Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
بيدارزنى
Photo
🟣 مرگ فرزانه بیژنیپور زندانی جرایم عمومی در قرچک و اعتصابغذای زندانیان بند ۶
یک زندانی زن به نام فرزانه بیژنیپور، در پی عدم رسیدگی پزشکی و کارشکنی مسئولان زندان قرچک جان خود را از دست داد. مقامهای زندان از اعزام این زندانی به مراکز درمانی خارج از زندان ممانعت به عمل آوردند.
فرزانه بیژنیپور، زندانی جرائم عمومی محبوس در بند شش زندان زنان قرچک، به دلیل محرومیت از درمان و عدم انتقال به مراکز درمانی خارج از زندان جانش را از دست داد. وی شامگاه شنبه پس از وخامت حال خود به بهداری زندان مراجعه کرده بود، اما کادر پزشکی بهداری زندان به او اعلام کردند که تمارض میکند و چند ساعت بعد پس از مراجعه برای بار دوم به وی تنها یک قرص مسکن دادهاند.
این زندانی در نهایت اواخر وقت شامگاه همان روز بیهوش شد و پس از انتقال به بهداری زندان در همان حال جانش را از دست داده است.
⚪️ همچنین روز یکشنبه ۲۳ دیماه، زندانیان محبوس در بند شش زندان قرچک به نشانه اعتراض عملکرد کادر پزشکی و مسئولان قرچک دست به اعتصاب غذا زده و از دریافت غذا خودداری کردهاند.
⚪️ زندان قرچک ورامین، یکی از بیشمار زندان/شکنجهگاههای موجود در سطح کشور است. بدون شک مسئولیت مرگ این زن زندانی با #صغری_خدادادی رئیس فعلی زندان قرچک ورامین، سازمان امور زندانها و تمامی نهادهای ذیربط قضایی است.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
یک زندانی زن به نام فرزانه بیژنیپور، در پی عدم رسیدگی پزشکی و کارشکنی مسئولان زندان قرچک جان خود را از دست داد. مقامهای زندان از اعزام این زندانی به مراکز درمانی خارج از زندان ممانعت به عمل آوردند.
فرزانه بیژنیپور، زندانی جرائم عمومی محبوس در بند شش زندان زنان قرچک، به دلیل محرومیت از درمان و عدم انتقال به مراکز درمانی خارج از زندان جانش را از دست داد. وی شامگاه شنبه پس از وخامت حال خود به بهداری زندان مراجعه کرده بود، اما کادر پزشکی بهداری زندان به او اعلام کردند که تمارض میکند و چند ساعت بعد پس از مراجعه برای بار دوم به وی تنها یک قرص مسکن دادهاند.
این زندانی در نهایت اواخر وقت شامگاه همان روز بیهوش شد و پس از انتقال به بهداری زندان در همان حال جانش را از دست داده است.
⚪️ همچنین روز یکشنبه ۲۳ دیماه، زندانیان محبوس در بند شش زندان قرچک به نشانه اعتراض عملکرد کادر پزشکی و مسئولان قرچک دست به اعتصاب غذا زده و از دریافت غذا خودداری کردهاند.
⚪️ زندان قرچک ورامین، یکی از بیشمار زندان/شکنجهگاههای موجود در سطح کشور است. بدون شک مسئولیت مرگ این زن زندانی با #صغری_خدادادی رئیس فعلی زندان قرچک ورامین، سازمان امور زندانها و تمامی نهادهای ذیربط قضایی است.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 گلاویژ محمدیارشد، جهت تحمل حبس به زندان ارومیه منتقل شد
بهگزارش خبرگزاری هرانا: «روز گذشته، گلاویژ محمدیارشد، فعال مدنی اهل مهاباد، جهت تحمل دوران محکومیت حبس خود، بازداشت و به زندان ارومیه منتقل شد.
براساس این گزارش، وی روز یکشنبه پس از احضار به شعبه اجرای احکام کیفری شهرستان مهاباد، بازداشت و جهت تحمل دوران حبس به بند زنان زندان ارومیه منتقل شده است.
