This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
❓❓چگونه میتوانید در رابطه خود، احساس تنهایی را متوقف کنید و یک بار دیگر نسبت به پارتنرتان احساس نزدیکی کنید؟
💢 ازدواج، درمان افسردگی، تنهایی و ... نیست. اگر این موضوع را بدانید و انتظارات خود را واقعبینانه نگهدارید، شانسی برای خوشبختی طولانیمدت دارید. "
احساسات شدید عشق و خوشبختی، مداوم و پایدار نیستند. در بین همه کسانی که روابط عاشقانه دارند، اختلاف نظر وجود دارد. در هر رابطهایی زمانهایی وجود دارد که دو نفر از هم فاصله میگیرند.
همچنین، یک مطالعه در سال 2016 نشان داد که تنهایی میتواند یک ویژگی ذاتی باشد. ممکن است برخی افراد از نظر ژنتیکی مستعد احساس تنهایی باشند و رابطه، هرچقدر هم که در آن محبت وجود داشته باشد، درمانی برای تنهایی آنها نیست.
💢 در مورد احساسات خود با شریک زندگی خود صحبت کنید. بدون سرزنش یا متهم کردن او، بگویید چه احساسی دارید و به چه چیزهایی احتیاج دارید. این میتواند کلید ارتباط مفید باشد.
💢 درک کنید که تغییرات و گذارها میتوانند برای مدتی ناراحتی و تنهایی به همراه داشته باشند. حتی تغییرات مثبت و پیشبینی شده میتواند یک رابطه صمیمی را سرد کند. به دنیا آمدن نوزاد، ارتقاء شغل و بازنشستگی از این نوع تغییرات میباشند.
💢 اگر ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را به طور معنیدار قطع کردهاید، جستجوی کمک به معنای ضعف یا ناامیدی نیست. دریافت کمک محرمانه از یک متخصص سلامت روان، میتواند راهی برای زنده نگه داشتن عشق و احیای احساس نزدیکی شما باشد.
💢 در میان مشغلههای زندگی مثل کار، کودکان و سایر تعهدات، لمس، لبخند، در آغوش گرفتن یا چند کلمه محبتآمیز میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
منبع:
- Bialik, Kristin. Americans unhappy with family, social or financial life are more likely to say they feel lonely. Fact Tank. December 3, 2018, Pew Research Center.
https://www.aparat.com/v/B42Z6
❓❓چگونه میتوانید در رابطه خود، احساس تنهایی را متوقف کنید و یک بار دیگر نسبت به پارتنرتان احساس نزدیکی کنید؟
💢 ازدواج، درمان افسردگی، تنهایی و ... نیست. اگر این موضوع را بدانید و انتظارات خود را واقعبینانه نگهدارید، شانسی برای خوشبختی طولانیمدت دارید. "
احساسات شدید عشق و خوشبختی، مداوم و پایدار نیستند. در بین همه کسانی که روابط عاشقانه دارند، اختلاف نظر وجود دارد. در هر رابطهایی زمانهایی وجود دارد که دو نفر از هم فاصله میگیرند.
همچنین، یک مطالعه در سال 2016 نشان داد که تنهایی میتواند یک ویژگی ذاتی باشد. ممکن است برخی افراد از نظر ژنتیکی مستعد احساس تنهایی باشند و رابطه، هرچقدر هم که در آن محبت وجود داشته باشد، درمانی برای تنهایی آنها نیست.
💢 در مورد احساسات خود با شریک زندگی خود صحبت کنید. بدون سرزنش یا متهم کردن او، بگویید چه احساسی دارید و به چه چیزهایی احتیاج دارید. این میتواند کلید ارتباط مفید باشد.
💢 درک کنید که تغییرات و گذارها میتوانند برای مدتی ناراحتی و تنهایی به همراه داشته باشند. حتی تغییرات مثبت و پیشبینی شده میتواند یک رابطه صمیمی را سرد کند. به دنیا آمدن نوزاد، ارتقاء شغل و بازنشستگی از این نوع تغییرات میباشند.
