تایپ کند و در نوشتههایی که تایپ کرده است. اطلاعات موجود در این تراشه بازیابیوتحلیل کرده و در طی آن از احساسات خود جملاتی همانند اینکه " گرسنه هستم" و "به آب و غذا نیاز دارم" یا موارد مشابه آن بهمخاطبین خود ابراز نموده است یا خرس بدون اینکه قبلاً در ورزش تنیس تحت مراقبت یک انسان آموزش دیدهباشد توانسته است این بازی را بهنحو احسن انجام دهد.
این تراشه را در مغز یک معلول نخاعی جاسازی کردند که به وسیله ایجاد پلارتباطی بین اعصاب نخاع توانست سلامتی خود را باز یابد و از رختخواب بلندشود و راه برود!
یا با کمک جاسازی این تراشه یک نابینای مادرزاد توانسته است که بینایی خود را بازیابد و با چشمان خود اطرافش را ببیند.
به احتمال زیاد در مدت بسیار کم که شاید از ششماه تا یکسال طول نکشد این تراشه بدست تمام انسانها با قیمت مناسب که از گوشیموبایل کمتر باشد قرار بگیرد. که در تمام زندگی انسانها وارد میشود و انسانهادر زندگی شاهد یک تحول و فرگشت شگرف و بسیار مهم خواهند شد.
تحولیکه آنها را از انسانهای ماقبل از ظهور این پدیده میلیونها بلکه میلیاردها سال درحد بینهایت بهجلو میبرد دراثر این پدیده محیرالعقول در آینده بسیار نزدیک نسلگوشی موبایل و کامپیوتر از بین میرود و پزشکی در بیشتر رشتههای خود طوری بهجلو خواهد رفت که برای انسان امروزی قابل تصور نیست.
مدارس و دانشگاهها و مراکز آموزشی بیمعنی میشوند و اگر بهطور کلی برچیده نشوند خیلی کوچک و محدود خواهند شد؛ زیرا با جاسازی یک تراشه در مغز یک انسان در عرض چند صدمثانیه میتواند با هر زبانیکه دلش بخواهد صحبتکند.
یا در عرض مدتزمان کمتر از یکثانیه معادلههای پیچیده ریاضی و مسائل علمی که نیاز به ماهها و سالها فکرکردن دارند حلکند.
چنین انسانی نیاز بهمراجعه به پزشک یا وکیل و غیره ندارد و در هر علمیکه بخواهد میتواند نظر بدهد و تحلیلهای بسیار دقیق و مصؤن از خطا از یافتههای علمی میدهد.
در چنین اوضاعی انسانها دیگر نیاز به صحبتکردن یا نوشتن یا خواندن برای تبادل اطلاعات نخواهند داشت و بهوسیله هوشمصنوعی در هرکجای دنیا که هستند تبادل اطلاعات میکنند.
در آینده نزدیک خیلی از کارهایی که در حالحاضر رواجدارند از بین خواهند رفت و در نوع انسان یک فراگشت ایجاد خواهد شد نه از نوع ژنتیکی آن؛ بلکه بهمراتب فراتر خواهد بود که انسان حاضر به یک انسان دیگر تبدیل خواهد شد.
در اثر این تحول عظیم انسانهای نسلآینده بهنسل ما همانند انسانهای نخستین که میلیونها سال با علم و زندگی فاصله دارند نگاه میکنند.
انسانها در حال واردشدن بهیک تمدن جدید و بزرگ و وسیع هستند که در این تمدن زیادِ از چیزهاییکه ما در حالحاضر داریم ازبین خواهند رفت.
در آینده نزدیک چیزی بهنام زبان یا خط دیده نمیشود و شیوه تبادل اطلاعات میان انسانها تغییر میکند. دین و مذهب معنی و مفهومی برای انسانها در تمدن آینده ندارند، و ... روابط عاطفی و احساسات و معاشرتهای بین افراد دچار تحولعظیم خواهندشد و شیوه زاد و ولد کردن انسانها تغییر خواهد کرد.