او پیشتر توسط شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد به ریاست قاضی «سجاد دوستی» از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به چهار ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. در تاریخ ۲۴ مردادماه سال جاری، گلاویژ محمدی ارشد توسط نیروهای امنیتی در مهاباد بازداشت و پس از چندی با تودیع وثیقه از زندان ارومیه آزاد شد».
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بهگزارش خبرگزاری هرانا: «روز گذشته، گلاویژ محمدیارشد، فعال مدنی اهل مهاباد، جهت تحمل دوران محکومیت حبس خود، بازداشت و به زندان ارومیه منتقل شد.
براساس این گزارش، وی روز یکشنبه پس از احضار به شعبه اجرای احکام کیفری شهرستان مهاباد، بازداشت و جهت تحمل دوران حبس به بند زنان زندان ارومیه منتقل شده است.
او پیشتر توسط شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد به ریاست قاضی «سجاد دوستی» از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به چهار ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. در تاریخ ۲۴ مردادماه سال جاری، گلاویژ محمدی ارشد توسط نیروهای امنیتی در مهاباد بازداشت و پس از چندی با تودیع وثیقه از زندان ارومیه آزاد شد».
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 پیوستن چهار زندان حویق تالش، بند زنان زندان عادلآباد شیراز، برازجان و جوین به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته پنجاه و یکم
⚪️ محکومیت شدید تأیید حکم اعدام چهار زندانی سیاسی: #بهروز_احسانی، #مهدی_حسنی، #پخشان_عزیزی و #مجاهد_کورکور از سوی کارزار "سهشنبههای نه به اعدام"
با اوجگیری بحرانهای کلان اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در ایران، حکومت به دلیل فساد و ناکارآمدی ساختاری و سیستماتیک به بنبست رسیده و توانایی حل این بحرانها را ندارد. از همین رو، هر روز شاهد اعتراضات گسترده از سوی اقشار مختلف در کشور هستیم.
برای حاکمان مستبد حاکم بر ایران روشن است که این نارضایتی عمومی بهزودی به موج دیگری از قیامهای گسترده تبدیل خواهد شد که موجودیت این حکومت استبدادی را در سراشیبی سقوط قرار خواهد داد. بنابراین، در محاسبهای غلط، حکومت به گسترش اعدامها روی آورده و قصد ایجاد رعب و وحشت بیشتر در جامعه برای پیشگیری از اعتراضات را دارد. به طوری که از سهشنبه گذشته تاکنون، دستکم ۱۷ نفر و از ابتدای دیماه تاکنون، بیش از ۱۰۲ نفر اعدام شدهاند.
در راستای همین سرکوبها، هفته گذشته حکم اعدام زندانیان سیاسی بهروز احسانی، مهدی حسنی و پخشان عزیزی توسط دیوان عالی کشور تأیید شد. پیشتر نیز حکم اعدام زندانی سیاسی مجاهد کورکور و چهار زندانی سیاسی بلوچ و چهار زندانی سیاسی عرب تأیید شده است، که جان آنها در خطر جدی قرار دارد. این در حالی است که روزانه زندانیان محکوم به اعدام با جرائم غیرسیاسی به دار آویخته میشوند.
در اعتراض به این احکام غیرانسانی، بسیاری از فعالان سیاسی در داخل و خارج زندان، همراه با خانوادههای دادخواه، واکنش نشان داده و این احکام اعدام را بهشدت محکوم کردهاند.
در ادامه اعتراضات به گسترش اعدامها، در روزهای اخیر جمعی از زندانیان در چهار زندان حویق تالش، بند زنان زندان عادلآباد شیراز، زندان جوین در استان خراسان رضوی و زندان برازجان در استان بوشهر به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" پیوسته و همراهی خود را با سایر زندانیان اعلام کردند. به این ترتیب، تعداد زندانهای مشارکتکننده در این کارزار به ۳۴ زندان افزایش یافت.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" تأیید حکم اعدام زندانیان سیاسی مجاهد کورکور، پخشان عزیزی و دو عضو کارزار، مهدی حسنی و بهروز احسانی را بهشدت محکوم کرده و اعلام میکند که برای لغو اعدام در ایران و ریشهکن کردن این احکام قرونوسطایی از هر امکانی استفاده خواهند کرد. این کارزار از همه اقشار جامعه برای مقابله با احکام اعدام دعوت به همراهی میکند.
