📌اعتصاب «مراقبان سلامت» استان فارس در اعتراض به کمی دستمزد
ارائهدهندگان خدمات پزشکی و پرستاری در منزل از درمانگاههای خصوصی و دولتی شهرهای استان فارس بار دیگر دست به اعتصاب زدند. پاسخ مقامها تاکنون اخراج بوده است.
مراقبان سلامت استان فارس در آخرین مورد سهشنبه ۱۶ اردیبهشت دست به اعتصاب زدند.
اعتصابکنندگان در بیانه خود نوشتهاند حجم کارشان بالاست و در پی همهگیری کرونا غربالگری کووید ۱۹ نیز به سایر وظایف آنان افزوده شده است اما کمتر از یک میلیون تومان حقوق میگیرند. حدود ۷۰۰ هزار تومان حقوق آنها جهت بیمه کسر میشود.
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/502676&rhash=eec6b76cb50965
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
ارائهدهندگان خدمات پزشکی و پرستاری در منزل از درمانگاههای خصوصی و دولتی شهرهای استان فارس بار دیگر دست به اعتصاب زدند. پاسخ مقامها تاکنون اخراج بوده است.
مراقبان سلامت استان فارس در آخرین مورد سهشنبه ۱۶ اردیبهشت دست به اعتصاب زدند.
اعتصابکنندگان در بیانه خود نوشتهاند حجم کارشان بالاست و در پی همهگیری کرونا غربالگری کووید ۱۹ نیز به سایر وظایف آنان افزوده شده است اما کمتر از یک میلیون تومان حقوق میگیرند. حدود ۷۰۰ هزار تومان حقوق آنها جهت بیمه کسر میشود.
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/502676&rhash=eec6b76cb50965
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
رادیو زمانه
اعتصاب «مراقبان سلامت» استان فارس در اعتراض به کمی دستمزد
ارائهدهندگان خدمات پزشکی و پرستاری در منزل از درمانگاههای خصوصی و دولتی شهرهای استان فارس بار دیگر دست به اعتصاب زدند. پاسخ مقامها تا کنون اخراج بوده است.
پدر زینب جلالیان، زندانی محکوم به حبس ابد در ایران میگوید او را بدون اطلاع قبلی و با وجود مخالفتش از زندان خوی به زندان قرچک در جنوب تهران منتقل کردهاند. او میگوید که نگران گسترش کرونا در زندان قرچک است.
صدای پدر زینب جلالیان و گفتوگو با فرشته قاضی، روزنامه نگار
#زینب_جلالیان
@bidarzani
https://t.me/bbcpersian/66724
صدای پدر زینب جلالیان و گفتوگو با فرشته قاضی، روزنامه نگار
#زینب_جلالیان
@bidarzani
https://t.me/bbcpersian/66724
Telegram
BBCPersian
پدر زینب جلالیان، زندانی محکوم به حبس ابد در ایران میگوید او را بدون اطلاع قبلی و با وجود مخالفتش از زندان خوی به زندان قرچک در جنوب تهران منتقل کردهاند. او میگوید که نگران گسترش کرونا در زندان قرچک است.
صدای پدر زینب جلالیان و گفتوگو با فرشته قاضی،…
صدای پدر زینب جلالیان و گفتوگو با فرشته قاضی،…
امیدواریم زلزله اتفاق نیفتد ولی:
خونسردی خود را حفظ کنید٬ محلهای پناهگیری را بشناسید٬ کوله نجات آماده کنید و سعی کنید شب کمتر بخوابید و کودکانتان را تنها نگذارید.
@meidaandotcom
@bidarzani
خونسردی خود را حفظ کنید٬ محلهای پناهگیری را بشناسید٬ کوله نجات آماده کنید و سعی کنید شب کمتر بخوابید و کودکانتان را تنها نگذارید.
@meidaandotcom
@bidarzani
نظام سلامت و طرد بیماران غیراستاندارد
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸مرد جوانی به علت سرفه مراجعه کرده، می پرسم ماسک داری که بزنی، می گوید از ما که گذشته. ما از کرونا بدتریم. او معتاد بی خانمانی است که در یکی از مددسراهای شهرداری زندگی می کند، آدرس درمانگاه را کسی بهش داده و آمده ببیند چه اش شده که سرفه اش قطع نمی شود، می خواهم برای تست کووید19 معرفی اش کنم، اما شماره ملی اش را نمی داند، و تلفن موبایل هم ندارد، می گوید با ششصد نفر دیگر در یک گرمخانه زندگی می کند و بسیاری شان سرفه دارند و شنیده است که سرفه به خاطر مواد است و معتادها کرونا نمی گیرند...
🔸بیمار دوم، مرد افغانستانی میانسالی است که کارگر شهرداری است، او هم سرفه داشته و چند دکتر رفته و پاسخ مشخصی بهش نداده اند، حالا چون "تشویش" دارد که کرونا گرفته باشد، آمده که بررسی شود و اگر کرونا نداشته باشد به کارش برگردد. نگران است که کارش را از دست بدهد، برایش گواهی استراحت می نویسم، تا وقتی جواب آزمایش مشخص شود. می گویم در خانه باشد و چیزهایی هم درباره فاصله گذاری بهش می گویم. می گوید خانه شان 50 متر است و...
🔸نفر سوم مرد جوانی است که با مادربزرگ ش که سرطان و دیابت و فشارخون دارد زندگی می کند. او را از مرکزی که پزشکان بدون مرز اداره می کنند فرستاده اند، درصد اشباع اکسیژن خونش پایین تر از نرمال است و یک مشکل مغزی بدون تشخیص هم دارد، که از شش ماه پیش نتوانسته پیگیرش شود. با یک معرفی نامه به بیمارستان ارجاعش می دهم. نگران است که شربت تنتور تریاکش را در بیمارستان بهش می دهند یا نه... و می خواهد بداند چند روز بستری می شود چون مادربزرگش در خانه تنها می ماند...می رود ولی مطمین نیستم که به بیمارستان خواهد رفت یا نه...
🔸تلفن زنگ می زند، زن مسنی پشت خط است که می گوید 4030 بهش زنگ زده اند و آدرس این درمانگاه را داده اند ولی او نمی تواند به تنهایی به درمانگاه بیاید و کسی را ندارد که او را بیاورد...
🔸اینها نمونه هایی هستند که مرتکب انحراف از نقش بیمار نرمال شده اند، و با استانداردهای نظام مراقبت سلامت از نقش بیمار مطابقت ندارند. اما بیمار نرمال و استاندارد کیست؟
🔸بیمار نرمال یا استاندارد، شخصی است که می تواند برای درمان بیماری مراجعه کند، یا خودش بیاید یا کسی را داشته باشد که او را بیاورد و پیگیر بیماری اش باشد؛ پول دارد که ویزیت بگیرد، و اگر دارویی برایش تجویز شد، بتواند از داروخانه تهیه کند؛ اگر توصیه ی تغذیه ای لازم داشت، بتواند اجرا کند، و توصیه های پزشک برایش لوکس به نظر نرسد؛ در خانه اش اتاقی باشد که وقتی بیماری مسری تنفسی دارد، به تنهایی در آن بخوابد؛ تلفنی داشته باشد که نتیجه آزمایش به او اطلاع داده شود؛ کد ملی داشته باشد که سامانه ثبت بیماری، او را بپذیرد؛ سواد داشته باشد که آدرسی را که نوشته ای بخواند و پیدا کند؛ حقوق اش را بشناسد و بداند اگر کارش انجام نشد چگونه احقاق حق کند.
🔸آنچه گفته شد تصویر رایج از بیمار در نظام سلامت ایران است. اما بخشی از گروه های اجتماعی، همچون سالمندان، بی خانمان ها، فقرا و مهاجران که بخش قابل توجهی از جمعیت هستند و از علایم بیماری رنج می برند، با این تصویر رایج مطابقت ندارند و به علت همین مطابقت نداشتن با نقش بیمار نرمال یا اساسا نمی توانند برای درمان مراجعه کنند، یا نمی توانند از خدمات درمانی پیش بینی شده استفاده کنند. یا اینکه توصیه های درمانی را نمی توانند اجرا کنند.
🔸 در نظام مراقبت سلامت که برنامه هایش بر اساس تصویر بیمار نرمال طراحی شده اند، ناگزیر گروههای فوق نادیده گرفته شده و ممکن است از برنامه های درمانی حذف و طرد شوند.
🔸هر برنامه نظام سلامت اگر طالب موفقیت و بازگرداندن سلامت به جامعه است اولا لازم است نگاهی گسترده و با شمولیت کامل بر همه بخش های جامعه داشته باشد و ثانیاً به جای تکیه داشتن بر بیمار استاندارد، محدودیت ها، شرایط و نیازهای گروه های مختلف اجتماعی را تشخیص دهد و برای آنها راهکاری داشته باشد.
@drsiminkazemi
@bidarzani
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸مرد جوانی به علت سرفه مراجعه کرده، می پرسم ماسک داری که بزنی، می گوید از ما که گذشته. ما از کرونا بدتریم. او معتاد بی خانمانی است که در یکی از مددسراهای شهرداری زندگی می کند، آدرس درمانگاه را کسی بهش داده و آمده ببیند چه اش شده که سرفه اش قطع نمی شود، می خواهم برای تست کووید19 معرفی اش کنم، اما شماره ملی اش را نمی داند، و تلفن موبایل هم ندارد، می گوید با ششصد نفر دیگر در یک گرمخانه زندگی می کند و بسیاری شان سرفه دارند و شنیده است که سرفه به خاطر مواد است و معتادها کرونا نمی گیرند...
