🔹 ۷۴ درصد ساکنان سیستان و بلوچستان زیرخط فقر امنیتغذایی
علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان در مجلس اعلام کرده که ۷۴ درصد ساکنان استان سیستان و بلوچستان زیر خط فقر امنیت غذایی قرار دارند.
یارمحمدی افزوده که بیش از ۷۰ درصد مردم این استان هم از خدمات مخابراتی محروم هستند و اغلب آنها «شغل ثابتی» ندارند، «روزمزد» هستند و باید کار کنند.
وی اضافه کرده چنین وضعیتی باعث شده اغلب ساکنان این استان در بحران کرونا به فعالیت ادامه دهند که منجر به افزایش آمار مبتلایان به این ویروس شده است.
این نماینده مجلس همچنین گفته پس از صدور مجوز آغاز فعالیتها از سوی دولت، آمار مبتلایان به کرونا در این استان باز هم افزایش یافته است.
یارمحمدی از اینکه دولت در بحران کرونا از افراد فاقد شغل ثابت حمایت نکرد تا ویروس کرونا در سیستان و بلوچستان شیوع پیدا کند هم انتقاد کرده است./ایران وایر
@bidarzani
علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان در مجلس اعلام کرده که ۷۴ درصد ساکنان استان سیستان و بلوچستان زیر خط فقر امنیت غذایی قرار دارند.
یارمحمدی افزوده که بیش از ۷۰ درصد مردم این استان هم از خدمات مخابراتی محروم هستند و اغلب آنها «شغل ثابتی» ندارند، «روزمزد» هستند و باید کار کنند.
وی اضافه کرده چنین وضعیتی باعث شده اغلب ساکنان این استان در بحران کرونا به فعالیت ادامه دهند که منجر به افزایش آمار مبتلایان به این ویروس شده است.
این نماینده مجلس همچنین گفته پس از صدور مجوز آغاز فعالیتها از سوی دولت، آمار مبتلایان به کرونا در این استان باز هم افزایش یافته است.
یارمحمدی از اینکه دولت در بحران کرونا از افراد فاقد شغل ثابت حمایت نکرد تا ویروس کرونا در سیستان و بلوچستان شیوع پیدا کند هم انتقاد کرده است./ایران وایر
@bidarzani
آشنایی با کنوانسیون حقوق کودک (ماده ۱۶)
ماده شانزدهم: حق حریم خصوصی
✋ این ماده روشن می کند که کودکان و نوجوانان نیز مانند بزرگسالان از حق «حریم خصوصی» برخوردارند. به این معنی که:
- حق برخورداری از زندگی خصوصی خانوادگی را دارند.
- حق دارند از فضای خصوصی برخوردار باشند که در آنجا با خود خلوت کنند.
- حق دارند تا تماسهای تلفنی و مکاتبات الکترونیک و پستی خود را خصوصی نگه دارند.
#آموزشی
#حقوق_کودکان
@DhrcIran
@bidarzani
⚠️متن کامل را در صفحه پیوست بخوانید
https://tinyurl.com/yb5hzb3s
ماده شانزدهم: حق حریم خصوصی
✋ این ماده روشن می کند که کودکان و نوجوانان نیز مانند بزرگسالان از حق «حریم خصوصی» برخوردارند. به این معنی که:
- حق برخورداری از زندگی خصوصی خانوادگی را دارند.
- حق دارند از فضای خصوصی برخوردار باشند که در آنجا با خود خلوت کنند.
- حق دارند تا تماسهای تلفنی و مکاتبات الکترونیک و پستی خود را خصوصی نگه دارند.
#آموزشی
#حقوق_کودکان
@DhrcIran
@bidarzani
⚠️متن کامل را در صفحه پیوست بخوانید
https://tinyurl.com/yb5hzb3s
Telegraph
❎آشنایی با کنوانسیون حقوق کودک (ماده ۱۶)
ماده پانزدهم: حق حریم خصوصی ✋ اعلامیه چه می گوید: ۱-در امور خصوصی، خانوادگی یا مکاتبات هیچ کودکی نباید مداخله ي خودسرانه یا غیرقانونی کرد یا به صورت غیرقانونی عزت و آبروي او را مورد تعرض قرارداد. ۲-کودك حق برخورداري از حمایت قانون رادر برابراین گونه مداخلات…
بیانیهی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) دربارهی صدور حکم ظالمانهی بازخرید اجباری و اخراج معلم دربند #محمد_حبیبی بهوسیله وزارت آموزش و پرورش
بیش از دوسال از بازداشت #محمد_حبیبی، عضو هیات مدیرهی کانون صنفی معلمان میگذرد. این فعال صنفی ۷۱۵ روز از روزهای زندگیش را پشت میلههای زندانهای اوین و تهران بزرگ گذرانده و در حال حاضر نیز لحظاتی را که میتوانست صرف آموزش و آگاهیبخشی فرزندان این سرزمین کند ، در زندان تهران بزرگ سپری میکند.
او که در راستای اهداف صنف و تشکل متبوعش تلاش کرده است، اینک نه تنها برای دانشآموزانش بلکه برای بسیاری از معلمان و مردم ایرانزمین، آموزگارِ استقامت و پایمردی در مسیری است که به آن اعتقاد داشته و دارد.
فرایند عقلانیت و احترام به حقوق مدنی و شهروندی در دوسالی که #محمد_حبیبی در زندان بوده، فرودهای بسیاری داشته است. از بر زمین کشانده شدن و لگد خوردنها و ضربوشتم خشونتبار نیروهای امنیتی و خودسر تا لغو ملاقاتها و تبعید به زندان تهران بزرگ و مخالفت با مرخصی در دوران اوج گیری بیماری کرونا و... توسط مسئولان قضایی و زندان و دخالتهای غیرقانونی و بیجای بازجوها و بازپرسها.
اینک پس از دوسال تحمل انواع سختیها حکم اخراج #محمد_حبیبی از سوی وزارت آموزش و پرورش در حالی امضا و ابلاغ میشود که مسئولان آموزش و پرورش حتی به قولها و وعدههای داده شده در جلسات متعدد با خانواده و فعالان صنفی نیز وفا نکردهاند و در پس تکهپارههای منشورهای کذایی حقوق شهروندی، ابتداییترین حقوق یک انسان و یک معلم را که همانا برخورداری از امنیت شغلی است ، در مسلخ ریا و تزویر سر بریدهاند.
#محمد_حبیبی در حالی اخراج میشود که هر ساله در آستانهی "هفته معلم" شعار "احترام به معلم" از سوی مسئولان وزارت آموزش و پرورش و سایر مسئولان نظام گوش فلک را کر میکند. اما همین مسئولان، در پس شعارهای بیمحتوای حقوق شهروندی و احترام به جامعهی مدنی، همدست و همپیمان با نیروهای تمامیتخواه، به شکل سیستماتیک ، برای خاموش کردن صداهای ترقیخواه و عدالتجوی جامعه و فرهنگیان تلاش میکنند، چرا که بقای حباب منزلت خویش را در سرسپردگی و تبعیت از تفکر منحط انحصارطلبی و تکصدایی می بینند.
اما:
عاقلان ظلم نرانید خزان در کار است
سلطنت می رود و روز جزا در کاراست
هرچه بودست در این گرد جهان سلطنتی
عاقبت رفته و نامی به زبان در کار است
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)ضمن بی ارزش خواندن حکمهای اینچنینی برای فعالان صنفی و مدنی از آمران میخواهد دست از لجاجت و کینهورزی با آن ها بردارند و معلمان دربند را سریعا آزاد و پرونده سازی برای معلمان و فعالان صنفی را متوقف کنند. همچنین #محمد_حبیبی را به جامعه و کلاس درس بازگردانند و به استقلال نهاد آموزش و قوانین احترام بگذارند و با رویکرد عقلانی و درست ، حفظ پست و مقام به هر طریق را بر مصالح جامعهی معلمان برتری ندهند و اگر توان دفاع از حقوق معلمان را ندارند، حداقل در مسیر انحرافی فریب و بیصداقتی گام بر ندارند و آگاه باشند که این بیتدبیری و ناتوانی آن هم در آستانه روز ملی معلم ، در ذهن فعالان صنفی و مدنی و معلمان و مردم ایران خواهد ماند.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)خاطر نشان می کند صدور حکمهای اینچنینی که برای تهدید و ایجاد فضای رعب و وحشت و سرخوردگی در بین فعالان صادر می شود، نمیتواند فعالان صنفی را از مسیری که انتخاب کرده اند، بازدارد و اعلام میکند هدف افرادی نظیر همکارمان، #محمد_حبیبی و دیگر همکاران دربند ، همان اهدافی است که در کانونهای صنفی مشخص شده است.
با وارد کردن اتهامات ناروا، پرونده سازی، زندان، اخراج و سایر روش های سرکوب، شاید بتوان صداهای معترض را موقتا خاموش کرد، اما قطعاً بحرانهای اجتماعی ناشی از بیعدالتی و نقض اصول قانونی مصرح در قوانین همین کشور را نمی توان حل کرد.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۹۹/۲/۴
@kasenfi
@bidarzani
بیش از دوسال از بازداشت #محمد_حبیبی، عضو هیات مدیرهی کانون صنفی معلمان میگذرد. این فعال صنفی ۷۱۵ روز از روزهای زندگیش را پشت میلههای زندانهای اوین و تهران بزرگ گذرانده و در حال حاضر نیز لحظاتی را که میتوانست صرف آموزش و آگاهیبخشی فرزندان این سرزمین کند ، در زندان تهران بزرگ سپری میکند.
او که در راستای اهداف صنف و تشکل متبوعش تلاش کرده است، اینک نه تنها برای دانشآموزانش بلکه برای بسیاری از معلمان و مردم ایرانزمین، آموزگارِ استقامت و پایمردی در مسیری است که به آن اعتقاد داشته و دارد.
فرایند عقلانیت و احترام به حقوق مدنی و شهروندی در دوسالی که #محمد_حبیبی در زندان بوده، فرودهای بسیاری داشته است. از بر زمین کشانده شدن و لگد خوردنها و ضربوشتم خشونتبار نیروهای امنیتی و خودسر تا لغو ملاقاتها و تبعید به زندان تهران بزرگ و مخالفت با مرخصی در دوران اوج گیری بیماری کرونا و... توسط مسئولان قضایی و زندان و دخالتهای غیرقانونی و بیجای بازجوها و بازپرسها.
اینک پس از دوسال تحمل انواع سختیها حکم اخراج #محمد_حبیبی از سوی وزارت آموزش و پرورش در حالی امضا و ابلاغ میشود که مسئولان آموزش و پرورش حتی به قولها و وعدههای داده شده در جلسات متعدد با خانواده و فعالان صنفی نیز وفا نکردهاند و در پس تکهپارههای منشورهای کذایی حقوق شهروندی، ابتداییترین حقوق یک انسان و یک معلم را که همانا برخورداری از امنیت شغلی است ، در مسلخ ریا و تزویر سر بریدهاند.
#محمد_حبیبی در حالی اخراج میشود که هر ساله در آستانهی "هفته معلم" شعار "احترام به معلم" از سوی مسئولان وزارت آموزش و پرورش و سایر مسئولان نظام گوش فلک را کر میکند. اما همین مسئولان، در پس شعارهای بیمحتوای حقوق شهروندی و احترام به جامعهی مدنی، همدست و همپیمان با نیروهای تمامیتخواه، به شکل سیستماتیک ، برای خاموش کردن صداهای ترقیخواه و عدالتجوی جامعه و فرهنگیان تلاش میکنند، چرا که بقای حباب منزلت خویش را در سرسپردگی و تبعیت از تفکر منحط انحصارطلبی و تکصدایی می بینند.