این کارزار، همانطور که بارها تأکید کرده است، مقابله با حکم غیرانسانی اعدام را تنها از طریق همبستگی، عمل جمعی و همراهی عمومی جامعه ممکن میداند.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" روز سهشنبه ۲۵ دیماه ۱۴۰۳ در پنجاه و یکمین هفته این کارزار در ۳۴ زندان زیر دست به اعتصاب غذا خواهند زد:
⚪️ زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان نظام شیراز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان حویق تالش، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان)، زندان جوین خراسان رضوی و زندان برازجان بوشهر.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
هفته پنجاه و یکم - سهشنبه ۲۵ دیماه ۱۴۰۳
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ محکومیت شدید تأیید حکم اعدام چهار زندانی سیاسی: #بهروز_احسانی، #مهدی_حسنی، #پخشان_عزیزی و #مجاهد_کورکور از سوی کارزار "سهشنبههای نه به اعدام"
با اوجگیری بحرانهای کلان اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در ایران، حکومت به دلیل فساد و ناکارآمدی ساختاری و سیستماتیک به بنبست رسیده و توانایی حل این بحرانها را ندارد. از همین رو، هر روز شاهد اعتراضات گسترده از سوی اقشار مختلف در کشور هستیم.
برای حاکمان مستبد حاکم بر ایران روشن است که این نارضایتی عمومی بهزودی به موج دیگری از قیامهای گسترده تبدیل خواهد شد که موجودیت این حکومت استبدادی را در سراشیبی سقوط قرار خواهد داد. بنابراین، در محاسبهای غلط، حکومت به گسترش اعدامها روی آورده و قصد ایجاد رعب و وحشت بیشتر در جامعه برای پیشگیری از اعتراضات را دارد. به طوری که از سهشنبه گذشته تاکنون، دستکم ۱۷ نفر و از ابتدای دیماه تاکنون، بیش از ۱۰۲ نفر اعدام شدهاند.
در راستای همین سرکوبها، هفته گذشته حکم اعدام زندانیان سیاسی بهروز احسانی، مهدی حسنی و پخشان عزیزی توسط دیوان عالی کشور تأیید شد. پیشتر نیز حکم اعدام زندانی سیاسی مجاهد کورکور و چهار زندانی سیاسی بلوچ و چهار زندانی سیاسی عرب تأیید شده است، که جان آنها در خطر جدی قرار دارد. این در حالی است که روزانه زندانیان محکوم به اعدام با جرائم غیرسیاسی به دار آویخته میشوند.
در اعتراض به این احکام غیرانسانی، بسیاری از فعالان سیاسی در داخل و خارج زندان، همراه با خانوادههای دادخواه، واکنش نشان داده و این احکام اعدام را بهشدت محکوم کردهاند.
در ادامه اعتراضات به گسترش اعدامها، در روزهای اخیر جمعی از زندانیان در چهار زندان حویق تالش، بند زنان زندان عادلآباد شیراز، زندان جوین در استان خراسان رضوی و زندان برازجان در استان بوشهر به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" پیوسته و همراهی خود را با سایر زندانیان اعلام کردند. به این ترتیب، تعداد زندانهای مشارکتکننده در این کارزار به ۳۴ زندان افزایش یافت.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" تأیید حکم اعدام زندانیان سیاسی مجاهد کورکور، پخشان عزیزی و دو عضو کارزار، مهدی حسنی و بهروز احسانی را بهشدت محکوم کرده و اعلام میکند که برای لغو اعدام در ایران و ریشهکن کردن این احکام قرونوسطایی از هر امکانی استفاده خواهند کرد. این کارزار از همه اقشار جامعه برای مقابله با احکام اعدام دعوت به همراهی میکند.