🔸بیمار دوم، مرد افغانستانی میانسالی است که کارگر شهرداری است، او هم سرفه داشته و چند دکتر رفته و پاسخ مشخصی بهش نداده اند، حالا چون "تشویش" دارد که کرونا گرفته باشد، آمده که بررسی شود و اگر کرونا نداشته باشد به کارش برگردد. نگران است که کارش را از دست بدهد، برایش گواهی استراحت می نویسم، تا وقتی جواب آزمایش مشخص شود. می گویم در خانه باشد و چیزهایی هم درباره فاصله گذاری بهش می گویم. می گوید خانه شان 50 متر است و...
🔸نفر سوم مرد جوانی است که با مادربزرگ ش که سرطان و دیابت و فشارخون دارد زندگی می کند. او را از مرکزی که پزشکان بدون مرز اداره می کنند فرستاده اند، درصد اشباع اکسیژن خونش پایین تر از نرمال است و یک مشکل مغزی بدون تشخیص هم دارد، که از شش ماه پیش نتوانسته پیگیرش شود. با یک معرفی نامه به بیمارستان ارجاعش می دهم. نگران است که شربت تنتور تریاکش را در بیمارستان بهش می دهند یا نه... و می خواهد بداند چند روز بستری می شود چون مادربزرگش در خانه تنها می ماند...می رود ولی مطمین نیستم که به بیمارستان خواهد رفت یا نه...
🔸تلفن زنگ می زند، زن مسنی پشت خط است که می گوید 4030 بهش زنگ زده اند و آدرس این درمانگاه را داده اند ولی او نمی تواند به تنهایی به درمانگاه بیاید و کسی را ندارد که او را بیاورد...
🔸اینها نمونه هایی هستند که مرتکب انحراف از نقش بیمار نرمال شده اند، و با استانداردهای نظام مراقبت سلامت از نقش بیمار مطابقت ندارند. اما بیمار نرمال و استاندارد کیست؟
🔸بیمار نرمال یا استاندارد، شخصی است که می تواند برای درمان بیماری مراجعه کند، یا خودش بیاید یا کسی را داشته باشد که او را بیاورد و پیگیر بیماری اش باشد؛ پول دارد که ویزیت بگیرد، و اگر دارویی برایش تجویز شد، بتواند از داروخانه تهیه کند؛ اگر توصیه ی تغذیه ای لازم داشت، بتواند اجرا کند، و توصیه های پزشک برایش لوکس به نظر نرسد؛ در خانه اش اتاقی باشد که وقتی بیماری مسری تنفسی دارد، به تنهایی در آن بخوابد؛ تلفنی داشته باشد که نتیجه آزمایش به او اطلاع داده شود؛ کد ملی داشته باشد که سامانه ثبت بیماری، او را بپذیرد؛ سواد داشته باشد که آدرسی را که نوشته ای بخواند و پیدا کند؛ حقوق اش را بشناسد و بداند اگر کارش انجام نشد چگونه احقاق حق کند.
🔸آنچه گفته شد تصویر رایج از بیمار در نظام سلامت ایران است. اما بخشی از گروه های اجتماعی، همچون سالمندان، بی خانمان ها، فقرا و مهاجران که بخش قابل توجهی از جمعیت هستند و از علایم بیماری رنج می برند، با این تصویر رایج مطابقت ندارند و به علت همین مطابقت نداشتن با نقش بیمار نرمال یا اساسا نمی توانند برای درمان مراجعه کنند، یا نمی توانند از خدمات درمانی پیش بینی شده استفاده کنند. یا اینکه توصیه های درمانی را نمی توانند اجرا کنند.
🔸 در نظام مراقبت سلامت که برنامه هایش بر اساس تصویر بیمار نرمال طراحی شده اند، ناگزیر گروههای فوق نادیده گرفته شده و ممکن است از برنامه های درمانی حذف و طرد شوند.
🔸هر برنامه نظام سلامت اگر طالب موفقیت و بازگرداندن سلامت به جامعه است اولا لازم است نگاهی گسترده و با شمولیت کامل بر همه بخش های جامعه داشته باشد و ثانیاً به جای تکیه داشتن بر بیمار استاندارد، محدودیت ها، شرایط و نیازهای گروه های مختلف اجتماعی را تشخیص دهد و برای آنها راهکاری داشته باشد.
@drsiminkazemi
@bidarzani
علی عجمی، فعال ایرانی حقوق بشر، در آمریکا درگذشت. او ۳۷ ساله بود.
بر اساس روایتهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، جسد آقای عجمی صبح روز چهارشنبه، ۱۷ اردیبهشت، در دریاچهای در شهر هیوستن در ایالت تکزاس آمریکا پیدا شده است.
@bidarzani
https://t.me/radiofarda/49792
بر اساس روایتهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، جسد آقای عجمی صبح روز چهارشنبه، ۱۷ اردیبهشت، در دریاچهای در شهر هیوستن در ایالت تکزاس آمریکا پیدا شده است.
@bidarzani
https://t.me/radiofarda/49792
Telegram
RadioFarda
علی عجمی، فعال ایرانی حقوق بشر، در آمریکا درگذشت. او ۳۷ ساله بود.
بر اساس روایتهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، جسد آقای عجمی صبح روز چهارشنبه، ۱۷ اردیبهشت، در دریاچهای در شهر هیوستن در ایالت تکزاس آمریکا پیدا شده است.
بیشتر بخوانید
@radiofarda
بر اساس روایتهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، جسد آقای عجمی صبح روز چهارشنبه، ۱۷ اردیبهشت، در دریاچهای در شهر هیوستن در ایالت تکزاس آمریکا پیدا شده است.
بیشتر بخوانید
@radiofarda
آتش سوزی امروز ظهر در محله کپرنشین و آلونک نشین جنگلوک چابهار،
در این محله نزدیک 700 خانوار زندگی میکنن.
خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشته.
#توییت_خوان
@bidarzani
https://twitter.com/navid_bhz/status/1258450593749897218?s=09
در این محله نزدیک 700 خانوار زندگی میکنن.
خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشته.
#توییت_خوان
@bidarzani
https://twitter.com/navid_bhz/status/1258450593749897218?s=09
Twitter
Navid Borhanzehi
آتش سوزی امروز ظهر در محله کپرنشین و آلونک نشین جنگلوک چابهار، در این محله نزدیک 700 خانوار زندگی میکنن. خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشته
کرونا: اختلال جهانی در واکسیناسیون کودکان، بهداشت زنان و امنیت غذایی
بر اثر شیوع کرونا، واکسیناسیون میلیونها کودک علیه سرخک و فلج اطفال به تعویق افتاده، منابع مربوط به بهداشت جنسی و زایمان زنان کاهش یافته و شمار گرسنگان میتواند تا دو برابر افزایش یابد.
تعویق واکسیناسیون میلیونها کودک
در هفتههای آینده واکسیناسیون بیش از ۱۱۷ میلیون کودک علیه سرخک به تعویق میافتد. ویروس جدید کرونا دهها کشور را به تعلیق کمپینهای واکسیناسیون کودکان واداشته. مکزیک تا ۲۴ آوریل، هزار و ۳۰۰ مورد سرخک گزارش کرده است. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که خطر شیوع منطقهای سرخک را به حد متوسط رسانده و اختلالهای مربوط به کرونا، امکان شیوع دیگر بیماریها را بالاتر برده است.
همچنین بیماریهای دیگری همچون فلج اطفال و وبا که میتوان با واکسن از آنها جلوگیری کرد، رو به افزایش خواهند بود. هیأت مدیره «ابتکار عمل جهانی برای ریشهکنکردن فلج اطفال» دوم آوریل گفته بود که کارزارهای واکسیناسیون فلج اطفال دستکم تا ژوئن به تعویق خواهد افتاد:
«ما این تصمیم را با تأسف بسیار میگیریم و میدانیم کودکان بیشتری به خاطر فلج اطفال، فلج خواهند شد.»
#زنان_سلامت
#كرونا
#زنان_سكسواليته
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/503025&rhash=eec6b76cb50965
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
بر اثر شیوع کرونا، واکسیناسیون میلیونها کودک علیه سرخک و فلج اطفال به تعویق افتاده، منابع مربوط به بهداشت جنسی و زایمان زنان کاهش یافته و شمار گرسنگان میتواند تا دو برابر افزایش یابد.
تعویق واکسیناسیون میلیونها کودک
در هفتههای آینده واکسیناسیون بیش از ۱۱۷ میلیون کودک علیه سرخک به تعویق میافتد. ویروس جدید کرونا دهها کشور را به تعلیق کمپینهای واکسیناسیون کودکان واداشته. مکزیک تا ۲۴ آوریل، هزار و ۳۰۰ مورد سرخک گزارش کرده است. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که خطر شیوع منطقهای سرخک را به حد متوسط رسانده و اختلالهای مربوط به کرونا، امکان شیوع دیگر بیماریها را بالاتر برده است.
همچنین بیماریهای دیگری همچون فلج اطفال و وبا که میتوان با واکسن از آنها جلوگیری کرد، رو به افزایش خواهند بود. هیأت مدیره «ابتکار عمل جهانی برای ریشهکنکردن فلج اطفال» دوم آوریل گفته بود که کارزارهای واکسیناسیون فلج اطفال دستکم تا ژوئن به تعویق خواهد افتاد:
«ما این تصمیم را با تأسف بسیار میگیریم و میدانیم کودکان بیشتری به خاطر فلج اطفال، فلج خواهند شد.»