شاید با این تحول شگرف انسان خیلی سریع از کره زمین به کرات دیگر که خیلی وسیع و پرنعمت هستند مهاجرت می کند که زمین در آینده نه چندان دور به یک مخروبه غیر قابل سکونت تبدیل خواهد شد
دکتر غلامحسین غفاری
@bjpub
@bjpub
# آیندهیعجیبوغریبجهانبه همین زودی، در همین نزدیکی
_در هفته گذشته در جهان، خبری بهگوش جهانیان رسید که *شرکت ایلانماسک آمریکایی* مجوز جاسازی تراشهای به اندازه کمتر از یک میلیمتر در مغز انسان گرفته است._
این تراشه هوشمصنوعی است که بر چند حیوان از جمله میمون و خرس آزمایش شده است که میمون توانسته است بهزبان انگلیسی دهها؛ بلکه صدها صفحه تایپ کند و در نوشتههایی که تایپ کرده است. اطلاعات موجود در این تراشه بازیابیوتحلیل کرده و در طی آن از احساسات خود جملاتی همانند اینکه " گرسنه هستم" و "به آب و غذا نیاز دارم" یا موارد مشابه آن بهمخاطبین خود ابراز نموده است یا خرس بدون اینکه قبلاً در ورزش تنیس تحت مراقبت یک انسان آموزش دیدهباشد توانسته است این بازی را بهنحو احسن انجام دهد.
این تراشه را در مغز یک معلول نخاعی جاسازی کردند که به وسیله ایجاد پلارتباطی بین اعصاب نخاع توانست سلامتی خود را باز یابد و از رختخواب بلندشود و راه برود!
یا با کمک جاسازی این تراشه یک نابینای مادرزاد توانسته است که بینایی خود را بازیابد و با چشمان خود اطرافش را ببیند.
به احتمال زیاد در مدت بسیار کم که شاید از ششماه تا یکسال طول نکشد این تراشه بدست تمام انسانها با قیمت مناسب که از گوشیموبایل کمتر باشد قرار بگیرد. که در تمام زندگی انسانها وارد میشود و انسانهادر زندگی شاهد یک تحول و فرگشت شگرف و بسیار مهم خواهند شد.
تحولیکه آنها را از انسانهای ماقبل از ظهور این پدیده میلیونها بلکه میلیاردها سال درحد بینهایت بهجلو میبرد دراثر این پدیده محیرالعقول در آینده بسیار نزدیک نسلگوشی موبایل و کامپیوتر از بین میرود و پزشکی در بیشتر رشتههای خود طوری بهجلو خواهد رفت که برای انسان امروزی قابل تصور نیست.
مدارس و دانشگاهها و مراکز آموزشی بیمعنی میشوند و اگر بهطور کلی برچیده نشوند خیلی کوچک و محدود خواهند شد؛ زیرا با جاسازی یک تراشه در مغز یک انسان در عرض چند صدمثانیه میتواند با هر زبانیکه دلش بخواهد صحبتکند.
یا در عرض مدتزمان کمتر از یکثانیه معادلههای پیچیده ریاضی و مسائل علمی که نیاز به ماهها و سالها فکرکردن دارند حلکند.
چنین انسانی نیاز بهمراجعه به پزشک یا وکیل و غیره ندارد و در هر علمیکه بخواهد میتواند نظر بدهد و تحلیلهای بسیار دقیق و مصؤن از خطا از یافتههای علمی میدهد.
در چنین اوضاعی انسانها دیگر نیاز به صحبتکردن یا نوشتن یا خواندن برای تبادل اطلاعات نخواهند داشت و بهوسیله هوشمصنوعی در هرکجای دنیا که هستند تبادل اطلاعات میکنند.
در آینده نزدیک خیلی از کارهایی که در حالحاضر رواجدارند از بین خواهند رفت و در نوع انسان یک فراگشت ایجاد خواهد شد نه از نوع ژنتیکی آن؛ بلکه بهمراتب فراتر خواهد بود که انسان حاضر به یک انسان دیگر تبدیل خواهد شد.
در اثر این تحول عظیم انسانهای نسلآینده بهنسل ما همانند انسانهای نخستین که میلیونها سال با علم و زندگی فاصله دارند نگاه میکنند.