این کارزار، همانطور که بارها تأکید کرده است، مقابله با حکم غیرانسانی اعدام را تنها از طریق همبستگی، عمل جمعی و همراهی عمومی جامعه ممکن میداند.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" روز سهشنبه ۲۵ دیماه ۱۴۰۳ در پنجاه و یکمین هفته این کارزار در ۳۴ زندان زیر دست به اعتصاب غذا خواهند زد:
⚪️ زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان نظام شیراز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان حویق تالش، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان)، زندان جوین خراسان رضوی و زندان برازجان بوشهر.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
هفته پنجاه و یکم - سهشنبه ۲۵ دیماه ۱۴۰۳
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ بازنگری جنسیت، نژاد و طبقه در مفهوم کار
12 ژانویه 2025
مصاحبه با نانسی فریزر
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 آنچه امروز میبینیم نشانههای زیادی از این است که مردم به دنبال چارچوبهای یکپارچه و ادغامشده هستند. آنها میخواهند بدانند چگونه میتوان همکاری یا یکپارچگی بیشتری بین مبارزه برای عدالتِ باروری، مبارزه علیه خشونت جنسیتی، مبارزه علیه خشونت نژادپرستانه، مبارزه علیه سوزاندن کرهی زمین و غیره و غیره را ترویج کرد. ما مقدار زیادی انرژی رهاییبخشی داریم، اما این انرژی بسیار پراکنده و متفرق است. و پس از چند دهه که در آن مردم نیاز شدیدی احساس کردند تا به نوعی دیدگاه خود را بدون دخالت بازیگران قدرتمندتر بیان کنند. و خب ما آن را پشت سر گذاشتیم. بینشهای زیادی به ما داد، اما ما را در وضعیت پراکندگی قرار داد. من ظهور یا ظهورمجدد فمینیسمِ بازتولید اجتماعی و فمینیسم مارکسیستی در سرمایهداری نژادپرستانه، تئوری اکو سوسیالیسم، اکو فمینیسم، یا اینترسکشنالیتی را میبینم. اینها همه پارادایمهایی هستند که به یکپارچگی و ادغام علاقه دارند. فکر نمیکنم هیچکدام از آنها دقیقاً آنطور که هستند کامل باشند، اما انگیزهی ادغام را تأیید میکنم.
🔸 کاری که من با مقولهی کار در این سخنرانیها و در کتاب جدیدی که این مسئله را توسعه میدهد، انجام میدهم، کشفِ امکان درکِ عمیق از چگونگیِ اتکای جامعهی سرمایهداری بر سه نوع مختلف از نیرویکار است. یعنی نیرویکار استثمارشده، آنچه که ما مارکسیستها معمولاً دربارهی طبقهی کارگر بهعنوان کارگران آزادِ کارخانهها برای تولید کالای سودآور فکر میکردیم. این قطعاً یکی از چهرههای اساسی کارِ سرمایهدارانه است. دوم، کار مصادرهشده یا کار غیرآزاد یا نیمه آزاد است که سرمایه برای آن پرداخت نمیکند. هزینهی بازتولید که گویا با استثمار کارگری و کار در آن نوع «طرف غلط خط جدایی نژادی» انجام میدهد. خوب. اینکه دربارهی خط جهانی جدایی نژادی حرف میزنیم که خرج جهان نیمهآزاد رادیکالشدهای را بدهد که سرمایه اساساً میدزدد یا با زورْ ارزانتر از کار استثمارشدهی معمول بهدست میآورد. و سرانجام چیزی که من آنرا کار خانگیشده مینامم. فمینیستها از لحاظ تاریخی کار بازتولید اجتماعی را کارِ مراقبتی نامیدهاند. دستکم این سه شکلِ اساسیِ نیرویکار وجود دارد و سرمایهداری بدون همهی آنها کار نمیکند.