اما:
عاقلان ظلم نرانید خزان در کار است
سلطنت می رود و روز جزا در کاراست
هرچه بودست در این گرد جهان سلطنتی
عاقبت رفته و نامی به زبان در کار است
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)ضمن بی ارزش خواندن حکمهای اینچنینی برای فعالان صنفی و مدنی از آمران میخواهد دست از لجاجت و کینهورزی با آن ها بردارند و معلمان دربند را سریعا آزاد و پرونده سازی برای معلمان و فعالان صنفی را متوقف کنند. همچنین #محمد_حبیبی را به جامعه و کلاس درس بازگردانند و به استقلال نهاد آموزش و قوانین احترام بگذارند و با رویکرد عقلانی و درست ، حفظ پست و مقام به هر طریق را بر مصالح جامعهی معلمان برتری ندهند و اگر توان دفاع از حقوق معلمان را ندارند، حداقل در مسیر انحرافی فریب و بیصداقتی گام بر ندارند و آگاه باشند که این بیتدبیری و ناتوانی آن هم در آستانه روز ملی معلم ، در ذهن فعالان صنفی و مدنی و معلمان و مردم ایران خواهد ماند.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)خاطر نشان می کند صدور حکمهای اینچنینی که برای تهدید و ایجاد فضای رعب و وحشت و سرخوردگی در بین فعالان صادر می شود، نمیتواند فعالان صنفی را از مسیری که انتخاب کرده اند، بازدارد و اعلام میکند هدف افرادی نظیر همکارمان، #محمد_حبیبی و دیگر همکاران دربند ، همان اهدافی است که در کانونهای صنفی مشخص شده است.
با وارد کردن اتهامات ناروا، پرونده سازی، زندان، اخراج و سایر روش های سرکوب، شاید بتوان صداهای معترض را موقتا خاموش کرد، اما قطعاً بحرانهای اجتماعی ناشی از بیعدالتی و نقض اصول قانونی مصرح در قوانین همین کشور را نمی توان حل کرد.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۹۹/۲/۴
@kasenfi
@bidarzani
🔺شماره سوم بذر و باد:
«بخوان به نامِ شورا»
◾️سرمقاله:
▫️حقیقتِ دوران کرونایی ما: دولت یا شورا!؟
◾️دانشگاه:
▫️سرودِ سرخِ تاریخ
◾️آبانیها
▫️ارقص هنا!
◾️نوا زن:
▫️داستانهای زنانِ زاپاتیست
▫️دلمان برای کودکانمان تنگ شده
◾️گریز:
▫️لا ثقة
▫️مرگابهای به وقت خاموشی
◾️مخالف خوانی
▫️غریو خونین زیستن
▫️گامهای رهایی
◾️حصار:
▫️خروش واژه
◾️شبانه: شعرِ سرود
@bidarzani
https://t.me/bazrobad_mag/62
«بخوان به نامِ شورا»
◾️سرمقاله:
▫️حقیقتِ دوران کرونایی ما: دولت یا شورا!؟
◾️دانشگاه:
▫️سرودِ سرخِ تاریخ
◾️آبانیها
▫️ارقص هنا!
◾️نوا زن:
▫️داستانهای زنانِ زاپاتیست
▫️دلمان برای کودکانمان تنگ شده
◾️گریز:
▫️لا ثقة
▫️مرگابهای به وقت خاموشی
◾️مخالف خوانی
▫️غریو خونین زیستن
▫️گامهای رهایی
◾️حصار:
▫️خروش واژه
◾️شبانه: شعرِ سرود
@bidarzani
https://t.me/bazrobad_mag/62
Telegram
بذر و باد
🔺شماره سوم بذر و باد:
«بخوان به نامِ شورا»
◾️سرمقاله:
▫️حقیقتِ دوران کرونایی ما: دولت یا شورا!؟
◾️دانشگاه:
▫️سرودِ سرخِ تاریخ
◾️آبانیها:
▫️ارقص هنا!
◾️نوا زن:
▫️داستانهای زنانِ زاپاتیست
▫️دلمان برای کودکانمان تنگ شده
◾️گریز:
▫️لا…
«بخوان به نامِ شورا»
◾️سرمقاله:
▫️حقیقتِ دوران کرونایی ما: دولت یا شورا!؟
◾️دانشگاه:
▫️سرودِ سرخِ تاریخ
◾️آبانیها:
▫️ارقص هنا!
◾️نوا زن:
▫️داستانهای زنانِ زاپاتیست
▫️دلمان برای کودکانمان تنگ شده
◾️گریز:
▫️لا…
🔴بیانیه کمیته محلات در روزهای
پس از شکسته شدن قرنطینه:
بخش اول:
۱-روزهای پس از شکسته شدن قرنطینه؛
اکنون چه چیز ما را خواهد کشت؟
2_ بهداشت عمومی، تامین وسایل معاش، آموزش رایگان و همگانی.
بخش دوم:
3_ نهادها بحران را بازتولید میکنند؛
چرا خیریه و کمپینها شکست خوردهاند؟
4_ کمیتههای مردمی محلات؛ به کجا خواهیم رفت؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بخش اول:
۱-روزهای پس از شکسته شدن قرنطینه؛
اکنون چه چیز ما را خواهد کشت؟
در این روزهای پس از شکسته شدن قرنطینه که ظاهرا همه چیز به حالت طبیعی خودش برمیگردد شاید حرف زدن از راههای مقابله با بیماری، ضرورت قرنطینه و یا صحبت در مورد کشتهشدگان و مبتلایان دشوار باشد. مغازهها، کارخانهها، خیابانها و حتی غیرضروریترین رفت و آمدها همچون روزهای قبل از بیماری به عادیترین حالت خود برگشتهاند. این پیامی است که همگی ما از وضعیت این روزها دریافت میکنیم. اما چه چیز در این وضعیت حقیقت دارد و چه چیز تنها ظاهری گول زننده است. سالهای سال این کره خاکی با بحرانهای گوناگون روبرو بوده است و ما چون انسانهای زنده این کره به حیات خود ادامه دادهایم. از طاعون، سل، وبا تا زلزله و سیل همگی دورههای بحرانی بودهاند که در یک بازه زمانی رخ دادهاند و اکنون حتی در ذهن ما فراموش هم گشته است. کرونا نیز به همین شیوه روزی آمد و الان نجوای پایاناش خود را در شلوغی شهر نشان میدهد. برای نمونه میتوان گفت ماسک، مواد ضدعفونی و یا دستکش هرچند تامین و استفاده از آن برای تمامی مردم ضروری است، اما دیگر نمیتوانند تنها وسایل لازم برای مقابله با بیماری باشد. از طرف دیگر این به معنای پایان بحران نیست. این که بصورت دقیق نمیتوان از چگونگی و پیش بینی پایان بحران گفت از ناهنجاری و یا بههم ریختگی وضعیت نیست. شیوع و گسترش این بیماری بیش از آنکه به خود بیماری مربوط باشد ناشی از شیوه زیست ما است که این بیماری در آن رخ میدهد. شیوه زیست مردمانی که توانایی ماندن در خانه را نداشتند و ندارند، وضعیت بهداشتی محل کار و محلاتی که خود تبدیل به عامل پخش ویروس گشتند و غیره و غیره. آیا علت این شرایط زیست به بحران ربطی داشته است؟ قطعا خیر. این وضعیت تاریخی دارد و نابهسامانیهای آن پیش از وقوع بیماری نیز، بحران حیات این مردمان بودهاست. اما اکنون تکلیف چیست؟
ما با همین شیوهی زیست به حیات خود ادامه میدهیم و با بحران کنار میآییم؟ یا مسیری دهشتناکتر از دو ماه گذشته پیش رویمان است؟ هیچ قطعیتی در پیشبینیها وجود ندارد و این البته به معنای نداشتن چشماندازهای آینده نیست. مسئلهی اصلی بر سر این است که: بیماری هنوز وجود دارد، اما به عادیترین شکل جلوه مییابد. هنوز مردمانی میمیرند، اما انگار دیگر تاسفی برایش وجود ندارد. در روزهایی که ما در قرنطینه بسر میبردیم و تنها به آمار کشتهشدگان، اخبار مربوط به کرونا و مردمان کنارمان اهمیت میدادیم کشوری مانند چین نمونه بارز وضعیت پایانی بحران بود. اکنون وضعیت در این کشور چگونه است؟ ویروس در حال رشد دامان مردم را از نو گرفته است. هنگامی که همه چیز قرار است با همان سبک و سیاق پیشین با همان سازوکارهای قبلی زیستمان به جای طبیعی خود باز میگردد، گویی در واقعیت نیز مسئله بیماری و بحران کرونا حل گشته است. اما ماجرا بر سر این است که: وضعیت بحران را بیماری رقم نزدهاست، بلکه بحرانهای اجتماعی و اقتصادی عمیقتری هستند که ما را خواهند کشت.
2_ بهداشت عمومی، تامین وسایل معاش، آموزش رایگان و همگانی:
محلات شهر از هیچ گونه زیرساخت بهداشت عمومی برای جلوگیری از شیوع بیماری برخوردار نیستند. در دوره اولیه بحران، مواد ضدعفونی، ماسک و گندزدایی محلات از مهمترین مواردی بودند که میبایست تامین میشدند. اما با گذشت زمان تغییراتی در روند بحران اتفاق افتاد که باید مطابق با آن نیازهای لازم را تامین کرد: آموزش همگانی و رایگان، بهداشت محلات و خانوادهها و معیشت این محلات از جمله مهمترین این نیازها هستند. شرایط ویژه زیستن در بحران نباید موجب نادیده گرفتن این نیازها باشد. همچنان که از مشاهدات و آمارهای رسمی ِ روزانه مشخص است بیماری کرونا تا ماههای آینده نیز از بین نخواهد رفت. لذا ادامه زندگی اجتماعی به معنای پایان بحران و برگشت به روند قبلی پیشاز کرونا نیست و مهیا کردن سازوکاری برای تامین نیازهای ضروری ضمن بکارگیری حداکثر مقابله با شیوع بیماری باید در کنار همدیگر برآورده شوند.
پایان بخش اول
@CommitteeMahallateSaqqez
@bidarzani
پس از شکسته شدن قرنطینه:
بخش اول:
۱-روزهای پس از شکسته شدن قرنطینه؛
اکنون چه چیز ما را خواهد کشت؟
2_ بهداشت عمومی، تامین وسایل معاش، آموزش رایگان و همگانی.
بخش دوم:
3_ نهادها بحران را بازتولید میکنند؛
چرا خیریه و کمپینها شکست خوردهاند؟
4_ کمیتههای مردمی محلات؛ به کجا خواهیم رفت؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بخش اول:
۱-روزهای پس از شکسته شدن قرنطینه؛
اکنون چه چیز ما را خواهد کشت؟
در این روزهای پس از شکسته شدن قرنطینه که ظاهرا همه چیز به حالت طبیعی خودش برمیگردد شاید حرف زدن از راههای مقابله با بیماری، ضرورت قرنطینه و یا صحبت در مورد کشتهشدگان و مبتلایان دشوار باشد. مغازهها، کارخانهها، خیابانها و حتی غیرضروریترین رفت و آمدها همچون روزهای قبل از بیماری به عادیترین حالت خود برگشتهاند. این پیامی است که همگی ما از وضعیت این روزها دریافت میکنیم. اما چه چیز در این وضعیت حقیقت دارد و چه چیز تنها ظاهری گول زننده است. سالهای سال این کره خاکی با بحرانهای گوناگون روبرو بوده است و ما چون انسانهای زنده این کره به حیات خود ادامه دادهایم. از طاعون، سل، وبا تا زلزله و سیل همگی دورههای بحرانی بودهاند که در یک بازه زمانی رخ دادهاند و اکنون حتی در ذهن ما فراموش هم گشته است. کرونا نیز به همین شیوه روزی آمد و الان نجوای پایاناش خود را در شلوغی شهر نشان میدهد. برای نمونه میتوان گفت ماسک، مواد ضدعفونی و یا دستکش هرچند تامین و استفاده از آن برای تمامی مردم ضروری است، اما دیگر نمیتوانند تنها وسایل لازم برای مقابله با بیماری باشد. از طرف دیگر این به معنای پایان بحران نیست. این که بصورت دقیق نمیتوان از چگونگی و پیش بینی پایان بحران گفت از ناهنجاری و یا بههم ریختگی وضعیت نیست. شیوع و گسترش این بیماری بیش از آنکه به خود بیماری مربوط باشد ناشی از شیوه زیست ما است که این بیماری در آن رخ میدهد. شیوه زیست مردمانی که توانایی ماندن در خانه را نداشتند و ندارند، وضعیت بهداشتی محل کار و محلاتی که خود تبدیل به عامل پخش ویروس گشتند و غیره و غیره. آیا علت این شرایط زیست به بحران ربطی داشته است؟ قطعا خیر. این وضعیت تاریخی دارد و نابهسامانیهای آن پیش از وقوع بیماری نیز، بحران حیات این مردمان بودهاست. اما اکنون تکلیف چیست؟
ما با همین شیوهی زیست به حیات خود ادامه میدهیم و با بحران کنار میآییم؟ یا مسیری دهشتناکتر از دو ماه گذشته پیش رویمان است؟ هیچ قطعیتی در پیشبینیها وجود ندارد و این البته به معنای نداشتن چشماندازهای آینده نیست. مسئلهی اصلی بر سر این است که: بیماری هنوز وجود دارد، اما به عادیترین شکل جلوه مییابد. هنوز مردمانی میمیرند، اما انگار دیگر تاسفی برایش وجود ندارد. در روزهایی که ما در قرنطینه بسر میبردیم و تنها به آمار کشتهشدگان، اخبار مربوط به کرونا و مردمان کنارمان اهمیت میدادیم کشوری مانند چین نمونه بارز وضعیت پایانی بحران بود. اکنون وضعیت در این کشور چگونه است؟ ویروس در حال رشد دامان مردم را از نو گرفته است. هنگامی که همه چیز قرار است با همان سبک و سیاق پیشین با همان سازوکارهای قبلی زیستمان به جای طبیعی خود باز میگردد، گویی در واقعیت نیز مسئله بیماری و بحران کرونا حل گشته است. اما ماجرا بر سر این است که: وضعیت بحران را بیماری رقم نزدهاست، بلکه بحرانهای اجتماعی و اقتصادی عمیقتری هستند که ما را خواهند کشت.