انسانها در حال واردشدن بهیک تمدن جدید و بزرگ و وسیع هستند که در این تمدن زیادِ از چیزهاییکه ما در حالحاضر داریم ازبین خواهند رفت.
در آینده نزدیک چیزی بهنام زبان یا خط دیده نمیشود و شیوه تبادل اطلاعات میان انسانها تغییر میکند. دین و مذهب معنی و مفهومی برای انسانها در تمدن آینده ندارند، و ... روابط عاطفی و احساسات و معاشرتهای بین افراد دچار تحولعظیم خواهندشد و شیوه زاد و ولد کردن انسانها تغییر خواهد کرد.
شاید با این تحول شگرف انسان خیلی سریع از کره زمین به کرات دیگر که خیلی وسیع و پرنعمت هستند مهاجرت می کند که زمین در آینده نه چندان دور به یک مخروبه غیر قابل سکونت تبدیل خواهد شد
دکتر غلامحسین غفاری
@bjpub
👍1
چه کسانی کتاب آنومی و سرزمین بزرگاندازهها را خواندهاند؟
این مطالب در این کتاب پیشبینی نشده بود؟!
کاش این داستان به حقیقت نمیپیوست!
@bjpub
این مطالب در این کتاب پیشبینی نشده بود؟!
کاش این داستان به حقیقت نمیپیوست!
@bjpub
❤1
سهصبح مانده به آخرینروز
سرما، شولایی بر تن و تبرزینی در دست
لطافت آفتاب را میشکافت
آمده بودیم پی کار که گنجشگکی خورد به شیشه، بر زمین افتاد.
قلبم هزارتکه شد. در را باز کردم و رفتم از زمین برداشتمش.
بیجان ، با چشمانی بسته کف دستانم آرمیده بود .
آن جسم کوچک لطیف، آن آوازک نازک را
دستی به ناز کشیدم.
همان اوقات بود که بیدار شد و در هول ثانیهها چشمانم را کند، برد.
پرسیدم: «چشمانم! چشمانم را میبری؟ »
گفت میبرم آقا ! تو نیازی به این کرهٔ خونین نداری، با دو چشم دلت میبینی آقا.
گفتم اما آنها چشمهای مناند.
جواب داد میبرم برای مرد همسایه. اوست که نمیبیند.
و رفت.
ظهر روز بعد دخترم از کلاس درس برگشت و گفت راستی دیدی چه شد پدر؟ مرد همسایه که گنجشگکی را مرده بود دیوانه شد، چشمهاش را کند .
الهه برزگر
@bjpub
سرما، شولایی بر تن و تبرزینی در دست
لطافت آفتاب را میشکافت
آمده بودیم پی کار که گنجشگکی خورد به شیشه، بر زمین افتاد.
قلبم هزارتکه شد. در را باز کردم و رفتم از زمین برداشتمش.
بیجان ، با چشمانی بسته کف دستانم آرمیده بود .
آن جسم کوچک لطیف، آن آوازک نازک را
دستی به ناز کشیدم.
همان اوقات بود که بیدار شد و در هول ثانیهها چشمانم را کند، برد.
پرسیدم: «چشمانم! چشمانم را میبری؟ »
گفت میبرم آقا ! تو نیازی به این کرهٔ خونین نداری، با دو چشم دلت میبینی آقا.
گفتم اما آنها چشمهای مناند.
جواب داد میبرم برای مرد همسایه. اوست که نمیبیند.
و رفت.
ظهر روز بعد دخترم از کلاس درس برگشت و گفت راستی دیدی چه شد پدر؟ مرد همسایه که گنجشگکی را مرده بود دیوانه شد، چشمهاش را کند .
