📌 روایت مادر نرگس محمدی از ملاقات اخیر با دخترش
♦️نرگس امروز صدای گرفتهای داشت و با حزنی كه كمتر از او سراغ داشتم گفت اول خرداد صبح زود برای ورزش به حياط رفتم چند نفر بوديم در سكوت صبحگاهی صدای شيون و فرياد و ضجه شنيديم ايستادم و به صداها گوش كردم صدای كودكانی بود كه پدرشان را صدا میزدند فرياد زنانی بود كه در فضای زندان میپيچيد اعدام مردی بود كه پس از چهار سال انتظار به دار آويخته شد از اجرا تا تحويل جنازه صدای شيون و فرياد لحظهای در زندان قطع نميشد.
♦️نرگس ميگفت دو روز پيش هم يكی از زنان همبنديش را پس از شش سال انتظار اعدام كردند اعدامیها ٢٤ ساعت قبل از اعدام به سلول انفرادی قرنطينه منتقل ميشوند و اين مدت زمان، وقايع اتفاقی هم برای اعدامی و هم برای همبندان شكنجه روانی هولناكی است نرگس ميگفت يك هفته پيش از ماه رمضان هم دو نفر از مردان به دار آويخته شدند و چند ماه پيشتر از، در سال ٩٨ اعدام شد.
♦️دخترم ميگويد سال ٩١ در اين بند بيش از ١٥ نفر محكوم به اعدام داشتيم ولی متاسفانه هنوز هم علیرغم اعدام از جرايم قاچاق مواد مخدر برداشته شده اما بار هم در اين بند با جرايم قتل و زنا، زنان حكم اعدام داريم. نرگس ميگفت من از اين آمار هولناك اعدام در شهرستان كوچكی مثل زنجان در تعجب و وحشتم. جامعه ما پيكر پر درد و رنجوری كه زندانهای عادی، زخمهای سرباز كردهای هستند كه عمق پيكر پر درد و بیرمق را نشان ميدهد .
♦️نرگس ميگفت در سال ٩١ بازجوی وزارت اطلاعات در سلول ٢٠٩ گفت تو را كه ادعای دفاع از حقوق زنان داری ميفرستمت به زندان عادی زنان، تا بدانی از چه زنانی دفاع ميكنی، الان هم با اينكه ١٠ سال از ١٦ سال حبسم صرفا بدليل فعاليتهای من عليه اعدام است اما راضی نشدند مرا به زندانی فرستادن تا نظارهگر لحظه به لحظه اجرای احكامی باشم كه بدليل مختلف با آن، متحمل حبسهای سنگين و محروميتهای سختی شدهام.
نرگس ميگفت سالها تحمل حبس و محروميت آسان نيست اما تاوان هم زيستی با زنان زير چوبهداری كه دميدن صبح و روشنايی، مايه نفرت او و باز شدن زود هنگام درهای قفل شده دليل مرگ و فرياد هراسناك ناخودآگاه اوست، دردناك و دردناكتر از همه تصوير تلخ و گزنده شهريست كه قربانيش نه يك بار بلكه دهها بار قربانی شده، تا بعد از ديگری نوبت خود كه قطعا فرا خواهد رسيد در سكوت و تماشاست.
#نرگس_محمدی
@bidarzani
https://bit.ly/3d0KWMa
♦️نرگس امروز صدای گرفتهای داشت و با حزنی كه كمتر از او سراغ داشتم گفت اول خرداد صبح زود برای ورزش به حياط رفتم چند نفر بوديم در سكوت صبحگاهی صدای شيون و فرياد و ضجه شنيديم ايستادم و به صداها گوش كردم صدای كودكانی بود كه پدرشان را صدا میزدند فرياد زنانی بود كه در فضای زندان میپيچيد اعدام مردی بود كه پس از چهار سال انتظار به دار آويخته شد از اجرا تا تحويل جنازه صدای شيون و فرياد لحظهای در زندان قطع نميشد.
♦️نرگس ميگفت دو روز پيش هم يكی از زنان همبنديش را پس از شش سال انتظار اعدام كردند اعدامیها ٢٤ ساعت قبل از اعدام به سلول انفرادی قرنطينه منتقل ميشوند و اين مدت زمان، وقايع اتفاقی هم برای اعدامی و هم برای همبندان شكنجه روانی هولناكی است نرگس ميگفت يك هفته پيش از ماه رمضان هم دو نفر از مردان به دار آويخته شدند و چند ماه پيشتر از، در سال ٩٨ اعدام شد.
♦️دخترم ميگويد سال ٩١ در اين بند بيش از ١٥ نفر محكوم به اعدام داشتيم ولی متاسفانه هنوز هم علیرغم اعدام از جرايم قاچاق مواد مخدر برداشته شده اما بار هم در اين بند با جرايم قتل و زنا، زنان حكم اعدام داريم. نرگس ميگفت من از اين آمار هولناك اعدام در شهرستان كوچكی مثل زنجان در تعجب و وحشتم. جامعه ما پيكر پر درد و رنجوری كه زندانهای عادی، زخمهای سرباز كردهای هستند كه عمق پيكر پر درد و بیرمق را نشان ميدهد .
♦️نرگس ميگفت در سال ٩١ بازجوی وزارت اطلاعات در سلول ٢٠٩ گفت تو را كه ادعای دفاع از حقوق زنان داری ميفرستمت به زندان عادی زنان، تا بدانی از چه زنانی دفاع ميكنی، الان هم با اينكه ١٠ سال از ١٦ سال حبسم صرفا بدليل فعاليتهای من عليه اعدام است اما راضی نشدند مرا به زندانی فرستادن تا نظارهگر لحظه به لحظه اجرای احكامی باشم كه بدليل مختلف با آن، متحمل حبسهای سنگين و محروميتهای سختی شدهام.
نرگس ميگفت سالها تحمل حبس و محروميت آسان نيست اما تاوان هم زيستی با زنان زير چوبهداری كه دميدن صبح و روشنايی، مايه نفرت او و باز شدن زود هنگام درهای قفل شده دليل مرگ و فرياد هراسناك ناخودآگاه اوست، دردناك و دردناكتر از همه تصوير تلخ و گزنده شهريست كه قربانيش نه يك بار بلكه دهها بار قربانی شده، تا بعد از ديگری نوبت خود كه قطعا فرا خواهد رسيد در سكوت و تماشاست.
#نرگس_محمدی
@bidarzani
https://bit.ly/3d0KWMa
Telegraph
تبعیدم به زنجان برای زجرکشیدن بیشتر بود
روایت مادر نرگس محمدی ازملاقات اخیر با دخترش: نرگس امروز صداي گرفته اي داشت و با حزني كه كمتر از او سراغ داشتم گفت اول خرداد صبح زود براي ورزش به حياط رفتم چند نفر بوديم در سكوت صبحگاهي صداي شيون وفرياد و ضجه شنيديم ايستادم و به صداها گوىش كردم صداي كودكاني…
📍 #نرگس_محمدی همراه با ۶ زندانی دیگر دچار بیحال شدید و بدن درد و از دست دادن حس بویایی شدهاند. از ۶ روز پیش این وضع بیماری مدام بدتر شده است./ تقی رحمانی
@bidarzani
@bidarzani