2_ بهداشت عمومی، تامین وسایل معاش، آموزش رایگان و همگانی:
محلات شهر از هیچ گونه زیرساخت بهداشت عمومی برای جلوگیری از شیوع بیماری برخوردار نیستند. در دوره اولیه بحران، مواد ضدعفونی، ماسک و گندزدایی محلات از مهمترین مواردی بودند که میبایست تامین میشدند. اما با گذشت زمان تغییراتی در روند بحران اتفاق افتاد که باید مطابق با آن نیازهای لازم را تامین کرد: آموزش همگانی و رایگان، بهداشت محلات و خانوادهها و معیشت این محلات از جمله مهمترین این نیازها هستند. شرایط ویژه زیستن در بحران نباید موجب نادیده گرفتن این نیازها باشد. همچنان که از مشاهدات و آمارهای رسمی ِ روزانه مشخص است بیماری کرونا تا ماههای آینده نیز از بین نخواهد رفت. لذا ادامه زندگی اجتماعی به معنای پایان بحران و برگشت به روند قبلی پیشاز کرونا نیست و مهیا کردن سازوکاری برای تامین نیازهای ضروری ضمن بکارگیری حداکثر مقابله با شیوع بیماری باید در کنار همدیگر برآورده شوند.
پایان بخش اول
@CommitteeMahallateSaqqez
@bidarzani
📌زنان در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا
مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا
✍برگردان: پرستو قربانی
بیدارزنی: حالا که ویروس کرونا آمده، داریم به راههای تازهای برای زندگیکردن خو میگیریم. داریم معنای خودقرنطینگی، دورکاری، تحصیل کودکان در خانه، از دست دادن شغل یا عزیزانمان را یاد میگیریم. شرایط هر فرد با دیگری متفاوت است، اما بدون تردید ویروس کرونا پرده از تفاوتهای میان زنان و مردان برمیدارد.
کادر درمان در خط مقدم مقابله با ویروس همهگیر کرونا شبانهروز کار میکنند و جان خود را برای مراقبت از بیماران به خطر میاندازند. اغلب پرستاران و کادر درمان در اروپا زن هستند. حجم کار آنها بسیار توانفرساست و خسارت روانی زیادی را متحمل میشوند. با این حال، به تخصص این افراد بهای چندانی داده نمیشود و مشاغلی کمدرآمد در اروپا محسوب میشوند.
📍دردسر مضاعف برای استفادهکنندگان از وسایل حملونقل عمومی
شاخص برابری جنسیتی در اروپا حاکی از آن است که زنان بیش از مردان از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند. این موضوع زنان را بیشتر در معرض تماس با ویروس قرار میدهد، چون هم برای رفتن به محل کار، هم برای مراجعه به پزشک و هم خرید مواد غذایی ناچارند از حملونقل عمومی استفاده کنند. این معضل برای والدین مجردی پررنگتر است که به دلایل مالی نمیتوانند خودرو شخصی داشته باشند. ۱۸درصد والدین مجرد در اروپا ادعا میکنند که فقط با وسایل نقلیهی عمومی رفتوآمد میکنند. در کشورهایی که محدودیت تردد جدیتر اِعمال میشود، تعداد وسایل نقلیهی عمومی کم شده یا بهطور کامل تعطیل شدهاند. چنین قوانینی زندگی را برای افرادی که برای رفتن به محل کار، مراجعه به پزشک و خرید مواد غذایی متکی به سرویس حملونقل عمومی هستند دشوار میکند.
📍نگرانی از دست دادن شغل برای زنان
تعطیلی کامل یا نیمهتعطیل شدن بسیاری از کسبوکارها تأثیر زیادی بر مشاغلی دارد که بیشتر در دست زنان است. مهمانداران هواپیما، مجریان تورهای گردشگری، نظافتچیهای هتل و آرایشگرها مشاغل پرمخاطرهای دارند که در شرایط کنونی نه دستمزدی دریافت میکنند نه از حقوق استعلاجی بهرهای میبرند. احتمال زیادی وجود دارد که این قشر در پرداخت هزینه برای نیازهای اولیهی خود با مشکل مواجه شوند؛ نیازهایی مثل مواد غذایی، هزینهی اجارهخانه و قبوضی که پشت سر هم میآیند. مطابق بررسیهای مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا، یکچهارم کارمندان زن در سراسر اروپا مشاغل پرخطر دارند. این شرایط برای مهاجران بهمراتب سختتر است. تقریباً یک نفر از هر سه زن غیراروپایی (۳۵ درصد) و یک نفر از هر چهار مرد غیراروپایی (۲۴ درصد) مشاغل پرخطر دارند.
📍افزایش مشاغل مراقبتی بدون دستمزد
حتا در زمانی بهغیر از زمان بحران، مسئولیتهای مراقبتی اغلب بر دوش زنان سنگینی میکند. حالا با تعطیلی مدارس و محل کارها حجم کار بیمزد زنان افزون شده است. اگر افراد مسن خانواده بیمار شوند نیاز به مراقبت دارند، که بر مسئولیت زنان میافزاید. باز هم این موقعیت برای والدین مجرد سختتر است، بهخصوص در زمانی که گزینهای برای مراقبت از فرزندان، ولو غیررسمی، نیز موجود نباشد.
💥ادامه مطلب را در INSTANT VEIW بخوانید.⤵️
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29880&rhash=3ec4f87be6d7d1
مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا
✍برگردان: پرستو قربانی
بیدارزنی: حالا که ویروس کرونا آمده، داریم به راههای تازهای برای زندگیکردن خو میگیریم. داریم معنای خودقرنطینگی، دورکاری، تحصیل کودکان در خانه، از دست دادن شغل یا عزیزانمان را یاد میگیریم. شرایط هر فرد با دیگری متفاوت است، اما بدون تردید ویروس کرونا پرده از تفاوتهای میان زنان و مردان برمیدارد.
کادر درمان در خط مقدم مقابله با ویروس همهگیر کرونا شبانهروز کار میکنند و جان خود را برای مراقبت از بیماران به خطر میاندازند. اغلب پرستاران و کادر درمان در اروپا زن هستند. حجم کار آنها بسیار توانفرساست و خسارت روانی زیادی را متحمل میشوند. با این حال، به تخصص این افراد بهای چندانی داده نمیشود و مشاغلی کمدرآمد در اروپا محسوب میشوند.
📍دردسر مضاعف برای استفادهکنندگان از وسایل حملونقل عمومی
شاخص برابری جنسیتی در اروپا حاکی از آن است که زنان بیش از مردان از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند. این موضوع زنان را بیشتر در معرض تماس با ویروس قرار میدهد، چون هم برای رفتن به محل کار، هم برای مراجعه به پزشک و هم خرید مواد غذایی ناچارند از حملونقل عمومی استفاده کنند. این معضل برای والدین مجردی پررنگتر است که به دلایل مالی نمیتوانند خودرو شخصی داشته باشند. ۱۸درصد والدین مجرد در اروپا ادعا میکنند که فقط با وسایل نقلیهی عمومی رفتوآمد میکنند. در کشورهایی که محدودیت تردد جدیتر اِعمال میشود، تعداد وسایل نقلیهی عمومی کم شده یا بهطور کامل تعطیل شدهاند. چنین قوانینی زندگی را برای افرادی که برای رفتن به محل کار، مراجعه به پزشک و خرید مواد غذایی متکی به سرویس حملونقل عمومی هستند دشوار میکند.
📍نگرانی از دست دادن شغل برای زنان
تعطیلی کامل یا نیمهتعطیل شدن بسیاری از کسبوکارها تأثیر زیادی بر مشاغلی دارد که بیشتر در دست زنان است. مهمانداران هواپیما، مجریان تورهای گردشگری، نظافتچیهای هتل و آرایشگرها مشاغل پرمخاطرهای دارند که در شرایط کنونی نه دستمزدی دریافت میکنند نه از حقوق استعلاجی بهرهای میبرند. احتمال زیادی وجود دارد که این قشر در پرداخت هزینه برای نیازهای اولیهی خود با مشکل مواجه شوند؛ نیازهایی مثل مواد غذایی، هزینهی اجارهخانه و قبوضی که پشت سر هم میآیند. مطابق بررسیهای مؤسسهی برابری جنسیتی اتحادیهی اروپا، یکچهارم کارمندان زن در سراسر اروپا مشاغل پرخطر دارند. این شرایط برای مهاجران بهمراتب سختتر است. تقریباً یک نفر از هر سه زن غیراروپایی (۳۵ درصد) و یک نفر از هر چهار مرد غیراروپایی (۲۴ درصد) مشاغل پرخطر دارند.
📍افزایش مشاغل مراقبتی بدون دستمزد
حتا در زمانی بهغیر از زمان بحران، مسئولیتهای مراقبتی اغلب بر دوش زنان سنگینی میکند. حالا با تعطیلی مدارس و محل کارها حجم کار بیمزد زنان افزون شده است. اگر افراد مسن خانواده بیمار شوند نیاز به مراقبت دارند، که بر مسئولیت زنان میافزاید. باز هم این موقعیت برای والدین مجرد سختتر است، بهخصوص در زمانی که گزینهای برای مراقبت از فرزندان، ولو غیررسمی، نیز موجود نباشد.
💥ادامه مطلب را در INSTANT VEIW بخوانید.⤵️
#زنان_و_کرونا
@bidarzani
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29880&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
زنان در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا - بیدارزنی
قرنطینهی اجتماعی این دوران خطر خشونت خانگی را افزایش میدهد. زنانی که در روابط خشونتآمیز به سر میبرند در خانه گیر افتادهاند و مدت طولانیتری در معرض آسیبهای افراد خشونتگر خانواده قرار میگیرند. تماسگرفتن با مراکز راهنما کار دشواری است چون فرد خشونتگر…
وارد هفته کارگر شدیم. روز اول؛
۲ کارگر در کارخانهای در شهرک صنعتی نجفآباد، حینکار در قسمت چرخکننده مقوا به علت سقوط داخل مخزن این دستگاه جان باختند.
#توییت_خوان
@bidarzani
https://twitter.com/esmailifarshad/status/1253965593776136192?s=09
۲ کارگر در کارخانهای در شهرک صنعتی نجفآباد، حینکار در قسمت چرخکننده مقوا به علت سقوط داخل مخزن این دستگاه جان باختند.