الهه برزگر
@bjpub
❤2
انتشارات بتهجقه
@bjpub
کتاب نقد تموم شد.❌
آنومی شد ۵ جلد.✅
هریو با جلد مم..نو..ع تمام شد.❌
هریو با جلد جدید موجود✅
قیمت ۶۰ ت
آنومی شد ۵ جلد.✅
هریو با جلد مم..نو..ع تمام شد.❌
هریو با جلد جدید موجود✅
قیمت ۶۰ ت
👍1🔥1
خشم و عصبانیت زنان معمولاً با گریهوزاری همراه است که نشانهٔ ناتوانی و درماندگی زنان در مواقعی است که احساس میکنند مورد ظلم و بیعدالتی قرار گرفتهاند. زمانی که زن در برابر قدرت فرد یا موضوعی که باعث عصبانیتش شده احساس ضعف و ناتوانی میکند یا فرد مقابل آنقدر زورمند و زورگو است که تلاشهای او برای مقابله هیچ ثمری ندارد، باز هم از شدت خشم به گریه میافتد. معمولاً گریه بهاشتباه نشانهٔ غم و اندوه تلقی میشود، اما در حقیقت گریه نشانهٔ حقانیت خشم زن و عمق آسیب و آزاری است که میبیند.
#سندروم_دخترخوب
#بورلی_انگل
@bjpub
#سندروم_دخترخوب
#بورلی_انگل
@bjpub
👍2
پذیرش این نکته که همه چیز خاکستری است، حال کمی تیرهتر یا روشنتر، در درون ما صلحی در برابر تمامی جهان و موجودات به وجود میآورد تا به دور از قضاوتها، حسادتها، کینهها و ناراحتی از دیگران با آرامش بیشتری توجه خود را از اطراف گرفته و به درون متمرکز کنیم.
📕 تمام جهان در من است
✍🏻 #ایمان_سرورپور
@bjpub
📕 تمام جهان در من است
✍🏻 #ایمان_سرورپور
@bjpub
👍2
میدانید چه میگویم؟
زمانه برای هر کس ساز متفاوتی مینوازد. هر کسی رنجی متحمل شده و مدتها شانههایش زیر بار آن، زخم برداشته، کبود شده . این همان چیزی است که باعث میشود آدمها قوانین خاص خودشان راه داشته باشند و بر آن پافشاری کنند.
این مسئله برای کسانی که هدفی را دنبال میکنند وضوح بیشتری مییابد و حوادث و دردها نقش پررنگتری به خود میگیرند.
این جهان ، برای همه یکسان نیست. جهانی که مردان در آن زیست میکنند با جهانی که زنان در آن هستند زمین تا آسمان با هم متفاوت است. مردان رنجهای خود را دارند و زنان زخمهای مخصوص خود را و هیچیک از دو گروه در اکثر موارد نمیتوانند به آندیگری مشاورههای مفیدی ارائه دهند.
در همین حوالی است که میگویند لبخند، زبان مشترک همهٔ انسانهاست. عشق است که آدم را کنار هم نگه میدارد. عشق .. فقط عشق.. همین عشقِ لعنتیِ واجب! همین علتِ امید...!
فقط باید شانهای شویم به جهت چشمبرهمنهادن دوست و یکجفت گوش برای شنیدن.
الهه برزگر
@bjpub
زمانه برای هر کس ساز متفاوتی مینوازد. هر کسی رنجی متحمل شده و مدتها شانههایش زیر بار آن، زخم برداشته، کبود شده . این همان چیزی است که باعث میشود آدمها قوانین خاص خودشان راه داشته باشند و بر آن پافشاری کنند.
این مسئله برای کسانی که هدفی را دنبال میکنند وضوح بیشتری مییابد و حوادث و دردها نقش پررنگتری به خود میگیرند.
این جهان ، برای همه یکسان نیست. جهانی که مردان در آن زیست میکنند با جهانی که زنان در آن هستند زمین تا آسمان با هم متفاوت است. مردان رنجهای خود را دارند و زنان زخمهای مخصوص خود را و هیچیک از دو گروه در اکثر موارد نمیتوانند به آندیگری مشاورههای مفیدی ارائه دهند.
در همین حوالی است که میگویند لبخند، زبان مشترک همهٔ انسانهاست. عشق است که آدم را کنار هم نگه میدارد. عشق .. فقط عشق.. همین عشقِ لعنتیِ واجب! همین علتِ امید...!
فقط باید شانهای شویم به جهت چشمبرهمنهادن دوست و یکجفت گوش برای شنیدن.