🔸 فمینیسم رابطهی بین نیرویکار خانگیشده و استثمارشده را درک کرد. ما برای مدت طولانی سعی کردهایم آن را نظریهپردازی کنیم، و ضد نژادپرستها نیز مدتهای طولانی به رابطهی بین کار آزاد و غیرآزاد فکر کردهاند. من سعی میکنم این سه کار را در یک چارچوب کنار هم قرار دهم، فرضیهی من این است که باید ببینیم نظام چگونه به همه این شکلهای کار نیاز دارد، چگونه آنها از نظر عملکردی در هم تنیده شدهاند، چگونه با هم کار میکنند، حتی اگر جمعیتهایی که آنها را انجام میدهند بر اساس نژاد و جنسیت و غیره از یکدیگر جدا شده باشند. با این وجود، اگر میتوانستیم ببینیم که این نظام همهی اینها را یکپارچه میکند، میتوانستیم بفهمیم که این یک نظام اجتماعی واحد است که همهی بیعدالتیها، اشکال ظلم، و غیرمنطقیهایی را ایجاد میکند که از یک سو به کار مراقبتی، از سویی به کار نژادپرستانه و از سوی دیگر به کار بهاصطلاح هنجاری، کار استثمارگرانه مربوط میشود. این دیدگاهی یکپارچه است. ایده این است که سرمایهداری اینگونه فهمیده است، و برخی پیوندهای پنهان جنسیت، نژاد و طبقه را آشکار میکند. فرضیهی من این است که این سازماندهیِ کار اجتماعی و تقسیماتی که در درونِ بخشهای مختلف طبقهی کارگر از نژاد، جنسیت و غیره ایجاد میکند، نه نشانگرِ وجود نظامهای متعدد، بلکه نظریهای واحد را تشکیل میدهند. این نظریهی کلی به ما نشان میدهد که چگونه جنسیت، نژاد و طبقه ایجاد میشوند. نه تصادفی، بلکه توسط سرمایهداری، توسط این شکل از سازمان اجتماعی. این ایدهی کلی من است...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4wX
#نانسی_فریزر #فرزانه_راجی
#فمینیسم #فمینیسم_مارکسیستی #کار_سرمایهدارانه #بلوک_ضدهژمونیک
👇🏽
🖋@naghd_com
12 ژانویه 2025
مصاحبه با نانسی فریزر
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 آنچه امروز میبینیم نشانههای زیادی از این است که مردم به دنبال چارچوبهای یکپارچه و ادغامشده هستند. آنها میخواهند بدانند چگونه میتوان همکاری یا یکپارچگی بیشتری بین مبارزه برای عدالتِ باروری، مبارزه علیه خشونت جنسیتی، مبارزه علیه خشونت نژادپرستانه، مبارزه علیه سوزاندن کرهی زمین و غیره و غیره را ترویج کرد. ما مقدار زیادی انرژی رهاییبخشی داریم، اما این انرژی بسیار پراکنده و متفرق است. و پس از چند دهه که در آن مردم نیاز شدیدی احساس کردند تا به نوعی دیدگاه خود را بدون دخالت بازیگران قدرتمندتر بیان کنند. و خب ما آن را پشت سر گذاشتیم. بینشهای زیادی به ما داد، اما ما را در وضعیت پراکندگی قرار داد. من ظهور یا ظهورمجدد فمینیسمِ بازتولید اجتماعی و فمینیسم مارکسیستی در سرمایهداری نژادپرستانه، تئوری اکو سوسیالیسم، اکو فمینیسم، یا اینترسکشنالیتی را میبینم. اینها همه پارادایمهایی هستند که به یکپارچگی و ادغام علاقه دارند. فکر نمیکنم هیچکدام از آنها دقیقاً آنطور که هستند کامل باشند، اما انگیزهی ادغام را تأیید میکنم.
🔸 کاری که من با مقولهی کار در این سخنرانیها و در کتاب جدیدی که این مسئله را توسعه میدهد، انجام میدهم، کشفِ امکان درکِ عمیق از چگونگیِ اتکای جامعهی سرمایهداری بر سه نوع مختلف از نیرویکار است. یعنی نیرویکار استثمارشده، آنچه که ما مارکسیستها معمولاً دربارهی طبقهی کارگر بهعنوان کارگران آزادِ کارخانهها برای تولید کالای سودآور فکر میکردیم. این قطعاً یکی از چهرههای اساسی کارِ سرمایهدارانه است. دوم، کار مصادرهشده یا کار غیرآزاد یا نیمه آزاد است که سرمایه برای آن پرداخت نمیکند. هزینهی بازتولید که گویا با استثمار کارگری و کار در آن نوع «طرف غلط خط جدایی نژادی» انجام میدهد. خوب. اینکه دربارهی خط جهانی جدایی نژادی حرف میزنیم که خرج جهان نیمهآزاد رادیکالشدهای را بدهد که سرمایه اساساً میدزدد یا با زورْ ارزانتر از کار استثمارشدهی معمول بهدست میآورد. و سرانجام چیزی که من آنرا کار خانگیشده مینامم. فمینیستها از لحاظ تاریخی کار بازتولید اجتماعی را کارِ مراقبتی نامیدهاند. دستکم این سه شکلِ اساسیِ نیرویکار وجود دارد و سرمایهداری بدون همهی آنها کار نمیکند.