#توییت_خوان
@bidarzani
https://twitter.com/esmailifarshad/status/1253965593776136192?s=09
Twitter
فرشاداسماعيلي
وارد هفته کارگر شدیم. روز اول؛ ۲ کارگر در کارخانهای در شهرک صنعتی نجفآباد، حینکار در قسمت چرخکننده مقوا به علت سقوط داخل مخزن این دستگاه جان باختند.
🔸صفحه اینستاگرام امیرحسین مقصودلو معروف به تتلو دوباره بسته شد
🔺او و بعضی از طرفدارانش طی فراخوانی در اینستاگرام به دنبال جذب دخترهای ۱۵ تا ۲۰ ساله در ترکیه، محل اقامت تتلو بودند تا به گفته خودش برای او "حرم" بسازند.
🔺این اقدام مورد اعتراض جمعی از خبرنگاران، حقوقدانها و هنرمندان قرار گرفت.
🔺اینستاگرام صفحه رسمی او را با بیش از چهار میلیون دنبالکننده از دسترس خارج کرد.
🔺اینستاگرام در اطلاعیهای کلی و کوتاه در پاسخ به کاربرانی که از تتلو شکایت کرده بودند گفته که صفحه او به دلیل نقض قوانین این شبکه اجتماعی حذف شده است.
🔺پیش از این در پاییز ۹۸ هم صفحه تتلو با بیش از چهار میلیون دنبالکننده از اینستاگرام حذف شده بود. در آن زمان او از طرفداران مردش خواسته بود تا زنان را کتک بزنند.
https://www.instagram.com/p/B_ZSMAaJeOM/
@bbcpersian
@bidarzani
🔺او و بعضی از طرفدارانش طی فراخوانی در اینستاگرام به دنبال جذب دخترهای ۱۵ تا ۲۰ ساله در ترکیه، محل اقامت تتلو بودند تا به گفته خودش برای او "حرم" بسازند.
🔺این اقدام مورد اعتراض جمعی از خبرنگاران، حقوقدانها و هنرمندان قرار گرفت.
🔺اینستاگرام صفحه رسمی او را با بیش از چهار میلیون دنبالکننده از دسترس خارج کرد.
🔺اینستاگرام در اطلاعیهای کلی و کوتاه در پاسخ به کاربرانی که از تتلو شکایت کرده بودند گفته که صفحه او به دلیل نقض قوانین این شبکه اجتماعی حذف شده است.
🔺پیش از این در پاییز ۹۸ هم صفحه تتلو با بیش از چهار میلیون دنبالکننده از اینستاگرام حذف شده بود. در آن زمان او از طرفداران مردش خواسته بود تا زنان را کتک بزنند.
https://www.instagram.com/p/B_ZSMAaJeOM/
@bbcpersian
@bidarzani
Instagram
BBC NEWS فارسی
صفحه اینستاگرام امیرحسین مقصودلو معروف به تتلو دوباره بسته شد او و بعضی از طرفدارانش طی فراخوانی در اینستاگرام به دنبال جذب دخترهای ۱۵-۲۰ ساله در ترکیه بودند تا به گفته خودش برای او "حرم" بسازند. این اقدام مورد اعتراض جمعی از خبرنگاران، حقوقدانها،…
💢 کرونا زنان سرپرست خانوار را فقیرتر کرد
▫️براساس آمارهای موجود بیش از ۳ میلیون زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد
▫️ مریم، همسر کارگری است که بهدلیل از کار افتادگی شوهر، حدود سه سال است که عروسک میدوزد و با فروش عروسکها در معابر روزگار میگذراند.
▫️شیوع کرونا سبب شد تمام اجناس مریم که برای فروش عید آماده کرده بود، روی دستش بمانند. مریم با ناراحتی میگوید که کرونا حالا حالاها ادامه دارد و نگران سیر کردن شکم بچهها و اجاره خانه هستم.
فهیمه نظری، جامعه شناس:
▫️غالباً این افراد در بخش خاکستری اقتصاد کشور یعنی بخشهای غیر رسمی فعالیت میکنند. در بحران کرونا، بعد سلامت بیشتر مطرح است، اما اینجا باید اذعان داشت که کرونا فقط یک بیماری نیست و ابعاد اقتصادی و اجتماعی این بیماری بسیار بیشتر است.
@bidarzani
https://b2n.ir/851123
▫️براساس آمارهای موجود بیش از ۳ میلیون زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد
▫️ مریم، همسر کارگری است که بهدلیل از کار افتادگی شوهر، حدود سه سال است که عروسک میدوزد و با فروش عروسکها در معابر روزگار میگذراند.
▫️شیوع کرونا سبب شد تمام اجناس مریم که برای فروش عید آماده کرده بود، روی دستش بمانند. مریم با ناراحتی میگوید که کرونا حالا حالاها ادامه دارد و نگران سیر کردن شکم بچهها و اجاره خانه هستم.
فهیمه نظری، جامعه شناس:
▫️غالباً این افراد در بخش خاکستری اقتصاد کشور یعنی بخشهای غیر رسمی فعالیت میکنند. در بحران کرونا، بعد سلامت بیشتر مطرح است، اما اینجا باید اذعان داشت که کرونا فقط یک بیماری نیست و ابعاد اقتصادی و اجتماعی این بیماری بسیار بیشتر است.
@bidarzani
https://b2n.ir/851123
اقتصاد آنلاین
کرونا زنان سرپرست خانوار را فقیرتر کرد
این روزها با شیوع ویروس کرونا، خانوادههای زیادی دچار آسیبهای اقتصادی و طبعاً اجتماعی شدهاند. در این میان به نظر می رسد زنان سرپرست خانوار، بیشترین آسیب را دیدهاند.
موسسهی «گوتماکر»، سازمان تحقیقاتی که با هدف حمایت از حقوق و قوانین مرتبط با باروری و حق آزادی سقط جنین در آمریکا فعالیت میکند، در گزارش نگرانکنندهی تحقیقی تازهای که منتشر کرد، از عواقب احتمالی همه گیری ویروس کرونا بر مسالهی سلامت جنسی و باروری و حق زنان بر بدن خود نوشته است.
این گزارش این احتمال را بررسی میکند که اگر بهدلیل شیوع ویروس «کوید-۱۹» حق دسترسی زنان به وسایل پیشگیری از بارداری در جهان برای مدت تنها یک سال تا ۱۰ درصد کاهش پیدا کند، چه فاجعهای رخ خواهد داد. در صورت وقوع چنین احتمالی، ۴۹ میلیون زن دیگر در ۱۳۲ کشور با درآمد سرانهی متوسط یا کم، از حق دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری محروم خواهند شد. بیش از ۱۵ میلیون بارداری ناخواسته نیز در سراسر جهان رخ خواهد داد.
گزارش میگوید اگر ۱۰ درصد از نیروهای ضروری و خدمات بخش زنان و زایمان یا مراقبت از نوزادان تازه متولدشده در نتیجهی شیوع کرونا کاهش پیدا کند، بیش از ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار زن به هنگام زایمان با پیچیدگی و مشکلات جدی پزشکی مواجه خواهند شد و با ۲۸هزار مرگ در حین زایمان مواجه خواهیم داشت. بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰هزار نوزاد تازهمتولدشده به دلیل اینکه خدمات و نیروی کافی برای مراقبت از آنها نیست، ممکن است با مشکلات جسمی جدی مواجه شوند و ۱۶۸هزار مورد تازه از مرگ نوزادان را خواهیم داشت.
بنا به این تحقیق آماری، اگر ۱۰ درصد از سقط جنینها از وضعیت «سقط امن و با حضور دکتر و امکانات پزشکی» به «سقط ناامن و زیرزمینی» تبدیل شود، بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰هزار سقط جنین ناامن خواهیم داشت که در نتیجهی این وضعیت تلخ، هزار مرگ در حین سقط جنین را شاهد خواهیم بود.
زارا احمد، معاون موسسهی «گوتماکر» در بیانیهای که موسسه منتشر کرد، این ارقام را «وحشتناک و ویرانگر» توصیف کرد و تاکید کرد که محققان این گزارش، با رویکردی «محافظهکارانه و حداقلی» اثرات ویرانگر شیوع کرونا و کمبود و محدودیت امکانات بهداشت باوری را بررسی کردند و رقم واقعی احتمالا بسیار هم بیشتر و بالاتر خواهد بود.
گزارش همچنین تاکید کرد که در سراسر جهان «اقشار آسیبپذیر» بیش از دیگران از این وضعیت ضربه خواهند خورد: نوجوانانی که باردار شدند، پناهجویان، زندانیان، افرادی که به ایدز/اچآیوی مبتلا هستند، افراد «الجیبیتیکیو»، آسیبدیدگان از خشونت خانگی، افراد داری معلولیت و افراد کمدرآمد و فقیر بیش از زنان دیگر در معرض این خطرهای جدیاند و نبود امکانات آنها را بیشتر هدف قرار میدهد.
همین حالا هم اثرات نگرانکنندهی شیوع ویروس کرونا بر سلامت بارداری و جنسی شروع شده است. به دلیل اینکه تولیدکنندگان بر روی تولید وسایل ایمنی لازم برای مقابله با کرونا تمرکز کردند، میزان کاندوم تولیدی در سراسر جهان یک چهارم کاهش پیدا کرده است. صدها کلینیک سقط جنین مجبور شدند درهای خود را ببندند، چون مسئولان کشورها این کلینیکها را مصداق «مشاغل ضروری» نمیدانند و با آنها بسان دکان آرایشگری رفتار میکنند! هزاران نفر از کادر درمانی در بخشهای زنان و زایمان را برای مقابله با کرونا بردند و بخش زنان و زایمان و نوزادان در بسیاری از بیمارستانها و کلینیکها با کمبود نیرو مواجه است.
این گزارش به تجربهی دردناک بیماری همهگیر پیشین -ابولا- در فاصلهی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ در غرب آفریقا اشاره میکند که قطع خدمات و نیروها و تجهیزات بهداشت باروری موجب شد که با ۳۶۰۰ مرگ زنان در حین زایمان یا تولد نوزادان نارس در سیرالئون رخ دهد. تحقیقات نشان داد که ابولا باعث شد که میزان استفاده از قرص ضد باروری و کاندوم به شدت کاهش پیدا کند، این تجهیزات کمیاب شد و نرخ آنها افزایش یافت و در نتیجه بسیاری از خانوادهها دیگر نمیتوانستند از پس هزینهی امکانات پیشگیری از بارداری و سلامت جنسی برآیند.
@bidarzani
@FarnazSeifi
https://t.me/FarnazSeifi/156
این گزارش این احتمال را بررسی میکند که اگر بهدلیل شیوع ویروس «کوید-۱۹» حق دسترسی زنان به وسایل پیشگیری از بارداری در جهان برای مدت تنها یک سال تا ۱۰ درصد کاهش پیدا کند، چه فاجعهای رخ خواهد داد. در صورت وقوع چنین احتمالی، ۴۹ میلیون زن دیگر در ۱۳۲ کشور با درآمد سرانهی متوسط یا کم، از حق دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری محروم خواهند شد. بیش از ۱۵ میلیون بارداری ناخواسته نیز در سراسر جهان رخ خواهد داد.
گزارش میگوید اگر ۱۰ درصد از نیروهای ضروری و خدمات بخش زنان و زایمان یا مراقبت از نوزادان تازه متولدشده در نتیجهی شیوع کرونا کاهش پیدا کند، بیش از ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار زن به هنگام زایمان با پیچیدگی و مشکلات جدی پزشکی مواجه خواهند شد و با ۲۸هزار مرگ در حین زایمان مواجه خواهیم داشت. بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰هزار نوزاد تازهمتولدشده به دلیل اینکه خدمات و نیروی کافی برای مراقبت از آنها نیست، ممکن است با مشکلات جسمی جدی مواجه شوند و ۱۶۸هزار مورد تازه از مرگ نوزادان را خواهیم داشت.