الهه برزگر
@bjpub
❤4
#دالتون_ترومبو نويسنده و فيلمنامه نویس امريكايى می گوید:
یادم هست پیش از ازدواجم، مدتی با همسرم همکار بودم. فضای کار باعث شده بود که او از شخصیت و اطلاعاتِ من خوشش بیاید. ناگفته هم نماند که خودم بدم نمی آمد که او اینقدر شیفتهی یک آدمِ فرا واقعی و به قولِ خودش «عجیب و غریب» شده!
ما با هم ازدواج کردیم.
سالِ اول را پشتِ سر گذاشتیم و مثلِ همهی زن و شوهرهای دیگر، بالاخره یک روزی دعوای سختی با هم کردیم.در آن دعوا چیزی از همسرم شنیدم که حالا بعد از جداییمان، چراغِ راهِ آیندهی رفتارهایم شده:
-«منو باش که خیال میکردم تو چه آدمِ بزرگ و خاصی هستی!... ولی می بینم الآن هیچی نیستی!... یه آدمِ معمولی!»
امروز که دقت میکنم، میبینم تقریبا همهی ما در طولِ زندگی، به لحظهاى میرسیم که آدم های خاص و افسانهاى مان، تبدیل به آدمی واقعی و معمولی می شوند و درست در همان لحظه، آن آدمی که همیشه برایمان بُت بوده، به طرزِ دهشتناکی خُرد و خاکشیر خواهد شد.
ما اغلب دوست داریم از کسانی که خوشمان میآید، بُت درست کنیم و از آنها «اَبَر انسان» بسازیم و وقتی آن شخصیتِ ابر انسانی تبدیل به یک انسانِ عادی شد، از او متنفر شویم.
*واقعیت آن است که همه، آدمهای معمولیاى هستند.
حتی آنهایی که ما ابر انسان می پنداریم هم دستشویی میروند، وقتی میخوابند آبِ دهنشان روی بالش میریزد، آنها هم دچار اسهال و یبوست میشوند، میترسند، دروغ میگویند، عرقِشان بوی گند میدهد و ....!
بعدها که فرصتی شد تا به هنرجویانِ ادبیات و تئاتر آموزش بدهم، احساس کردم هنرجویانم ناخواسته و از روی لطف، دوست داشتند بگویند که مربی ما، آدمِ خیلی عجیب و غریبی است!
*اولین چارهی کار این بود که از آنها بخواهم «استاد» خطابم نکنند. چون اصولا این لفظ برای منی که سطحِ علمی و آکادمیکِ لازم را ندارم، عنوانِ اشتباهی است.
*در قدم بعد، سعی کردم به آنها نشان دهم که من هم مثلِ همهی آدمهای دیگر، نیازهای طبیعی دارم؛ عصبانی می شوم، غمگین می شوم، گرسنه می شوم، دستشویی می روم، دست و بالم درد می گیرد و هزار و یک چیزِ دیگر که همهی آدمها دارند.
*اما به نظرم، دو چیز خیلی مهم هست که باید هر کس به خودش بگوید و نگذارد دیگران از او تصویری فرا انسانی و غیرواقعی بسازند:
☑️ اول احترام
حتی جلوی پای یک پسر بچهی 7 ساله هم باید بلند شد و یا بعد از یک دخترِ 5 ساله از در عبور کرد. باید آنقدر به دیگران احترام گذاشت که بدانند نه تنها از تو چیزی کم ندارند که به مراتب از تو با ارزشتر و مهمترند.
☑️ دوم راستگویی
*به عقیدهی من هیچ ارزشی و خصلتی بزرگتر و انسانیتر از راستگویی نیست.
اعترافِ به «ندانستن» و «نتوانستن» یکی از بزرگترین سدهایی است که ما در طولِ عمرمان باید از آن بگذریم.
*اطرافیان اگر بدانند که ما هم مثلِ همهی آدمهای دیگر، یک آدمِ با نیازهای عادی هستیم، هرگز تصورشان از ما، تصوری فراواقعی نخواهد شد.
*اینهایی که گفتم، فقط مخصوصِ هنرجو و مربی نیست. خیلی به کارِ عاشق و معشوقها هم میآید. به یک دلدادهی شیفته باید گفت:
*«کسی که تو امروز در بهترین لباس و عطر و قیافه میبینی، در خلوتش، شامپانزه ای تمام عیار می"شود!...