#زنان_سلامت
#كرونا
#زنان_سكسواليته
@bidarzani
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/503025&rhash=eec6b76cb50965
🔴در انتهای این پست با لمس دکمه instant view در تلفنهمراه و یا تبلت خود این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید🔴
رادیو زمانه
کرونا: اختلال جهانی در واکسیناسیون کودکان، بهداشت زنان و امنیت غذایی
بر اثر شیوع کرونا، واکسیناسیون میلیونها کودک علیه سرخک و فلج اطفال به تعویق افتاده، منابع مربوط به بهداشت جنسی و زایمان زنان کاهش یافته و شمار گرسنگان میتواند تا دو برابر افزایش یابد.
خط فقر به۹میلیون تومان رسید
محبوبفر، آسیب شناس اجتماعی:
🔹 خط فقر در اردیبهشت ماه ۹۸هشت میلیون تومان اعلام شد اما متاسفانه امروز نسبت به مدت مشابه سال گذشته خط فقر برای یک خانواده۴ نفره به مرز ۹میلیون تومان نزدیک شده است که همین عامل باعث افزایش خشونت در منزل میشود./رکنا
@bidarzani
محبوبفر، آسیب شناس اجتماعی:
🔹 خط فقر در اردیبهشت ماه ۹۸هشت میلیون تومان اعلام شد اما متاسفانه امروز نسبت به مدت مشابه سال گذشته خط فقر برای یک خانواده۴ نفره به مرز ۹میلیون تومان نزدیک شده است که همین عامل باعث افزایش خشونت در منزل میشود./رکنا
@bidarzani
نامه گلرخ ایرایی؛ فشارها بر زینب جلالیان ادامه دارد
گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین نامهای در خصوص انتقال ناگهانی زینب جلالیان از زندان خوی به زندان قرچک ورامین نوشته و گفته است «زینب جلالیان یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی ایران است. او پس از گذراندن سالها حبس در بازداشتگاهها و زندانهای مختلف و پس از تحمل شکنجههای بسیار، مجدداً در روزهای اخیر از زندان خوی که نزدیک به محل سکونت خانوادهاش است، به زندان قرچک ورامین منتقل شد و با فشارهای مجدد ماموران امنیتی مواجه شد.» خانم ایرایی همچنین به وضعیت سکینه پروانه، دیگر زندانی سیاسی پرداخته است و در نهایت در بخش پایانی این نامه که نشر آن همزمان با دهمین سالروز اعدام فرزاد کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر شده است در سطوری از نوشتار خود که در ادامه می آید به این موضوع پرداخته است.
گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین نامهای در خصوص انتقال ناگهانی زینب جلالیان از زندان خوی به زندان قرچک ورامین نوشته است.
زینب جلالیان، زندانی سیاسی که سیزدهمین سال از محکومیت خود را از در زندان خوی سپری میکرد، روز دوشنبه ۸ اردیبهشت ۹۹، به دلایل نامشخصی از زندان خوی خارج شد. او پس از خروج از زندان خوی ابتدا به زندان ارومیه و از آنجا به کرمانشاه، سپس به زندان اوین و نهایتا به بند قرنطینه زندان قرچک ورامین منتقل شد. این زندانی سیاسی در سال ۸۶ بازداشت و دو سال بعد به اتهام خروج غیر قانونی از کشور به یک سال حبس تعزیری و به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور تایید اما با یک درجه تخفیف به حبس ابد تقلیل یافت.
گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی اکنون نامهای در خصوص انتقال زینب جلالیان به زندان قرچک ورامین نوشته است.
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است در ادامه میآید:
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
https://t.me/hranews/44020
گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین نامهای در خصوص انتقال ناگهانی زینب جلالیان از زندان خوی به زندان قرچک ورامین نوشته و گفته است «زینب جلالیان یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی ایران است. او پس از گذراندن سالها حبس در بازداشتگاهها و زندانهای مختلف و پس از تحمل شکنجههای بسیار، مجدداً در روزهای اخیر از زندان خوی که نزدیک به محل سکونت خانوادهاش است، به زندان قرچک ورامین منتقل شد و با فشارهای مجدد ماموران امنیتی مواجه شد.» خانم ایرایی همچنین به وضعیت سکینه پروانه، دیگر زندانی سیاسی پرداخته است و در نهایت در بخش پایانی این نامه که نشر آن همزمان با دهمین سالروز اعدام فرزاد کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر شده است در سطوری از نوشتار خود که در ادامه می آید به این موضوع پرداخته است.
گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین نامهای در خصوص انتقال ناگهانی زینب جلالیان از زندان خوی به زندان قرچک ورامین نوشته است.
زینب جلالیان، زندانی سیاسی که سیزدهمین سال از محکومیت خود را از در زندان خوی سپری میکرد، روز دوشنبه ۸ اردیبهشت ۹۹، به دلایل نامشخصی از زندان خوی خارج شد. او پس از خروج از زندان خوی ابتدا به زندان ارومیه و از آنجا به کرمانشاه، سپس به زندان اوین و نهایتا به بند قرنطینه زندان قرچک ورامین منتقل شد. این زندانی سیاسی در سال ۸۶ بازداشت و دو سال بعد به اتهام خروج غیر قانونی از کشور به یک سال حبس تعزیری و به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور تایید اما با یک درجه تخفیف به حبس ابد تقلیل یافت.
گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی اکنون نامهای در خصوص انتقال زینب جلالیان به زندان قرچک ورامین نوشته است.
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است در ادامه میآید:
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
https://t.me/hranews/44020
Telegram
خبرگزاری هرانا
نامه گلرخ ایرایی؛ فشارها بر زینب جلالیان ادامه دارد
خبرگزاری هرانا – گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین نامهای در خصوص انتقال ناگهانی زینب جلالیان از زندان خوی به زندان قرچک ورامین نوشته و گفته است «زینب جلالیان یکی از قدیمیترین زندانیان…
خبرگزاری هرانا – گلرخ ابراهیمی ایرایی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین نامهای در خصوص انتقال ناگهانی زینب جلالیان از زندان خوی به زندان قرچک ورامین نوشته و گفته است «زینب جلالیان یکی از قدیمیترین زندانیان…
🔴 انتخاب محمد حبیبی به عنوان معلم نمونه از سوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
روز پنجشنبه هجدهم اردیبهشت ماه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران یک مصوبه بسیار مهم داشت.
به گفته لطفی سخنگوی شورا در این جلسه، با توجه به اخراج محمد حبیبی در اردیبهشت ماه و بحث انتخاب معلم نمونه در هفته معلم، تشکلهای عضو شورا تصویب نمودند که به پاس قدردانی از معلمان زندانی و تلاش و کوشش آنان برای بهبود نظام آموزشی #محمد_حبیبی را به عنوان #معلم_نمونه به جامعه فرهنگیان و مردم ایران معرفی نمایند.
این انتخاب به خاطر تلاشهای این معلم برای گسترش فعالیت صنفی و تلاش در راستای دفاع از آموزش و پرورش رایگان، عادلانه و باکیفیت است.
این انتخاب از سویی واکنش فعالان و تشکل های صنفی در مورد اخراج معلمان، به مسئولان به خصوص در آموزش و پرورش است.
معلمان زندانی، اخراجی و تبعیدی سرمایههای نمادین جنبش معلمان ایران هستند و هرگز نمی توان آنها را با اخراج از دور خارج نمود اینگونه است که ما تاکید میکنیم مسئولان فعلی شاید در روزهای آینده کرسی های خود را از دست بدهند اما حبیبیها تا همیشه معلم خواهند ماند.
@bidarzani
https://t.me/kashowra
روز پنجشنبه هجدهم اردیبهشت ماه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران یک مصوبه بسیار مهم داشت.
به گفته لطفی سخنگوی شورا در این جلسه، با توجه به اخراج محمد حبیبی در اردیبهشت ماه و بحث انتخاب معلم نمونه در هفته معلم، تشکلهای عضو شورا تصویب نمودند که به پاس قدردانی از معلمان زندانی و تلاش و کوشش آنان برای بهبود نظام آموزشی #محمد_حبیبی را به عنوان #معلم_نمونه به جامعه فرهنگیان و مردم ایران معرفی نمایند.
این انتخاب به خاطر تلاشهای این معلم برای گسترش فعالیت صنفی و تلاش در راستای دفاع از آموزش و پرورش رایگان، عادلانه و باکیفیت است.
این انتخاب از سویی واکنش فعالان و تشکل های صنفی در مورد اخراج معلمان، به مسئولان به خصوص در آموزش و پرورش است.
معلمان زندانی، اخراجی و تبعیدی سرمایههای نمادین جنبش معلمان ایران هستند و هرگز نمی توان آنها را با اخراج از دور خارج نمود اینگونه است که ما تاکید میکنیم مسئولان فعلی شاید در روزهای آینده کرسی های خود را از دست بدهند اما حبیبیها تا همیشه معلم خواهند ماند.
@bidarzani
https://t.me/kashowra
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
📌شیوع و پاسخ به کووید ۱۹ با رویکرد تقاطعیافتگی
✍اولنا هانکیفسکی و انوج کاپیلاشرامی
برگردان: جلوه جواهری
@bidarzani
📍 اکنون که با گسترش همهگیری جهانیِ کووید ۱۹ مواجهیم این جملهها را از رسانهها بسیار میشنویم «همهی ما در این بیماری با هم هستیم» و «ما با هم از عهدهی آن برمیآییم». اما این «ما» چه کسانی هستند؟ بله میدانیم کل جهان متاثر از این ویروس است، اما تهدیدکنندههای سلامت، بار مسئولیتها، تجربهها و نتایج شیوع ویروس کرونا برای همگان یکسان نیست.