💢 اگر ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را به طور معنیدار قطع کردهاید، جستجوی کمک به معنای ضعف یا ناامیدی نیست. دریافت کمک محرمانه از یک متخصص سلامت روان، میتواند راهی برای زنده نگه داشتن عشق و احیای احساس نزدیکی شما باشد.
💢 در میان مشغلههای زندگی مثل کار، کودکان و سایر تعهدات، لمس، لبخند، در آغوش گرفتن یا چند کلمه محبتآمیز میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
منبع:
- Bialik, Kristin. Americans unhappy with family, social or financial life are more likely to say they feel lonely. Fact Tank. December 3, 2018, Pew Research Center.
https://www.aparat.com/v/B42Z6
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
معرفی کلینیک تخصصی روانشناسی و مشاوره بینش نوین
معرفی کلینیک تخصصی روانشناسی و مشاوره بینش نوینWebsitehttp://Www.bineshnovin.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎭نزاع درونی (استعاره صفحه شطرنج)
♟https://t.me/binesh_novin
♟https://t.me/binesh_novin
#یک_قاچ_کتاب 🍉
بیا صادق باشیم. ما بهدرستی نمیدانیم چهچیزی عامل موفقیت ماست. نمیتوانیم بهدقت بگوییم چه چیزی خوشحالمان میکند. ولی با قطعیت میتوانیم بگوییم چهچیزی موفقیت و شادی ما را نابود میکند. این درک، با وجود سادگیاش، بسیار اساسی است: دانستن منفی (شناخت نبایدها) بسیار قدرتمندتر از دانستن مثبت (شناخت بایدها) است.
#هنر_شفاف_اندیشیدن
#رولف_دوبلی
✨https://t.me/binesh_novin
بیا صادق باشیم. ما بهدرستی نمیدانیم چهچیزی عامل موفقیت ماست. نمیتوانیم بهدقت بگوییم چه چیزی خوشحالمان میکند. ولی با قطعیت میتوانیم بگوییم چهچیزی موفقیت و شادی ما را نابود میکند. این درک، با وجود سادگیاش، بسیار اساسی است: دانستن منفی (شناخت نبایدها) بسیار قدرتمندتر از دانستن مثبت (شناخت بایدها) است.
#هنر_شفاف_اندیشیدن
#رولف_دوبلی
✨https://t.me/binesh_novin
گاه باید رویید
در کنارِ چشمه
در شکافِ یک سنگ !
به امید فرداها . . .
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﺣﺲ ﻧﺴﯿﻢ
ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﻭﺍﮊﻩ ﯼ ﺧﻮﺏ
در هوای خنک استغنا ...
#سهراب_سپهری
📀https://t.me/binesh_novin
در کنارِ چشمه
در شکافِ یک سنگ !
به امید فرداها . . .
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﺣﺲ ﻧﺴﯿﻢ
ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﻭﺍﮊﻩ ﯼ ﺧﻮﺏ
در هوای خنک استغنا ...
#سهراب_سپهری
📀https://t.me/binesh_novin
Fruhlingsstimmen (Voices of Spring), Op. 410
ORF Radio-Symphonieorchester Wien
نغمه کلاسیک و پرعطوفتی از موسیقی های ماندگار دوران رمانتیک...
"آوای بهار" قطعه مشهور و دلنشینی از نوشته های #یوهان_اشتراوس پسر...
این قطعه در ابتدا برای پیانو و سوپرانو نوشته شد، نسخه ای که میشنوید نسخه ارکسترال این قطعه زیباست...
#بیکلام #آرامشبخش
📀 https://t.me/binesh_novin
"آوای بهار" قطعه مشهور و دلنشینی از نوشته های #یوهان_اشتراوس پسر...
این قطعه در ابتدا برای پیانو و سوپرانو نوشته شد، نسخه ای که میشنوید نسخه ارکسترال این قطعه زیباست...