بنا به این تحقیق آماری، اگر ۱۰ درصد از سقط جنینها از وضعیت «سقط امن و با حضور دکتر و امکانات پزشکی» به «سقط ناامن و زیرزمینی» تبدیل شود، بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰هزار سقط جنین ناامن خواهیم داشت که در نتیجهی این وضعیت تلخ، هزار مرگ در حین سقط جنین را شاهد خواهیم بود.
زارا احمد، معاون موسسهی «گوتماکر» در بیانیهای که موسسه منتشر کرد، این ارقام را «وحشتناک و ویرانگر» توصیف کرد و تاکید کرد که محققان این گزارش، با رویکردی «محافظهکارانه و حداقلی» اثرات ویرانگر شیوع کرونا و کمبود و محدودیت امکانات بهداشت باوری را بررسی کردند و رقم واقعی احتمالا بسیار هم بیشتر و بالاتر خواهد بود.
گزارش همچنین تاکید کرد که در سراسر جهان «اقشار آسیبپذیر» بیش از دیگران از این وضعیت ضربه خواهند خورد: نوجوانانی که باردار شدند، پناهجویان، زندانیان، افرادی که به ایدز/اچآیوی مبتلا هستند، افراد «الجیبیتیکیو»، آسیبدیدگان از خشونت خانگی، افراد داری معلولیت و افراد کمدرآمد و فقیر بیش از زنان دیگر در معرض این خطرهای جدیاند و نبود امکانات آنها را بیشتر هدف قرار میدهد.
همین حالا هم اثرات نگرانکنندهی شیوع ویروس کرونا بر سلامت بارداری و جنسی شروع شده است. به دلیل اینکه تولیدکنندگان بر روی تولید وسایل ایمنی لازم برای مقابله با کرونا تمرکز کردند، میزان کاندوم تولیدی در سراسر جهان یک چهارم کاهش پیدا کرده است. صدها کلینیک سقط جنین مجبور شدند درهای خود را ببندند، چون مسئولان کشورها این کلینیکها را مصداق «مشاغل ضروری» نمیدانند و با آنها بسان دکان آرایشگری رفتار میکنند! هزاران نفر از کادر درمانی در بخشهای زنان و زایمان را برای مقابله با کرونا بردند و بخش زنان و زایمان و نوزادان در بسیاری از بیمارستانها و کلینیکها با کمبود نیرو مواجه است.
این گزارش به تجربهی دردناک بیماری همهگیر پیشین -ابولا- در فاصلهی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ در غرب آفریقا اشاره میکند که قطع خدمات و نیروها و تجهیزات بهداشت باروری موجب شد که با ۳۶۰۰ مرگ زنان در حین زایمان یا تولد نوزادان نارس در سیرالئون رخ دهد. تحقیقات نشان داد که ابولا باعث شد که میزان استفاده از قرص ضد باروری و کاندوم به شدت کاهش پیدا کند، این تجهیزات کمیاب شد و نرخ آنها افزایش یافت و در نتیجه بسیاری از خانوادهها دیگر نمیتوانستند از پس هزینهی امکانات پیشگیری از بارداری و سلامت جنسی برآیند.
@bidarzani
@FarnazSeifi
https://t.me/FarnazSeifi/156
Telegram
خواهر شکسپیر
موسسهی «گوتماکر»، سازمان تحقیقاتی که با هدف حمایت از حقوق و قوانین مرتبط با باروری و حق آزادی سقط جنین در آمریکا فعالیت میکند، در گزارش نگرانکنندهی تحقیقی تازهای که منتشر کرد، از عواقب احتمالی همه گیری ویروس کرونا بر مسالهی سلامت جنسی و باروری و حق…
🔵کرونا طبقاتی است، حتی در آموزش
🖋نویسنده:جلال کریمیان، فعال مدنی و عضو هیات مدیره انجمن دوستداران کودک پویش
🔹با جهانی شدن شیوع کرونا، آموزش و پرورش مانند نهاد اقتصاد و دیگر نهادهای اجتماعی دچار سکته ای ناگهانی و باورنکردنی شده است. به ناگاه بیش از ۱٫۵ میلیارد دانش آموز (معادل ۹۰ درصد کل دانش آموزان) از تحصیل بازمانده اند و دولت ها، مدارس و معلمان بدون تقریبا هیچ نوع آمادگی به دنبال برپا کردن آموزش از راه دور برای جبران هستند. یک مدیر مدرسه در ایالت ماساچوست وضعیت امروز آموزش از راه دور در مدارس را همچون ساختن هواپیمایی که در آسمان قرار دارد توصیف کرده است. این سخن نشان می دهد که بیشتر کشورها آمادگی لازم برای آموزش های مجازی را ندارند.
🔹تجربه دو ماهه معلمان و دانش آموزان ایرانی از آموزش در دوران فاصله گذاری اجتماعی هنوز تکمیل نگردیده و به طور کامل ثبت و ارزیابی نشده است ولی مشاهدات اولیه نشان از آن دارد که این دوران به شکاف آموزشی در کشور دامن خواهد زد. هر چند مسئولان کشور ارقامی بالای ۹۰ درصد درباره دسترسی به آموزش از راه دور ارائه می دهند، در عمل امکان دسترسی به آموزش مجازی، به هیچ وجه معادل دریافت آموزش مناسب نیست. آموزش مجازی نیاز به پیش نیازها و روش تدریسی ویژه دارد که در نقاط زیادی ازکشور این شرایط فراهم نیست:
🔸١– دسترسی به تلفن هوشمند یا تلویزیون به معنای دسترسی دانش آموز به محتوای آموزشی نیست. قیمت بالای اینترنت برای بسیاری از مناطق دور از مرکز کشور و نیاز به حجم بالا و پرسرعت اینترنت برای استفاده از محتوای ویدئویی عملا دانش آموزان را از دسترسی رایگان و بی دردسر به آموزش محروم کرده است.
🔸٢– عمده آموزش های از راه دور فعلی غیرتعاملی و یک طرفه اند و بر اساس دستورالعمل های حرفه ایِ آموزش از راه دور انجام نمی شوند. فرآیند ۱) آموزش اولیه، ۲) دریافت بازخورد و ۳) تکمیل آموزش بیانگر مراحلی است که برای اثربخشی آموزش از راه دور باید عملی گردد ولی بیشتر آموزش های فعلی به همان مرحله اول محدود می شوند.
🔸٣– بخش زیادی از دانش آموزان تمرکز کافی برای پیوستن به جریان آموزش مجازی را ندارند و خانواده ها نیز نمی توانند آنان را مجبور به این کار بکنند. این مسئله به خصوص گریبان دانش آموزان ضعیف تر را می گیرد و موجب عقب ماندن مضاعف آن ها از جریان آموزش می گردد.
🔹بر این اساس می توان نتیجه گرفت: اولا هر چند گسترش شبکه تلفن همراه و دسترسی به تلفن های هوشمند شرایط نسبی خوبی را در ایران برای ارائه خدمات آموزش از راه دور فراهم کرده است، اما هنوز امکان دسترسی واقعی به این آموزش ها برای درصد زیادی از دانش آموزان به دلایل مختلف (از جمله رایگان نبودن) فراهم نیست. در ثانی عمده آموزش های از راه دور در ایران تعاملی و روشمند نیست و بازدهی بسیار پایینی دارد؛ لذا نمی توان آن را جایگزین آموزش حضوری دانست.
🔹به دلایلی که ذکر آن رفت آموزش عمومی در دوران شیوع کرونا در ایران با خطر بزرگ گسترش نابرابری آموزشی مواجه است. بسیاری از مدارس غیر دولتی و بعضا دولتی در شهرهای بزرگ زیرساخت های تعاملی آموزش از راه دور را به بهترین شکل فراهم نموده اند و دانش آموزان این مدارس کمترین آسیب را از تعطیلی اجباری مدارس خواهند دید. در مقابل علی رغم تلاش معلمان برای تولید محتوای آموزشی، خیل عظیمی از دانش آموزان مدارس دولتی به آموزش درخوری در این ایام دسترسی نخواهند داشت. بدین خاطر سیاستگذاران آموزش کشور باید بدانند آمار رسمی اعلامی درباره دسترسی به آموزش از راه دور اعدادی بیش نیستند و در پس آن ها جمع زیادی دانش آموزان آموزش ندیده قربانی بی توجهی ها و کاستی ها خواهند شد. همچنین باید توجه داشت که هر چند بر خلاف معیشت مردم، آموزش مدرسه ای را می توان به تعویق انداخت، لیکن افت تحصیلی دانش آموزان در این دوره و شکاف آموزشی پیش رونده میان دارا و ندا به سادگی قابل جبران نیست.
🔺منبع: سایت انجمن دوستداران کودک پویش:
https://www.pooyeshngo.ir/corona-is-classy-even-in-education/
@pooyeshngo
@bidarzani
🖋نویسنده:جلال کریمیان، فعال مدنی و عضو هیات مدیره انجمن دوستداران کودک پویش
🔹با جهانی شدن شیوع کرونا، آموزش و پرورش مانند نهاد اقتصاد و دیگر نهادهای اجتماعی دچار سکته ای ناگهانی و باورنکردنی شده است. به ناگاه بیش از ۱٫۵ میلیارد دانش آموز (معادل ۹۰ درصد کل دانش آموزان) از تحصیل بازمانده اند و دولت ها، مدارس و معلمان بدون تقریبا هیچ نوع آمادگی به دنبال برپا کردن آموزش از راه دور برای جبران هستند. یک مدیر مدرسه در ایالت ماساچوست وضعیت امروز آموزش از راه دور در مدارس را همچون ساختن هواپیمایی که در آسمان قرار دارد توصیف کرده است. این سخن نشان می دهد که بیشتر کشورها آمادگی لازم برای آموزش های مجازی را ندارند.
🔹تجربه دو ماهه معلمان و دانش آموزان ایرانی از آموزش در دوران فاصله گذاری اجتماعی هنوز تکمیل نگردیده و به طور کامل ثبت و ارزیابی نشده است ولی مشاهدات اولیه نشان از آن دارد که این دوران به شکاف آموزشی در کشور دامن خواهد زد. هر چند مسئولان کشور ارقامی بالای ۹۰ درصد درباره دسترسی به آموزش از راه دور ارائه می دهند، در عمل امکان دسترسی به آموزش مجازی، به هیچ وجه معادل دریافت آموزش مناسب نیست. آموزش مجازی نیاز به پیش نیازها و روش تدریسی ویژه دارد که در نقاط زیادی ازکشور این شرایط فراهم نیست:
🔸١– دسترسی به تلفن هوشمند یا تلویزیون به معنای دسترسی دانش آموز به محتوای آموزشی نیست. قیمت بالای اینترنت برای بسیاری از مناطق دور از مرکز کشور و نیاز به حجم بالا و پرسرعت اینترنت برای استفاده از محتوای ویدئویی عملا دانش آموزان را از دسترسی رایگان و بی دردسر به آموزش محروم کرده است.
🔸٢– عمده آموزش های از راه دور فعلی غیرتعاملی و یک طرفه اند و بر اساس دستورالعمل های حرفه ایِ آموزش از راه دور انجام نمی شوند. فرآیند ۱) آموزش اولیه، ۲) دریافت بازخورد و ۳) تکمیل آموزش بیانگر مراحلی است که برای اثربخشی آموزش از راه دور باید عملی گردد ولی بیشتر آموزش های فعلی به همان مرحله اول محدود می شوند.
🔸٣– بخش زیادی از دانش آموزان تمرکز کافی برای پیوستن به جریان آموزش مجازی را ندارند و خانواده ها نیز نمی توانند آنان را مجبور به این کار بکنند. این مسئله به خصوص گریبان دانش آموزان ضعیف تر را می گیرد و موجب عقب ماندن مضاعف آن ها از جریان آموزش می گردد.
🔹بر این اساس می توان نتیجه گرفت: اولا هر چند گسترش شبکه تلفن همراه و دسترسی به تلفن های هوشمند شرایط نسبی خوبی را در ایران برای ارائه خدمات آموزش از راه دور فراهم کرده است، اما هنوز امکان دسترسی واقعی به این آموزش ها برای درصد زیادی از دانش آموزان به دلایل مختلف (از جمله رایگان نبودن) فراهم نیست. در ثانی عمده آموزش های از راه دور در ایران تعاملی و روشمند نیست و بازدهی بسیار پایینی دارد؛ لذا نمی توان آن را جایگزین آموزش حضوری دانست.