تو با یک آدمِ معمولی طرفی، نه یک ابرقهرمانِ سوپراستار!»
همهی ما آدمیم.
*آدمهای خیلی معمولی...*
@bjpub
یادم هست پیش از ازدواجم، مدتی با همسرم همکار بودم. فضای کار باعث شده بود که او از شخصیت و اطلاعاتِ من خوشش بیاید. ناگفته هم نماند که خودم بدم نمی آمد که او اینقدر شیفتهی یک آدمِ فرا واقعی و به قولِ خودش «عجیب و غریب» شده!
ما با هم ازدواج کردیم.
سالِ اول را پشتِ سر گذاشتیم و مثلِ همهی زن و شوهرهای دیگر، بالاخره یک روزی دعوای سختی با هم کردیم.در آن دعوا چیزی از همسرم شنیدم که حالا بعد از جداییمان، چراغِ راهِ آیندهی رفتارهایم شده:
-«منو باش که خیال میکردم تو چه آدمِ بزرگ و خاصی هستی!... ولی می بینم الآن هیچی نیستی!... یه آدمِ معمولی!»
امروز که دقت میکنم، میبینم تقریبا همهی ما در طولِ زندگی، به لحظهاى میرسیم که آدم های خاص و افسانهاى مان، تبدیل به آدمی واقعی و معمولی می شوند و درست در همان لحظه، آن آدمی که همیشه برایمان بُت بوده، به طرزِ دهشتناکی خُرد و خاکشیر خواهد شد.
ما اغلب دوست داریم از کسانی که خوشمان میآید، بُت درست کنیم و از آنها «اَبَر انسان» بسازیم و وقتی آن شخصیتِ ابر انسانی تبدیل به یک انسانِ عادی شد، از او متنفر شویم.
*واقعیت آن است که همه، آدمهای معمولیاى هستند.
حتی آنهایی که ما ابر انسان می پنداریم هم دستشویی میروند، وقتی میخوابند آبِ دهنشان روی بالش میریزد، آنها هم دچار اسهال و یبوست میشوند، میترسند، دروغ میگویند، عرقِشان بوی گند میدهد و ....!
بعدها که فرصتی شد تا به هنرجویانِ ادبیات و تئاتر آموزش بدهم، احساس کردم هنرجویانم ناخواسته و از روی لطف، دوست داشتند بگویند که مربی ما، آدمِ خیلی عجیب و غریبی است!
*اولین چارهی کار این بود که از آنها بخواهم «استاد» خطابم نکنند. چون اصولا این لفظ برای منی که سطحِ علمی و آکادمیکِ لازم را ندارم، عنوانِ اشتباهی است.
*در قدم بعد، سعی کردم به آنها نشان دهم که من هم مثلِ همهی آدمهای دیگر، نیازهای طبیعی دارم؛ عصبانی می شوم، غمگین می شوم، گرسنه می شوم، دستشویی می روم، دست و بالم درد می گیرد و هزار و یک چیزِ دیگر که همهی آدمها دارند.
*اما به نظرم، دو چیز خیلی مهم هست که باید هر کس به خودش بگوید و نگذارد دیگران از او تصویری فرا انسانی و غیرواقعی بسازند:
☑️ اول احترام
حتی جلوی پای یک پسر بچهی 7 ساله هم باید بلند شد و یا بعد از یک دخترِ 5 ساله از در عبور کرد. باید آنقدر به دیگران احترام گذاشت که بدانند نه تنها از تو چیزی کم ندارند که به مراتب از تو با ارزشتر و مهمترند.
☑️ دوم راستگویی
*به عقیدهی من هیچ ارزشی و خصلتی بزرگتر و انسانیتر از راستگویی نیست.
اعترافِ به «ندانستن» و «نتوانستن» یکی از بزرگترین سدهایی است که ما در طولِ عمرمان باید از آن بگذریم.
*اطرافیان اگر بدانند که ما هم مثلِ همهی آدمهای دیگر، یک آدمِ با نیازهای عادی هستیم، هرگز تصورشان از ما، تصوری فراواقعی نخواهد شد.