📍چرا تمرکز بر تفاوتهای جنسی یا جنسیتی کافی نیست؟
وقتی با پیامهای سادهشدهای مثل «تأثیر همهگیریهای جهانی بر زنان و مردان متفاوت است»، پیامدها فقط بر اساس تفاوت در زن و مرد بودن سنجیده شوند خطر همگنسازی و تقلیلگرایی تحلیلی به وجود میآید. تحلیل تقلیلگرایانه نسبت به تفاوتهای جنسیتی در مسئله کووید ۱۹ میتواند به نادیده گرفتن یا کم اهمیت شمردن دیگر عوامل حیاتی همچون سن، جغرافیا، ناتوانی، نژاد/قومیت و بومی بودن، مهاجرت/وضعیت پناهنگی، طبقه، و سایر شرایط ساختاری نظیر مسکن ناپایدار، اشتغال و تنشهای سیاسی و محیطی بینجامد.برای شناخت و پاسخ به همهگیری کرونا به تحلیل پیچیدهتری نیاز داریم.
این تحلیل باید دربرگیرندهی تجربههای گروههای مختلف زنان، مردان و افراد با تنوع جنسیتی باشد و راههایی را ترسیم کند که از طریق آنها نقشهای جنسیتی، هنجارها و مناسبات مردسالاری در دورهی شیوع و پاسخ به این ویروس، تقویت یا مختل میشوند.
اما جنسیت باید به عنوان یک جزء از نابرابریهای ساختاری متقاطع و درهم تنیدهی گستردهتر در نظر گرفته شود. اکنون به یک رویکرد دقیق و چندوجهی جنسیتی مبتنی بر یک تحلیل تقاطعی نیاز داریم نه رویکردی جزیرهای و منفکشده برای مقابلهی تکبعدی با آسیبپذیریهای ناشی از ویروس.
تقاطعیافتگی میتواند پیوندها و ارتباطات میان کارزارهای تک-گروهی (مثلا جنسیتمحور) را تسهیل کند تا قدرتِ ایجاد همبستگی و ائتلاف برای مقابله با نابرابریهای اجتماعی و سلامت افزایش یابد.
#زنان_و_کرونا
#اینترسکشنالیتی
✅ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29889&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍اولنا هانکیفسکی و انوج کاپیلاشرامی
برگردان: جلوه جواهری
@bidarzani
📍 اکنون که با گسترش همهگیری جهانیِ کووید ۱۹ مواجهیم این جملهها را از رسانهها بسیار میشنویم «همهی ما در این بیماری با هم هستیم» و «ما با هم از عهدهی آن برمیآییم». اما این «ما» چه کسانی هستند؟ بله میدانیم کل جهان متاثر از این ویروس است، اما تهدیدکنندههای سلامت، بار مسئولیتها، تجربهها و نتایج شیوع ویروس کرونا برای همگان یکسان نیست.
📍چرا تمرکز بر تفاوتهای جنسی یا جنسیتی کافی نیست؟
وقتی با پیامهای سادهشدهای مثل «تأثیر همهگیریهای جهانی بر زنان و مردان متفاوت است»، پیامدها فقط بر اساس تفاوت در زن و مرد بودن سنجیده شوند خطر همگنسازی و تقلیلگرایی تحلیلی به وجود میآید. تحلیل تقلیلگرایانه نسبت به تفاوتهای جنسیتی در مسئله کووید ۱۹ میتواند به نادیده گرفتن یا کم اهمیت شمردن دیگر عوامل حیاتی همچون سن، جغرافیا، ناتوانی، نژاد/قومیت و بومی بودن، مهاجرت/وضعیت پناهنگی، طبقه، و سایر شرایط ساختاری نظیر مسکن ناپایدار، اشتغال و تنشهای سیاسی و محیطی بینجامد.برای شناخت و پاسخ به همهگیری کرونا به تحلیل پیچیدهتری نیاز داریم.
این تحلیل باید دربرگیرندهی تجربههای گروههای مختلف زنان، مردان و افراد با تنوع جنسیتی باشد و راههایی را ترسیم کند که از طریق آنها نقشهای جنسیتی، هنجارها و مناسبات مردسالاری در دورهی شیوع و پاسخ به این ویروس، تقویت یا مختل میشوند.
اما جنسیت باید به عنوان یک جزء از نابرابریهای ساختاری متقاطع و درهم تنیدهی گستردهتر در نظر گرفته شود. اکنون به یک رویکرد دقیق و چندوجهی جنسیتی مبتنی بر یک تحلیل تقاطعی نیاز داریم نه رویکردی جزیرهای و منفکشده برای مقابلهی تکبعدی با آسیبپذیریهای ناشی از ویروس.
تقاطعیافتگی میتواند پیوندها و ارتباطات میان کارزارهای تک-گروهی (مثلا جنسیتمحور) را تسهیل کند تا قدرتِ ایجاد همبستگی و ائتلاف برای مقابله با نابرابریهای اجتماعی و سلامت افزایش یابد.
#زنان_و_کرونا
#اینترسکشنالیتی
✅ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید⬇️
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/29889&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
شیوع و پاسخ به کووید ۱۹ با رویکرد تقاطعیافتگی
نویسندگان این مقاله نشان می دهند که تحلیل جنسیتی صرف برای پاسخ به کووید ۱۹ کافی نیست. باید با رویکرد اینترسکشنالیتی ستم های چندگانه را درنظرگرفت
📝 کرونا و نژاد پرستی
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
عالمگیری (پاندمی) ویروس کرونا زندگی را برای ۹۹ درصدیها دشوار و دشوارتر کرده است. معمولا هنگام بروز بحرانها، تضادهای سرمایهداری عریانتر میشوند، خواه بحرانهایی چون سیل، زلزله و بیماری و یا بحرانهای اقتصادی– سیاسی، جنگ و … اکنون نیز علاوه بر تضادهای پیشینِ سرمایهداری، از جمله فقر، تبعیض و فقدان امکانات بهداشتی- درمانی برای اکثریت مردم، بیکاری، فقدان معیشت و فشار مضاعف بر زنان… بهدلایل کاملا سیاسی برخی از ویروسهای «پیشاسرمایهداری» امکان بروز پیدا کردهاند؛ از جمله ویروس نژادپرستی. البته نژادپرستی همواره در لایههای پنهان جوامع عمدتا ثروتمند، علیه کشورهای پیرامونی وجود داشته، اما کرونا باعث شد تا پردهها کنار بروند و مردم چهرهی واقعی بهاصطلاح مدافعان حقوق بشر را ببینند. ویروس نژادپرستی که از هر ویروس دیگری سختجانتر است معمولا از رسانههای «جریان غالب» با محتوایی مملو از افکار پریشان و شبه علمی به مردم تسری مییابد.
برخی از سیاستمداران نیز در این اوضاع بحرانی به جای انجام وظایف فوری خود برای کنترل بیماری، سرگرم استفادههای سیاسی از بحران به نفع خود و منزوی کردن رقبای اقتصادی خود هستند، امریکا و همپالگیهایش با چینی خواندن ویروس و یا «ویروس ووهان»، عملا به تحقیر مردمی دامن میزنند که خود دچار همین بلا شدهاند. عملا ملت چین و نه فقط دولت با رگبار اهانت، تمسخر و تحقیر زیر ضرب گرفته میشوند، توسط کسانی که دانش کافی از نحوهی همهگیری و ایمنی ندارند. باید از آنها پرسید در دههی ۸۰ میلادی – دههی ۶۰ شمسی- وقتی بیماری نقص سیستم ایمنی – ایدز- از نیویورک، پایتخت مالی ایالات متحده شروع شد و در فاصلهی کوتاهی ۱۰۰ هزار انسان را قربانی کرد، آیا ویروس ایدز را ویروس آمریکایی خواندید؟ یا حتی آنفولانزای خوکی که از بریتانیا برخاست، و جنون گاوی که از اروپا منتشر شد، جایی به نام بریتانیایی یا اروپایی گفته یا نوشته شد؟ آیا کسی به ۱۶۰۰۰ مرگ و میر ناشی از آنفلونزا و چند میلیون نفر مبتلا به آن، فقط در ظرف ماههای سرد سال گذشته در آمریکا، بهواسطهی نبود امکانات درمانی رایگان اشارهای کرده و یا میکند؟ خبرنگاران منتقد و یا مستقل حتی اشاره نمیکنند که علت مرگ و میر بر اثر آنفلوانزا، نداشتن خدمات درمانی همگانی و بیمه است و نمیپرسند چرا مهمترین وعدهی انتخاباتی کاندیداها در کارزارهای انتخاباتی وعدهی «بیمه برای همه» است؟ از آن سو دولت چین نیز برای لاپوشانی کردن کمکاریها و بیمسئولیتیهایش در قبال مردم خود و گسترش همه گیری، سربازان امریکایی را ناقلین این بیماری به چین میداند.