🔹به دلایلی که ذکر آن رفت آموزش عمومی در دوران شیوع کرونا در ایران با خطر بزرگ گسترش نابرابری آموزشی مواجه است. بسیاری از مدارس غیر دولتی و بعضا دولتی در شهرهای بزرگ زیرساخت های تعاملی آموزش از راه دور را به بهترین شکل فراهم نموده اند و دانش آموزان این مدارس کمترین آسیب را از تعطیلی اجباری مدارس خواهند دید. در مقابل علی رغم تلاش معلمان برای تولید محتوای آموزشی، خیل عظیمی از دانش آموزان مدارس دولتی به آموزش درخوری در این ایام دسترسی نخواهند داشت. بدین خاطر سیاستگذاران آموزش کشور باید بدانند آمار رسمی اعلامی درباره دسترسی به آموزش از راه دور اعدادی بیش نیستند و در پس آن ها جمع زیادی دانش آموزان آموزش ندیده قربانی بی توجهی ها و کاستی ها خواهند شد. همچنین باید توجه داشت که هر چند بر خلاف معیشت مردم، آموزش مدرسه ای را می توان به تعویق انداخت، لیکن افت تحصیلی دانش آموزان در این دوره و شکاف آموزشی پیش رونده میان دارا و ندا به سادگی قابل جبران نیست.
🔺منبع: سایت انجمن دوستداران کودک پویش:
https://www.pooyeshngo.ir/corona-is-classy-even-in-education/
@pooyeshngo
@bidarzani
انجمن دوستداران کودک پویش
کرونا طبقاتی است، حتی در آموزش - انجمن دوستداران کودک پویش
کرونا طبقاتی است، حتی در آموزش،بخش زیادی از دانش آموزان تمرکز کافی برای پیوستن به جریان آموزش مجازی را ندارند و خانواده ها مجبورند به آنها کمک کنند.
اعتصاب غذای مریم ابراهیم وند در بند زنان زندان اوین
مریم ابراهیم وند، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما که از تیرماه ۹۷ به صورت بلاتکلیف در بازداشت بسر میبرد، از روز دوشنبه ۱ اردیبهشت در اعتراض به تداوم بازداشت و بلاتکلیفی در بند زنان زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است.
مریم ابراهیم وند، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما، از عصر روز دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ در بند زنان زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است.
اعتصاب غذای این زندانی که از تیرماه ۹۷ به صورت بلاتکلیف در بازداشت بسر میبرد، در اعتراض به تداوم بازداشت و بلاتکلیفی، عدم برخورداری از حق داشتن وکیل، عدم اجازه مطالعه پرونده و دخالت نهادهای امنیتی در روند رسیدگی به پرونده صورت گرفته است.
مریم ابراهیم وند در شهریورماه ۱۳۹۵ توسط ماموران اطلاعات سپاه در محل کار خود در تهران به دلیل تهیه فیلم ” ۲۴ سپتامبر” بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی پس از ۳۵ روز بازداشت در سلول انفرادی و با پایان مراحل بازجویی، با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی (به صورت وجه نقد) از بازداشتگاه این نهاد امنیتی آزاد شد.
خانم ابراهیم وند نزدیک به دو سال بعد در تاریخ ۳۱ تیرماه ۹۷ با تماس تلفنی حاجی محمدی به شعبه ۴ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه احضار و مجددا بازداشت و به بند دو الف سپاه منتقل شد. او پس از یک ماه پس از پایان مراحل بازجویی با صدور قرار وثیقه ۱۰ میلیون تمومانی به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او نهایتا در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۱۳۹۸ بدون اطلاع قبلی به بند زنان زندان اوین منتقل شد./هرانا
@bidarzani
مریم ابراهیم وند، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما که از تیرماه ۹۷ به صورت بلاتکلیف در بازداشت بسر میبرد، از روز دوشنبه ۱ اردیبهشت در اعتراض به تداوم بازداشت و بلاتکلیفی در بند زنان زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است.
مریم ابراهیم وند، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما، از عصر روز دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ در بند زنان زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است.
اعتصاب غذای این زندانی که از تیرماه ۹۷ به صورت بلاتکلیف در بازداشت بسر میبرد، در اعتراض به تداوم بازداشت و بلاتکلیفی، عدم برخورداری از حق داشتن وکیل، عدم اجازه مطالعه پرونده و دخالت نهادهای امنیتی در روند رسیدگی به پرونده صورت گرفته است.
مریم ابراهیم وند در شهریورماه ۱۳۹۵ توسط ماموران اطلاعات سپاه در محل کار خود در تهران به دلیل تهیه فیلم ” ۲۴ سپتامبر” بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی پس از ۳۵ روز بازداشت در سلول انفرادی و با پایان مراحل بازجویی، با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی (به صورت وجه نقد) از بازداشتگاه این نهاد امنیتی آزاد شد.
خانم ابراهیم وند نزدیک به دو سال بعد در تاریخ ۳۱ تیرماه ۹۷ با تماس تلفنی حاجی محمدی به شعبه ۴ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه احضار و مجددا بازداشت و به بند دو الف سپاه منتقل شد. او پس از یک ماه پس از پایان مراحل بازجویی با صدور قرار وثیقه ۱۰ میلیون تمومانی به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او نهایتا در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۱۳۹۸ بدون اطلاع قبلی به بند زنان زندان اوین منتقل شد./هرانا
@bidarzani
📢📢📢
🖋روایتهای شما
[ پناه مهرصراف زاده، دانشجوی پزشکی، تهران ]
شب سختی بود، خیلی سخت. میشه گفت وحشتناک بود. حوالی ساعت چهار بود که آمدن و گفتن من و سه تا از بچههای دیگه جابهجا کنیم بریم بخش زنان و زایمان. همه جا خیلی آرام بود، خیلی، غیر از بیمارستان گلستان.
بیمارستان امام رضا (کرمانشاه) بیمارستان خیلی بزرگیه، آنقدر بزرگ که توی محوطهش یک بیمارستان دیگه زدن به اسم گلستان، بیماران کرونایی تو گلستان نگهداری میشن. خلاصه ما رو فرستادن بخش زنان و زایمان.
من سریع تعویض لباس کردم و رفتم پی کار. تو یه اتاق که رفتم همه خواب بودن به جز یک خانوم. چهار تا تخت بود و یکیش خالی. چکشون کردم، همه چی مرتب بود. به اون خانوم بیدار که رسیدم پرسیدم: چرا نمیخوابی؟ خیلی درد داری؟ چیزی نگفت. با سرش اشاره کرد که هیچی نیست. ماها حق نداریم خیلی حرف بزنیم با بیمارها، مگر اینکه خودشون بخوان که در ۹۹ درصد مواقع نمیخوان. من هم کار داشتم و باید دو تا اتاق دیگه هم میرفتم، اما دلم سر این زن خیلی آشوب شده بود. نمیدونم چرا، ولی انگار همخونم بود. نمیشد ازش بگذرم. بهش گفتم من برمیگردم تا بیست دقیقهی دیگه.
واقعاً هم بیست دقیقه بعدش برگشتم دیدم چشماش بسته است. خوشحال شدم. رفتم جلو ملحفه رو کشیدم روش. وا کرد چشمش رو. نذاشت اصلا حرف بزنم گفت خانوم تو رو خداااااا بذارین شوهرم بیاد ببینه من و (بهخاطر کرونا بیمارستان هیچ ملاقاتی رو نمیپذیره و برای هیچ بخشی هیچ کس حق نداره بیاد). وقتی اونجوری ازم خواست من نصف دلم ریخت پایین.
بعد از دوازده سال خدا بهشون بچه داده بود. تو خونه خواهر شوهرش از یه پله میافته پایین و بچهاش سقط میشه، بچهی هفت ماهه!!! تازه کورتاژ کرده بود. چون وزن بچه بالا بوده و مجبور بودن رحم رو خیلی شکاف بدن عفونت کرده بود. پنج شبانه روز بود که شوهرش و ندیده بود. نمیدونین چه بلایی سر زن میاد بعد از کورتاژ، حالا فرض کن عزیزترین کسش هم ازش گرفتن. اون زن هیچ چی نداشت که اسباب دلخوشیش باشه.
نه میتونستم بغلش کنم نه ببوسمش نه موهاش رو ناز کنم، حتی اگر میتونستم هم به من نیازی نداشت. اون واقعاً شوهرش و میخواست... پدر بچهش و، که بیاد در گوشش بگه فدا سرت که بچه افتاد، همه چی فدا سرت.
سرتون و درد نمیآرم، خیلی باهاش حرف زدم، خیلی برام حرف زد. دردناک بود، دردناک بود، دردناک بود، من و در خودم حل کرد.
*این خاطرهی یک شب شیفت من بود، گاهی وقتها زندگی اونقدر تلخ میشه که با صد مَن عسل نمیشه هضمش کرد. این بند آخر هم به عنوان یک درد دل کوچیک میگم: خیلی نیاز داشتم کسی نزدیک یا حتی چند فرسخی من میبود که توی این دوران آرامم میکرد ـ برای یک زن خیلی سخته غم و دردهاش و توی دلش آسیاب کنه که مبادا داغون به نظر برسه و عزیزش رو ناراحت کنه.
مراقب خودتون باشین💚 خدا پناهتون باشه
#زنان_و_کرونا
✅ شما هم میتوانید روایت خود را از تاثیر بیماری کرونا بر زندگیتان برای ما بفرستید.
@bidarzani
🖋روایتهای شما
[ پناه مهرصراف زاده، دانشجوی پزشکی، تهران ]
شب سختی بود، خیلی سخت. میشه گفت وحشتناک بود. حوالی ساعت چهار بود که آمدن و گفتن من و سه تا از بچههای دیگه جابهجا کنیم بریم بخش زنان و زایمان. همه جا خیلی آرام بود، خیلی، غیر از بیمارستان گلستان.
بیمارستان امام رضا (کرمانشاه) بیمارستان خیلی بزرگیه، آنقدر بزرگ که توی محوطهش یک بیمارستان دیگه زدن به اسم گلستان، بیماران کرونایی تو گلستان نگهداری میشن. خلاصه ما رو فرستادن بخش زنان و زایمان.
من سریع تعویض لباس کردم و رفتم پی کار. تو یه اتاق که رفتم همه خواب بودن به جز یک خانوم. چهار تا تخت بود و یکیش خالی. چکشون کردم، همه چی مرتب بود. به اون خانوم بیدار که رسیدم پرسیدم: چرا نمیخوابی؟ خیلی درد داری؟ چیزی نگفت. با سرش اشاره کرد که هیچی نیست. ماها حق نداریم خیلی حرف بزنیم با بیمارها، مگر اینکه خودشون بخوان که در ۹۹ درصد مواقع نمیخوان. من هم کار داشتم و باید دو تا اتاق دیگه هم میرفتم، اما دلم سر این زن خیلی آشوب شده بود. نمیدونم چرا، ولی انگار همخونم بود. نمیشد ازش بگذرم. بهش گفتم من برمیگردم تا بیست دقیقهی دیگه.
واقعاً هم بیست دقیقه بعدش برگشتم دیدم چشماش بسته است. خوشحال شدم. رفتم جلو ملحفه رو کشیدم روش. وا کرد چشمش رو. نذاشت اصلا حرف بزنم گفت خانوم تو رو خداااااا بذارین شوهرم بیاد ببینه من و (بهخاطر کرونا بیمارستان هیچ ملاقاتی رو نمیپذیره و برای هیچ بخشی هیچ کس حق نداره بیاد). وقتی اونجوری ازم خواست من نصف دلم ریخت پایین.