*اینهایی که گفتم، فقط مخصوصِ هنرجو و مربی نیست. خیلی به کارِ عاشق و معشوقها هم میآید. به یک دلدادهی شیفته باید گفت:
*«کسی که تو امروز در بهترین لباس و عطر و قیافه میبینی، در خلوتش، شامپانزه ای تمام عیار می"شود!...
تو با یک آدمِ معمولی طرفی، نه یک ابرقهرمانِ سوپراستار!»
همهی ما آدمیم.
*آدمهای خیلی معمولی...*
@bjpub
❤1👍1
⚪ چاپ سفارشی فقط برای شما
چاپ سفارشی یا Print on Demand (POD) یک روش چاپ کتاب است که در آن کتابها تنها پس از ثبت سفارش توسط مشتری چاپ میشوند. این روش در مقایسه با چاپ سنتی، انعطافپذیری و صرفهجویی بیشتری را ارائه میدهد.
ویژگیهای چاپ سفارشی (POD):
1. بدون نیاز به چاپ انبوه: نیازی نیست تعداد زیادی کتاب از پیش چاپ شود. این باعث کاهش هزینههای ذخیرهسازی و جلوگیری از ضایعات میشود.
2. هزینه اولیه پایین: برخلاف چاپ سنتی که هزینه زیادی برای چاپ تعداد بالا در ابتدای کار لازم است، در POD فقط هزینه چاپ سفارش دادهشده پرداخت میشود.
3. امکان سفارشیسازی: شاید دلتان بخواهد سفارشتان را برای کسی ارسال کنید و تقدیمیهٔ مخصوص به خودتان را بنویسید و به ابتدای کتاب اضافه کنید، ما این کار را برای شما انجام میدهیم.
برای خرید کتاب سفارشی میتوانید به دایرکت مراجعه کنید.
عناوین کتابهای قابل سفارش در چاپ سفارشی شما:
_هریو و آوای دُرسامُون
_آنومی و سرزمین بزرگاندازهها
_قصههای شاپری
_پری ناروَن
_چگونه یک کتاب را نقد کنیم؟
کتابهای داستان کودکانه همراه با رنگآمیزی :
_وقتی خورشید عروس شد
_خانهٔ من
_منِ خوشحال
برای اطلاعات بیشتر به دایرکت سر بزنید.
@bjpub
چاپ سفارشی یا Print on Demand (POD) یک روش چاپ کتاب است که در آن کتابها تنها پس از ثبت سفارش توسط مشتری چاپ میشوند. این روش در مقایسه با چاپ سنتی، انعطافپذیری و صرفهجویی بیشتری را ارائه میدهد.
ویژگیهای چاپ سفارشی (POD):
1. بدون نیاز به چاپ انبوه: نیازی نیست تعداد زیادی کتاب از پیش چاپ شود. این باعث کاهش هزینههای ذخیرهسازی و جلوگیری از ضایعات میشود.
2. هزینه اولیه پایین: برخلاف چاپ سنتی که هزینه زیادی برای چاپ تعداد بالا در ابتدای کار لازم است، در POD فقط هزینه چاپ سفارش دادهشده پرداخت میشود.
3. امکان سفارشیسازی: شاید دلتان بخواهد سفارشتان را برای کسی ارسال کنید و تقدیمیهٔ مخصوص به خودتان را بنویسید و به ابتدای کتاب اضافه کنید، ما این کار را برای شما انجام میدهیم.
برای خرید کتاب سفارشی میتوانید به دایرکت مراجعه کنید.
عناوین کتابهای قابل سفارش در چاپ سفارشی شما:
_هریو و آوای دُرسامُون
_آنومی و سرزمین بزرگاندازهها
_قصههای شاپری
_پری ناروَن
_چگونه یک کتاب را نقد کنیم؟
کتابهای داستان کودکانه همراه با رنگآمیزی :
_وقتی خورشید عروس شد
_خانهٔ من
_منِ خوشحال
برای اطلاعات بیشتر به دایرکت سر بزنید.
@bjpub
👏1