🔸 فمینیسم رابطهی بین نیرویکار خانگیشده و استثمارشده را درک کرد. ما برای مدت طولانی سعی کردهایم آن را نظریهپردازی کنیم، و ضد نژادپرستها نیز مدتهای طولانی به رابطهی بین کار آزاد و غیرآزاد فکر کردهاند. من سعی میکنم این سه کار را در یک چارچوب کنار هم قرار دهم، فرضیهی من این است که باید ببینیم نظام چگونه به همه این شکلهای کار نیاز دارد، چگونه آنها از نظر عملکردی در هم تنیده شدهاند، چگونه با هم کار میکنند، حتی اگر جمعیتهایی که آنها را انجام میدهند بر اساس نژاد و جنسیت و غیره از یکدیگر جدا شده باشند. با این وجود، اگر میتوانستیم ببینیم که این نظام همهی اینها را یکپارچه میکند، میتوانستیم بفهمیم که این یک نظام اجتماعی واحد است که همهی بیعدالتیها، اشکال ظلم، و غیرمنطقیهایی را ایجاد میکند که از یک سو به کار مراقبتی، از سویی به کار نژادپرستانه و از سوی دیگر به کار بهاصطلاح هنجاری، کار استثمارگرانه مربوط میشود. این دیدگاهی یکپارچه است. ایده این است که سرمایهداری اینگونه فهمیده است، و برخی پیوندهای پنهان جنسیت، نژاد و طبقه را آشکار میکند. فرضیهی من این است که این سازماندهیِ کار اجتماعی و تقسیماتی که در درونِ بخشهای مختلف طبقهی کارگر از نژاد، جنسیت و غیره ایجاد میکند، نه نشانگرِ وجود نظامهای متعدد، بلکه نظریهای واحد را تشکیل میدهند. این نظریهی کلی به ما نشان میدهد که چگونه جنسیت، نژاد و طبقه ایجاد میشوند. نه تصادفی، بلکه توسط سرمایهداری، توسط این شکل از سازمان اجتماعی. این ایدهی کلی من است...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4wX
#نانسی_فریزر #فرزانه_راجی
#فمینیسم #فمینیسم_مارکسیستی #کار_سرمایهدارانه #بلوک_ضدهژمونیک
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
بازنگری جنسیت، نژاد و طبقه در مفهوم کار
مصاحبه با نانسی فریزر ترجمهی: فرزانه راجی چرا کار، آن مفهوم قدیمی به نقطه شروعی برای بازاندیشیِ جنسیت، نژاد و طبقه تبدیل میشود؟ آیا کار به دیدگاهی که طبقه را بر جنسیت و نژاد اولویت میدهد، گره ن…
🟣 هماینک تجمع اعتراضی فعالان حقوق زنان سنندج در اعتراض به تایید حکم اعدام پخشان عزیزی
ظهر امروز چهارشنبه ۲۶ دیماه ۱۴۰۳، جمعی از فعالان حقوق زنان سنندج در اعتراض به تایید حکم ارتجاعی اعدام پخشان عزیزی، زن مبارز سیاسی کورد محبوس در زندان اوین، دست به تجمع اعتراضی زدند.
⚪️ تنها راه مقابله با حاکمیت کشتار و انقیاد و پایان همیشگی مجازات اعدام، همبستگی و ایمان به حق تعیین سرنوشت با دستان خود است. برای پایان این چرخهی سرکوب، فساد و تبعیض ساختاری بهپاخیزیم.
⚪️ منبع ویدئو: جامعهی زنان آزاد شرق کوردستان (کژار)
#مرگ_بر_حکومت_اعدامی
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
ظهر امروز چهارشنبه ۲۶ دیماه ۱۴۰۳، جمعی از فعالان حقوق زنان سنندج در اعتراض به تایید حکم ارتجاعی اعدام پخشان عزیزی، زن مبارز سیاسی کورد محبوس در زندان اوین، دست به تجمع اعتراضی زدند.