بنابراین چینی خواندن ویروس همانقدر با هدف تهییج و تحریک افکار عمومی صورت میگیرد که آمریکایی خواندن آن. هدف دولتها و حکومتها از این کار، فرافکنی بیکفایتیها و بیمسئولیتیهای خود و مشغول کردن افکار عمومی، و مردمی است که بهواسطهی سودطلبی و بیتوجهی آنها به تامین امکانات بهداشتی و درمانی مناسب، زندگی و جانشان به مخاطره افتاده و دچار بیکاری، فقر و گرسنگی شدهاند. حکومتها و دولتها ناتوان از پاسخگویی به نیازهای دراز مدت و عاجل مردم، گریبان یکدیگر را میگیرند و مقصر میتراشند. در اینراستا بر آتش دشمنیهای دیرین و نو میدمند و سعی میکنند هرآنچه که نگرانشان میکند توطئهی رقیب خود قلمداد کنند و مردم را بفریبند. ترس واقعی آنها از آن «شبحی» است که باز در حال سایه افکندن بر سراسر جهان است، نیرویی که این روزها بهواسطهی رسوایی وآشکار شدن بیش از پیشِ بیکفایتی و غیرانسانی بودن سرمایهسالاران در سراسر جهان، جان تازه مییابد و خواستار ِ تغییر جهان، خلق دنیایی دیگر است.
بنابراین هدف اصلی این جنگهای زرگری در اصل مردم هستند، مردمی که روز به روز بر ماهیت حکومتها و دولتهایی که نه حافظ و حامی گرسنگان و نیازمندان بلکه سخنگوی سرمایهسالاران و سودمحوران هستند، آگاهتر میشوند. گرچه این حقهبازیها در دراز مدت کارایی ندارند اما گاه در کوتاه مدت به کار بازیگرانش میآیند. کما این که در ابتدای این حقهبازیها و تلاش برخی از سیاستبازان داخلی برای دمیدن بر آتش این بازیهای سیاسی، عدهای این خزعبلات را طوطیوار و گاه با رنگ و لعاب وطنی تکرار میکردند. برخی با «کمونیستی» قلمداد کردن چین و ضدیت به حقشان با حکومت ایران و حامیان شرقی آن؛ یعنی چین و روسیه، بهزعم خود علیه «کمونیسم» مزهپراکنی میکردند، و برخی در ضدیت به حق خود با غرب، تئوریهای توطئهی چینیها علیه آمریکا و حامیانش را تکرار میکردند.
(۱)
@etehad_bazn
@bidarzani
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
عالمگیری (پاندمی) ویروس کرونا زندگی را برای ۹۹ درصدیها دشوار و دشوارتر کرده است. معمولا هنگام بروز بحرانها، تضادهای سرمایهداری عریانتر میشوند، خواه بحرانهایی چون سیل، زلزله و بیماری و یا بحرانهای اقتصادی– سیاسی، جنگ و … اکنون نیز علاوه بر تضادهای پیشینِ سرمایهداری، از جمله فقر، تبعیض و فقدان امکانات بهداشتی- درمانی برای اکثریت مردم، بیکاری، فقدان معیشت و فشار مضاعف بر زنان… بهدلایل کاملا سیاسی برخی از ویروسهای «پیشاسرمایهداری» امکان بروز پیدا کردهاند؛ از جمله ویروس نژادپرستی. البته نژادپرستی همواره در لایههای پنهان جوامع عمدتا ثروتمند، علیه کشورهای پیرامونی وجود داشته، اما کرونا باعث شد تا پردهها کنار بروند و مردم چهرهی واقعی بهاصطلاح مدافعان حقوق بشر را ببینند. ویروس نژادپرستی که از هر ویروس دیگری سختجانتر است معمولا از رسانههای «جریان غالب» با محتوایی مملو از افکار پریشان و شبه علمی به مردم تسری مییابد.
برخی از سیاستمداران نیز در این اوضاع بحرانی به جای انجام وظایف فوری خود برای کنترل بیماری، سرگرم استفادههای سیاسی از بحران به نفع خود و منزوی کردن رقبای اقتصادی خود هستند، امریکا و همپالگیهایش با چینی خواندن ویروس و یا «ویروس ووهان»، عملا به تحقیر مردمی دامن میزنند که خود دچار همین بلا شدهاند. عملا ملت چین و نه فقط دولت با رگبار اهانت، تمسخر و تحقیر زیر ضرب گرفته میشوند، توسط کسانی که دانش کافی از نحوهی همهگیری و ایمنی ندارند. باید از آنها پرسید در دههی ۸۰ میلادی – دههی ۶۰ شمسی- وقتی بیماری نقص سیستم ایمنی – ایدز- از نیویورک، پایتخت مالی ایالات متحده شروع شد و در فاصلهی کوتاهی ۱۰۰ هزار انسان را قربانی کرد، آیا ویروس ایدز را ویروس آمریکایی خواندید؟ یا حتی آنفولانزای خوکی که از بریتانیا برخاست، و جنون گاوی که از اروپا منتشر شد، جایی به نام بریتانیایی یا اروپایی گفته یا نوشته شد؟ آیا کسی به ۱۶۰۰۰ مرگ و میر ناشی از آنفلونزا و چند میلیون نفر مبتلا به آن، فقط در ظرف ماههای سرد سال گذشته در آمریکا، بهواسطهی نبود امکانات درمانی رایگان اشارهای کرده و یا میکند؟ خبرنگاران منتقد و یا مستقل حتی اشاره نمیکنند که علت مرگ و میر بر اثر آنفلوانزا، نداشتن خدمات درمانی همگانی و بیمه است و نمیپرسند چرا مهمترین وعدهی انتخاباتی کاندیداها در کارزارهای انتخاباتی وعدهی «بیمه برای همه» است؟ از آن سو دولت چین نیز برای لاپوشانی کردن کمکاریها و بیمسئولیتیهایش در قبال مردم خود و گسترش همه گیری، سربازان امریکایی را ناقلین این بیماری به چین میداند.
بنابراین چینی خواندن ویروس همانقدر با هدف تهییج و تحریک افکار عمومی صورت میگیرد که آمریکایی خواندن آن. هدف دولتها و حکومتها از این کار، فرافکنی بیکفایتیها و بیمسئولیتیهای خود و مشغول کردن افکار عمومی، و مردمی است که بهواسطهی سودطلبی و بیتوجهی آنها به تامین امکانات بهداشتی و درمانی مناسب، زندگی و جانشان به مخاطره افتاده و دچار بیکاری، فقر و گرسنگی شدهاند. حکومتها و دولتها ناتوان از پاسخگویی به نیازهای دراز مدت و عاجل مردم، گریبان یکدیگر را میگیرند و مقصر میتراشند. در اینراستا بر آتش دشمنیهای دیرین و نو میدمند و سعی میکنند هرآنچه که نگرانشان میکند توطئهی رقیب خود قلمداد کنند و مردم را بفریبند. ترس واقعی آنها از آن «شبحی» است که باز در حال سایه افکندن بر سراسر جهان است، نیرویی که این روزها بهواسطهی رسوایی وآشکار شدن بیش از پیشِ بیکفایتی و غیرانسانی بودن سرمایهسالاران در سراسر جهان، جان تازه مییابد و خواستار ِ تغییر جهان، خلق دنیایی دیگر است.
بنابراین هدف اصلی این جنگهای زرگری در اصل مردم هستند، مردمی که روز به روز بر ماهیت حکومتها و دولتهایی که نه حافظ و حامی گرسنگان و نیازمندان بلکه سخنگوی سرمایهسالاران و سودمحوران هستند، آگاهتر میشوند. گرچه این حقهبازیها در دراز مدت کارایی ندارند اما گاه در کوتاه مدت به کار بازیگرانش میآیند. کما این که در ابتدای این حقهبازیها و تلاش برخی از سیاستبازان داخلی برای دمیدن بر آتش این بازیهای سیاسی، عدهای این خزعبلات را طوطیوار و گاه با رنگ و لعاب وطنی تکرار میکردند. برخی با «کمونیستی» قلمداد کردن چین و ضدیت به حقشان با حکومت ایران و حامیان شرقی آن؛ یعنی چین و روسیه، بهزعم خود علیه «کمونیسم» مزهپراکنی میکردند، و برخی در ضدیت به حق خود با غرب، تئوریهای توطئهی چینیها علیه آمریکا و حامیانش را تکرار میکردند.
(۱)
@etehad_bazn
@bidarzani
بيدارزنى
📝 کرونا و نژاد پرستی زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان) عالمگیری (پاندمی) ویروس کرونا زندگی را برای ۹۹ درصدیها دشوار و دشوارتر کرده است. معمولا هنگام بروز بحرانها، تضادهای سرمایهداری عریانتر میشوند، خواه بحرانهایی چون سیل، زلزله و بیماری و یا…
(۲)
در این بازیهای سیاسی بیش از همه، مردم چین به عنوان یک نژاد مورد تحقیر و توهین قرار گرفتند. جنگ زرگری حکومتها و دولتها در میان مردم عادی تبدیل به سم پاشیها و تحقیرهای نژادپرستانه علیه اقشار فرودست و آسیب پذیر جامعه و چه بسا درگیری در بین آنها شد. تحقیر و سم پاشی علیه یک میلیارد مردم فقیر و متوسط چین گسترش یافت. همان طبقهای که با دستمزدی ناچیز برای تمام مردم جهان کالا تولید کرده و در فقر زندگی میکنند، بدون اینکه خود از آن ثروت بهرهای ببرند. کسانی که همچون خواهران و برادران کارگر خود در سراسر جهان در فقر به سر میبرند و در مقابل بیماریها آسیبپذیرند، در چینٍ امروز نیز مثل تمامی کشورهای تحت سلطهی سرمایهسالاران، بین مردم فقیر و طبقهی متوسط از سویی و طبقهی ممتاز و وابستگان حزب و دولت از سوی دیگر شکاف و درهی عمیق تبعیض و نابرابری وجود دارد.