#بیکلام #آرامشبخش
📀 https://t.me/binesh_novin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*رفتارهای تاثیرگذار
■یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر میگشتم كه یكی از بچههای كلاس را دیدم. اسمش مارك بود و انگار همهی كتابهایش را با خود به خانه میبرد.
□با خودم گفتم: كی این همه كتاب رو آخر هفته به خانه میبره. حتما ً این پسر خیلی بیحالی است. من برای آخر هفتهام برنامهریزی كرده بودم. (مسابقه.ی فوتبال با بچهها، مهمانی خانهی یكی از همكلاسیها). بنابراین شانههایم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم.
●همینطور كه می.رفتم، تعدادی از بچهها رو دیدم كه به طرف او دویدند و او را به زمین انداختند. كتابهاش پخش شد و خودش هم روی خاكها افتاد. عینكش افتاد و من دیدم چند متر اون طرفتر، روی چمنها پرت شد.
○سرش را كه بالا آورد، در چشماش یه غم خیلی بزرگ دیدم. بیاختیار قلبم به طرفش كشیده شد و بطرفش دویدم. در حالی كه به دنبال عینكش میگشت، یه قطره درشت اشك در چشمهاش دیدم همینطور كه عینكش را به دستش میدادم، گفتم: این بچهها یه مشت آشغالن...
■او به من نگاهی كرد و گفت: هی، متشكرم! و لبخند بزرگی صورتش را پوشاند. از آن لبخندهایی كه سرشار از سپاسگزاری قلبی بود. من كمكش كردم كه بلند شود و ازش پرسیدم كجا زندگی میكنه؟ معلوم شد كه او هم نزدیك خانهی ما زندگی میكند.
ازش پرسیدم پس چطور من تو را ندیده بودم؟
□او گفت كه قبلا به یك مدرسهی خصوصی میرفته و این برای من خیلی جالب بود. پیش از این با چنین كسی آشنا نشده بودم..... ما تا خانه پیاده قدم زدیم و من بعضی از كتابهایش را برایش آوردم.
●صبح دوشنبه رسید و من دوباره مارك را با حجم انبوهی از كتابها دیدم. به او گفتم: پسر تو واقعا بعد از مدت كوتاهی عضلات قوی پیدا میکنی، با این همه كتابی كه با خودت این طرف و آن طرف میبری.
مارك خندید و نصف كتابها را در دستان من گذاشت
○او واقعا پسر جالبی از آب درآمد. من ازش پرسیدم آیا دوست دارد با من و دوستانم فوتبال بازی كند؟ و او جواب مثبت داد. ما تمام اخر هفته را با هم گذراندیم و هر چه بیشتر مارك را میشناختم، بیشتر از او خوشم میآمد. دوستانم هم چنین احساسی داشتند..
■در چهار سال بعد، من و مارك بهترین دوستان هم بودیم. وقتی به سال آخر دبیرستان رسیدیم، هر دو به فكر دانشكده افتادیم. مارك تصمیم داشت به جورج تاون برود و من به دوك. من میدانستم كه همیشه دوستان خوبی باقی خواهیم ماند. مهم نیست كیلومترها فاصله بین ما باشد.
□او تصمیم داشت دكتر شود و من قصد داشتم به دنبال خرید و فروش لوازم فوتبال بروم.
●مارك كسی بود كه قرار بود برای جشن فارغ التحصیلی صحبت كند. من خوشحال بودم كه مجبور نیستم در آن روز روبروی همه صحبت كنم.
●من مارك را دیدم. او عالی به نظر می رسید و از جمله كسانی به شمار میآمد كه توانستهاند خود را در دوران دبیرستان پیدا كنند. حتی عینك زدنش هم به او می.آمد. همه دوستش داشتند. پسر، گاهی من بهش حسودی میكردم.
○امروز یكی از اون روزها بود. من میدیدم كه برای سخنرانیاش كمی عصبی است. بنابراین دست محكمی به پشتش زدم و گفتم: هی مرد بزرگ! تو عالی خواهی بود. او با یكی از اون نگاههایش به من نگاه كرد(همون نگاه سپاسگزار واقعی) و لبخند زد و گفت: تشکر.