⚪️ تنها راه مقابله با حاکمیت کشتار و انقیاد و پایان همیشگی مجازات اعدام، همبستگی و ایمان به حق تعیین سرنوشت با دستان خود است. برای پایان این چرخهی سرکوب، فساد و تبعیض ساختاری بهپاخیزیم.
⚪️ منبع ویدئو: جامعهی زنان آزاد شرق کوردستان (کژار)
#مرگ_بر_حکومت_اعدامی
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 پیام همبستگی زنان زندانی زندان لاکان با سایر زندانیان در زندانهای اوین، قزلحصار و تهران بزرگ
جمعی از زنان زندانی زندان لاکان در پیامی، همبستگی خود را با سایر زندانیان در زندانهای اوین، قزلحصار و تهران بزرگ اعلام کرده و از بیانیه ۶۸ زندانی سیاسی و عقیدتی در محکومیت اعدام حمایت نمودند.
⚪️ شریفه محمدی، فروغ سمیعنیا، آزاده چاووشیان، تینا دلجو و زهره دادرس، تأیید احکام اعدام مجاهد کورکور، پخشان عزیزی، مهدی حسنی و بهروز احسانی را بهشدت محکوم کرده و نسبت به افزایش اجرای احکام اعدام، بهویژه برای زندانیان گمنام، ابراز نگرانی کردند.
اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام در بند زنان زندان لاکان نیز بر ادامه این کارزار تأکید کرده و خواستار حمایت گسترده جامعه از مطالبه توقف اعدام شدند.
لازم به ذکر است که روز شنبه، ۲۲ دیماه، ۶۸ زندانی سیاسی و عقیدتی با صدور بیانیهای، تأیید احکام اعدام مهدی حسنی، بهروز احسانی، پخشان عزیزی و مجاهد کورکور را محکوم کرده و نسبت به افزایش اعدامها ابراز نگرانی نمودند. آنها همچنین از تمامی مردم و نهادهای مدنی درخواست کردند تا برای اقدام جمعی و توقف احکام اعدام بسیج شوند و بهصراحت به گسترش این احکام اعتراض کنند.
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
جمعی از زنان زندانی زندان لاکان در پیامی، همبستگی خود را با سایر زندانیان در زندانهای اوین، قزلحصار و تهران بزرگ اعلام کرده و از بیانیه ۶۸ زندانی سیاسی و عقیدتی در محکومیت اعدام حمایت نمودند.
⚪️ شریفه محمدی، فروغ سمیعنیا، آزاده چاووشیان، تینا دلجو و زهره دادرس، تأیید احکام اعدام مجاهد کورکور، پخشان عزیزی، مهدی حسنی و بهروز احسانی را بهشدت محکوم کرده و نسبت به افزایش اجرای احکام اعدام، بهویژه برای زندانیان گمنام، ابراز نگرانی کردند.
اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام در بند زنان زندان لاکان نیز بر ادامه این کارزار تأکید کرده و خواستار حمایت گسترده جامعه از مطالبه توقف اعدام شدند.
لازم به ذکر است که روز شنبه، ۲۲ دیماه، ۶۸ زندانی سیاسی و عقیدتی با صدور بیانیهای، تأیید احکام اعدام مهدی حسنی، بهروز احسانی، پخشان عزیزی و مجاهد کورکور را محکوم کرده و نسبت به افزایش اعدامها ابراز نگرانی نمودند. آنها همچنین از تمامی مردم و نهادهای مدنی درخواست کردند تا برای اقدام جمعی و توقف احکام اعدام بسیج شوند و بهصراحت به گسترش این احکام اعتراض کنند.
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 نه به اعدام خواستی مطلق در اندیشه، اراده و عمل
نویسنده: آنیشا اسداللهی
از متن: «هنوز فعالان سیاسی هنگامی که از نه به اعدام سخن میگویند نه به اعدامی مطلق را طلب نمیکنند. آنها به دنبال پشتوانهای صوری میگردند چرا که در عمق ریشههای اندیشههایشان، در مطلق بودن «نه به اعدام»گنگی وجود دارد. بر پیشینه محکومین نه به اعدام تاکید میکنند،از شغلاش، علایقاش، شخصیت ویژهاش، مقاومتاش و… میگویند و مثلا میگویند او معلم است. او دانشجو است، پدرش فلانی است، او از صلح و دوستی همانی را دنبال میکند که ما میفهمیم و الی آخر.
بگذارید از شما بپرسم اگر من اینگونه نباشم آیا شما به حاکمیت ارتجاع حق میدهید من را وارد آن روزنه هولناک استثنا کند؟
هر نیروی سیاسی امروز باید ابتدا پیش از حمله بردن به دیگری از خود بپرسد آیا نه به اعدام برایش امری مطلق است؟ به چرایی این حقانیت تا چه حد آگاه است؟ باید از استثناها پرسید، باید به پرسشگری پرداخت، باید این انحصار تاریخی دولتها در اعدام را روشنگری و افشا کرد.
آنجا که سیاهچالهای در لباس استثناها انتظار ما را میکشد تا به وقت سلطه و غلبه و قدرت گرفتن سر فراز کند. باید هر نیروی سیاسی را در برابر آحاد توده مردم با پرسشگری پاسخگو کرد. حاکمیت فعلی سالها با اتهاماتی چون مفسد فیالارض، بغی و… با انتشار ویدیوهایی از کسانی چون مجیدرضا رهنورد و رامین حسین پناهی … راه را به هیولای مخفی در روزنههای استثنایی گسترده گشود. آیا فردا این روزنهها قرار است با زبانی دیگر تکرار شود؟»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/iKWzt
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
نویسنده: آنیشا اسداللهی
از متن: «هنوز فعالان سیاسی هنگامی که از نه به اعدام سخن میگویند نه به اعدامی مطلق را طلب نمیکنند. آنها به دنبال پشتوانهای صوری میگردند چرا که در عمق ریشههای اندیشههایشان، در مطلق بودن «نه به اعدام»گنگی وجود دارد. بر پیشینه محکومین نه به اعدام تاکید میکنند،از شغلاش، علایقاش، شخصیت ویژهاش، مقاومتاش و… میگویند و مثلا میگویند او معلم است. او دانشجو است، پدرش فلانی است، او از صلح و دوستی همانی را دنبال میکند که ما میفهمیم و الی آخر.
بگذارید از شما بپرسم اگر من اینگونه نباشم آیا شما به حاکمیت ارتجاع حق میدهید من را وارد آن روزنه هولناک استثنا کند؟
هر نیروی سیاسی امروز باید ابتدا پیش از حمله بردن به دیگری از خود بپرسد آیا نه به اعدام برایش امری مطلق است؟ به چرایی این حقانیت تا چه حد آگاه است؟ باید از استثناها پرسید، باید به پرسشگری پرداخت، باید این انحصار تاریخی دولتها در اعدام را روشنگری و افشا کرد.
آنجا که سیاهچالهای در لباس استثناها انتظار ما را میکشد تا به وقت سلطه و غلبه و قدرت گرفتن سر فراز کند. باید هر نیروی سیاسی را در برابر آحاد توده مردم با پرسشگری پاسخگو کرد. حاکمیت فعلی سالها با اتهاماتی چون مفسد فیالارض، بغی و… با انتشار ویدیوهایی از کسانی چون مجیدرضا رهنورد و رامین حسین پناهی … راه را به هیولای مخفی در روزنههای استثنایی گسترده گشود. آیا فردا این روزنهها قرار است با زبانی دیگر تکرار شود؟»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/iKWzt
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Telegraph
نه به اعدام خواستی مطلق در اندیشه، اراده و عمل
نویسنده: آنیشا اسداللهی bidarzani سلام. من آنیشا اسداللهی هستم، معلم و مترجم. نزدیک به دو سال از حبس خود را سپری کردهام و هماکنون در زندان اوین به سر میبرم. تاکنون نامهای به تنهایی ننوشتهام و خوانندهای را اینگونه مستقیم خطاب نکردهام. امیدم به خواندهشدن…