مردم ما که خود با چنین تبعیضهایی آشنایند، به جای همدلی و همدردی با این جماعت و به جای اعتراض به فقر آنان که ناچارند برای بقا هر مادهی غذایی را بخورند که پروتئین و مواد لازم برای بقا و زنده ماندن آنان را تامین کند تا قادر به فروش مجدد نیروی کار خود برای صاحبان سرمایه باشند، غذای آنان را به سخره میگیرند. کسی از روی رفاه، هر جانداری را نمیخورد. چه در ایران چه در چین یا آمریکا و … این تنها طبقات مرفه هستند که به پروتئین ارگانیک و مرغوب و گرانقیمت دسترسی دارند و آنکه در این بازار و خوان گستردهی تجارت و معاملات مجاز و غیرمجاز حیوانات اهلی و وحشی سود میبرد نه مردم عادی بلکه سوداگران و سرمایه سالاران چینی و غیر چینی هستند.
کشورهای غربی بهخصوص آمریکا برای جلوگیری از سقوط اقتصاد و بازار بورس، و یا ورشکستگی بانکها و رکود اقتصادی و مهمتر از آن اهمیت ندادن به زندگی مردم، بهخصوص سالمندان، مهاجران لاتینتباران و سیاهپوستان، با تشویق و ترغیب تمایلات نژادپرستانه و ضد«کمونیستی»، ابتدا با بهانهی اطلاع رسانی دیر هنگام چین و سپس ساختن تئوریهایی همچون نشت ویروس از آزمایشگاهی در ووهان و …سعی دارند افکار عمومی جهان را از آنچه که در حال وقوع و آنچه که در پیش است منحرف کرده، دشمنی خارجی برای مردم بتراشند و چند صباحی برای خود فرصت بخرند.
آنها در حالی که بیش از دو ماه وقت طلایی برای تمهید و آمادگی و حتی تحقیق روی دارو را سوزاندند، همه را صرف نفرت نژادی و استفادهی سیاسی و انتخاباتی کردند تا جای پای خود را در آخور سرمایه بار دیگر محکم کنند و حتی حال که آمریکا با دهها هزار قربانی و یک میلیون مبتلا روبهروست، همچنان مشغول نفرتپراکنی نژادی و اخراج لاتینتبارهاست که نتیجهی آن اشاعهی بیماری به برزیل، اکوادور و سایر کشورهای آمریکای لاتین شده است. و در داخل نیز به دلیل گسترش بخش خصوصی و فقدان بیمهی همگانی، و سطح معیشت پایینترِ مهاجران لاتین تبار، ویروس همچنان از آنان قربانی میگیرد و قربانیان لاتینی به رقم بیش از ۴۰ درصد کل قربانیان رسیده است.
متاسفانه نفرت نژادی ملهم از رسانههای جریان غالب رو به افزایش است طوری که چینیها جرات نمیکنند در بسیاری از مکانها ظاهر شوند، زیرا مورد تعرض فیزیکی رهگذران و همسایگان قرار میگیرند. مقامات رده بالا با ادبیاتی نژادپرستانه، تعصب و ترس و نفرت تاریخی نسبت به آسیاییها و کمونیسم را بازتولید میکنند. این ادبیات زمینهی رفتارهای نفرتانگیزی شده است، از ضرب و شتم و انداختن آب دهان به آنان، تا جایی که در استرالیا دو جوان زنی چینی را در خیابان مورد ضرب و شتم قرار دادند و حوادث مشابه دیگر ….
باید هوشیار بود و سرمایهسالاران را در هر شکلی افشا کرد زیرا آنان همواره در بحرانهای ادواری نظام با چنین ترفندهایی نفرت پراکنی میکنند تا چند صباحی دیگر سیستمی را حفظ کنند که نه برای بشر ارزشی قائل است و نه برای طبیعت و از هر دو سود بیکران میبرد، اما مردم جهان روز به روز بر این امر آگاهتر میشوند که هر ساختاری که سود را بر انسان، جان وسلامتی او، و بر طبیعت مقدم بداند محکوم به فناست.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
منبع اخبار روز
۹۹ /۲/۲۰
@etehad_bazn
@bidarzani
در این بازیهای سیاسی بیش از همه، مردم چین به عنوان یک نژاد مورد تحقیر و توهین قرار گرفتند. جنگ زرگری حکومتها و دولتها در میان مردم عادی تبدیل به سم پاشیها و تحقیرهای نژادپرستانه علیه اقشار فرودست و آسیب پذیر جامعه و چه بسا درگیری در بین آنها شد. تحقیر و سم پاشی علیه یک میلیارد مردم فقیر و متوسط چین گسترش یافت. همان طبقهای که با دستمزدی ناچیز برای تمام مردم جهان کالا تولید کرده و در فقر زندگی میکنند، بدون اینکه خود از آن ثروت بهرهای ببرند. کسانی که همچون خواهران و برادران کارگر خود در سراسر جهان در فقر به سر میبرند و در مقابل بیماریها آسیبپذیرند، در چینٍ امروز نیز مثل تمامی کشورهای تحت سلطهی سرمایهسالاران، بین مردم فقیر و طبقهی متوسط از سویی و طبقهی ممتاز و وابستگان حزب و دولت از سوی دیگر شکاف و درهی عمیق تبعیض و نابرابری وجود دارد.
مردم ما که خود با چنین تبعیضهایی آشنایند، به جای همدلی و همدردی با این جماعت و به جای اعتراض به فقر آنان که ناچارند برای بقا هر مادهی غذایی را بخورند که پروتئین و مواد لازم برای بقا و زنده ماندن آنان را تامین کند تا قادر به فروش مجدد نیروی کار خود برای صاحبان سرمایه باشند، غذای آنان را به سخره میگیرند. کسی از روی رفاه، هر جانداری را نمیخورد. چه در ایران چه در چین یا آمریکا و … این تنها طبقات مرفه هستند که به پروتئین ارگانیک و مرغوب و گرانقیمت دسترسی دارند و آنکه در این بازار و خوان گستردهی تجارت و معاملات مجاز و غیرمجاز حیوانات اهلی و وحشی سود میبرد نه مردم عادی بلکه سوداگران و سرمایه سالاران چینی و غیر چینی هستند.
کشورهای غربی بهخصوص آمریکا برای جلوگیری از سقوط اقتصاد و بازار بورس، و یا ورشکستگی بانکها و رکود اقتصادی و مهمتر از آن اهمیت ندادن به زندگی مردم، بهخصوص سالمندان، مهاجران لاتینتباران و سیاهپوستان، با تشویق و ترغیب تمایلات نژادپرستانه و ضد«کمونیستی»، ابتدا با بهانهی اطلاع رسانی دیر هنگام چین و سپس ساختن تئوریهایی همچون نشت ویروس از آزمایشگاهی در ووهان و …سعی دارند افکار عمومی جهان را از آنچه که در حال وقوع و آنچه که در پیش است منحرف کرده، دشمنی خارجی برای مردم بتراشند و چند صباحی برای خود فرصت بخرند.
آنها در حالی که بیش از دو ماه وقت طلایی برای تمهید و آمادگی و حتی تحقیق روی دارو را سوزاندند، همه را صرف نفرت نژادی و استفادهی سیاسی و انتخاباتی کردند تا جای پای خود را در آخور سرمایه بار دیگر محکم کنند و حتی حال که آمریکا با دهها هزار قربانی و یک میلیون مبتلا روبهروست، همچنان مشغول نفرتپراکنی نژادی و اخراج لاتینتبارهاست که نتیجهی آن اشاعهی بیماری به برزیل، اکوادور و سایر کشورهای آمریکای لاتین شده است. و در داخل نیز به دلیل گسترش بخش خصوصی و فقدان بیمهی همگانی، و سطح معیشت پایینترِ مهاجران لاتین تبار، ویروس همچنان از آنان قربانی میگیرد و قربانیان لاتینی به رقم بیش از ۴۰ درصد کل قربانیان رسیده است.
متاسفانه نفرت نژادی ملهم از رسانههای جریان غالب رو به افزایش است طوری که چینیها جرات نمیکنند در بسیاری از مکانها ظاهر شوند، زیرا مورد تعرض فیزیکی رهگذران و همسایگان قرار میگیرند. مقامات رده بالا با ادبیاتی نژادپرستانه، تعصب و ترس و نفرت تاریخی نسبت به آسیاییها و کمونیسم را بازتولید میکنند. این ادبیات زمینهی رفتارهای نفرتانگیزی شده است، از ضرب و شتم و انداختن آب دهان به آنان، تا جایی که در استرالیا دو جوان زنی چینی را در خیابان مورد ضرب و شتم قرار دادند و حوادث مشابه دیگر ….
باید هوشیار بود و سرمایهسالاران را در هر شکلی افشا کرد زیرا آنان همواره در بحرانهای ادواری نظام با چنین ترفندهایی نفرت پراکنی میکنند تا چند صباحی دیگر سیستمی را حفظ کنند که نه برای بشر ارزشی قائل است و نه برای طبیعت و از هر دو سود بیکران میبرد، اما مردم جهان روز به روز بر این امر آگاهتر میشوند که هر ساختاری که سود را بر انسان، جان وسلامتی او، و بر طبیعت مقدم بداند محکوم به فناست.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
منبع اخبار روز
۹۹ /۲/۲۰
@etehad_bazn
@bidarzani
زنان خانه دار، سیزیف های عصر جدید
🖋 سیمین کاظمی
🚺«خدایان سیزیف را محکوم کرده بودند که پیوسته تخته سنگی را تا قله کوهی بغلتاند و از آنجا، آن تخته سنگ با تمامی وزن خود پایین می افتاد. خدایان به درستی اندیشیده بودند که برای انتقام گرفتن، تنبیهی دهشتناکتر از کار بیهوده و بی امید نیست».