■گلویش را صاف كرد و صحبتش را این طوری شروع كرد: فارغ التحصیلی زمان سپاس از كسانی است كه به شما كمك كردهاند این سالهای سخت را بگذرانید.
والدین شما، معلمانتان، خواهر برادرهایتان شاید یك مربی ورزش.... اما مهمتر از همه، دوستانتان. من اینجا هستم تا به همهی شما بگویم دوست بودن، بهترین هدیهای است كه شما میتوانید به كسی بدهید. من میخواهم برای شما داستانی را تعریف كنم.
□من به دوستم با ناباوری نگاه میکردم، در حالی كه او داستان اولین روز آشناییمان را تعریف میکرد.
به آرامی گفت كه در آن تعطیلات آخر هفته قصد داشته خودش را بكشد. او گفت كه چگونه كمد مدرسهاش را خالی كرده تا مادرش بعدا ً وسایل او را به خانه نیاورد. مارك نگاه سختی به من كرد و لبخند كوچكی بر لبانش ظاهر شد. او ادامه داد: خوشبختانه، من نجات پیدا كردم. دوستم مرا از انجام این كار غیر قابل بحث، باز داشت.
●من به همهمهای كه در بین جمعیت پراكنده شد گوش میدادم، در حالی كه این پسر خوش قیافه و مشهور مدرسه به ما درباره.ی سستترین لحظههای زندگیش توضیح میداد. پدر و مادرش را دیدم كه به من نگاه میكردند و از سپاس لبخند میزدند. همان لبخند پر. من تا آن لحظه عمق این لبخند را درك نكرده بودم.
○هرگز تاثیر رفتارهای خود را دست كم نگیرید. با یك رفتار كوچك، شما میتوانید زندگی یك نفر را دگرگون نمایید: برای بهتر شدن یا بدتر شدن. خداوند ما را در مسیر زندگی یكدیگر قرار میدهد تا به شكلهای گوناگون بر هم اثر بگذاریم. دنبال خدا، در وجود دیگران بگردیم....
___
*بازنشر پیام = گسترش دانایی
🆔https://www.aparat.com/v/B42Z6
■یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر میگشتم كه یكی از بچههای كلاس را دیدم. اسمش مارك بود و انگار همهی كتابهایش را با خود به خانه میبرد.
□با خودم گفتم: كی این همه كتاب رو آخر هفته به خانه میبره. حتما ً این پسر خیلی بیحالی است. من برای آخر هفتهام برنامهریزی كرده بودم. (مسابقه.ی فوتبال با بچهها، مهمانی خانهی یكی از همكلاسیها). بنابراین شانههایم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم.
●همینطور كه می.رفتم، تعدادی از بچهها رو دیدم كه به طرف او دویدند و او را به زمین انداختند. كتابهاش پخش شد و خودش هم روی خاكها افتاد. عینكش افتاد و من دیدم چند متر اون طرفتر، روی چمنها پرت شد.
○سرش را كه بالا آورد، در چشماش یه غم خیلی بزرگ دیدم. بیاختیار قلبم به طرفش كشیده شد و بطرفش دویدم. در حالی كه به دنبال عینكش میگشت، یه قطره درشت اشك در چشمهاش دیدم همینطور كه عینكش را به دستش میدادم، گفتم: این بچهها یه مشت آشغالن...
■او به من نگاهی كرد و گفت: هی، متشكرم! و لبخند بزرگی صورتش را پوشاند. از آن لبخندهایی كه سرشار از سپاسگزاری قلبی بود. من كمكش كردم كه بلند شود و ازش پرسیدم كجا زندگی میكنه؟ معلوم شد كه او هم نزدیك خانهی ما زندگی میكند.