بعد از دوازده سال خدا بهشون بچه داده بود. تو خونه خواهر شوهرش از یه پله میافته پایین و بچهاش سقط میشه، بچهی هفت ماهه!!! تازه کورتاژ کرده بود. چون وزن بچه بالا بوده و مجبور بودن رحم رو خیلی شکاف بدن عفونت کرده بود. پنج شبانه روز بود که شوهرش و ندیده بود. نمیدونین چه بلایی سر زن میاد بعد از کورتاژ، حالا فرض کن عزیزترین کسش هم ازش گرفتن. اون زن هیچ چی نداشت که اسباب دلخوشیش باشه.
نه میتونستم بغلش کنم نه ببوسمش نه موهاش رو ناز کنم، حتی اگر میتونستم هم به من نیازی نداشت. اون واقعاً شوهرش و میخواست... پدر بچهش و، که بیاد در گوشش بگه فدا سرت که بچه افتاد، همه چی فدا سرت.
سرتون و درد نمیآرم، خیلی باهاش حرف زدم، خیلی برام حرف زد. دردناک بود، دردناک بود، دردناک بود، من و در خودم حل کرد.
*این خاطرهی یک شب شیفت من بود، گاهی وقتها زندگی اونقدر تلخ میشه که با صد مَن عسل نمیشه هضمش کرد. این بند آخر هم به عنوان یک درد دل کوچیک میگم: خیلی نیاز داشتم کسی نزدیک یا حتی چند فرسخی من میبود که توی این دوران آرامم میکرد ـ برای یک زن خیلی سخته غم و دردهاش و توی دلش آسیاب کنه که مبادا داغون به نظر برسه و عزیزش رو ناراحت کنه.
مراقب خودتون باشین💚 خدا پناهتون باشه
#زنان_و_کرونا
✅ شما هم میتوانید روایت خود را از تاثیر بیماری کرونا بر زندگیتان برای ما بفرستید.
@bidarzani
داستان های زنان زاپاتیست (2).docx
17.9 KB
📌زنانی که دنیایی نو به دنیا میآورند
✍مترجم: سروناز احمدی
نوشته پیش رو ترجمه و اقتباسی است از فصل «زنانی که دنیایی نو به دنیا میآورند» از کتاب «رفقا: داستانهای زنان زاپاتیست» نوشته هیلاری کِلِین در سال ۲۰۱۵.
این فصل به برخی از تجربیات زنان زاپاتیست از اداره شورایی پرداخته است. به گفته ایلِین براون، «رفقا» کتاب راهنمایی است برای نسل جدید فمینیستها و هر آن کس که پدرسالاری، فقر، بیداد جنسیتی، نژادپرستی و دیگر رفتارهای غیرانسانی سرمایهداری را به چالش میکشد.
مادرم را به خاطر بیماری از دست دادم. پدرم از مصرف زیاد الکل مُرد. برادرهایم مرا تنها گذاشتند. خواهرم برای گذران زندگی برخلاف میلش با مردی ازدواج کرد و من نمیخواستم این سرنوشت من باشد. تصمیم گرفتم بروم درس بخوانم و بعد برگردم چون با این که ده سالم بود اما به خوبی دیده بودم آنجا زنان چه رنجی میکشند. ما اسم اینجا را اُلگا ایزابل گذاشتهایم. الگا شاید یک چهره ملی یا بینالمللی نباشد اما ما رفقایش نمیتوانیم بدون این که اشک بریزیم از او حرف بزنیم و فقط هم ما نیستیم دیگر زنان اینجا هم او را دوست دارند.
✅مطلب منتشر شده در مجلهی بذر و باد
@bidarzani
✍مترجم: سروناز احمدی
نوشته پیش رو ترجمه و اقتباسی است از فصل «زنانی که دنیایی نو به دنیا میآورند» از کتاب «رفقا: داستانهای زنان زاپاتیست» نوشته هیلاری کِلِین در سال ۲۰۱۵.
این فصل به برخی از تجربیات زنان زاپاتیست از اداره شورایی پرداخته است. به گفته ایلِین براون، «رفقا» کتاب راهنمایی است برای نسل جدید فمینیستها و هر آن کس که پدرسالاری، فقر، بیداد جنسیتی، نژادپرستی و دیگر رفتارهای غیرانسانی سرمایهداری را به چالش میکشد.
مادرم را به خاطر بیماری از دست دادم. پدرم از مصرف زیاد الکل مُرد. برادرهایم مرا تنها گذاشتند. خواهرم برای گذران زندگی برخلاف میلش با مردی ازدواج کرد و من نمیخواستم این سرنوشت من باشد. تصمیم گرفتم بروم درس بخوانم و بعد برگردم چون با این که ده سالم بود اما به خوبی دیده بودم آنجا زنان چه رنجی میکشند. ما اسم اینجا را اُلگا ایزابل گذاشتهایم. الگا شاید یک چهره ملی یا بینالمللی نباشد اما ما رفقایش نمیتوانیم بدون این که اشک بریزیم از او حرف بزنیم و فقط هم ما نیستیم دیگر زنان اینجا هم او را دوست دارند.
✅مطلب منتشر شده در مجلهی بذر و باد
@bidarzani
📌گزارش: زنان بیکار شده در وضعیت کرونایی
در ایران وضعیت معیشت، رفاه و درمان تا قبل از کرونا هم بسیار دردناک بود. این واقعیت نه فقط برای بیکاران و بیثباتکاران بلکه برای اکثریت شاغلین رسمی و مزدبگیران هم نمود داشت. اما زنان به نسبت حضورشان در بعضی مشاغل خدماتی با شیوع کرونا در طوفانی سیاهتر غوطهورند و در شرایط پیشِ رو نیز امیدی به رهاییشان نیست.
در ادامه گزارشی میدانی خواهیم داشت از زبان زنان؛ زنانی که گویا به دلیل زن بودنشان همواره بر لبهی تیغ فقر و خشونت و محرومیت، خونین و زخمی، روزگار میگذرانند.
زهره: چهل ساله، کارمند یک باشگاه ورزشی
«باشگاه ما ویژهی بانوان است، ماهانه اجارهای تقریبا ۱۰میلیون، و ماهی ۲میلیون هم هزینههای برق، آب ، تلفن و اینترنت باید توسط مدیر باشگاه پرداخت شود. با من تقریبا ۱۵ مربی و منشی و یک نظافتچی و دستفروشانی که بر حسب نیاز، بعضی روزها اجازهی بساط کردن داشتند، از این باشگاه نان میخوردیم. فقط دو یا سه نفر از طرف همسرشان بیمه هستند و دو نفر که هنوز تحت تکفل بیمهی پدر هستند، بقیه بیمهای ندارند. چند تا از آنها نان آور و اکثرشان هم کمک خرج خانواده هستند. هنوز تربیت بدنی جوابگو نیست و مالک کل اجارهی اسفند را از مدیر باشگاه، خیلی محترمانه دریافت کرده.»
سوال: ازمسئولین درخواستی کردید؟
جواب: نامهای به شرح زیر به مسئولین دادیم:
«سلام؛ در رابطه با اعتراض عدهای از عزیزان در مورد تعطیل کردن باشگاههای ورزشی و پیرو ابلاغ جناب آقای …که شهریهها محفوظ بماند! آیا راهکاری هم برای هزینههای باشگاهداران ارائه کرده اند؟ باشگاهی که ماهانه حداقل ۱۲میلیون هزینهی اجاره و… دارد، چطور باید هزینههایشان را تامین کنند؟ آیا تربیت بدنی تسهیلاتی درنظر گرفته؟»
و جوابشان این بود:
«خیر. تسهیلاتی نیست. در این که بخشنامه عمومی است و برای کلیهی باشگاهها و اماکن ورزشی است شکی نیست و حقوق مشتریان باید رعایت شود و بعد از بازگشایی، خدمات جبرانی به مشتریانی که شهریههای اسفند و فروردین را پراختهاند، ارائه گردد.»
سیمین: مدیر یک آرایشگاه
«مجبور شدیم سالن آرایشی را که ۹ نفر در آن کار میکردند، تعطیل کنیم. کارکنان این سالن زنانی بین ٢۵ تا ٣٨ ساله و به شرح زیر بودند: زن جوان مطلقهای که پدرش فوت کرده و نانآور مادر و برادرش است. این زن باخانوادهاش زندگی میکند و نمیخواهد سر بار آنها باشد. زن جوانی که فرزندی مریض دارد و خودش و همسرش برای تامین هزینهی داروها سخت کار میکردند. نظافتچی آرایشگاه که شرایطاش فاجعهبار است و نیازی به توضیح مشکلاتش نیست. دختر جوانی که با پدرش زندگی میکند و چندی پیش مادرش با سرطان فوت کرده. دختر دیگری که با التماس برای استخدامش با داشتن فوق لیسانس مخابرات پافشاری میکرد. زن جوانی که با توجه به رفتارهای زشت همسرش میخواست مستقل باشد تا سر کوفت نشنود. و زنان بیشماری که به همین منوال از نان خوردن افتادهاند….خودم با هزار چانه زنی مجبور شدم که دوباره اینجا را کرایه کنم چون نمیخواستم مشتریهای چند ساله را از دست بدهم. پیش از عید علاوهبر مواد رنگ و مش و… موادی هم برای ضدعفونی خریدم که حتی پول آنها هم درنیآمد و حالا با کلی قرض مجبور شدهام که بهخاطر کرونا آرایشگاه را تعطیل کنم. تازه اجارهی این ماه را هم پرداخت نکردم. به بانگ زنگ زدیم، گفتند که دولت بخشنامه داده که تا آخر ماه چکها را برگشت نزنید ولی گویا حرف دولت هیچ پشتوانهی قانونی ندارد و چک را که به مبلغ ۶میلیون هست، به اجرا گذاشته و ما مجبور به تخلیه هستیم. صاحب ملک با داشتن چندین آپارتمان آدم بسیار سختگیر و پول دوستیست که ذرهای رحم نمیکند. ما هم که فعلا خانهنشین شدهایم با دنیایی از گرفتاریها. افسردگی و نگرانی من و همهی کارمندان بسیار زیاد شده و هیچ پناهی هم نداریم. بعضی از پرسنل که حقوقی به منزل میبردند، الان بیشتر با سرزنش و خشونت مواجهاند؛ مثل این که اینها مقصر بودهاند! در ضمن بعضی از پرسنل بیمهی همسر و یا پدرشان هستند ولی بیشترشان بیمه ندارند و هیچ حقوقی هم از جایی نمیگیرند.»
سوال: با مسئولان در اتحادیه تماس گرفتید؟
جواب: نه چون اصلا به آنها اعتماد نداریم و مطمئن هستیم که هیچ کمکی نمیکنند.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
اردیبهشت ١٣٩٩
#زنان_و_کرونا
✅ادامه مطلب در لینک زیر ⬇️
http://www.lajvar.se/1399/02/07/94492/
@bidarzani
در ایران وضعیت معیشت، رفاه و درمان تا قبل از کرونا هم بسیار دردناک بود. این واقعیت نه فقط برای بیکاران و بیثباتکاران بلکه برای اکثریت شاغلین رسمی و مزدبگیران هم نمود داشت. اما زنان به نسبت حضورشان در بعضی مشاغل خدماتی با شیوع کرونا در طوفانی سیاهتر غوطهورند و در شرایط پیشِ رو نیز امیدی به رهاییشان نیست.
در ادامه گزارشی میدانی خواهیم داشت از زبان زنان؛ زنانی که گویا به دلیل زن بودنشان همواره بر لبهی تیغ فقر و خشونت و محرومیت، خونین و زخمی، روزگار میگذرانند.
زهره: چهل ساله، کارمند یک باشگاه ورزشی
«باشگاه ما ویژهی بانوان است، ماهانه اجارهای تقریبا ۱۰میلیون، و ماهی ۲میلیون هم هزینههای برق، آب ، تلفن و اینترنت باید توسط مدیر باشگاه پرداخت شود. با من تقریبا ۱۵ مربی و منشی و یک نظافتچی و دستفروشانی که بر حسب نیاز، بعضی روزها اجازهی بساط کردن داشتند، از این باشگاه نان میخوردیم. فقط دو یا سه نفر از طرف همسرشان بیمه هستند و دو نفر که هنوز تحت تکفل بیمهی پدر هستند، بقیه بیمهای ندارند. چند تا از آنها نان آور و اکثرشان هم کمک خرج خانواده هستند. هنوز تربیت بدنی جوابگو نیست و مالک کل اجارهی اسفند را از مدیر باشگاه، خیلی محترمانه دریافت کرده.»
سوال: ازمسئولین درخواستی کردید؟
جواب: نامهای به شرح زیر به مسئولین دادیم:
«سلام؛ در رابطه با اعتراض عدهای از عزیزان در مورد تعطیل کردن باشگاههای ورزشی و پیرو ابلاغ جناب آقای …که شهریهها محفوظ بماند! آیا راهکاری هم برای هزینههای باشگاهداران ارائه کرده اند؟ باشگاهی که ماهانه حداقل ۱۲میلیون هزینهی اجاره و… دارد، چطور باید هزینههایشان را تامین کنند؟ آیا تربیت بدنی تسهیلاتی درنظر گرفته؟»
و جوابشان این بود:
«خیر. تسهیلاتی نیست. در این که بخشنامه عمومی است و برای کلیهی باشگاهها و اماکن ورزشی است شکی نیست و حقوق مشتریان باید رعایت شود و بعد از بازگشایی، خدمات جبرانی به مشتریانی که شهریههای اسفند و فروردین را پراختهاند، ارائه گردد.»
سیمین: مدیر یک آرایشگاه
«مجبور شدیم سالن آرایشی را که ۹ نفر در آن کار میکردند، تعطیل کنیم. کارکنان این سالن زنانی بین ٢۵ تا ٣٨ ساله و به شرح زیر بودند: زن جوان مطلقهای که پدرش فوت کرده و نانآور مادر و برادرش است. این زن باخانوادهاش زندگی میکند و نمیخواهد سر بار آنها باشد. زن جوانی که فرزندی مریض دارد و خودش و همسرش برای تامین هزینهی داروها سخت کار میکردند. نظافتچی آرایشگاه که شرایطاش فاجعهبار است و نیازی به توضیح مشکلاتش نیست. دختر جوانی که با پدرش زندگی میکند و چندی پیش مادرش با سرطان فوت کرده. دختر دیگری که با التماس برای استخدامش با داشتن فوق لیسانس مخابرات پافشاری میکرد. زن جوانی که با توجه به رفتارهای زشت همسرش میخواست مستقل باشد تا سر کوفت نشنود. و زنان بیشماری که به همین منوال از نان خوردن افتادهاند….خودم با هزار چانه زنی مجبور شدم که دوباره اینجا را کرایه کنم چون نمیخواستم مشتریهای چند ساله را از دست بدهم. پیش از عید علاوهبر مواد رنگ و مش و… موادی هم برای ضدعفونی خریدم که حتی پول آنها هم درنیآمد و حالا با کلی قرض مجبور شدهام که بهخاطر کرونا آرایشگاه را تعطیل کنم. تازه اجارهی این ماه را هم پرداخت نکردم. به بانگ زنگ زدیم، گفتند که دولت بخشنامه داده که تا آخر ماه چکها را برگشت نزنید ولی گویا حرف دولت هیچ پشتوانهی قانونی ندارد و چک را که به مبلغ ۶میلیون هست، به اجرا گذاشته و ما مجبور به تخلیه هستیم. صاحب ملک با داشتن چندین آپارتمان آدم بسیار سختگیر و پول دوستیست که ذرهای رحم نمیکند. ما هم که فعلا خانهنشین شدهایم با دنیایی از گرفتاریها. افسردگی و نگرانی من و همهی کارمندان بسیار زیاد شده و هیچ پناهی هم نداریم. بعضی از پرسنل که حقوقی به منزل میبردند، الان بیشتر با سرزنش و خشونت مواجهاند؛ مثل این که اینها مقصر بودهاند! در ضمن بعضی از پرسنل بیمهی همسر و یا پدرشان هستند ولی بیشترشان بیمه ندارند و هیچ حقوقی هم از جایی نمیگیرند.»
سوال: با مسئولان در اتحادیه تماس گرفتید؟
جواب: نه چون اصلا به آنها اعتماد نداریم و مطمئن هستیم که هیچ کمکی نمیکنند.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
اردیبهشت ١٣٩٩
#زنان_و_کرونا
✅ادامه مطلب در لینک زیر ⬇️
http://www.lajvar.se/1399/02/07/94492/
@bidarzani
📌تعدیل نیرو، از دست دان جای کار و جاکشیِ سرمایه
این روزها تحققِ عدالت بهداشتی و بنابراین اجتماعی ظاهراً بهلطف جاگیرشدن در خانه و بیروننیامدن محقق میشود. همپای این فرمان به خانهماندن، شکل دیگری از عدالت اقتصادی در جریان است که میلیونها نفر را بیکار میکند، برای جبرانِ سودی که با نخریدن یا فرمان ترک محل کار و تولید از دست میرود.
اما همزمان خیل عظیمی از افراد وادار شدهاند برای مقابله با عفونت و عواقب آن چند برابر حجم معمول کار کنند: پرستاران، فراشان و تمیزکاران، رانندگان حمل و نقل و مأموران پست و دیگران.
خلاصه، امروز صورتی از تعدیل و نسخههایی از عدالت دست در دست هماند. مورد سومی هم هست: بسیاری افراد مجبوراند به همان محلکار همیشگی بازگردند ولی این بار در معرض تهدید مهلک عفونت منتشر.
جالب است که کلمهی تعدیل، که معمولاً برای اخراج کارکنان به کار میرود و حتی درمورد کمکردن از هزینههای دولت و خدمات عمومی از «تعدیل ساختاری» حرف میزنند، با کلمهی عدالت از یک ریشه است. از دورهی دبستان هم به ما گفتهاند که عدالت از عدل میآید و بهمعنای قراردادن چیزها در جای خودشان یا جای درستشان است.
یک آموزش انتقادی و رادیکال میتوانست به بچهها یاد داده باشد که بلافاصله بپرسند: جای چیزها کجاست و چه کسی جاها را تعیین میکند؟ جای چه کسی در خانه است، جای کی در خیابان، جای کی در زندان، در برج، در کلاس درس؟ در هر حال، رابطهی تعدیل و عدالت از طریق یک کلمهی سرنوشتساز دیگر برای همهی محصلان است که به مدرسه پیوند میخورد: معدل. از طریق معدل نمرات است که دانشآموزان با ردهبندیها برای تعیین جایگاه بعدی در دانشگاه و لاجرم بازار کار روبهرو میشوند. هرچند بعید است امروز هنوز از اصطلاح معدل استفاده شود، اما در دل همین میانگین خیلی از امکانهای جاییابی در جامعه نهفته است. و کیست که نداند کارنامهی محصلان و معدلِ نمرات دروس تا چه اندازه به قرابت خود با عدالت آموزشی و عدل در کسب دانش و بروز استعداد و «درخشیدن» مینازد.
https://telegra.ph/تعدیل-نیرو-از-دست-دادن-جای-کار-و-جاکشی-سرمایه-04-26-2
@culturalstudies_usc
@bidarzani
این روزها تحققِ عدالت بهداشتی و بنابراین اجتماعی ظاهراً بهلطف جاگیرشدن در خانه و بیروننیامدن محقق میشود. همپای این فرمان به خانهماندن، شکل دیگری از عدالت اقتصادی در جریان است که میلیونها نفر را بیکار میکند، برای جبرانِ سودی که با نخریدن یا فرمان ترک محل کار و تولید از دست میرود.
اما همزمان خیل عظیمی از افراد وادار شدهاند برای مقابله با عفونت و عواقب آن چند برابر حجم معمول کار کنند: پرستاران، فراشان و تمیزکاران، رانندگان حمل و نقل و مأموران پست و دیگران.
خلاصه، امروز صورتی از تعدیل و نسخههایی از عدالت دست در دست هماند. مورد سومی هم هست: بسیاری افراد مجبوراند به همان محلکار همیشگی بازگردند ولی این بار در معرض تهدید مهلک عفونت منتشر.
جالب است که کلمهی تعدیل، که معمولاً برای اخراج کارکنان به کار میرود و حتی درمورد کمکردن از هزینههای دولت و خدمات عمومی از «تعدیل ساختاری» حرف میزنند، با کلمهی عدالت از یک ریشه است. از دورهی دبستان هم به ما گفتهاند که عدالت از عدل میآید و بهمعنای قراردادن چیزها در جای خودشان یا جای درستشان است.
یک آموزش انتقادی و رادیکال میتوانست به بچهها یاد داده باشد که بلافاصله بپرسند: جای چیزها کجاست و چه کسی جاها را تعیین میکند؟ جای چه کسی در خانه است، جای کی در خیابان، جای کی در زندان، در برج، در کلاس درس؟ در هر حال، رابطهی تعدیل و عدالت از طریق یک کلمهی سرنوشتساز دیگر برای همهی محصلان است که به مدرسه پیوند میخورد: معدل. از طریق معدل نمرات است که دانشآموزان با ردهبندیها برای تعیین جایگاه بعدی در دانشگاه و لاجرم بازار کار روبهرو میشوند. هرچند بعید است امروز هنوز از اصطلاح معدل استفاده شود، اما در دل همین میانگین خیلی از امکانهای جاییابی در جامعه نهفته است. و کیست که نداند کارنامهی محصلان و معدلِ نمرات دروس تا چه اندازه به قرابت خود با عدالت آموزشی و عدل در کسب دانش و بروز استعداد و «درخشیدن» مینازد.
https://telegra.ph/تعدیل-نیرو-از-دست-دادن-جای-کار-و-جاکشی-سرمایه-04-26-2
@culturalstudies_usc
@bidarzani
Telegraph
تعدیل نیرو، از دست دادن جای کار و جاکشیِ سرمایه
این روزها تحققِ عدالت بهداشتی و بنابراین اجتماعی ظاهراً بهلطف جاگیرشدن در خانه و بیروننیامدن محقق میشود. همپای این فرمان به خانهماندن، شکل دیگری از عدالت اقتصادی در جریان است که میلیونها نفر را بیکار میکند، برای جبرانِ سودی که با نخریدن یا فرمان ترک…
با پایان مرخصی؛ هنگامه شهیدی به زندان اوین بازگشت
روز یکشنبه ۷ اردیبهشت ماه، هنگامه شهیدی، روزنامه نگار و فعال سیاسی با پایان مرخصی به زندان اوین بازگشت. وی پیشتر در تاریخ ۱۹ اسفندماه ۱۳۹۸، به مرخصی اعزام شده بود./هرانا
@bidarzani
روز یکشنبه ۷ اردیبهشت ماه، هنگامه شهیدی، روزنامه نگار و فعال سیاسی با پایان مرخصی به زندان اوین بازگشت. وی پیشتر در تاریخ ۱۹ اسفندماه ۱۳۹۸، به مرخصی اعزام شده بود./هرانا
@bidarzani
🔻۱۶ زن و کودک در سه هفته دوران محدودیتهای عبور و مرور در بریتانیا به قتل رسیدهاند؛ دو برابر آمار متوسط در بازه زمانی مشابه.
🔹 تماسها به خطوط مشاور خشونت خانگی نیز ۵۰ درصد بیشتر شده.
تماس به خطوط مشاور از سوی مردان قربانی خشونت خانگی نیز در یک هفته اول افزایش ۱۷ درصدی داشته است.
https://bit.ly/3aBxih7
@bidarzani
🔹 تماسها به خطوط مشاور خشونت خانگی نیز ۵۰ درصد بیشتر شده.
تماس به خطوط مشاور از سوی مردان قربانی خشونت خانگی نیز در یک هفته اول افزایش ۱۷ درصدی داشته است.
https://bit.ly/3aBxih7
@bidarzani
Twitter
BBC NEWS فارسی
۱۶ زن و کودک در سه هفته دوران محدودیتهای عبور و مرور در بریتانیا به قتل رسیدهاند؛ دو برابر آمار متوسط در بازه زمانی مشابه. تماسها به خطوط مشاور خشونت خانگی نیز ۵۰ درصد بیشتر شده. تماس به خطوط مشاور از سوی مردان قربانی خشونت خانگی نیز در یک هفته اول افزایش…