🚺برخی موقعیت های واقعی بشر قابل تشبیه به سرگذشت افسانه ای سیزیف است و یکی از این موقعیت ها که عموماً عادی تلقی شده و تلاشی هم برای تغییر آن نمی شود، موقعیت زن خانه دار است که از بام تا شام مجبور به انجام وظایفی تکراری، خسته کننده و ملال آور است که به مثابه تنبیهی بر گناه ناکرده مجبور به تحمل آن شده است.
🚺اگر سیزیف تنبیه را به علت ارتکاب گناه و به عنوان حکم خدایان تحمل می کرد، تنبیه کار خانگی برای زنان، نه تاوانی برای گناهی نامعلوم که حاصل تبعیض جنسیتی است که خدایان نظام مردسالاری بر او تحمیل کرده اند و به توشیح خدایان سرمایه داری عصر جدید نیز رسیده است که با وجود ادعاهای دروغین برابری خواهی، با تمام دستگاه های ایدئولوژیک شان می کوشند، چنین مجازاتی را خدمتی مقدس، طبیعی و ابدی و ازلی جلوه دهند.
🚺 قرن هاست که بر اساس تقسیم کار جنسیتی، وضعیتی به زن تحمیل شده که او را از ورود به حوزه عمومی بازداشته، در فضای خانه محبوس و به انجام فهرستی بلندبالا و تمام نشدنی از کارهای حقیر و بی ارج محکوم کرده است. این محکومیت که آغازش به درستی مشخص نیست، در مناسبات اجتماعی جدید ادامه دارد و به مانعی بزرگ برای هر نوع مشارکت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زنان تبدیل شده است.
🚺کار خانگی، این کار عقیم، ملال آور، بی مزد و بدون تعطیلی،که نه در مناسبات تولید به حساب می آید و نه ارزشی بر آن مترتب است، نه منزلتی دارد، و نه آینده و پیشرفتی در آن قابل تصور است، مهترین مانع خودشکوفایی زنان است، اما به طرزی فریبکارانه به عنوان شاخصی از عاطفه و تعهد زنان به نزدیکان شان جا زده شده تا دائماً این احساس گناه با زن باشد که اگر مشارکت اجتماعی را بر وظایف خانگی ترجیح دهد، به فقدان عاطفه، زنانگی و خودخواهی و ناهنجار بودن متهم می شود.
🚺 کار خانگی، همانند غلتاندن و بالا بردن تخته سنگی از کوه و تکرار مداوم آن، دشوار، بیهوده، خسته کننده و غیرمنصفانه است، اما راه رهایی از آن نه مزدی شدن اش (که در واقع پذیرفتن فرودستی زنان و محدود شدن شان به خانه است)، که آگاهی زنان به این رنج و تلاش برای بر هم زدن نظم جنسیتی موجود، فرو ریزاندن تقسیم کار جنسیتی و اجتماعی شدن کار خانگی است و تا رسیدن به چنین هدفی لازم است، برای فهماندن و جاانداختن اینکه کارخانگی وظیفه ای مشترک و فراجنسیتی است کوشش شود.
@drsiminkazemi
@bidarzani
🖋 سیمین کاظمی
🚺«خدایان سیزیف را محکوم کرده بودند که پیوسته تخته سنگی را تا قله کوهی بغلتاند و از آنجا، آن تخته سنگ با تمامی وزن خود پایین می افتاد. خدایان به درستی اندیشیده بودند که برای انتقام گرفتن، تنبیهی دهشتناکتر از کار بیهوده و بی امید نیست».
🚺برخی موقعیت های واقعی بشر قابل تشبیه به سرگذشت افسانه ای سیزیف است و یکی از این موقعیت ها که عموماً عادی تلقی شده و تلاشی هم برای تغییر آن نمی شود، موقعیت زن خانه دار است که از بام تا شام مجبور به انجام وظایفی تکراری، خسته کننده و ملال آور است که به مثابه تنبیهی بر گناه ناکرده مجبور به تحمل آن شده است.
🚺اگر سیزیف تنبیه را به علت ارتکاب گناه و به عنوان حکم خدایان تحمل می کرد، تنبیه کار خانگی برای زنان، نه تاوانی برای گناهی نامعلوم که حاصل تبعیض جنسیتی است که خدایان نظام مردسالاری بر او تحمیل کرده اند و به توشیح خدایان سرمایه داری عصر جدید نیز رسیده است که با وجود ادعاهای دروغین برابری خواهی، با تمام دستگاه های ایدئولوژیک شان می کوشند، چنین مجازاتی را خدمتی مقدس، طبیعی و ابدی و ازلی جلوه دهند.
🚺 قرن هاست که بر اساس تقسیم کار جنسیتی، وضعیتی به زن تحمیل شده که او را از ورود به حوزه عمومی بازداشته، در فضای خانه محبوس و به انجام فهرستی بلندبالا و تمام نشدنی از کارهای حقیر و بی ارج محکوم کرده است. این محکومیت که آغازش به درستی مشخص نیست، در مناسبات اجتماعی جدید ادامه دارد و به مانعی بزرگ برای هر نوع مشارکت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زنان تبدیل شده است.
🚺کار خانگی، این کار عقیم، ملال آور، بی مزد و بدون تعطیلی،که نه در مناسبات تولید به حساب می آید و نه ارزشی بر آن مترتب است، نه منزلتی دارد، و نه آینده و پیشرفتی در آن قابل تصور است، مهترین مانع خودشکوفایی زنان است، اما به طرزی فریبکارانه به عنوان شاخصی از عاطفه و تعهد زنان به نزدیکان شان جا زده شده تا دائماً این احساس گناه با زن باشد که اگر مشارکت اجتماعی را بر وظایف خانگی ترجیح دهد، به فقدان عاطفه، زنانگی و خودخواهی و ناهنجار بودن متهم می شود.
🚺 کار خانگی، همانند غلتاندن و بالا بردن تخته سنگی از کوه و تکرار مداوم آن، دشوار، بیهوده، خسته کننده و غیرمنصفانه است، اما راه رهایی از آن نه مزدی شدن اش (که در واقع پذیرفتن فرودستی زنان و محدود شدن شان به خانه است)، که آگاهی زنان به این رنج و تلاش برای بر هم زدن نظم جنسیتی موجود، فرو ریزاندن تقسیم کار جنسیتی و اجتماعی شدن کار خانگی است و تا رسیدن به چنین هدفی لازم است، برای فهماندن و جاانداختن اینکه کارخانگی وظیفه ای مشترک و فراجنسیتی است کوشش شود.
@drsiminkazemi
@bidarzani
پرستارانی که در گیلان جانشان را برای بیماران مبتلا به کرونا گذاشتند تجمع کردند.دانشگاه علوم پزشگی گیلان اسفند ماه که بیمارستان ها بامشکلات بسیاری دست و پنجه نرم
می کردند تعداد زیادی پرستار استخدام کرد؛ حالا که بحران فروکش کرده میگویند قرار دادها ۸۹ روزه و بدون بیمهخواهد بود.
#توییت_خوان
https://twitter.com/yasinnamakchian/status/1259059612738781192?s=09
می کردند تعداد زیادی پرستار استخدام کرد؛ حالا که بحران فروکش کرده میگویند قرار دادها ۸۹ روزه و بدون بیمهخواهد بود.
#توییت_خوان
https://twitter.com/yasinnamakchian/status/1259059612738781192?s=09
Twitter
Yasin Namakchian
پرستارانی که در گیلان جانشان را برای بیماران مبتلا به کرونا گذاشتند تجمع کردند.دانشگاه علوم پزشگی گیلان اسفند ماه که بیمارستان ها بامشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کردند تعداد زیادی پرستار استخدام کرد؛ حالا که بحران فروکش کرده میگویند قرار دادها ۸۹ روزه…
بلوچستانیها کوچکترین مادران ایران
سخنگوی سازمان ثبت احوال:
بیشترین میانگین سن مادران در استانهای تهران و اصفهان (۳۰ سال) بوده است
کمترین میانگین سن مادران در استانهای سیستان و بلوچستان (۲۵.۸۸)، گلستان (۲۷.۶۴)، اردبیل (۲۸.۲۷) و خراسان شمالی (۲۸.۳۹) بوده است.
@bidarzani
سخنگوی سازمان ثبت احوال:
بیشترین میانگین سن مادران در استانهای تهران و اصفهان (۳۰ سال) بوده است
کمترین میانگین سن مادران در استانهای سیستان و بلوچستان (۲۵.۸۸)، گلستان (۲۷.۶۴)، اردبیل (۲۸.۲۷) و خراسان شمالی (۲۸.۳۹) بوده است.
@bidarzani
شیونهای مادر دو زندانی سیاسی مقابل زندان شیبان اهواز
مادر جابر البوشوکه و مختار البوشوکه، زندانیان سیاسی در زندان شیبان اهواز که مدتی است به مکانی نامعلوم منتقل شدهاند و اطلاعی از سرنوشت آنان در دست نیست، با حضور مقابل ساختمان زندان نگرانی از وضعیت آنان را فریاد میکند.
گفتنی است که این دو برادر که هر دو در اسفندماه سال ۸۹ بازداشت و به اتهام محاربه به حبس ابد محکوم شدهاند، پیشتر در زمستان ۹۷ در اعتراض به برخورد مسئولین، استفاده ابزاری مسئولان این زندان از اختلاف عقاید بین زندانیان و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم دست به اعتصاب غذا زده بودند.
@bidarzani
https://t.me/hranews/44041
مادر جابر البوشوکه و مختار البوشوکه، زندانیان سیاسی در زندان شیبان اهواز که مدتی است به مکانی نامعلوم منتقل شدهاند و اطلاعی از سرنوشت آنان در دست نیست، با حضور مقابل ساختمان زندان نگرانی از وضعیت آنان را فریاد میکند.
گفتنی است که این دو برادر که هر دو در اسفندماه سال ۸۹ بازداشت و به اتهام محاربه به حبس ابد محکوم شدهاند، پیشتر در زمستان ۹۷ در اعتراض به برخورد مسئولین، استفاده ابزاری مسئولان این زندان از اختلاف عقاید بین زندانیان و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم دست به اعتصاب غذا زده بودند.
@bidarzani
https://t.me/hranews/44041
Telegram
خبرگزاری هرانا
شیونهای مادر دو زندانی سیاسی مقابل زندان شیبان اهواز
مادر جابر البوشوکه و مختار البوشوکه، زندانیان سیاسی در زندان شیبان اهواز که مدتی است به مکانی نامعلوم منتقل شدهاند و اطلاعی از سرنوشت آنان در دست نیست، با حضور مقابل ساختمان زندان نگرانی از وضعیت آنان…
مادر جابر البوشوکه و مختار البوشوکه، زندانیان سیاسی در زندان شیبان اهواز که مدتی است به مکانی نامعلوم منتقل شدهاند و اطلاعی از سرنوشت آنان در دست نیست، با حضور مقابل ساختمان زندان نگرانی از وضعیت آنان…
پیام درفشان، وکیل دادگستری به ۲ سال حبس تعزیری و محرومیت از وکالت محکوم شد
پیام درفشان، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر توسط دادگاه انقلاب کرج به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از وکالت محکوم شد. آقای درفشان در تاریخ ۹ شهریور ۹۷ در منزل آرش کیخسروی، وکیل دادگستری و موکل خود بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. درفشان، تاکنون وکالت پرونده بسیاری از زندانیان سیاسی را برعهده داشته است. سعید دهقان وکیل مدافع پیام درفشان، حکم صادره در خصوص موکل خود را، “حکمی فاقد استدلال در دادگاهی مانع وکالت، بدون اجازه مطالعه پرونده پیش از محاکمه و رای” خوانده است.
امروز شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹، پیام درفشان، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از وکالت محکوم شد.
سعید دهقان، وکیل مدافع آقای درفشان با انتشار یادداشی در صفحه شخصی خود ضمن اعلام این خبر با اشاره به اینکه این پرونده مربوط به سال ۹۷ و در ارتباط با بازداشت پیام درفشان در منزل موکل خود (آرش کیخسروی، وکیل دادگستری) بوده است، عنوان اتهامی مطروحه در دادنامه را “توهین به رهبری” و دلیل صدور این حکم را برگرفته از “چت خصوصی!” او عنوان کرده است”.
در بخشی از دادنامه صادره توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج، اتهام آقای درفشان یعنی ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی تحت عنوان “توهین به رهبری” با ادبیاتی نامتعارف نسبت به مواد قانونی “اهانت به ساحت مقدس ولی امر مسلمین جهان و خار چشم استکبار جهانی” عنوان شده است!.
سعید دهقان با انتشار تصویر این دادنامه در صفحه شخصی خود گفته است: “و اما حکم؛حکمی فاقد استدلال در دادگاهی مانعِ وکالت، بدون اجازه مطالعه پرونده پیش از محاکمه و رای! نمیدانم متن رای باعث عدم انتشار توسط ایرنا و ایسنا و ایلنا شده یا وکیل بودنِ موکل! اما مهم، نقض ماده ١٧ قانون استقلال کانون وکلا در محرومیت وکیل و مهمتر، نقض حریم زندگی خصوصی وکلاست!”.
دهقان همچنین با اشاره به اینکه بخشی از بازجویی آقای درفشان در ارتباط با “پرونده شکایت مشترک آنها از بازپرس فیلترکننده تلگرام” بوده است گفته که این حکم بدوی بوده و نسبت به آن اعتراض شده است./هرانا
@bidarzani
پیام درفشان، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر توسط دادگاه انقلاب کرج به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از وکالت محکوم شد. آقای درفشان در تاریخ ۹ شهریور ۹۷ در منزل آرش کیخسروی، وکیل دادگستری و موکل خود بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. درفشان، تاکنون وکالت پرونده بسیاری از زندانیان سیاسی را برعهده داشته است. سعید دهقان وکیل مدافع پیام درفشان، حکم صادره در خصوص موکل خود را، “حکمی فاقد استدلال در دادگاهی مانع وکالت، بدون اجازه مطالعه پرونده پیش از محاکمه و رای” خوانده است.
امروز شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹، پیام درفشان، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از وکالت محکوم شد.
سعید دهقان، وکیل مدافع آقای درفشان با انتشار یادداشی در صفحه شخصی خود ضمن اعلام این خبر با اشاره به اینکه این پرونده مربوط به سال ۹۷ و در ارتباط با بازداشت پیام درفشان در منزل موکل خود (آرش کیخسروی، وکیل دادگستری) بوده است، عنوان اتهامی مطروحه در دادنامه را “توهین به رهبری” و دلیل صدور این حکم را برگرفته از “چت خصوصی!” او عنوان کرده است”.
در بخشی از دادنامه صادره توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج، اتهام آقای درفشان یعنی ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی تحت عنوان “توهین به رهبری” با ادبیاتی نامتعارف نسبت به مواد قانونی “اهانت به ساحت مقدس ولی امر مسلمین جهان و خار چشم استکبار جهانی” عنوان شده است!.
سعید دهقان با انتشار تصویر این دادنامه در صفحه شخصی خود گفته است: “و اما حکم؛حکمی فاقد استدلال در دادگاهی مانعِ وکالت، بدون اجازه مطالعه پرونده پیش از محاکمه و رای! نمیدانم متن رای باعث عدم انتشار توسط ایرنا و ایسنا و ایلنا شده یا وکیل بودنِ موکل! اما مهم، نقض ماده ١٧ قانون استقلال کانون وکلا در محرومیت وکیل و مهمتر، نقض حریم زندگی خصوصی وکلاست!”.
دهقان همچنین با اشاره به اینکه بخشی از بازجویی آقای درفشان در ارتباط با “پرونده شکایت مشترک آنها از بازپرس فیلترکننده تلگرام” بوده است گفته که این حکم بدوی بوده و نسبت به آن اعتراض شده است./هرانا
@bidarzani
#بلا_چاو؛ ترانهٔ مقاومت از فاشیستها تا سرمایهدارها
⚡️از وقتی بینندگانِ سریال «خانهٔ اسکناس» چندبرابر شدن و با فصل چهارمش، جهش عجیبوغریبی توی تعداد بینندگان این سریالِ نتفلیکس ایجاد شد، یه ترانهٔ قدیمی هم به محبوبیت زیادی رسید؛ ترانهٔ «بلا چاو».
🔺با اینکه خیلی از مخاطبانِ کمسنوسالتر این سریال فکر میکردن این ترانه برای این سریال نوشته شده اما ماجرای «بلا چاو» بسیار فراتر این سریاله؛ این ترانه تاریخچهای داره که با مبارزه، آزادیخواهی و مقاومت پیوند خورده.
✊ در این ویدیو، ماجرای ریشههای بلا چاو رو میگیم از سالهای دورش توی زمینهای کشاورزی ایتالیا، تا زمزمهشدنش به عنوان آهنگی جهانی.
@bidarzani
https://t.me/zan_j/15517
⚡️از وقتی بینندگانِ سریال «خانهٔ اسکناس» چندبرابر شدن و با فصل چهارمش، جهش عجیبوغریبی توی تعداد بینندگان این سریالِ نتفلیکس ایجاد شد، یه ترانهٔ قدیمی هم به محبوبیت زیادی رسید؛ ترانهٔ «بلا چاو».
🔺با اینکه خیلی از مخاطبانِ کمسنوسالتر این سریال فکر میکردن این ترانه برای این سریال نوشته شده اما ماجرای «بلا چاو» بسیار فراتر این سریاله؛ این ترانه تاریخچهای داره که با مبارزه، آزادیخواهی و مقاومت پیوند خورده.
✊ در این ویدیو، ماجرای ریشههای بلا چاو رو میگیم از سالهای دورش توی زمینهای کشاورزی ایتالیا، تا زمزمهشدنش به عنوان آهنگی جهانی.
@bidarzani
https://t.me/zan_j/15517
Telegram
زن و جامعه (زن کارگر)
ویدئو کلیپ
ببینیم
#بلا_چاو؛ ترانهٔ مقاومت از فاشیستها تا سرمایهدارها
⚡️از وقتی بینندگانِ سریال «خانهٔ اسکناس» چندبرابر شدن و با فصل چهارمش، جهش عجیبوغریبی توی تعداد بینندگان این سریالِ نتفلیکس ایجاد شد، یه ترانهٔ قدیمی هم به محبوبیت زیادی رسید؛ ترانهٔ…
ببینیم
#بلا_چاو؛ ترانهٔ مقاومت از فاشیستها تا سرمایهدارها
⚡️از وقتی بینندگانِ سریال «خانهٔ اسکناس» چندبرابر شدن و با فصل چهارمش، جهش عجیبوغریبی توی تعداد بینندگان این سریالِ نتفلیکس ایجاد شد، یه ترانهٔ قدیمی هم به محبوبیت زیادی رسید؛ ترانهٔ…