ازش پرسیدم پس چطور من تو را ندیده بودم؟
□او گفت كه قبلا به یك مدرسهی خصوصی میرفته و این برای من خیلی جالب بود. پیش از این با چنین كسی آشنا نشده بودم..... ما تا خانه پیاده قدم زدیم و من بعضی از كتابهایش را برایش آوردم.
●صبح دوشنبه رسید و من دوباره مارك را با حجم انبوهی از كتابها دیدم. به او گفتم: پسر تو واقعا بعد از مدت كوتاهی عضلات قوی پیدا میکنی، با این همه كتابی كه با خودت این طرف و آن طرف میبری.
مارك خندید و نصف كتابها را در دستان من گذاشت
○او واقعا پسر جالبی از آب درآمد. من ازش پرسیدم آیا دوست دارد با من و دوستانم فوتبال بازی كند؟ و او جواب مثبت داد. ما تمام اخر هفته را با هم گذراندیم و هر چه بیشتر مارك را میشناختم، بیشتر از او خوشم میآمد. دوستانم هم چنین احساسی داشتند..
■در چهار سال بعد، من و مارك بهترین دوستان هم بودیم. وقتی به سال آخر دبیرستان رسیدیم، هر دو به فكر دانشكده افتادیم. مارك تصمیم داشت به جورج تاون برود و من به دوك. من میدانستم كه همیشه دوستان خوبی باقی خواهیم ماند. مهم نیست كیلومترها فاصله بین ما باشد.
□او تصمیم داشت دكتر شود و من قصد داشتم به دنبال خرید و فروش لوازم فوتبال بروم.
●مارك كسی بود كه قرار بود برای جشن فارغ التحصیلی صحبت كند. من خوشحال بودم كه مجبور نیستم در آن روز روبروی همه صحبت كنم.
●من مارك را دیدم. او عالی به نظر می رسید و از جمله كسانی به شمار میآمد كه توانستهاند خود را در دوران دبیرستان پیدا كنند. حتی عینك زدنش هم به او می.آمد. همه دوستش داشتند. پسر، گاهی من بهش حسودی میكردم.
○امروز یكی از اون روزها بود. من میدیدم كه برای سخنرانیاش كمی عصبی است. بنابراین دست محكمی به پشتش زدم و گفتم: هی مرد بزرگ! تو عالی خواهی بود. او با یكی از اون نگاههایش به من نگاه كرد(همون نگاه سپاسگزار واقعی) و لبخند زد و گفت: تشکر.
■گلویش را صاف كرد و صحبتش را این طوری شروع كرد: فارغ التحصیلی زمان سپاس از كسانی است كه به شما كمك كردهاند این سالهای سخت را بگذرانید.
والدین شما، معلمانتان، خواهر برادرهایتان شاید یك مربی ورزش.... اما مهمتر از همه، دوستانتان. من اینجا هستم تا به همهی شما بگویم دوست بودن، بهترین هدیهای است كه شما میتوانید به كسی بدهید. من میخواهم برای شما داستانی را تعریف كنم.
□من به دوستم با ناباوری نگاه میکردم، در حالی كه او داستان اولین روز آشناییمان را تعریف میکرد.
به آرامی گفت كه در آن تعطیلات آخر هفته قصد داشته خودش را بكشد. او گفت كه چگونه كمد مدرسهاش را خالی كرده تا مادرش بعدا ً وسایل او را به خانه نیاورد. مارك نگاه سختی به من كرد و لبخند كوچكی بر لبانش ظاهر شد. او ادامه داد: خوشبختانه، من نجات پیدا كردم. دوستم مرا از انجام این كار غیر قابل بحث، باز داشت.
●من به همهمهای كه در بین جمعیت پراكنده شد گوش میدادم، در حالی كه این پسر خوش قیافه و مشهور مدرسه به ما درباره.ی سستترین لحظههای زندگیش توضیح میداد. پدر و مادرش را دیدم كه به من نگاه میكردند و از سپاس لبخند میزدند. همان لبخند پر. من تا آن لحظه عمق این لبخند را درك نكرده بودم.
○هرگز تاثیر رفتارهای خود را دست كم نگیرید. با یك رفتار كوچك، شما میتوانید زندگی یك نفر را دگرگون نمایید: برای بهتر شدن یا بدتر شدن. خداوند ما را در مسیر زندگی یكدیگر قرار میدهد تا به شكلهای گوناگون بر هم اثر بگذاریم. دنبال خدا، در وجود دیگران بگردیم....
___
*بازنشر پیام = گسترش دانایی
🆔https://www.aparat.com/v/B42Z6
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
معرفی کلینیک تخصصی روانشناسی و مشاوره بینش نوین
معرفی کلینیک تخصصی روانشناسی و مشاوره بینش نوینWebsitehttp://Www.bineshnovin.com
🧠 فقر و کوچک شدن مغز نوزادان
اسکن MRI مغز نوزادان سالم نشان میدهد که فقر و جنایت حتی قبل از تولد روی مغز آنها تاثیر میگذارند و نوزادان مادرانی که در شرایط فقر و با آسیبهای اجتماعی زندگی میکنند، نسبت به نوزادانی که مادرانشان درآمد خانواده بالاتری دارند، با مغز کوچکتری متولد میشوند.
محققان نگرانند مغز نوزادانی که مادران آنها بارداری را در شرایط فقر و آسیبهای اجتماعی طی کردهاند، نتوانند حتی در ادامه زندگی نیز به اندازه مغز سایر نوزادان مشابه، در شرایط غیر فشار رشد کنند.
براساس مطالعه جدیدی که در JAMA Network open منتشر شده، فقر، جرم و جنایت میتواند اثرات مخربی بر سلامت کودک داشته باشد.
#فقر
منابع:
https://jamanetwork.com/journals/jamanetworkopen/fullarticle/2790989
https://www.futurity.org/baby-brains-poverty-crime-pregnancy-2725462/
https://www.biologicalpsychiatryjournal.com/article/S0006-3223(22)00063-4/fulltext
https://informahealthcare.com/doi/full/10.3109/01612840.2012.712087
🍃https://www.aparat.com/v/B42Z6
اسکن MRI مغز نوزادان سالم نشان میدهد که فقر و جنایت حتی قبل از تولد روی مغز آنها تاثیر میگذارند و نوزادان مادرانی که در شرایط فقر و با آسیبهای اجتماعی زندگی میکنند، نسبت به نوزادانی که مادرانشان درآمد خانواده بالاتری دارند، با مغز کوچکتری متولد میشوند.
محققان نگرانند مغز نوزادانی که مادران آنها بارداری را در شرایط فقر و آسیبهای اجتماعی طی کردهاند، نتوانند حتی در ادامه زندگی نیز به اندازه مغز سایر نوزادان مشابه، در شرایط غیر فشار رشد کنند.
براساس مطالعه جدیدی که در JAMA Network open منتشر شده، فقر، جرم و جنایت میتواند اثرات مخربی بر سلامت کودک داشته باشد.
#فقر
منابع:
https://jamanetwork.com/journals/jamanetworkopen/fullarticle/2790989
https://www.futurity.org/baby-brains-poverty-crime-pregnancy-2725462/
https://www.biologicalpsychiatryjournal.com/article/S0006-3223(22)00063-4/fulltext
https://informahealthcare.com/doi/full/10.3109/01612840.2012.712087
🍃https://www.aparat.com/v/B42Z6
Futurity
Baby scans show how poverty and crime affect brains
Poverty and crime can have devastating effects on a child’s health. A new study shows that can happen even before babies are born.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر روزی
به کسی محبت کردید....
باور داشته باشید
هرگز نخواهدتوانست از یاد ببرد
ماندگارترین اثرهنری انسان!
محبت است.
📀https://t.me/binesh_novin
به کسی محبت کردید....
باور داشته باشید
هرگز نخواهدتوانست از یاد ببرد
ماندگارترین اثرهنری انسان!
محبت است.
📀https://t.me/binesh_novin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM